#معرفی_کتاب_نوجوان
دومین رمان تولید شده در استودیو نوجوان انسان تمام :
※ « صدا زدم باران »
صدا زدم باران داستان مردمی است، که در یک جغرافیای خیالی در آخرالزمان زندگی میکنند. مردمی که دچار قحطی آب شدهاند و بر سر آب میجنگند.
در این سرزمین خیالی که میتواند همین شهر خود ما باشد، گروهی به دنبال احتکار ذخایر آبی، گروهی در فکر پوچ سفر به سیارهای دیگر و گروهی دیگر در حال مرگ از کمآبی هستند.
صدا زدم باران شما را با خود به این جهان خیالی میبرد؛ جهانی که مردمش در جستجوی آب به سرچشمهٔ تمام رودهای جهان میرسند؛ اما رسیدن به این سرچشمه نیازمند عبور از راهی دشوار است، که دیگر کسی به آن اعتقادی ندارد.
برای کشف راز رسیدن به آب، با معین همراه شوید.
«صدا زدم باران»
• رده سنی نوجوان
• نوشته زهره دلجو
• تصویرگر مریم اسماعیلی
• درونمایه امامشناسی، تمدنسازی و معیت با امام
«اطلاعات فروش بزودی»
Borna.montazer.ir
💬 #گپ_روز
#موضوع_روز : «لقمه حلالی که دعا پشتش باشد: بچههایت را اینجوری عاقبت بخیر میکند!»
✍️ از سالها قبل مادرش را میشناختم!
مترون (ریاست پرستاری) بیمارستان بود. یکی از بهترین و بزرگترین بیمارستانهای قدیم تهران.
• روزی که فهمیدم پوریا فرزند این مادر است، و حالا شده همسر افسانه، که یکی از نزدیکترین دوستانم بود، از تعجب شاخ درآوردم.
آنقدر این پسر بیشیله پیله و بیتکلّف بود که باورم نمیشد پسر همان مترون باکلاس و وزینی است که حداقل چهل سال پیش مترون یک بیمارستان بزرگ بوده و به چند زبان خارجی مسلّط است.
• هر چه بیشتر میشناختمش تعجبم از اینهمه رهاییاش از «کلاس» و «مقام» و «مال» و «تعلقات دست و پاگیر دنیا» بیشتر یقینی میشد اما هرگز فکر نمیکردم این بشود عاقبتش ....
• روزی که شهید شد و بالای دست هزاران نفر بدرقه شد و آمد و ...
درِ قطعه شهداء را برایش باز کردند و در ردیف «شهدای امنیت» آرام گرفت: کنار مادرش ایستاده بودم و به کلماتش دقت میکردم.
• همان خانم مترون باکلاس چهل سال پیش که حالا به سختی راه میرفت، هر چند دقیقه یکبار همهی صدای ضعیفش را جمع میکرد و ناله میزد : «این گل پرپر من/ هدیه به رهبر من»
برای من که سالها میشناختمش، جوّ کادر درمان و فضای حاکم در این طیف از مشاغل را میشناختم، این جمله عجیب بود!
این رضایت عجیب بود!
این شادی عجیب بود!
• این خانم چگونه به اینجا رسیده بود، که خداوند عزّت «مادر شهید» بودن را آنهم با این حجم از رضایت و شادی قسمتش کرد؟
• این سوال دیوانهام کرده بود انگار!
به طلبِ فهمیدنش رسیده بودم انگار !
که ....
مادرش دستش را از روی دستهی ویلچیرش برداشت و بازوی مرا گرفت و مرا به سمت آغوش خود کشید!
سرم را گذاشتم روی سینهاش !
گفت : سالها آمدید خانه ما و رفتید!
گفتم : عزّتش امروز برای من کافیست!
گفت : من میدانم پوریا را چرا برای دفاع از رهبرش خریدند!
نفسم انگار حبس شد. او داشت پاسخ مرا میداد بیآنکه بداند ...
✘ ادامه داد : من با درآمد شبکاری بیمارستان پوریا را بزرگ کردم. آنوقتها که پرستار کشیک بخش بودم و میدویدم دنبال صدای نالهها... الآن دارم اجابت «خدا خیرت بدهد» و «خدا عوضت بدهد»های بیمارانم را به چشم میبینم !
لقمه حلالی که دعا پشتش باشد: بچههایت را اینجوری عاقبت بخیر میکند!
من پوریا را با شادی هدیه کردم، چون با شادی از من خریدند!
شادیِ رضایت بیمارانم ....
•با خودم گفتم: چه وسعت روحی دارید شما... که همین الآن هم بیآنکه بدانید با دو جمله تمام جان مرا سرشار شادی و آرامش کردید و خودتان خبر ندارید!
※ این شد عاقبت مادرشهید «پوریا احمدی» ! همان خانم مترون باکلاس و وزین بیمارستان معیّری!
فقط «عشق» است که تمام موانع را کنار میزند و تو و نسل تو را برای محبوبت خریدنی میکند!
@ostad_shojae
9.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
• اگه زندگیت یهو به هم ریخت!
• یا مشکلات لاینحل، فتنههای عجیب و غریب، بیماریها و ... به سمتت هجوم آوردن!
• یا قلبت قفل شد و رابطهات با خدا بهم خورد؛
✘ اول برو «لقمه» ات رو بررسی کن!
منبع : جلسه ۱۸ از مبحث زندگی زیبا
@ostad_shojae I montazer.ir
7.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری | #استاد_شجاعی
✘ سه شاه کلید تربیتی ؛
که اگر نباشند، مهندسیترین فرمولهای تربیتی هم اثری نخواهند داشت!
منبع : جلسه ۱۸ از مبحث زندگی زیبا
@ostad_shojae I montazer.ir
حرامِ حلال نما.mp3
7.52M
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #استاد_عالی
💥 یه وقتهایی ما مطمئنیم «لقمه»مون حلاله،
ولی حقیقتِ موضوع این نیست.
ما درگیر لقمه حرام هستیم و نمیدانیم و یا جدی نمیگیریم !
منبع : جلسه ۳ از مبحث مهارت های زندگی۲
@ostad_shojae I montazer.ir
#آرشیو_پخش_زنده 📡
پوستر بالا سرفصلهای سخنرانی استاد شجاعی در جلسه هجدهم
« انسان شناسی در آئینه صحیفه سجادیه» امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در شهر مقدس #قم میباشد.👆
✘ فایل صوتی این جلسه را نیز میتوانید در آدرس زیر در «آرشیو پخش زنده» وب سایت مدیا منتظر مشاهده نمایید:
media.montazer.ir/انسان-شناسی-در-آئینه-صحیفه-سجادیه-جلس-18/
🎞 منتظر: رسانه رسمی استاد محمد شجاعی
@ostad_shojae | montazer.ir
11.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجموعه #فقط_برای_تو
قسمت بیست و نهم : «تنوع در خلقت لاک پشت»
• من همه چیز را برای تو خلق کردم!
و تو را برای خودم!
• تو همه چیز را برای خودت و خودت را برای من میدانی؟
@ostad_shojae | montazer.ir
#یاد_خدا۶۷
✘ وقت «ذکر» حواست باشد قبل از شما اول خدا یادت کرده است!
خدا که یادت میکند؛
اگر زرنگ باشی و جدی، مینشینی به آن «یاد» پاسخ میدهی و خلوتی در درونت با خدا ایجاد میکنی!
در اینصورت «یاد دوم» خدا شامل حالت میشود (فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ)
و اثرات این «یاد دوم»، اطمینان قلب و آرامش بعد از آن است (أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)!
@ostad_shojae | montazer.ir
استوری یاد خدا 67.jpg
1.33M
فایل مناسب استوری / پوستر جهت چاپ
#یاد_خدا۶۷
@ostad_shojae
یاد خدا ۶۷.mp3
10.46M
مجموعه #یاد_خدا ۶۷
#استاد_میرباقری |#استاد_شجاعی
√ چطور میشه شبیه خدا شد و کسی رو بدون هیچ توقع و نیازی دوست داشت؟
@ostad_shojae | montazer.ir