eitaa logo
کانال رسمی دکتر مجید معارف
713 دنبال‌کننده
253 عکس
39 ویدیو
229 فایل
استاد تمام دانشکده الهیات دانشگاه تهران سردبیر فصلنامه علمی پژوهشی «پژوهش دینی» ارتباط با ادمین و ارسال سوالات @hafeze2
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 آیا تشبیه بعضی انسان‌ها به حیوان در قرآن، جسارت و ناسزاگویی به شأن و جایگاه انسان است یا خیر؟ ♦️ چرا قرآن غیر مسلمانان را با اوصاف: فاسق، فاجر، بی‌عقل، نادان و پست‌تر از حیوان معرفی می‌کند؟ ♦️ آیا این همه توهین و افتراء به غیر مسلمانان عادلانه است و مجوز ناسزاگویی را از جانب خداوند صادر نمی‌کند؟ ♦️ چه توجیهی بر توهین نبودن این خطاب ها وجود دارد؟ و یا اگر این موارد توهین محسوب می شوند چگونه این افراد مستحق آن هستند؟ 👇👇👇 🆔 @ostadmaaref
خطابهای توهین آمیز و نفرین در قرآن کریم.mp3
4.96M
#پاسخ 💠 پاسخ این سؤال را از زبان استاد بشنوید... 👆👆👆 🆔 @ostadmaaref
♦️ کتاب دیگر که من آن را فعالیتی فرعی می‌دانم، جمع‌آوری برخی مقاله‌ها و کتابچه‌های قرآن ایشان است که بعضی از آنها به دوران قدیم وی اختصاص دارد و برخی هم متعلق به سال‌های اخیر است. مجموعه‌ای از درس‌های تفسیری مرحوم بهبودی که به مناسبت‌های مختلف در تعدادی از مساجد و حسینیه‌ها ایراد شده و سپس از نوار پیاده و تدوین شده بود، در اواخر عمر استاد در قالب یک جلد با عنوان «معارف قرآنی» منتشر شد. 🔸 قلم و نوع پژوهش مرحوم بهبودی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ به نظر شما چه ویژگی خاص و منحصر به فردی در آثار ایشان مشهود است؟ ✅ بنده استاد بهبودی را در دوران معاصر یک نظریه‌پرداز می‌دانم. قطعاَ ایشان صاحب آرا و دیدگاه‌های ابتکاری است و به مسائلی دست یافته است که پیش از او چه بسا حدیث‌پژوهان و قرآن‌پژوهان دیگر نرسیده‌ بودند. برای این موضوع سه دلیل می‌توان بیان کرد: (1) تسلط ایشان به قرآن (2) تسلط ایشان به مجموع روایت‌های شیعه و سنی (3) تسلط ایشان به عنصر تاریخ. ♦️ مرحوم بهبودی در شناخت تاریخ اسلام اگر نگویم در این روزگار یگانه بود، ازجمله افراد معدودی به شمار می‌رفت که به تمام ظواهر تاریخ اسلام و شیعه تسلط داشت. این ویژگی‌ها از او شخصی مبتکر و نظریه‌پرداز ساخت. 🔹 هنگامی‌که حرف می‌زد ما احساس می‌کردیم که سخنانش نو و جدید است و با تمام وجود به آن‌ها توجه می‌کردیم. از طرف دیگر مسائل را روان و با استناد به شواهد تاریخی می‌نوشت. برای مثال هنگام مطالعه کتاب «سیره علوی» خواننده احساس می‌کند که رمان می‌خواند و تا پایان کتاب دوست ندارد که آ‌ن را زمین بگذارد. قدرت قلمی و نگارش جذاب ایشان در تمام آثار فارسی‌اش مشهود است ضمن این‌ که به ادبیات عرب هم تسلط کامل داشت و کتاب‌های عربی‌اش با نثر فنی قوی نوشته شده است. 🔸 از آن‌جایی که مرحوم بهبودی کتاب‌های بسیاری به زبان عربی تألیف کرده است، محققان جهان عرب تا چه اندازه ایشان را می‌شناسند؟ ✅ از مرحوم بهبودی دو نوع اثر در کشورهای عربی منتشر شده است. یکی مجموعه عظیم «بحار الانوار» که در پایان هر جلد عنوان «کلمة المصحح محمدباقر البهبودی» را دارد. این مجموعه در شهر بیروت کشور لبنان منتشر شد که البته افست چاپ ایران بود. کتاب‌هایی هم که با عنوان «صحیح الکافی»، «صحیح الفقیه» و «صحیح التهذیب» به زبان عربی نوشت، قبل از ایران در بیروت به چاپ رسید و در دیگر کشورهای عربی هم توزیع شد. اما سایر آثار ایشان بیشتر در ایران چاپ گردید و شاید در کشورهای عربی معروف نباشد. 🔸 از مجموعه آثار استاد بهبودی، آیا نوشته‌هایی باقی مانده است که به چاپ نرسیده باشند؟ ✅ مرحوم بهبودی دست‌نوشته‌های فراوانی از خود برجای گذاشته است که اصل آن‌ها در منزل ایشان نگهداری می‌شود که فتوکپی آن‌ها را به بنده و برخی از شاگردان خود اهدا کرد. امیدواریم بتوانیم برخی از این دست‌نوشته‌ها را ویرایش کنیم و به عنوان یادبودی از مرحوم بهبودی به چاپ برسانیم. این دست‌نوشته‌ها در زمینه حدیث و رجال است. تقریبا ایشان چهار دفتر آثار خطی و قلمی دارد که اهدا کرده‌اند. 🌺 لطفا برای دسترسی به مطلب فوق روی لینک زیر کلیک نمایید. ➡️ https://goo.gl/8cPDL5 ☘ اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم ☘ 🆔 @ostadmaaref 🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
🍃🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🍃 💠 گفتگو با دکتر مجید معارف در مورد شخصیت و آثار استاد بهبودی (رحمة الله علیه) 🗓 ۲۹ بهمن ۱۳۹۳ 🔍 چکیده ی مطالب: بیشتر نقدها بر آثار مرحوم بهبودی ناشی از اختلاف مبنای فکری منتقدان است 🔸به نظر شما مرحوم بهبودی در بخش حدیث‌پژوهی چه آثار شاخصی دارد؟ ✅ایشان در زمینه میراث حدیثی، سه نوع کار از خود به یادگار گذاشته است؛ ♦️ نخست باید به کارهای ایشان در عرصه تحقیق و تصحیح کتاب‌های علمی و تعلیقه نوشتن بر آنها اشاره کرد. در این زمینه می‌توان از تصحیح کتاب «کنز العرفان فی فقه القرآن» نوشته فاضل مقداد سیوری، «مناقب علی» ابن المغازلی و مهم‌تر و برجسته‌تر از این دو کتاب، به تصحیح نزدیک به 80 مجلد از کتاب «بحار الانوار» در وضعیت 110 جلدی حاضر آن نام برد. استاد بهبودی این کتاب‌ها را از طریق جمع‌آوری نسخ خطی، چاپ سنگی و مقابله آنها و همچنین انتخاب بهترین متن همراه با چاپ و پاورقی نویسی به شکل زیبایی انجام داد. ♦️ دومین فعالیت ایشان در عرصه حدیث‌پژوهی به استخراج روایات کتب اربعه شیعه برمی‌گردد. در این زمینه هنگامی‌که وی روایت‌های صحیح را از کتب اربعه استخراج کرد، آنها را در قالب «صحیح الکافی»، «صحیح الفقیه» و «صحیح التهذیب» به زبان عربی منتشر ساخت. در ضمن، این کتاب‌ها را برای استفاده خوانندگان به زبان فارسی ترجمه کرد و با نام‌های «گزیده کافی»، «گزیده فقیه» و «گزیده تهذیب» به انتشار رساند. این کتاب‌ها در واقع ترجمه و شرح روایت‌های صحیح انتخابی وی از کتب اربعه است. ♦️ درباره محور سوم فعالیت‌های حدیث‌پژوهی مرحوم بهبودی می‌توان به نوعی از تألیفات علمی ایشان در زمینه علوم حدیث اشاره داشت. در این باره دو کتاب «معرفة الحدیث و تاریخ نشره و تدوینه و ثقافته عند الشیعه الامامیه» و «علل الحدیث»، ما را با مبانی فکری وی در عرصه انتخاب روایت‌های صحیح، کنار زدن روایت‌های مشکل‌دار و بینش ایشان نسبت به ضعف راویان در حوزه علم رجال آشنا می‌کند. ✅ بعضی کتاب‌های مرحوم بهبودی که در مدار حدیث‌پژوهی قرار می‌گیرد، مقداری با رنگ تاریخی و بهره‌گیری از تاریخ اسلام نوشته شده است که در این میان می‌توان به دو کتاب «تاریخ انبیاء در قرآن» و «سیره علوی» اشاره کرد. کتاب «سیره علوی» شرح تحلیلی بر زندگانی حضرت علی (علیه السلام) در فاصله هجرت حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) تا شهادت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. 🔸 در حوزه قرآن‌پژوهی از دیدگاه شما چه آثار ماندگاری از مرحوم بهبودی وجود دارد؟ ✅ در این زمینه به چند اثر مشخص از استاد بهبودی می‌توان اشاره کرد. ♦️ نخست باید از آثاری نام برد که به سال‌های ابتدای تحقیق و پژوهش ایشان ــ نزدیک به 40 سال قبل ــ مربوط می‌شود. در این بخش می‌توان به اثری از ایشان با موضوع «تجوید قرآن» و کتاب «معجزه قرآن و مبارزه با شرک» اشاره کرد. 🔹 ایشان تفسیری هم از سوره مبارکه یوسف دارد که تلاش کرده است به دور از هر آمیزه با روایت‌های اسرائیلی، چهره واقعی و معصومانه حضرت یوسف (علیه السلام) را نشان دهد. ✅ از کارهای قرآنی که به سال‌های اخیر زندگی ایشان ارتباط دارد و به صورت مشخص، 15 سال آخر عمر ایشان را در بر می‌گیرد، می‌توان از دو اثر عمده و یک اثر فرعی یاد کرد. یکی از دو اثر عمده، «معانی القرآن» نام دارد. این کتاب ترجمه‌ای تلخیص‌گونه‌ از تفاسیر و حقایق قرآن در کنار هم است. این کتاب پس از آن‌که نوشته شد، با توجه به تعبیرهایی که در آن وجود داشت و خواننده دلیل و سندش را نمی‌دید، مورد خرده برخی ناقدان قرار گرفت. هنگامی‌که استاد بهبودی گزارشی از نقدهای ناقدان را دریافت کرد، تصمیم به نگارش اثری دوجلدی با عنوان «تدّبری در قرآن» گرفت تا مکمل و پشتوانه «معانی القرآن» باشد. در این کتاب برخی از آیات مشکل را که نیاز به توضیح و تفسیر مختصری داشت، از قرآن انتخاب کرد و درباره آنها به توضیحاتی پرداخت. این دو کتاب در زمینه قرآن از آثار اصلی مرحوم بهبودی به شمار می‌روند.
💠 آیا گفتن ذکر و عجل فرجهم در آخر صلوات جزء صلوات است؟ آیا این دعا موجب دخالت در امور خداوند متعال می‌باشد؟ 👇👇👇 🆔 @ostadmaaref
💠 درپاسخ این سوال دونکته می توان گفت: 🔸اول: ذکرشرعی صلوات از طریق معصوم رسیده که در این ذکر عبارت وعجل فرجهم وجود ندارد. 🔹 دوم: اصل دعا برای ظهورامام زمان وتعجیل درفرج آل محمد یک توصیه موکد دینی است و روایات آن را شیخ صدوق در کتاب کمال الدین اورده است. ✅ این توصیه دینی به دعا جهت ظهور امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باعث شده عبارت وعجل فرجهم در ادامه صلوات بیاید و کم کم جا بیفتد. ✳️ نتیجه: اگر کسی عبارت وعجل فرجهم در ادامه صلوات را یک نص وارد شرعی اعلام کند این بدعت خواهد بود. و اگر کسی صرفا قصد دعا کرده وآن را به دستور دینی وارده در صلوات ارتباط ندهد اشکالی ندارد. 🆔 @ostadmaaref
🍁🍁 ای که بر جود تو عیسای نبی رو می زند روبروی گنبد تو نوح زانو می زند صحن و ایوان تو را جبرییل جارو می زند شمع عمرت در جوانی از چه سو سو می زند بار دیگر شعله در محصول جان افتاده است در تبار مرتضی داغ جوان افتاده است 🍁 ذکر مظلومیّتت در شهر پر آوازه شد در جوانی رشته ی عمر تو بی شیرازه شد زهری آمد رخنه کرد و درد بی اندازه شد زخم های کهنه ی آل پیمبر تازه شد باز یا رب بی وفایی زنی در اهل بیت روضه های مجتبی و زهر همسر، اهل بیت 🍁 زهر گاهی چند سالی با جگر سر می کند رفته رفته مرغ روحت را کبوتر می کند گاه زهری در جگرها کار خنجر می کند قلب ها را پاره و جان را مکدّر می کند در دلت آقای من این زهر کار دشنه کرد مثل جدّت، لحظه ی آخر تو را لب تشنه کرد 🍁 همچو بسمل! وای بر من، می زدی تو دست و پا هلهله می کرد دشمن، می زدی تو دست و پا در سرای خویش اصلا، می زدی تو دست و پا بشکند دستان آن زن، می زدی تو دست و پا ای شب قدر رضا، قدر تو را نشناختند پیکرت را روی بام خانه ات انداختند 🍁 سایه سار پیکرت، بال کبوترهای شهر گریه کن های غمت، چشمان مادرهای شهر سینه زن های شما دستان خواهرهای شهر پیکر تو دفن شد مانند پیکرهای شهر کربلا امّا تنی عریان به روی خاک ماند داغ یک سینه زنی در سینه ی افلاک ماند 🍁🍁
ای پنجمین امام که معصوم هفتمی از ما تو را ز دور «سلامٌ علیکمی» بر درد جهل خلق، ز عالم طبیب‌تر نامت غریب و قبر، ز نامت غریب‌تر وقف علوم و دانش و دین کرده، همّ خویش باشی کنار ابن و اب و اُمّ و عَمّ خویش آب و گل و سجیّت تو، جز کرم نداشت دیدم چرا مزار تو صحن و حرم نداشت گلدسته‌ای نداشت حرم، مرقدی نبود صحن و سرا نیافتم و گنبدی نبود این خاک عشق باشد و بر باد کی رود؟ غم‌های عهد کودکی از یاد کی رود آتش به خرمن جگر از آه، با تو بود یک عمر، خاطرات تو همراه با تو بود از صبح تا غروب کشیدی ز سینه آه اما چه خوب شد که نرفتی به قتلگاه تو دیده‌ای چه‌ها به اسارت به عمه شد در شهر شوم شام، جسارت به عمه شد تو طفل روی ناقه‌ی عریان نشسته‌ای بر روی رحل ناقه، چو قرآن نشسته‌ای تو طعم تازیانه و سیلی چشیده‌ای بر روی خار، همره طفلان دویده‌ای دیدی تو خیمه‌های به آتش کشیده را داغ و فرار و رنگ ز چهره پریده را...
▪️سالروز شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام تسلیت باد▪️ 🆔 @ostadmaaref
تمایز عقل و رأی در مکتب جعفری.pdf
631.6K
تمایز عقل و رأی در مکتب جعفری #عقل #رأی #نصوص_دینی #مکتب_جعفری 🆔 @ostadmaaref
🆔 @ostadmaaref
💠 اهمیت نوافل در کلام امام باقر علیه السلام ♦️ برگرفته از کتاب: شناخت حدیث، دفتر دوم، صص 321-322 ❇️ در روایات متعدّدی که از امامان (علیهم السلام) نقل شده است، نوافل، به عنوان جبران کننده ی کاستی های فرائض معرّفی شده است. ✅ برای نمونه در حدیثی که کلینی با سند صحیح در کافی ذکر کرده، محمّد بن مسلم از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده است که: «إِنَّ الْعَبْدَ لَيُرْفَعُ لَهُ مِنْ صَلَاتِهِ نِصْفُهَا أَوْ ثُلُثُهَا أَوْ رُبُعُهَا أَوْ خُمُسُهَا فَمَا يُرْفَعُ لَهُ إِلَّا مَا أَقْبَلَ عَلَيْهِ بِقَلْبِهِ وَ إِنَّمَا أَمَرْنَا بِالنَّافِلَةِ لِيَتِمَّ لَهُمْ بِهَا مَا نَقَصُوا مِنَ الْفَرِيضَةِ». (1) یعنی: «از نماز انسان، گاهى نیمی از آن، گاه یک سوم آن، گاهی هم یک چهارم و چه بسا یک پنجم آن به درگاه حق بالا مى رود؛ از نماز جز آن مقدارى که نمازگزار حضور قلب داشته، به درگاه خدا بالا نمى رود و ما براى این به خواندن نافله امر کرده ایم که نقص فریضه ی آنها جبران شود». 🌺 بنابراین، نوافل در عبادات، نقشی خطیر و مهم دارند و آن جبران سهو و غفلتی است که در حین فرائض، عارض انسان می شود؛ زیرا چنانکه در احادیث این باب وارد شده است، از عبادات، آن مقداری پذیرفته می شود که توأم با توجّه قلبی باشند؛ از این رو، بنده ای که نگران قبول طاعت خویش از سوی خدای متعال است، افزون بر فرائض، به ادای نوافل نیز همّت می گمارد تا کاستی های فرائضش را جبران کند... 🔸 پانوشت: 1. کلینی، محمد بن يعقوب، الکافی، ج3، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1407ق، ص 363.
🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺 تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزّمان» 🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺
🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼 عید سعید قربان، بر تمامی منتظران حضرت صاحب العصر و الزمان عجل الله فرجه الشریف، مبارک باد. 🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼
💠 ذبیح، اسماعیل است نه اسحاق ♦️ برگرفته از کتاب شناخت قرآن، جلد اول، صص 126-128 ❇️ در سفر تکوین چنین آمده: «... خدا ابراهیم را امتحان نمود و به او گفت: ای ابراهیم و او گفت: لبّیک و خداوند گفت: حال پسر یگانه خود اسحاق را که دوست میداری بگیر و به سرزمین موریا برو و در آنجا او را در یکی از کوه هایی که به تو میگویم از برای قربانی سوختنی تقریب نما... پس ابراهیم دست خود را دراز کرد، کارد را از برای کشتن پسر خود برگرفت، آن گاه فرشته خداوند او را از آسمان ندا کرد و گفت: ای ابراهیم، ابراهیم به او گفت: لبّیک، پس فرشته گفت: دست خود را به پسر دراز مکن، زیرا که حال میدانم از خدا می ترسی، چون که پسر یگانه خود را از من دریغ نداشتی.«1» ❌ این مطلب بدون شک اشتباه است، زیرا از خود کتاب مقدّس فهمیده می شود که اسماعیل قبل از اسحاق متولّد شده است.«2» بنابراین، این که بگوییم ابراهیم مأمور به ذبح تنها پسرش (اوّلین فرزندش) بوده و بعد او را اسحاق بنامیم، جمع نقیضین است. ✅ اکثر مفسّران مسلمان ذبیح را اسماعیل معرّفی می کنند و در این باره ادّله ای آورده اند که در ذیل به برخی از آنها اشاره می کنیم: 🔹 الف) سیاق آیات در سوره ی صافّات چنین است که ابتدا تولّد فرزندی بردبار را به ابراهیم بشارت می دهد، و پس از ذکر رؤیای ابراهیم و ماجرای ذبح فرزند، او را به اسحاق بشارت می دهد. بنابراین مراد از بشارت نخست، اسماعیل است که به ابراهیم فرمان داده شد او را قربانی کند. (الصافات، آیات 101 تا 112): فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَليمٍ (101) فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَرى‏ فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَرى‏ قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُني‏ إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرينَ (102) فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبينِ (103) وَ نادَيْناهُ أَنْ يا إِبْراهيمُ (104) قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيا إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنينَ (105) إِنَّ هذا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبينُ (106) وَ فَدَيْناهُ بِذِبْحٍ عَظيمٍ (107) وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرينَ (108) سَلامٌ عَلى‏ إِبْراهيمَ (109) كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنينَ (110) إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنينَ (111) وَ بَشَّرْناهُ بِإِسْحاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحينَ (112) 🔸 ب) در آیه 101 ذبیح به حلم و بردباری وصف شده و در آیات دیگر قرآن، خداوند اسماعیل را به صبر و صدق وعد ستوده که حکایت از صبر او بر ذبح و صدق وعده او به پدر در این ماجرا دارد. در حالی که چنین وصفی در مورد اسحاق نیامده است.«3» 🔹 ج) مناسک حجّ نمایانگر آن است که امتحان ابراهیم به ذبح فرزند در مکّه روی داده و آیات قرآن از سکونت اسماعیل در آنجا و همراهی او با پدر در بنای کعبه و پیراستن آن از پلیدی ها یاد کرده است«4» بنابراین ذبیح باید اسماعیل باشد، نه اسحاق که در شام سکونت داشت و هرگز در مکّه نبود.«5» 🔸 د) آیات قرآن از بشارت ساره به تولّد اسحاق و فرزند او یعنی یعقوب خبر می دهد«6»، و این با فرمان ذبح اسحاق سازگار نیست و نمی توان گفت: فرمان ذبح بعد از تولّد یعقوب بوده، زیرا با سیاق آیات سوره صافّات که تلویحاً به سنّ ذبیح اشاره دارد، ناسازگار است.«7» ابن قیّم جوزی نیز در اثبات ذبیح بودن اسماعیل به ده دلیل اشاره میکند.«8» ✅ در مقابل، برخی مفسّران«9» ذبیح را اسحاق می دانند. امّا به نظر میرسد سخن آنها متأثر از روایات یهود و در نتیجه غیر قابل اعتماد است. ابن تیمیه در ردّ ذبیح دانستن اسحاق، می گوید: «این سخنان قطعاً از اهل کتاب گرفته شده و باطل است».«10» ابن کثیر نیز در این باره می گوید: «این مطالب قطعاً از طریق احبار اهل کتاب دریافت شده و مسلّماً حجّت نیستند».«11» ❇️ حتی «آبراهام گایگر» نیز به ذبیح بودن اسماعیل اذعان می کند و می گوید: «واضح است که او (ذبیح) از اجداد محمّد -صلی الله علیه و آله- است؛ پس قطعاً اسماعیل همان کسی است که نقش قربانی را ایفا کرده است».«12» ♦️ همچنین روایات متعدّدی از اهلبیت -علیهم السلام- دالّ بر ذبیح بودن اسماعیل در کتب روایی وجود دارد.«13» 💠 پانویس: 1. کتاب مقدّس، سفر تکوین، باب22، شماره 1-13. 2. همان، باب 21، شماره 1-15. 3. طوسی/ زمخشری/ طبرسی، همان. 4. البقرة، 125-127. 5. طوسی/ زمخشری/ طبرسی، همان/ طباطبایی، المیزان، 7/ 231. 6. هود، 70 و 71. 7. طبری، جامع البیان، 23/77؛ زمخشری، 4/53. 8. ابن قیّم، 2/348- 351. 9. ابن جوزی، 3/549؛ قرطبی، 16/99. 10. ابن قیّم، 1/ 71. 11. ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، 7/23. 12. Abraham Geiger، Judaism And Islam، New York: Ktav Publishing House Inc، 1970 , p. 103 13. ر.ک: مجلسی، 12/ 121. 🆔 @ostadmaaref
🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺 تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزّمان» 🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺 🆔 @ostadmaaref
🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼 عید سعید قربان، بر تمامی منتظران حضرت صاحب العصر و الزمان عجل الله فرجه الشریف، مبارک باد. 🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼 🆔 @ostadmaaref
تمایز حقیقت اعجاز قرآن و اثبات آن/ دلالت آیات تحدی بر اعجاز/ معجزه پیامبر عقلی است گروه اندیشه ــ معارف معتقد است که هرچند در قرآن لفظ «معجزه» نیامده است اما قرآن آیه خوانده شده و همین معنای معجزه را می‌رساند و از این‌رو آیات تحدی دال بر اعجاز در قرآن است. مجید معارف، استاد دانشگاه تهران، در گفت‌وگو با ایکنا؛ و در پاسخ به این پرسش که اعجاز قرآن چه پیشینه‌ای دارد؟ گفت: در خصوص بحث اعجاز قرآن اگر بخواهیم عام و عمومی‌تر صحبت کنیم، می‌توانیم کلام خود را از اینجا آغاز کنیم که یکی از راه‌های شناخت حقانیت پیامبران اعجاز و معجزه‌ای است که آن‌ها می‌آورند. به عبارت دیگر در خود قرآن کریم آیه‌های زیادی وجود دارد که از نشانه‌های بر حق پیامبران تحت عنوان آیه یاد کرده است. وی ادامه داد: برای مثال در قرآن کریم ناقه صالح یک آیه است. آیه یعنی نشانه، حال این نشانه چیست؟ نشانه حقانیت حضرت صالح، یا در سوره مبارکه بقره، تابوت بنی‌اسرائیل به عنوان آیه حقانیت طالوت یاد شده است. استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: خداوند در آیه ۲۴۸ سوره بقره لفظ آیه را به معنای نشانه حقانیت طالوت پیامبر به کار برده است و به همین سبک به عنوان یک قاعده خداوند در آیه ۷۸ سوره رعد می‌فرماید: «.. وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَنْ یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ...: و هیچ فرستاده‌اى را نرسد که بى‌اجازه خدا نشانه‌اى بیاورد»، این یعنی خدای تبارک و تعالی برای تایید پیامبران، آیه یا آیاتی به دست آن‌ها می‌دهد، چنانکه عصا و ید بیضای موسی (ع) آیه هستند و خداوند از این دو در سوره شعرا، آیه یاد کرده و در دیگر آیات به عنوان برهان یعنی دلیل محکم یاد کرده است. معارف با بیان اینکه در قرآن کریم معجزه و اصطلاح آن برای کار‌های خارق‌العاده پیامبران، مستقیما به کار نرفته است، گفت: به جای این کلمه کلماتی مانند آیه، برهان، سلطان و بینه به کار رفته است که همان کارکرد معجزه را دارد. در زمان پیامبر اسلام قرآن به عنوان یک آیه از پیامبر (ص) به مردم ارائه شد. وی افزود: در آیه ۵۲ سوره عنکبوت از کتاب به عنوان آیه نام برده شده است که آن هم در جواب مشرکانی که می‌گفتند چرا معجزه‌ای مانند معجزات پیامبران قبلی نمی‌آوری که منظورشان معجزات حسی بوده است. جواب قرآن این می‌شود که «آیا این که کتابی به آن‌ها خوانده می‌شود، نمی‌تواند نشانه حقانیت پیامبر باشد». اساسا در اسلام معجزات حسی مانند معجزاتی که برای پیامبران بنی‌اسرائیل مطرح می‌شود، نیامد تا آنکه از زمان پیامبر اسلام(ص) معجزات عقلی باشد و مردم با عقل خود بتوانند اعجاز را تشخیص دهند. وی تصریح کرد: در زمان رسول خدا(ص) وقتی قرآن به عنوان آیه حقانیت پیامبر آورده شد، مشرکان انکار کردند و می‌خواستند قرآن را به عنوان معجزه یا آیه حقانیت پیامبر(ص)، به رسمیت نشناسند؛ چه روی داد؟ قرآن در آیات متعددی آن‌ها را دعوت کرد که اگر شما شک دارید، مثل قرآن را بیاورید، یا ده سوره یا مثل کتاب یا یک سوره مانند قرآن بیاورید که به این دعوت می‌گویند تحدی و یک رشته آیه به همین نام در کتاب‌الله داریم. معارف ادامه داد: برای مثال آیه ۲۳ سوره بقره که می‌فرماید: «وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ؛ و اگر در آنچه بر بنده خود نازل کرده‌ایم شک دارید پس اگر راست مى‌گویید سوره‌اى مانند آن بیاورید و گواهان خود را غیر خدا فرا خوانید» اگر در اصالت کتابی که پیامبر اسلام(ص) آورده که از جانب خداست و لاغیر، سوره‌ای مانند آن بیاورید. اگر پیامبر(ص) به‌تنهایی آورده شما دوستان‌تان یا از هر که می‌خواهید کمک بگیرید. وی افزود: قرآن ادامه می‌دهد: «فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ؛ پس اگر نکردید و هرگز نمى‌توانید کرد از آن آتشى که سوختش مردمان و سنگ‌ها هستند و براى کافران آماده شده بپرهیزید» (بقره، ۲۴)، این بحث موقعیت اعجاز قرآن در عصر پیامبر اسلام(ص) بر مبنای آیه‌هایی که ما داریم است. استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: در این زمینه آیه ۸۸ سوره بنی‌اسرائیل جلب نظر می‌کند که می‌فرماید‌: ای پیامبر به مردم بگو اگر انس و جن دست به دست هم بدهند و با هم همفکری کنند که مانند این قرآن بیاورند، نمی‌توانند و این آب پاکی را به دست مردم می‌ریزد که قرآن کتابی بی‌مانند و بدون نظیر از اول تا آخر است.
وی افزود: این وضعیت قرآن در زمان پیامبر بود و در آن زمان شاعران و سخن‌شناسان بزرگی مانند «ولی بن مغیره» که شانس خود را آزمودند، حضور داشتند. این افراد نتوانستند مانند قرآن بیاورند و در نتیجه گفتند قرآن سحر و پیامبر ساحر است و برای اینکه به اعتراف به اعجاز نکنند این بحث را مطرح کردند. معارف تصریح کرد: زمان پیامبر(ص) سپری شد، عده زیادی مسلمان شدند و معجزه بودن قرآن را گردن نهادند. یکی دو قرن گذشت، در اواخر قرن دوم موج‌هایی انکاری در بین مسلمانان به وجود آمد که متاثر از زنادقه بود که کافران و ماتریالیست‌های دوران بودند و اعتقادی به الهی بودن قرآن نداشتند و آن را کتابی بشری خواندند. استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه در این دوران و با انکار اعجاز قرآن کریم، دانشمندان اسلامی به تکافو افتادند، گفت: برای مثال مفسران، ادیبان و متکلمان از همه مهمتر به دنبال اثبات اعجاز قرآن رفتند. کار متکلم اثبات عقیده با استدلال است و از این بیش از دیگران این قشر تلاش کردند تا اعجاز قرآن را اثبات کنند. متکلم در علم کلام با استفاده از آیات، روایات و ادله عقلی می‌کوشد تا حجیت عقاید را ثابت کند. وی ادامه داد: در قرن سوم و چهارم کوشش‌هایی شد تا اعجاز قرآن را اثبات کند که این کوشش‌ها استدلالی بود و این در حالی است که در زمان پیامبر (ص) و متن قرآن، اعجاز قرآن به صورت اجمالی و کلی طرح شده است. از این رو اعجاز قرآن پدیده قرن سومی و چهارمی نیست، بلکه مباحث استدلالی و تفصیلی در این قرون طرح شده است. معارف افزود: در این قرون تعریف معجزه، نشانه‌های آن و ابعاد معجزه مطرح شد. برخی گفتند اعجاز قرآن از بعد صرفه، خبر‌های غیبی، اختلاف‌ناپذیری، اثرگذاری بردل‌ها و تحول‌بخشی یا فصاحت و بلاغت است. هر کدام از این‌ها دلیل می‌خواهد؛ برای مثال مدعی اینکه فصاحت قرآن دلیل اعجاز آن است باید بتواند ثابت کند که فصاحت و بلاغت قرآن، بالاتر از فصاحت و بلاغت سخنان دیگران است. برای این منظور در قرن چهار و پنجم برای نمونه عبدالقاهر جرجانی دلایل الاعجاز و اسرارالبلاغه را تدوین کرد. عبدالقاهر جرجانی را پدر علوم بلاغت می‌خوانند. او علوم بلاغت را تعریف و پایه‌گذاری کرده و آن‌ها را بر قرآن تطبیق کرده است. وی تصریح کرد: از این‌رو جمع‌بندی مطالب من این است که قرآن کریم نوعی آیه در طول آیاتی است که بر پیامبران نازل شده است و فعالیت هر پیامبری متوقف بر آیه‌ای بوده که به اصطلاح معجزه دلالت می‌کند. معجزه نشانه‌ای است که دیگران را عاجز می‌کند از اینکه مثل آن را بیاورند. در قرآن تصریح شده است خداوند به هر پیامبری آیه‌ای می‌دهد که این‌ها پیامبران اولی‌العزم هستند و حقانیت آن‌ها را ثابت می‌کرده و تبعا پیامبر ما هم می‌بایست برای اثبات ادعا‌های خود آیه‌ای ارائه دهد و فرق پیامبر ما با پیامبران دیگر این بود که قرآن آیه پیامبر است که آیه‌ای عقلی در برابر آیه‌های حسی است که مخصوص پیامبران بنی‌اسرائیل بوده، زیرا فرهیختگان مخاطبان پیامبر هستند و معجزه‌ای ابدی است. استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه اعجاز قرآن با آیات تحدی به رخ کشیده شده است، گفت: قرآن عده زیادی را مسلمان کرد، اما این داستان در تاریخ بود، تا اواخر قرن دو که موج‌های انکاری از سوی زنادقه در مسلمانان به وجود آمد و ناچار مسلمانان با تکافوی علمی تلاش کردند اعجاز قرآن را در صورتی تفصیلی و استدلالی اثبات کنند؛ از این رو بحث اعجاز قرن سوم و چهارمی نیست. معارف در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه در خصوص مفهوم مبارزه‌طلبی مورد اشاره در آیات تحدی، آیا کسی می‌تواند داور این مسئله باشد؟ گفت: قرآن در جامعه‌ای نازل شده است که مهم‌ترین هنر آن جامعه ادب بوده و اشعار و قصایدی می‌سرودند و بازار‌هایی داشتند که اشعار خود را عرضه می‌کردند. در چنین جوی ادبیات، صنعت غالب مردم عصر پیامبر(ص) بوده و معجزه پیامبران از جنس چیزی انتخاب می‌شود که مردم می‌توانند آن را درک کنند. وی تصریح کرد: در خصوص قرآن، معجزه در واقع امری بوده است که شاعران و خطیبان جامعه عصر نزول بتوانند آن را درک کنند و فصاحت و بلاغت آن را تشخیص دهند و اگر قرار بود مانند قرآن را بتوانند بیاورند، در عصر پیامبر افراد زیادی حضور داشتند؛ زیرا مردم از نظر فصاحت و بلاغت قوی‌تر از دوره‌های بعدی بودند که زبان عربی با زبان‌های دیگر خلط و آلوده شده و از اصالت خود خارج شد.
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: با توجه به اینکه پیامبر(ص) ۱۳ سال در مکه بوده و اکثر آیات تحدی در مکه نازل شده است در سوره‌های هود، یونس و طور که مکی هستند، در این شهر کافران دعوت شدند تا مثل قرآن را بیاورند، اگر مانند آن را می‌توانستند بیاورند حقیقتا خودشان داوری می‌کردند، چون پیامبر(ص) در موضع ضعف بود. آن‌ها می‌توانستند کارشناسان ادبی آن عصر را مانند «ولید بن‌مغیره» که «ابوجهل» از او دعوت کرد، کلامی مانند قرآن را بیاورد، داوری را به دست بگیرند. اگر آن‌ها چنین کلامی را می‌آوردند، پیامبر(ص) نمی‌توانست داور باشد، در موضع ضعف بود و جو فرهنگ و شهر در اختیار مشرکان بود و می‌توانستند بگویند این سخن هم‌تراز با سخن پیامبر است، اما در واقع کسی نیاورد و عجزشان ظاهر شد. وی افزود: جاحظ که از ادبای بزرگ عرب است می‌گوید که مشرکان برای نابود کردن مسلمانان و پیامبر جنگ‌هایی راه انداختند و هزینه‌های زیادی دادند. آن‌ها کشته دادند و سرزمین‌های‌شان به تصرف مسلمانان درآمد؛ جاحظ می‌گوید چه زمانی مشرکان این هزینه‌ها را دادند و بعد خود جواب می‌دهد، زمانی که مایوس شدند تا مثل قرآن را بیاورند. چرا که اگر مانند قرآن را می‌آورند پیامبر دست از ادعا‌های خود می‌کشید، اما، چون نتوانستند چنین کاری بکنند و مایوس شدند، جنگ را آغاز کردند. معارف تصریح کرد: با توجه به اینکه تحدی مسئله محیط مکه است و در مکه هم آن‌هایی که بر افکار، فرهنگ و جو عمومی جامعه حاکم بودند، خود کفار بودند، اگر کلامی در حد و اندازه‌های قرآن می‌آمد خودشان داوری می‌کردند و اعلام می‌کردند این هم کلامی در حد قرآن است، زیرا بازار رقابت‌طلبی بین شعرای آن دوره داغ بود و هر سال بحث می‌شد که امسال بهترین شعر را چه کسی گفته است. وی ادامه داد: در زمان نزول قرآن بازار رقابت ادبی داغ بوده و یک چشمه از رقابت هم در خصوص قرآن بود که می‌گفتند از جانب بشر است و نه خداوند و آن‌ها در این کار موفق نشدند. استاد دانشگاه تهران در پاسخ به این پرسش که «با توجه به اینکه بی‌مانندی خصوصیت هر اثر ادبی است، در این صورت آیا مشکلی پیش نمی‌آید؟» گفت: این که هر متن ادبی بی‌مانند است و برای مثال می‌گوییم گلستان سعدی، غزلیات حافظ، مثنوی معنوی و شاهنامه فردوسی بی‌مانند است، درست است، اما این‌ها پیش از ادعاست. معارف تصریح کرد: اگر فردوسی مردم را به تحدی فرامی‌خواند و می‌گفت: من شاهنامه‌ای سروده‌ام که بی‌مانند است یا مولوی، حافظ، سعدی در آثار خود، درست است. اما هیچ‌کدام ادعای تحدی نکرده‌اند، چون اگر می‌کردند افکار، عقول و ذوق‌های ادبی را تحریک می‌کردند و چه بسا آثاری همانند این آثار خلق می‌شد، مهم این است که قرآن کریم افکار را دعوت به چنین کاری کرده است و در زمان خود همه تلاش‌ها با شکست مواجه شده است. وی ادامه داد: بالاخره پیامبر اسلام(ص) مظروف یک ظرف زمانی است و در آن ظرف خیلی بی‌بدیل بود. قرآن می‌گوید شما دست به دست بدهید ممکن است انسانی مانند پیامبر(ص) پیدا نشود و اگر چند نفر باشند قاعدتا باید بتوانند طبق ادعایشان بر یک فرد پیروز شوند، بنابراین قرآن ادعایی کرده استثنائی که نظیر آن را در مورد دیگران نمی‌بینیم. استاد دانشگاه تهران افزود: یکی از دلایل بی‌مانند حافظ، سعدی، مولوی و فردوسی این است که آن‌ها اثری بی‌مانند ادبی خلق کرده‌اند، اما ادعا نکرده‌اند که این تک است و کسی مثل آن نمی‌تواند بیاورد و راه را بر دیگران نبسته‌اند، اما قرآن که نازل شد راه را بر دیگران بست. معارف در پاسخ به این پرسش که اعجاز حقیقتی پیشاایمانی و یا پساایمانی است و به بیان دیگر آیا پذیرش اعجاز قرآن مستلزم ایمان به خداوند است یا خیر؟ گفت: قاعدتا اعجاز و معجزه پیامبران از مقوله‌های کلامی در داخل منظومه فکری یک مکتب است که این مکتب باید رأسش به نیرویی خارق‌العاده به نام خداوند برسد. وی در پایان گفت: اگر مشرکان کار‌های خارق‌العاده پیامبران را می‌دیدند، مانند مشرکان زمان موسی(ع)، عیسی(ع) و پیامبر(ص) اگر اقرار به اعجاز می‌کردند این اقرارشان مساوی با اقرار به وجود خدا بود، زیرا صاحب این معجزه معتقد بود این را از جانب خداوند آورده است، اما برای اینکه این اقرار را نکنند می‌گفتند که این رویداد سحر است که آن هم خارق‌العاده، اما ویژه بشر است؛ یعنی کار‌های خارق‌العاده که مردمان انجام بدهند. اما کار‌های خارق‌العاده پیامبران معجزه خوانده می‌شود. گفت‌وگو از میثم قهوه‌چیان 🆔 @ostadmaaref
🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ای كه جز خانه تو خلوت ما نیست كه نیست هر چه گشتیم دراین میكده جا نیست كه نیست 🌺 من كه جز نام تو نامی نشنیدم بی شك جز صدای تو در این دهر صدا نیست كه نیست 🌺 كاسه ای اشك و دو جرعه نفسی با یادت شهر ما را به جزاین آب و هوا نیست كه نیست 🌺 صبح در شهرتو یك مشت گدا آمد و شب هرچه گشتیم ندیدیم،گدا نیست كه نیست 🌺 بسكه اخبار غدیرت همه جا پیچیده است خبری جز خبرت هیچ كجا نیست كه نیست 🌺 بر جهاز شتران حرف پیمبر این بود دست بالاتراز این دست خدا نیست كه نیست 🌺 آنكه محمود صدا كرده صدا باید زد و فقط بوسه به دستان خدا باید زد 🌺🌺🌺 باید این خطبه میان همگان پخش شود سینه سینه ضربان در ضربان پخش شود 🌺 باید این چشمه كه امروز به راه افتاده ست مثل رودی كه بود در جریان پخش شود 🌺 چون نسیمی كه شده پیك بهاران خدا این خبر از پدران در پسران پخش شود 🌺 مادرم خواست كه با شیر محبت دادن نمك عشق تو در هر شریان پخش شود 🌺 چهارده قرن گذشته است ولی جا دارد خبرش صدر خبرهای جهان پخش شود 🌺 این خبر را به مؤذن برسان تا هر روز بر سر مأذنه مابین اذان پخش شود 🌺 از شبم كاش نگیری نفسی ماه مرا أشهد أن علیً ولی اللهِ مرا 🌺🌺🌺 سفره را باز كن ای شاه گدا آماده ست به یتیمان بگو امروز غذا آماده ست 🌺 سوره مائده نازل شد و ما فهمیدیم لب این بركه غذای دل ما آماده ست 🌺 چه غدیریست،چه عیدیست،برای بخشش بیشتر از همه اعیاد،خدا آماده است 🌺 اختیار سر ما دست دو ابروی تو هست بكِش آن تیغ دو دم را كه منا آماده ست 🌺 دردم این است كه ای خواجه مرا دردی نیست ورنه در دست طبیبانه دوا آماده ست 🌺 باز هم بوی محرم همه جا را پر كرد هر كه دارد هوس كرببلا آماده ست 🌺 ای كه بر دشمنی ات بغض وحسد گشت شریك پسرت گفت: گناهم؟، همه گفتند :أبیك 🌺🌺🌺🌺🌺🌺
💠 معرفی و دانلود کتاب غدير در پرتو قرآن و سنت 👇👇👇 🆔 @ostadmaaref
💠 از شواهد قطعی بر امامت امیر مؤمنان علی -علیه السلام- که در قرآن و روایات بر آن تأکید شده است، واقعه غدیرخم می‌باشد. در این باره آیاتی در سوره مائده وجود دارد که به عقیده مفسران شیعه و نیز بسیاری از مفسّران اهل سنّت تطبیقی جز با ولایت و امامت علی -علیه السلام- ندارد. همچنین در تفسیر این آیات روایاتی در کتب حدیث و تفسیر شیعه و سنّی وارد شده که خلافت بلافصل علی علیه السلام را قطعی و مسلّم می‌کند؛ به گونه‌ای که برای حقیقت طلبان تردیدی در اولویّت علی علیه السلام نسبت به دیگران در تصدّی مقام خلافت باقی نمی‌گذارد. در این کتاب بر آنیم که با تکیه بر شواهد قرآنی و روایی به بررسی واقعه غدیرخم پرداخته و امامت علی علیه السلام را از این منظر مبرهن سازیم. 🌺 قابل ذکر است که این اثر نخستین بار با عنوان «غدیر در آینه قرآن و روایات» و حجمی مختصر به وسیله انتشارات نبأ چاپ شده و به علّت استقبال علاقمندان، به دفعات منتشر گردید. و علاوه بر زبان فارسی متن آن به زبان انگلسی نیز ترجمه شد. و اینک به همّت معاونت آموزش و پژوهش بعثه مقام معظّم رهبری با تجدید نظر کلّی در مباحث کتاب به ویژه تقویت اسناد مطالب و روایات و افزودن مطالبی نو به مباحث پیشین و نیز اصلاح ساختار کتاب، به شکل کنونی ارائه می‌گردد. ضمن قدردانی از همه دست‌اندرکاران چاپ و انتشار این اثر، امید است که خداوند این خدمت را از آنان بپذیرد و همه ما را از موالیان اهل بیت -علیهم السلام- قرار دهد. ♦️ برخی از اهم فهرست کتاب حاضر: 🔹 زمینه های تاریخی حادثه غدیر 🔹 خطبه پیامبر صلی الله علیه و اله در غدیرخم 🔹 بررسی هایی درباره حادثه غدیرخم 🔹 جایگاه واقعه غدیر در منابع اسلامی 🔹 بازتاب واقعه غدیر در تفاسیر قرآن 🔹 نقد و بررسی عقاید مفسّران اهل سنّت درباره آیه تبلیغ 🔹 بررسی چند مسأله پیرامون آیة تبلیغ 👇👇👇 🆔 @ostadmaaref
غدير در پرتو قرآن و سنت.pdf
761.3K
💠 دانلود کتاب 🌺 غدیر در پرتو قرآن و سنت ❇️ تألیف: دکتر مجید معارف 🆔 @ostadmaaref
برنامه عقیق با حضور دکتر معارف - عیر غدیر.mp3
12.01M
💠 برنامه عقیق با موضوع عید غدیر خم ♦️ شبکه چهار سیما 🔹 پنج شنبه 8 شهریور ۱۳۹۷ 🆔 @ostadmaaref