#سوال
سلام خدمت شما سوالی در گروه انجمن مطرح شده مبنی بر بحث لعن و سلام در زیارت عاشورا اگر امکان دارد پاسخ دهید
سوال این هست
سلام و عرض ادب
با توجه به آمدن " لعن ها " پيش از " سلام ها " در زيارت عاشورا ميشه گفت ابتدا راندن و لعن دشمنان بايد اتفاق بيفته سپس سلام به امام حسين و ياران ايشون
نكته ديگه در سجده زيارت عاشورا ،حمد و ستايش خداوند پس از مصيبتي كه بر امام و اصحابشون رسيد ميتونه مطالبي برأي تحقيق باشه
👇👇👇
🆔 @ostadmaaref
#پاسخ استاد
لعن وسلام هردو خواستگاه قرانی دارند وایات فراوانی در مورد ملعونین وارد شده از شیطان گرفته به عنوان اولین ملعون تا بنی اسراییل توسط حضرت عیسی تا منافقین وشایعه پراکنان وفتنه کنندگان در بین مسلمانان ونیز کتمان کنندگان حقایق که همه مستند قرانی دارد وقاتلان امام حسین در جنایاتشان از این مصادیق قرانی کمتر نبوده که بسیار شرورتر هم بوده اند
سلام نیز در قران ایات فراوانی دارد واز زبان خدا وملائکه نثار انسانهای صالح از پیامبران ( درسوره صافات) ومومنان مطیع الهی شده است که قطعا امام حسین ویارانش مستحق بالاترین سلام ورحمت الهی خواهند بود
حال لعن وسلام موجود در زیارت عاشورا چه جای تعجب دارد ؟ که نوعی مصداق یابی برای ملعونین ومرحومین گروههای قرانی است
عنایت دارید که درزیارت عاشورا فرازها باسلامهای متعدد شروع می شود ومقام امام ویارانشان دراوج وعظمت مطرح می شودبه دنبال ان طرح مصائب وارده آغاز شده وسپس با فا فلعن الله امه اسست علیکم الجور والظلم ....مسیر لعن ظاهر می شود واین یک نظم منطقی است
من فکر می کنم نه لزوما سلام برلعن ویالعن بر سلام تقدم وتاخیرندارند انهم به شکل مطلق .بلکه این موضوع تابع مقتضای کلام است چنانکه دروسط واخر زیارت عاشورا باز هم سلام بر امام ویارانش دیده می شود
در مورد سوال دوم حمد بعد نزول مصیبت از یک معرفت بالای توحیدی وتسلیم مطلق بودن عبد در برابر معبود حکایت می کند بله این خود مساله ای برای اولیا الله است که در راه خدا هربلایی رانعمت می دانند وهرسختی را زیبایی و ما رایت الاجمیلا در این شرایط تحقق پیدا می کند بله می توان در این باب بانمونه یابی ها از زندگی پیامبران وامامان وصالحان مقاله نوشت وعلل این روحیه راتحقیق کرد .
👇👇👇
🆔 @ostadmaare
♦️ نقد دکتر مجید معارف بر محمد مجتهد شبستری...
💠 متن محمد مجتهد شبستری:
در دوران حیات پیامبر اسلام (صلی الله علیه آله) همه ضوابط و احکام زندگی آیینی و اجتماعی پیروان او با امضاء و یا تأسیس او معین میشد، اما پس از رحلت او جماعتی از علمای امت که بعداً فقیهان نامیده شدند، به اجتهاد فقهی پرداختند تا در سه قلمرو «عبادات»، «معاملات»، و «سیاسات» ضوابط و حکمهایی جدید از کتاب و سنت استنباط کنند و از این طریق ادامه حیات اجتماعی مسلمانان را به عنوان «امت اسلامی» ممکن سازند. این جماعت که به تدریج بر تعداد آنها اضافه میشد، در قرون آغازین اسلام تقریباً در همه قلمروهای زندگی آیینی و یا «اجتماعی»، «سیاسی» و «اقتصادی» مسلمانان تکلیف همه مسائل را روشن میکردند. همواره، گسترۀ فتواهای فقهی آنان تقریبا به اندازۀ گسترۀ زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان در آن قرنها و متناظر با آنها بود. فتاوا و احکام که از مفتیها و قاضیها صادر میشد و به وسیلۀ محتسبان و سایر عوامل اجرایی خلفاء به مقام اجراء در میآمد تقریبا همۀ ابعاد زندگی اجتماعی و آئینی امت را پوشش میداد و چندان چیزی از محدودۀ نظری و عملی آنها بیرون نمیماند.
🍃 در آن وضعیت تاریخی، آنچه هم تکلیف مفتی و هم تکلیف قاضی و محتسب و هم تکلیف سلطان و هم تکلیفهای آیینی هر فرد مسلمان را معین میکرد علم فقه بود که متکلفل بیان احکام شرعی ـ الهی شده بود. این فقیهان بودندکه همه احکام شرعی را که امت اسلامی برای بقاء و ادامه حیات لازم داشت مستقیم یا غیر مستقیم از کتاب یا سنت استنباط میکردند. به قول ابوحامد غزالی (قرن ۵ هجری) در «کتاب احیاء علوم الدین»، فقیهان همواره برای سلطان قانون درست میکردند.
✅ ۲- در قرون دوم و سوم هجری که تئوری سازی های مسلمانان، در قلمروهای گوناگون نظری و عملی پدیدار گشت و رو به توسعه نهاد برای توجیه و تثبیت استنباطات فقیهان نیز یک تئوری کلامی ـ فلسفی ساخته و پرداخته شد که آن را میتوان در دو اصل چنین بیان کرد:
الف ـ خداوند چون به مصالح و مفاسد واقعی «افعالِ عباد» (افعال بندگان خدا) در زندگی فردی و اجتماعی عالم است به مقتضای حکمت و قدرت خود برای هر کدام از افعال عباد که در همه عصرها و همه مکانها از آنان صادر میشود یک حکم واقعی مقرر فرموده است تا بندگان خدا به مقتضای آنها آن افعال را که مصلحت واقعی دارد به جای آورند و آنچه را مفسده واقعی دارد ترک کنند. تا هم مصلحت دنیوی آنان تامین شود، هم به سعادت اخروی برسند (آنچه بعدا سعادت دنیا و آخرت نامیده شد). بر هر فرد مکلف واجب است پیش از هر اقدام به فحص حکم (جستجوی حکم الهی) بپردازد.
ب ـ طریق آگاه شدن از احکام واقعی خداوند مراجعه به کتاب (قرآن) و سنت نبوی است و باید آنها را از این دو منبع که حجت خداوند بر انسانها هستند استنباط کرد (۱).
✅ ۳- استفاده از این تئوری کلامی ـ فلسفی نیازمند این بود که برای استنباط احکام از کتاب و سنت یک روش قابل قبول و قابل دفاع ابداع شود. این روش به تدریج در میان مسلمانان اقتباس و ابداع شد و سامان یافت و علم اصول نامیده شد. فقیهان گفتند این علم، در واقع منطق استنباط (اجتهاد فقهی) است. این دانش معین میکرد که بر اساس کدام ضوابط و روشها باید به استنباط احکام از کتاب و سنت پرداخت.
✅ ۴- در سراسر تاریخ اسلام، تقریبا در همه سرزمینهای اسلامی، فقیهان موفق شده بودند با تمسک به علم اصول و استنباط احکام از کتاب و سنت که آن را «اجتهاد فقهی» نامیدند، نیازهای قانونی جوامع اسلامی را که به تدریج پیش میآمد برآورده کنند. این موفقیت عملی، صواب بودن استناد به آن تئوری کلامی فلسفی را در میان امت، همواره تایید میکرد و فقیهان همواره میتوانستند نشان دهند که اجتهاد فقهی آنان با کارآمدی تمام مثمر ثمر میشود و در همه موارد احکام خدا را در دسترس مکلفان قرار میدهد و همه نیازهای آنها را بر طرف میسازد. در این وضعیت موفقیت آمیز، دلیل و یا علتی که موجب تردید در صواب بودن استناد به آن تئوری و استفاده از علم اصول برای بهره برداری از آن تئوری باشد دیده نمیشد. ائمه چهارگانه فقه اهل سنت و امامان شیعه هم تابع همین تئوری بودند که مقتضای زیستن آنها در آن عصر بود. قرنها بدین منوال سپری شد. تا اینکه رویارویی مسلمانان با تمدن جدید اروپایی آغاز شد. در این رویارویی پارهای از مسائل و موضوعات حقوقی و قانونی جدید در زندگی مسلمانان پدید آمد که «مسائل مستحدثه» نام گرفت، مانند بیمه، تلقیح مصنوعی، مالکیت دولتی و در دهههای اخیر وجوب مبارزه با طاغوت و وجوب اقامه حکومت شرعی و … که فقیهان درباره آنها نیز به استنباطهایی پرداختند و به زعم خود باز هم به صحت تئوری کلامی ـ فلسفی خود مهر تایید زدند. در نهضت مشروطه هم پارهای استنباطات جدید فقهی صورت گرفت.
منبع: http://mohammadmojtahedshabestari.com
👇👇👇
🆔 @ostadmaare
💠 نقد دکتر معارف بر متن فوق:
♦️ جناب مجتهد شبستری در پایان تحلیل مفصل خود پس از برشمردن کارکرد فقه واصول در دوره های تاریخی وعدم کارکرد ان در دوره معاصر ، فرضهای مختلفی را درکارامدی فقه واصول به نمایندگی طرفداران فقه واصول ذکر کرده ویکی یکی انها را باطل کردند وسرآخر نتیجه گرفتند فقه واصول امروز دیگر اصلا کارامدی ندارد.
🔹به نظر من ایشان یک فرض را مطرح نکردند واحتمالا به روی خود نیاوردند وان این است که :
۱-طبق نظر امام صادق (علیه السلام) لازم نیست
کل احکام با جزییات ان در کتاب وسنت باشد کتاب وسنت متکفل ارائه اصول کلی است در درجه اول ودر مواردی هم احکامی را به صورت جزیی وتفصیلی بیان می کند .
۲- در اندیشه شیعه عقل حجت است واحکام عقلی از حجیت واعتبار لازم برخوردار است.
۳- در صورتی که یک فقیه یا یک اسلام شناس با اگاهی به مبانی اسلام یا همان اصول قطعی در کتاب وسنت با مساله ای مواجه شود وازعقل خود با لحاظ اصول اسلامی بهره جوید وپاسخی در حل مساله پیدا کند ان پاسخ پاسخ اسلامی است وبرای او وکسانی که اورا قبول دارند حجت است .
♦️ شواهدی بر این تحلیل :
امام صادق (علیه السلام):مامن شئ الاوفیه کتاب اوسنه یعنی : هیچ مساله ای نیست مگر ان که حکمی از کتاب و یاسنت برای ان وجود دارد.
اماچگونه؟
مامن امریختلف فیه اثنان الا وله اصل فی کتاب الله... یعنی ؛ هیچ مطلبی مورد اختلاف دو نفر واقع نمی شود مگر انکه اصلی در کتاب خدا ناظر بر ان است .(منبع هر دوحدیث الکافی جلد ا/۵۹ و۶۰)
و در حدیث دیگری فرمودند :انما علینا ان نلقی علیکم الاصول وعلیکم بالتفریع یعنی: بر ماست که اصول را در اختیار شما قرار دهیم وفروعات را شما استنباط کنید.
🔹 مثالهایی در این زمینه؛
در آیه اول سوره مائده امده : اوفوابالعقود وپیامبر فرمود : المومنون عند شروطهم با این اصل می توان هزاران قول وقرار شخصی وملی ومعاهده وتفاهمنامه بین المللی ومسائلی از این دست منعقد نمود وبر آنها پایدار ماند منتهی باهشیاری لازم که بعدا مجبور به نقص عهد وپیمان نشد.
♦️ مثال دیگر قران می فرماید: ماجعل علیکم فی الدین من حرج یعنی امردینی واجرای ان نباید سبب حرج وضرر وزیان شما گردد چنانکه پیامبر هم فرمود : لاضررولاضرار فی الاسلام.
امام صادق از زراره انتظار دارد که خودش از ایه قران استفاده کند ودر مواقع زخم بدن حکم وضوی جبیره را استنباط کند چون وضوی معمولی مستلزم ضرر وحرج است.
👇👇👇
🆔 @ostadmaare
اصول و روش های تفسیر قرآن در نهج البلاغه.pdf
580.6K
اصول و روش های تفسیر قرآن در نهج البلاغه
#قرآن
#نهج_البلاغه
#روش_تفسیر
#اصول_تفسیر
🆔 @ostadmaaref
🍃🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸🍃
💠 گزارشی از سخنرانی دکتر معارف در نشست نقد و بررسی کتاب «تفسیر سیاسی قرآن در ایران معاصر»
♦️ سه شنبه ۲ تير ۱۳۹۴
✅ رسالت تفسیر سیاسی قرآن چیست؟ در این کتاب اصطلاح «قرآنگرایان» به کار رفته است که دارای بار معنایی ویژهای است که میتوان دو برداشت مثبت و منفی از آن داشت.
✅ تفسیر سیاسی قرآن شاخهای از تفسیر اجتماعی قرآن است. البته بسیاری از شخصیتهای قرآنی در ایران معاصر منادیان تفسیر اجتماعی هستند.
✅ کتاب حاضر در بین مبناپژوهی و موردپژوهی سرگردان است. نگارنده در کتاب خود دو فصل را نیز به بیان چارچوب نظری اختصاص داده است.
✅ در بین کتابهای تألیف شده در زمینه قرآن، جای مبحثی با عنوان تفسیر سیاسی خالی بود که این امر با تألیف کتاب «تفسیر سیاسی قرآن در ایران معاصر» از سوی این نویسنده پر شده است.
✅ نویسنده در این کتاب بهتفصیل به بررسی جامعهشناسی آیات قرآن پرداخته است. این موضوع اتفاق مبارکی در کتاب است که میتواند برای خوانندگان نیز سودمند باشد. نویسنده در کتاب خود موفق شده است تصویر مطلوبی از نقش برخی افراد در جریانسازی قرآنی و یا سوءاستفاده از آن ارائه کند.
✅ نقش مثبت در جریانسازی قرآنی به معنای عینیت دادن به قرآن است؛ نگارنده در کتاب خود ورود علمی و تحلیلی به موضوعات دارد، مباحث بینرشتهای بین قرآن و جامعهشناسی سیاسی را به انجام رسانده است و در بیان مطالب از هرگونه داوری و تعصب دوری جسته است.
🔹 کتاب «تفسیر سیاسی قرآن در ایران معاصر» نوشته یوسف خان محمدی، به عنوان اثر تحسین شده در شانزدهمین دوره جایزه کتاب سال حوزه و اثر شایسته تقدیر در بیست و ششمین جایزه کتاب فصل شناخته شده است.
🔹 «تفسیر سیاسی قرآن در ایران معاصر» از سوی معاونت پژوهشی دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم، در 496 صفحه، با شمارگان یک هزار و 400 نسخه، به بهای 15 هزار تومان به چاپ دوم رسیده است.
🌺 لطفا برای دسترسی به مطلب فوق روی لینک زیر کلیک نمایید.
➡️ http://b2n.ir/34995
☘ اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم ☘
🆔 @ostadmaaref
🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
جلوه_های_بلاغت_علوی_در_شرح_نهج_البلاغه.pdf
352.8K
جلوه های بلاغت علوی در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید
#ابن_ابی_الحدید
#نهج_البلاغه
#بلاغت
#التفات
#استخدام
#تقسیم_عددی
🆔 @ostadmaaref
#سوال
💠 لطفا درباره صحت این حدیث توضیح بفرمایید:
امام صادق (ع) به زراره فرمود:
«آسمان تا چهل روز بر حسین (ع) خون بارید و زمین تا چهل روز تاریک بود.»
کامل الزیارات،باب26،ح6.
👇👇👇
🆔 @ostadmaaref
#پاسخ
💠 توجه بفرمایید در سوره دخان بعد از هلاکت فرعونیان آمده: «فمابکت علیهم السماء والارض» یعنی: آسمان و زمین به حال آنها گریه نکردند). مفهوم مخالف آیه این می شود که خداوند بندگانی دارد که ارزش دارد آسمان وزمین در مرگشان گریه کنند.
♦️ نکته دیگر آنکه چه در آیه و چه در حدیث کلمه اهل در تقدیر است یعنی اهالی آسمان که ملائکه هستند و اهالی زمین که در اینجا مراد مؤمنانی دلسوخته در غم اباعبدالله هستند که از باب مجاز این مؤمنان به عنوان اهل زمین خطاب شده اند.
✅ مقصود از این بحث فقه الحدیثی اصرار در اعلام صحت حدیث نیست بلکه بیان یک قاعده علمی است که تا زمانی یک حدیث توجیه و تأویلی داشته باشد از حکم به جعل آن خوداری می شود.
🆔 @ostadmaaref
#نشست_هم_اندیشی
🔰موضوع: اربعین تجلیگاه آموزه های قرآن
💠با حضور دکتر معارف
🕓زمان: چهارشنبه 18 مهرماه 1397 - ساعت 16 - 18
🏢مکان: سالن جلسات معاونت قرآن و عترت
🆔 @ostadmaaref