eitaa logo
مهدی منصوری
1.8هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
22 فایل
﷽ 🔶 مؤسسه تبیین حقائق🔸 🌐 mtabeen.ir ✅ درس شرح تفسیر المیزان ✅ سخنرانی ها در مجامع عمومی وتخصصی و ایام تبلیغی ✅ جلسات تربیتی و سلوک علمی ✅ اصول و مبانی تربیتی 👤 ادمین: @rezamzn 🆔https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 اعمال شب و روز عرفه 🌷 مارو از دعای خیرتون فراموش نکنید 🙏 https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67
🔴ماجرای "مسلم بن عقيل" و " هانى بن عروه" و خواص جبهه حقی كه اشتباه كردند 🔻وقتى به اسامى كسانى كه از كوفه براى امام حسين عليه‌السّلام نامه نوشتند و او را دعوت كردند، نگاه مى‌كنيد، مى‌بينيد همه جزو طبقه‌ى خواص و از زبدگان و برجستگان جامعه‌اند. تعداد نامه‌ها زياد است. صدها صفحه نامه و شايد چندين خورجين يا بسته‌ى بزرگ نامه، از كوفه براى امام حسين عليه‌السّلام فرستاده شد. 🔻 همه‌ى نامه‌ها را بزرگان و اعيان و شخصيّتهاى برجسته و نام و نشاندار و همان خواص نوشتند. منتها مضمون و لحن نامه‌ها را كه نگاه كنيد، معلوم مى‌شود از اين خواصِ طرفدارِ حق، كدامها جزو دسته‌اى هستند كه حاضرند دينشان را قربانى دنيايشان كنند و كدامها كسانى هستند كه حاضرند دنيايشان را قربانى دينشان كنند. از تفكيكِ نامه‌ها هم مى‌شود فهميد كه عدّه‌ى كسانى كه حاضرند دينشان را قربانى دنيا كنند، بيشتر است. نتيجه در كوفه آن مى‌شود كه مسلم بن عقيل به شهادت مى‌رسد و از همان كوفه‌اى كه هجده هزار شهروندش با مسلم بيعت كردند، بيست، سى هزار نفر يا بيشتر، براى جنگ با امام حسين عليه‌السّلام به كربلا مى‌روند! يعنى حركت خواص، به دنبال خود، حركت عوام را مى‌آورد. 🔻نمى‌دانم عظمت اين حقيقت كه براى هميشه گريبان انسانهاى هوشمند را مى‌گيرد، درست براى ما روشن مى‌شود يا نه؟ ماجراى كوفه را لابد شنيده‌ايد. به امام حسين عليه‌السّلام نامه نوشتند و آن حضرت در نخستين گام، مسلم‌بن عقيل را به كوفه اعزام كرد. با خود انديشيد: "مسلم را به آن‌جا مى‌فرستم. اگر خبر داد كه اوضاع مساعد است، خود نيز راهى كوفه مى‌شوم.” مسلم بن عقيل به محض ورود به كوفه، به منزل بزرگان شيعه وارد شد و نامه‌ى حضرت را خواند. گروه گروه، مردم آمدند و همه، اظهار ارادت كردند. فرماندار كوفه، "نعمان‌بن‌بشير” نام داشت كه فردى ضعيف و ملايم بود. گفت: "تا كسى با من سرِ جنگ نداشته باشد، جنگ نمى‌كنم.” لذا با مسلم مقابله نكرد. مردم كه جوّ را آرام و ميدان را باز مى‌ديدند، بيش از پيش با حضرت بيعت كردند. دو، سه تن از خواصِ جبهه‌ى باطل - طرفداران بنى‌اميّه - به يزيد نامه نوشتند كه "اگر مى‌خواهى كوفه را داشته باشى، فرد شايسته‌اى را براى حكومت بفرست؛ چون نعمان بن بشير نمى‌تواند در مقابل مسلم‌بن عقيل مقاومت كند.” يزيد هم عبيداللَّه بن زياد، فرماندار بصره را حكم داد كه علاوه بر بصره - به قول امروز، "با حفظ سمت” - كوفه را نيز تحت حكومت خود درآور. عبيداللَّه بن زياد از بصره تا كوفه يكسره تاخت. (در قضيه‌ى آمدن او به كوفه هم نقش خواص معلوم مى‌شود، كه اگر ديدم مجالى هست، بخشى از آن را برايتان نقل خواهم كرد.) او هنگامى به دروازه‌ى كوفه رسيد كه شب بود. مردم معمولى كوفه - از همان عوامى كه قادر به تحليل نبودند - تا ديدند فردى با اسب و تجهيزات و نقاب بر چهره وارد شهر شد، تصوّر كردند امام حسين عليه‌السّلام است. جلو دويدند و فرياد "السّلام عليك يا بن رسول‌اللَّه” در فضا طنين افكند! 🔻ويژگى فرد عامى، چنين است. آدمى كه اهل تحليل نيست، منتظر تحقيق نمى‌شود. ديدند فردى با اسب و تجهيزات وارد شد. بى آن‌كه يك كلمه حرف با او زده باشند، تصوّر غلط كردند. تا يكى گفت "او امام حسين عليه‌السّلام است” همه فرياد "امام حسين، امام حسين” برآوردند! به او سلام كردند و مقدمش را گرامى داشتند؛ بى آن‌كه صبر كنند تا حقيقت آشكار شود. عبيداللَّه هم اعتنايى به آنها نكرد و خود را به دارالاماره رساند و از همان جا طرح مبارزه با مسلم بن عقيل را به اجرا گذاشت. اساس كار او عبارت از اين بود كه طرفداران مسلم بن عقيل را با اشدّ فشار مورد تهديد و شكنجه قرار دهد. بدين جهت، "هانى بن عروه” را با غدر و حيله به دارالاماره كشاند و به ضرب و شتم او پرداخت. وقتى گروهى از مردم در اعتراض به رفتار او دارالاماره را محاصره كردند، با توسّل به دروغ و نيرنگ، آنها را متفرق كرد. ⚠️در اين مقطع هم، نقش خواصِ به اصطلاح طرفدارِ حق كه حق را شناختند و تشخيص دادند، اما دنيايشان را بر آن مرجّح دانستند، آشكار مى‌شود. از طرف ديگر، حضرت مسلم با جمعيت زيادى به حركت درآمد. در تاريخ "ابن اثير” آمده است كه گويى سى هزار نفر اطراف مسلم گرد آمده بودند. از اين عدّه فقط چهار هزار نفر دوْرادوْر محلّ اقامت او ايستاده بودند و شمشير به دست، به نفع مسلم بن عقيل شعار مى‌دادند. 🔻اين وقايع، مربوط به روز نهم ذى‌الحجّه است. كارى كه ابن زياد كرد اين بود كه عدّه‌اى از خواص را وارد دسته‌هاى مردم كرد تا آنها را بترسانند. خواص هم در بين مردم مى‌گشتند و مى‌گفتند "با چه كسى سر جنگ داريد؟! چرا مى‌جنگيد؟! اگر مى‌خواهيد در امان باشيد، به خانه‌هايتان برگرديد. اينها بنى‌اميّه‌اند. پول و شمشير و تازيانه دارند.” چنان مردم را ترساندند و از گرد مسلم پراكندند كه آن حضرت به وقت نماز عشا هيچ كس را همراه نداشت؛ هيچ‌كس!
🔻آن گاه ابن زياد به مسجد كوفه رفت و اعلان عمومى كرد كه "همه بايد به مسجد بيايند و نماز عشايشان را به امامت من بخوانند!” 🔻تاريخ مى‌نويسد: "مسجد كوفه مملو از جمعيتى شد كه پشت سر ابن زياد به نماز عشا ايستاده بودند.” چرا چنين شد؟ بنده كه نگاه مى‌كنم، مى‌بينم خواصِ طرفدارِ حقْ مقصرّند و بعضى‌شان در نهايتِ بدى عمل كردند. مثل چه كسى؟ مثل "شريح قاضى”. شريح قاضى كه جزو بنى‌اميّه نبود! كسى بود كه مى‌فهميد حق با كيست. مى‌فهميد كه اوضاع از چه قرار است. وقتى "هانى بن عروه” را با سر و روى مجروح به زندان افكندند، سربازان و افراد قبيله‌ى او اطراف قصر عبيداللَّه زياد را به كنترل خود درآوردند. 🔻ابن زياد ترسيد. آنها مى‌گفتند: "شما هانى را كشته‌ايد.” ابن زياد به "شريح قاضى” گفت: "برو ببين اگر هانى زنده است، به مردمش خبر بده.” شريح ديد هانى بن عروه زنده، اما مجروح است. تا چشم هانى به شريح افتاد، فرياد برآورد: "اى مسلمانان! اين چه وضعى است؟! پس قوم من چه شدند؟! چرا سراغ من نيامدند؟! چرا نمى‌آيند مرا از اين‌جا نجات دهند؟! مگر مرده‌اند؟!” شريح قاضى گفت: "مى‌خواستم حرفهاى هانى را به كسانى كه دورِ دارالاماره را گرفته بودند، منعكس كنم. اما افسوس كه جاسوس عبيداللَّه آن‌جا حضور داشت و جرأت نكردم!” "جرأت نكردم” يعنى چه؟ يعنى همين كه ما مى‌گوييم ترجيح دنيا بر دين! شايد اگر شريح همين يك كار را انجام مى‌داد، تاريخ عوض مى‌شد. اگر شريح به مردم مى‌گفت كه هانى زنده است، اما مجروح در زندان افتاده و عبيداللَّه قصد دارد او را بكشد، با توجّه به اين‌كه عبيداللَّه هنوز قدرت نگرفته بود، آنها مى‌ريختند و هانى را نجات مى‌دادند. با نجات هانى هم قدرت پيدا مى‌كردند، روحيه مى‌يافتند، دارالاماره را محاصره مى‌كردند، عبيداللَّه را مى‌گرفتند؛ يا مى‌كشتند و يا مى‌فرستادند مى‌رفت. آن گاه كوفه از آنِ امام حسين عليه‌السّلام مى‌شد و ديگر واقعه‌ى كربلا اتّفاق نمى‌افتاد! اگر واقعه‌ى كربلا اتّفاق نمى‌افتاد؛ يعنى امام حسين عليه‌السّلام به حكومت مى‌رسيد. 🔻حكومت حسينى، اگر شش ماه هم طول مى‌كشيد براى تاريخ، بركات زيادى داشت. گرچه، بيشتر هم ممكن بود طول بكشد. يك وقت يك حركت بجا، تاريخ را نجات مى‌دهد و گاهى يك حركت نابجا كه ناشى از ترس و ضعف و دنياطلبى و حرص به زنده ماندن است، تاريخ را در ورطه‌ى گمراهى مى‌غلتاند. اى شريح قاضى! چرا وقتى كه ديدى هانى در آن وضعيت است، شهادتِ حق ندادى؟! عيب و نقصِ خواصِ ترجيح دهنده‌ى دنيا بر دين، همين است. به داخل شهر كوفه برگرديم:وقتى كه عبيداللَّه بن زياد به رؤساى قبايل كوفه گفت "برويد و مردم را از دُورْ مسلم پراكنده كنيد وگرنه پدرتان را در مى‌آورم” چرا امر او را اطاعت كردند؟! رؤساى قبايل كه همه‌شان اموى نبودند و از شام نيامده بودند! بعضى از آنها جزو نويسندگان نامه به امام حسين عليه‌السّلام بودند. "شَبَثْ بن ربْعى” يكى از آنها بود كه به امام حسين عليه‌السّلام نامه نوشت و او را به كوفه دعوت كرد. همو، جزو كسانى است كه وقتى عبيداللَّه گفت "برويد مردم را از دُوْر مسلم متفرّق كنيد” قدم پيش گذاشت و به تهديد و تطميع و ترساندنِ اهالى كوفه پرداخت! 🔻چرا چنين كارى كردند؟! اگر امثال شَبَثْ بن ربْعى در يك لحظه‌ى حسّاس، به جاى اين‌كه از ابن زياد بترسند، از خدا مى‌ترسيدند، تاريخ عوض مى‌شد. گيرم كه عوامْ متفرّق شدند؛ چرا خواصِ مؤمنى كه دوْر مسلم بودند، از او دست كشيدند؟ بين اينها افرادى خوب و حسابى بودند كه بعضيشان بعداً در كربلا شهيد شدند؛ اما اين‌جا، اشتباه كردند. البته آنهايى كه در كربلا شهيد شدند، كفّاره‌ى اشتباهشان داده شد. درباره‌ى آنها بحثى نيست و اسمشان را هم نمى‌آوريم. اما كسانى از خواص، به كربلا هم نرفتند. نتوانستند بروند؛ توفيق پيدا نكردند و البته، بعد مجبور شدند جزو توّابين شوند. چه فايده؟! وقتى امام حسين عليه‌السّلام كشته شد؛ وقتى فرزند پيغمبر از دست رفت؛ وقتى فاجعه اتّفاق افتاد؛ وقتى حركت تاريخ به سمت سراشيب آغاز شد، ديگرچه فايده؟! لذاست كه در تاريخ، عدّه‌ى توّابين، چند برابر عدّه‌ى شهداى كربلاست. شهداى كربلا همه در يك روز كشته شدند؛ توّابين نيز همه در يك روز كشته شدند. اما اثرى كه توّابين در تاريخ گذاشتند، يك هزارم اثرى كه شهداى كربلا گذاشتند، نيست! به‌خاطر اين‌كه در وقت خود نيامدند. كار را در لحظه‌ى خود انجام ندادند. دير تصميم گرفتند و دير تشخيص دادند. 🔻چرا مسلم بن عقيل را با اين‌كه مى‌دانستيد نماينده‌ى امام است، تنها گذاشتيد؟! آمده بود و با او بيعت هم كرده بوديد. قبولش هم داشتيد. (به عوام كارى ندارم. خواص را مى‌گويم.) چرا هنگام عصر و سرِ شب كه شد، مسلم را تنها گذاشتيد تا به خانه‌ى "طوعه” پناه ببرد؟! اگر خواص، مسلم را تنها نمى‌گذاشتند و مثلاً، عدّه به صد نفر مى‌رسيد، آن صد نفر دُوْر مسلم را مى‌گرفتند. خانه‌ى يكى‌شان را مقرّ فرماندهى مى‌كردند.
..... مى‌ايستادند و دفاع مى‌كردند. مسلم، تنها هم كه بود، وقتى خواستند دستگيرش كنند، ساعتها طول كشيد. سربازان ابن زياد، چندين بار حمله كردند؛ مسلم به تنهايى همه را پس زد. اگر صد نفر مردم با او بودند، مگر مى‌توانستند دستگيرش كنند؟! باز مردم دورشان جمع مى‌شدند. ⚠️پس، خواص در اين مرحله، كوتاهى كردند كه دوْر مسلم را نگرفتند.... https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67
🔺بحران طلاق! ▫️داده های موجود در سایت سازمان ثبت احوال نشان می‌دهد نسبت طلاق به ازدواج در سه‌ماهه ابتدایی سال جاری به شدت افزایش یافته است. 🔹از ابتدای سال تاکنون 79260 ازدواج و 37701 طلاق ثبت شده که نسبت طلاق به ازدواج را به عدد 47.5 درصد رسانده است. ▫️نسبت طلاق به ازدواج در استان‌هایی چون البرز، مازندران، سمنان، تهران و مرکزی بحرانی‌تر از سایر نقاط کشور است. 🔹در 12 استان کشور به ازای هر دو ازدواج حداقل یک طلاق ثبت شد. 👇👇👇 باید منتظر طلاق های بیشتری هم باشیم ؛ شرط لازم استحکام خانواده حیاء و عفت و غیرت می باشد . با کم رنگ شدن حیا و غیرت باید منتظر باشیم پایه های خانواده سست شود https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67
🔰 دهه امامت روز عید قربان تا روز عید غدیر، در واقع یک مقطعی است متصل و مرتبط با مسئله‌ی امامت. خدای متعال در قرآن یاد می‌فرماید: «و اذ ابتلی ابراهیم ربّه بکلمات فأتمّهنّ قال انّی جاعلک للنّاس اماما» (بقره/ ۱۲۴)؛ «و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی بیازمود و وی آن همه را به انجام رسانید، [خدا به او] فرمود: من تو را پیشوای مردم قرار دادم » 🔸 ابراهیم از طرف پروردگار منصوب شد به امامت. چرا؟ چون از عهده‌ امتحان‌های دشوار برآمد. مبدأ این را می‌شود روز عید قربان به حساب آورد، تا روز عید غدیر که روز امامت امیرالمؤمنین علی بن ‌ابی طالب (علیه ءالاف التّحیّة و الثّناء) است. این هم به دنباله‌ امتحانات سخت بود. امیرالمؤمنین طول حیات مبارکش را با امتحان - امتحان‌هایی که از آن سرافراز بیرون آمده است - گذرانده؛ 🔸 از ۱۳ سالگی یا ۱۱سالگی و قبول نبوت تا لیلةالمبیت، یک جوان فداکار و فانی در پیغمبر که آماده است جان خود را فدای پیغمبر بکند - عملاً این را در ماجرای هجرت پیغمبر به اثبات می‌رساند - 🔸و بعد هم آن امتحان‌های بزرگ در بدر و احد و حنین و خیبر و بقیه‌ی جاها. ⬅️ این منصب والا، دنباله‌ی این امتحان‌هاست؛ 💠 لذا د‌لها متوجه شده است به اینکه بین عید قربان و عید غدیر یک ارتباط است. بعضی هم این را «دهه‌ امامت» نامیده‌اند و نام مناسبی است. (۱۳۸۸/۰۹/۰۴) https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️چند درصد از ما انسان ها آموختن را یاد گرفتیم و نشد؟! ⁉️به چه میزان دانستنی های خود را به کار گرفته ایم و به صحنه عمل کشانده ایم؟! ♦️تلنگر_تفکر 🎙حجت الاسلام استاد مهدی منصوری https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67
✔️آموزش و ادب باید در بستر احسان و الفت باشد ... ♦️برای اینکه از حوزه دانایی به حوزه باور برسیم باید: 1⃣سرمایه گذاری روی باور کرد 2⃣سرمایه گذاری روی تمایلات کرد(اخلاق) 3⃣سرمایه گذاری روی نظام رفتاری(حوزه اقتصادی) 4⃣سرمایه گذاری روی نظام عبادی 5⃣سرمایه گذاری بر وفای به عهد... داشته باشیم... ♦️کسانی که مصداق بارز آیه الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ هستند هر جایی ورود پیدا کنند آبادانی به بار می آورند... 🔰باهم میشنویم 👇👇👇
متن خوانی کتاب فتح خون جلسه چهارم.استاد منصوری.mp3
5.46M
متن خوانی و گفتگوی کتاب فتح خون (شهید سید مرتضی آوینی ) جلسه چهارم ۱۴۰۲/۴/۲ 🎙حجت الاسلام و المسلمین استاد مهدی منصوری 🆔https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67
سلام امام زمانم ❤️ جمعه به جمعه چشم ما منتظرنگاه تو ... کی دل خسته‌ ما شود معتکف پناه تو...🌱 زمـزمهٔ لبان ما این طلب است از خدا... کاش شـویم عاقبت سربازی از سپاه تو...🤲 السلام علیک یااباصالح‌المهدی‌ 🍃🌸 https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67
متن خوانی فتح خون جلسه پنجم.استاد منصوری.mp3
2.23M
متن خوانی و گفتگوی کتاب فتح خون (شهید سید مرتضی آوینی ) جلسه پنجم ۱۴۰۲/۴/۳ 🎙حجت الاسلام و المسلمین استاد مهدی منصوری 🆔https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67
✔️در تقابل حق و باطل اگر کسی نُصرت خدا کُند حق به میدان می آید و کمک خلق می کند و خلق حقّانی می شود و خلق حقّانی در میدان است ✔️خدا ولی در نظام تکوین و ولی در نظام سلوکی است... 🔻نظام تکوینی:یعنی خدا مالک تمام امور خلق است... 🔺نظام سلوکی شامل مومنین می شود یعنی خدا امو. مومنین را بر عهده می‌گیرد بخاطر اینکه در حیطه عبودیت هستند... 🔰با هم می شنویم 👇👇👇
تفسیر سوره محمد جلسه ۹.استاد منصوری.mp3
5.83M
بسم الله الرحمن الرحیم ✍جلسه ۱۲۴ المیزان تفسیر سوره محمد (جلسه نهم) موضوع:خدا مولاست بخاطر اینکه مالک است چون تمام امور بندگان را در صراط هدایت تدوین می‌کند و آنها را یاری می‌کند. ۱۴۰۲/۴/۳ حجت الاسلام استاد منصوری 🆔https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67
خطابه غدیر.pdf
543.6K
فایل کتاب متن کامل خطابه غدیر متن عربی و ترجمه فارسی خطبه غدیر (مطابق ترجمه روان فارسی آقای محمدباقر انصاری) به همراه گزارش مراسم سه روزه در غدیر خم 👆🏻 https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قد افلح من زکاها و قد خاب من دساها 🔰 حضرت آیت الله جوادی 📌نماز بسیار قابل توجه حضرت آیت الله جوادی در عید قربان سال 96. https://eitaa.com/joinchat/994967711C457677cd67
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
<<اخلاق تربیتی>> ✔️کسانی که در خاکریز تربیت حضور دارند باید مُسلح باشند و یکی از سلاح ها اخلاق است... ⁉️بچه های ما دچار اشتباه می‌شوند ما در مقابل آنها باید چکار کنیم؟! 💯تنها راه برای تعامل در حوزه تربیت با فرزندان تعاملی است که خدا با بندگانش انجام می‌دهد... ✔️تعامل با کودک باید با عفو،صفح و غفران باشد... ⁉️عفو به چه معناست؟! ⁉️صفح با عفو چه تفاوتی دارد؟! ⁉️غفران چیست؟! 🔰باهم میشنویم 👇👇👇