#الحمدالله_الذی_جعلنا_من_المتمسکین_بولایة_العلویه
این شعر زبان بسته ی خو کرده به لالی
مبهوت در آیینه ی اوصاف جمالی
با نام خداوند ، خداوندِ تعالا
راهی شده در رهگذری رو به تعالی
آشفته تر از یک شبِ تب دار جنوبی
آرام تر از رایحه ی باد شمالی
آغوش در آغوشِ نسیمی که وزیده است
از آبی دریاچه به سرسبزیِ شالی
جانسوز تر از نای نی زخمی چوپان
دلباز تر از پنجره ای رو به زلالی
در اوج تر از گنبد و گلدسته ی باران
لبریز تر از بغضِ اذان های بلالی
در صحنِ (بهشتی نفسِ) ماه ترین ها
در مشهد و شیراز و قم و مشهد قالی
در پیچ و خمِ جاده ای از نور علی نور
نوری که پراکنده در ایام و لیالی
با ذکر الهی بِعلیٍّ بعلیٍّ
در یک صد و ده مرتبه ذکرِ متوالی
روح القدس آمد به مدد تا که ببینم
در حجم ترک خورده ی این روح سفالی
یک جلوه از آن پیکره ی نورشمایل
تصویر فرا درکی از آن جسمِ مثالی
تا شام ابد در همه عالم احدی نیست
مثل علیِ عالیِ اعلا متعالی
سرچشمه ترین مخزنِ الاسرار الهی
سرمست ترین ساقیِ صهبای کمالی
از چار جهت جلوه ی او در نظر من
عالی تر و عالی تر و عالی تر و عالی ...
تر دامنم ای حضرت جان امر بفرما
یک جرعه بریزند در این ساغر خالی
جان نبی الله تویی حضرت والا
تنها ولی الله تویی حضرت والی
اسم تو گره خورده به اسماء خداوند
وصفِ تو صفا داده به اوصافِ جلالی
هم (مجلسی) از شور (بحارت) شده سرخوش
هم شاهد مستی (صدوق) است (امالی) ...
(مستنبط) و (القطره ی) او غرق تو هستند
عاجز شده از درک تو امثال (غزالی)
این افعیِ بد زهر که نامش شده دنیا
آیا هنری داشت به جز خوش خط و خالی؟
کی مرگ من از راه می آید که پس از آن
تعبیر شود این همه رویای وصالی...
ای کاش در آغوش تو آرام بگیرد
این شاعرِ مجنون شده در چشم اهالی
باید بروم سر به بیابان بگذارم
تا با دمِ من دم بکشد چای ذغالی
در دشت بخوانم ز تو با نغمه ی دشتی
آنقدر که صحرا بشود حال به حالی
خواهد به سر آید شب هجران تو یا نه؟
ای گوهر مردانگی و نیک خصالی
دلتنگ نجف هستم و اوقات خوشم را
پر کرده سفر ها و زیاراتِ خیالی
غیر از سخنِ عشق صدایی نشنیدم
در موقع مدحت چه در اقصا چه حوالی
این شعر که لب تشنه ی یک جرعه جواب است
رو کرده به ایوان تو با لحنِ سوالی
عشقت زده پل از گذرِ خاک به افلاک
با بودنت آخر چه غم از بی پر و بالی
جا دادنِ دریا به سبو نیست میسر
شرمنده ام از وسعت این تنگ مجالی
ای کاش که در آتشِ عشق تو بسوزم
ای کاش شهید تو شوم مثل هلالی
سروده شده در حرم حضرت زینب سلام الله علیها
#احمد_علوی