eitaa logo
استاد مجاهدی 🌹🍃 و شاگردان
167 دنبال‌کننده
729 عکس
549 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست وگرنه باده و سجاده هست در منزل دو گفتم بروم بانک کمی وام بگیرم پشتم بشود گرم که آرام بگیرم منظور من از پشت همین پشت طبیعی است بی‌جامه شود سرد مگر وام بگیرم خود را نکنم پیر و به کامی برسانم در عهد جوانی که نشد کام بگیرم از نام نگفتم که مرا ننگ ز نام است شایسته تر این بود که بی‌نام بگیرم گفتم بزنم داخل صف پیش بیفتم پس رفتم و گفتم نه سر جام بگیرم می‌خواستم این‌بار اگر وام گرفتم با تکیه بر اخلاق در اسلام بگیرم بعدش نروم میکده با بخشی از این وام هی داد خود از محنت ایام بگیرم یا اینکه به آرامش دل، دل بدهم بیش تا کام دل از هرچه دل‌آرام بگیرم زشت است که آدم سر پیری برود هی مانند جوانان به کفش جام بگیرد باشد غلط، اصلاح غلط مسئله‌ای نیست مانند جوانان به کفم جام بگیرم موقوف به این معنی‌ام اینجا که به اجبار در قافیه ها وام ز یک نام بگیرم اولاست سرافکندگی قسط ندادن از خفت قرضی که ز شهرام بگیرم گفتم به امیدی بروم تا نروم بانک این بار کمی قرض ز بهرام بگیرم بهرام اگر کرد جوابم که بعید است برگردم و با شرم ز شهرام بگیرم القصه، بنا بود فقط وام بگیرم در شعر کمی بیشتر الهام بگیرم شایستگی من به یکی از خدماتش چون بانک نمی‌خواست که سرسام بگیرم قولی است به وامی که قرار است دم صبح بعد از شب پیروزی بگیرم ناصر فیض