آیین تو را دیدم و آیینه شدم من
پرواز تو را دیدم و پروانه شدم من
آیینه و تکثیر شدم در نظر تو
لبریز شدم از می و پیمانه شدم من
باور شدنی نیست تواضع به مقامت
مصداق ترین باور افسانه شدم من
دیدم در خانه به غریبان که گشودی
مهمان نخوانده در آن خانه شدم من
چون خواهر سلطان شده مرکز به #محیطت
در حیطه ی پرگار شما دانه شدم من
یک جمع کران تا به کرانِ جمکرانی
دارید و به جان در پی جانانه شدم من
زینت کریمی نیا