#غزل
غزل تازه
جنگ از تو خواب و خانه اگر دزدید
از من تو را گرفت و نگاهت را
در خون نشانده باز غمی تازه
آن چشمهای سرمهسیاهت را
یادت که هست؟ گوشهی ریلآهن
گفتی شناسنامهی من زخم است
بوسیدمت دوبار و سپس در مه
کردم درست شال و کلاهت را
ما از دو سوی ریل روان بودیم
ما از هزار سو نگران بودیم
گفتی اگر زدند و من افتادم
تنها برو ادامهی راهت را
گفتم شب است و نور خطر دارد
اینجا درخت نیز تبر دارد
خاموش کن به گریه در آغوشم
سیگارهای روشن آهت را
گفتم عبور میکنی از دریا
گفتی ولی بدون گذرنامه؟...
گفتم قسم بخور به سحر، شاید
دنیا قبول کرد گواهت را
افتادی از بلندی و میگفتی:
من عاشقم، گناه من از عشق است
پنداشت همعشیرهی سارایی
رودی که شست و برد گناهت را...
###
نام تو را گذاشتهام باران
اسم تو را گذاشتهام انجیر
فردا میان باغچه میکارم
بعد از اذان صبح، گیاهت را
#غزل
#جنگ
#وطن
#عشق
#کوبه
#مجموعه_کوبه
[برای تهیهی کتاب کوبه میتوانید از لینک موجود در بیو اقدام کنید.]
https://www.instagram.com/p/CTM4PVOKNwn/?utm_medium=share_sheet
.
🍃 زلیخای راز
به قدّیسها افترا میفروشند
برِ مقتدا اقتدا میفروشند
برای ریا بوریا میفروشند
"سر آوردهاند و صدا میفروشند
چه بازار شامی چهها میفروشند"
خلایق گرفتار و نزدیک افطار...
مؤذن طلبکار و نزدیک افطار...
نه دین و نه دینار و نزدیک افطار...
"شلوغ است بازار و نزدیک افطار...
دکاندارها ربّنا میفروشند"
نه ماه و نه ماهی، نه آب و نه کاشی
سرِ کاهدانند دزدان ناشی
کجا را بگردم که شاید تو باشی
"جلوتر بساطی است از بتتراشی
و خدّام کعبه خدا میفروشند"
حراج است جان و حراج است جانان
حراج است مصر و حراج است کنعان
حراج است دست و حراج است دامان
"حراج است کفر و حراج است ایمان
نکاح و جهاد و دعا میفروشند"
کسی در غم کاروان دلحزین نیست
کسی در همه شهر اهل یقین نیست
تو را هیچ کس عاشق راستین نیست
"عزیزی ولی حیف قدر تو این نیست
تو را میخرند و تو را میفروشند"
دلم در پس "هفت در" پا به پا شد
سر شهوت و عشق چون و چرا شد
زلیخای راز دلم برملا شد
"سرم گرم بود و نمازم قضا شد
چقدر این دکانها ادا میفروشند"
تو را میشناسم تو أدرک أخایی
تو را میشناسم خودِ لا فتایی
تو أنّ إلی ربّک المُنتهایی
"تو ای زخم تازه که در بوریایی
از این پیرهنها کجا میفروشند"
#مهدی_جهاندار
8.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیزم آنقدر هم نیاز نبود...
🔹شاعر: سید حمیدرضا برقعی
🔹قاری: حامد شاکرنژاد
✅eitaa.com/safir_channel ایتا
✅ sapp.ir/safir_channel سروش
15.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اعجاز آه...
🏴 شعرخوانی سید حمیدرضا برقعی تقدیم به آستان حضرت رقیه(س)🥀
🍃
السلام علیک یا بنت الحسین سلام الله
دیگر شکستن ندارد ،بال وپر کوچک من
میترسم از هم بپاشد،این پیکر کوچک من
آه ای سر روی زانو،ای ماه آشفته گیسو
دیشب خودت روضه خواندی ،بر منبر کوچک من
این درد درمان ندارد،میدانم امکان ندارد
زخم سرت را ببندی،با معجر کوچک من
غارت گران دل نکندند،از گوش واز گوشواره
انگشت وانگشتر تو،انگشتر کوچک من
آتش به جان جهان زد،دستی که با خیزران زد
یا بر لب خونی تو یا بر سر کوچک من
بابا برایم دعا کن،شام مرا کربلا کن
یکبار دیگر صدا کن:ای دختر کوچک من!
#احمد_علوی
@aahmadalavi
هدایت شده از سیدمحمدمهدی شفیعی
20.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسن تیغ علی بوده است اما در نیام، آری
معزّالمومنین است، آه از یک مشت کور و کر
#سیدمحمدمهدی_شفیعی
کانال شخصی سیدمحمدمهدی شفیعی:
https://eitaa.com/joinchat/344064018Ce1550fc303
یک مرتبه بین راه پایش لرزید
مبهوت شد، از #بغض صدایش لرزید
زینب به چه خیره شد که اینگونه زمین
از نالۀ وا محمدایش لرزید؟
#سیدمحمدمهدی_شفیعی
#سیدمحمدمهدی_شفیعی
چه فرق میکند اصلا که دیر یا زود است
خیالم از تو و از وعدۀ تو آسوده ست
تو گفته ای که میآیی و وقت آمدنت
چه فرق میکند اصلا که دیر یا زود است
همین که راه بیفتم در این مسیر بس است
که پاک می شود آری هرآنچه در رود است
همین که راه بیفتم رسیده ام بی شک
که انتظار خودش مقصد است و مقصود است
فقط نه هرکس هیزم بیاورد، هرکس
نسوخت پای غمت، در سپاه نمرود است
قمار کردن عمر است، انتظار ولی
در این قمار فقط حرف سود یا سود است
در امتحان بزرگی که وعدهی حق است
کدام یک از ما در کنار موعود است؟
هرآنکه منتظر قائم است برخیزد
هرآنکه منتظر غائب است مردود است
به خاک پای کریم اهلبیت(ع)
ردیف شد غزلم باز با ردیف حسن
میان اهل کرم نیست همردیف حسن
نهان نموده خدا نور خویش در قرآن
گذاشت در دل هر آیهی شریفه حسن
حدیث مهر و وفا میشود هزار کتاب
که با طلا شده حک روی هر صحیفه حسن
خدا جمال خودش را در او تجلی داد
هنر گذاشته در خلقت ظریف حسن
جمل نشانه خوبیست بر شجاعت او
که زخم زد به تن مکتب سقیفه حسن
به صلح داد رضایت،صلاح کار این بود
وگرنه بوده به میدان کسی حریف حسن؟!
##
آهای زائر ارباب یاد ما هم باش
عمود یکصد و هجده؛ دم مضیف حسن
#عباس_جواهری_رفیع
@denj_tanhaii
هدایت شده از استاد مجاهدی 🌹🍃 و شاگردان
از قیام کربلا این درس را آموخت باید
ظلم را نتوان ز پا انداخت، الا ایستاده
#استاد_محمد_علي_مجاهدی 🌷
امسال دوریم از تو... لابد حکمتی دارد
باشد، ولی عاشق دل کمطاقتی دارد
مشتاقی و مهجوری و دلتنگی و دوری
این قسمت ما بود... هر کس قسمتی دارد
جز آه چیزی در بساطم نیست، اما آه...
گویند آهِ دلشکسته قیمتی دارد
نذر زیارت داشتم از جانب «سردار»
اینک ولی او با ضریحت خلوتی دارد
این اربعین دنیا زیارتگاه یار ماست
هر گوشهای یک دلشکسته حاجتی دارد
📝 #محمدمهدی_سیار
تقدیم به حضرت عبدالله ابن حسن(ع)
برده است بنده سوی مولا هر زمان دست
شد واسطه بین زمین و آسمان دست
جز از در این آستان خیری ندیده
وا کرده هر کس رو به دست این و آن دست
در سجده و بر خاک افتادن زبان سر
وقت قنوت و ربنا گفتن زبان دست
در پهنه تاریخ اگر کنکاش باشد
دارد برای ما هزاران داستان دست
خیبر برای خود دژ مستحکمی بود
تا آن زمان که زد به در یک پهلوان دست
اسلام را پیروز میدان کرد حیدر
حق زد برای قدرت این بازوان دست
جانها به قربان مرام آن که از لطف
در اوج قدرت میگرفت از ناتوان دست
با دست پر برگشته مسکینی که حتی
یکبار برده بر در این آستان دست
با قصد بیعت سوی او آمد که آن روز
انداخت بر دستان مولا ریسمان دست
یک روز در جنگ احد آقای عالم
تهدید را از جانب مولاش رانده است
یک روز حیدر در دفاع از پیامبر
امروز عبدالله پای کار مانده است
تا گفت پیر کل عالم ینصرونی
در بیعتش بالا گرفت این نوجوان دست
راه گلو را داشت طی میکرد خنجر
سد کرد راه حمله اش را ناگهان دست
مانند ابراهیم شد در آزمونش
چون سربلند آمد برون از امتحان دست
آمد به مهمانی آغوش عمویش
هدیه چه آورده برای میزبان؟دست
زینب دو دستی بر سرش میزد در آنجا
میرفت وقتی سمت چوب خیزران دست
.
.
هر قدر کمتر در غم او زد به سینه
روز قیامت بیشتر بیند زیان دست
#عباس_جواهری_رفیع
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@ostadmojahedi
┗━━━🍂━