eitaa logo
استاد مجاهدی 🌹🍃 و شاگردان
172 دنبال‌کننده
741 عکس
564 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیزدهم🌱 از جرس بشنوید بانگ رحیل کاین شما وین طریق پیر دلیل ز امر او نور مهر افروزد پیش پای شما و اهل سبیل آنکه از سقف چرخ آویزد هر شب از جمع اختران قندیل هست تفسیر موی او والیل رخ او راست والضحی تاویل او مسمی و دیگران همه اسم او مثل هست و کار ما تمثیل ایلیا نام اوست در تورات بریا اسم اوست در انجیل اوریا نام او بود به زبور در صحف اسم بود جزییل نام عبرییش هست ملقاطیس نام سریانیش بود شرحیل چینی اش جینی و حبش تیرک ش خوانده کردگار جلیل ما کجا و ؟!که می سوزد اندر این راه شهپر جبرییل چون که پا در رکاب بفشارد رود از حد برون شمار قتیل تا بدان حد که جبهه می ساید بر در او ز عجز عزراییل کشته ی او هزار ابراهیم فدیه ی او هزار اسماعیل کعبه را ساخت یا گویان شد بلند این ندا ز نای خلیل که , دست قادر ازلیست رشته ی ما سوی به دست علیست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهاردهم🌱 ما همه بنده ایم و مولا اوست که علی با حق است و حق با اوست ما همه ذره ایم و او خورشید ما همه قطره ایم و دریا اوست محفل آرای بزم وادی طور مشعل افروز طور سینا اوست آنکه لعل لبش به وقت سخن کند احیا دو صد مسیحا اوست آنکه بیرون کشد ز چنگ غروب قرص خورشید را به ایما اوست آنکه در بارگاه قرب خداست محور رخسار حق سراپا اوست آنکه در گوش خاکیان گوید قصه ی راز آسمانها اوست از شرف آنکه روی دوش نبی جای دست خدا نهد پا اوست با نبی آنکه گفت در خلوت را ز معراج آشکارا اوست آنکه هر دم زحال قاتل خویش شود از روی لطف جویا اوست آنکه در حق دشمنان کردست رحمت و شفقت ومدارا اوست ام مسمی و دیگران همه اسم غیر او جمله لفظ و معنا اوست دل پروانه میتپد از شوق هر کجا شمع محفل آرا اوست گفتم ای دل که کیست دلدارت؟! آهی از دل کشیدو گفتا:اوست که , علی دست قادر ازلیست رشته ی ما سوی به دست علیست
🔹 مناجات چشیدم در حریمت طعم عشق لایزالی را کشیدم در غل وزنجیر،نفس لا ابالی را خداوندا به شوق بارش باران الطافت تحمل کرده ام این سالهای خشکسالی را زمانه از تو دورم کرده وشیطان فراوان است نمی جویم تو را،گم کرده ام سیر جلالی را چه شبهای درازی را که بی یاد تو سر کردم ببخش این سرکشی این سرخوشی این بی خیالی را برای درد دل کردن در این دنیای وا نفسا به غیر از تو ندیدم هر چه گشتم این حوالی را چهل سال است بی تابانه دنبال تو میگردم چگونه شرح باید داد این آشفته حالی را چنان در زرق وبرق زندگی غرقم که در سجده نمی بینم به جز گلهای رنگارنگ قالی را مرا تنها دو رکعت عشق روزی کن که دلتنگم تداعی کن برایم باز گلبانگی بلالی را رهیده تیر عمرم از کمان و راهی گورم نیاوردم به دست ارزان من این قد هلالی را خدایا سال وفال وحال ومالم با تو خوش یُمن است نگیر از سرنوشتم بخت رام وبخت عالی را به سمتت آمدم با کوله باری از نبودنها فقط روی سیاه آوردم و دستان خالی را من از دیدار عزرائیل واز محشر نمیترسم که دارم بر سر خود سایه ی مولی الموالی را.... ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
21.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استاد بزرگوار شاگرد استاد گرانقدر 🌹 برای مراسم در کرمان ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @bedaheh_110 ┗━━━🍂━
در خواب دیدم خوشنویسان قلم زن شعر مرا روی ضریحت مینویسند... ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
11.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بزرگداشت سال ۱۳۹۷ اخبار سراسری ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ تشرف به آستان ام المومنین حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها) سیدحمیدرضا ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمتهایی از این زن که مطلع غزلی عاشقانه بود مانند آسمان خدا بیکرانه بود هرگز قریش مثل خدیجه به خود ندید او در میان مردم مکه یگانه بود گوهرشناس بود، بر این باورم که او سرمست عشق بود، تجارت بهانه بود درشرح حال دختر او میتوان نوشت آن بی نشانه‌ای که خدا را نشانه بود از لحظه های روشن پرواز باز ماند هر کس به فکر راحتی و آب و دانه بود در راه دوست با دل و جان از خودش گذشت عمری برای دین خدا پشتوانه بود رخصت نشد نظاره کند روز فتح را روزی که روز معجزه‌ی موریانه بود تنها زنی که عشق رسول خدا شد اوست تنها خدیجه بوده و باقی فسانه بود بر همسران دیگر احمد مقدّم است تنها خدیجه است که بانوی اعظم است ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━
ای غریبی که غربت چشمت غزل ناب آشنایی شد حس و حالت به شعر جان بخشید حُسن تو آیتی خدایی شد چهل و هفت گردش کامل سهم دنیای توست اما دل آن‌قدر حول محورت چرخید که دل آسمان هوایی شد صلح تو جنگ نابرابر بود قلم عهدنامه خنجر بود شاهد این مثال آوردم پسرت را که کربلایی شد ای نگاهت به سبزی قرآن صوت بارانی تو المیزان هرکه از جام تو عسل نوشید چشم‌هایش طباطبایی شد دو برادر نگو دو نیمۀ سیب هر دو بودید کم‌سپاه و غریب پس چرا آستان تو خاکی است او چرا گنبدش طلایی شد؟ کربلا ومدینه وکوفه با زیارات غیر معروفه همه را گشتم ونفهمیدم این غزل عاقبت کجایی شد ┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ @ostadmojahedi ┗━━━🍂━