eitaa logo
استاد مجاهدی 🌹🍃 و شاگردان
198 دنبال‌کننده
964 عکس
667 ویدیو
24 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌السلام فرازی از یک 🔹مبدأ دوران🔹 شب همان شب که سفر مبدأ دوران می‌شد خط به خط باور تقویم، مسلمان می‌شد شب همان شب که جهانی نگران بود آن شب صحبت از جان پیمبر به میان بود آن شب در شب فتنه، شب فتنه، شب خنجرها باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها مرد، مردی که کمر بسته به پیکار دگر بی‌زره آمده در معرکه یک‌بار دگر تا خودِ صبح، خطر دور و برش می‌‌چرخید تیغِ عریان شده بالای سرش می‌چرخید مرد آن است که تا لحظۀ آخر مانده در شب خوف و خطر جای پیمبر مانده باده در دستِ سبو بود و نفهمید کسی و محمد خود او بود و نفهمید کسی در شبِ فتنه، شبِ فتنه، شب خنجرها باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها دیگرانی که به هنگامه تمرّد کردند جان پیغمبر خود را سپر خود کردند بگذارید بگویم چه غمی حاصل شد آیۀ ترس برای چه کسی نازل شد بگذارید بگویم خطر عشق مکن «جگر شیر نداری سفر عشق مکن»... باز هم یک نفر از درد به من می‌گوید من زبان بسته‌ام و خواجه سخن می‌گوید: «من که از آتش دل چون خُم مِی در جوشم مُهر بر لب‌ زده، خون می‌خورم و خاموشم» طاقت ‌آوردن این درد نهان آسان نیست شِقشقیّه‌ست و سخن گفتن از آن آسان نیست...
هدایت شده از یوسف نامه
6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاری کن ای عزیز ! شود دلم اگر تویی ، جگرِ غرق خون کم است ... سید حمیدرضا @yousofnaame🌷
آیات ابراهیم به منبر می‌رود دریا، به سویش گام بردارید هلا! اسلام را از چشمۀ اسلام بردارید مبادا از قلم‌ها جا بیفتد واژه‌ای، اینک که بر منبر قدح کج کرده ساقی جام بردارید «سلونی» را هدر کردند روزی مردمان، امروز بپرسیدش! از اسرار جهان ابهام بردارید الا‌ ای شاعران! چشمان او آرایۀ وحی است برای ما از آن باران کمی ‌الهام بردارید نسیم صبح صادق می‌وزد از گیسوی صادق از آن مضمون پیچیده، جناس تام بردارید به فرزندان، به اهل خانه جز ایشان که می‌گوید غلام خسته‌ام خفته، قدم آرام بردارید اگر فرمان او باشد، نباید پلک برهم زد به سوی شعله چون هارون مکّی گام بردارید «روی عن امام جعفر الصّادق له الرّحمه» به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید به جای حج به سوی کربلا رفتن خداجویی است کفن باید به جای جامۀ احرام بردارید اگر در گوش نوزادی اذان می‌خواند، می‌فرمود که با آب فرات و تربت از او کام بردارید میان شعله‌ها آیات می‌سوزد میان گریه ختم سورۀ انعام بردارید
4.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شنیده ام که دلت هر کجا گرفت و شکست به پشت بام برو زیر آفتاب بایست سلام کن به حسین و شبیه ابر ببار بر آن کسی که خدا در غمش نخست گریست.. @hoseiniye_ye_del
جهان پایان خوبی با حسین ابن علی دارد تو تنها گریه کن در روضه باقی را به او بسپار
4.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شنیده ام که دلت هر کجا گرفت و شکست به پشت بام برو زیر آفتاب بایست سلام کن به حسین و شبیه ابر ببار بر آن کسی که خدا در غمش نخست گریست.. @hoseiniye_ye_del
غلامتان به من آموخت در میانه‌ی خون که رو سیاهی ما نیز راهِ حل دارد
حضرت رقیّه سلام الله علیها انتقامش را گرفت این‌گونه با اعجازِ آه آهِ او شد خطبۀ او، روز دشمن شد سیاه قصۀ کرب‌وبلا را دختری تغییر داد کاخ‌ها ویرانه شد، ویرانه‌اش شد بارگاه چادرش دست نوازش بر سر صحرا کشید سبز شد خارِ مغیلان و فدک شد هر گیاه دختر این قوم تکلیف حجابش روشن است چادرِ او تار و پودی دارد از خورشید و ماه دختر اِنّا فَتَحنا اشک می‌ریزد ولی گریه‌های او ندارد رنگ زاری هیچ‌گاه بر سرش می‌ریخت خاک از بام‌ها، می‌سوختند دخترانِ زنده در گور عرب از این گناه بین طوفان، غنچه و گُل سر در آغوش هم‌اند او به زینب یا که زینب می‌بَرَد بر او پناه تا شود زهرا، فقط یک کارِ باقی مانده داشت شانه زد بر آن پریشانِ تنور و قتلگاه چون زبانش بند می‌آمد خجالت می‌کشید با سرِ بابا سخن می‌گفت، امّا با نگاه آه بابا! پا به پایت سوختم، خوردم زمین رنگ گیسویم دلیل و زخم پهلویم گواه ماند داغِ نالۀ من بر دل دشمن، فقط خیزران وقتی که خوردی زیر لب می‌گفتم آه جنگ پایان یافت بعد از تو چهل منزل ولی عمّه می‌جنگید با دستان بسته، بی‌سلاح اربعین من نیستم از او سراغم را نگیر این امانت دار را شرمنده‌تر از این مخواه بعد از این هرجا که رفتی با تو می‌آیم پدر پای من زخمی‌ست امّا روبه‌راهم روبه‌راه ✍ @gom121