eitaa logo
اصول فقه متعالیه(مباحث اصول مبتنی بر نظام اعتباریات علامه طباطبایی)
250 دنبال‌کننده
4 عکس
1 ویدیو
58 فایل
تبیین یک دوره کامل مباحث کاربردی اصول فقه به زبان ساده مطابق نظام اعتباریات علامه طباطبایی(قدّس سرّه)به همراه بعضی آراء شهید مطهری(رحمةالله علیه): نظام اعتباریات علامه طباطبایی(قدّس سرّه)یک بحث نو و بی سابقه ای است که اولین بار مطرح می شود. @elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
استاد آیت الله رحیقی(رضوان الله علیه) الگوی گم شده نسل فعلی حوزه علمیه👇 یادم هست در نوجوانی که تازه هوای دانشگاه به سرم زده بود روزی کتابی درباره زندگی نامه علامه طباطبایی که توسط پیرمردی در حاشیه نماز جمعه مسجد ملااسماعیل یزد بساط دست فروشی و کتاب فروشی پهن کرده بود خریدم وقتی کتاب را خواندم دو نکته در کتاب چشم مرا گرفت فضایل علامه و فیلسوف بودن و حقیقت گرایی علامه. آن موقع نمی دانستم فلسفه چیست ولی از جمع این دو در وجود علامه، خود به خود به فلسفه علاقه مند شدم شبی در سحر از خواب بیدار شدم حس نماز خواندن و دعا داشتم بعد نماز به سجده رفتم و از خدا خواستم استادی فیلسوف و در فضایل شبیه علامه سر راهم قرار دهد. بعد مدتی میل و کشش درونی ام به حوزه علمیه زیاد شد تا جایی که آرام و قرار از کف رفته بود و دائم لحظه شماری می کردم تا ثبت نام حوزه شروع شود و خیلی اشتیاق به شهر مقدس قم پیدا کردم الحمدلله بعد مدتی انتظار به سر آمد و بعد قبولی در امتحان کتبی ورودی، برای مصاحبه راهی قم شدم. در یزد از دوستان خصوصا بچه های هیأت انصار ولایت وصف مدرسه معصومیه قم را در کنار موسسه علامه مصباح یزدی شنیده بودم خیلی مشتاق بودم در این مدرسه ثبت نام کنم ولی توفیقی حاصل نشد چون مدرسه فقط دانشجویان را می پذیرفت و من تازه پیش دانشگاهی را تمام کرده بودم. در قم وصف بعضی مدارس دیگر را شنیدم ولی هر چه تلاش کردم تا در آن مدارس ثبت نام کنم با مشکلی مواجه می شدم تا در نهایت در مدرسه علمیه شهید صدوقی 4 با کمال بی میلی و ناچاری ثبت نام کردم با این نیت که بعد از تثبیت حضور در قم، در طول سال تحصیلی مدرسه را عوض کنم.هر چند بعدا فهمیدم تقدیرم در همین مدرسه رقم خورده بوده. با شروع سال تحصیلی روزی در نمازخانه مدرسه منتظر دیدار استاد عقاید پایه اول حوزه نشسته بودیم که ناگهان استاد رحیقی وارد شد همه جلوی ایشان به احترام ایستادیم تا نگاهم برای اولین بار به ایشان افتاد در دلم الهام شد این همان استادی است که در سجده سحری از خدا طلب کرده بودی.(طی این مرحله بی همرهی خضر مکن بترس از خطر گمراهی) کم کم باب رفاقت با ایشان باز شد و با روحیه طلبه پروری ایشان روز به روز عمیق تر شد در بین اساتید بزرگواری که از محضرشان استفاده می کردم بیشترین تأثیر از ناحیه ایشان بود. شخصیتی به شدت برهانی، آرام، بی ادعا،زاهد، با دقت نظر در مباحث علمی و با ترسیم یک چشم انداز بلند مدت برای تربیت طلابی در علوم عقلی حوزه او را در نظرم از بقیه ممتاز کرده بود.سرکشی و بازدیدهای متعدد ایشان از حجره طلاب و همنشینی با انها که تا سال ها ادامه داشت اثرات خوبی داشت.امری که بنده به صورت محدودتر از بعضی اساتید دیگر هم شاهد بودم. بعدها فهمیدم ایشان از اساتید بزرگ فلسفه و عرفان قم بوده و کتب فلسفی مثل منظومه،اسفار ملاصدرا و کتب عرفانی مثل فصوص الحکم و مصباح الانس را در مراکز حِکمی و فلسفی قم تدریس کرده و در کنار آن به تدریس دروس سطوح عالی حوزه مثل کفایه الاصول هم مشغول بوده ولی تجربه بلند مدت در تدریس، ایشان را به نکته دقیقی واقف می کند طلبه ها غالباً در سطح یک و مقدمات کتب درسی را با عجله و سریع و بدون ارتباط دادن معلومات به یکدیگر و پیوستگی آنها می خوانند و بدون اینکه در مبانی زیر بنایی خصوصاً در منطق و عقاید قوی باشند با ذهنی سردرگم و پر از تردید وارد دروس سطوح عالی مثل فلسفه،... می شوند و در این مرحله استاد نمی تواند مشکل را حل کند مگر با زحمت فراوان. لذا استاد رحیقی علیرغم دارا بودن سمت تدریس سطوح عالی در اصول، فلسفه و عرفان تصمیم گرفته بود برای رضای الهی و علیرغم سختی هایی که داشت(چون تدریس اساتید بزرگ برای طلاب مبتدی مثل تدریس یک پروفسور در مقطع اول ابتدایی بسیار سخت است) تدریس در پایه یک را انتخاب کند و در یک چشم انداز بلندمدت سرپرستی علمی گروهی از طلاب را به عهده گرفته و طی چند سال با تعلیم و تربیت آنها و جهت دهی به سمت مباحث عمیق فلسفی و عرفانی آنها را آماده ورود به مباحث فلسفه و عرفان کند و الحمدلله در این کار خود موفق هم بود. این طرح بلندمدت از مدرسه ما و کلاس ما آغاز شد و تا پایان عمر مبارک استاد یعنی قریب 18 سال ادامه یافت. استاد در هر سال چند درس با این گروه داشتند و کاملا جهت دهی صحیح انجام می شد. طرح جامعی بود سال اول با ایشان کتب عقاید و منطق خوانده شد ارجاعات فلسفی، عرفانی و قرآنی ایشان به صورت کد وار و اشاره خیلی زیاد بود و حس کنجکاوی فلسفی و عرفانی و ارتباط آن با قرآن و روایات را در طلبه شکوفا می کرد. ادامه دارد... @ejtehadjame
استاد رحیقی از پایه دوم و در راستای طرح تفصیلی و بلندمدت خویش دو برنامه آزاد و فراتر از برنامه درسی حوزه به مجموعه فعالیت خود اضافه کرد یکی طرح آموزش کلیاتی از علم رجال به صورت تطبیقی و کاربردی و دیگری طرح آموزش مباحث اخلاقی در یک نظام جامع که علامه حسن زاده آملی پیشنهاد آنرا داده بودند. طرح اول با محوریت جزوه ای جامع در رجال از استاد محمد جواد شبیری زنجانی فرزند آیت الله شبیری به معرفی کتب رجال پرداخته و آموزش مباحث رجال به صورت نظری و عملی و تطبیقی در طول یکسال انجام شد بنده و عده ای از طلاب در همان جلسات با کتب منبع و اصلی رجال و حدیث آشنا شدیم و در همان پایه دوم آنها را تهیه کردیم. در طرح دوم که همان طرح پیشنهادی علامه حسن زاده بود و برای اخلاق علمی در کنار اخلاق عملی یک سیر تعیین کرده بودند که از کتاب روایی ارشادالقلوب دیلمی شروع می شد و بعد از گذر از کتب مفتاح الفلاح شیخ بهایی، عدةالداعی ابن فهد حلی، طهارةالاعراق ابن مسکویه، قوت القلوب ابوطالب مکی و آشنایی با مبانی عمیق روایی و عقلی به دریای بیکران کتاب صحیفه مبارکه سجادیه ختم می شد. استاد رحیقی در این طرح،ابتدا پیشنهاد کردند که کتاب ارشاد القلوب تهیه و به شکل مطالعه شخصی خوانده شود و مشروط به اتمام این کار، تدریس مفتاح الفلاح را شروع خواهند کرد و با تشویق های ایشان عده ای از طلاب این کار را عملی کردند لذا بعد مدتی تدریس مفتاح الفلاح را شروع کردند. استاد برای اجرای این دو طرح سختی های زیادی را متحمل شدند و اخلاص عجیبی برای این کار داشتند با این اینکه منزل ساده و قدیمی ایشان که تا آخر عمر تغییری هم نکرد در خیابان امامزاده ابراهیم قم بود و از آنجا تا مدرسه در زنبیل آباد خیلی راه بود و خود ایشان هم وسیله ای نداشتند ولی با همه این مشکلات ایشان بعد نماز صبح و در بین الطلوعین هر روز از منزل بیرون آمده و با هزینه شخصی دوبار تاکسی عوض می کردن تا به مدرسه برسند و ساعت 6 تا 7 صبح در حجره ای درس را به صورت نوبتی برگزار می کردند یعنی یک روز رجال و روز بعد مفتاح الفلاح به ترتیب. این برنامه تا آخر سال به صورت منظم ادامه داشت چه در سرمای زمستان و برف و باران و چه در غیر آن.بدون اینکه در قبال این زحمت،به ایشان هزینه ای پرداخت شود. در سال چهارم هم با همان مجموعه از طلاب تدریس لمعه باب طهارت و صلات و.. را شروع کردند اینقدر دقیق و عمیق بحث می کردند که ذوق فقهی طلاب مستعد باز می شد. خدا شاهد است بنده علاقه ی اصلی ام به علوم عقلی بود و به علوم نقلی و فقه و اصول علاقه نداشتم اما چنان درس را موشکافی می کردند و بدون عجله و با دقت و تعمیق می خواندند که کم کم ذوق فقهی امثال بنده آشکار شد و تا سالیان سال ما را به تحقیق در مباحث منقول مثل فقه و اصول کشانید. یادم هست بعضی از طلاب کم حوصله بارها به دفتر مدرسه مراجعه کرده و از اینکه استاد درس را به کندی پیش می برد و محدوده درسی به اتمام نرسید شکایت کردند که با مخالفت عده ای از طلاب مواجه شد. ادامه دارد... @ejtehadjame
هر سال ایشان گام به گام با طلاب پیش می رفتند، لذا در سال های بعد کتاب منطق آیت الله مظفر، منیةالمرید، شیعه در اسلام علامه طباطبایی را تدریس کردند. با ارجاعات فراوان و هدفمند به مباحث سطح عالی و نهایی.سعی می کردند ارتباط مباحث فصل های مختلف یک کتاب را با یکدیگر و ارتباط کتب و علوم مختلف را با یکدیگر نشان دهند یعنی مباحث حالت رفت و برگشت داشت طوری که اطلاعات پراکنده علمی به مثابه دانه های تسبیح با نخی به هم پیوند می خورد و به یک نظام منسجم ختم می شد. بنده با اینکه تابستان سال اول کتاب شیعه در اسلام علامه را به صورت ارتقایی در مشهد مقدس درس گرفته بودم و امتحان داده بودم ولی از باب علاقه و کنجکاوی، در درس ایشان در طول سال شرکت کردم آنقدر عمیق و جذاب و فنی بحث می کرد که لذت حضور در آن کلاس هنوز بعد از سال ها در کامم هست. می فرمود در این کتاب عالی ترین حرف های علامه به زبان ساده بیان شده و گاهی عبارات یک درس را چندین جلسه تحلیل می کرد و عمق مطالب را آشکار می کرد به طوریکه در طول ترم درسی نزدیک دو سوم کتاب تدریس شد در حالیکه استاد مشهدی ما در طرح تابستانه نصف کتاب را در دو هفته درس داد و می گفت این کتاب خیلی ساده است و مطلب چندانی ندارد. سرانجام استاد با آماده کردن مجموعه ای از طلاب بعد از چند سال، تدریس بدایة الحکمة علامه طباطبایی را در مدرسه علمیه خان(آیت الله بروجردی) شروع کردند و در یک سیر منظم به ترتیب کتب بدایة الحکمة، نهایةالحکمة، منظومه، اسفار در فلسفه و کتب تمهیدالقواعد ابن ترکه اصفهانی، فصوص الحکم قیصری در عرفان را تدریس کردند و با قاطعیت تمام می گویم با این سبک بدیع ایشان، طلاب با همت و پرتلاش ره چند ده ساله علوم عقلی فلسفه،کلام و عرفان را در طی کمتر از یک دهه با موفقیت به پایان می رساندند.خاطره جالبی در تأیید این حرف نقل میکنم بنده بعد از یکسال شرکت در کلاس بدایةالحکمة ایشان آنقدر فلسفه را خوب و نظامند فهمیده بودم که در سال دوم که کتاب نهایةالحکمة را شروع کردیم همزمان درس اشارت استاد بزرگوار آقای حشمت پور را هم شرکت می کردم در اولین جلسه بحثی از بوعلی سینا و خواجه طوسی مطرح شد و اواخر کلاس به پرسش هایی کشانده شد استاد حشمت پور فرمودند درباره این مطلب تا فردا فکر کنید ببینید چیزی به ذهنتون می رسه اینجا یک نظرات بدیعی بعد از بوعلی و خواجه مطرح شده که خیلی بعید می دانم به ذهن شما خطور کند ولی سعی کنید فکر کنید تا فردا توضیحات مفصل بدهم بنده به محض طرح سوال ایشان به نظام فکری جامعی که استاد رحیقی در طول این یکسال تدریس بدایةالحکمة برای ما ترسیم کرده بود خیلی زود جواب را یافتم و بعد کلاس به محضر استاد حشمت پور عرضه کردم ایشان تصدیق کردند و متعجب بودن که من این جواب را از کجا فهمیده ام. و این همه حاصل زحمات استاد رحیقی بزرگوار بود. استاد در طول این سال ها با مشکلات متعدد و ابتلائات سنگینی مواجه بودند چند سالی هم در دانشگاه امام صادق علیه السلام به تدریس مشغول بودند و با همان سبک تفسیر کتاب به کتاب و ارجاع مطالب کتاب به یکدیگر و ارجاع کتب مختلف به یکدیگر تأثیرات خوبی در نظام فکری و علمی دانشجویان آنجا داشتند و استعدادهای خوبی را پرورش داد.جوشش های درونی ایشان خیلی زیاد شده بود به طوریکه گاه یک ترم کامل طرح بحث بدیع و نوی می کردند و بدون مراجعه به هیچ کتاب و منبعی مباحث جدید و جالبی را مطرح می کردند. و سرانجام در آخرین جلسه درسی که در ماه مبارک رمضان سال 1399 شمسی در قم برقرار بود احساس سردرد کردند و با مراجعه به بیمارستان متوجه بیماری سرطان شدند و یکسال با سختی و مظلومیت و غربت در منزل بستری بودند و همسر گرامی و خانواده ایشان تلاش زیادی برای بهبودی ایشان کردند ولی تقدیر الهی بر این بود که روح مطهر این حکیم متأله در ماه ذی القعده 1400 شمسی از این محنت سرای عالم دنیا به سوی ملکوت عالم اعلا پر کشد. عمر مبارکش یکسره در حوزه علمیه قم وقف طالبان علم و فضیلت شد. یادم هست روزی در سال های دهه 80 فرمودند تابستان امسال از نهاد رهبری در دانشگاه دعوت شدم تا برای تدریس فلسفه و عرفان به دانشگاه ژاپن بروم ولی من ترجیح دادم در همین قم بمانم و به تربیت طلاب بپردازم. والسلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیّاً. ادامه دارد... @ejtehadjame
چگونه فلسفه بخوانیم(1).mp3
27.34M
چگونه فلسفه بخوانیم(1) 1-فلسفه چیست؟ 2-دعوای موافقان و مخالفان فلسفه بر سر چیست؟ حق با کدام گروه است؟ 3-چرا ظواهر بعضی از آیات و روایات با مباحث فلسفه و عرفان ناهماهنگ است؟ @ejtehadjame
چگونه فلسفه بخوانیم(2).mp3
17.99M
چگونه فلسفه بخوانیم(2) 1-معرفی کتبی فلسفی در بحث نفس و معاد 2-ضرورت مطالعه تجربیات نزدیک به مرگ برای فهم بهتر مباحث فلسفه و عرفان @ejtehadjame
چگونه فلسفه بخوانیم(3).mp3
14.46M
چگونه فلسفه بخوانیم(3) 1-تأثیر فلسفه در فهم معارف دینی و قرآن و روایات 2-ضرورت مطالعه آیات و روایات با مضامین فلسفی، معرفی چند کتاب مهم در این زمینه 3-ضرورت آشنایی با نظرات فلسفی و عرفانی شرق و غرب، معرفی چند کتاب مهم در این زمینه @ejtehadjame
چگونه فلسفه بخوانیم(4).mp3
30.4M
چگونه فلسفه بخوانیم (4) 1-معرفی یک کتاب جامع درباره نظرات موافقان و مخالفان فلسفه و بررسی آن 2-معرفی یک مجموعه نظام مند که جامع بین فلسفه، عرفان،کلام، قرآن و احادیث باشد. 3-اگر بخواهیم فلسفه را عمیق، سریع و وسیع بفهمیم باید نزد استادی با چهار شرط مهم درس بگیریم. 4-سیر تکاملی فلسفه از آغاز تا زمان ملاصدرا 5-دسته بندی اساتید فلسفه صدرایی در سه گروه @ejtehadjame
اصول فقه متعالیه(مباحث اصول مبتنی بر نظام اعتباریات علامه طباطبایی)
چگونه فلسفه بخوانیم(1) 1-فلسفه چیست؟ 2-دعوای موافقان و مخالفان فلسفه بر سر چیست؟ حق با کدام گروه ا
در این صوت مطالبی بدیع درباره اعتباریات بیان شده، و بر این نکته تأکید شده که تمام آیات و روایات مربوط به حقایق ماورای عالم ماده و طبیعت، به زبان و الفاظ اعتباریات بیان شده است.
نظام علمی جامع در اجتهاد مبتنی بر غُرر مطالب علمی.mp3
24.3M
📚طرح نظام علمی جامع در اجتهاد مبتنی بر غُرر مطالب علمی(بسیار بسیار مهم) 📋طلبه هایی که کتاب های درسی را ضعیف خوانده،برای جبران آن در طول یک تا دو سال چه کنند؟ 🗂برای مجتهد شدن به صورت جامع در علوم مختلف در زمان کوتاه چه باید کرد؟ 🌹خدای متعال و اهلبیت(علیهم السلام)در دعاها و قرآن ما را به چیزی دعوت می کنند؟ 🌺آیا گناه و معصیت،به فطرت و روح الهی انسان آسیبی می زند؟ 👌👌👌 @osul_etebariat
به کانال خودتون خوش آمدید🌷 👈آوای معرفت(اخلاقی-عرفانی) 👈من کیستم؟ @avaymarefat 👈پله پله تا اجتهاد جامع @ejtehadjame 👈صوت دروس حوزه @sotdorus 👈تجربیات نزدیک به مرگ (گزارش های بسیار زیاد از افرادی که موقتاً مرده اند و عالم برزخ و قیامت و حساب و کتاب و بهشت و جهنم را مشاهده کرده اند و دوباره زنده شده اند) @zendegidarmarg 👈اصول فقه متعالیه(مباحث اصول مبتنی بر نظام اعتباریات علامه طباطبایی) @osul_etebariat 👈احادیث معنوی https://eitaa.com/joinchat/2596012051C7ceee78d5c 👈شیطان شناسی (مطالبی کاربردی و مهم درباره حقیقت شیطان و نقش او در گمراهی انسان ها) @anti_sheitan
روش شناسی استنباط در درس های خارج فقه(خیلی مهم) .mp3
21.44M
👈روش شناسی فرایند اجتهاد در باب تعبّدیات و باب عقلائیات فقه(عبادات و معاملات) 👈آسیب شناسی روش ورود و خروج دروس خارج حوزه 👈سیر از کلیات به جزئیات و فروع فقهی و سیر از فروع به اصول و کلیات 🌹این صوت فوق العاده برای طلاب مهم است.👌👌 @osul_etebariat
اصول فقه فطری اجمالی عمومی و اصول فقه تفصیلی خاص.mp3
9.73M
تف فقه فطری اجمالی عمومی ناخودآگاهانه و اصول فقه تفصیلی علمی منقّح و خودآگاهانه تخصصی _et
28-استصحاب (کیفیت جعل احکام تکلیفی و وضعی) .mp3
26.71M
استصحاب بررسی مبنای شیخ انصاری، آخوند خراسانی و علامه طباطبایی در کیفیت جعل احکام وضعی و تکلیفی @osul_etebariat
38-استصحاب در احکام عقلی و نقلی.mp3
26.66M
الف-استصحاب در احکام عقلی و نقلی (نظر شیخ انصاری و علامه طباطبایی) خلط بین عقل عملی و عقل نظری
39-استصحاب در مستقلات عقلی.mp3
22.61M
ب-استصحاب در احکام عقلی و نقلی (نظر شیخ انصاری و علامه طباطبایی) خلط بین عقل عملی و عقل نظری
: ذهن انسان بیشتر تشبیه پذیر، تجسم پذیر، قالب پذیر(صورت ظاهری) و اسطوره پذیر است تا حقیقت پذیر(باطنی)! و اسطوره توانسته درسالهای دراز حقیقت را در میان خود حفظ کند. حال چگونه ذهن باید اسطوره را از حقیقت جدا کند مثل تعزیه ها، داستانها و روایتها و اسطوره ها و نمادها و شعائر دینی و آیات متشابه و تمثیلات قرآنی و روایی در بیان حقایق ماورای دنیا مثل بهشت و جهنم،حساب و کتاب و.. من چگونه ذهنم را حقیقت پذیر کنم؟ 👇👇
: اسطوره ها بستری برای بیان حقایقِ غامض و پیچیده می باشند . هنگامی که یک حقیقت بیانش مشکل باشد باید صُوَر و صورتهایی برای آن تعریف نمود تا حقیقت را پیچیده در ملحفه ای از استعارات و کنایات و تشبیهات و تمثیلات ؛ قابل هضم و جذب برای ذهن ما باشد . ذهن بشر عادت ندارد که حقایق را عور و عریان و بگونه مطلق ادراک نماید لذا نیاز به صورت و قالبی دارد تا آنرا در یک هیئت و قالب ببیند و بپذیرد. نمادها و کهن الگوها؛ توتم ها و اسطوره ها و تشبیهات بیان کننده یک حقیقت متعال هستند نه پنهان کننده و تحریف کننده آن . ما با پردازش یک داستان اسطوره ای میخواهیم حقیقت را ملموس نمائیم نه اینکه آنرا تحریف کنیم و یا اینکه پنهان نمائیم . چون تفاوت درک و فرهنگ داریم (نظام حاکم بر حقایق ماورای دنیا و حس و ماده با نظام حاکم بر دنیا و ماده و محسوسات متفاوت است) و حقایق لخت و ذات بدون صورت به مذاق ما جور نیست . چه کسی میتواند پروتئین یا ویتامین را همین جوری در طبیعت بخورد؟ اما پروتئین در حبوبات و گوشت و ویتامین در سبزیجات و میوه پنهان است . حال به مذاق ما برای جذب مناسب است . اسطوره ها همانند یک سیب حقایق را پوشش میدهند همانگونه که سیب ویتامین را در نهاد خود دارد. اگر حقیقت ذات حق بدون صورت و صور عرضه گردد ادراک نمیگردد اما وقتی میگوئیم رحمان یعنی مهربان مثل مادر آنگاه درک میگردد چون به ذهن نزدیک میگردد.و... خداوند در مقام وحدت ذاتی خویش برای هیچ کس قابل درک نیست مگر اینکه در عالم کثرت اسماء و صفات و افعال تجلی و تنزل کرده و اسماء خویش را در صورت اشیاء ملکوتی و ملکی ظهور و بروز دهد.(کنت کنزاً مخفیاً فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لکی اعرف)(سنریهم آیاتنا فی الآفاق و الأنفس حتی یتبیّن لهم انّه الحقّ) امیدوارم با این مثالها توانسته باشم مطلب را واضح نموده باشم.سرّ وجود آیات متشابه و تمثیلات در قرآن و روایات همین است.(و هذا باب ینفتح منه الابواب)تمام اختلافات بین مخالفان و موافقان فلسفه و عرفان نظری ناشی از وجود آیات و روایات متشابه است یعنی موافقان تمام این آیات را صوری می دانند که حقیقت را باید از دل آن با کنایه فهمید نه اینکه هر چه ظاهر آن گفت همان را حقیقت تلقی کرد. اما مخالفان مباحث فلسفه و عرفان نظری،تمام این آیات و روایات متشابه را صریح در بیان حقایق و نظام حقایق گرفته و ظاهر آنرا بدون هیچ گونه تأویلی می پذیرند. حق یارو یاورتان @ejtehadjame