مجسمه در #روسیه
مجسمه سازی در روسیه قبل از مسیحیت، با بت های چوبی و سنگی که نماد عناصر یا ارواح مختلف بود، آغاز شد.
پس از ظهور مسیحیت، هنر ایجاد چنین مجسمه هایی به دلیل ممنوعیت بت پرستی در فرهنگ #ارتدوکس روسیه تقریباً از بین رفت.
با این حال، این ژانر در قالب نقش برجسته و طراحی نمای ساختمان توسعه یافت.
در جریان اصلاحات #پطر کبیر، مجسمه سازی دوباره به طور جدی مطرح شد و به هنری مورد علاقه برای بسیاری از روسها تبدیل شد.
مجسمه به عنوان یک المان برای زنده نگه داشتن یاد و نام بزرگان نیز کاربرد دارد که این موضوع در روسیه بسیار رواج داشته و تقریبا در همه جا قابل مشاهده است.
در تصاویر بالا #مجسمه هایی قدیمی از لنین و استالین و یوری گاگارین مشاهده می شود.
🆔 @osveh_mehrabani
نقاشی #روسیه
علی بابا و چهل دزد
اثر شوکایوا
اتحاد جماهیر شوروی 1960 م
برای مدت طولانی، #نقاشی روسی به نمادهای مذهبی محدود می شد. قطعات آنها پر از رنگ های روشن تر و پررنگ تر بود.
برخلاف نقاشان امریکایی که از تغییر استقبال می کردند، نقاشان روسی مشهور، سبک خاص خود را داشتند. به عنوان مثال، نمادهای آندری روبلف با نمادهایی که توسط تئوفانس یونانی ایجاد شده بسیار متفاوت بود.
در دوران سلطنت #پطر کبیر، تکنیک های غربی کم کم وارد روسیه شد و هنرمندان روسی شروع به نقاشی مناظر، پرتره و طبیعت بی جان کردند.
در آغاز قرن بیستم، نقاشی های منظره روسیه نه تنها زیبایی طبیعت، بلکه وضعیت ذهنی هنرمند را نیز منتقل می کند.
در اوایل قرن بیستم، روند مدرنیسم و آوانگارد شکوفا شد. به عنوان مثال، هنرمند آوانگارد، کازیمیر مالویچ، سبکی از هنر انتزاعی را ایجاد کرد – سوپرماتیسم – که به جای تصویر کشیدن یک صحنه، منظره یا شخص، بر اشکال و رنگهای ساده استوار است. این سبک جدید در نقاشی نمادین مالویچ، “مربع سیاه” منعکس شد.
🆔 @osveh_mehrabani