🌸سلسله بحث آفت زبان فرو رفتن در باطل🌸
جلسه دوم
اقسام فرو رفتن در باطل
حکایت گناه و رفتار زشت به دو صورت انجام مى شود:
حکایت گناه انجام شده
۱ -گاه از گناهى که پیش از این انجام گرفته ، حکایت مى شود؛ مانند آن که فرد، از فریب کارى ها و نیرنگ بازى هاى خود داستان سرایى کند و از مفاسد خویش سخن بگوید.
حکایت گناهى که قصد انجام آن شده
۲ – گاه از گناهى که قصد انجام آن را دارد، حکایت کرده ، درباره راه و روش انجام آن سخن مى گوید که این کار، حکایت از تصور و تخیل گناه است ؛ البته گاه هدف از نقل خطا و حکایت گناه ، پند دادن به دیگران است ؛ ولى باید مراقب بود که بیان آن موجب اشاعه مفاسد نشود. به ویژه کسانى که در مسند تدوین و تالیف پندهاى فردى و اجتماعى فعالیت مى کنند و قصد دارند با نقل داستان هایى آموزنده ، به دیگران اندرز و آموزش دهند، باید دقت کنند که این حکایت ها موجب تحریک افراد به گناه نشود یا جرات انجام گناه را در شخص پدید نیاورد یا به گونه اى نقل نشود که زشتى آن کار به چشم نیاید؛
🔵👈 زیرا در چنین مواردى ، پیش از این که با نقل خطا، به نتیجه اى مناسب دست یابند، بدآموزى کرده اند؛ براى نمونه بسیارى از هنرمندان در ساختن نمایش ها و فیلم ها، هدف کلى خوبى دارند؛ ولى برخى از آن ها در کنار این هدف خوب ، به گونه اى به نقل و حکایت خطاها مى پردازند که بدآموزى هاى فراوانى را در بر داشته ، باعث فراموش شدن مقصود اصلى سازنده ، مى شود.
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان
کانال استاد رفیعی
@ostadrafieii313
هدایت شده از خبر فوری و سراسری روی عضویت کلیک کنید ✅
🔵 مرجع اطلاع رسانی
#فراخوان_ها و
#همایش_های_قرآنی
🛑 جهت دسترسی آسانتر 👇👇
✅ #شیوه_نامه_نگارش
و
✅ #عناوین_اصلی_مقالاتِ
⬅️ ♨️مختصِ هر فراخوان♨️ ➡️ درج شده است.
🔰 به همراه:
♓️ #آموزش_گام_به_گام_مقاله_نویسی
📚
https://eitaa.com/farakhan_hamayesh
#پیشنهاد_ویژه، یک کانال مفید و کاربردی☝️☝️
✨❖✨
✍از حکیمی پرسیدند :چرا گوش دادنت از سخن گفتنت بیشتر است؟
گفت:
چون به من دو گوش داده اند و یک زبان، یعنی دو برابر آنچه می گویم، می شنوم.
کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی،
چیزی که نپرسند، تو از پیش مگوی،
از آغاز دو گوش و یک زبانت دادند،
یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی
@attash
#داستان_آموزنده
✅تـوڪّل
✍گويند كه...در زمان موسی خشکسالی پيش
آمد. آهوان در دشت، خـدمت موسی رسيدند كه
ما از تشنگی تلف می شويم و از خداوند مـتعال
در خواست باران كن. موسی به درگاه الهی
شتافت و داستان آهـوان را نقل نمود.
خداوند فرمود: موعـد آن نرسيده
موسی هم بـرای آهوان جـواب رد آورد.
👈تا اينڪه يكی از آهوان داوطلب شد كه برای
صحبت و مناجات بالای كوه طور رود. به
دوستـان خود گفت: اگر من جـست و خیز کنان
پایین آمدم بدانيد كه باران می آيد وگرنـه اميدی
نيست.
آهو به بالای كوه رفت و حضرت حق به او هـم
جواب رد داد. اما در راه برگشت وقتی به چشـمان
منتظر دوستانش نگاه كرد ناراحت شد. شروع به
جست و خیز کرد و با خود گفت: دوستانم را
خوشحال می ڪنم و توكل می نمـایم. تا پایـین
رفتن از کوه هنوز امیـد هست. تا آهو به پائين
كوه رسيد باران شروع به باريـدن كرد
👈 موسي معترض پروردگار شد. خـداوند به او
فرمود: هـمان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با
این تفاوت که آهو دوباره با توکل حرڪت کرد و
اين پاداش توكل او بود.
🔸هیچوقت نا امیـد نشـويد...
🔸شايد لحظه اخر نتيـجه عوض شود؛
🔸پس مجـددا توكل كنيد...
@attash
#جسد
🍃کی مرده به زیارت میآید؟🍃
🔰حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
«پس از جدا شدن روح از جسد و دفن جنازه، میّت سه روز بعد، از خدا میخواهد: «خدایا به من اجازه بده بروم دیداری از جسدم داشته باشم و ببینم چه بر سرش آمده است»، پنج روز بعد باز اذن ملاقات میگیرد، سپس هفت روز بعد، سپس یک ماه بعد، میآید، تا یک سال اطراف قبر میگردد و نگاه میکند چه کسانی برای او طلب استغفار میکنند، چه کسانی برای او محزون و ناراحتند، پس از اتمام یک سال روح به جایی که همه ارواح در آنجا اجتماع کرده اند میرود تا روزی که در صور دمیده شود و همه مردگان دوباره زنده شوند. »
📗 لئالی، ج ۴، ص۲۵۳.
@attash
حکایت
✅مرحوم شهید دستغیب رحمه الله علیه:
✍یکی از علمای نجف حدود یکصد سال پیش، در خواب حضرت عزراییل را می بیند. پس از سلام می پرسد: از کجا می آیی؟ ملک الموت می فرماید: از شیراز! روح مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم. شیخ می پرسد: روح او در چه حالی است؟ عرزاییل می فرماید: در بهترین حالات و بهترین باغهای عالم برزخ. خداوند هزار ملک را برای انجام دستورات شیخ قرار داده است.
آن عالم پرسید: آیا برای مقام علمی و تدریس و تربیت شاگرد به چنین مقامی دست یافته است؟
💠فرمود: نه! گفتم: آیا برای نماز جماعت و بیان احکام! فرمود: نه! گفتم پس برای چه؟ فرمود: برای خواندن زیارت عاشورا. نقل است که مرحوم میرزا، سی سال آخر عمرش زیارت عاشورا را ترک نکرد و هر روز که به سبب بیماری یا امر دیگری نمی توانست بخواند، نایب می گرفت.
📚 داستان های شگفت، حکایت ۱۱۰
@attash
💠 چه کنیم تا زندگی ما شیرین شود؟
🍯 اگر روح خودمان را با عبادت و ذکر پروردگار تغذیه کنیم زندگیمان سرشار از نشاط، شادی و انرژی می شود و با حداقل نعمت ها و مواهب نیز شیرین خواهد شد
❤️ نیاز اصلی ما آدم ها به خود خداوند است، نه اینکه نیاز اصلی ما به نعماتی باشد که می خواهیم از او بگیریم ما نیاز به خود او داریم و باید مستقیما از خود او انرژی و حیات بگیریم؛ وگرنه باطری روحمان ضعیف می شود و کم کم می میریم؛ یعنی دل مرده می شویم
💗 راه اینکه مستقیما از خداوند انرژی بگیریم عبادت است. عبادت، وصل شدن روح به منبع قدرت حیات است
👈 اگر عبادت ما درست نباشد، هر چقدر هم که در زندگی مان لذت وجود داشته باشد باز هم سرخورده و دمغ زندگی خواهیم کرد، چون خودمان آنچنان که باید سرحال و متعادل نیستیم، هیچ لذتی آنچنان که باید نمی تواند ما را سیراب و سرزنده کند
📗 برگرفته از کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟
@attash
🔴اول باور نمیکردیم، بعد دیدیم آسان است!
✍ آیتالله بهجت(ره): خدا میداند کفار چه زحمتهایی میکشند تا دروغ و افترا را به جای راست و درست در رسانهها تحویل دهند.
فرض کنید تطمیع و تهدید در ما اثر نکرد، فریبخوردن چطور؟ به خدا پناه میبریم! ما که معصوم نیستیم، مگر از طرف خدا الهام و هدایت شویم. خدا میداند کفار چه زحمتهایی میکشند تا دروغ و افترا را به جای راست و درست در رسانهها تحویل دهند، و هر روز با وسایلی و نقشههایی علیه مسلمانان به میدان میآیند تا غافلان، آگاه نشوند. ما هم اول باور نمیکردیم، ولی بعد دیدیم آسان است.
⚠️ دولت انگلیس شخصی را اجیر کرده بود تا در بازار کرمانشاه به انگلیس فحش و ناسزا بدهد، تا بدین وسیله دشمنهای انگلیس را بشناسد و از کارهای آنها مطلع گردد و اسرار دشمنان خود را کشف کند. آری، کفار تا به این درجه برای کار خود فکر میکنند!
📚 در محضر بهجت، ج١، ص١٣٢
@attash
✅مانند این پیرزن خدا را بشناسید
✍️امام علی (علیهالسلام) با جمعی از پیروان در معبری عبور مینمود. پیرزنی را دید که با چرخ نخریسی خود مشغول رشتن پنبه بود. پرسید پیرزن، خدا را به چه چیزی شناختی؟ پیرزن بهجای جواب، دست از دسته چرخ برداشت. طولی نکشید پس از چند مرتبه دور زدن، چرخ از حرکت ایستاد. پیرزن گفت چرخ بدین کوچکی برای حرکت احتیاج به چون منی دارد. آیا ممکن است افلاک به این عظمت و کُرات به این بزرگی، بدون مدبری دانا و حکیم و صانعی توانا و علیم با نظم معینی به گردش افتد و از گردش خود باز نایستد؟
امام علی (علیهالسلام) روی به اصحاب خود نمود و فرمود مانند این پیرزن خدا را بشناسید.
📗داستانهایی از خدا ج1
✅مانند این پیرزن خدا را بشناسید
✍️امام علی (علیهالسلام) با جمعی از پیروان در معبری عبور مینمود. پیرزنی را دید که با چرخ نخریسی خود مشغول رشتن پنبه بود. پرسید پیرزن، خدا را به چه چیزی شناختی؟ پیرزن بهجای جواب، دست از دسته چرخ برداشت. طولی نکشید پس از چند مرتبه دور زدن، چرخ از حرکت ایستاد. پیرزن گفت چرخ بدین کوچکی برای حرکت احتیاج به چون منی دارد. آیا ممکن است افلاک به این عظمت و کُرات به این بزرگی، بدون مدبری دانا و حکیم و صانعی توانا و علیم با نظم معینی به گردش افتد و از گردش خود باز نایستد؟
امام علی (علیهالسلام) روی به اصحاب خود نمود و فرمود مانند این پیرزن خدا را بشناسید.
📗داستانهایی از خدا ج1
@attash
🌼کار خدا بدون حکمت نیست
✍تنها بازمانده یک کشتی شکسته به جزیره کوچک خالی از سکنه ای افتاد. او با دلی لرزان دعا کرد که خدا نجاتش دهد. اگر چه روزها افق را به دنبال یاری رسانی از نظر می گذراند کسی نمی آمد. سرانجام خسته و از پا افتاده موفق شد از تخته پاره ها کلبه ای بسازد تا خود را از عوامل زیان بار محافظت کند و دارایی های اندکش را در آن نگه دارد.
اما روزی که برای جستجوی غذا بیرون رفته بود، به هنگام برگشت دید که کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود. متأسفانه بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود. از شدت خشم و اندوه درجا خشکش زد و فریاد زد: خدایا چطور راضی شدی با من چنین کاری کنی؟ صبح روز بعد با صدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید. کشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، از نجات دهندگانش پرسید: شما از کجا فهمیدید من در اینجا هستم؟
آنها جواب دادند، ما متوجه علائمی که با دود می دادی شدیم!! به یاد داشته باش: اگر کلبه ات سوخت و خاکستر شد، ممکن است دودهای برخاسته از آن، علائمی باشد که عظمت و بزرگی خدا را به کمک می خواند. و فراموش نکنید هیچ کار خدا بدون حکمت نیست
@attash
✨﷽✨
✍ آیتالله بهجت (ره):
عاجزترین مردم کسی است که از دعا کردن عاجز باشد! [۱] و موّفق کسی است که دعایش با شرایط، یعنی به شرط توبه و صادقانه و حقیقی و مستمر باشد، و در صورت تأخیر در اجابت ناامید نشود و دست از دعا و تضرع و التماس برندارد و مأیوس نشود؛ زیرا یأس از رحمت خدا و استجابت، از بلایی که برای برطرف شدن دعا میکند، بدتر است.
از آیهی شریفه: «فَلَوْلا إِذْ جَآءَهُم بَأْسُنَا تَضَرّعُواْ وَلَکن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ؛[انعام: ۴۳] پس ایکاش که وقتی بلا و سختی ما به آنان میآمد، تضرع میکردند، لیکن دلهای آنان سخت گردیده است». استفاده میشود که در مقابل تضرع، قساوت قلب است!
البته تضرع و دعا نه آن وقت که خانهی ما را خراب میکنند، بلکه الآن هم که خانههای برادران و خواهران دینی ما را خراب میکنند، باید دعا کنیم؛ زیرا خانهی برادران دینی مثل خانهی خود ماست.
📚در محضر بهجت، ج٣، ص٢٨۵
@attash