#داستان_تکان_دهنده_و_عجیب😳😳 😱😱#نجات_از_قبر_پس_از_دفن👇👇 درکربلا خادمی بود تبریزي و اهل تقوا بود ، نقل کرد که قبل از مجاورت کربلا در خارج شـهر تبریز نزدیک قبرسـتان قهوه خانه داشـتم وشـبها را همانجا میخوابیدم ، شبی هواسـخت سـرد بود ومن درب قهوه خانه را محکم بسـتم وخوابیدم ، ناگاه کسـی در را به سـختی کوبید، برخاستم در را باز کردم آن شخص فرار کرد ، مرتبه دوم در راسخت ترکوبید، آمدم در راگشودم باز فرارکرد . گفتم البته این شخص امشب مزاحم من شده، پس چوبی به دست گرفتم پشت در نشسـتم و آماده شدم تلافی کنم تا مرتبه سوم در را کوبید در را گشودم و او را تعقیب کردم تا وارد قبرسـتان شد و در نقطه اي محو گردیـد،اما.... #ادامه_داستان👇👇👇👇👇 ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/2361000023Cc030d58767 ↗️↗️↗️↗️↗️↗️↗️↗️ #از_دستش_نده_که_ضرر_میکنی👆👆