لاک جیغ قرمز..
مانتوی جلو باز آلبالویی..
کفشای خوشرنگ ده سانتی..
موهای شینیون شده..
به قول مادر جون هفت قلم آرایش!
تولد شیدا بود؛حسابی شیک و پیک کرده بودم!
کفشا اذیتم میکرد؛پام چند باری پیچ خورد..اما مهم نبود!
توی مسیر برگشت از پسرای سیکس پک دار خیابون ونک کلی تعریف و تمجید شنیدم و ذوق کردم!
خستگی از سروکولم بالامیرفت
کلید درو چرخوندم؛وارد که شدم
جلوی در ورودی یه جفت پوتین خاکی دیدم..
قطره های خون روش خودنمایی میکرد..
بی توجه به اون،رفتم سمت پذیرایی تا یکم روی مبل لم بدم ،خستگیم در بره..
شالم رو برداشتم که پرت کنم روی مبل؛
یهو با صدای سرفه یه مرد و یالا گفتنش
شالی رو که معلق بود بین زمین وهوا گرفتم و انداختم روی سرم..
سربه زیر گفت سلام!
من اما زل زدم بهش و گفتم سلام!
مثل پسرای کوچه بازار چشماش چار تا نشد و از حدقه نزد بیرون..
حتی یه لحظه نگاهمم نکرد!
نیشش تا بناگوش باز نشد..!
انگار نه انگار یه دختر با اینهمه رنگ و لعاب جلوش وایستاده..
فقط عرق شرم وخجالت روی پیشونیش نقش بست..
من برعکس اون؛ در ریلکس ترین حالت ممکن بودم!
با چشم غره ی وحید خودمو جمع کردم رفتم آشپزخونه..
مادر جون گفت دوست وحیده؛تازه از ماموریت اومده...
خیره به گلای یاس روی میز ناهارخوری رفتم تو فکر..
[چرا خجالت کشید؟!
چرا مثل بعضی از آقایون منو برانداز نکرد!]
صدای مادر جون منو به خودم آورد
لیلی جان بیا برای خداحافظی..
رفتم برای بدرقه..
آستین سمت چپش کاملا خونی بود!خونی که خشک شده...
پرسیدم دستتون زخمیه؟
گفت نه..!
خون زخمای دوستمه...
تو بغل خودم شهید شد؛امروز آوردیمش..
منم هنوز فرصت نکردم لباسامو عوض کنم..
[مادر جون]
خیر از جوونیت ببینی پسرم...جونتو گذاشتی کف دستت..
[آقا محسن]
وظیفه ست مادر...
هر قطره ی خون من فدای تار موی ناموسم..
تا اینو گفت سنگینی نگاه مادر جونو رو خودم حس کردم
کمی موهامو زدم زیر شال...
آقا محسن برای حفظ حریم من و امثال من می جنگید...
اونوقت من ندای آزادی سر داده بودم!
آزادی پوچ!
یاعلی گفت و رفت!
من موندم و چار دیواری اتاق و یه پازل بهم ریخته توی ذهنم!
پوتین وخاک وخون..
ناموس و تار مو...
مانتوی جلو باز و حیا...
کفش جیغ و لاک جیغ..!
حجاب و حجاب و حجاب!
یه شهید و یه پلاک!
#مذهبی
#حزب الله
#دخترونه
#اسلام
#حجاب
#چادر
#شهید
http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa
﷽
#شهید
#تلنگر
شهید صدر با توجه به وضعیت اجتماعی زمان خود، در پوشاک مصرفی اش قناعت داشت؛ به گونه ای که ارزان ترین پارچهها را انتخاب میکرد. همچنین هدایایی را که برایش میآوردند، به طلبهها میبخشید و از هدایای گران بها چیزی برای خود نگه نمی داشت. لوازم خانه او بسیار اندک بود که البته بعد از شهادت، رژیم بعث آنها را نیز مصادره کرد. این شهید بزرگوار تا آخر عمر شریف خود خانه ای نخرید و میگفت هر وقت تمام طلبهها از عهده خرید خانه برآیند، او هم خانه میخرد. بدین گونه بود که تا زمان شهادت صاحب خانه نشد.
📚زندگی نامه #شهید_محمد_باقر_صدر
http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa
#وقتی_که
#یاصاحب_الزمان_گفتن_کافی_نیست
#توبه_مال_مردم_خوردن
#جبران_و_بازگرداندن_آن_است❗️
#شهید شیخ احمد #کافی
✍ #توبه از #مـال #مردم_خوری،
الهـــــی العفــــو گفتــــن نیســـــت،
یا صاحـب الزمـان گفتـن نیســــت؛
#توبــــه مـــال مــــردم خــــوردن،
#بـــازگردانــدن آن اســـت..🍃
🔖 #توصیه_های_اخلاقی_علما 🔖
http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa
#زندگی_به_سبک_شهدا
#شهید
🔖اسیر که نیاوردهام
انگار نه انگار از جبهه رسیده است. از در که وارد شد، آستینها را زد بالا و نشست کنار تشت لباس ها. گفتم: «کار شما نیست، کار من است! » خیلی جدّی گفت: «یعنی میخواهی بگویی این قدر دست وپاچلفتی ام؟! » گفتم: «نه بابا! میگویم این وظیفۀ من است! » زُل زد توی چشم هایم: «خانم جان! اسیر که نیاوردهام توی خانه ام! حالا بگذار این دو تکه رخت را هم ما بشوییم. »
📚افلاکیان خاکی
🔖#توصیه_های_اخلاقی_علما 🔖
http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa
🖤🖤🖤
🖤🖤
🖤
🔸اگر نفس قاهر بر بدن و طبیعت باشد
🔸 دارای #وقار
🔸 و #سکینه
🔸و #رفتارش_موزون
🔸و #سخنانش از روی #حساب می گردد.
📔شرح اسفار الاربعه
🌿علامه حسن زاده املی
🌹از شهدای که علامه حسن زاده برای ایشان اشک زیاد ریخت #شهید چمران بود
🔖 #توصیه_های_اخلاقی_علما 🔖
http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
📹 #فیلم
🌹علامه طباطبایی(ره):
🔸وقتی #شهید مطهری به درسم می آمد حالت #رقص پیدا می کردم!
🔖 #توصیه_های_اخلاقی_علما 🔖
http://eitaa.com/joinchat/3024879616Ce095b35cfa
🔴 #نصف_پاداش_شهید
💠 مردى، نزد پيامبر (ص) آمد و گفت: #زنى دارم که هرگاه وارد (خانه) مىشوم، به #استقبالم مىآيد و هرگاه (از خانه) خارج مىشوم، بدرقهام مىکند، و هرگاه مرا #اندوهگين مىبيند، مىگويد: چرا اندوهگينى؟ اگر غمِ روزیات را مىخورى، غير تو (خداوند) آن را برايت #ضمانت کرده است، و اگر غم #آخرتت را دارى، پس خداوند بر اندوهت بيفزايد.
💠پيامبر خدا فرمود: خداوند، #کارگرانى دارد و اين زن، يکى از کارگران اوست. براى او نصف پاداش #شهيد در نظر گرفته شده است.
📙 وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۷
@attash
✨﷽✨
🔰فاتحه خواندن چه #سودي براي امامان یا فرد #شهيد دارد؟
#پاسخ:
✅خواندن سوره فاتحه برای امامان و شهدا باعث ترفیع درجه آنها خواهد شد.
همان گونه که در تشهد نماز می خوانیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و تقبل شفاعته و ارفع درجته.
از طرفی در روایات داریم که خواندن سوره حمد ثواب دو سوم قران را دارد و سوره توحید ثواب یک سوم قرآن را دارد. بنابراین یک حمد و یک سوره ، ثواب کل قرآن را دارد و هدیه کردن آن به روح امامان و شهدا علاوه بر فایده ای که در بالا گفته شد، باعث می شود که مشمول دعا و الطاف آنها نیز قرار بگیریم ؛ چرا که آنها در برزخ دستشان در اعطا به زمینیان باز است و کسی که به سوی آنها هدیه ای بفرستد، آنها نیز برای او دعا خواهند کرد و مورد الطاف آنها قرار می گیرند..
و به تعبیر دیگر فایده ای که این خیرات برای ما دارد از فایده ای که برای آنها دارد بیشتر است.
@attash
#كرامات اولياءالله
🍀صاحب اولاد شد مرحوم #کلینى نقل مى کند: مردى خراسانى بین مکه و مدینه در زبده به امام #صادق (ع ) برخورد و عرضه داشت :
🔶 فدایت شوم ، من تاکنون فرزنددار نشده ام چه کنم ؟
💎آن حضرت فرمود: هرگاه به وطن برگشتى و خواستى به سوى همسرت روى ، آیه #و_ذاالنون_اذ_ذهب_مغاضبا_فظن_ان_لن_نقدر_علیه_فنادى_فى_الظلمات_ان_لا_اله_الا_انت_سبحانک_انى_کنت_من_الظالمین را تا سه آیه بخوان ، ان شاء الله فرزنددار خواهى شد.
اجابت دعا امام #صادق (ع ) فرمود: عجب دارم از کسى که غم زده است ، چطور این دعا را نمى خواند: #لا_اله_الا_انت_سبحانک_انى_کنت_من_الظالمین 🌺چرا که خدا وند به دنبال آن مى فرماید: فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجى المؤمنین (ما او را پاسخ دادیم و از غم نجات دادیم و این گونه مؤ منان را نجات دهیم )
نجات از بیمارى #پیامبراكرم (ص ) فرمود: هر بیمار مسلمانى که این دعا را بخواند، اگر در آن #بیمارى (بهبود نیافت ) و مرد ، #پاداش #شهید به او داده مى شود و اگر بهبودى یافت ، خوب شده در حالى که تمام 🔥گناهانش آمرزیده شده است .
💎 #رسول_الله (ص ) فرمود:
آیا به شما خبر دهم از دعایى که هر گاه گرفتارى و غم پیش آید آن دعا را بخوانید گشایش حاصل شود؟
🔶 #اصحاب گفتند: آرى ، اى رسول خدا.
💎 حضرت فرمود: دعاى #یونس که طعمه ماهى شد.
@attash
از صفات برجسته #شهید_ابراهیم_هادی ،
دوری از نامحرم بود.
اگر میخواست با زنی نامحرم ،
حتے از بستگان ، صحبت ڪند
به هیچ وجه سرش را بالا نمیگرفت.
به قول دوستانش :
ابراهیم ، به زن نامحرم #آلرژی داشت.
#شهید
@avaye_alaviun
🔴 امشب ساعت ۲۱ همه با هم فریاد #الله_اکبر سر میدهیم.
قصد قربت کنید و این را از بزرگترین عبادات قلمداد کنید ...
برای علو و خلوص و اثر بیشتر، خود و هر یک از اعضای خانواده را تشویق کنید به نیت یک #شهید تکبیر بگویند.
#تکبیر_شهدایی جنسش هم فرق میکند.
سر دو راهی گناه وثواب
به حب شهادت فکر کن...
به نگاه امام زمانت فکرکن...
ببین میتونی ازگناه بگذری...؟!
ازگناه که گذشتی از جونت هم
میگذری...
#شهید محمودرضا بیضایی🌷🕊
#الگوی_خودسازی
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
سر دو راهی گناه وثواب
به حب شهادت فکر کن...
به نگاه امام زمانت فکرکن...
ببین میتونی ازگناه بگذری...؟!
ازگناه که گذشتی از جونت هم
میگذری...
#شهید محمودرضا بیضایی🌷🕊
#الگوی_خودسازی
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 کلیپ | روایت ویژه مادر شهید مصطفی صدرزاده برای #رهبر_انقلاب از شهادت فرزندش در ظهر #تاسوعا
➕ سخنان حاج قاسم در وصف #شهید صدرزاده
#قرار_عاشقی
از خیابان #شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!🤔
.
🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞
.
🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز #یا_زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم😓 از کوچه گذشتم...
.
به سومین کوچه رسیدم!
🌷شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
به چهارمین کوچه!
🌷شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی؟!
برای دفاع از #ولایت!؟!
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓
.
🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم😓، از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس، نگهبانی #دل...
کم آوردم...😭
گذشتم...
.
🌷هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم #مدارس !
هم #دانشگاه !
هم #فضای_مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم...
.
🌷هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...😭😭😭
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا، نمی توان گذشت...
🌷🌿🌷🌿🌷🌿
#وصیت_شهدا
نگاهی اجمالی به زندگی #شهید #احمدی_روشن
مصطفی احمدی روشن در ۱۷ شهریور ۱۳۵۸ به دنیا آمد.
در سال ۱۳۷۷ در رشته مهندسی شیمی وارد دانشگاه صنعتی شریف می شود.
از بسیجیان فعال بود و در دوران دانشجویی به عنوان معاون فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه شریف فعالیت می کرد.
ولایت مدار و از شاگردان آیت الله خوشوقت، استاد اخلاق تهران بود.
در سال ۱۳۸۱ در رشته مهندسی شیمی موفق به دریافت مدرک کارشناسی شد.
شهید احمدی روشن، عضو هیئت مدیره یکی از شرکت های تأمین کالای نیروگاه هسته ای نطنز اصفهان بود که در زمینه تهیه و خرید تجهیزات هسته ای فعالیت داشت.
هنگام شهادت، معاون بازرگانی سایت نطنز بود.
شهید احمدی روشن، صبح چهارشنبه ۲۱ دی ماه ۹۰، بر اثر انفجار بمبی مغناطیسی در خودروی خود در میدان کتابی، ابتدای خیابان گل نبی تهران، به دست عوامل استکبار به شهادت رسید.
از شهید روشن، فرزندی به نام «علی» به یادگار مانده است...
راهش پر رهرو🦋
یادش گرامی 🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیقشمیگفت
گاهیمیرفتیهگوشهاۍخلوت،
چفیهاشرومیکشیدرویسرش
درحالتِسجدهمیموند..
بهقولمعروف
"یهگوشهاۍخداروگیرمیآورد"
#شهید مصطفی صدر زاده
دیروز در خدمت یکی از اساتید بودم، ایشون میگفتن این #شهید عزیز پایه اول و دوم حوزه رو شاگردم بودن. بعد بهشون گفتم: آقا آرمان بهنظرم اسمت رو عوض کن
دو روز دیگه که میخوان صدات بزنن🗣 یا اسمت رو به عنوان سخنران بگن زیاد جالب نیست بگن حجتالاسلام #آرمان علی وردی
شهید بزرگوار🌷 میگه: که حاج آقا تا اونروز نیستم. هیچوقت اون روز #نمیاد. اگر بودم چشم عوض میکنم. همون موقع انگار خودش میدونسته که این اسم یک روزی آرمان میشه برای جوانهای کشور.
#شهید_آرمان_علی_وردی🌷
#لبیک_یا_خامنه_ای