تو را ای زَهر بعد از ظُهر غم هر سال میخواندم
به هر روز و شب و هر جا و در هر حال میخواندم
پس از عمری غم هجران ز یاران سفر کرده
پیاپی روضۀ غم از بدِ اقبال میخواندم
هر آندم آب نوشیدم به یاد کربلا بودم
دوباره خاطراتم را از آن احوال میخواندم
به لبها شکوه از صیّادهای ظالم آوردم
ز پرواز کبوترهای خونین بال میخواندم
امام عصر خود در خون شناور دیدم و آنجا
به گوش مردم از رسوایی دجّال میخواندم
منم آن قاری ایثار دشت خون که قرآن را
فتاده آیه آیه در کف گودال میخواندم
که با بغضی فرو غلطیده تفسیر شهادت را
به روی صفحه ای از پیکر پامال میخواندم
مُرَکّب جنس خون بود و قلم از سُمّ مرکبها
به روی صفحۀ تن، سورۀ زلزال میخواندم
نزول تیر و خنجر بر تن قرآن ناطق شد
که سوره سوره غربت را در آن انزال میخواندم
پیِ قَدْ قٰامتِ یاران به قَدّ و قٰامتِ زینب
نظر می کردم و حرفِ ألف را دال میخواندم
خودم دیدم به صحرا غربت شام غریبان را
میان دشت از بی تابی اطفال میخواندم
در آن بازار پر آزار شام از درد تنهایی
حدیث داغ خود را با دل منهال میخواندم
#مجتبی تاجیک «ساده»
@osvenews_ir
نگذاریم که این فتنه سبب ساز شـود
کربلای دگری خلق ، چـو شــیراز شود
ما نَمُــردیم که با نعــــرهٔ عُمّـال یزید
باز هم پای حرامی به حــرم باز شود
#مجتبی تاجیک «ساده»
@osvenews_ir
باز دلـــــدادگی خویـــش ســـــراغت دادیم
دل به انوار خراســــــــانی باغــــــت دادیم
یک سبد لالهٔ خونین شده، ای شمس شموس
هدیه بر روی گل شــــــاه چراغــــت دادیم
#مجتبی تاجیک «ساده»
@osvenews_ir
گرچه این صحــنهٔ پر حادثه مـــیدانگه توست
شک نکن عاقــبت این غائله قــــربانگه توست
سایهٔ قــــــدرت ما از یمن و شــــام گذشــــت
(ای مگس عرصهٔ سیمرغ نه جولانگه توست)
#مجتبی تاجیک «ساده»
@osvenews_ir
بر امّت اسلام وقت مهر و اُنس است
روز خروش مسلمین و فتح قدس است
روز سخن از انتقام است و تقاص است
خونخواهی قسّام و فتح است و حماس است
در خون خیال بستن إحرام داریم
در قبله گاه أوّل اســــلام داریم
گر حق شهادت را به ما دارد افاضه
هســــتیم بر پیمان ختم انتفاضه
امروز هم آوای هم عهدی بخوانیم
از حاج قاسم،از أبومهدی بخوانیم
از موج خون، هنگام جذر و مد بخوانیم
از آرزوی نسل حاج احمد بخوانیم
امروز روز نصرت و فتح و جهاد است
هر مرد ما یک حاج قاسم، یک عماد است
یکبار دیگر لشگر کرّار مختار
آمادهٔ رزم است و در میدان پیکار
صدها کیان پهلوان و با کمالات
بر رو لبهاشان نوای یٰالَثٰارات
لشگر هزاران مرد با إحساس دارد
زینب(س) در اینجا لشگری عبّاس(ع) دارد
اینها که هم جان بر کف و پا در رکابند
نور تمام نســـــل های انقلاب اند
این لشگر حق، مملو از عشق ولی هست
آمادهٔ فرمانی از سیّد علی هست
تا کاخ آل فتنه را ویران نماید
تا قدس را استانی از ایران نماید
آنهم چه ایرانی، که شور نصر دارد
فیض حمایت از امام عصر عج دارد
امروز روز دفع عمّال یهود است
هنگام رسوا گشتن آل سعود است
روز سقوط آمد به ابناء سقیفه
آل سعود و ثانی و آل خلیفه
فرمودهٔ رهبر قرار ما شد و بس
کمتر ز ربع قرن در بیتالمقدّس
#مجتبی تاجیک «ساده»
@osvenews_ir
شهر ما گوش به فرمان ولی می مانَد
پای این موضــــع بین المللی می مانَد
تا زمانی که ورامین و ورامینی هست
همچنان رهـبر ما سیّد علی می مانَد
#مجتبی تاجیک «ساده»
@osvenews_ir
من آمده ام باز که سربار تو باشم
دیده به ره دیدۀ ستّار تو باشم
هستی بدهم بر در خوبان حریمت
تا مشتری چشم خریدار تو باشم
رانِ ملخی را به سردست گرفتم
تا مور شده دعوتِ دربار تو باشم
ماه رمضان می رود ای کاش که یک شب
مهمان به سر سفرۀ افطار تو باشم
تبدیل کنی سیّئه را با حسناتت
هرگاه دخیلِ درِ ابرار تو باشم
یاربّ مددی تا به ره قافلۀ عشق
خاک قدمِ قافله سالار تو باشم
کن مرحمتی یاد کنم ظهر عطش را
لب تشنه ثنا گوی علمدار تو باشم
#مجتبی تاجیک «ساده»
@osvenews_ir
بعد عمری درس عشق آموخته
توشهٔ خدمت به خلق اندوخته
گشت ابراهیم اُمّت عاقبت
روضه خوان خیمه های سوخته
#مجتبی تاجیک «ساده»
@osvenews_ir
اشکمان آنشب خروش نیل شد
آهمان آهنگ جبرائیل شد
بانگ بَلْ أحیٰاءٌ عِندَ رَبِّهِم
باز هم با رنگ خون تأویل شد
غزّه از نو شور عاشورا گرفت
وقت پیوند فرات و نیل شد
قاسم و یاسین، مهندس، تا عماد
جمع یاران در جنان تکمیل شد
مٰا رَأیت اینبار بانگی پر طنین
در گلوی سرخ اسماعیل شد
إذْ رَمَیْتِ دیگری برخاسته
زادراه بارش سجّیل شد
یک قدم نزدیکتر تا مرگ خود
کشور جعلی اسرائیل شد
#مجتبی تاجیک «ساده»
@osvenews_ir
آه دل از غم هجر تو کشیدن دارد
اشک ،از چشمه چشم تو چکیدن دارد
دل سودازده را بال و پری هست،اگر
به هوای گل روی تو،پریدن دارد
بوستانها بود از مهر، ولی لاله ی عشق
فقط از آینه ی روی تو دیدن دارد
سرِ بازار فقط یک نگهت را، یوسف
باهمه هستی اش امید خریدن دارد
هرکجا سورۀ زلزال شنیدم گفتم
منجی عشق تب و تاب رسیدن دارد
نه فقط وقت قیامت، که به هر تکبیرت
نفس صور تمایل به دمیدن دارد
گوش کن لحظه ای آهنگ دلم را که فقط
در پی دیدن تو شور طپیدن دارد
گوش اگر گوش دل و ناله اگر نالۀ توست
روضۀ عمّۀ سادات شنیدن دارد
روضهٔ خیمهٔ خورشید که می دید در آن
دست بی غیرت شب قصد بریدن دارد
عشق از حنجر احساس چنین می پرسید
که مگر معجر ایثار کشیدن دارد؟
#مجتبی تاجیک «ساده»
شــورای هــماهنگی تــبلیــغات اســلامی
اســـتـــان تـــهـــــران
@osvenews_ir