فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهدا
شهدا گلُ🌹بودند...
تو هممیخوای گلُ بشی؟؟؟
سخنرانی #استاد_دانشمند
#کلیپ_تصویری
♡اینجا صحبت #عشق در میان است.
..😇پاتوق بچه مذهبیا😇..
@p_bache_mazhabiya
「پـاتـوقـمـون🎙」
#شهیدانه💚 خواب #ڪربلا را دیده بود✨😍 حضرت از #ضریح مبارڪ بیرون آمد و خطاب به او فرمودند🌿: توهم مال
می گـویند :
#شهـدا رفتند تا ما بمانیـم . . .
ولــــی من می گویـم :☝️
" شهـدا رفتند تا ما هم
به دنبالـشان #بـرویـم "👌
آری !
جـامانـده ایـم . . .
دل را بایـد صـافــ کـرد💔
#رزقڪ_شهـادت🕊🕊🕊
♡اینجا صحبت #عشق در میان است.
..😇پاتوق بچه مذهبیا😇..
@p_bache_mazhabiya
「پـاتـوقـمـون🎙」
#برشی_از_کتاب_سربلند📒 از وسط جمعیت بردمش توی آشپزخونه.با استرس گفت:برات دردسر نشه!😒 آوازه نظم هیئ
#شهیدانہ🌹
هنوز هم #شهادت مےدهند
اما به "#اهل_درد"
نه به #بے_خیال_ها 😔
فقط دم زدن از #شهــــدا افتخار نیست...☝️
باید
زندگےمان ,حرف مان ,نگاهمان, لقمه هایمان ,رفاقتمانــ❤️
و...
هم #بوی_شهدا را بدهد...👌
♡اینجا صحبت #عشق در میان است.
..😇پاتوق بچه مذهبیا😇..
@p_bache_mazhabiya
narimani yade shohada_2.mp3
2.95M
🎵 #مداحی_شهدایی
🎙#سید_رضا_نریمانی
💫#پیشنهاد_دانلود
🕊هرچی می گیره دلم روزو شبا...
🕊آرومم میکنه باز یاد شما..
می بوسم قبرتونو آی #شهدا...💔
♡اینجا صحبت #عشق در میان است.
..😇پاتوق بچه مذهبیا😇..
@p_bache_mazhabiya
#کلام_بزرگان_درمورد_شهدا
💥آیت الله جوادے آملے 💥
🕊 #شهدا قبل از اين كه ميهمان خدا شوند،#ميزبان_خدا بودند،يعنے آن چنان قدر و مرتبه خود را بالا بردند كه ميزبان وجه الهے شدند و خدا ميهمان دل هر كسے نمیشود،مگر اين كه #طيب_و_طاهر شود و يا دلے شکسته شود🥀
♡اینجا صحبت #عشق در میان است.
..😇پاتوق بچه مذهبیا😇..
@p_bache_mazhabiya
♡براے#خدا #ناز_کنــ🌱 !
حاج حسیݩ یڪتا:
#شهدا برا خدا ناز میکردݩ!
#گناه نمےڪردن⛔️
ۅلےعۅضش برا خدا ناز مۍڪردݩ،
❤️ـخدا هم نازشۅنۅمیخرید...🦋
#حاج_احمد_کریمی
#تیر خۅرد،
رسیدݩ بالاسرشـ،
گفٺ :
مݩ دلم نمےخواد #شهید بشم!
گفتݩ یعنۍ چے؟ 😳
نمیخواۍ شهید بشے؟
برا خدا دارۍ #ناز میکنے؟
🕊گفټ آره،
مݩ نمۍخۅام اینجورے شهید بشم.
مݩ مےخۅام مثل #اربابم #امام_حسین #ارباً_اربا بشمـ💔
حاج احمد حرڪټ ڪرد سمت #آمبولانس، #بیسیمچی هم حرڪټ ڪرد،
#علی_آزاد_پناه هم حرڪٺ ڪرد،
سه تایےباهم...
یهـ دفعه یهـ #خمپاره اۅمد خۅرد ۅسطشۅݩ؛
دیدݩ حاج احمد ارباً اربا شده.
😔😔
همهۍ حاج احمد شد یهـ #گۅنے #پلاستیڪ
دۅسټ دارےبراخدانازڪنۍ، خدا همـ بخرتټ؟!
♡اینجا صحبت #عشق در میان است.
..😇پاتوق بچه مذهبیا😇..
@p_bache_mazhabiya
🔻فرمایشات مقام معظم رهبری پیرامون شهدا و
#فرهنگ_شهادت🌹
❤️✨روزبه روز باید یاد #شهدا و تکرار نام شهدا و نکته یابی و نکته سنجی #زندگی_شهدا در جامعه ی ما رواج پیدا کند.
❤️✨و اگر این شد، آن وقت مسئلهی #شهادت که به معنای #مجاهدت تمام عیار در راه خدا است، در جامعه #ماندگار خواهد شد
❤️✨و اگر این شد، برای این جامعه دیگر #شکست وجود نخواهد داشت و شکست معنا نخواهد داشت؛ پیش خواهد رفت.
۹۳/۱۱/۲۷
🍃🌹🍃🌹
@p_bache_mazhabiya
❌ مبادا دست به #احتکار بزنید!
پیام #شهید_محمدحمید_اقاربپرست:
مبادا به خون #شهدا خیانت شود و از فرامین امام #سرپیچی کنید و در جامعه دست به #احتکار و کم کاری بزنید و یا صحنه مساجد و نماز جمعهها را #خالی بگذارید که حضرت بقیةالله الاعظم ارواحنا له الفدا از شما راضی نخواهد شد.
❤️ اینجا صحبت #عشق در میان است.
╔═join═════════╗
⇒ @p_bache_mazhabiya ⇐
╚════════════╝
#تلنگرانه_طور🔎
🔹یادمون باشه، تو این روزها که به دلیل کرونا تو خونه نشسته ایم و حوصلمون سر رفته، عده ای هستند که ۳۵ ساله خونه نشین هستند و بیرون نرفتند، چون مشکل تنفسی دارند...😔
در واقع مشکل تنفسی پیدا کردند که امروز من و شما امنیت داشته باشیم🙃
ولی حالا اونقدر خوشی زیر دلمون زده که میریم در حرم میشکونیم و آتیش میزنیم😏
اسمشم میزاریم دین داری😒
البته این رفتارا برای ما شیعه های اصیل تکراری نیس😔
این اتفاقا آشنا نیس براتون؟
یه مشت کافر به ظاهر دین دار...
در...
اتش...
لگد...
سادات...
فریاد...
یازهرا خودت به دادمون برس😭
🔹 خلاصه حواسمون باشه به تک تک نفس هایی که می کشیم مدیون #شهدا و #جانبازان انقلاب هستیم.😔
#التماس_تفکر...🤔😑
#کجای مجلسن اونایی که میگفتن اینا سهمیه دارن!
چند میگیری ۳۰ سال بیرون نری؟😏
#اللهم_الرزقنی_عقل_سالم_برای_بعضیا🙃
#دل_نوشت
#صبا_محرری
❤️ اینجا صحبت #عشق در میان است.
╔═join═════════╗
⇒ @p_bache_mazhabiya ⇐
╚════════════╝
#شهیدانه 😍
این #شهــدا
🔸اول از دلشون مراقبت کردند
🔹بعد #مدافع_حرم شدند.
چون قلـ♥️ـب؛ خونه ی خداست.
از حرم خدا دفاع کردند...
که بهشون لیاقت دفاع از
#حرم_حضرت_زینب(س) رو دادند...
#حاج_حسین_یکتا
❣اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
توی جبهه قسمت تعمیرگاه کار میکردم چون هوای جنوب خیلی گرم بود صبح زود تا ظهر کار میکردیم ظهر هم میرفتیم استراحت...
یه روز ظهر تو هوای گرم یه بسیجی جوانی اومد گفت: اخوی خداخیرت بده ماعملیات داریم ماشین مارو درست کن برم...
گفتم: مرد حسابی الان ظهره خسته ام برو فردا صبح بیا...
با آرامش گفت: اخوی ما عملیات داریم از عملیات میمونیم...
منم خسته، صدامو تند کردم گفتم برادر، من از صبح دارم اینجا کار میکنم خستم نمیتونم، خودم یه ماهه لباس دارم هنوز وقت نکردم بشورم!!
گفت: بیا یه کاری کنیم من لباسای شمارو میشورم شماهم ماشین منو درست کن...
منم برا رو کم کنی رفتم هر چی لباس خودم داشتم و لباس بقیه بچه هارو برداشتم گذاشتم جلو تانکر گفتم بیا بشور ایشون هم ارام بادقت لباسارو میشست منم برا اینکه لباسارو تموم کنه کار تعمیررو لفت دادم بعد تموم شدن لباسا اومد...
گفت: اخوی ماشین ما درست شد؟
ماشین رو تحویل دادم داشت از محوطه خارج میشد که با مسؤولمون برخورد کرد بعد پیاده شد وروبوسی کردن وهم دیگه رو بغل کردن...
اومدم داخل سنگر به بچه ها گفتم: این آقا از فامیلای حاجی هست حاجی بفهمه پوستمونو میکنه...
حاجی اومد داخل سفره رو انداختیم داشتیم غذا میخوردیم حاجی فهمید که داریم یه چیزی رو پنهان میکنیم پرسید: چی شده؟
گفتم: حاجی اونی که دم در دیدین فامیلتون بودن؟
حاجی گفت: چطور نشناختین؟!
ایشون مهدی باکری فرمانده لشکر بودن...
#داستانک | #شهدا