•| #شهید_علیرضا_کریمی 😍
•| #شهید_روز 🌹
•| #شهدای_دفاعمقدس 🍂
❣️اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
「پـاتـوقـمـون🎙」
•| #شهید_علیرضا_کریمی 😍 •| #شهید_روز 🌹 •| #شهدای_دفاعمقدس 🍂 ❣️اینجا صحبت #عشق درمیان است. •┈•✾•┈
#قسمت_اول 🙃
تقریبا اوایل محرم سال هفتاد و شش بود. ظهر بعد از خواندن نماز راهی خانه شدم.
به محض اینکه وارد شدم مادرم با عجله و با هیجان جلو آمد. مثل همیشه نبود. رنگش خیلی پریده بود. خیلی ترسیدم. فکر کردم اتفاقی افتاده. با تعجب گفتم: مادر چی شده!؟
با صدائی لرزان گفت: باورت نمی شه. گفتم: چی رو؟!
نفس عمیقی کشید وگفت: علیرضا برگشته!!!
احساس می کردم بی خودی اینقدر ترسیده بود. کمی تو صورتش نگاه کردم. خیره شدم تو چشماش.
گفتم: آخه مادرم، چرا نمی خوای قبول کنی پسرت شهید شده. همه رفیقاش هم دیدن که عراقیا زدنش. از اون موقع هم این همه سال گذشته، بس کن دیگه!
یکدفعه مادرم گفت: ساکت! الان بیدار می شه.
با تعجب گفتم: کی؟!
گفت: علیرضا! وقتی اومد تو خونه بعد از سلام و احوالپرسی دستم رو بوسید و گفت: خیلی خسته ام. می خوام بخوابم. بعد هم رفت پتوش رو از تو انباری برداشت. رفت تو اتاق و خوابید.
تو دلم می گفتم: پیرزن ساده دل، یا خواب دیده یا دوباره خیالاتی شده. اما پتوی علیرضا!! این پتو حالت عجیبی داشت. بوی عطر علیرضا را می داد.
اوایل شهادتش، مامان همیشه این پتو را بر می داشت. بغل می کرد و با پسرش حرف می زد و گریه می کرد.
ما هم برای اینکه اذیت نشه، پتو را داخل انباری زیر رختخوابها مخفی کردیم. کسی هم خبر نداشت.
تو همین فکرها بودم. کسی نمی دانست پتو کجاست. خودمان مخفی اش کرده بودیم. پس مادر از کجا فهمیده؟! نکنه واقعا علیرضا برگشته!؟
یکدفعه و با عجله دویدم سمت اتاق، در را باز کردم. خیره خیره به وسط اتاق نگاه می کردم.
#ادامه_دارد...
📚 #مسافر_کربلا
👤 #برادر_شهید
❣اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
「پـاتـوقـمـون🎙」
#قسمت_اول 🙃 تقریبا اوایل محرم سال هفتاد و شش بود. ظهر بعد از خواندن نماز راهی خانه شدم. به محض این
•| #قسمت_دوم 🙃
رنگم پریده بود. صورتم عرق کرده و پاهام سست شده بود. همان جا نشستم. مادرم هم وارد اتاق شد. کمی به من نگاه کرد. با تعجب گفت: کجا رفته، علیرضا کو؟!
وسط اتاق پتوی علیرضا پهن بود. گوشه پتو کنار رفته بود. انگار یکی اینجا خوابیده بوده. حالا پتو را کنار زده و رفته. بوی عطر عجیبی اتاق رو پر کرده بود.
جلوتر آمدم. بالشی روی زمین بود. روی آن، یک دایره به اندازه یک سر فرو رفته بود. کاملا مشخص بود که یکنفر اینجا خوابیده بوده!!
مو بر بدنم راست شده بود. اصلا حال خوشی نداشتم. مادرم با تعجب می پرسید: کو، کجا رفت؟ از اتاق آمدم بیرون. بوی عطر به خاطر پتو نبود.
همه خانه بوی عطر عجیبی گرفته بود. با تعجب اینطرف و آنطرف می رفتم. اصلا گیج شده بودم. نمی دانستم چه کار باید بکنم.
بعد از کمی قدم زدن و آرام کردن مادر، برای اینکه حال و هوا عوض شود به سراغ اخبار ساعت دو عصر رفتم.
خبر دوم یا سوم نمی دانم. گوینده اخبار اعلام کرد: امروز به طور رسمی اولین کاروان راهی کربلا شد! بعد هم توضیح داد که این کاروان شامل خانواده شهدا و... می باشد.
دوباره ذهن من به سالها قبل برگشت. همان زمانی که علیرضا مشغول خداحافظی بود.
برای آخرین بار راهی جبهه می شد. دقیقا در جلوی همین در ایستاده بود. علیرضا گفت: راه کربلا که باز شد بر می گردم. حالا راه کربلا باز شده! علیرضا هم که امروز برگشته!!
تو همین فکرها بودم. گوینده اخبار اعلام کرد: جمعه این هفته پیکرهای مطهر شهدا پس از نماز جمعه تهران تشییع می شود.
با خودم گفتم حتما علیرضا با این سری از شهدا برگشته. سریع گوشی تلفن را برداشتم. شماره شوهر خواهرم را گرفتم. او کارمند بنیاد شهید بود.
بعد از سلام و احوالپرسی گفتم: اسامی شهدائی که قراره تشییع بشن رو دارین؟ بعد ادامه دادم: من مطمئنم علیرضا توی اونهاست! با تعجب گفت: از کجا اینقدر مطمئنی؟!
گفتم: بعدا توضیح می دم.
او هم گفت: نه، اسامی رو ندارم، ولی الان پیگیری می کنم و بهت زنگ می زنم.
یک ربع بعد خواهرم زنگ زد. به سختی حرف می زد. مرتب گریه می کرد. اما بالاخره گفت که علیرضا برگشته.
📚 #مسافر_کربلا
👤 #برادر_شهید
❣اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
سلام دوستان 😍
کسانی که دوست دارن #بیشتر در مورد #شهید_علیرضا_کریمی بدونن میتونن 📚 کتاب #مسافر_کربلا از #انتشارات_شهید_ابراهیم_هادی را تهیه کنند.
اون دسته از عزیزانی هم که علاقهمند به زیارت ایشون هستن، #مزارشون در #گلستان_شهدای_اصفهان هست؛ جنوب غرب آرامگاه #آیتالله_ارباب، قطعه یوسف۲، ردیف۵
ضمنا، اگه #کربلا میخواین از این شهید بخواین، #حتما بهتون میده 😍
❣اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
|• #بـهطراوتــِمهتابــ 🌱
گفتم ار #عاشق شوم،
گاهی #غمی خواهم کشید
من چه دانستم که
بار #عالمی خواهم کشید
👤 #اهلی_شیرازی🍃
❣اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
#زیارت_مجازی مزار مطهر #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
♦️از اینجا به گلزار شهدای کرمان وارد شوید👇
soleimany.ir/tour/
📌روی آدرس ها در نقشه ضربه بزنید تا شما را راهنمایی کند. 🍃
❣اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
🌹 دستی که با محبت بهبود یافت...
♦️دست من آن اول که فلج شد، بخاطر حادثه ترور، تا مدتها این دست اصلا حرکت نمیکرد و ورم داشت. بعد به تدریج دیدم که یک کمی از شانه حرکت میکند.
دکتر به من گفت وقتی راه میروم، دستهایم را بطور طبیعی حرکت بدهم. من همین کار را کردم، دامنه حرکت بیشتر شد. بعد یواش یواش دیدم میتوانم دستم را خم کنم از آرنج.
در همان اوقات، خدای متعال یک فرزند دختری به ما داد که به من خیلی انس داشت.
زیاد سراغ من میآمد دفتر ریاست جمهوری، من بغلش میگرفتم. یواش یواش دیدم با این دست هم میتوانم بغلش بگیرم.
دکترم یک روز دید که با این دست بغلش گرفتهام، خیلی تشویق کرد! گفت این بچه دست تو را خوب می کند! وقتی از روی محبت این بچه را بغل میگیری، همین باعث میشود سنگینی اش را تحمل کنی. همینطور هم شد. بغل میگرفتم، مآوردم و بردم، بعد یواش یواش این دست قوت پیدا کرد.
❤️در ششم تیر ماه سال ۱۳۶۰ حضرت آقا توسط گروه فرقان در مسجد ابوذر تهران مورد سوءقصد قرار گرفتند، اما تقدیر الهی چنین بود كه ایشان برای آینده نظام حفظ شوند.
👤 #رهبر_معظم_انقلاب🍃
❣اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
•| #رزق_شبانهـ{•🌙•}
#غروب_جمعه که میگذرد، #امام_زمان نظر میکند بر منتظرانش و میفرماید:
«ممنونم که به #یاد من بودید، اما نشد.
#لحظهی_دیدارمان به وقت دیگریست؛
برای #فرجم دعا کنید».
👤 #آیتالله_فاطمینیا 🍃
❣اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
#قــرارعاشــقے ❤️
#العجـل گفـتیم
امـا
#قلبـمان
آمـاده نیسـت...
#أیْـنَ_صٰاحـِبَنٰا
❣اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
•| #شهید_علی_چیتسازیان 😍
•| #شهید_روز 🌹
•| #شهدای_دفاعمقدس 🍂
❣️اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
「پـاتـوقـمـون🎙」
•| #شهید_علی_چیتسازیان 😍 •| #شهید_روز 🌹 •| #شهدای_دفاعمقدس 🍂 ❣️اینجا صحبت #عشق درمیان است. •┈•✾
#بیمارستان_شد_پاتوق 😁
از بس بچهها میرفتند برای ملاقات او در بیمارستان ساسانِ تهران، مسئوولان بیمارستان کلافه شدند و انتقالش دادند به یه بیمارستان توی همدان.
روزای اول یه اتاق بود و دو سه تا مجروح که وقت و بیوقت پر میشد از مردم و بچهها.
مدیر بیمارستان که دید عیادت کننده زیاده گفت: «یه اتاق باشه فقط برا علی آقا.»
بازم بعدازظهرها، وقت ملاقات، اتاق گوش تا گوش پر میشد.
یه فکر تازه کردند و وقت ملاقات را جوری تنظیم کردند که هم صبح و هم بعد از ظهر مردم بیان برای ملاقات؛ بازم جواب نداد.
حسابی نظم بیمارستان از ازدحام مردم بهم ریخته بود. رییس بیمارستان گفت: «علی آقا رو بعدازظهرها بیارن توی محوطه بیمارستان!»
بازم محوطه شد پاتوق بچهها که روی پاهای تو گچ علی آقا، شفاعتنامه مینوشتند.
رئیس بیمارستان که دید نظم بیمارستان با هیچ راهی به سامان نمیشه، با هماهنگی پزشک معالجش گفت: «ایشون رو ببرید خونه، پزشکا میآن اونجا برا دوا درمون!» 😂
•| #شهید_روز🌹
❣اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
▪️سالروز شهادت #شهید_بهشتی و ۷۲تن از #یاران_امام_خمینی (رحمةاللهعلیه) با انفجار #بمب در دفتر مرکزی #حزب_جمهوری_اسلامی را خدمت امام عصر (عج) و عموم مسلمین تسلیت عرض مینماییم. 😔
❣اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
#سخن_نگاشت 📝
شهید آیتالله بهشتی #معمار_قوهقضائیه جمهوری اسلامی است.
❣اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 سخننگاشت | دستان آلوده به فساد مالی چارهای جز قطع شدن ندارد
🔻رهبر انقلاب: فساد مالی مثل همین ویروس کرونا بشدت واگیردار و مسری است؛ یک مفسد، دیگران را هم به دلایل مختلفی به فساد سوق میدهد. در ویروس کرونا این دست آلوده را اگر صابون زدیم و شستیم مسئله تمام میشود، آنجا دیگر آن دست با صابون زدن و شستن تمام نمیشود، جز قطع شدن چارهای ندارد. ۹۹/۴/۷
🏷 رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با همایش سراسری #قوه_قضائیه
💻 @khamenei_ir
「پـاتـوقـمـون🎙」
🔰 سخننگاشت | دستان آلوده به فساد مالی چارهای جز قطع شدن ندارد 🔻رهبر انقلاب: فساد مالی مثل همین وی
نسخه قابل چاپ - سخنرانی رهبر انقلاب در ارتباط تصویری با همایش سراسری قوه قضائیه (1).pdf
133.3K
👆متنکامل سخنان #مقام_معظم_رهبری
در ۹۹/۴/۷
❣اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
•| #دلتنگے 😭
خوش
به حالِ
دلِ بی تاب
همان بیماری
که دم
#پنجره_فولاد
شفا میگیرد...
#امام_رضاجان 💛
❣اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
•| #رزق_شبانهـ{•🌙•}
#ایمان منشاء #مهربانی های لذت بخش است...
👤 #حجتالسلام_پناهیان 🍃
❣اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
•| #شهید_امیر_سیاوشی 😍
•| #شهید_روز 🌹
•| #شهدای_خانطومان 🍂
❣️اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
「پـاتـوقـمـون🎙」
•| #شهید_امیر_سیاوشی 😍 •| #شهید_روز 🌹 •| #شهدای_خانطومان 🍂 ❣️اینجا صحبت #عشق درمیان است. •┈•✾•┈•j
#از_زبان_همسر_شهید{❣️}
اولین خصوصیتی که از همسرم در ذهنم تداعی میشود شرم و حیای خاص و ویژهای بود که در رفتار و گفتار ایشان مشهود بود و همیشه با نگاه عمیق به چشمان ایشان دقیقاً همان گنجی که شاید هر کسی نمیتوانست ببیند دیده میشد، شرمی که زمان راز و نیاز با خدا، سر نمازهای دونفرهمان در مقابل معبود داشت.😌
شرمی که زمان درد و دل دونفرهمان، آن هنگام که صبر یکساله وی برای رسیدن ماه محرم به پایان میرسید و تکاپوی ایشان برای نوکری امامحسین(ع) شروع میشد در صورتش موج میزد. میگفت میترسم حال که امامحسین(ع) باز هم مجال نوکری به من داده است برای چایخانه و علم حضرت ابوالفضل(ع) کم بگذارم و شرمنده امامحسین(ع) بشوم.😔
❣️خوشا به سعادتش که وقتی یاحسین(ع) گفت، با خون خود ثابت کرد که با حسین(ع) است.
یاد حیایی میافتم که زمان اولین ابراز علاقهاش به من در رفتار و گفتارش موج میزد، حیایی که حتی زمان برخورد با محارم زینت بخش معرفت مردانه او بود. 🙃
این خصلت باعث میشد تا خصوصیات دیگری که باعث متعالی شدن انسان آزادهای میشود، در ایشان به مرحله ظهور برسد.
•| #شهید_روز🌹
❣️اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya
•| #رزق_شبانه {•🌙•}
#معرفت_الله بسيار اهميت دارد و راه حل تمام مشكلات، شناخت #حقيقی خداوند است.
وقتی #دعا میكنيم بايد #باور داشته باشيم كه #هيچ_چيز از خود نداريم و اميدمان #فقط به #خدا باشد.
اين باور، بسيار #مهم و #راه_گشاست.
"مالي سوي فقری اليك وسيلة فبالافتقار إليك فقري ادفع"
"براي من #وسيلهای بسوی تو، جز #فقر و #نيازم نيست، پس با همين فقر و نيازم به تو، فقر و نيازم را #دفع میكنم"
يعنی همين كه# ميدانم هيچ ندارم، با همين دانستن، فقر و نيازم را دفع میكنم!
اين #شناخت_خداست.
👤 #آیتالله_فاطمینیا 🍃
❣اینجا صحبت #عشق درمیان است.
•┈•✾•┈•join•┈•✾•┈•
@p_bache_mazhabiya