سوال
💥اشتباهات علمی قرآن💥
‼️شب را خورشید پوشاند‼️
💠واللیل اذا یغشاها
( ۴ شمس)
🔅ترجمه : سوگند به شب چون انرا خورشید پوشاند.
💢 نقد : ایا شب خورشید را پنهان کرد؟!؟! ... خیر .
این حرکت زمین است که موجب ناپیدایی خورشید در یکسوی زمین یا ناآشکار بودن خورشید میشود . که موجب پیدایش شب در یک سوی زمین می شود.
🔅این هم غلط کودکانه و فاحشی است ٬ چون کودکان گمان می کنند که #شب است که خورشید را پنهان می کند. اصولا محمد تصور غلط و کودکانه و ابتدایی از شب و روز داشته است . که نشان می دهد قران کلام فوق بشری و الهی نیست و محمد هم پیامبر خدا نیست.
التماس تفکر
✅پاسخ
❗️نخست یک اشتباه نویسنده متن بالا را متذکر می شویم انگاه اصل پاسخ را بیان می داریم
❗️اشکال کننده در ابتدا می اورد:
« شب را خورشید پوشاند»
👌واین یعنی ترجمه غلط ایه که ناشی از دوری این قوم از لغت وفهم زبان عربی است
❗️در « یغشاها» فاعل ضمیر مستتر است که به لیل بر می گردد .
👌این ضمیر مفعولی است که یا به خورشید بر می گردد یا به زمین چنان که بحثش می اید
❗️پس می شود:
شب خورشید را می پوشاند( بنابر بازگشت ضمیر مغعولی به خورشید) نه انکه خورشید شب را می پوشاند
❗️انگاه نویسنده گویی متوجه اشتباه خود شده و اشکال می کند که چگونه ممکن است شب خورشید را بپوشاند این حرکت زمین است که موجب ناپیدایی خورشید می شود و نه شب
⚫️پاسخ می دهیم:
در اينكه ضمير در" يغشاها" به چه چيز بازمىگردد؟ در اينجا دو نظر است:
🔺يكى اينكه به" زمين" بر مىگردد، چرا كه شب همچون پردهاى است كه بر صفحه زمين مىافتد وزمین را فرا میگیرد واین از فحوای کلام بدست می اید چنان که علامه طباطبایی بر همین نظر است با این بیان از اساس اشکال برطرف می شود
📚ترجمه المیزان ج20 ص497
❗️و ديگر اينكه به" شمس" باز مىگردد، به فرض که بگوییم به شمس بر می گردد باز اشکال نمی شود کرد که چگونه شب خورشید را می پوشاند :
👌 زيرا شب مانند پردهاى است كه بر چهره آفتاب فرو مىافتد، البته در اين صورت مفهوم مجازى دارد، زيرا شب حقيقة آفتاب را نمىپوشاند بلكه بعد از غروب آفتاب ظاهر مىشود و منظور اين است كه با امدن شب خورشيد ديگر نيست واستفاده از جملات و مفاهیم مجازی در کلام عرب مرسوم است
📚تفسیر نمونه ؛ ج27 ص42
❗️چنان که گفتیم علامه طباطبايي در ترجمه اين آيه مي فرمايد:
يعنى به شب سوگند در آن هنگام كه زمين را فرا مىگيرد
وبعد در تفسير چنين فرمودند:
پس ضمير" ها" به ارض بر مىگردد، هم چنان كه در" جلاها" نيز گفتيم به آن بر مىگردد.
و بعضى گفتهاند به كلمه" شمس" بر مىگردد، و معنايش اين است كه:" به شب سوگند كه بر خورشيد احاطه مىيابد"، و اين معنا بعيد است، چون شب به خورشيد احاطه ندارد، بلكه زمين و موجودات روى آن را فرا مىگيرد. ( با این بیان از اساس اشکال مرتفع می گردد)
📚ترجمه المیزان ج20 ص497
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
مﻦ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﭘﺮﺳﯿﺪ ...
ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ؟
ﭼﻄﻮﺭ ﺟﺮﺍﺕ ﮐﺮﺩﯼ؟
ﺑﻪ ﭼﻪ ﺣﻘﯽ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﻫﺎﯾﯽ
ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻘﺼﯿﺮ ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺖ؟
ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻄﻠﻘﺎ ﮐﺎﺭ ﭘﻠﯿﺪﯼ ﺍﺳﺖ.
ﻣﻦ ﭼﺮﺍ ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺧﺪﺍﯼ ﺑﯽ ﺭﺣﻢ
ﮐﻪ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺑﯽ ﻋﺪﺍﻟﺘﯽ ﻭ ﺭﻧﺞ ﺍﺳ
✅پاسخ
بسیاری از مصایب جزو مشکلات خود ساخته است وعامل اصلی آن خود انسان است.مثلا بسیاری از بیماری ها ناشی از شکم پرستی ها وهوای نفس است.به خاطر بی اعتنایی به اصول بهداشتی وحفظ الصحه یا عدم دقت در نظافت یا عدم تحرک وگوشه گیری، یا عدم پرهیز از مناطق آلوده یا اشخاص آلوده حاصل میشود واگر انسان اصول وقوانینی را که خدا در عالم آفرینش وتکوین مقرر داشته رعایت کند گرفتار آنها نمیشد.عامل بسیاری از ناکامی ها ومشکلات سستی وتنبلی وترک تلاش وکوشش است.
❗️بسیاری از مصائبی که در جوامع بشری دیده می شود نتیجه ظلم بعضی بر بعضی دیگر یا گروهی بر گروه دیگر است
❗️اگر می بینیم همه ساله بسیاری از گرستگی می میرند بخاطر این نیست که خداوند لطف خود را از مردمان دریغ داشته است بلکه به علت غارت و چپاول یک عده دیگر است
❗️اگر می بینیم کودکانی بخاطر گناهان پدران و مادران مانند مشروب خوری یا به خاطر سوئ تغذیه و مانند آن گرفتار نقص عضو یا بیماری های مختلف می شوند این ظلمی است که پدر و مادر یا مسولان جامعه در حق چنین کودکانی روا داشته اند ودرست به این می ماند که پدری خنجر بر دارد و چشم فرزند شیر خوار خود را کور کند
👌هیچ یک از اینها را نمی شود به حساب کار خداوند گذاشت بلکه همه مصائب خود ساخته است که انسان برای خودش یا دیگران فراهم ساخته است
📚پیام قران ، ایت الله مکارم ج4 ص524
❗️خداوند می فرماید:
"آنچه از نیکی به تومیرسد از جانب خداست وانچه از بدی به تو می رسد از سوی توست"نسائ 79
❗️ ومی فرماید:
« فساد در صحرا و دریا بخاطر کارهایی که مردم انجام داده اند اشکار شده است »
📓روم 41
👌و می فرماید:
« خداوند سر نوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی دهد مگر انکه انان انچه را در خودشان است تغییر دهند»
📓رعد 11
❗️ومی فرماید:
« خداوند هیچ نعمتی را که به گروهی داده تغییر نمی دهد مگر انکه انان خودشان را تغییر دهند»
📓انفال53
👌اگر از نعمت صحیح استفاده شود دائمی و جاودانی می شود و اگر وسیله طغیان و ظلم و بیدادگری و غرور و ناسپاسی شود نعمت ها جای خودرا به بلاها می دهند واینها همه تاکیدی است بر خود ساخته بودن بسیاری از مصائب
❗️برخی دیگر از مصائب جنبه مجازات الهی را دارد واین در مورد افرادی است که مرتکب گناهان فراوانی شده اند که هم مستوجب عذاب دنیا هستند و هم اخرت
❗️امام صادق فرمود:
"هنگامی که خداوند ( بخاطر گناهانشان و فسادشان) بر قومی غضب کند... قیمت های آنان گران،وعمرهایشان را کوتاه می کند،ازتجارتشان سود نمیبرند،ونهرهایشان کم آب ومیوه هایشان را نمو نمی کند وخوب نمی شود، اشرارشان بر انها مسلط می شوند وباران حبس می گردد"
📚 بحار الانوار،ج70 ص353
امام رضا فرمود:
"هر زمان بندگان گناهان تازه ای را ابداع کنند، خداوند بلاهای تازه و ناشناخته ای بر آنها مسلط می سازد"
📚همان مدرک،ص354
امام صادق فرمود:
"کسانی که بر اثر گناهانشان می میرند بیش از آن هستند که با مرگ طبیعی می میرند وکسانی که بخاطر نیکی کردن عمر طولانی می کنند بیش از آنها هستند که عمر طبیعی طولانی دارند"
📚همان مدرک
❗️دراین مورد روایات فراوان است که می توانید رجوع کنید به کتاب شریف بحار الانوار،ج70 ص308 باب 137
❗️جنبه دیگری از مصائب اثر مثبتی در پاره کردن پرده های غرور و بیدار ساختن انسان های خواب و نجات او از چنگال خود کامگی و هوسرانی دارد
👌خداوند می فرماید:
"وما در هیچ شهر وابادی پیامبری نفرستادیم مگر آنکه اهل آن را به سختیها ورنج ها گرفتار ساختیم شاید ( به خود آیند وبه سوی خدا) بازگردند وتضرع کنند"اعراف،94
❗️حضرت علی فرمود:
"خداوند بندگان خویش را به هنگامی که اعمال بد انجام دهند، با کمبود میوه ها وجلوگیری از نزول برکات وبستن درهای گنج های خیرات به روی آنان مبتلا می سازد تا توبه کاران توبه کنند وانها که باید دست از گناه بکشند خودداری نمایند وپند پذیران پند گیرند وانها که آماده اند از گناه بازایستند"
📚نهج البلاغه،خطبه 143
❗️در این باره سخن فراوان است که جهت اگاهی بیشتررجوع کنید به کتاب پیام قران ج5 ص504 به بعد
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
نقدى بر اسلام و قرآن:
شپش تو بارگاه الهی چکار میکرد؟
یکی از شکنجههای(عذابهای) الله برای مردم مصر، بارش شپش بود، الله است دیگه! ممکنه همه جور عذاب نازل کنه، اما داستان بارش شپش خیلی جالبه، این شپش مستقیماً از بارگاه باریتعالی نازل شده است.....
1- آیا خود الله شپش داشت.؟؟؟؟
2- آیا فرشتگان الله شپش داشتند.؟؟؟
3- در بارگاه حق تعالی کارخانهی تولید شپش وجود دارد.؟؟
البته نزول شپش تنها نبود، بارش قورباغه، ملخ و خون هم همراه نزول شپش بود:به آیه قرآنی آن هم توجه کنید :
فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُّفَصَّلاَتٍ فَاسْتَكْبَرُواْ وَكَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِين )اعراف/133 )
ترجمه:پس بر آنان(مردم مصر) طوفان و ملخ و شپش و قورباغهها و خون را به صورت نشانه هايى آشكار فرستاديم ، باز سركشى كردند و گروهى بدكار بودند
✅پاسخ
جدا انسان از جهل و تعصب شما به شگفت می اید که چگونه سعی می کنید با تدلیس و دروغ به اسلام حمله اورید
❓مگر خداوند می گوید فارسلنا علیهم من السمائ... که ایه را ترجمه می کنید خداوند از اسمان این بلاها را بر انان نازل کرد
♦️ماده ارسل وقتی با « علی» بیاید به معنای مسلط کردن است نه از اسمان فرستادن
📚معجم الوسیط،ماده رسل
👌خداوند می گوید ما بلاها را پشت سر هم بر ان قوم لجوج مسلط ساختیم
1⃣نخست بر انان طوفان را مسلط ساختیم.طوفان در لغت عرب بیشتر به سیلابها و امواج گردنده و کوبنده ای گفته می شود که خانه ها را ویران کند و درختان را از ریشه می کند
2⃣سپس می گوید ملخ را بر زراعتها و درختان انها مسلط ساختیم
3⃣بار سوم« قمل» را بر انان مسلط ساختیم.
❗️در مورد قمل گفته شده است که نوعی افت نباتی بوده است که به غلات انها افتاد وهمه را فاسد کرد
4⃣در مرحله چهارم خداوند نسل قورباغه را چنان افزایش داد که به صورت یک بلا زندگی انها را فرا گرفت .همه جا قورباغه های کوچک و بزرگ حتی در خانه ها و اطاقها و ظروف غذا مزاحم انان بودند
5⃣در مرحله پنجم خداوند خون را بر انان مسلط ساخت چنان که بیشتر مفسران گفته اند رودخانه عظیم نیل به رنگ خون در آمد آن چنان که برای هیچ مصرفی قابل استفاده نبود
📚تفسیر نمونه،ج6 ص320
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
مبنای تاریخی قصص قرآن چیست؟
چرا قصص قرآنی در تواریخ نیست مثلا ماه،سال،روز و معادل اتفاقات تاریخی قرآن در تاریخ نیست؟
✅پاسخ
به یقین قران یک کتاب تاریخی نیست اما به دلایل مختلفی بحث های تاریخی فراوان دارد .قسمت مهمی از مباحث تربیتی و مواعظ و اندرزها،بشارتها و بیم ها و امیدهای قرانی در قالب مسائل تاریخی بیان شده است
❗️اصولا مباحث تاریخی قران دارای ویژگی های زیر است :
1⃣تکیه بر قسمت های حساس
2⃣خالی بودن از هر گونه حشو و زائد
3⃣خالی بودن از تناقض و تضاد و ناهماهنگی
4⃣جداسازی حقایق تاریخی از افسانه ها
❗️همیشه تاریخ با افسانه هایی دروغین امیخته بوده است از جمله عوامل ان سرگرمی و ارضای عواطف کودکانه و تحریک تخیلات و ایجاد جاذبه های دروغین بوده است بطوریکه افسانه ها و اسطورها بخش مهمی از تواریخ پیشینیان و رکن اصلی آن را تشکیل می دهد
📚پیام قران، ایت الله مکارم ،ج8 ص207
❗️با این توضیح چگونه می توان توقع داشت که داستان های قرانی با تواریخ کاملا هماهنگ باشد
👌صحت داستان ها و قصص قرانی با اثبات اعجاز قران ثابت می شود .وقتی ثابت شد که قران از ناحیه خداوند است و خداوند راوی قصص موجود در قران است شکی در صحت ان قصص باقی نمی ماند هرچند ان داستان ها در تواریخ نیامده باشد
❗️از سوی دیگر چنان نیست که از قصص قرانی اساسا در تواریخ خبری نباشد
👌نویسندگان مسلمان با تالیف کتب متعدد اقدام به تطبیق داستان های قرانی با تواریخ کرده اند و ریشه قصص قرانی را در تواریخ اثبات کرده اند که از جمله می توان به کتاب « بررسی تاریخی قصص قران» اثر محمد بیومی مهران اشاره کرد که به فارسی در چهار جلد ترجمه شده است
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
لطفا به متن زیر پاسخ دهید
کند و کاوی در قران
............................................
در این قسمت میپردازیم به ایاتی از قران که اشاره مستقیم به ساده و قابل فهم بودن قران دارد.
در سوره الدخان آیه پنجاد و هشتم میخوانیم
در حقيقت [قرآن] را بر زبان تو آسان گردانيديم اميد كه پند پذيرند (۵۸)
در آیه 17 و 22و32و40 سوره القمر نیز به همین مورد اشاره شده است .پس دریافتیم که زبان قران زبان عربی فصیح و ساده میباشد که صد البته هم منطقی به نظر میرسد واین خودنشان از دو نکته است.
نکته اول اینکه یک دست نوشته ساده چگونه میتواند معجزه باشد.
نکته دوم اینکه با استناد به این ایات میتوان دریافت که فهمیدن ایات هیچ نیازی به تفسیر ندارد و تفسیر تنها راهی برای تغییر این نوشته ها و بهره برداری از انها در جهت منافع است.کما اینکه
در بسیاری مواقع مسلمانان در هنگام رسیدن به بن بست در مباحثات و کنکاشها در مورد اشکالات قران به تفسیر متوصل میشوند.
✅پاسخ
برای رسیدن به پاسخ توجه به چند نکته لازم است
1⃣قران دارای چند دسته از ایات است ،دسته ای از ایات محکم،دسته ای متشابه،دسته ای ناسخ،دسته ای منسوخ،دسته عام و دسته ای خاص،دسته ای مطلق و دسته ای مقید ،دسته ای ظاهر ودسته ای نص ،و همچنین قران دارای بطون گسترده و متعددی است بی شک کسی که خواهان فهم صحیح ایات است باید از کلیه این امور اطلاع داشته باشد و روشن است که درایات قران بیان نشده است کدام ایه محکم و کدام متشابه،کدام ناسخ و کدام منسوخ،کدام عام وکدام خاص و کدام مطلق و کدام مقید ،کدام ظاهر و کدام نص و ... است و این یعنی برای فهم این ایات نیازمند به بیان مفسران حقیقی قران داریم
2⃣با توجه به مطالب بالا قران خطاب به پیامبر گرامی اش می فرماید:
« ما بر تو قرآن را نازل کردیم تا تو ایات انان را برای مردم تبیین کنی»
📓نحل 44
❗️و می فرماید:
« ما قرآن را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه انچه در ان اختلاف دارند برای انها تبیین کنی »
📓نحل 64
❗️یا امام باقر فرمود:
« از جمله علومی که خداوند به ما داده است تفسیر قران است»
📚الکافی ج1 ص229
3⃣این که خداوند در ایات متعددی می فرماید ما قرآن را اسان کردیم مطلبی ثابت و حق است یعنی قرآن از نظر محتوا ومعارف در عین عمیق و پر مغز بودن درک آن ساده و سهل و اسان است
❗️برخی از ایات بدون انکه نیاز به تبیین و تفسیر خاصی باشد فهم آن برای همگان اسان است و برخی آیات پس از تفسیر و تبیین فهم آن برای همگان اسان است و اساسا اسان بودن قرآنی منافاتی با تفسیر و تبیین قرآن ندارد بلکه هر دو در طول یکدیگر هستند
4⃣ این اشکال مطرح شد که چگونه قرانی که اسان است می تواند معجزه باشد پاسخ روشن است .خداوند آن همه معارف و حقایق بزرگ و برجسته را در قالب یک سری از الفاظ محدود با سهولت درک معنا ریخته است و همگان را به مقابله خوانده است که اگر شما هم می توانید چنین کاری را انجام دهید و روشن است که نمی توانید و همین نتوانستن شما دلیل بر معجزه بودن قران است ( دقت کنید)
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
وقتی که برخی از کفار رو میخواهیم بدلیل یک امر زشت و ناپسندی که در حکومت اسلامی انجام میدن از این کار نهی کنیم با این جواب مواجه میشیم که میگن:
در کتاب خودتون اومده که «لا اكراه فی الدین»که هیچ اکراهی در دین نیست.
جواب ما شیعیان برای پاسخ به این سوال چیست؟
✅پاسخ
جوابی که می توان داد این است که دلالت ایه در مورد اکراه در دین است نه در مورد احکام دینی
🔷اگر شخصی بدون اجبار به دین اسلام مشرف گردید یا قبول کرد که در یک جامعه اسلامی زندگی کند بایستی به لوازم این انتخاب اختیاری گردن نهد
❗️علامه طباطبائی در تفسیر ایه می گوید:
« در این کلام نفی دین اجباری وجود دارد چرا که دین سلسله ای از معارف علمی است و به دنبال ان نیز اعمالی وجود دارد در مجموع اعتقادات است که اعتقاد و ایمان از امور قلبیه است و اجبار و اکراه در امور قلبیه راهی ندارد اکراه تنها در اعمال ظاهری و افعال و حرکات بدنی و مادی اثر می کند»
📚المیزان،ج1 ص341
👌حال که دلالت ایه روشن شد که مراد نفی پذیرش دین از روی اجبار است و لا غیر می گوییم :
❗️کفار با اختیار خودسان تصمیم گرفته اند که در جامعه اسلامی زندگی کنند وباید به لوازم زندگی اجتماعی پایبند باشند
⚫️در زندگی اجتماعی سرنوشت افراد بهم مربوط است وافراد در سرنوشت هم اثر دارند حق نظارت در اعمال دیگران حق طبیعی و خاصیت زندگی دسته جمعی است
❗️در اجتماع چیزی به عنوان " ضرر فردی " وجود تدارد و هر زیان فردی امکان این را دارد که به صورت یک " زیان اجتماعی" دراید وبه همین دلیل منطق وعقل به افراد اجازه می دهد که در پاک نگه داشتن محیط زیست خود از هرگونه تلاش و کوششی خود داری نکنند
❗️پیامبر گرامی فرمود:
" یک فرد گنهکار در میان مردم همانند کسی است که با جمعی سوار کشتی شود و به هنگامی که در وسط دریا قرار گیرد تبری برداشته وبه سوراخ کردن موضعی که در ان نشسته بپردازد و هرگاه به او اعتراض کنند در جواب بگوید من در سهم خود تصرف می کنم اگر دیگران اورا از این عمل خطرناک باز ندارند طولی نمی کشد که اب دریا به داخل کشتی نفوذ کرده ویکباره همگی در دریا غرق می شوند"
📚 مسند احمد ج4 ص268
📚 نهج الفصاحه ص836
❗️ پیامبر با این مثال جالب منطقی بودن وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را مجسم ساخته و حق نظارت فرد بر اجتماع را یک حق طبیعی که ناشی از پیوند سرنوشت ها است می داند
📚تفسیر نمونه ج3 ص38
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
یه سری از کسایی که روزه نمیگیرن دلیلشون اینه که اگه روزه داری واسه درک شرایط فقراس پس چرا فقرا هم باید روزه بگیرن و اینکه چرا نباید آب خورد.فقرا آب که میتونن بخورن
✅پاسخ
روزه دارای فلسفه ها ی متعددی می باشد که یک جنبه آن ناظر به سخن شما است
❗️از فواید مهم روزه این است که روح را تلطیف کرده و اراده انسان را قوی و غرایز او را تعدیل می کند روزه دار باید در حال روزه با وجود گرسنگی و تشنگی از غذا و اب و همچنین لذت جنسی چشم بپوشد و عملا ثابت کند که او همانند حیوان در بند اصطبل و علف نیست او می تواند زمام نفس سرکش را به دست گیرد و بر هوسها و شهوات خود مسلط گردد
❗️ایت الله مکارم چنین می اورد:
« در حقیقت بزرگترین فلسفه روزه همین اثر روحانی و معنوی آن است .روزه نیز به روح و جان انسان مقاومت داده و قدرت اراده و توان مبارزه با حوادث سخت میبخشد و چون غرایز سرکش را کنترل می کند بر قلب انسان نور وصفا می بخشد خلاصه روزه انسان را از عالم حیوانات ترقی داده وبه جهان فرشتگان صعود می دهد»
📚تفسیر نمونه،ج 1 ص630
❗️امام رضا فرمود:
« اگر گفته شود چرا خلائق امر شده اند به روزه گرفتن در جواب گفته می شود بخاطر پنج جهت
1⃣آن که درد گرسنگی و تشنگی را بیابند و درک نمایند
2⃣آن که با درک درد مزبور استدلال کنند بر فقر و نیاز یعنی آن را دلیل قرار دهند بر احتیاجشان دراخرت
3⃣آن که بدین وسیله روزه دار خاشع و ذلیل و خاکسار و در ضمن صاحب اجر و عارف و صابر گرددبر انچه از ناحیه گرسنگی و تشنگی به وی متوجه می گردد در نتیجه مستحق ثواب می شود مضافا به اینکه روزه شخص را از شهوات و میل های نفسانی حفظ و نگه داری می کند
4⃣روزه در دنیا برای روزه داران واعظی بوده وراضی کننده ایشان است بر ادای تکالیف ودر اخرت دلیل و راهنما می باشد
5⃣ان که بدین وسیله روزه دار سختی گرسنگی و تشنگی بر اهل فقر و مسکنت را در دنیا لمس می کند که انچه حقوق مالی است و طلب فقرا از او است را بپردازد
📚علل الشرایع،صدوق،ج1 ص270
❗️با توجه به انچه امد می بینید بیشتر جنبه ها و مصلحت هایی که از برای گرفتن روزه ذکر شده مشترک بین همگان از انسان ها اعم از فقیر و غنی است لذا نمی توان گفت چون روزه جهت درک فقر و گرسنگی فقیران است پس چرا خود فقیران روزه می گیرند چرا که تنها فلسفه و مصلحت روزه این یک چیز نیست تا فقرا از گرفتن روزه معاف شوند
❗️بسیاری از فقرا حتی از جهت تامین اب اشامیدنی نیز با مشکل مواجه هستند کافی است شما سری به مناطقی جنوبی کشور یا سایر نقاط گرم و خشک در جهان بزنید تا این مساله را بهتر درک کنید
❗️همچنین اثار بهداشتی و درمانی که از برای گرفتن روزه ذکر شده است نیز مشترک بین تمام انسان ها می باشد
👌 الکسی سوفورین دانشمند روسی در کتاب خود می نویسد:
« درمان از طریق روزه فائده ویژه ای برای درمان کم خونی،ضعف روده ها التهاب بسیط و مزمن،دمل های خارجی و داخلی،سل،اسکلیروز،روماتیسم،نقرس،استسقائ،
نوراستنی،عرق النسائ،خراز( ریختگی پوست)، بیماری های چشم،مرض قند،بیماری های جلدی،بیماری های کلیه،کبد،و بیماری های دیگر دارد معالجه از طریق امساک اختصاص به بیماری های فوق ندارد بلکه بیماری هایی که مربوط به اصول جسم انسان است و با سلول های جسم امیخته شده همانند سرطان سفلیس،سل و طاعون را نیز شفا می بخشد»
📚روزه روش نوین برای درمان بیماری ها ص 65
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
لطفا به متن زیر پاسخ دهید
1⃣لقب امام یازدهم #عسکری است. لقبی که به معنای عقیم و نازاست.
2⃣"عسکری" در زبان عربی دو معنا دارد:
1- نظامی
2- عقیم
3⃣شیعیان کلمه عسکری را نظامی معنا میکنند و میگویند چون امامشان در زندان نظامی عباسیان بوده این لقب را گرفته. اما واقعیت امر این است که زندانی بودن در یک مکان نظامی نمیتواند به همراه آورنده لقب نظامی باشد چون اصولا آن امام جزو ارتش عباسیان نبوده!
4⃣حتما تا به حال #انگور عسکری خورده اید. انگور عسکری یعنی انگور بدون هسته. امام یازدهم به دلیل بی فرزندی لقب عسکری گفته بود.
5⃣همه داستان های غیبت و ارتباط با امام دوازدهم ساخته 4 شیخ است که به آنها نواب اربعه می گفتند. واقعیت این است که کسی تولد فرزند امام یازدهم را ندیده و ترویج این اعتقاد در قدیم نوعی مبارزه و تحریک عوام بر علیه حکومت عباسیان بوده است.
✅پاسخ
واقعا انسان از شدت حماقت و جهالت این افراد تعجب می کند که حتی اشنایی از لغت عرب و منطق شیعه ندارند
❗️ما تحدی می کنیم که از یک فرهنگ لغت عرب بیاورید که ماده عسکر به معنای عقیم و نازا بودن بکار رفته باشد
❗️العسکر به معنای سپاه و لشگر ومحل اجتماع لشکر و سپاه به کار می رود
📚معجم الوسیط،ماده عسکر
👌شیخ صدوق روایت می کند:
« منطقه ای که امام هادی و امام حسن بن علی در « سر من رای» مسکن و خانه قرار داده بودند به عسکر ( یعنی محل اجتماع سپاهیان) موسوم بود از این رو هر یک از این دو بزرگوار شدند عسکری( یعنی در مکانی زندگی می کردند که منتسب به سپاه و لشکریان بوده اند )
📚علل الشرایع ج 1 ص241
❗️اما این که این نویسنده نادان گفت که همه داستان های غیبت و ارتباط با امام دوازدهم ساخته نواب خاصه امام است
👌این سخن نیز سخنی بی اساس تر از سخن اول است
❗️ کلیه امامان و پیامبر گرامی بارها و بارها شیعیان را متذکر می شدند که امامشان قرار است از میانشان غایب شود
❗️پیامبر گرامی فرمود:
« ( امام دوازدهم ) بعد از غیبتی طولانی و گمراه کننده ظهور خواهد کرد ان گاه امر خدا را اعلان کرده و دین او را ظاهر خواهد نمود»
📚کمال الدین ،ص256
❗️امام علی فرمود:
« برای قائم ما غیبتی است که زمان و مدت ان طولانی خواهد بود»
📚همان مدرک ص303
❗️امام صادق فرمود:
« پنجمین از اولاد هفتمین امام کسی است که شخصش از شما غایب می شود»
📚همان مدرک ص338
❗️امام صادق فرمود:
« برای قائم دو غیبت است یکی کوتاه و دیگری دراز مدت»
📚الکافی،ج1 ص340
❗️امام باقر فرمود:
« برای صاحب امر دو غیبت است»
📚غیبه النعمانی،ص171
❗️در این باره روایت فراوان است که رجوع کنید به کتاب شریف منتخب الاثر ج2 ص236 به بعد فصل 27 و 28 و29
❗️اما این که گفته شد کسی تولد امام زمان را ندیده این نیز دروغ دیگر این نویسنده احمق و کذاب است
❗️شیخ کلینی به سند صحیح روایت می کند که ابو عمرو عثمان بن سعید چنین می گفت :
« به خدا سوگند جانشین امام عسکری را دیدم گردن او چنین بود وبا دست اشاره کرد»
📚الکافی ج1 ص329،330
❗️و نیز به سند صحیح روایت می کند که ابی هاشم جعفری به امام عسکری عرضه داشت:
« جلالت شما مرا مانع شده تا مساله ای را از شما سوال کنم ایا برای شما فرزندی است ؟
امام فرمود: اری
راوی گفت : اگر حادثه ای برای شما اتفاق افتاد کجا از او سوال کنم
فرمود: در مدینه
📚همان ،ص328
❗️احمد بن محمد می گوید :
« بعد از کشته شدن زبیری نامه ای از امام عسکری به دستم رسید که در ان نوشته شده بود این جزای کسی است که بر خدا و اولیایش افترا ببندد و گمان می کند که میتواند مرا بدون جانشین بکشد و قدرت خدا را چگونه دیده است ان گاه می گوید :
فرزندی برای ان حضرت در سال 255 زاییده شد که اسم ایشان را محمد گذاشت »
📚کافی ج1 ص328
❗️در این باره روایات متعددی وارد شده است که جهت پرهیز از اطناب از ذکر ان خودداری می شود
👌اما اینکه نواب امام عصر را عده ای دروغگو مخاطب قرار داد یکی دیگر از سخن بی پایه نویسنده است
❗️نواب امام عصر در اعلی درجه وثاقت بوده اند که چون پاسخ دراین پیام به درازا کشید تنها مخاطبان را ارجاع می دهیم به بحار الانوار ج51 ص343 به بعد ومنتخب الاثر ج2 ص506 فصل 3 تا ادله و روایات وثاقت انان را ببینند
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
لطفا در مورد اعتبار نهج البلاغه توضیح دهید.
چون هیچ سندی وجود نداره.
✅پاسخ
ایت الله العظمی مکارم شیرازی در شرح خود بر نهج البلاغه در مورد سند ان چنین می اورد:
« در این جا ذکر دو نکته لازم است:
1ـ غالب خطبهها و نامه ها و کلمات قصار نهج البلاغه، بلکه اکثریّت قریب به اتفاق آن، مطالبى است مستدل و یا در خور استدلالهاى منطقى و در واقع از قبیل «قَضایا قِیاساتُها مَعَها»؛ (مسایلى که دلیلش در خودش نهفته است).
❗️بنابراین نیازى به سلسله اسنادبه عنوان مباحث تعبّدى ندارد زیرا بخش عظیمى از آن درباره معارف اعتقادى، مبدا و معاد، صفات خداوند، دلایل عظمت قرآنو پیامبر اسلام و مانند آن است.
❗️بخش دیگرى درباره مواعظ و نصایح و درس هاى عبرت در زندگى امّتهاى پیشین و آیین کشوردارى و زندگى اجتماعى و آداب جهادو امثال آن است که عموماً مطالبى منطقى و مستدل یا قابل استدلال است.
👌همان گونه که نوشته هاى فلاسفه بزرگ و علماى علوم مختلف و حتّى اشعار نغز شعراى نامى و مانند آن بدون نیاز به سلسله سند مقبول است، درباره محتواى نهج البلاغهنیز به همین دلیل و به طریق اولى مشکلى نداریم، در واقع دلایل آنها با خود آنهاست و به قول معروف «قضایا قیاساتها معها»!
❗️تنها بخش کوچکى از نهج البلاغهاست که از احکام فرعیّه تعبّدیّه سخن مى گوید. اگر مساله سند مطرح باشد تنها در این قسمت است که قطعاً یک دهم نهج البلاغهرا نیز تشکیل نمى دهد. بنابراین سر و صداهاى مربوط به اسنادنهج البلاغه بسیار کم رنگ و کم اثر است.
2ـ نکته دیگر این که اگر معیارهاى حجّیت سند را براى نهج البلاغهبخواهیم، از این نظر نیز مشکلى در کار نیست، زیرا براى پذیرش حدیثو روایت ـ آن گونه که در علم اصول تحقیق شده ـ معیار اصلى وثوق و اعتماد و اطمینان به روایت است که از طرق مختلف ممکن است به وجود آید;؛ گاه سلسله سند با راویان مورد اعتماد، سبب وثوق به روایت مى شود و گاه کثرت و تعدّد روایت ـ آن هم در کتب معتبر و مشهور ـ چنین اعتمادى را حاصل مى کند و گاه محتوا، آن قدر بلند و عمیق و والاست که گواهى مى دهد تنها از فکر پیامبر یا امام معصومى تراوش کرده است و همین سبب اعتماد ما به چنین روایتى مى شود.
❗️نظیر این مساله را درباره صحیفه سجّادیه - علاوه بر اسنادمعتبرى که براى آن ذکر کرده اند - یعنى دعاهاى بسیار بلند، با برترین محتوا و عالى ترین مضمون که از «امام سجاد على بن الحسین زین العابدین» نقل شده است، نیز گفته اند.
👌از این گذشته کتاب هاى زیادى قبل از «سیّد رضى» نوشته شده است که بسیارى از خطبهها و نامه ها و کلمات قصار نهج البلاغهیا غالب آنها در آن کتب آمده است و این به خوبى نشان مى دهد که این کلمات قبل از «سیّد رضى» نیز در میان دانشمندان و راویان حدیثو گاه در میان توده هاى مردم مشهور و معروف بوده است و این شهرت مى تواند ما را بى نیاز از اسنادمتّصل کند. حتّى بعضى از بزرگان مورّخان نوشته اند،خطبههاى نهج البلاغه که در میان مردم شهرت داشته بسیار بیش از آن مقدارى بوده است که «سیّد رضى» در نهج البلاغهآورده است و در واقع نهج البلاغهگلچینى از آن خطبههاست.
از جمله مورّخ معروف «مسعودى» که حدود یک قرن قبل از «سیّد رضى» مى زیسته در «مروج الذهب» درباره خطبههاى امام(علیه السلام) مى گوید: آنچه مردم از خطبههاى امام در موارد مختلف حفظ کرده اند چهارصد و هشتاد و چند خطبهاست»
در حالى که خطبههاى نهج البلاغهکه اکنون در دست ماست حدود دویست و چهل خطبهاست.
❗️هم اکنون کتابهایى در دست ماست که به عنوان مصادر و اسنادنهج البلاغه از سوى جمعى از فضلا و بزرگان معاصر نگاشته شده و اسناداینخطبهها را در کتاب هایى که قبل از «سیّد رضى» نگاشته شده به دست آورده و در مجموعه هاى جالبى منتشر ساخته اند که یکى از بهترین کتابها در این زمینه کتاب «مصادر نهج البلاغهو اسانیده» تالیف دانشمند محقّق «السیّد عبدالزهراء الحسینى الخطیب» مى باشد که مراجعه به آن هر جستجوگرى را بر این حقیقت واقف مى کند که «سیّد رضى» در نقل این خطبهها هرگز تنها نیست.
قابل توجّه این که در این کتاب آنچه در نهج البلاغهآمده است از 114 (یکصد و چهارده) کتاب دیگر گردآورى شده که بیش از بیست کتاب از آنها مربوط به دانشمندانى است که قبل از «سیّد رضى» مى زیسته اند.
❗️این نکته نیز قابل ذکر است که شخص «سیّد رضى» در لابه لاى کلمات خود در نهج البلاغهـ که احیاناً در توضیح خطبهها گفته ـ از 15 (پانزده) کتاب نام مى برد که او در گردآورى نهج البلاغهاز آنها استفاده کرده است.
👌از مجموع آنچه در بالا گفته شد به خوبى روشن شد که جایى براى وسوسه کردن اسنادنهج البلاغه وجود ندارد.»
📚پیام امام امیر المومنین ، ایت الله مکارم ، ج1 ص55 به بعد
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
فلسفه وضو در نماز چیست آیا نمیشد فقط دس و صورت را شست و برای نماز حاضر شد؟
✅پاسخ
شک نیست که وضو داراى دو فایده روشن است:
1⃣فایده بهداشتى
2⃣ فایده اخلاقى و معنوى،
❗️ از نظر بهداشتى شستن صورت و دستها آن هم پنج بار و یا لااقل سه بار در شبانه روز، اثر قابل ملاحظه اى در نظافت بدن دارد، مسح کردن بر سرو پشت پاها که شرط آن رسیدن آب به موها یا پوست تن است، سبب مى شود که این اعضا را نیز پاکیزه بداریم، و همچنین
تماس آب با پوست بدن اثر خاصى در تعادل اعصاب سمپاتیک و پا را سمپاتیک دارد.
❗️طبق تحقیقات دانشمندان در بدن انسان دو سلسله اعصاب نباتى وجود دارد که تمام فعالیتهاى بدن را کنترل مى کنند «اعصاب سمپاتیک» و «اعصاب پاراسمپاتیک» این دو رشته اعصاب در سراسر بدن انسان و در اطراف تمام دستگاه ها و جهازات داخلى و خارجى گسترده اند، وظیفه اعصاب سمپاتیک «تند کردن» و به فعالیت واداشتن دستگاه هاى مختلف بدن است، و وظیفه اعصاب «پارا سمپاتیک» «کند کردن» فعالیت آنهاست، در واقع یکى نقش «گاز» اتومبیل و دیگرى نقش «ترمز» را دارد، و از تعادل فعالیت این دو دسته اعصاب نباتى، دستگاههاى بدن بطور متعادل کار مى کند.
👌این موضوع نیز ثابت شده است که از جمله امورى که مى تواند اعصاب سمپاتیک را بکار وادارد و تعادل از دست رفته را تأمین کند تماس آب با بدن است
❗️و از نظر اخلاقى و معنوى چون با قصد قربت و براى خدا انجام مى شود اثر تربیتى دارد مخصوصاً چون مفهوم کنائى آن این است که از فرق تا قدم در راه اطاعت تو گام برمى دارم مؤید این فلسفه اخلاقى و معنوى است.
❗️در روایتى از امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) مى خوانیم:
«براى این دستور وضو داده شده و آغاز عبادت با آن است که بندگان هنگامى که در پیشگاه خدا مى ایستند و با او مناجات مى کنند پاک باشند، و دستورات او را بکار بندند، از آلودگیها و نجاستها برکنار شوند، علاوه بر این، وضو سبب مى شودکه آثار خواب و کسالت از انسان برچیده شود و قلب براى قیام در پیشگاه خدا نور و صفا یابد».
📚وسایل الشیعه ج1 ص257
👌جهت اگاهی بیشتر رجوع کنید به تفسیر نمونه ج4 ص291
❗️روشن است که مطاع خداوند است و انسان باید مطیع فرامین خداوند باشد چنان که فرمود:
« هرکس خدا و رسول را عصیان کند به تحقیق در گمراهی اشکاری بسر می برد»
📓احزاب 36
❗️باید وضو را انگونه که خداوند فرموده است بگیریم
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁