eitaa logo
پرسمان اعتقادی
39.6هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
80 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27 شماره مرکز ملی پاسخگویی به شبهات 096400
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔میخواستم بدونم در آخرت و در برزخ و قیامت هم محرمیت و نامحرم وجود دارد به چه است ❕ 💠💠 🗯باید توجه داشت که همه چیز سرای آخرت با دنیا فرق دارد.آن جا جهان دیگری است با خاص خودش چنان که پیامبر گرامی فرمود: « مانند بهشت هیچ چشمی ندیده و به قلب هیچ خطور نکرده است» 📚 ج8 ص86 👌این تفاوت قوانین آن عالم با این جهان از روایاتی که می گوید در آنجا انسان نیاز به قضائ حاجت ندارد بلکه موارد زائد بدن به صورت بوی از انسان خارج می شود بیشتر آشکار می شود 📚 ص102 🗯بنابراین نباید توقع داشت که تمام احکامی که در دنیا بوده است در برزخ و یا در بهشت هم حاکم باشد . 👌البته برخی احکام و قوانین که حسن و قبح عقلی و حکم قطعی عقل را دارد ، در دنیا و آخرت یکسان است و تفاوتی نمی کند . 🗯مثلا دیدن خداوند است زیرا مستلزم جسمانیت و محدود بودن خداوند است چه می خواهد در دنیا باشد و چه در برزخ و چه در سرای آخرت در هر حالتی خداوند نمی شود . 👌و یا در رابطه با حجاب داشتن در برزخ و بهشت می توان بیان داشت که از آنجا که پوشش بدن از نظر عقلی امری ممدوح است و نوعی کمال برای انسان محسوب می شود می توان گفت در بهشت هم وجود دارد ولی نحوه و حدود آن برای ما مشخص نیست .برای نمونه و تایید این که حجاب در بهشت نیز نوعی کمال محسوب می شود می توان به این ایه استناد جست که خداوند در مدح های بهشتی می فرماید: « بهشت دارای زنان بهشتی است که در سراپرده های خود » 📓 72 🔶در رابطه با احکام محرم و نامحرم در برزخ و بهشت هم می توان همین نکته را بیان کرد که این احکام ریشه در حکم عقلی و حسن و قبح دارد و احکام عقلی در هیچ حالتی تغییر نمی کند . 👌بر پایه همین حکم است که خداوند در وصف بهشتیان می فرماید ؛ « آنها را با حور العین می کنیم » 🔷 54 👌در حالی که اگر همه در بهشت محرم بودند ، نیازی به تزویج نبود و همه بر هر کسی که می خواستند وارد می شدند و می بردند. ❕و یا در وصف بهشتی می فرماید ؛ « در باغ های بهشتی زنانی هستند که جز به همسرانشان عشق نمی ورزند » 🗯 56 👌در حالی که اگر در بهشت همه به هم محرم بودند و روابط آزاد بود ، یک همسر بهشتی باید به همه عشق می ورزید و با ارتباط می گرفت . 👌از امام علیه السلام سوال شد که اگر مرد مومنی با همسر دنیوی اش هر دو بهشتی شدند ، آیا در آخرت هم به تزویج یکدیگر هستند ؟ 🔷امام پاسخ داد که هر کدام از آن دو که مقامش بالاتر باشد مخیر میشود که یا با همسر دنیوی اش باشد یا همسر دیگری انتخاب کند . 📚 ج8 ص106 ❕اگر در بهشت همه با هم محرم بودند و محدودیتی نبود ، نیاز به انتخاب همسر و مخیر بودن و ...نبود و همگان کاملا بودند . 🗯در این جا پاسخ دیگری نیز است و آن اینکه ؛ 🔴درجات و مقامات بهشتیان متفاوت است . در آنجا هر کس بر اساس اعمال خودش در بهشتی اختصاص خود قرار دارد و یک بهشت نیست که همگان در آنجا جمع شده باشند و بحث و نامحرم پیش بیاید . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « نگویید بهشت یکی است ( بلکه برای هر کس بهشتی است ) و نگویید درجه واحدی است چرا که خداوند فرموده است درجاتی است بعضی بالاتر از دیگری و این به خاطر تفاوت اعمال آنهاست ، دو وارد بهشت می شوند اما مقام یکی از دیگری بالاتر است ، و او می خواهد این دیگری را دیدار کند ، آن که بالاتر است می تواند از بهشت خود پایین بیاید ،( و دیگری را ببیند ) اما آنکه پایین تر است نمی تواند بالا برود ( و وارد بهشت دیگری شود ) زیرا به آن مکان نمی رسد البته اگر دوست داشتند و خواستند همدیگر را دیدار کنند روی تخت ها دیدار می کنند » 📚 ج9 ص318 👌پیامبر نیز فرمود ؛ « در بهشت صد درجه است ، که فاصله هر درجه با دیگری به اندازه فاصله آسمان و زمین است و فردوس آنها است » 📚 ج8 ص89 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔طبق آیه ای از قرآن زن بعد از فوت شوهر باید ۴ ماه و ده روز از پوشیدن لباسهای و زینت انداختن پرهیز کنه ❗️ ❔خب این یک نا عدالتی نیست ❕ که زن برای مرد باید اینکارو کنه ولی برای زن نه ❕❕ 💠💠 👌زن پس از فوت همسر موظف است تا مدت چهار ماه و ده روز عده نگه دارد و در این مدت از پوشیدن لباس های زینتی و کشیدن در چشم و کارهای دیگری که زینت حساب می شود خود داری کند . 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « زن باید در فوت شوهر چهار ماه و ده روز عده نگه دارد و در این مدت از استعمال چشم و بوی خوش و لباس های رنگی و زینتی پرهیز کند » 📚 ج6 ص112 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « زن در عده وفات همسر نباید برای زینت از سرمه استفاده کند و عطر و بوی خوش استعمال کند ، و لباس های زینتی و بپوشد » 📚 ج22 ص233 ❕حال فلسفه این حکم چیست ❗️چرا زن باید در فوت همسر این موارد را رعایت کند و خود را زینت نکند و بوی خوش استعمال نکند اما مرد به رعایت کردن این امور نمی باشد ❕ 👌احیانا جواب داده میشود که این حکم در مورد زن جهت حفظ زوجیت و احترام سابق است . ❕با این پاسخ اشکال برطرف نمی شود ❕چرا زن باید موظف به حفظ حریم زوجیت و احترام شوهر باشد اما شوهر چنین وظیفه ای را نداشته باشد و کردن برایش آزاد باشد . 🗯نهایتا باید تصریح کرد که حتما این حکم دارای حکمت و فلسفه ای است اگر چه عقول ناقصه ما متوجه به این حکمت و نمی باشد . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « از آنجایی که می دانیم خداوند حکیم است ، تصدیق می کنم که تمام دستوراتش از روی حکمت و است اگر چه فلسفه آن روشن نباشد » 📚 ج52 ص91 🗯امام علیه السلام نیز فرمود ؛ « دین خداوند با ناقصه درک نمی شود » 📚 ج1 ص324 ❗️البته شاید بتوان به صورت احتمال بیان کرد که پس از فوت شوهر از آنجایی که زنان وابستگی و رابطه احساسی نسبت به همسر دارند ، تحت تاثیر از دست دادن همسر وضعیت روحی بدی دارند . در این مدت اگر نه به قصد خود نمایی و شادی ،زینتی نیز داشته باشند ، ممکن است مورد خواستگاری افراد مختلف قرار گیرند و احساساتشان دار شود ، لذا دستور به ترک زینت داده شده است تا این مشکل پیش نیاید . 🔷اما از آنجایی که مردان معمولا مورد خواستگاری افراد قرار نمی گیرند ، رعایت امور مذکور برای آنان لازم نشده است . 👌البته این بیان تنها به صورت یک احتمال مطرح شد و نمی تواند علت این حکم را بیان کند . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔كپى بردارى نويسندگاه قرآن از اشعار، شاعران عرب قبل از اسلام. بنابر استناد بر تازيخ عرب، ٢٦ سال قبل از تولد محمد بن عبدالله، شاعر نامدار عرب، (٥٠١-٥٤٤ ميلادى) درگذشت. ، پيامبر اسلام در بين سالهاى ٥٧٠-٦٣٢ ميلادى ميزيسته است. جالبترين نكته در اشعار اين شاعر نامدار، شباهت بسيار زياد آنها با آيات قرآن است. نمونه اى ازين اشعار و تشابه آيات قرآن با آنها را در تصوير بالا ميبينيد. مسلمانان ادعا ميكنند كه اين كتاب كلام الله است و كسى هم قادر به وردن نمونه آن نيست، اما همانطور كه ميبينيد خود الله جملات زيادى را از روى اشعار المروءالقيس كپى بردارى كرده است ❗️❗️ 💠💠 👌چنان که در خود قرآن تصریح شده است ، قرآن به لسان و زبان عربی نازل شده است ، چنان که می فرماید ؛ « آن را به زبان عربى آشكار نازل كرد. » ( شعراء 192 _ 195) 👌و می فرماید ؛ « در حالى كه به زبان عربى و فصيح و گوياست تا ظالمان را انذار كند و نيكوكاران را بشارت دهد. » ( احقاف 12) 👌وقتی می گوییم قرآن به زبان عربی است ، طبیعی است که یعنی از الفاظ و کلماتی تشکیل شده است که استعمال آن در زبان عربی مرسوم است ، قرآن همان الفاظ و کلمات را در قالب جمله بندی های بدیع قرار داده است که معانی عالی را افاده و بیان می کند . ❕معاندین آمده اند الفاظ و کلماتی از قرآن را که در جملات برخی از شاعران آمده است را در مقابل هم قرار داده اند ، آنگاه نتیجه گیری کرده اند که قرآن از اشعار شعراء عرب کپی برداری کرده است ، در حالی که صرف مشابهات در یک لفظ و کلمه دلیلی بر اقتباس نیست ، زیرا طبیعی است که قرآن از کلمات موجود در لغت عرب ساخته شده است ، اقتباس آنجایی است که مثلا یک سوره با همان معنا و مفهوم از سخنان یک شاعر گرفته شده باشد . ❕مثلا مفسرین در تفسیر حروف مقطعه مانند الم چنین می گویند ؛ « اين حروف اشاره به اين است كه اين كتاب آسمانى با آن عظمت و اهميتى كه تمام سخنوران عرب و غير عرب را متحير ساخته، و دانشمندان را از معارضه با آن عاجز نموده است، از نمونه همين حروفى است كه در اختيار همگان قرار دارد در عين اينكه قرآن از همان حروف" الف باء" و كلمات معمولى تركيب يافته، به قدرى كلمات آن موزون است و معانى بزرگى در بر دارد، كه در اعماق دل و جان انسان نفوذ مى‏كند، روح را مملو از اعجاب و تحسين مى‏سازد، و افكار و عقول را در برابر خود وادار به تعظيم مى ‏نمايد، جمله ‏بندي هاى مرتب و كلمات آن در بلندترين پايه قرار گرفته و معانى بلند را در قالب زيباترين الفاظ مى‏ ريزد، كه همانند و نظير ندارد.درست همانطور كه خداوند بزرگ از خاك، موجوداتى همچون انسان، با آن ساختمان شگفت‏ انگيز، و انواع پرندگان زيبا، و جانداران متنوع، و گياهان و گلهاى رنگارنگ، مى ‏آفريند و ما از آن كاسه و كوزه و مانند آن مى ‏سازيم، همچنين خداوند از حروف الفبا و كلمات معمولى، مطالب و معانى بلند را در قالب الفاظ زيبا و كلمات موزون ريخته و اسلوب خاصى در آن بكار برده كه همه انگشت حيرت به دندان گرفته ‏اند، آرى همين حروف در اختيار انسانها نيز هست ولى توانايى ندارند كه تركيبها و جمله‏ بنديه ايى بسان قرآن ابداع كنند. » 📚تفسیر نمونه ج 1 ص 61 ❕بنابراین صرف مشابهت در یک کلمه و لفظ ، دلیل بر اقتباس نیست ، قرآن همان الفاظ و کلماتی را که توسط دیگران استعمال می شده است ، در قالب جمله بندی های زیبا با مفاهیم عالی قرار داده به نحوی که بزرگان سخنور عرب را در برابر خود به عجز در آورد چنان که تاریخ نقل می کند ؛ 1⃣هنگامى كه آيات سوره غافر نازل شد؛ پيامبر اسلام در مسجد الحرام به نماز ايستاده بود، وليد بن مغيره مخزومى- مرد معروف و سرشناس مكه كه سران قريش به عقل و درايت او اعتقاد داشتند و در مسائل مهم با او به شور مى ‏پرداختند- نزديك حضرت بود و تلاوت آيات را گوش مى ‏داد. هنگامى كه پيامبر متوجه اين معنا شد، آيات را تكرار كرد، اين آيات سخت وليد بن مغيره را تكان داد و هنگامى كه به مجلس قومش (طايفه بنى مخزوم) بازگشت؛ گفت: «به خدا قسم! هم اكنون كلامى از محمد شنيدم كه نه شباهت به سخن انسان‏ها دارد؛ و نه به سخنان پريان»، «گفتار او شيرينى و زيبايى و طراوت فوق العاده‏ اى دارد؛ شاخه‏ هايش پر ميوه و ريشه هايش پر مايه؛ و سخنى است كه از هر سخن ديگر بالاتر مى‏ رود و هيچ سخنى بر آن برترى نمى ‏يابد. اين را گفت و به منزلش بازگشت » 📚مجمع البیان ج 6 ص 587 _ مفاتیح الغیب ج 20 ص 259 2⃣سه نفر از سران قریش ( ابوسفیان و ابوجهل و اخنس بن شريق) شبى از شب‏ها براى شنيدن آيات قرآن به صورت مخفيانه نزد خانه پيامبر آمدند که آيات قرآن را تلاوت مى‏ كرد هر كدام در گوشه‏ اى پنهان شدند، بى آنكه ديگرى با خبر شود و تا صبح گوش به تلاوت قرآن سپردند و هنگام طلوع فجر متفرق شدند 👇ادامه👇
🔸ادامه👇 ❕ به زودى در جاده، يكديگر را ديدند و هر كدام به نحوى، ديگرى را سرزنش كرد ديگر اين كار را تكرار نكنيد كه اگر بعضى از سفيهان شما اين منظره را ببينند؛ افكارى براى آنها پيدا مى‏ شود»! شب ديگر همين كار را تكرار كردند و صبح هنگامى كه يكديگر را مشاهده كردند همان سخنان شب قبل و همان سرزنش‏ها و قرارداد عدم تكرار چنين كارى را مطرح كردند، و به خانه ‏هاى خود رفتند؛ اتفاقاً شب سوم نيز همين مسأله دقيقاً تكرار شد، و صبح هنگامى كه يكديگر را بار ديگر ملاقات كردند، بعضى گفتند: «ما از اينجا تكان نمى‏ خوريم تا عهد و پيمان ببنديم و براى هميشه اين كار را ترك كنيم»، سرانجام پيمان بستند و متفرق شدند » 📚سيره ابن هشام، ج 1، ص 337. 👌اگر قرآن کپی برداری از اشعار شعراء جاهلی قبل پیامبر بود ، مشرکین عرب می توانستند به راحتی پیامبر را توبیخ کنند و ادعای ایشان را باطل کنند ، اما خضوع و شکست آنان در برابر قرآن روشن ترین دلیل بر این است که قرآن ساخته دست بشر نیست . ❕ معاند مدعی است آیاتی از قرآن برگرفته از اشعار امرو القیس شاعر دوران جاهلیت است ، اشعار مورد استناد معاند از این قرار است ؛ «دنت الساعة و انشق القمر عن غزال صاد قلبي و نفر مر يوم العيد في زينته فرماني فتعاطى فعقر أقبل و العشاق من خلفه كأنهم من حدب ينسلون‏ و جاء يوم العيد في زينته لمثل ذا فليعمل العاملون‏ » ❕معاند مدعی است که مصرع اول « دنت الساعه و انشق القمر » در سوره قمر آیه 1 و مصرع دوم « فتعاطی فعقر » در آیه 29 قمر ، و مصرع سوم « حدب ینسلون » در سوره انبیاء آیه 96 و مصرع پایانی « لمثل ذا فلیعمل العاملون » در سوره صافات 61 آمده است . 👌در پاسخ می گوییم ؛ 1⃣چنان که گذشت ، صرف همانندی در کلمه و لفظی دلیلی بر اقتباس نیست ، قرآن از همان کلمات و الفاظی ایجاد شده که عرب آن را تکلم می کرده است ، اما قرآن آن الفاظ را در قالب جمله بندی های پر معنا و زیبا ریخته است . ❕مثلا در اشعار فوق ، شاعر معشوق خود را تشبیه به غزال و آهویی می کند که قلبش را ربوده و فرار کرده که این اتفاق را همسان با نزدیکی قیامت و شکافته شدن ماه می داند ، و آمدن معشوقش را چنان تصویر می کند که گویی نزدیک شده و او را پی کرده و کشته است و عاشقان معشوقش چنان پشت سر معشوق راه می روند که گویی از هر ارتفاعی با سرعت عبور می کنند و در ادامه می گوید اهل عمل باید برای رسیدن به چنین معشوقی عمل کنند . ❕می بینیم که شاعر از این الفاظ و کلمات برای بیان مطالبی سخیف و بی معنا استفاده کرده است در حالی که قرآن از این الفاظ و کلمات برای افاده معانی عالی و واقعی و مثلا معجزه شکافته شدن ماه توسط پیامبر گرامی ، استفاده کرده است و صرف تشابه در استعمال یک کلمه ، دلیلی بر اقتباس نیست . 2⃣از این گذشته اساسا انتساب اشعار فوق به امروالقیس قطعی نیست ، اشعار مذکور تنها توسط مستشرقین غربی بیان شده است و به امروالقیس نسبت داده شده در حالی که دلیلی بر صحت این انتساب نیست ، معاجم شعرایی که از امروالقیس بحث کرده اند ، هیچ سخنی از انتساب اشعار مذکور به امروالقیس به میان نیاورده اند ؛ 📚طبقات فحول الشعراء ج 1 ص 51 _ الشعر و الشعراء ج 1 ص 107 ❕تنها مناوی در فیض القدیر برخی از قسمتهای اشعار فوق را آن هم با تغییراتی نقل کرده و به امرو القیس نسبت داده است ، مثلا « دنت الساعه و انشق القمر » را به این صورت آورده ؛ « اقتربت الساعه و انشق القمر ، من غزال صاد قلبی و نفر » 📚فیض القدیر ج 2 ص 236 ❕این نقل مناوی نیز مورد اعتناء نیست ، زیرا ؛ 🔸اولا ؛ فحول شعر شناسان و نسب شناسان شاعران ، اشعار مذکور را به امرو القیس نسبت نداده اند . 🔸ثانیا ؛ بین مناوی و امرو القیس حدود ده قرن یعنی هزار سال فاصله است ، چگونه ممکن است که اشعار امروالقیس هزار سال پنهان و مغفول باشد و هیچ کس از بزرگان آن را نقل نکند ، آنگاه پس از ده قرن مناوی آن هم بدون واسطه آن را نقل کند . 🔸ثالثا ؛ مناوی تنها فرازی از اشعاری که معاندین به امروالقیس نسبت می دهند را نقل کرده است نه تمام آن موارد را . ❕بنابراین انتساب اشعار مذکور به امروالقیس قطعی نیست و به احتمال زیاد ساخته دست مستشرقین است که جهت مقابله با قرآن آنها را به امروالقیس نسبت داده اند و از سوی دیگر به فرض که اشعار مذکور برای امروالقیس باشد ، باز هم دلیلی بر اقتباس قرآن از آن نیست ، زیرا طبیعی است که قرآن از الفاظ و کلماتی تشکیل شده که مورد استعمال عرب واقع شده است ،اما قرآن همان الفاظ و کلمات را در قالب زیباترین و پر معناترین جملات ریخته است ، به نحوی که سخنوران عرب از مقابله به مثل با قرآن عاجز شده اند . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓در رساله مراجع تقلید آمده است: دست زدن بدون وضو به اسم ائمه اطهار(ع) حرام است. اما ما در جایی ندیدیم که اگر در زمان ائمه(ع) کسی به آنها دست می‌داد باید حتما طاهر باشد؛ یعنی وضو بگیرد، در صورتی که خود ائمه از اسمشان مهم‌تر و حرمت بیشتری دارند. پس چرا برای دست زدن به اسم ائمه طهارت لازم است، اما برای دست زدن به خودشان طهارت لازم نیست❕❕ 💠پاسخ💠 👌در رابطه با این که انسان بدون وضو حق ندارد به نام ائمه و پیامبران و حضرت زهرا دست بزند نص و روایتی باالخصوص وارد نشده است . 👌اما از جهت دیگر می توان به قضیه نگاه کرد و آن اینکه اگر بدون وضو دست زدن به نام ائمه مستلزم هتک حرمت و شان و مقام آنها باشد بی شک چنین کاری امری غیر جایز می باشد . 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: «بی احترامی و حرمت شکنی نسبت به سه چیز مستلزم شرک به خداوند می باشد .بی احترامی به کعبه و به قرآن و به اهل بیت» 📚بحار الانوار ج24 ص186 👌و فرمود: «برای خداوند حرمات پنج گانه ای هستند که هیچ کس حق حرمت شکنی نسبت به آنها را ندارد و آنان حرمات پنج گانه عبارت است از حرمت پیامبر و حرمت آل پیامبر و حرمت کتاب خدا و حرمت کعبه و حرمت مومن» 📚روضه الکافی ص107 🔶پیامبر گرامی فرمود: «هر کس مراعات حرمات سه گانه الهی را نکند خداوند به هیچ عنوان حرمت او را نگه نمی دارد .آن حرمات سه گانه عبارت است از حرمت اسلام و حرمت پیامبر اسلام و حرمت عترت و اهل بیت» 📚الخصال ج1 ص71 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: «هرچند می توانید در حفظ حرمت ما بکوشید» 📚بحار الانوار ج27 ص203 ❕بنابراین شاید بتوان چنین گفت که اگر مس بدون وضوی اسامی آن بزرگواران مستلزم هتک و اهانت آنان در نزد عرف باشد بی شک امری حرام و غیر جائز می باشد همانطور که بر اساس روایات بالا می توان گفت که اگر در زمان حیات ائمه اگر کسی بدون وضو با آنان تماس می گرفت و این امر مستلزم هتک و بی احترامی آنان بود ، این کار امری ناپسند تلقی می شد. 🔶 اما اگر مس آنان در زمان حیات و مس اسامی آنان بدون وضو ، نزد عرف هتک و بی احترامی محسوب نشود بی شک چنین امری ، جایز است . ❗️اکثر مراجع بزرگوار ما نیز در این مساله احتیاط کرده اند و بر اساس این که شاید مس بدون وضوی اسامی آنان در نزد عرف هتک تلقی شود احتیاط واجب را در ترک مس بدون وضو دانسته اند و برخی مراجع چنین احتیاطی را روا ندانسته و فتوا به جواز مس نام ائمه بدون وضو داده اند. 📚توضیح المسائل مراجع ج1 ص187 📝پرسمان اعتقادی ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓امروزه مرسوم است که در مراسمات و مهمانی ها محرم و نامحرم و فامیل و غیر فامیل با یکدیگر دست می دهند و می گویند هیچ مدرکی بر حرمت این نوع دست دادن وجود ندارد❕آیا چنین چیزی حقیقت دارد❕❕برخی نیز با زنان غیر مسلمان دست می دهند و می گویند حرام نیست❕❕ 💠پاسخ💠 👌از دید اسلام ، مصافحه و دست دادن با نامحرم حرام است اعم از آنکه نامحرم مسلمان باشد و یا غیر مسلمان و مستند این حکم روایات متعددی است که در مجامع روایی ما نقل شده است . 🔶پیامبر گرامی فرمود : « کسی که با زن نامحرمی دست بدهد در روز قیامت در حالی که به زنجیر کشیده شده است محشور می شود و سپس فرمان می رسد که او را راهی دوزخ سازند» 📚وسائل الشیعه ج20 ص198 🔶امام صادق علیه السلام فرمود : « هر کس با زنی که به او محرم نیست دست بدهد ، بدون تردید به غضب و خشم خداوند روی آورده و این خشم و غضب را برای خود خواسته است» 📚الفقیه ج4 ص14 ❕در روایت دیگر آمده است که مردی به نامحرمی دست درازی کرد و به بدن او دست زد .پس از آن به نزد امام صادق رفت . 🔷امام به او فرمود : « از کاری که انجام دادی به نزد خدا توبه کن » 📚وسائل الشیعه ج20 ص196 👌و فرمود : « مرد حق ندارد با زنی که محرم به او نیست مصافحه کند مگر از روی لباس ( و دستکش )» 📚الکافی ج5 ص525 👌با توجه به این نکات و تصریحات روشن می شود ؛ این ادعا که دلیلی بر حرمت مصافحه با نامحرم وجود ندارد ، ادعایی بدون دلیل است . 📝پرسمان اعتقادی ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓حضرت علی در نهج البلاغه در وصف متقین می گوید متقین کسانی هستند که ضعیف و لاغر باشند❕این یعنی چی هر کس چاق است بی تقوا و هر کس لاغر است با تقوا است❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌این اشکال ناظر به این کلام حضرت امیر علیه السلام است که در وصف متقین فرمود : « اجسادهم نحیفه »« اندامشان لاغر و نحیف است» 📚نهج البلاغه ، خطبه متقین 👌این کلام حضرت امیر اشاره به دو ویژگی بارز متقین است ؛ 1⃣روزه داری آنان 2⃣کم خوراک بودن و ترک شکم پرستی ؛ 🔶در مورد روزه گرفتن باید توجه داشت که از جمله عبادات و قربات مهم به سوی خداوند تلقی می شود . 🔶خداوند در حدیث قدسی می فرماید: « روزه برای من است و من خودم در برابر آن پاداش می دهم» 📚الکافی ج4 ص63 🔶امام صادق علیه السلام فرمود : « برای هر چیزی زکات است و زکات بدن روزه گرفتن است » 📚وسائل الشیعه ج10 ص398 👌وفرمود : « روزه سپر آتش جهنم است» 📚الکافی ج4 ص62 👌از سوی دیگر متقین اهل پر خوری و خوردن بیش از نیاز بدن نیستند و کم خوری یکی از نشانه های آنها تلقی می شود. 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « پر خوری امری ناپسند است» 📚الکافی ج6 ص269 👌وفرمود: « بنده در زمانی که شکمش سیر و پر باشد ( پر خوری کرده باشد) مبغوض خداوند است» 📚الکافی ج6 ص269 👌وفرمود: « شکم زمانی که سیر و پر باشد طغیان می کند» 📚المحاسن ص446 🗯رعایت این نکات سبب می شود که متقین اجساد و ابدانی نحیف و لاغر اما چالاک و آماده برای اطاعت الهی را داشته باشند . 👌البته در این بین ممکن است افرادی مستثنی باشند که بر حسب ساختمان جسمانی بدنشان ، لاغر نیستند اما اهل روزه داری بوده و از پر خوری و خوردن بیشتر از نیاز بدن پرهیز می کنند. ❗️ بی شک آنان هم جزو متقین تلقی می شوند و حالت جسمانی آنان با سخن حضرت علی منافاتی ندارد و آن سخن ناظر به اکثر افراد است که با روزه داری و کم خوری بدن های نحیف و چالاک را پیدا می کنند . 📝پرسمان اعتقادی ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓خواستم در مورد فلسفه حرمت موسیقی لهوی در اسلام توضیح بدید❕❕چرا حرام است❗️ 💠پاسخ💠 👌در تفسیر نمونه در این باره چنین آمده است ؛ ❗️در یک بررسی کوتاه به مفاسد زیر در مورد موسیقی و غناء برخورد می کنیم : 1⃣تشویق به فساد اخلاق ؛ 🔶 تجربه نشان داده است - و تجربه بهترین شاهد و گواه است - که بسیاری افراد تحت تاثیر آهنگهای غناء، راه تقوی و پرهیزکاری را رها کرده، و به شهوات و فساد روی می آورند. 👌مجلس غنا معمولا مرکز انواع مفاسد است و آنچه به این مفاسد دامن می زند همان غناء و موسیقی است . 🔶در بعضی از گزارشهائی که در جرائد خارجی آمده می خوانیم که در مجلسی که گروهی از دختران و پسران بودند، و آهنگ خاصی از غناء در آنجا اجرا شد آنچنان هیجانی به دختران و پسران دست داد که به یکدیگر حمله ور شدند و فجایع زیادی بار آوردند که قلم از ذکر آن شرم دارد. 🔷در تفسیر روح المعانی سخنی از یکی از سران بنی امیه نقل می کند که به آنها می گفت : از غنا بپرهیزید که حیا را کم می کند، شهوت را می افزاید شخصیت را در هم می شکند، جانشین شراب می شود، و همان کاری را می کند که مستی انجام می دهد. 📚تفسیر روح المعانی جلد 21 صفحه 60 👌و این نشان می دهد که حتی آنها نیز به مفاسد آن پی برده بودند و اگر می بینیم در روایات اسلامی کرارا آمده است که غنا روح نفاق را در قلب پرورش می دهد اشاره به همین حقیقت است، روح نفاق همان روح آلودگی به فساد و کناره گیری از تقوا و پرهیزکاری است . 🔷و نیز اگر در روایات آمده است که فرشتگان در خانه ای که غنا در آن است وارد نمی شوند به خاطر همین آلودگی به فساد است، چرا که فرشتگان پاکند و طالب پاکیند، و از این محیطهای آلوده بیزارند. 2⃣ غافل شدن از یاد خدا ؛ 🔷 غناء و موسیقی انسان را آنچنان مست شهوات می کند که از یاد خدا غافل می سازد. 🔶در حدیثی از علی علیه السلام می خوانیم ؛ «هر چیزی که انسان را از یاد خدا غافل کند (و در شهوات فرو ببرد) آن در حکم قمار است » 📚وسائل الشیعه جلد 12 صفحه 235 3⃣ آثار زیانبار بر اعصاب ؛ ❕ غنا و موسیقی در حقیقت، یکی از عوامل مهم تخدیر اعصاب است، و به تعبیر دیگر مواد مخدر گاهی از طریق دهان و نوشیدن وارد بدن می شوند، مانند شراب و گاه از طریق بوئیدن و حس شامه مانند هروئین و گاه از طریق تزریق مانند مرفین و گاه از طریق حس سامعه است مانند غنا و موسیقی 👌به همین دلیل گاهی غنا و آهنگهای مخصوصی، چنان افراد را در نشئه فرو می برد، که حالتی شبیه به مستی به آنها دست می دهد، البته گاه به این مرحله نمی رسد اما در عین حال تخدیر خفیف ایجاد می کند. 👌و به همین دلیل بسیاری از مفاسد مواد مخدر در غنا وجود دارد، خواه تخدیر آن خفیف باشد یا شدید. ❗️توجه دقیق به بیوگرافی مشاهیر موسیقیدانان نشان می دهد که در دوران عمر به تدریج دچار ناراحتیهای روحی گردیده اند، تا آنجا که رفته رفته اعصاب خود را از دست داده، و عده ای مبتلا به بیماریهای روانی شده، و گروهی مشاعر خود را از کف داده، و به دیار جنون رهسپار شده اند، دستهای فلج و ناتوان گردیده بعضی هنگام نواختن موسیقی درجه فشار خونشان بالا رفته و دچار سکته ناگهانی شده اند 📚تاثیر موسیقی بر روان و اعصاب صفحه 26 ❕کوتاه سخن اینکه آثار زیانبخش غنا و موسیقی بر اعصاب تا سر حد تولید جنون، و بر قلب و فشار خون، و تحریکات نامطلوب دیگر به حدی است که نیاز به بحث زیادی ندارد. 🔴از آمارهائی که از مرگ و میرها در عصر ما تهیه شده چنین استفاده می شود که مرگهای ناگهانی نسبت به گذشته افزایش زیادی یافته است، عوامل این افزایش را امور مختلفی ذکر کرده اند از جمله افزایش غنا و موسیقی در سطح جهان . 4⃣غنا و موسیقی یکی از ابزار کار استعمار؛ 🔶استعمارگران جهان همیشه از بیداری مردم، مخصوصا نسل جوان، وحشت داشته اند، به همین دلیل بخشی از برنامه های گسترده آنها برای ادامه استعمار، فرو بردن جامعه ها در غفلت و بی خبری و ناآگاهی و گسترش انواع سرگرمیهای نا سالم است . 🔶امروز مواد مخدر تنها جنبه تجارتی ندارد، بلکه یک ابزار مهم سیاسی، یعنی سیاستهای استعماری است، ایجاد مراکز فحشاء، کلوپه ای قمار و همچنین سرگرمیهای ناسالم دیگر، و از جمله توسعه غنا و موسیقی، یکی از مهمترین ابزاری است که آنها برای تخدیر افکار مردم بر آن اصرار دارند، و به همین دلیل قسمت عمده وقت رادیوهای جهان را موسیقی تشکیل می دهد و از برنامه های عمده وسائل ارتباط جمعی همین موضوع است . 📚تفسیر نمونه ج17 ص19 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓چرا خداوند فرعون را که در آخرین لحظات ایمان آورد نبخشید ولی قوم حضرت یونس رو در آخرین لحظات که عذاب خیلی نزدیک شده بود واگر دستشان را دراز میکردن به ابرهای تیره حامل عذاب میخورد،بخشید وفرصت دوباره داد؟ 💠پاسخ💠 👌توبه مخصوص به گناه یا گناهان خاصی نیست و شخص و اشخاص معینی را شامل نمی شود و زمان محدودی ندارد . ❗️تنها استثنایی که در قبول توبه وجود دارد و در قرآن به آن اشاره شده است این است که اگر انسان زمانی به سراغ توبه رود که در آستانه برزخ قرار گرفته و مقدمات انتقال او از دنیا فراهم شده است و یا عذاب الهی فرا رسیده باشد پذیرفته نمی شود و در آن زمان درهای توبه بسته خواهد شد زیرا اگر کسی در آن حال توبه کند توبه او اضطراری است نه اختیاری و توام با میل و رغبت . 👌قرآن می گوید: « توبه کسانی که کارهای بد انجام می دهند و هنگامی که مرگ یکی از آنها فرا رسد بگوید الان توبه کردم پذیرفته نیست » 🔶نساء 18 👌در داستان فرعون می خوانیم که هنگامی که فرعون و لشگریانش وارد مسیر خشکی داخل دریا شدند و ناگهان آبها فرو ریختند و فرعون در حال غرق شدن بود و گفت : « من ایمان آوردم که هیچ معبودی جز آن کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آورده اند نیست و من از مسلمین هستم» 🔷یونس 90 👌ولی بلافاصله جواب شنید: « الان ایمان می آوری در حالی که قبلا عصیان کردی و از مفسدان بودی » 🔶یونس 91 👌و در مورد امت هایی که در هنگام نزول عذاب توبه می کردند می فرماید: « هنگامی که عذاب ما را مشاهده کردند ایمانشان برای آنها سودی نداشت » 🔶غافر84 👌بنابراین توبه در یک مورد پذیرفته نیست و آن جائی است که مساله از شکل اختیاری بودن بیرون رود و شکل اضطراری و اجباری به خود بگیرد. 📚اخلاق در قرآن ج1 ص224 ❕ایمان قوم حضرت یونس قبل از نزول عذاب بود لذا مورد پذیرش خداوند واقع شد . 🔷خداوند می فرماید: « چرا هیچیک از شهرها و آبادی ها ایمان نیاوردند که ( ایمانشان به موقع باشد و ) مفید به حالشان افتد مگر قوم یونس ، به هنگامی که ایمان آوردند عذاب رسوا کننده را در زندگی دنیا از آنان برطرف ساختیم و تا مدت معینی ( پایان زندگی و اجلشان ) آنها را بهره مند ساختیم» 🔶یونس 98 👌در تفسیر نمونه چنین آمده است ؛ ❕ ماجرای آنها به این قرار بود که در تواریخ آمده است هنگامی که یونس از ایمان آوردن قوم خود که در سرزمین نینوا در عراق زندگی می کردند مایوس شد، به پیشنهاد عابدی که در میان آنها می زیست نفرین کرد در حالی که عالم و دانشمندی نیز در میان آن گروه بود که به یونس پیشنهاد می کرد باز هم درباره آنان دعا کند و باز هم به ارشاد بیشتر بپردازد و مایوس نگردد. 🔶ولی یونس پس از این ماجرا از میان قوم خود بیرون رفت قوم او که صدق گفتارش را بارها آزموده بودند گرد مرد دانشمند اجتماع کردند، هنوز فرمان قطعی عذاب فرا نرسیده بود، ولی نشانه های آن کم و بیش به چشم می خورد، آنها موقع را غنیمت شمرده و به رهبری عالم از شهر بیرون ریختند، در حالی که دست به دعا و تضرع برداشته و اظهار ایمان و توبه کردند و برای اینکه انقلاب و توجه بیشتری در روح و جان آنها پیدا شود، مادران را از فرزندان جدا ساختند و لباسهای درشت و خشن و کم اهمیت در تن کردند، و به جستجوی پیامبر خویش برخاستند اما اثری از او ندیدند. ❗️ولی این توبه و ایمان و بازگشت به سوی پروردگار که به موقع انجام یافته بود، و با آگاهی و اخلاص توام بود کار خود را کرد، نشانه های عذاب بر طرف شد و آرامش به سوی آنها بازگشت، و هنگامی که یونس پس از ماجرای طولانیش به میان قوم خود بازگشت، او را از جان و دل پذیرا گشتند. 👌یادآوری این نکته نیز لازم است که قوم یونس هرگز در برابر مجازات قطعی قرار نگرفته بودند و گرنه توبه آنان نیز پذیرفته نمی شد، بلکه اخطارها و هشدارهائی که معمولا قبل از مجازات نهائی می آید برای آنها به قدر کافی بیدار کننده بود، در حالی که مثلا فرعونیان بارها این اخطارها را دیده بودند، (همانند ماجرای طوفان و ملخ خوراکی و دگرگونی شدید آب نیل و امثال آن) ولی هیچگاه این اخطارها را جدی نگرفتند، و تنها از موسی خواستند که ناراحتی را خداوند از آنان بر طرف سازند تا ایمان بیاورند، اما هرگز ایمان نیاوردند. 📚تفسیر نمونه ج8 ص387 📝پرسمان اعتقادی ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓در قرآن و اسلام موارد متعددی است که خداوند در ابتدا یک حکمی میدهد و پس از گذشت مدتی حکم دیگری جایگزین آن میشود و حکم اول نسخ می شود❕آیا این تغییر احکام نشان دهنده ناگاهی خداوند نمیباشد❔ 💠پاسخ💠 👌نسخ از نظر لغت به معنی از بین بردن و زائل نمودن است و در منطق شرع، تغییر دادن حکمی و جانشین ساختن حکمی دیگر بجای آن است ؛ ❗️ به عنوان مثال ؛ 1⃣مسلمانان بعد از هجرت به مدینه مدت شانزده ماه به سوی بیت المقدس نماز می خواندند، پس از آن دستور تغییر قبله صادر شد، و موظف شدند هنگام نماز رو به سوی کعبه کنند 2⃣در سوره نساء آیه 15 درباره مجازات زنان زناکار دستور داده شده که در صورت شهادت چهار شاهد، آنها را در خانه حبس کنند تا زمانی که مرگشان فرا رسد، یا خداوند راه دیگری برای آنان مقرر دارد. 👌این آیه بوسیله آیه 2 سوره نور نسخ شد و در آن آیه مجازاتشان تبدیل به یکصد تازیانه شده است . 🤔در اینجا ایراد معروفی است که به این صورت مطرح می شود: ❓ اگر حکم اول دارای مصلحتی بوده پس چرا نسخ شده ؟ و اگر نبوده چرا از آغاز تشریع گردیده ؟ و به تعبیر دیگر: چه می شد از آغاز حکم چنان تشریع می گشت که احتیاجی به نسخ و تغییر نداشت ؟ 🗯پاسخ این سؤال را دانشمندان اسلام از قدیم در کتب خود آورده اند و حاصل آن با توضیحی از ما چنین است؛ ❕می دانیم نیازهای انسان گاه با تغییر زمان و شرائط محیط دگرگون می شود و گاه ثابت و بر قرار است . 🔷 یک روز برنامهای ضامن سعادت او است ولی روز دیگر ممکن است بر اثر دگرگونی شرائط همان برنامه سنگ راه او باشد. 🔶یک روز داروئی برای بیمار فوق العاده مفید است و طبیب به آن دستور می دهد اما روز دیگر به خاطر بهبودی نسبی بیمار ممکن است این دارو حتی زیانبار باشد لذا دستور قطع آن و جانشین ساختن داروی دیگر را می دهد. ❗️ممکن است درسی امسال برای دانش آموزی سازنده باشد اما همین درس برای سال آینده بی فایده باشد، معلم آگاه باید برنامه را آنچنان تنظیم کند که سال به سال دروس مورد نیاز شاگردان تدریس شود. 👌این مساله مخصوصا با توجه به قانون تکامل انسان و جامعه ها روشنتر می گردد که در روند تکاملی انسانها گاه برنامهای مفید و سازنده است و گاه زیانبار و لازم التغییر به خصوص ‍ در هنگام شروع انقلابهای اجتماعی و عقیدتی، لزوم دگرگونی برنامه ها در مقطعهای مختلف زمانی روشنتر به نظر می رسد. ❕البته نباید فراموش کرد که اصول احکام الهی که پایه های اساسی را تشکیل می دهد در همه جا یکسان است هرگز اصل توحید یا عدالت اجتماعی و صدها حکم مانند آن دگرگون نمی شود، تغییر در مسائل کوچکتر و دست دوم است . ❕با توجه به این نکات روشن می شود که نسخ به هیچ عنوان مستلزم ناگاهی واضع از قوانین نمی باشد بلکه بر اساس تغییر شرایط و مصالح احکامی تغییر می کند. 📚تفسیر نمونه ج1 ص390 📝پرسمان اعتقادی ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
اعمال روز 🌈 غسل روزه گرفتن دو رکعت نماز در هر رکعت یک مرتبه حمد ده مرتبه توحید ده مرتبه آیة الکرسی و ده مرتبه قدر و پس از نماز هفتاد بار استغار کند دعای مباهله صدقه به فقرا زیارت امیر المومنین زیارت جامعه کبیره
🤔پرسش ❓کانال های ضد دین اشکال می کنند که شما معتقدید که چون امام زمان ترس از کشته شدن دارد غائب شده است و می گویند امامی که میترسد چگونه می خواهد حق مظلومان را از ظالمین بگیرد❗️❗️ 💠پاسخ💠 ❕یکی از حکمت های ظاهری غیبت امام عصر در امان ماندن از گزند بدخواهان و ستمگران است . 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « همانا برای قائم پیش از آن که قیام کند غیبتی است چرا که در هراس است و حضرت اشاره به شکم خود کرد یعنی بیم کشته شدن دارد» 📚الکافی ج1 ص340 📚کتاب الغیبه ، طوسی ، ص329 📚کمال الدین ، ج2 ص342 👌در این شکی نیست که یکی از ویژگی های امامان گرامی ما « شجاع » بودن آنها می باشد . 🔷امام رضا علیه السلام فرمود: « برای امام نشانه هایی است از جمله عالم ترین و عادل ترین و با تقواترین و حلیم ترین و شجاع ترین مردم است ...» 📚معانی الاخبار ص35 📚بحار الانوار ج25 ص116 👌امام علی علیه السلام فرمود: « لازم است که امام شجاع ترین مردم باشد زیرا رهبر مومنان است و مومنان از او الگو می گیرند» 📚بحار الانوار ج25 ص164 ❗️روی این حساب ما معتقدیم که امامان ما شجاع ترین انسانها بوده اند . 🗯خوف و هراسی که به عنوان دلیل غیبت امام عصر ذکر شده است بازگشت به خوف شخصی نمی کند بلکه بازگشت به خوف دینی می کند . 👌امام زمان همانند سایر امامان از کشته شدن برای دین خداوند هراسی ندارد اما روشن است که اگر ایشان کشته شوند وعده الهی برای گسترس عدل و داد بر روی زمین و بر اندازی حکومت های فاسده محقق نمی شود زیرا اراده الهی به این تعلق گرفته است که این هدف را به وسیله آخرین امامان دوازده گانه محقق کند. ❕امام زمان خوف و هراس این را دارند که با کشته شدنشان این هدف محقق نمی شود لذا تا زمانی که این خوف و هراس باقی است و یارانی نباشند تا حضرت را یاری کنند این غیبت پایان نمی پذیرد. 👌بنابراین خوف و هراس امام عصر خوف و هراس دینی است نه شخصی و آنچه مذموم تلقی میشود ترس شخصی می باشد . 👌ملاک و معیار دین خداوند است .زمانی که ظهور دین و دستورات خداوند در ظاهر شدن و قیام امامان بوده است آنان بدون هیچ ترسی بر جان قیام کرده اند و زمانی که مصالح دینی اقتضاء غیبت را داشته آنان از قیام خود داری کرده اند چنان که پیامبر گرامی در غار حراء برای حفظ شدن از گزند مشرکین پنهان شدند زیرا ایشان خوف آن را داشتند که با ظاهر شدن جانشان را از دست می دهند و نمی توانند وظائف دینی خود را به انجام بر سانند ( خوف دینی ) و الا در شجاعت پیامبر اسلام هیچ شکی نمی باشد. 📝پرسمان اعتقادی ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁