پرسمان اعتقادی
چرا در سجده و رکوع، خواندن قرآن مکروه است؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🎤نماز دارای اجزایی است که هر کدام خواص و خصائص متفاوتی دارد. هر کدام به جای خود و با شرایط خاص باید محقق شود و نباید بین آنها تداخلی پیش آید، بنا بر این، ذکر خاص هر کدام، باید در جای خودش انجام شود. گذشته از آنکه نوع وجوب هر کدام متفاوت است. مثلا بر اساس احادیث، وجوب رکوع و سجود، در قرآن ذکر شده است، اما وجوب قرائت، به امر نبوی است.
❇️قرائت در سجده در فتوای فقها:
قرائت قرآن در رکوع و سجود، ممنوع نیست، بلکه در بعضی موارد، امام (علیه السلام) تصریح به جواز داشتند. فقها این کار را حرام نمی دانند، اما معمولا آن را مکروه دانسته یا ترک آن را بهتر می دانند. مقام معظم رهبری (دام ظلّه) در استفتا از قرائت قرآن در سجود می فرماید: «اگر صورت نماز را به هم نزند، به قصد قرآن اشکال ندارد، اگر چه بهتر ترک آن است.» البته آیة الله بهجت (رحمة الله علیه) این گونه جواب داده اند: اشکال ندارد مخصوصاً آن آیاتی که مشتمل بر دعا است.
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
لطفا در مورد معنای شرح صدر و عوامل آن و آثار شرح صدر توضیحاتی مطرح بفرمایید. 👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿
6- خشوع و خشنودی
خشوع یکی دیگر از آثار شرح صدر است، زیرا وقتی ایمان و یاد خدا در قلب و جان فرد نشست، با یاد خدا خاشع می شود؛ و چنین فردی به هر چه خدا بخواهد خشنود می شود، گر چه خواسته الهی دچار شدن او به سختی های جان فرسای جسمی و مالی باشد، احساس خشنودی درباره هر چه از خدا به انسان می رسد، اثر طبیعی این شناخت در قلب مومن است.(3)
📚پی نوشت ها:
1. انشراح/ 1
2. طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، تهران، نشر دارالكتب الاسلاميه، 1379 ش، ج 20، ص 449.
3. طه/ 46.
4. آصفی، محمد مهدی، اخلاق از دیدگاه قرآن، موسسه بوستان کتاب، چاپ اول، 1395، صص 293-309.
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
لطفا در مورد معنای شرح صدر و عوامل آن و آثار شرح صدر توضیحاتی مطرح بفرمایید. 👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿
🎤الف: شرح به معنای گسترش و گشایش است و مفاهیمی چون ضیق و تنگنا در برابر این معنی هستند؛ شرح صدر به معنای باز کردن سینه و برطرف ساختن دلتنگی و کنایه از تحقق استعداد رسیدن به کمال و توان مندی روحی و معنوی می باشد.
خداوند خطاب به پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) فرمود: «أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ (1) آيا براي تو سينه ات را نگشاديم»
✴️علامه طباطبايی مي گويد:
«شرح صدر عبارت است از بسط سينه و جان آدمی با نور الهی و آرامشی كه از جانب خداوند، نصيب انسان می شود.
از مجموع آيات سوره انشراح و نحوه بيان و ترتيب آيات آن سوره، معلوم می شود كه مراد از شرح صدر در آيه ياد شده، آن است که دل و جان رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) به گونه ای بسط و گسترش وجودی يافته بود، كه نه تنها همه معارف وحی به او القا می شد، و او به طور كامل دريافت و تبليغ می كرد، بلكه تمام رنج هايی كه از اين ناحيه بر آن حضرت پديد می آمد، به آسانی تحمل می كرد؛ بدين معنا كه نفس مقدس آن حضرت، كاملاً مستعد دريافت همه فيض الهی و انجام وظيفه خطير رسالت شده بود»(2)
ب: عوامل شرح صدر
1- درخواست و دعا
دعا و نیایش و از خدا خواستن در کنار قرائت قرآن، و عمل به قرآن، و تداوم یاد خدا نقش مؤثر و تعیین کننده ای در پیدایش شرح صدر برای انسان دارد.
2- معرفت
عامل دیگر برای شرح صدر و افزایش گنجایش روح و جان، شناخت خدا و معرفت به سنت ها و قانون های الهی است.
3- شناختن سنت خدا در گرفتاری ها
وقتی مومنان بدانند که گرفتاری یک سنت عمومی است، و برای رسیدن به رحمت پایدار او راهی جز تحمل سختی ها ندارند، هر چه گرفتگی و دل تنگی در روح خویش احساس می کنند، یک باره از جان شان رخت برمی بندد، و جای خود را به شرح صدر می دهد.
4- اعتقاد به خدا و عدم استمرار سختی
هنگامی که انسان با دل و جان ایمان بیاورد که خدا هیچ گاه تنهایش نمی گذارد، همه ناگواری ها از جانش زدوده می شود، از این رو است که وقتی موسی و هارون (علیهما السلام) دلهره خویش را از روبه رو شدن با فرعون با خدا در میان گذاشتند، حق تعالی فرمود: «لا تَخافا إِنَّني مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَرى (3) نهراسید که من با شما هستم می شنوم و می بینم» و این گونه یادشان آورد که دست خدا به همراهشان است، و هر که خدا با او باشد نباید ترسی از تنهایی داشته باشد.
5- پیروزی حزب خدا
از دیگر عوامل شرح صدر، آگاهی یافتن به این نکته است که درگیری حق و باطل با پیروزی حزب خدا و شکست حزب شیطان پایان می پذیرد.
6- ایمان به خدا
هم چنین از راه های شرح صدر این است که با یقین کامل به خدا ایمان داشته باشند ایمانی که دل هایشان به آن آرام گیرد خداوند به بندگان خویش وعده پیروزی داده و هرگز از وعده خویش سرپیچی نمی کند و مومنان حقیقی یقین دارند که خداوند راست گوست و به قول خود وفا می کند.
7- پرهیزکاری و اخلاص و توبه و انابه
از عوامل شرح صدر تقوا و پرهیزکاری است، و هم چنین یکی از راه های شرح صدر انابه و بازگشت به درگاه الاهی است، وقتی بنده ای از خدا روی گردان می شود، علم و شناخت هم از او روی برمی گرداند، اما هنگامی که به سوی خدا برگردد، و سر در آستان رحمتش فرود آورد، خداوند نیز چشمه های معرفت و روشنایی را در قلبش می جوشاند، و سینه اش را سرشار از نور می کند.
✳️ج: اما آثار شرح صدر
1- معرفت و شناخت
وقتی مؤمن با نور شناخت خدای متعال نورانیت یافت، و معرفت در تار و پود وجودش ریشه دواند، نگاهش به جهان پیرامونش دگرگون می شود، و آشکارا دست تدبیر خدا و حکمت و خواست او در تک تک آفریده ها احساس می کند.
2- یقین و درک حقیقت و باطن جهان
از دیگر آثار شرح صدر، یقین به این است که خداوند بر همه چیز و همه کس کاملا احاطه دارد، و هیچ چیز نمی تواند از او پنهان شود، و همه نزد خدا حاضرند، و او همه را می بیند.
3- بردباری و پابرجایی
از آثار شرح صدر می توان به افزایش صبر و مقاومت در برابر دشمن، و عدم افتادن به سختی و مانند آن اشاره کرد؛ انسانی که دارای شرح صدر شد، همه کارهایش برای او آسان می شود، و از سختی بیرون می آید. این آسانی به دو شکل، تبدیل سختی به آسانی.
4- ایمان و اطمینان به خدا و تسلیم در برابر فرمان خداوند
از نتیجه های دیگر شرح صدر اطمینان یافتن به خداست؛ زیرا کسی که شرح صدر دارد به وعده خداوند درباره پاداش نیک دادن به پرهیزکاران و یاری مومنان باور دارد، و چنان به خداوند خویش اطمینان می یابد، که در پیمودن راه نیکان و پاکان لحظه ای تردید روا نمی دارد، و چنین کسی وقتی این حقیقت را درمی یابد که تمام عالم هستی برای خداست، و تنها او بر بندگان حکم فرمایی می کند، بی درنگ همه کارهایش را به او واگذار و تسلیم فرمان او می شود.
5- لطافت قلب و روح
اگر یاد خدای متعال جان بنده ای را فرا گیرد، و آگاهی از کتاب خدا در سینه اش ریشه کند، قلبش لطیف و زلال می شود، و سختی و قساوت از آن رخت برمی بندد.
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(6).mp3
4.78M
🔹حجه الاسلام #محمدی
پرسش و پاسخ اعتقادی، جلسه 6 - اثبات حدیث غدیر
🔰 @p_eteghadi 🔰
🎤رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند:
«يَهُمُّ العَبدُ بالحَسَنةِ فَيَعمَلُها فإن هُو لم يَعمَلْها كَتَبَ اللّهُ لَهُ حَسَنةً بحُسنِ نِيَّتِهِ و إن هُو عَمِلَها كَتَبَ اللّهُ له عَشرا؛ و يَهُمُّ بالسيّئةِ أن يَعمَلَها فإن لم يَعمَلْها لم يُكتَبْ علَيهِ شيءٌ و إن هُو عَمِلَها اُجِّلَ سَبعَ ساعاتٍ و قالَ صاحبُ الحَسَناتِ لصاحِبِ السَّيّئاتِ و هُو صاحِبُ الشِّمالِ: لا تَعجَلْ عسى أن يُتْبِعَها بحَسَنةٍ تَمحُوها؛ فإنَّ اللّهُ عَزَّ و جلَّ يقولُ: «إنّ الحَسَناتِ يُذْهِبنَ السَّيّئاتِ» أو الاستِغفارِ؛ فإن هُو قالَ: أستَغفِرُ اللّهَ الذي لا إلهَ إلاّ هُو عالِمُ الغَيبِ و الشَّهادَةِ العزيزُ الحكيمُ الغفورُ الرَّحيمُ ذُو الجلالِ و الإكرامِ و أتوبُ إلَيهِ، لم يُكتَبْ علَيهِ شيءٌ و إن مَضَت سَبعُ ساعاتٍ و لم يُتبِعْها بِحَسَنةٍ و استِغفارٍ قالَ صاحِبُ الحَسَناتِ لصاحِبِ السَّيّئاتِ: اُكتُبْ علَى الشَّقِيِّ المَحرومِ»
✳️زمانی که بنده قصد مى كند كار خوبى انجام دهد؛ اگر آن كار را انجام نداد، خداوند به سبب نيّت خوب او يك ثواب برايش مى نويسد و اگر آن را انجام داد، دَه ثواب برايش رقم مى زند. و زمانی که بنده آهنگ كار بد مى كند؛ اگر آن را انجام نداد، گناهى برايش نوشته نمى شود و اگر انجامش داد، هفت ساعت مهلت داده مى شود و فرشته مأمور ثبت خوبيها به فرشته بديها، كه فرشته دست چپ است، مى گويد: شتاب مكن، شايد به دنبال آن كارِ بد، كار خوبى انجام دهد كه آن بدى را پاك گرداند؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ مى فرمايد: «همانا خوبيها بديها را از بين مى برند» يا شايد آمرزش بخواهد. پس اگر بگويد: «استغفر اللّهَ الذى لا اله الاّ هو عالم الغيبِ و الشهادة العزيز الحكيم الغفور الرحيم ذو الجلال و الاكرام و أتوب اليه»، گناهى بر او نوشته نمى شود. ولى چنانچه هفت ساعت بگذرد و بعد از آن گناه، ثوابى نكند و آمرزش هم نخواهد، فرشته مأمور خوبيها به فرشته مأمور بديها و گناهان مى گويد: بنويس، بر اين شور بخت محروم! (۱)
این حدیث و احادیثی به این شکل، ناظر به توبه و تعیین زمان برای آن نیستند؛ بلکه به زمانی اشاره می کنند که انسان فرصت دارد از گناهش استغفار کرده یا با عمل صالح آن را جبران کند، تا اصلا این گناه در نامه ی عملش ثبت نشود. باب توبه تا لحظه ای که آثار مرگ ظاهر نشده باشد باز است و هر گناهکاری، در هر زمانی که واقعا از گناهش پشیمان شده و به سوی خداوند بازگردد، خداوند را بخشنده و مهربان خواهد یافت.
✴️قرآن می فرماید: «وَإِذَا جَآءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بَِايَتِنَا فَقُلْ سَلَمٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنكُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»؛ و هرگاه كسانى كه به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند، پس بگو: سلام بر شما! پروردگارتان بر خودش رحمت را مقرّر كرده است كه هر كس از شما از روى نادانى كار بدى انجام دهد و پس از آن توبه كند و خود را اصلاح نماید، پس قطعاً خداوند، آمرزنده و مهربان است. (۲)
البته باید توجه داشت که
توفیق توبه واقعی به این راحتی به دست نمی آید و هر توبه ای هم توبه واقعی نیست تا تمام گناهان انسان را پاک کرده یا تبدیل به حسنات کند. ای بسا گناهانی که روح انسان را به قدری کدر و سنگین کند که بعد از آن هرگز موفق به توبه نشود.
💠علامه طباطبایی (رحمه الله علیه) ذیل آیه ی ۵۴ سوره ی نساء که اشاره شد، به چند نکته اشاره فرموده اند که توجه خاصی را می طلبد:
اول اين كه: آيه مورد بحث، راجع به توبه است، تنها متعرض توبه از گناهان و كارهاى ناستوده است، نه كفر و شرك، به دليل اينكه فرموده: «و مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ- يعنى هر كس از شما مؤمنين به آيات خدا، عملى انجام دهد.»
دوم اين كه: "جهالت" در مقابل "عناد"، "لجاجت" و "تعمد" است. زيرا كسى كه صبح و شام خداى خود را مى خواند، و در صدد جلب رضاى اوست و به آياتش ايمان دارد، هرگز از روى استكبار و لجاجت گناهى مرتكب نمى شود و گناهى هم كه از او سر زند، از روى جهالت و دستخوش شهوت و غضب شدن است.
سوم اين كه: مقيد كردن كلمه "تاب" را به قيد "و اصلح"، براى اين است كه دلالت كند بر اين كه توبه وقتى قبول مى شود كه از روى حقيقت و واقع باشد؛ زيرا كسى كه حقيقتا به سوى خداى سبحان بازگشت نموده و به وى پناه برد، هرگز خود را به پليدى گناهى كه از آن توبه كرده و خود را از آن پاك ساخته، آلوده نمى كند، اين است معناى توبه؛ نه صرف اين كه بگويد: «اتوب الى اللَّه» و در دل، همان آلوده اى باشد كه بوده است. چگونه خداوند چنين توبه اى را قبول مى كند و حال آن كه خود فرموده: «وَ إِنْ تُبْدُوا ما فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ»(۳)
چهارم اين كه: صفات فعليه خداوند از قبيل "غفور" و "رحيم" و ... ممكن است حقيقتا مقيد به زمان نشود؛ براى اينكه گر چه خداى سبحان رحمت بر بندگان را بر خود لازم و واجب كرده، و ليكن اثر اين رحمت وقتى ظاهر مى شود كه در دل كافر نبوده و اگر گناهى از او سر ميزند، از روى نادانى باشد و بعد از ارتكاب، توبه هم نموده و علاوه بر آن، عمل صالح هم انجام بدهد.(۴)
📚پی نوشت ها:
۱. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم ۱۳۸۹، ج ۸، ص ۴۶۹
۲. سوره نساء/ ۵۴
۳. سوره بقره/ ۲۸۴
۴. طباطبائی، محمد حسین؛ ترجمه تفسیر المیزان؛ مترجم موسوی همدانی، سید محمد باقر؛ دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین؛ قم، ۱۳۸۹؛ ج۴، ص۳۸۶
🔰 @p_eteghadi 🔰
از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) نقل شده: «هر کس سوره یس را نوشته و پس از شستن از آب آن بنوشد در درونش هزار گونه دوا و نیز هزار گونه نور و یقین و برکت و رحمت را وارد کرده است و هر گونه دردی را از او دور می کند.»
آیا برای نوشتن این سوره، شرایط زمانی و مکانی خاصی لازم هست یا خیر؟
👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿👇🏿