eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.1هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
4.5هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
کی از موارد فاسد در عرفان های نوظهور، مورد شیطان گرایی است. لطفا در این مورد، در زمینه عقاید، علائم و اعمال شیطان پرستان توضیحاتی کامل بفرمایید. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🎤الف: «شیطان پرست» و یا به عبارتی «شیطان گرا» به کسی می گویند که اعتقادی به خدا و دین نداشته باشد، و به جای ستایش و پرستش خدا، گرایش، نیایش یا حتی پرستش شیطان را برگزیند. به طور خلاصه این ماجرا ابتدا در قرن 19 به شکل یک جریان اجتماعی علیه نظم اجتماعی، و نظام دینی مسیحیت انگلستان سربرآورد، و مورد حمایت سرمایه داران آمریکا و یهود قرار گرفت، سپس به صورت عقاید جادوگری درآمد و آنگاه در اواخر قرن بیست به یک مکتب و جریان معنویت ضد مسیحیت تبدیل شد. مدرس شیطان گرایی مدرن، شخصی به نام «آنتوان ژاندور لاوی» (1930-1997) بود، «آنتوان لاوی» عقاید شیطانی خود را در سه قالب موسیقی، سینما، و کتاب تبلیغ کرد. «لاوی» معتقد است شیطان وجود خارجی ندارد، ولی شیطان و شیطنت در سرشت هر انسانی وجود دارد؛ بنابراین مراسم شیطانی این گروه همراه با اعمال جنسی انجام می گیرد، محور شیطان پرستی، جسم و بدن انسان و لذات بدنی است، و نوعی انسان محوری ولی با محوریت بدن انسان تحلیل می شود. ⏺بخشی از عقاید شیطان پرستان در انجیل شیطانی: شیطان به جای ریاضت، نماینده افراط است، شیطان به جای این که نشان دهنده توهمات معنوی باشد، نماینده زندگی مادی است. شیطان آن چه را که ادیان گناه می نامند، عواملی برای ارضای نیازهای فیزیکی، حسی و ذهنی می داند. شیطان بهترین دوست کلیساست زیرا آن را سال ها مشغول کرده است. در نظر شیطان پرستان محور عالم هستی خود انسان است، بنابراین آن ها خدایی برای پرستش قائل نیستند و منکر دنیای دیگرند. ب: علائم شیطان پرستان علائم آنان برخلاف طبع و میل سلیم است، و گاه کارهای آن ها بسیار زننده و مشمئز کننده می شود. از مشخصه های ظاهری شیطان پرستان پوشیدن لباس های ناهمگون نامرتب، به رنگ مشکی و تیره است. آرایش های متفاوت سر و صورت حرکات و رفتارهای زننده و خشونت بار، استفاده از مواد مخدر و انجام مراسم مبتذل جنسی، جزء کار روزانه شیطان پرستان است. تیپوسی، تاج خروسی، آناناسی، دم اردکی، حال کارتنی، و سیخ تو پریز از مدل موهای شیطان پرستی است. ج: مراسم و اعمال «عشای سیاه» آیین اصلی همه گروه های شیطانی است که دنباله رو مراسم عشای کاتولیک است، با این تفاوت که به جای نام خدا، نام شیطان و دیوهای مختلف ادا می شود، و هم چنین توهین های زیادی به حضرت عیسی مسیح (علیه السلام) می کنند. این آیین توسط یک شماس و یک خادم و نیز با استفاده از چند شمع، ستاره وارونه، جامی پر از شراب، یک زنگ و شمشیر، یک آب فشان یا آلت مردانه و یک صلیب وارونه اجرا می شود. قربان گاه عشای سیاه یک زن عریان است و شرکت کنندگان لباس های سیاه و کلاهی بلند به تن می کنند. تجمع در اتاق های تاریک، شنیدن موسیقی های تند و زننده، آرایش های زنانه برای مردان، خوردن خون، استعمال مواد مخدر و مشروبات الکی، پناه بردن به غارها و تاریکی ها برای فریادکشیدن، و نیز در برخی مراسم خوردن و آشامیدن میوه های فاسد، خوردن نوزادان و خوردن ادار و مدفوع، خون مردار، هم جنس بازی، و ایجاد جراحت در بدن به خصوص انگشتان پا با استفاده از وسایل تیز مانند چاقو و تیغ. پرستش و نیایش با شیطان، تمسخر ادیان الهی به ویژه احکام و شریعت، ضدیت با مسیحیت و مراسم نماز سیاه که شبیه عشای ربانی مسیحیت است از اعمال دیگر آنهاست. د: موسیقی شیطان پرستان «رپ»، «راک» و «هوی متال» یا «متالیکا»، از سبک های جدید موسیقی شیطان پرستان است. در موسیقی «متال»، از رکیک ترین الفاظ استفاده می شود و مخاطب را به نفرت، پرخاشگری، مرگ، سرعت، بی نظمی، وهم، قتل و تجاوز به عنف و محارم و به طور کلی به پوچی و نابودی دعوت می کند.(1) 📚پی نوشت: 1. برای اطلاع بیشتر ر. ک: گریوانی، مسلم، عرفان واره ها تبار شناشی و نقد مبانی فکری، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1396، صص221-238. 🔰 @p_eteghadi 🔰
ادعیه توصیه شده توسط امام عصر.mp3
1.78M
⁉️ادعیه توصیه شده توسط امام عصر عج چه دعاهایی میباشد ؟وتو این زمینه چه کتابی توصیه شده است ؟ ⭕️پاسخ: استاد ابراهیم 🔰 @p_eteghadi 🔰
16.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻⭐️ ▪️توصیه های عالم ربانی و فقیه اهل البیت حضرت علامه آیت الله حاج ادام الله ظله الوارف در ایام و توصیه به یک دستور از کتاب شریف . 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همراهیِ خرد با دانش.mp3
1.18M
. 💠 🔊 🔸 همراهیِ خرد با دانش : 🔅 اى هشام! خرد با دانش همراه است؛ پس خداوند فرمود : «و اين مَثَلْها را براى مردم مى‌زنيم ؛ و(لى) جز دانشورانْ آنها را درنيابند» . اى هشام ! پس خداوند كسانى را كه تعقّل نمى‌كنند سرزنش كرده و فرموده است: ▫️ «و چون به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل كرده است پيروى كنيد، مى‌گويند: نه، بلكه از چيزى كه پدران خود را بر آن يافته ايم، پيروى مى‌كنيم. آيا هر چند پدرانشان چيزى را درك نمى‌كرده و به راه صواب نمى‌رفته اند (باز هم در خور پيروى‌هستند)؟» ▫️ و (خداوند )فرمود : «و مَثَل (دعوت كننده) كافران، مَثَل كسى‌است كه حيوانى را كه جز صدا و ندايى (مبهم، چيزى) نمى‌شنود، بانگ مى‌زند. (آرى، )كرند، لال اند، كورند (و) درنمى‌يابند»؛ ▫️ و فرمود: «و برخى از آنان، كسانى‌اند كه به تو گوش فرا مى‌دهند. آيا تو كران را ـ هر چند درنيابند ـ شنوا خواهى كرد؟» ▫️ و (خداوند) فرمود: «آيا گمان دارى كه بيشترشان مى‌شنوند يا مى‌انديشند؟ آنان جز مانند ستوران نيستند، بلكه گمراه ترند»؛ ▫️ و فرمود: «(آنان، به صورت )دسته جمعى، جز در قريه هايى كه داراى استحكامات اند يا از پشت ديوارها با شما نخواهند جنگيد. جنگشان ميان خودشان سخت است. آنان را متّحد مى‌پندارى؛ و(لى) دلهايشان پراكنده است؛ زيرا آنان مردمانى‌اند كه نمى‌انديشند». 📚 الکافی: ج۱، ص۳۰، ح۱۲ 🎤 ، ⏱ 9 دقیقه 🔰 @p_eteghadi 🔰
معنای «سُبُل» در آیه «و لا تتبعوا السبل» سوره انعام را به استناد روایات ائمه (علیهم السلام) بفرمایید. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
«وَ أَنَّ هذا صِراطي‏ مُسْتَقيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ‏ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبيلِهِ ذلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون‏»؛ اين راه مستقيم من است، از آن پيروى كنيد! و از راه ‏هاى پراكنده (و انحرافى) پيروى نكنيد، كه شما را از طريق حق، دور مى ‏سازد! اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش مى ‏كند، شايد پرهيزگارى پيشه كنيد.(1) بررسی لغوی «سُبُل» جمع «سَبيل» است و «سَبيل» به معنای راه است(2)، اعم از این که: راه هدایت باشد: «وَ اللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَ هُوَ يَهْدِي السَّبيل‏»(3) راه ضلالت باشد: «فِي‏ سَبِيلِ‏ الطَّاغُوتِ»(4)؛ «سَبِيلُ‏ الْمُجْرِمِينَ‏»(5) راه معمولی باشد: «وَ الْمَساكِينَ وَ ابْنَ‏ السَّبِيلِ‏»(6) راه تعدی و تجاوز از حق باشد: «فَما جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبيلاً»(7) «صراط» را به معنای راه آشکار و وسیع(8)، راه راست و مستقیم(9)، راه معروف و مشهور(10)، معنا کرده اند. نویسنده «قاموس قرآن» در ترجیح بین اقوال می گوید: قول «مجمع البیان» كه آن را راه آشكار وسيع گفته، به واقع نزديک ‏تر است از قول «راغب» كه راه راست گفته؛ زيرا در بيشتر آيات، وصف مستقيم، با صراط ذكر شده و تأسيس، از تأكيد بهتر است؛ و اگر مثل «صحاح» و غيره، مطلق طريق بگویيم، با سبيل و طريق، تقريبا مترادف می شود؛ و اصل عدم آن است.(11) بیان تفسیری علامه طباطبایی(ره) می گوید: مقصود اصلى از آيه مورد بحث اين است كه بفرمايد: شما از راه خدا متفرق مشويد و در آن اختلاف راه مياندازيد. ... علاوه بر محرماتى كه گفته شد يكى ديگر از محرمات اين است كه اين صراط را كه اختلاف و تخلف پذير نيست واگذاشته و راه هاى ديگر را پيروى كنيد، چون اين عمل، شما را از راه خدا متفرق مى ‏سازد و در ميان شما ايجاد اختلاف مى ‏نمايد، و سرانجام باعث مى ‏شود كه از صراط مستقيم خدا يكسره بيرون شويد. مقتضاى ظاهر سياق اين است كه مقصود از «صراطى»(راه من) صراط رسول خدا و دين او باشد چون آن جناب است كه مأمور شده اين تكاليف را به مردم برساند. ... و اگر كسى شبهه كند كه صراط از آن خدا است نه از پيغمبر او و يا شخصى ديگر، جوابش اين است كه هيچ مانعى ندارد صراطى را كه از آن خدا است به پيغمبر او هم نسبت دهيم، هم چنان كه در آيه شريفه‏ «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ»(12) صراط به جمعى از بندگان كه خداوند به ايشان انعام فرموده از قبيل انبياء، صديقين، شهدا و صالحين نسبت داده شده است. .... به هر حال خداى تعالى در اين آيات كليات دين را صراط مستقيم خود و صراطى خوانده كه نه در هدايت پيروان و رسانيدن ايشان به هدف، تخلف پذير است و نه در اجزاى آن، و نه در ميان پيروان آن مادامى كه پيروند؛ سپس پيروان را از پيروى ساير راه ها نهى كرده، چون پيروى از آن راه ها باعث تفرقه و اختلاف است، براى اين كه راه هاى ديگر راه هاى هواهاى شيطانى است.(13)
پرسمان اعتقادی
«وَ أَنَّ هذا صِراطي‏ مُسْتَقيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ‏ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي قَوْلِهِ "وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ‏" قَالَ: «نَحْنُ السَّبِيلُ فَمَنْ أَبَى فَهَذِهِ السُّبُلُ فَقَدْ كَفَرَ»؛ امام باقر (علیه السلام) در تفسیر این آیه شریفه فرمودند: ما سَبیل (عَنْ سَبِيلِهِ) هستیم؛ پس کسی که از پذیرش، خودداری کند، همان «سُبُل» است و کافر شده است.(20) 📚پی نوشت ها: 1. انعام: 6/ 153. 2. قرشی، قاموس قرآن، انتشارات: دار الکتب الاسلامیه ـ تهران، ج ‏3، ص 223. 3. احزاب: 33/ 4. 4. نساء: 4/ 76. 5. انعام: 6/ 55. 6. بقره: 2/ 177. 7. نساء: 4/ 90. 8. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات: ناصر خسرو ـ تهران، ج ‏1، ص 103. 9. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، محقق: داوودی، انتشارات: دار الشامیه ـ بیروت، ص 483. 10. صاحب، اسماعيل بن عباد، المحيط فى اللغة، محقق/مصحح: آل ياسين، ناشر: عالم الكتب‏ ـ بيروت‏، 1414ه.ق، چاپ اول‏، ج ‏8، ص 106. 11. قاموس قرآن، پیشین، ج‏ 4، ص 123. 12. حمد: 1/ 6و7. 13. طباطبایی، محمد حسین، تفسير الميزان، ترجمه موسوی همدانی، انتشارات: جامعه مدرسین، دفتر انتشارات اسلامی ـ قم، ج ‏7، ص 520 و 521. 14. قمى، على بن ابراهيم‏، تفسير القمي‏، محقق: موسوى جزايرى، ناشر: دار الكتاب‏- قم‏، ج ‏1، ص 221. 15. حویزی، تفسير نور الثقلين، مصحح: رسولی، ناشر: اسماعیلیان ـ قم، ج 1، ص 778؛ بحرانی، تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن، موسسة البعثة، قسم الدراسات الاسلامیه ـ قم، ج ‏2، ص 498. 16. البرهان في تفسير القرآن، پیشین، ج ‏2، ص 498؛ تفسير نور الثقلين، پیشین، ج ‏1، ص 779. 17. البرهان في تفسير القرآن، پیشین، ج ‏2، ص 499. 18. تفسير نور الثقلين، پیشین، ج ‏1، ص 779. 19. عياشى، التفسير(تفسير العياشي)، محقق: رسولى، ناشر: مكتبة العلمية الاسلامية- تهران‏، 1380 ه. ق‏، چاپ اول، ج ‏1، ص 384؛ تفسیر نور الثقلین، پیشین، ج 1، ص 778؛ البرهان في تفسير القرآن، پیشین، ج ‏2، ص 498. 20. تفسير القمي، پیشین، ج ‏1، ص 221. 🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
«وَ أَنَّ هذا صِراطي‏ مُسْتَقيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ‏ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ
❇️روایات تفسیری مستحضرید که «صِراطي‏ مُسْتَقيماً» معنای گسترده ای دارد و مسیر الهی یعنی توحید، حق و عدالت، پاکی و تقوا، شریعت و دین الهی، ارزش ها و آموزه های اسلامی و... را در بر می گیرد. در این میان روایات بسیاری داریم که در مقام تعیین مصداق، مصداق اکمل و اتم آن را قبول ولایت و امامت امیرمؤمنان علی بن ابیطالب (علیه السلام) و سایر ائمه معصومین (علیهم السلام) دانسته اند. در ادامه به برخی از این روایات اشاره می شود: در تفسیر «القمی» آمده که «صِراطي‏ مُسْتَقيماً» یعنی امام، «وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ» یعنی غیر امام، «فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ‏» یعنی در باره امام، اختلاف و تفرقه نکنید زیرا اگر اختلاف کردید، از راه امام، منحرف و گمراه می شوید.(14) عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ‏، "وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ" قَالَ: «آلُ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ الصِّرَاطُ الَّذِي دَلَّ عَلَيْهِ»؛ امام باقر (علیه السلام) فرمودند: آن صراطی که این آیه به آن دلالت و راهنمایی می کند، آل محمد (علیهم السلام) هستند.(15) عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: "وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ"‏. قَالَ: «هُوَ وَ اللَّهِ عَلِيٌّ، هُوَ وَ اللَّهِ الصِّرَاطُ وَ الْمِيزَانُ»؛ ابو حمزه ثمالی می گوید از امام صادق (علیه السلام) از تفسیر این ایه سؤال کردم، ایشان فرمودند: به خدا قسم، آن علی(علیه السلام) است؛ به خدا قسم، او صراط و میزان است.(16) وَ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ: أَنَّ النَّبِيَّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) هَيَّأَ أَصْحَابَهُ عِنْدَهُ، إِذْ قَالَ وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى عَلِيٍّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ): «وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ»؛ جابر بن عبدالله می گوید: پیامبر (صلی الله علیه و آله) اصحابشان را نزد خود فرا خواندند سپس اشاره کردند به علی (علیه السلام) و این آیه «وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ» را خواندند.(17) عَنِ النَّبِيِّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) حَدِيثٌ طَوِيلٌ وَ فِيهِ خُطْبَةُ الْغَدِيرِ وَ فِيهَا، «مَعَاشِرَ النَّاسِ ... وَ لَا تَتَفَرَّقُ بِكُمْ السُّبُلُ عَنْ سَبِيلِهِ، مَعَاشِرَ النَّاسِ انَا صِرَاطُهُ الْمُسْتَقِيمُ الَّذِي أَمَرَكُمْ بِاتِّبَاعِهِ، ثُمَّ عَلِيٌّ مِنْ بَعْدِي، مِنْ وُلْدِي مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ»؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در خطبه غدیر فرمودند: ای مردم!... سُبُل، شما را ز سبیل الهی، متفرق و منحرف نکند، ای مردم! من آن صراط مستقیمی هستم که خداوند شما را به پیروی از آن دستور داده است، بعد از من، علی بی ابی طالب، از فرزند من و از صلب من، امامانی هستند که شما را به سوی حق و عدالت، راهنمایی می کنند.(18) «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَالَ: وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ‏ قَالَ، تَدْرِي مَا يَعْنِي بِ «صِرَاطِي مُسْتَقِيماً»؟ قُلْتُ، لَا، قَالَ، وَلَايَةَ عَلِيٍّ وَ الْأَوْصِيَاءِ، قَالَ، أَ تَدْرِي مَا يَعْنِي «فَاتَّبِعُوهُ» قَالَ، يَعْنِي عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ، وَ تَدْرِي مَا يَعْنِي‏ «وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ»؟ قُلْتُ، لَا، قَالَ، وَلَايَةَ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ، وَ اللَّهِ، قَالَ، وَ تَدْرِي مَا يَعْنِي‏ «فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ» قُلْتُ لَا، قَالَ. يَعْنِي سَبِيلَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ»؛ راوی می گوید حضرت باقر (علیه السلام) پس از تلاوت این آیه به من فرمودند: می دانی منظور از «صِرَاطِي مُسْتَقِيماً» چیست؟ عرض کردم: خیر. فرمودند: منظور ولایت علی بن ابیطالب و اوصیای الهی است. حضرت فرمود: می دانی منظور از «فَاتَّبِعُوهُ»(از او پیروی کنید) چیست؟ گفتم خیر. فرمود: علی بن ابیطالب (صلوات الله علیه) است. حضرت فرمود: می دانی منظور از «وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ» چیست؟ گفتم خیر. فرمود: قسم به خدا، یعنی پیروی از فلانی و فلانی. حضرت فرمود: می دانی منظور از «فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ» چیست؟ گفتم خیر. فرمود: یعنی سبیل و راه علی (علیه السلام).(19)
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(19).mp3
4.7M
🔹حجه الاسلام پرسش و پاسخ اعتقادی جلسه 19 - مساله الهام و وحی 🔰 @p_eteghadi 🔰
🔶همه مردم نسبت به يكديگر بايد به منزلهٴ چشم و گوش باشند 🔶وجود مبارك رسول گرامی(علیه و علی آله آلاف التحیة والثناء) فرمود: همان‌طوری كه از چشم‌ و گوش خود حمایت می‌كنید و همان‌طوری كه درباره چشم و گوش خود مسئول هستید یا مسئولیت دارید، همه مردم نسبت به یكدیگر باید به منزلهٴ چشم و گوش باشند. چقدر این بیان شیرین است! 🔶در سورهٴ مباركهٴ «اسراء» فرمود: ﴿لا تَقْفُ ما لَیسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ﴾ انسان باید مواظب چشم، گوش، دلِ خود باشد، گوش و چشم و دل خود را كاملاً حفظ كند، مسئول است. 🔶همین بیان نورانی سورهٴ «اسراء» در بیان نورانی وجود مبارك پیامبر آمد، فرمود: «كُلُّكُمْ‏ رَاعٍ‏ وَ كُلُّكُمْ‏ مَسْئُولٌ‏ عَنْ‏ رَعِیتِه‏»همه ما موظّف هستیم كه یكدیگر را، چشم یكدیگر بدانیم، گوش یكدیگر بدانیم، قلب یكدیگر بدانیم، مردم به منزلهٴ چشم و گوش و قلب ما هستند، این بیان، بوسیدن ندارد؟ 🔶فرمود: همان‌طوری كه از چشم خود حمایت و حفاظت می‌كنید، از مردم حمایت كنید، نگذارید این جوان معتاد شود، نگذارید در اثر بیكاری و كم‌شغلی به بیراهه برود، نگویید: «بگذار تا بیفتد و بیند جزای خویش»، این بیان نورانی را امام باقر(علیه السلام) ردّ كرد، 🔶فرمود: «بَلِیةُ النَّاس عَلَینَا عَظِیمَة» فرمود: كار ما خیلی دشوار است، «إِنْ دَعَوْنَاهُمْ لَمْ یجِیبُونَا وَ إِنْ تَرَكْنَاهُمْ لَمْ یهْتَدُوا بِغَیرِنَا» ما نمی‌توانیم بگویم، «بگذار تا بیفتد و بیند جزای خویش»، فرمود: ما خیلی مسئول هستیم، ما هم شیعه اینها هستیم، با جان و دل اینها را پذیرفتیم، اینها را بالاتر از جان خود می‌دانیم، حرف‌های اینها را پذیرفتیم، 🔶فرمود: همان‌طوری كه از چشم خود حمایت می‌كنید، از جوان‌ها حمایت كنید، همان‌طوری كه از گوش خود مواظبت می‌كنید، از قلب خود مواظبت می‌كنید، از این جوان‌ها مواظبت كنید، نگذارید، اینها بیراهه بروند، كج‌راهه بروند، این فكر، فكر الهی نیست؟، این حرف، حرف آسمانی نیست؟! 🔰 @p_eteghadi 🔰
اعمال و رفتار ما روزانه به چه افرادی عرضه می شود؟ ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
برای عرضه اعمال و نیز این که برخی شاهد و ناظر اعمال هستند، هم از قرآن کریم و هم از روایات معصومین (علیهم السلام) می توان شاهد آورد. عرضه اعمال از دیدگاه قرآن کریم در این زمینه می توان به آیات ذیل، اشاره نمود: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى‏ اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُون‏»؛ بگو: عمل كنيد! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را مى ‏بينند! و به زودى، به سوى داناى نهان و آشكار، بازگردانده مى ‏شويد؛ و شما را به آنچه عمل مى ‏كرديد، خبر مى ‏دهد!(1) «فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهيدٍ وَ جِئْنا بِكَ عَلى‏ هؤُلاءِ شَهيدا»؛ حال آن ها چگونه است آن روزى كه از هر امتى، شاهد و گواهى (بر اعمالشان) مى ‏آوريم، و تو را نيز بر آنان گواه خواهيم آورد؟(2) عرضه اعمال از دیدگاه روایات عرضه اعمال در روایات، بسیار است و به موارد متعددی اشاره است: عرضه اعمال بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در زمان حیات و بعد از حیات ایشان عرضه اعمال بر ائمه معصومین (علیهم السلام) عرضه اعمال بر امام زنده و امام همان عصر و زمان عرضه اعمال در زمان های مختلف؛ مانند هر روز صبح، هر روز، صبح و شب، دوشنبه و پنجشنبه، شب جمعه، روز جمعه، اول هر ماه، نیمه شعبان، و... عرضه اعمال بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عرضه همه اعمال، خوب و بد عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ:‏ «مَا لَكُمْ تَسُوءُونَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ رَجُلٌ كَيْفَ نَسُوؤُهُ فَقَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ أَعْمَالَكُمْ تُعْرَضُ عَلَيْهِ فَإِذَا رَأَى فِيهَا مَعْصِيَةً سَاءَهُ ذَلِكَ فَلَا تَسُوءُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ سُرُّوهُ»؛ راوی می گويد: از امام صادق (عليه السلام) شنيدم كه می فرمود: شما را چه مى‌ شود كه پیامبر (صلّى اللّٰه عليه و آله) را ناخوش و اندوهگين می كنيد؟ مردى گفت: ما او را ناخوش می كنيم‌؟! حضرت فرمودند: مگر نمی دانيد كه اعمال شما بر آن حضرت عرضه مى ‌شود و چون گناهى در آن بيند، اندوهگينش می كند؟ پس نسبت به پیامبر، بدى نكنيد و او را (با عبادات و طاعات خويش) مسرور سازيد.(3) عرضه روزانه «فَإِنَّ أَعْمَالَكُمْ‏ تُعْرَضُ‏ عَلَيَ‏ كُلَ‏ يَوْمٍ‏ فَمَا كَانَ مِنْ حَسَنٍ اسْتَزَدْتُ اللَّهَ لَكُمْ وَ مَا كَانَ مِنْ قَبِيحٍ اسْتَغْفَرْتُ اللَّهَ لَكُمْ»؛ رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمودند: كارهاى شما هر روز به من نشان داده مى شود؛ اگر خوب باشد، از خدا مى خواهم بر كارهاى شما بيفزايد و اگر زشت باشد، برايتان از خدا آمرزش مى طلبم.(4) هر روز صبح عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ: «تُعْرَضُ الْأَعْمَالُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَعْمَالُ الْعِبَادِ كُلَّ صَبَاحٍ أَبْرَارُهَا وَ فُجَّارُهَا فَاحْذَرُوهَا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى "اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ‏"»؛ امام صادق (علیه السلام) فرمودند: در هر بامداد، كارهاى نيک و بد بندگان بر پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) عرضه مى شود؛ پس مواظب باشيد؛ و همين است معناى سخن خداوند متعال: "عمل كنيد؛ زيرا بزودى خدا و رسول او عمل شما را مى بينند"(5) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ‏ «إِنَّ أَعْمَالَ الْعِبَادِ تُعْرَضُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) كُلَ‏ صَبَاحٍ‏- أَبْرَارِهَا وَ فُجَّارِهَا فَاحْذَرُوا- فَلْيَسْتَحْيِ أَحَدُكُمْ أَنْ يَعْرِضَ عَلَى نَبِيِّهِ الْعَمَلَ الْقَبِيح‏»؛ امام صادق (علیه السلام) فرمودند: هر بامداد كارهاى بندگان، از نيك و بد، به رؤيت پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) مى رسد؛ مواظب باشيد! و هر يک از شما بايد شرم كند از اين كه كار زشت بر پيامبرش عرضه كند.(6)
پرسمان اعتقادی
برای عرضه اعمال و نیز این که برخی شاهد و ناظر اعمال هستند، هم از قرآن کریم و هم از روایات معصومین (ع
هر روز جمعه «يَا عَلِيُّ إِنَّ أَعْمَالَ‏ شِيعَتِكَ‏ تُعْرَضُ‏ عَلَيَّ كُلَّ يَوْمِ جُمُعَةٍ فَأَفْرَحُ بِصَالِحِ مَا يَبْلُغُنِي مِنْ أَعْمَالِهِمْ وَ أَسْتَغْفِرُ لِسَيِّئَاتِهِمْ»؛ ای علی! اعمال شیعیان تو هر جمعه به من عرضه می ‌گردد، از کارهای شایسته ‌ای که از آن ها به من می ‌رسد شاد می ‌شوم و برای بدی ‌هایشان استغفار می ‌کنم.(7) در برزخ و پس از رحلت پیامبر، هر دوشنبه و پنج شنبه «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله)‏ حَيَاتِي خَيْرٌ لَكُمْ وَ مَمَاتِي خَيْرٌ لَكُمْ أَمَّا حَيَاتِي فَتُحَدِّثُونِّي وَ أُحَدِّثُكُمْ وَ أَمَّا مَوْتِي فَتُعْرَضُ عَلَيَ‏ أَعْمَالُكُمْ‏ عَشِيَّةَ الْإِثْنَيْنِ‏ وَ الْخَمِيسِ فَمَا كَانَ مِنْ عَمَلٍ صَالِحٍ حَمِدْتُ اللَّهَ عَلَيْهِ وَ مَا كَانَ مِنْ عَمَلٍ سَيِّئٍ اسْتَغْفَرْتُ اللَّهَ لَكُم‏»؛ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: زندگی و مرگ من هر دو برای شما مایه خیر است، اما خیر زندگی ام برای شما این است که با من سخن می گویید و من نیز با شما سخن می گویم (و دینتان را از من می آموزید) و اما خیری که در مرگ من برای شماست این است که اعمال شما غروب دوشنبه و پنج شنبه بر من عرضه می شود پس بر عمل شایسته شما خدای را سپاس می گویم و از عمل ناشایست شما برایتان از خداوند طلب مغفرت می نمایم.(8) هر شب جمعه عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (عليه السلام) قَالَ: «إِنَّ أَعْمَالَ الْعِبَادِ تُعْرَضُ عَلَى نَبِيِّكُمْ كُلَّ عَشِيَّةِ الْخَمِيسِ فَلْيَسْتَحْيِي أَحَدُكُمْ أَنْ تُعْرَضَ عَلَى نَبِيِّهِ الْعَمَلُ الْقَبِيحُ»؛ امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: هر شامگاه پنجشنبه (هر شب جمعه) اعمال بندگان، به پيامبر (صلى الله عليه و آله) عرضه می شود؛ پس هر يک از شما بايد حیا كند از اين كه كار زشت بر پيامبرش عرضه كند.(9) عرضه اعمال بر ائمه معصومین (علیهم السلام) عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ قَالَ: «سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ "اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ"‏ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ»؛ از امام صادق (علیه السلام) در باره آیه «عمل كنيد؛ زيرا به زودى خداوند و رسول خدا و مؤمنان، عمل شما را مى بينند» پرسیدم، فرمودند مراد از مؤمنان، ائمه هستند.(10) «تُعْرَضُ الْأَعْمَالُ يَوْمَ الْخَمِيسِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ (علیهم السلام)»؛ هر پنجشنبه، اعمال انسان بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) و بر ائمه معصومین (علیهم السلام) عرضه می شود.(11) عرضه اعمال بر امام زنده امام زمان (علیه السلام) در توقیع به شیخ مفید: «لَا يَعْزُبُ‏ عَنَّا شَيْ‏ءٌ مِنْ أَخْبَارِكُمْ»؛ هیچ یک از اخبار شما از دید ما پنهان نمى ‏ماند.(12) هر روز و شب «قُلْتُ لِلرِّضَا (علیه السلام) ادْعُ اللَّهَ لِي وَ لِأَهْلِ بَيْتِي قَالَ أَ وَ لَسْتُ أَفْعَلُ وَ اللَّهِ إِنَّ أَعْمَالَكُمْ لَتُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ فَاسْتَعْظَمْتُ ذَلِكَ فَقَالَ أَ مَا تَقْرَأُ كِتَابَ اللَّهِ‏ "قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ‏"»؛ راوی می گوید به حضرت رضا (عليه السلام) عرض كردم: براى من و خانواده‌ ام به درگاه خدا دعا بفرما. فرمود: مگر من دعا نمی كنم‌؟! به خدا كه اعمال شما در هر صبح و شام بر من عرضه مى ‌شود. راوی گويد: من اين مطلب را بزرگ شمردم [بر من سنگین آمد]، امام به من فرمود: مگر تو كتاب خداى عز و جل را نمی خوانى كه فرمايد: «بگو (اى محمد) در عمل كوشيد كه خدا و رسولش و مؤمنان كردار شما را می بينند»(13)
پرسمان اعتقادی
هر روز جمعه «يَا عَلِيُّ إِنَّ أَعْمَالَ‏ شِيعَتِكَ‏ تُعْرَضُ‏ عَلَيَّ كُلَّ يَوْمِ جُمُعَةٍ فَأَفْر
سؤال و جواب ممکن است گفته شود عرضه اعمال، با ستارالعیوبی خداوند در تعارض نیست؟ در جواب باید گفت خیر؛ منافاتی بین این دو نیست؛ در این زمینه نکاتی عرض می شود: 1. آگاهی و اطلاع حضرات معصومین (علیهم السلام) از اعمال انسان ها، حقیقتی جدای از علم خداوند به اعمال انسان ها نیست، و در راستای علم الهی است. 2. حضرات معصومین (علیهم السلام) خلیفه خداوند و حجت های الهی در روی زمین هستند، آن ها رابط بین خداوند و بین مردم محسوب هستند؛ آگاهی و اطلاع ایشان از حقایق عالَم و در همین راستا آگاهی ایشان از اعمال بندگان، لازمه این مقام و جایگاه است. 3. حضرات معصومین (علیهم السلام) مظهر اسماء و صفات الهی هستند، یکی از آن اسماء و صفات، ستار بودن است. لذا اطلاع ایشان بر اعمال انسان ها هرگز موجب افشای سر افراد نمی گردد. 4. آگاهی و نظارت حضرات معصومین (علیهم السلام) بر اعمال مردم، همانند نظارت خداوند، در راستای تربیت و رشد بندگان، آثار سازنده فراوانی دارد؛ از جمله این که اطلاع ایشان سبب می شود تا برای افراد دعا کرده و شفاعت نمایند که خداوند آن عمل را بر بنده خود ببخشد و گنهکاران را از ورطه انحراف نجات دهد . 5. ستارالعيوب بودن خداوند، به طور مطلق و بدون حساب و کتاب نیست، یعنی این گونه نیست که در باره همه و در هر حال، ستارالعیوب بودن، اجرا شود، بلکه آشکار شدن عيب برخی از افراد، به خاطر نوع عملکرد اختياری خود آن ها است، مثلا کسی که گناهی را عمدی تکرار می کند و از انجام آن، پروایی ندارد، قرار نیست مشمول ستارالعیوبی قرار گیرد. 6. آن آشکار کردن اسرار و پرده دری که گفته می شود خداوند انجام نمی دهد و ستارالعیوب است، آشکار کردن و مفتضح نمودن انسان های معمولی نزد یکدیگر است؛ نه پیش اولیای الهی و حضرات معصومین (علیهم السلام) که چشم آن ها چشم خدا و نوع نگاهشان نوع نگاه خداست که عیوب را بر ملا نمی کنند بلکه درمان می کنند. نکته: ممکن است برخی از این موارد، هم پوشانی داشته باشد، ولی ذکر آن ها به صورت مجزا، برای تاکید و نیز روشن تر شدن مسئله بوده است. 📚پی نوشت ها: 1. توبه: 9/ 105. 2. نساء: 4/ 41. 3. کلینی، الكافي، محقق/مصحح: غفاری و آخوندی، انتشارات دارالکتب اسلامیه ـ تهران، 1407ق، چاپ چهارم، ج 1، ص 219، ح 3. 4. صفار، محمد بن حسن‏، بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم‏، محقق/مصحح: كوچه باغى، محسن بن عباسعلى‏، ناشر: مكتبة آية الله المرعشي النجفي‏ ـ قم‏، 1404ق‏، چاپ دوم‏، ج ‏1، ص 444؛ ابن بابويه، من لا يحضره الفقيه‏، محقق/مصحح: غفارى، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ـ قم، 1413ق، ‏چاپ دوم‏، ج ‏1، ص 191، ح 582. 5. الکافی، پیشین، ج 1، ص 219، ح 1. 6. قمى، على بن ابراهيم‏، تفسير القمي‏، محقق: موسوى جزايرى، ناشر: دار الكتاب‏- قم‏، ج ‏1، ص 304. 7. ابن بابويه، محمد بن على (صدوق)، فضائل الشيعة، ناشر: أعلمى‏ ـ تهران‏، بى تا، چاپ اول‏، ص 18. 8. ابن بابويه، محمد بن على‏، معاني الأخبار، محقق/مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏ ـ قم‏، 1403ق‏، چاپ اول‏، ص 411. 9. بصائر الدرجات، پیشین، ج ‏1، ص 426، ح 14. 10. الکافی، پیشین، ج 1، ص 219، ح 2. 11. بصائر الدرجات، پیشین، ج ‏1، ص 426، ح 16. 12. مفيد، محمد بن محمد، كتاب المزار- مناسك المزار، محقق/مصحح: ابطحى، محمد باقر، ناشر: كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد- قم‏، 1413ق‏، چاپ اول‏، المقدمة، ص 8؛ طوسی، تهذيب الأحكام، محقق/مصحح: خرسان، ناشر: دار الكتب الإسلاميه‏ ـ تهران، 1407ق، چاپ چهارم‏، مقدمةج ‏1، ص 38. 13. بصائر الدرجات، پیشین، ج ‏1، ص 429، ح 2؛ الکافی، پیشین، ج 1، ص 219، ح 4. 14. بصائر الدرجات، پیشین، ج ‏1، ص 431، ح 11. 15. همان، ج ‏1، ص 429، ح 3. 16. مجلسی، بحار الأنوار، ناشر: دار إحياء التراث العربي‏ ـ بيروت‏، 1403 ق‏، چاپ دوم‏، ج ‏84، ص 37، ح 25. 17. مازندرانى، محمد صالح بن احمد، شرح الكافي- الأصول و الروضة، محقق/مصحح: شعرانى، ابوالحسن‏، ناشر: المكتبة الإسلامية ـ تهران‏، 1382ق‏، چاپ اول‏، ج ‏5، ص 339. 18. ر.ک: ابن طاووس، على بن موسى، الدروع الواقية، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏ ـ بيروت‏، 1415ق/1995م، چاپ اول‏، ص 268؛ وسائل الشیعه، ج 10، ص 420، پاورقی. 19. الشيخ أحمد آل طوق، رسائل آل طوق القطيفي، الناشر: شركة دار المصطفى (ص) لإحياء التراث، ١٤٢٢ هـ.ق، الطبعة الاولی، ج ۳، صص 127 و 128.
پرسمان اعتقادی
هر روز جمعه «يَا عَلِيُّ إِنَّ أَعْمَالَ‏ شِيعَتِكَ‏ تُعْرَضُ‏ عَلَيَّ كُلَّ يَوْمِ جُمُعَةٍ فَأَفْر
عرضه اعمال در هر روز عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبَانٍ قَالَ: «قُلْتُ لِلرِّضَا (عليه السلام) إِنَّ قَوْماً مِنْ مَوَالِيكَ سَأَلُونِي أَنْ تَدْعُوَ اللَّهَ لَهُمْ فَقَالَ وَ اللَّهِ إِنِّي لَتُعْرَضُ عَلَيَ‏ فِي كُلِّ يَوْمٍ أَعْمَالُهُمْ»؛ «عبد اللّه بن ابان» خدمت امام رضا (علیه السلام) عرض كرد: گروهى از دوستان شما از من خواسته اند كه از شما تقاضا كنم برای ایشان دعا كنيد. حضرت فرمودند: به خدا قسم! هر روز اعمال آن ها را بر خدا عرضه مى كنم.(14) روز پنجشنبه عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ قَالَ: «دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) فَقَالَ لِي يَا دَاوُدُ أَعْمَالُكُمْ عُرِضَتْ عَلَيَّ يَوْمَ الْخَمِيسِ فَرَأَيْتُ لَكَ فِيهَا شَيْئاً فَرَّحَنِي وَ ذَلِكَ صِلَتُكَ لِابْنِ عَمِّكَ أَمَا إِنَّهُ سَيُمْحَقُ أَجَلُهُ وَ لَا يَنْقُصُ رِزْقُكَ قَالَ دَاوُدُ كَانَ لِي ابْنُ عَمٍّ نَاصِبٌ كَثِيرُ الْعِيَالِ مُحْتَاجٌ فَلَمَّا خَرَجْتُ إِلَى مَكَّةَ أَمَرْتُ لَهُ بِصِلَةٍ فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) أَخْبَرَنِي بِهَذَا»؛ «داود رقی» می گوید: نزد امام صادق (عليه السلام) نشسته بودم كه حضرت بى مقدمه فرمود: اى داوود! روز پنجشنبه اعمال شما به من عرضه شد. در ميان كارهايى كه از تو به رؤيت من رسيد، كمكى بود كه به پسر عمويت، فلانى، كردى و من از اين كار خوشحال شدم. اين صله و كمك تو نابودى عمر او و كوتاه شدن اجلش را سرعت بخشيد. داوود مى گويد: پسر عمويى داشتم كه فردى معاند و دشمن اهل بيت و پليد بود. خبردار شدم كه او و خانواده اش در وضع مالى بدى به سر مى برند. لذا پيش از آن كه راهى مكه شوم، مبلغى خرجى برايش حواله كردم. چون به مدينه رفتم، امام صادق (عليه السلام) مرا از اين كار خبر داد.(15) هر پنجشنبه، اول هر ماه، نیمه شعبان «...فَإِنَّ الْأَعْمَالَ تُعْرَضُ كُلَّ خَمِيسٍ وَ كُلَّ رَأْسِ شَهْرٍ وَ أَعْمَالَ السَّنَةِ تُعْرَضُ فِي النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ فَإِذَا عَوَّدْتَ نَفْسَكَ عَمَلًا فَدُمْ عَلَيْهِ سَنَةً»؛ تمام اعمال در هر پنج شنبه و در اول ماه و اعمال یک سال در نیمه شعبان عرضه می شود. پس اگر می خواهی عملی را به نفست عادت دهی آن را یک سال ادامه بده.(16) نکته: در احادیث، زمان ‌های متفاوتی برای عرضه اعمال ذکر شده است: هر صبح، هر شب، هر دوشنبه و پنجشنبه، شب ‌های جمعه، ابتدای هر ماه، نیمه شعبان و...؛ لذا ممکن است کسی تصور کند بین روایات، تعارض وجود دارد، از اینرو برخی از عالمان دینی، چند وجه بیان کرده اند تا روشن شود که روایات، قابل جمع هستند و تعارضی با هم ندارند: 1. اعمال صبح تا شب، در هر شب عرضه می شود؛ اعمال شب تا صبح، در هر صبح عرضه می شود؛ مجموع اعمال روزهای آغاز هفته تا دوشنبه، در هر دوشنبه عرضه می شود؛ مجموع اعمال هر هفته، در پنجشنبه عرضه می شود؛ مجموع اعمال ماه، در پنجشنبه آخر ماه یا نخستین روز ماه بعد عرضه می شود؛ مجموع اعمال سال، در نیمه شعبان و مجموع اعمال عمر در شب اول قبر بر اهل ‌بیت (علیهم السلام) عرضه می ‌گردد.(17) 2. کیفیت عرضه در زمان‌ های مختلف متفاوت است، در برخی زمان ‌ها به صورت اجمالی عرضه می ‌گردد و در برخی با جزئیات.(18) 3. امامان دارای درجات وجودی متفاوتی بوده و در هر زمان، عرضه بر یکی از این رتبه‌ ها صورت می ‌گیرد.(19)
هدایت شده از مسیر طلایی
سلام علیکم من طلبه 31 ساله هستم با اینکه اهل درس و کار بودم ولی اعتقادات مذهبیم نمی‌گذاشت هر کاری بکنم. توی این اوضاع سخت اقتصادی خیلی گیر بودم تا اینکه جلسه راهگشای اقتصادی در مسجدجمکران برگزار شد و به لطف خدا با آشنا شدم و آموزش دیدم و درآمد زندگیم تغییر کرد. حالا نه تنها خودم وضعم خوبه بلکه به قول استاد دست چهار نفر دیگه رو هم می تونم بگیرم، با عنایت خدا و راهنمایی ایشون زندگیم یه تغییر اساسی کرد. صوت جلسه برای طلاب و متدینین را رایگان دریافت کنید👇👇 👇 https://eitaa.com/joinchat/1843724308C6a5db0c50a
♦️جناب شیخ عبدالکریم برجسته ترین شاگرد شیخ رجبعلی خیاط: 🔶️ از جناب سیدکریم پینه دوز که هر هفته به ملاقات مولا توفیق می‌یافت، پرسیده شد: «چه کرده‌ای که به چنین توفیقی دست یافته‌ای؟» او در جواب گفت: 🔻«شبی در خواب بودم جدم پیامبر ختمی مرتبت (ص) را در عالم رویا دیدم. از ایشان تقاضای ملاقات امام عصر (ع) را نمودم.آ ن حضرت فرمود: «در طول شبانه روز دو مرتبه برای فرزندم سیدالشهدا(ع) گریه کن!» از خواب بیدارشدم و این برنامه را به مدت یک سال اجرا نمودم تا به خدمت آن حضرت نایل آمدم. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈ 🔰 @p_eteghadi 🔰
⏺با توجه به آيات شريفه اين سؤال مطرح می شود كه مفهوم رضايت و محبت در مورد پروردگار چيست؟ ناگفته پيدا است مفهوم رضايت و محبت در خدا و انسان ها متفاوت است، محبت در انسان يک نوع، توجّه قلبی و جاذبه روحی است، در حالي كه خداوند نه قلب دارد و نه روح، بنا بر اين رضايت و محبّت در مورد او به معنی انجام كارهائی است كه مايه خير و سعادت بندگان است، و نشانه لطف و عنايت او است. محبّت هنگامی كه در مورد خداوند به كار می ‏رود به معنی آثار خارجی آن است، و تنها در اين جا نيست كه به سراغ چنين تفسيری بايد رفت، در بسياری از اوصاف و افعال الهی، عين اين مطلب وجود دارد، مانند آن چه كه برای غضب الهی گفتيم كه خداوند، گنهكاران را «غضب» می ‏كند، به معنای اين است كه همچون يک شخص غضبناک با آن ها رفتار می ‏نمايد، وگرنه خشم و غضب كه به معنی هيجان و برآشفتگی نفس آدمی است، در مورد خدا هرگز صادق نيست.(5) رضايت خداوند می تواند ابعاد گوناگونی داشته باشد و با تعابيری هم چون مورد تاييد بودن يا مشمول عنايات ويژه قرار گرفتن تبيين و تصوير شود؛ ولی در تمام اين امور نمی توان فعل يا حالتی را به خداوند نسبت داد كه حاكی از تاثر و دگرگونی ذاتی باشد چون اين تاثرات مربوط به موجودات حادث و متغير و ممكن است نه خداوند كه اين پيرايه ها در حريم وجوبي او راه ندارد.(6) ☘️نکته چهارم: حال چگونه تصویر صحیحی از رضایت و عنایت خداوند داشته باشیم تا مستلزم تغییر در او نشود؟ یکی از تقریرهای ممکن در این زمینه بدین شرح است: هر سببی تاثیر گذار است؛ و خداوند این اثر را در او قرار داده؛ و با اذن الهی است که این تاثیرگذاری برایش باقی میماند و هر بار که اثر می نهد به اذن اوست؛ چنان که وجودش گره خورده به اذن و خواست اوست. همه موجودات و اسباب و تاثیرگذاری آن ها، وامدار عنایت و اذن خداست؛ نه فقط در وهله ایجاد و حدوث، بلکه در بقاء و هر آنی که موجودند و اثر می نهند. 🔷از این رو، نه فقط هنگام دعا بلکه حتی همان موقعی که کارهای روزانه را انجام می دهیم و مثلا چاقو را برای بریدن میوه استفاده می کنیم و یا زراعت می کنیم تا برنج درو کنیم و ... این خدا است که به اذن او این آثار در افعال و اسباب ما و دیگران بوجود می آید. وقتی نهال بواسطه مراقبتی که از او می کنیم و آب و کود به آن می دهیم رشد می کند، آیا مستقل از خواست و اذن و عنایت خداست؟! نه. خداوند چنین مقرر کرده که نهال از همین طریق رشد کند و برای کود و آب و تلاش ما اثر قرار داده و هر یک از این اسباب، از زمانی که موجودند و اثر می نهند، وامدار عنایت و اذن خدا هستند. بنابراین، در هر لحظه، در حقیقت ارتباط دوسویه با خدا برقرار است و این خداست که به اذن او هر حادثه ای رخ می دهد. آری، هنگام دعا و انجام کار خیر به منظور قصد قربت و کسب رضایت خدا، التفات ما به این امر بیشتر می شود. حال، خداوند مقرر کرده که برای پیدایش امور، گاهی علل مادی موثر باشند و به همین جهت ما را به سوی آن ها فراخوانده است؛ چنان که در روایات آمده که هنگام مریضی از دارو استفاده کنید؛(7)
پرسمان اعتقادی
⏺با توجه به آيات شريفه اين سؤال مطرح می شود كه مفهوم رضايت و محبت در مورد پروردگار چيست؟ ناگفته پيدا
و گاهی خداوند برای پیدایش امور علل معنوی و متافیزیکی همچون دعا را بخشی از نظام قضا و قدر خودش قرار داده تا جایی که در روایات آمده که دعا قضای الهی را تغییر می دهد.(8) تاثیرگذاری دعا گاهی به این شکل است که خداوند مقرر کرده دعای بندگان توسط ملائکه شنیده و در صورت وجود شرایط و فقدان موانع، اجابت گردد. فرشتگان بندگان مطیع خدا هستند و جز به خواست و اذن او کاری نمی کنند(9)؛ چنان که اسباب طبیعی چنین هستند و به اذن الهی دارای اثر مخصوص هستند. بنابراین، دعا سبب انفعال خداوند نمی شود بلکه سبب انفعال اسباب میانی و موجودات آسمانی می شود که به اذن الهی وظیفه شان اجابت دعا و پیگیری و تحقق آن ها است.(10) هم چنین خداوند برای افعال ما آثار تکوینی قرار داده است؛ یعنی همان طور که عمل ما در طول زندگی، آثار محسوس در همین دنیا دارد، دارای آثار ملکوتی دیگری نیز هست که همین الان بر ما عارض می شود اما ما بواسطه حجابی که داریم نمی توانیم آن را درک کنیم و به همین جهت، اکثر مردم در آخرت این آثار نیک یا بد را در می یابند. از آن جایی که خداوند منشا اصلی ارتباط میان فعل و اثر است، هر اثری که رخ می دهد مخلوق او است و تحت اراده تکوینی او قرار می گیرد. تمامی این اسباب در محضر خدا هستند و به اذن او اثر گذار هستند و خداوند نیز با علم و اشراف مطلقی که دارد به همه این امور علم و آگاهی دارد و چیزی از او پوشیده نیست و حتی می داند که روزی فرا می رسد که شخصی بواسطه دعا یا انجام فلان کار تقدیرش را تغییر می دهد اما دیگری دعا نمی کند و یا فلان کار نیک یا بد را انجام نمی دهد و همان تقدیر اولیه ای که برایش مقدر شده، محقق می شود. آن چه به عنوان بداء و تغییر در امور است، مربوط به علم و انتظار ما است وگرنه تغییری در خداوند رخ نمی دهد. ⏺بنابراین، دعا و افعال ما تغییری در علم و اراده خدا ایجاد نمی کند اما با این حال، دعا و افعال و آثار کارهای ما همگی در محضر علم خدا است و هر اتفاقی که رخ می دهد به اذن و خواست او است. انجام کارهای نیک و کسب توجه عوامل ملکوتی و عنایت ملائکه و غیره، سبب برخورداری از مواهب و نعماتی می شود که از آن به رضایت خداوند تعبیر می شود؛ هم چنین، انجام کارهای بد، سبب می شود ما به آثار تکوینی این افعال گرفتار شویم و به عاقبت جهنمی مبتلا گردیم که از آن به قهر الهی تعبیر می شود. بنابراین، هیچ تغییری در علم و اراده الهی صورت نگرفته است. خداوند از ابتدا می دانست که ما چنین و چنان می کنیم و از همان ابتدا اراده کرد که هر یک از ما به اثر مورد نظری که اختیار کرده ایم رهنمون گردیم. 👈نتیجه: خداوند فاقد احساسات و هيجانات و عواطف انسانی است و هيچ تغييری در او راه ندارد. از اين رو، مهر و محبت و رضايت و حتی خشم و غضب الهی را بايد متناسب با ذات الهی توضيح دهيم. اين مطلب در مورد تمامی اوصاف خداوند صادق است. 🔰 @p_eteghadi 🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🔺 بهاى جان توست 🔅 : 🔸 «يا مُؤمِنُ، إنَّ هذَا العِلمَ وَالأَدَبَ ثَمَنُ نَفسِكَ فَاجتَهِد في تَعَلُّمِهِما، فَما يَزيدُ مِن عِلمِكَ وأدَبِكَ يَزيدُ في ثَمَنِكَ وقَدرِكَ ؛ فَإِنَّ بِالعِلمِ تَهتَدي إلى رَبِّكَ، وبِالأَدَبِ تُحسِنُ خِدمَةَ رَبِّكَ وبِأَدَبِ الخِدمَةِ يَستَوجِبُ العَبدُ وَلايَتَهُ وقُربَهُ، فَاقبَلِ النَّصيحَةَ كَي تَنجُوَ مِنَ العَذابِ» . 🔹 «اى مؤمن! اين دانش و ادب، بهاى جان توست. پس در آموختن آن دو بكوش، كه هر چه بر دانش و ادبت افزوده شود ، بر قدر و قيمت تو افزوده مى شود . با دانش است كه به پروردگارت راه مى يابى ، و با ادب است كه به پروردگارت خوش خدمت مى كنى ، و با ادب در خدمت گزارى است كه بنده سزاوار ولايت و قرب او مى شود . پس [اين ]نصيحت را بپذير تا از عذاب بِرَهى». 📚 مشكاة الأنوار: ص ٢٣٩ ح ٦٨٩ 🔰 @p_eteghadi 🔰
🔴 ۲۲ سالروز ارتحال فرزند امام جواد ، جناب " سلام الله علیهما " ▪️نام: موسی، کنیه: ابوجعفر، لقب: مبرقع که از فرط زیبائی بر جمال مبارک نقاب می زد. نام پدر: جواد الائمه علیه السّلام و مادر آن حضرت کنیز بود. ▪️ایشان از اولین سادات رضوی بود که در سال 256 ه’ وارد قم گردید. او دائماً بر صورت خود برقعی داشت، ولی مردم عرب ساکن قم او را از قم بیرون کردند، و او به کاشان رفت و در آنجا مورد احترام قرار گرفت. ▪️بعد از آمدن ابوالصدیم حسین بن علی بن آدم و مرد دیگری از رؤسای قم، عربهای قم متوجه شدند موسی چه کسی بوده است، و آن بزرگوار را به قم باز گرداندند و خانه ای برای او آماده کردند. همچنین در روستاهای متعدد زمین و باغ برای او خریدند و خواهرانش زینب و امّ محمّد و میمونه، دختران حضرت جواد علیه السّلام به قم آمدند، و بر او وارد شدند. ▪️هنگامی که جناب موسی مبرقع در قم از دنیا رفت، امیر قم عباس بن عمرو غنوی بر او نماز خواند، و در محل کنونی که در قم معروف است و قبلاً خانه محمّد بن حسن بن ابی خالد اشعری ملقب به شنبوله بود، دفن شد. ▪️ رحمه اللَّه در کافی به سند معتبر نقل کرده که جناب موسی مبرقع تولیت اوقاف را از جانب امام علیه السّلام داشته اند. 📚کافی: ج 1، ص 261 🔰 @p_eteghadi 🔰
4_1124458279594885329.mp3
3.41M
⚫️جناب ، فرزند مستقیم " سلام الله علیهما " را بهتر بشناسیم . 🎙عالم ربانی حاج شیخ عبدالحسین (حفظه الله تعالی ) نکات مهم:⏺سابقه شیعه بودن مردم کاشان پیش از قم است ⏺جناب موسی مبرقع را مردم قم بیرون کردند و مردم کاشان از ایشان استقبال کردند 🔰 @p_eteghadi 🔰
تشریع اذان چگونه صورت گرفت؟علت برخی اختلافات در اذان چیست؟ ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
پرسمان اعتقادی
تشریع اذان چگونه صورت گرفت؟علت برخی اختلافات در اذان چیست؟ ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
🎤اذان دستور الهی است که با وحی نازل شد. تشریع اذان به وحی الهی و از امور اختصاصی امت پیامبر خاتم است. در روایتی از امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام) از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) در جواب یک یهودی نقل می‌کند که فرمودند: «اذان و اقامه و نماز جماعت در مساجد و روز جمعه و .... از اموری است که به من و امت من اختصاص یافته است.»(1) 1. حقیقت ملکوتی اذان و عرضه آن در آسمانها بر رسول الله (صلی الله علیه و آله) در شب معراج نحوه تشریع وحیانی اذان توسط ائمه (علیهم السلام) مختلف –نه فقط یک امام- بیان شده است و به صراحت نشان می دهد که اصل و حقیقت اذان، قبل از آنکه بر زمین نازل شود، حقیقتی الهی و ملکوتی بوده که ابتدا جبرائیل (علیه السلام) در معراج رسول الله (صلی الله علیه و آله) آن را بر پیامبر عرضه و بعدها نیز آن را در زمین بر پیامبر نازل کرده است. در جریان نزول اذان در مدینه، امیر المومنین (علیه السلام) هم شاهد آن بوده و اذان را در همان جریان نزول بر پیامبر از «جبرائیل» (علیه السلام) شنیده و به دستور پیامبر به «بلال» تعلیم داده اند (این روایت در ادامه خواهد آمد): «امام باقر (علیه‌السّلام) فرمودند وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله) در معراج به بیت المعمور رسیدند، وقت نماز رسید و جبرئیل اذان گفت و رسول الله (صلی الله علیه و آله) جلو رفت و نماز خواند و ملائکه و پیامبران به آن حضرت اقتداء کردند.»(2) سپس حضرت بعد از بیان اذان فرمودند: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بلال را به همین صورت امر نمودند و او تا پایان عمر شریف آن حضرت به همان صورت اذان می‌گفت.»(3) 2.نحوه تشریع اذان یکی از سوالات عصر ائمه (علیهم السلام) به دلیل شبهاتی که توسط خلفا و طرفداران آنها رواج یافته بود، مردم و اصحاب ائمه (علیهم السلام) نحوه تشریع اذان را از ایشان می پرسیدند. به عنوان مثال در روایتی نقل شده است که: «از امام حسین (علیه‌السّلام) در مورد اذان سوال نمودند که آیا سبب آن رویای عبدالله بن زید بود؟! فرمود: اذان به پیامبر (صلی الله علیه و آله) وحی شده است اما شما گمان می‌کنید که پیامبر (صلی الله علیه و آله) اذان را از عبدالله بن زید یاد گرفته است (طبق خوابی که عبدالله می‌بیند) در حالی که اذان صورت دین شماست؟ حضرت غضبناک شده و ادامه دادند: از پدرم علی بن ابی طالب (علیه السلام) شنیدم که فرمود: هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله) به معراج رفت، خداوند فرشته‌ای (که قبل و بعد از آن دیده نشد) را فرستاد و اذان و اقامه گفت. سپس جبرئیل به پیامبر (صلی الله علیه و آله) عرضه داشت که اذان نماز اینگونه است.(4)
پرسمان اعتقادی
🎤اذان دستور الهی است که با وحی نازل شد. تشریع اذان به وحی الهی و از امور اختصاصی امت پیامبر خاتم است
3. تحریفات مربوط به اذان؛ چرا یک جمله اذان به همراه وقایع تشریع آن تحریف شد؟ اذان، تشریع الهی بود اما به دلیل اینکه رواج واقعه نزول اذان در بین مردم، با مساله ولایت و مقامامت «علی» (علیه السلام) آمیخته بود و از طرف دیگر، ذکر فضائل او در معراج و جایگاهش در آسمانها هم بود و دائما مسلمانان را متذکر این مساله می ساخت، غاصبین تدبیری اندیشیدند که با انتساب آن به خواب یکی از مسلمانان از قدر و عظمت آن بکاهند و اذهان را از حقیقت اذان و امیر المومنین غافل نمایند. علاوه بر آن، دستکاری در اذان می توانست این نگاه را در مسلمانان تقویت کند که منشا اذان وحی نیست چون در ذهنیت مسلمانان، هیچکس حتی خیلفه نمی تواند در امور وحیانی تغییر ایجاد کند. بنا بر این وقتی چیزی را تغییر می دهند، طبیعتا باید ریشه غیر وحیانی داشته باشد و منشا آن خود مسلمانان باشند، هر چند که بعدا پیامبر آن را تایید و استفاده کرده باشد. لذا در ادامه برای تاکید بیشتر بر زمینی بودن اذان، و به بهانه های به ظاهر موجه، عبارت «الصلاه خیر من النوم» در اذان صبح جایگزین «حی علی خیر العمل» شد. 3-1. اذان و فضائل امیر المومنین (علیه السلام): اینکه پیامبر سر بر دامن کسی بگذارد فضیلت بزرگی است. اگر در این حال، وحی بر پیامبر نازل شود و علاوه بر پیامبر، آن فرد هم شاهد وحی باشد و کلمات ملک عظیم القدری چون جبرائیل که اشرف ملائکه می باشد را بشنود، جایگاه بی مانند آن فرد پس از رسول الله (صلی الله علیه و آله) را نشان می دهد. طبیعتا اگر قرار بود مردم واقعیت تشریع اذان را بشنوند، حتما با این فرد هم آشنا می شدند و به فضیلت های بی نظیر او در زمین و آسمان که در روایات و از جمله در روایات تشریع اذان از آن یاد شده است، بیش از پیش پی می بردند. اذان امری است که هر روز ، چند نوبت با صدای بلند در کل جامعه اسلامی طنین انداز می شود، بنا بر این، در صورت عدم تحریف، هر روز، حقانیت و برتری «علی» (علیه السلام) در کل جامعه و در گوش تک تک مسلمانان می پیچید و این برای غاصبان بسیار خطرناک بود. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «هنگامی که جبرئیل اذان را آورد، سر پیامبر (صلی‌الله علیه و‌ آله) بر دامان علی (علیه‌السّلام) بود. جبرئیل اذان و اقامه را به پیامبر (صلی‌الله علیه و‌ آله) تعلیم داد. هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و‌ آله) سر خود را برداشت، از علی (علیه‌السّلام) سؤال کرد: آیا صدای اذان جبرئیل را شنیدی؟ حضرت عرض کرد: آری پیامبر (صلی الله علیه و‌ آله) بار دیگر پرسید: به خاطر سپردی؟ گفت: آری. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و‌ آله) فرمود: بلال را حاضر کن و اذان و اقامه را به او تعلیم ده. علی (علیه السّلام) بلال را حاضر کرد و اذان را به او تعلیم داد.»(5) این روایت، علاوه بر اینکه یکی از روایاتی است که نحوه تشریع اذان و حقایق الهی آن را نشن می دهد، یکی از فضائل امیرالمومنین علی (علیه السّلام) نیز محسوب می‌شود. 3-2. نسبت حقیقت اذان و ولایت: اذان، فراتر از ظواهری که به سادگی از کنار آن عبور می کنیم، به جایگاه اهل بیت (علیهم السلام) اشاره کرده و به مردم ولایت و حریم آنها را تذکر می دهد: «از امام صادق (علیه‌ السّلام) در مورد معنی حی علی خیر العمل پرسیدند، که در جواب فرمودند: بهترین عمل ولایت اهل بیت (علیه‌السّلام) است. و در روایت دیگر آمده که: بهترین عمل نیکی نمودن به فاطمه سلام‌الله‌علیهم و فرزاندان اوست.»(6) خیلی از تازه مسلمانها با حقیقت اذان و آمیختگی آن با ولایت که تکمیل کننده دین و عامل اصلی امتداد و حفظ دین است، آشنایی نداشتند. بنا بر این موذن پیامبر که شخصی شناخته شده و از اصحاب نزدیک پیامبر بود، بعد از غصب خلافت که بلافاصله بعد از وفات حضرت اتفاق افتاد، اذان گفتن را ترک کرد تا با این اعتراض، به مردم اعلام کند که اذان و وصایت و جانشینی پیامبر کاملا بهم مربوط است و نمی توان این دو را از هم جدا کرد: «امام (علیه‌السّلام) فرمود: بلال بنده‌ای صالح بود. بعد از رسول خدا (صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌ آله‌) برای احدی (از دشمنان) اذان نگفت به همین دلیل حی علی خیر العمل حذف (توسط دشمنان) شد.»(7)
پرسمان اعتقادی
3. تحریفات مربوط به اذان؛ چرا یک جمله اذان به همراه وقایع تشریع آن تحریف شد؟ اذان، تشریع الهی بود ام
📚پی نوشت ها: 1. «جَاءَ رَجُلٌ مِنَ الْيَهُودِ إِلَى النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) -إِلَى أَنْ قَالَ- قَالَ يَا مُحَمَّدُ فَأَخْبِرْنِي عَنِ الْعَاشِرِ سَبْعَةِ خِصَالٍ الَّتِي‏ أَعْطَاكَ اللَّهُ مِنْ بَيْنِ النَّبِيِّينَ وَ أَعْطَى أُمَّتَكَ مِنْ بَيْنِ الْأُمَمِ فَقَالَ النَّبِيُّ ص فَاتِحَةُ الْكِتَابِ وَ الْأَذَانُ وَ الْإِقَامَةُ وَ الْجَمَاعَةُ فِي مَسَاجِدِ الْمُسْلِمِينَ وَ يَوْمُ الْجُمُعَة»: مستدرك الوسائل،محدث نوری، حسین بن محمد تقی، 28جلد، مؤسسة آل البيت (عليهم السلام) - قم، چاپ: اول، 1408ق، ج ‏4، ص 23، ح 4081. 2. «زُرَارَةَ وَ الْفَضْلِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَمَّا أُسْرِيَ بِرَسُولِ اللَّهِ ص إِلَى السَّمَاءِ فَبَلَغَ الْبَيْتَ الْمَعْمُورَ وَ حَضَرَتِ الصَّلَاةُ فَأَذَّنَ جَبْرَئِيلُ وَ أَقَامَ فَتَقَدَّمَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ صَفَّ الْمَلَائِكَةُ وَ النَّبِيُّونَ خَلْفَ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله)»: الكافي، باب بدء الاذان و الاقامه ...، شیخ کلینی، 8 جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج ‏3، ص 302، ح 1. 3. «فَأَمَرَ بِهَا رَسُولُ اللَّهِ ص بِلَالًا فَلَمْ يَزَلْ يُؤَذِّنُ بِهَا حَتَّى قَبَضَ اللَّهُ- رَسُولَهُ»: تهذيب الأحكام،(تحقيق خرسان)، شیخ طوسى، 10جلد، دار الكتب الإسلاميه - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج 2، ص 60، ح 210-3. 4. «عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍ‏ (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهما): أَنَّهُ سُئِلَ عَنْ قَوْلِ النَّاسِ فِي الْأَذَانِ أَنَّ السَّبَبَ كَانَ فِيهِ رُؤْيَا رَآهَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ زَيْدٍ فَأَخْبَرَ [بِهَا] النَّبِيَّ ص فَأَمَرَ بِالْأَذَانِ فَقَالَ [الْحُسَيْنُ‏ -علیه السلام-] الْوَحْيُ يَنْزِلُ‏ عَلَى نَبِيِّكُمْ وَ تَزْعُمُونَ أَنَّهُ أَخَذَ الْأَذَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ زَيْدٍ وَ الْأَذَانُ وَجْهُ دِينِكُمْ وَ غَضِبَ (علیه السلام) وَ قَالَ [بَلْ‏] سَمِعْتُ أَبِي عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع يَقُولُ أَهْبَطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَلَكاً حَتَّى عَرَجَ بِرَسُولِ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) وَ سَاقَ حَدِيثَ الْمِعْرَاجِ بِطُولِهِ إِلَى أَنْ قَالَ فَبَعَثَ اللَّهُ مَلَكاً لَمْ يُرَ فِي السَّمَاءِ قَبْلَ ذَلِكَ الْوَقْتِ وَ لَا بَعْدَهُ فَأَذَّنَ مَثْنَى (مَثْنَى) وَ أَقَامَ مَثْنَى وَ ذَكَرَ كَيْفِيَّةَ الْأَذَانِ ثُمَّ قَالَ قَالَ جَبْرَئِيلُ لِلنَّبِيِّ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) يَا [مُحَمَّدُ] هَكَذَا أَذِّنْ لِلصَّلَاة»: مستدرك الوسائل ج ‏4 ص 17 ح 4062، به نقل از دعائم الإسلام، ج 1، ص 142. 5. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: لَمَّا هَبَطَ جَبْرَئِيلُ (علیه السلام) بِالْأَذَانِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) كَانَ رَأْسُهُ فِي حَجْرِ عَلِيٍّ (علیه السلام) فَأَذَّنَ جَبْرَئِيلُ (علیه السلام) وَ أَقَامَ فَلَمَّا انْتَبَهَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ يَا عَلِيُّ سَمِعْتَ قَالَ نَعَمْ قَالَ حَفِظْتَ قَالَ نَعَمْ قَالَ ادْعُ بِلَالًا فَعَلِّمْهُ فَدَعَا عَلِيٌّ (علیه السلام) بِلَالًا فَعَلَّمَهُ»: الكافي، بَابُ بَدْءِ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ وَ فَضْلِهِمَا وَ ثَوَابِهِمَا، ج ‏3، ص 302، ح 2. 6. «أَنَّ الصَّادِقَ (علیه السلام) سُئِلَ عَنْ مَعْنَى حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ فَقَالَ خَيْرُ الْعَمَلِ الْوَلَايَةُ: وَ فِي خَبَرٍ آخَرَ: خَيْرُ الْعَمَلِ بِرُّ فَاطِمَةَ وَ وُلْدِهَا (علیهم السلام)»: مستدرك الوسائل، ج ‏4، ص70. 7. «عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَحَدِهِمَا (علیهما السلام) أَنَّهُ قَالَ: إِنَّ بِلَالًا كَانَ عَبْداً صَالِحاً فَقَالَ لَا أُؤَذِّنُ لِأَحَدٍ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ فَتُرِكَ يَوْمَئِذٍ حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ»: وسائل الشيعة، شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، 30جلد، مؤسسة آل البيت عليهم السلام - قم، چاپ: اول، 1409 ق، ج ‏5، ص 417، ح 6972-11. 🔰 @p_eteghadi 🔰
آیا حضرت موسی و هارون (علیهما السلام) از یک مادر بودند؟ هارون فرزند چندم بود؟ آیا همسر و فرزند داشت؟ آیا اول وصی بود و بعد پیامبر شد؟ چند وصی بعدا به پیامبری رسیدند؟ در دوران حضرت شعیب، هارون چه می­کرد؟ کدام یک از این دو برادر بزرگتر بودند و عمرشان در هنگام مرگ چقدر بود؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇