🌷الإمامُ الصّادقُ عليه السلام
الشَّفاعَةُ زَكاةُ الجاهِ .
🌸امام صادق عليه السلام
ميانجيگرى ، زكات مقام است .
تحف العقول : 381 .
🔰 @p_eteghadi 🔰
💠صبر در برابر حرف مردم💠
🌟امیرالمؤمنین در یکی از وصیتهای خود به امام حسن علیهما السلام به خوبی به این مساله پرداخته و فرمودهاند:
💎«إِنْ کُنْتَ عَالِماً عَابُوکَ وَ إِنْ کُنْتَ جَاهِلًا لَمْ یُرْشِدُوکَ وَ إِنْ طَلَبْتَ الْعِلْمَ قَالُوا مُتَکَلِّفٌ مُتَعَمِّقٌ وَ إِنْ تَرَکْتَ طَلَبَ الْعِلْمِ قَالُوا عَاجِزٌ غَبِیٌ وَ إِنْ تَحَقَّقْتَ لِعِبَادَةِ رَبِّکَ قَالُوا مُتَصَنِّعٌ مُرَاءٍ وَ إِنْ لَزِمْتَ الصَّمْتَ قَالُوا أَلْکَنُ- وَ إِنْ نَطَقْتَ قَالُوا مِهْذَارٌ وَ إِنْ أَنْفَقْتَ قَالُوا مُسْرِفٌ وَ إِنِ اقْتَصَدْتَ قَالُوا بَخِیلٌ وَ إِنِ احْتَجْتَ إِلَى مَا فِی أَیْدِیهِمْ صَارَمُوکَ وَ ذَمُّوکَ وَ إِنْ لَمْ تَعْتَدَّ بِهِمْ کَفَّرُوکَ فَهَذِهِ صِفَةُ أَهْلِ زَمَانِک»
🌟حضرت امیر علیهالسلام بعد از توصیه فرزند خود به بیاعتنایی نسبت به حرف مردم، میفرماید:
💎تو چه توقعی از مردم داری؟!
مردم اینگونهاند که؛
🔹اگر تو انسان عالمی باشی، به تو حسد میبرند و برای اینکه تو را از چشم دیگران بیاندازند، درصدد عیبجویی و خردهگیری از تو برمیآیند
🔹و اگر مطلبی را ندانی و بخواهی از دیگران استفاده کنی، همّت ندارند که تو را راهنمایی و ارشاد کنند.
🔹اگر به دنبال دقایق و ظرایف علمی باشی، طعنه میزنند که آدم بیکاری است که در پی چنین مسایلی است؛
🔹و اگر طلب علم را رها کنی، تو را کودن و کماستعداد میخوانند.
🔹اگر نسبت به انجام عبادات اهتمام داشته باشی، میگویند: این، آدمِ ظاهرساز و ریاکاری است.
🔹اگر سکوت پیشه کنی، میگویند: لال است؛
🔹و اگر صحبت کنی، میگویند: چه قدر پرحرف است.
🔹اگر پول خرج کنی، میگویند: آدم ولخرجی است،
🔹و اگر اقتصاد داشته باشی، تو را بخیل مینامند.
🔹اگر به پولشان نیاز داشته باشی و از آنها درخواست کمک کنی، رابطهشان را با تو قطع میکنند؛
🔹و اگر نسبت به آنها بیاعتنا باشی، حتی ممکن است تو را کافر و خارج از دین معرفی کنند!
بحارالانوار، ج 74، ص 234.
🔰 @p_eteghadi 🔰
چرا ثواب نماز در سمت راست امام بیشتر است!؟ تکلیف آنهایی که در سمت چپ ایستاده اند چیست!؟ تفاوت ثواب چقدر است!؟
🎤در پاسخ، نکاتی تقدیم می شود:
یک. بی شک، همه ثواب ها و فضیلت هایی که از طریق روایات، برای احکام عملی، مطرح شده، فلسفه و حکمت هایی دارد که ممکن است در روایات به همه آن ها اشاره نشده باشد و درک آن ها نیز از حیطه عقل، خارج باشد. فضیلت صف اول و افضل بودن ایستادن، سمت راست امام جماعت نیز از همین سنخ است که از طریق عقل نمی توانیم به فلسفه و حکمت واقعی آن پی ببریم. همین که در روایات دینی به فضیلت و ثواب خاص آن اشاره شده می بایست تعبداً بپذیریم زیرا این توصیه قطعاً فلسفه و حکمتی خاص دارد که اهل بیت (علیهم السلام) از طریق ارتباط با منبع لایزال علم و حکمت الهی آن را کسب کرده اند.
پرسمان اعتقادی
چرا ثواب نماز در سمت راست امام بیشتر است!؟ تکلیف آنهایی که در سمت چپ ایستاده اند چیست!؟ تفاوت ثواب چ
دو. در بیان فضیلت و ثواب ایستادن، سمت راست امام جماعت روایاتی ذکر شده: امام علی(علیه السلام) می فرماید: «بهترین صف ها صف اول است که فرشتگان در این صف حضور دارند و بهترین نقاط، صف اول، نقاطی است که در سمت راست امام جماعت قرار می گیرد.»(1) نیز از امام صادق(علیه السلام) منقول است: «هرکس چهل روز در سمت راست امام جماعت نماز بخواند، وارد بهشت خواهد شد.»(2) روایات فوق در جایی است که تعداد مأمومان بیش از یک نفر بوده که در پشت سر امام قرار می گیرند. هم چنین، در خصوص علت افضل بودن ایستادن سمت راست امام جماعت، طبق روایتی، از حضرت امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که روزی شخصی به نام «احمد بن رباط» در باره چرایی ایستادن مأموم سمت راست امام پرسیدند: حضرت فرمودند: «زیرا متبوع (امام جماعت) جلو او قرار دارد و اطاعت از فرد جلو حقی است متعلق به او و از طرفی حق تعالی مطیعین را اصحاب یمین(راست) و اهل نجات قرار داده است لذا به خاطر این علت، ماموم در سمت راست امام می ایستد و نه چپ او.»(3) به نظر می رسد این روایت در جایی است که دو نفر برای نماز جماعت باشند، چه بسا در شرایطی که تعداد مأمومین به قدری زیاد است که چنین امکانی میسور نیست، چنین استحبابی مورد تأکید نباشد.
سه. همچنین بعید نیست، علت تأکید و بیان افضل بودن صف اول و سمت راست امام جماعت، برای این بوده تا مؤمنین با اشتیاق بیشتری برای حضور در مسجد، لبیک گفتن به دعوت خداوند (حَیَّ عَلیَ الصَّلوَة) و آماده شدن برای نماز شتاب کنند و زودتر از کار و کسب دنیا دل بکنند. برنامه ای تربیتی و سلوکی برای تمرین سبقت گرفتن از یکدیگر در کارهای خیر(4)؛ سبقت گرفتن به سوی مغفرت و رضوان الهی(5) و مسابقه ای برای قرار گرفتن در زمره «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ.(6)
بر این اساس، بی شک؛ اصل فضیلت و اجر و ثواب نماز جماعت که طبق روایات اگر تعداد مأموین از ده نفر بیشتر باشد قابل شمارش و احصاء نیست،(7) برای همه مأمومین ثابت است. و قطعاً از آن جایی که نیت مؤمن(8) و سعی و تلاش او(9) در وهله اول نزد خدای متعال ارزش و فضیلت بالایی دارد، از این رو با توجه به محدود بودن امکان ایستادن مأمومین سمت راست امام جماعت، خصوصاً در نمازهای جماعت بزرگ و اماکنی که محدودیت فضا دارند، قطعاً نیت و تلاش همه کسانی که در دل، مشتاق فضیلت مذکور هستند، مورد محاسبه قرار می گیرد و گرچه بسیاری عملاً موفق به این فضیلت نشوند اما خداوند، اجر و پاداش کامل را به آن ها نیز عطا می کند. بنابراین؛ بسا کسانی که در سمت چپ امام ایستاده اند یا در صفوف بعدی نماز جماعت باشند اما خداوند، تفضّلاً پاداش صف اول و سمت راست امام جماعت را در پرونده اعمالشان ثبت خواهد کرد.
📚پی نوشت ها:
1. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام، قم، مؤسسة آل البیت، 1385ش، ج 1، ص 155.
2. علامه مجلسی، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، 1403ق،، ج 85، ص 98.
3. ابن بابويه، محمد بن على، علل الشرائع، ترجمه ذهنى تهرانى - ايران، قم، چاپ: اول، 1380ش، بنقل از حوزه نت.
4. «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ»، بقره/ آیه 148؛ مائده/ آیه 48؛ «أُولئِکَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُونَ»، مؤمنون/ آیه 61.
5. «سابِقُوا إِلي مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ و جَنَّة ...»، حدید/ آیه 21.
6. واقعه/ آیات 10 و 11.
7. نوری، حسین، مستدرک الوسائل، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، لبنان- بیروت، بی تا، ج 6، ص443؛ همان، ج1، ص487؛ همان، ج6، ص443؛ جامع الأخبار، شعیری، محمد بن محمد، مطبعة الحیدریه، عراق- نجف اشرف، بی تا، ص77.
8. از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است «نیة المؤمن خیر من عمله ... نیّت آدم با ایمان از عمل او بهتر است و ...»، کافى، ثقة الاسلام کلینی، کتابفروشی علمیه اسلامیه، تهران، 1369، جلد 2، صفحه 82؛ المحجّة البیضاء، فیض کاشانی، ملامحسن، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، 1372، جلد 8، صفحه 109.
9. قوله کریم: «وَ مَنْ أَرَادَ الْآخِرَةَ وَ سَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولٰئِکَ کَانَ سَعْيُهُمْ مَشْکُوراً؛ و آن کس که سرای آخرت را بطلبد، و برای آن سعی و کوشش کند -در حالی که ایمان داشته باشد- سعی و تلاش او، (از سوی خدا) پاداش داده خواهد شد.»، اسراء/ آیه 19.
🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(25).mp3
4.81M
پرسش و پاسخ اعتقادی❓
🔹حجه الاسلام #محمدی
جلسه 25 - آثار علم غیب امام بر جامعه و اجتماع
🔰 @p_eteghadi 🔰
چرا از زمان دستیابی بشر به تکنولوژی معجزه ای رخ نداده و خدا به ما معجزه ای نشان نمی دهد؟ و معجزات و شفاهایی که گزارش می شود از کجا معلوم که تاثیر تدریجی درمان ها نباشد؟
برای پاسخ به این سوال باید دو نکته عرض کنم:
نکته اول:
معجزه فقط یک دلیل بر اثبات ادعای نبوت است، بنابراین تکرار آن در هر زمان و برای هر شخص لزومی ندارد! بلکه در گرو تجدید نبوت و آمدن پیامبر جدید است. تا پیامبر جدیدی نیامده خود متدینین هم لزوم تحقق معجزه را ادعا نکرده اند تا با نبودن معجزه ادعای ایشان رد شود!
علاوه بر این که رویت معجزه برای همه مردم هم لزومی ندارد، بلکه اگر معجزه به اندازه ای که به صورت تواتر نقل شود اتفاق بیفتد حجت تمام خواهد شد. هم چنین اگر معجزه ای مانند قرآن جاویدان باشد برای اتمام حجت کفایت می کند.
👇👇👇👇👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
چرا از زمان دستیابی بشر به تکنولوژی معجزه ای رخ نداده و خدا به ما معجزه ای نشان نمی دهد؟ و معجزات و
نکته دوم:
بسیاری از ابراز نظرهای منکرین معجزه به پیش فرض های مادی گرایانه آن ها برمی گردد، همانطور که در میان اندیشمندان ملحد به صورت شفاف مشاهده می کنیم، چارچوب ذهنی ایشان اصلا اجازه نمیدهد احتمال خارق العاده بودن هیچ واقعه ای طرح شود!
روشن است که معجزه به خودی خود محال نیست، یعنی هیچ کسی نمی تواند دلیلی منطقی بیاورد که تبدیل شدن عصا به اژدها محال است، یا بینا شدن یک چشم نابینا امکان ندارد، چون عقل در دقت عقلی خویش می فهمد که دلیلی بر این محال بودن وجود ندارد. همانطور که خاک می تواند تبدیل به گندم و درخت و سیب شود، پس تبدیل بقیه امور هم به یکدیگر محال نیست، چیزی که هست فقط ما آنها را تا کنون تجربه نکرده ایم. بنابراین در دقت عقلی هیچ دلیلی بر ردّ معجزه وجود ندارد مگر استبعاد ذهنی، و پیش فرض های مادی گرایانه که دلیل به شمار نمیروند بلکه صرفا گمانه زنی و بعید شمردن است.
بنابراین مهمترین مانع فکری منکرین معجزه در حقیقت یک محدودانگاری ذهنی ایشان است، یک انکار پیشینی موجوداتی است که هرگز با تجربه قابل نفی و اثبات نیستند. که با توجه به چنین پیش فرضی عکس العمل منکرین به ترتیب چنین است:
در گام اول، ابتدا این وقایع را به شدت انکار می کنند.
در مرحله دوم در صورتی که برای ایشان وقوع چنین حادثه ای مسلّم و قطعی شود باز هم آن را در دایره علل و معلول مادی و تجربی جستجو می کنند، چون چیزی در ورای آن در چارچوب فکری ایشان امکان ندارد.
بنابراین اگر شما در جلوی چشم ایشان یک عصا را تبدیل به مار کنید هم پذیرفته نشده و حمل بر امور طبیعی خواهد شد، چون از قبل چارچوبی در درون ذهنشان ساخته اند که نمی توانند وقایع را در خارج از آن جستجو کنند.
همان طور که منکرین وقتی معجزه انبیا را می دیدند وقتی هیچ توجیهی برای آن نمی یافتند، آن را سحر و جادو معرفی می کردند. چون ایشان در کنار علل طبیعی سحر و جادو را هم قبول داشتند.
🔰 @p_eteghadi 🔰
🔺 گنجايشش بیشتر می شود!
🔅 #امام_علی_علیه_السلام :
🔸 «كُلُّ وِعاءٍ يَضيقُ بِما جُعِلَ فيهِ إلاّ وِعاءَ العِلمِ ؛ فإنَّهُ يَتَّسِعُ بِهِ» .
🔹 «هر ظرفى وقتى چيزى در آن گذارند، گنجايش خود را از دست مى دهد، مگر ظرف دانش كه با افزودن آن گنجايشش بيشتر مى شود».
📚 نهج البلاغة : حكمت ٢٠٥
📅 مناسبت امروز : ۲۵ آذر [ روز پژوهش ]
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
شنیدم برخی از داروینیستها منشا دین را بر اساس نظریه تکامل توضیح می دهند و دین را محصول طبیعت می دانن
🎤ابتدا نظریه تکامل و روانشناسی تکاملی را توضیح می دهیم و سپس به نقد این دیدگاه می پردازیم.
❇️نکته اول: نظریه تکامل(Theory of evolution)
همانطور که مستحضرید نظریه تکامل توسط «داروین» به شهرت یافت.
نظریه تکامل به تقریر «داروین» بدین شرح است:
الف. تغییرات تصادفی کوچک و ظاهرا خود به خودی در میان افراد یک نوع مشهود است.
ب. بعضی تغییرات، امتیاز نامحسوسی در رقابت و تنازع شدیدی که برای بقاء در میان افراد یک نوع و یا انواع گوناگون در یک محیط هست، به بار میآورند.
پ. افرادی که از چنین امتیازی برخوردار باشند، بیشتر عمر میکنند و زاد و ولد بیشتری دارند، و در نتیجه، سریعتر افزایش مییابند.
ت. در دراز مدت، بر اساس انتخاب طبیعی، تغییرات نامطلوبتر کاهش مییابند و سرانجام محو میشوند، تا جایی که تبدیل تدریجی نوع رخ دهد.(1)
❇️نکته دوم: روانشناسی تکاملی(evolutionary psychology)
گروهی از طرفداران نظریه تکامل بر این باورند که نظریه تکامل قانون شکل گیری هر پدیده در طبیعت است و بر همین اساس، باید روان آدمی را نیز تکاملی توضیح داد. در همین راستا، روانشناسی تکاملی (evolutionary psychology) شکل گرفت.
در این دانش سعی می شود که ویژگیها و رفتارهای مهم بشری همچون هنر، عشق، موسیقی، اخلاق و دین، بر حسب ریشه های تکاملی تبیین شود؛ یعنی به این نحو که این ویژگیها فقط به عنوان مزیتهایی برای سازگاری بیشتر با محیط، در نظر گرفته شوند.
«دیوید ویلسون» (David Wilson) از حامیان روانشناسی تکاملی، دین و اخلاق را به همین شکل توضیح می دهد و آنها را عینی و واقعنما نمی داند بلکه آنها را صرفا بر حسب کارکردی که دارند توضیح می دهد؛
به باور او، اخلاق ترفندی از سوی ژن های انسانی است به منظور ترغیب به همکاری، تا از این طریق عملکرد انسان در مواجهه با محیط افزایش یابد.
همچنین وی معتقد است که دین نیز مجموعه ای از اعتقادات جعلی است به منظور کنترل اجتماعی تا گروههای انسانی به عنوان واحدهایی سازگار با محیط عمل کنند. به نظر «ویلسون»، اخلاق و دین، محصول انتخاب طبیعی به منظور ایجاد انگیزش برای انجام رفتارهای سازگار با محیط است.(2)
❇️نکته سوم: نقد روانشناسی تکاملی
در نقد این دیدگاه به نکات بسیاری می توان اشاره داشت؛ از جمله:
اولا نظریه تکامل یک نظریه قابل مناقشه است. به باور بسیاری از محققان، شواهدی که «داروین» به سود نظریه تکامل اقامه کرده، قادر به تایید و اثبات این نظریه نیست؛ چرا که مفاد نظریه «داروین» بازه طولانی از تاریخ حیات را در بر می گیرد و چون سیر تکامل، تدریجی است، پس به راحتی نمی توان از اکتشافات پراکنده و با فاصله زمانی زیاد، به اثبات نظریه «داروین» رسید.(3)و(4)
ثانیا این تلقی که دین را ناشی از فرآیند تکاملی بدانیم، ناشی از این انگاره است که دین مقوله بشری و طبیعی است و به همین جهت باید آن را در چارچوب حوادث طبیعی تبیین کرد؛ در حالی که ادعای دینداران چنین است که دین مقوله فراطبیعی است و در قالب وحی و بواسطه فرشتگان بر انسانهای برگزیده نازل می شود. بنابراین، کسانی که دین را بر اساس نظریه تکامل توضیح می دهند، پیشتر این فرض را قبول کرده اند که دین الهی و فراطبیعی نیست بلکه پدیده طبیعی است و حالا که چنین است، باید بر اساس نظریه تکامل تبیین شود!
ثالثا پذیرش این کارکرد برای باورهای دینی و اخلاقی که «سبب سازگاری بیشتر با محیط و بقای ما هستند» مستلزم آن نیست که این باورها را جعلی و غیرواقعی بدانیم؛ جز این که پیشتر حکم به جعلی بودنش کرده باشیم! «ویلسون» چون این باورها را نادرست می داند، قوه ایجادی این باورها را نیز معیوب و غیرواقعنما می داند؛ در حالی که ممکن است گفته شود خداوند با عنایت به همین کارکرد، چنین باورهایی را به ما اعلام کرده است تا از طریق این حقایق، با محیط سازگارتر شویم و بقاء یابیم.(5)
📚پی نوشت ها:
1. برای مطالعه بیشتر، رک: باربور، ایان، علم و دین، ترجمه خرمشاهی، فصل چهارم: زیست شناسی و الهیات در قرن19، انتشارات علمی فرهنگی.
2. برای مطالعه بیشتر، مراجعه شود به فصل پنجم از این کتاب ارزشمند:
Plantinga, Alvin, (2011), Where the Conflict Really Lies: Science, Religion, and Naturalism, Oxford University Press.
3. مولکی، مایکل، علم و جامعه شناسی معرفت، ترجمه کچویان، نشر نی، 1389، صص177-198.
4. برای مطالعه بیشتر، پیشنهاد می شود به این تاپیک مراجعه بفرمایید که در آن، به نقد و بررسی ریشه های نظریه داروین پرداخته شده است:
http://askdin.com/thread/%D8%B1%DB%8...88%DB%8C%D9%86
5. برای مطالعه بیشتر، مراجعه شود به فصل پنجم از این کتاب ارزشمند:
Plantinga, Alvin, (2011), Where the Conflict Really Lies: Science, Religion, and Naturalism, Oxford University Press.
🔰 @p_eteghadi 🔰