🔻 #مستحبات و #مکروهات را بشناسیم ....
💢 #کراهت شب زنده داری مگر برای سه امر
در حدیث معتبری از حضرت رسول صلی الله علیه و آله منقول است که:
شب زنده داری خوب نیست مگر برای سه امر: برای نماز شب خواندن، قرآن خواندن و در طلب علم بودن، و برای این که عروسی را به خانه شوهرش ببرند.
📚 کتاب #حلیه_المتقین
باب هشتم فصل دهم
#آداب_خوابیدن
#سیره_اهلبیت_سلام_الله_علیهم
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
چرا اسلام سگ را نجس می داند و در عین حال از نجاست یا طهارت آن در قرآن ذکری به میان نیامده است؟ ⬇️⬇
🎤موضوع نجاست سگ یک مساله فقهی است که روایات زیادی برای آن وارد شده است و اجماع فقها هم بر نجاست آن بوده است. البته همچون بسیاری از جزییات احکام فقهی مانند تفاصیل احکام مختلف، نجاست سگ هم به صراحت در قرآن نیامده و تبیین و تفصیل آن به پیامبر و اوصیای معصوم او (علیهم السلام) واگذارده شده است. در این باره قرآن می فرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»؛ و ما اين ذكر (قرآن) را بر تو نازل كرديم تا آنچه به سوى مردم نازل شده است براى آنها تبيّن كنى باشد که تفکر کنند.(1) توجه: درباره احکام فقهی و حقوقی باید توجه داشت که هر چند ظاهرا جزو اعتباریات هستند، اما از پشتوانه ای حقیقی برخوردارند. یکی از مسلمات اسلامی این است که احکام شرع تابع مصالح و مفاسد واقعی است. اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امری بود و نه نهی و نه حکم به نجاست و طهارت. سگ در قرآن: در قرآن کريم در سه مورد از سگ سخن گفته شده که عبارتند از: 1- ماجراي سگ اصحاب کهف: «... وَ کَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ»؛ سگشان بر دهانه غار (يعني محلي با فاصله و دورتر از محلّ استراحت اصحاب کهف) دو دستش را دراز کرده بود.(2) 2- ماجراي بلعم باعورا: حق تعالی، بلعم باعورا را به سگ تشبيه کرده است. عطش دنیا و تبعیت از هواهای نفسانی، این عالم را که توقع انحراف از او نمی رفت، به سقوط کشاند. عطش دنیوی او، به عطش کاذب سگ هار تشبیه شده است که در هیچ حالی سیراب نمی شود: «فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ اَلْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ يَلْهَثْ».(3) 3- حکم صيد سگ شکارچي: خداوند در سوره مائده مي فرمايد: «يَسْأَلُونَکَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّيِّبَاتُ وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُکَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَکُمُ اللَّهُ فَکُلُوا مِمَّا أَمْسَکْنَ عَلَيْکُمْ وَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ»؛ از تو می پرسند که چه چيزهايى بر آنها حلال است، بگو آنچه طیب و پاکيزه است براى شما حلال گرديده، و (نيز) صيد حيوانات شکارى و سگهاى تربيت يافته.(4) در اين آيات هيچ گونه اشاره اي به طهارت و نجاست خود سگ نشده است. حکم محل تماس دندان سگ شکاری با بدن شکار هم در روایات آمده که باید آنجا را تطهیر کرد و آب کشید. با غلبه نگاه منفی انسانها به سگ، نیازی به تصریح به نجاست نبود: شايد یکی از حکمتهایی كه قرآن تصريح به نجاست سگ نکرده، سابقۀ آن در دیگر شرایع و نیز دیدگاه پست و کم ارزش آن براى مردم -با وجود استفاده زیاد از آن- بوده است. مثلا خوردن گوشت خوک در جامعه آن زمان در بین مسیحیان رایج بوده است، بنا بر این قرآن به حرمت آن تصریح کرده است اما در طول تاریخ در فرهنگ مردم، برخی از اخلاق پست و ناپسند به سگ نسبت داده می شد و انسانهای پست هم به آن متصف می شدند. وجود برخی صفات خوب در این حیوان، مانع از غلبه نگاه منفی مردم به آن نبوده است. شاید به دلیل همین فاصله گیری طبیعی در فرهنگ و جامعه، نیازی نبوده است تا به نجاست یا دیگر لوازم آن تصریح شود. با اين فرض، ذكر نجاست سگ در قرآن، اولًا: با بلاغت قرآن تناسبى ندارد؛ و ثانياً: عدم ذكر آن نقصى در قرآن ایجاد نمی کند، زيرا نقص در جايى است كه ذكر آن لازم باشد. سگ و نجاست آن در روایات: نجاست سگ در روایات از دو راه فهمیده می شود:
❇️1- رواياتي که به صراحت در آن کلمه نجس برای سگ آمده است. مانند: «عذافر از امام صادق (علیه السلام) از نوشيدن و وضو گرفتن با پس مانده آبي که بعضي از حيوانات (سنور، گوسفند، گاو، شتر ، الاغ ، اسب، استر و درندگان) نوشيده اند، سوال کرد. امام فرمود: بنوش و وضو بگير. سپس از سگ سوال کردم. امام فرمود: نه. پرسيدم: آيا او يک درنده (مثل ديگر درندگان) نيست؟ فرمود: نه به خدا، او نجس است. نه به خدا، او نجس است.»(5) 2- رواياتي که بجای تصریح به نجاست سگ، حکم نجاست سگ آمده است. در اين روايات، روش برخورد با سگ، نیمخورده او و ... ، همانند روش بر خورد با نجاسات ديگر است. به عنوان مثال به روایات زیر دقت کنید: «ابن مسلم مي گويد از امام صادق (علیه السلام) سوال کردم: اگر سگي از ظرفي آب بياشامد وظيفه چيست؟ آن حضرت فرمود: لازم است ظرف را بشوئيد.»(6) در این دسته از احـاديـث، حکم عدم جواز آشاميدن و وضـو گرفتن از نيم خورده سگ به صراحت بيان شده است، که قرينه ایست بر نجاست سگ. براي اثبات نجاست سگ، روايات بقدري زيادند که هرگز نمي توان در اعتبار و قطعيّت آنها اشکال کرد و ما تنها به ذکر چند نمونه آن اکتفا کردیم. تذکر دو نکته: 1. نسبت حقوق و حرمت شرعی حیوانات با حکم نجاست آنها: طهارت و نجاست، ارزش مخلوقات و حقوق آنها را کم یا زیاد نمی کند. حیوانات، همگی مخلوقات و بندگان حق تعالی هستند، بنا بر این هرکدام، در حد و اندازه خود، از حقوقی برخوردار است.
پرسمان اعتقادی
🎤موضوع نجاست سگ یک مساله فقهی است که روایات زیادی برای آن وارد شده است و اجماع فقها هم بر نجاست آن ب
شریعت هرگونه آزار حیوانات و از جمله سگ را ممنوع نموده و حفظ جانشان را لازم شمرده است تا آنجا که حتی در صورت کمبود آب برای شرب حیوانی مانند سگ، نباید با آن وضو گرفت. بلکه باید تیمم کرد و حیوان را سیراب نمود. صاحب جواهر (رحمه الله) می فرماید: «اگر شخصى، به مقدار وضو گرفتن آب داشته باشد، و بترسد که اگر با آن وضو بگيرد، دچار تشنگى شود، همه علما می گویند که بر او واجب است تيمم کند و آب را براي نوشيدن نگهدارد ... همین طور اگر از تشنگى حيوانى بترسد، حتی اگر آن حیوان یک سگ باشد، حکم همين است.»(7) رعایت حقوق سگ یا هر موجود دیگری به معنی عدم آزار، رسیدگی به آب و غذا و مانند این امور است. اینکه حیوان، مونس یا همبازی انسان باشد یا توسط انسان نوازش شود، فایده ای به حال حیوان ندارد تا جزو حقوق حیوان باشد. 2. مفید و وفادار بودن، ارتباطی با نجاست ندارد، همان طور که خون نجس، ضرورت حیات است. سگ حیوانی است وفادار و در طول تاریخ منافع زیادی برای انسان داشته است. اما مفید بودن ربطی به طهارت و نجاست ندارد. مثلا با وجودی که زندگی ما به خون وابسته است، در عین حال نجس هم هست. بنا بر این نجاست به معنی بیفایده بودن نخواهد بود همان طور که نجس بودن هرگز به معنی نفی حقوق نبود.
📚پی نوشت ها:
1. سوره نحل/ 44.
2. سوره کهف/ 18.
3. سوره اعراف/ 176.
4. سوره مائده/ 4.
5. «سَأَلَ عُذَافِرٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنْ سُؤْرِ السِّنَّوْرِ وَ الشَّاةِ وَ الْبَقَرَةِ وَ الْبَعِيرِ وَ الْحِمَارِ وَ الْفَرَسِ وَ الْبَغْلِ وَ السِّبَاعِ يُشْرَبُ مِنْهُ أَوْ يُتَوَضَّأُ مِنْهُ؟ فَقَالَ: نَعَمْ اشْرَبْ مِنْهُ وَ تَوَضَّأْ، قَالَ قُلْتُ لَهُ: الْكَلْبُ؟ قَالَ: لَا، قُلْتُ: أَ لَيْسَ هُوَ سَبُعٌ؟ قَالَ: لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجسٌ، لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجسٌ»: شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت (عليهم السلام) - قم، چاپ: اول، 1409 ق، - قم، چاپ: اول، 1409 ق، ج 1، ص 226، ح 576- 6.
6. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ:سَأَلْتُهُ عَنِ الْکَلْبِ يَشْرَبُ مِنَ الْإِنَاءِ، قَالَ: اغْسِلِ الْإِنَاءَ»وسائل الشيعة، ج1، ص225.
7. نجفی، محمد حسن، جواهر الكلام، 43 جلد، دار إحياء التراث العربي، بيروت - لبنان، هفتم، 1404 ه ق، ج 5، ص 114.
🔰 @p_eteghadi 🔰
* #حضرت_زینب #زن
💠 حضرت زینب و هوشیاری حاصل ایمان
🔻 به برکت اين چهار دههاي که از انقلاب ميگذرد چه زنهاي دانشمندي، چه زنهاي قرآني، حافظين قرآن، چقدر ما داريم؟!
🔸 آثار و برکات اينها براي نسلهاي بعد است، مخصوصاً زن، موجودي است که خداي متعال به گونهاي قرار داده است که ظرفيتهاي سعادتمندي او را در يک نسل، دو نسل، سه نسلِ بعد ميتوان ديد؛
🔹 ولي اگر به فساد کشيده بشود خيلي زود يک جامعه را از بين ميبرد. عفت، پاکي، پاکدامني سرمايهي دين خدا است، سرمايهي اهل بيت است، هوشياري سرمايهاي از سرمايههاي الهي است.
🔸 بعد از عاشورا عبيدالله در کوفه مجلس آراست که اُسرا را بياورند، فکر ميکنيد زينب کبري (سلام الله عليها) چگونه اين آمدن را مديريت ميکرد، چه در خودِ کربلا، چه در راه، چه در مجلس ابن زياد و چه در شام در مجلس يزيد؟
🔹 اگر انسان تاريخ را نگاه کند ميبيند که ايمان مخلوطي است از هوشياري و مديريت، چه نوع لباسي بپوشد که چشم کسي متعرض او نشود، تعداد کنيزکاني که دُور حضرت را ميگرفتند، کيفيت ورود آنها در مجالس، صحبتهايي که به اندازهي ضرورت بايد ميشد، همهي اينها هوشياريهايي است که حاصل ايمان است، حاصل پاکدامني است، حاصل ارتباط با خدا است، به هر کسي که از همان اول نميدهند، ما هستيم و طريق اهل بيت علیهم السلام.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔺حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری
🔰 @p_eteghadi 🔰
ولادت اسوه صبر و تقوا و شکیبایی، زینت پدر، حضرت زینب کبری سلام الله علیها مبارکباد
🔰 @p_eteghadi 🔰
🌹بیانات حضرت آیتالله العظمی جوادی آملی به مناسبت پنجم جمادی الاولی روز ولادت باسعادت حضرت زینب کبری (س) :
🌹مستحضريد «تاء» عقيله بنيهاشم «تاء» مبالغه است نه «تاء» تأنيث؛ هم حسينبنعلي بنابيطالب عقيله بنيهاشم بود هم زينب كبرا. اگر ميگوييم آدم خليفة الله است اين «تاء»، «تاء» مبالغه است، نه اینکه چون (زينب كبرا) زن است اين «تاء»، «تاء» تأنيث است، بلكه آن قدر عقل جمع بود و آن قدر عقل بنيهاشم بود، كه عقل جامعه را تأمين كرده است.
🌹زينب كبرا (سلام الله عليها) كسي است كه طبق بيان امام سجاد (سلام الله عليه) ظاهراً به مقام شامخ ولايت بار يافته است، براي اينكه كسي كه بدون تعليم عالم بشود، معلمش بلا واسطه خداست؛ كسي كه بدون تفهيم، اهل فهم باشد معلمش، مفَهِمش، ذات اقدس الهي است كه وجود مبارك امام سجاد به زينب كبرا (سلام الله عليهما) فرمود: «أنتِ بِحَمدِ الله عالِمَةٌ غَيرُ معلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيرُ مُفهَّمَةٍ».
🔰 @p_eteghadi 🔰
چرا اسلام به تربیت دینی فرزندان توصیه کرده است؟ چرا توصیه نکرده که فرزندتان را به لحاظ اعتقادی آزاد بگذارید تا خودش هر دین و آیینی که می پسندد انتخاب کند و از کودکی چیزی به وی القا نکنید؟
برای پاسخ به این سؤال به چند نکته توجه بفرمایید:
نکته اول:
اگر مقصود شما این است که باید کودکان را رها کرده و با تعالیم دین آشنایشان نکرد تا خودشان مسیرشان را برگزینند این سخن هرگز سخن منطقیای نیست، چرا که هیچ تضمینی وجود ندارد که با رها کردن کودکان، آنها راه حق را بیابند!!
کودک اگر رها شود طبق نظر دوستان و جامعه و اطرافیانش و گاه حتی با افکار کودکانه اش تصمیم خواهد گرفت، خب اگر قرار است پیرو حرف دیگران شود، چه کسی بهتر و خیرخواه تر از والدینش؟
نکته دوم:
این کاملا طبیعی است که پدر و مادر در هر چیزی که برای فرزندشان احتمال خطر دهند فرزندشان را از آن دور نگه می دارند؛ به عنوان مثال آیا شما میپذیرید که اگر کودکی به لحاظ جسمی بیمار شد اجازه بدهیم خودش تصمیم بگیرد که درمان را میپذیرد یا میخواهد بیمار بماند؟
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
چرا اسلام به تربیت دینی فرزندان توصیه کرده است؟ چرا توصیه نکرده که فرزندتان را به لحاظ اعتقادی آزاد
بنابراین طبق این دو نکته روشن می شود که کاملا طبیعی و منطقی است که باید به بچهها کمک کرد تا راه درست را پیدا کنند، این لازمه محبت و دلسوزی والدین نسبت به فرزندان است. نباید تحت تاثیر تبلیغات، رفتارهای صحیح مورد هجمه قرار گیرند. و به همین خاطر هیچ پدر و مادری چنین نمی کند، هر کسی هم بگوید چنین میکنم یا دروغ می گوید، یا اینکه واقعا جاهل است.
حتی اگر ترس والدین، ترس به جایی نباشد باز هم نمی توان بر آنها خرده گرفت که چرا کودکشان را از آن خطر دور نگه میدارند، چون این کارشان یعنی دور نگه داشتن کودک از خطر منطقی است، اشکال آن ها این است که آنچه که خطر پنداشته اند در حقیقت خطر نیست. بنابراین باید از اصل اعتقادات بحث شود که کدام بر حق هستند و کدام ناحق؛ وگرنه اینکه از والدین بخواهیم اعتقادات خویش را که حق یافتهاند به کودکشان انتقال ندهند هرگز منطقی نیست.
نکته سوم:
نکته دیگر اینکه خطرات لازم نیست قطعی باشند،بلکه احتمال آن هم برای ضرورت محافظت از خود و فرزندانمان کفایت می کند. مثلا همین تراریخته ها با اینکه خطرشان مورد اختلاف است اما بسیاری از پدر و مادرها خودشان و فرزندانشان را از این خطر احتمالی حفظ می کنند. بنابراین حتی اگر خطر معاد خطر احتمالی باشد، و بعد از مرگ آخرتی نباشد دین داران ضرر نکرده اند، اما اگر خدا و آخرتی باشد ضرر غیر متدینین قابل محاسبه نیست.
نکته چهارم:
منظور از تربیت اسلامی یک تربیت مقلدانه نیست، یعنی اسلام هرگز نفرموده اعتقاداتتان را به بچه هایتان تحمیل کنید، بلکه دغدغه اسلام در خصوص تربیت اسلامی این است که پدر و مادر آن اعتقاداتی که با دلیل حق می دانند را از طریق همان مقدمات و ادله به فرزندشان انتقال دهند. یعنی همان مقدماتی که منجر به نتیجه و اعتقادشان شده است را مرحله به مرحله به کودک آموزش دهند، تا او هم همان نتیجه را بگیرد.
@jaarchi
بعضی ها معجزه را فعل پیامبر می دانند. آن وقت سوالی که به ذهن می آید این هست که قرآن را هم فعل نبی می دانند؟
برخی از متفکرانی که معجزه را فعل نبی می دانند، در باب اعجاز قرآن، نفس قوی نبی را عامل دریافت و ترجمه وحی به زبان متعارف می دانند؛ البته نه به این معنا که نفس نبی خودش سازنده قرآن باشد بلکه به این معنا است که اگر نفس نبی نبود قرآنی دریافت و ابلاغ نمی شد چرا که قرآن محصول مشارکت خدا-انسان است.
توضیح بیشتر این که:
فلاسفه ادراکات را از یک منظر، به دو دسته حسی و عقلی تقسیم می کنند. ادراکات حسی توسط ابزار و اندام بدن، درک می شود. اما ادراک معقولات، به این شکل است که عقل بعد از یکسری فعالیتهای تجریدی، توسط عقل فعال (که در نظام هستی آخرین موجود مجرد است که با موجودات جهان مادی مرتبط است) مورد عنایت قرار گرفته و دارای ادراک معقول می شود و معقولات را درک می کند.
سیر ادراک معقولات در عموم انسان ها از جزئی به کلی است یعنی بعد از مشاهده مصادیق، به درک معقولات و کلیات نائل می شوند.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇