محدث و محدّثه (به كسر دال و تشديد آن) به معناى «سخن گوينده» است . بدان جهت كه حضرت در رحم مادرش با او صحبت كرده، بدين نام خوانده شده است.
محدث و محدّثة (به فتح دال و تشديد آن) که ظاهرا منظور شما است، به معناى كسى است كه با او سخن گفته مى شود. در روایت امام صادق (ع) در تعریف محدّث آمده است:
وَ أَمَّا الْمُحَدَّثُ فَهُوَ الَّذِي يَسْمَعُ كَلَامَ الْمَلَكِ وَ لَا يَرَى وَ لَا يَأْتِيهِ فِي الْمَنَام ؛ اما محدث کسی است که سخن فرشته را می شنود اما او را نمی بیند و در خوابش هم نمی آید. (۱)
بر اين اساس، حضرت بدين خاطر به اين نام خوانده مى شود كه ملائکه با حضرت سخن گفته اند، چنان كه در روايات زيادى آمده است.
سخن گفتن ملائكه با عدّه اى از مردان و زنان در امّت هاى گذشته و در اين امّت از جمله مطالب مورد اتّفاق شيعه و سنّى است. علّامه امينى در كتاب ارزنده اش «الغدير» در اين باره مى گويد:
امّت اسلامى همگى بر اين مطلب اتّفاق نظر دارند كه در اين امّت به سان ديگر امّت هاى گذشته کسانی بودهاند كه به آنان حديث گفته شده و به اصطلاح «محدّث» (به صورت اسم مفعول و فتح دال ) بودهاند . رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نيز به اين مطلب خبر داده ، چنان كه از طريق سني و شيعه در كتب صحاح و مجموعه هاى حديثى معتبر وارد شده است. محدّث كسى است كه بدون اين كه پيامبر باشد، و بدون اين كه صورت ملائكه را ببيند، ملائكه با او صحبت كرده اند و يا اين كه در دلش چيزى مى افتد و به او الهام مى شود و به صورت كشف و الهام از سوى خداوند متعال علمى به او آموخته مىشود يا در دل او حقايقى كه بر ديگران پوشيده است، روشن مى شود. بنابراين، وجود چنين كسانى ، در امّت مورد قبول و اتّفاق همه است . فقط اختلاف در مصداق چنين افرادى است که به عقيده شيعه، حضرت على و ديگر امامان معصوم از محدّثين مى باشند.(۲)
ايشان در ادامه مى نويسد: در امّت، افرادى محدّث وجود داشتند، همان گونه كه در امّت هاى پيشين بودند. امير المؤمنين و ائمّه معصومين دانشمندانى محدّث هستند. نبى نیستند. اين خصوصيّت از ويژگي هاى آنان و منحصر به آن بزرگواران نيست، بلكه حضرت فاطمه عليها السّلام دختر بزرگوار حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نيز «محدّثه» بود، همچنين سلمان محدّث بود. آرى، تمام امامان از اهل بيت و عترت طاهرين محدّث بودند، ولى هر محدّثى امام نيست.
روایات در باره محدثه بودن فاطمه :
۱ - اسحاق بن جعفر بن محمّد بن عيسى بن زيد بن على :
از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم : از آن جهت حضرت فاطمه را محدّثه ناميدند كه ملائكه از آسمان فرود آمده، همان گونه كه با حضرت مريم عليها السّلام صحبت مى كردند، با آن حضرت نيز صحبت مى نمودند و مى گفتند: اى فاطمه! خداوند تو را برگزيده و پاك و طاهر كرده و بر ديگر زنان برگزيده جهان برترى داده است.
اى فاطمه! در پيشگاه پروردگارت خضوع كن، سجده نما و با ركوع كنندگان ركوع بنما! فاطمه عليها السّلام با آنان صحبت كرده، آنان با او سخن مى گفتند. شبى به آن ها فرمود: مگر مريم دختر عمران بر ديگر زنان جهان برترى داده نشده است؟
فرشتگان پاسخ دادند: مريم بانوى زنان جهان در عصر خود بود. ولى خداوند تو را بانوى زنان جهان، هم در اين زمان و هم در زمان حضرت مريم، و بانوى زنان اوّلين و آخرين قرار داده است. (۳)
۲- احماد بن عثمان: از حضرت صادق عليه السّلام شنيدم :
افراد زنديقى در سال يكصد و بيست و هشت ظاهر مىشوند،زيرا من آن را در مصحف حضرت فاطمه عليها السّلام ديده ام.
عرض كردم: مصحف حضرت فاطمه چيست؟
فرمود: خداوند هنگامى كه روح پيامبرش را قبض فرمود، بر فاطمه عليها السّلام چنان غم و اندوهى وارد شد كه جز خداوند كسى از آن آگاه نيست.
خدا فرشته اى را نزد حضرت فرستاد تا غم و اندوهش را كاهش داده، به او دلدارى دهد و به او سخن گويد. فاطمه عليها السّلام نزول فرشته را به حضرت على عليه السّلام گفت. حضرت فرمود: هنگامى كه احساس كردى نازل شده و صداى او را شنيدى، مرا در جريان بگذار! فاطمه عليها السّلام هنگام نزول فرشته امير المؤمنين را خبر مى كرد.
حضرت هر آنچه را كه مى شنيد، مى نوشت تا اينكه كتابى از آن مجموعه به وجود آمد. در اين کتاب احكام شرعى و حلال و حرام وجود ندارد، ولى علوم مربوط به آينده در آن ثبت است. (۴)
جهت آگاهی بیش تر به کتاب مصحف فاطمی نوشته عبدالله امینی ،چاپ دلیل ما،قم مراجعه کنید.
📚پی نوشت ها:
۱. علامه مجلسی. بحار الأنوار. موسسه الوفاء ،بیروت ، ج۲۶، ص ۷۸
۲ . علّامه امينى، عبد الحسين، الغدير ، مرکز الغدیر للداسات الاسلامیه، ج ۵ ،ص ۶۷.
۳ . همان . ص ۷۷ .
۴ . بحار الانوار . ج ۴۳ ، ص ۷۸؛ ج ۲۶ . ص ۴۴ .
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
معنای این حدیث که می گوید؛ بهترین چیز برای زن آن است که نه او مردی را ببیند و هیچ نا محرمی هم او را
محدّثین از امام علىّ (ع) حکایت کرده اند: روزى در جمع عدّه اى از اصحاب و یاران نشسته بودیم که حضرت رسول (ص) سؤال فرمود: بهترین چیز براى زن چیست؟ و هیچ یک از افراد جواب مناسبى براى آن نداشتند. هنگامى که من به منزل، نزد فاطمه (س) آمدم، موضوع را براى ایشان، مطرح کردم که امروز پیامبر خدا چنین سؤالى را بیان نموده است؟ حضرت فاطمه اظهار داشت: آیا هیچ کدام از اصحاب جواب آن را ندانستند؟ گفتم: خیر، کسى جوابى نداد. پس از او اظهار نمود: بهترین چیزى که براى زن سعادت بخش و مفید مى باشد، آن است که مردى را نبیند و هیچ مرد نامحرمى نیز او را نبیند. امام علىّ (ع) افزود: چون شب فرا رسید، در جلسه اى با حضور اصحاب و رسول خدا (ص) مشارکت نموده و من گفتم: یا رسول اللّه، از ما سؤال کردى: چه چیزى براى زن بهتر است؟ اکنون جواب آن را آورده ام و آن این که بهترین چیز براى زن آن است که مردى را نبیند و هیچ مرد نامحرمى هم او را نبیند. حضرت رسول فرمود: چه کسى این پاسخ را گفته است؟ گفتم: فاطمه زهراء. حضرت فرمود: بلى، دخترم راست گفته است، همانا که او پاره تن من مى باشد. (احقاق الحقّ: ج ۲۵، ص ۳۵۰، اعیان الشّیعة: ج ۱، ص ۳۲۲). آیا این حدیث درست است؟ سند درستی دارد؟ معنایش چیست؟
حدیث مطرح شده، در کتب اربعه (کتاب های چهار گانه) حدیثی شیعه وجود ندارد. اما در برخی از منابع بعدی؛ مانند دعائم الاسلام[۱] و مناقب ابن شهر آشوب[۲] حدیثی با همین مضمون، البته بدون سند و به صورت خلاصه ذکر شده است. بنابر این، از آن جا که این حدیث در متون اولیه روایی نیامده، و در موارد دیگر نیز بدون سند ذکر شده است؛ لذا طبیعی است که از نظر سندی قابل اعتماد نباشد، ولی در عین حال متن آن با آموزه ها و تعالیم معتبر دینی ما سازگار است.
از این روایت، حرمت حضور زنان در اجتماع برداشت نمی شود؛ چرا که آنچه در متن روایت آمده، با سیره و منش خود حضرت زهرا (س) مخالف است؛[۳] به این دلیل که آن حضرت در مواقع لزوم و ضروری در اجتماع حاضر می شده، و هم او مردان را می دیده و هم آنان او را می دیدند.[۴]
بنابر این، حدیث در مقام بیان این حکم شرعی نیست که به هیچ وجه زنان و مردان مجاز به گفت و گوی با هم نیستند و یا مجاز نیستند همدیگر را ببینند، بلکه در مقام بیان یکی از ارزش های اخلاقی است، و آن این که تا جایی که امکان دارد، باید ارتباط و برخوردهای روز مره میان مردان و زنان نامحرم به حداقل ممکن برسد. دختر رسول خدا –بر فرض صحت این انتساب- می خواهد به زنان مسلمان بگوید که بدون دلیل و برای کارهای جزئی و پیش پا افتاده و بدون جهت راهی مراکز عمومی نشوند، در کوچه و بازار و... در معرض دید نا محرم حضور پیدا نکنند که این در شأن و مقام زنان مسلمان نیست.
📚پی نوشت:
[۱] تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائمالإسلام، ج ۲، ص ۲۱۵، دار المعارف، مصر، ۱۳۸۵ق. «و عن علی ع أنه قال قال لنا رسول الله (ص) أی شیء خیر للمرأة فلم یجبه أحد منا فذکرت ذلک لفاطمة (ع) فقالت ما من شیء خیر للمرأة من أن لا ترى رجلا و لا یراها فذکرت ذلک لرسول الله (ص) فقال صدقت إنها بضعة منی».
[۲] ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل ابی طالب (ع)، ج ۳، ص ۳۴۱، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ۱۳۷۹ق.«قال النبی لها أی شیء خیر للمرأة قالت أن لا ترى رجلا و لا یراها رجل فضمها إلیه و قال ذریة بعضها من بعض».
[۳] ر. ک: کلینی، کافی، ج ۵، ص ۵۲۸، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ش.
[۴] همان، ج ۱، ص ۴۶۰، ح ۵.
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
داستان تعلیم تسبیحات حضرت زهرا (س) چیست؟ 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
شیخ صدوق میگوید: از حضرت امیر مؤمنان روایت شده که آن حضرت به مردی از «بنی سعد» فرمود: آیا میخواهی از خودم و فاطمه برایت سخن بگویم؟!
حضرت فاطمه در خانه ی من بود. او با مشک آب، آنقدر آب آورد که بند مشک در بدن او اثر کرد، آن قدر با آسیاب دستی کار کرد که دستهایش تاول زدند، آنقدر خانه را جارو زدند که لباسهایش تیره رنگ گردید و آنقدر زیر دیگ ،آتش روشن کرد که لباسهایش سیاه رنگ شد.
من به او گفتم: کاش نزد پدرت رسول خدا(ص) میرفتی و از او خادمی درخواست میکردی؟تا آن خادم عهده دار اینکارها میشد. فاطمه(س) نزد پیامبر رفت. وقتی بر پیامبر(ص) وارد شد دید عده ای با پیامبر گفتگو میکنند. از شرم و حیا چیزی به پدرش نگفت و برگشت.
پیامبر(ص) از آمدن فاطمه فهمید که با ایشان کاری دارد. فردا صبح زود پیامبر(ص) به خانه ما آمد .آن حضرت سلام کرد. جواب دادیم و گفتیم: علیکم السلام یا رسول الله! بفرمائید.
آن حضرت آمد نشست و فرمود: دخترم فاطمه! دیروز چه کار داشتی که نزد من آمدی؟
فاطمه شرم کرد که جواب بگوید. من جواب دادم و گفتم: آنقدر آب آورده که بند مشک در بدن او اثر کرده، آن قدر آسیاب دستی چرخانده که دستهایش تاول زده، آنقدر خانه را جارو زده که لباسهایش تیره گردیده و آنقدر آتش زیر دیگ روشن کرده که لباسهایش سیاه گردیده است، من به او گفتم که کاش نزد پدرت میرفتی و خادمی درخواست میکردی.
پیامبر اسلام(ص) فرمود: آیا نمیخواهید چیزی به شما یاد بدهم که از خادم بهتر است؟! هنگامی که میخواهید بخوابید، ۳۴ بار «الله اکبر»، ۳۳ بار «الحمدللّه» و ۳۳ بار «سبحان الله» بگوئید. فاطمه گفت: از خدا و پیامبر خدا راضی شدم.[۱]
در ادامه مناسب است به چند روایت در مورد فضیلت تسبیحات حضرت زهرا(س) اشاره كنم:
تسبیحات حضرت زهرا(س) كه عبارت از ۳۴ مرتبه الله اكبر و ۳۳ مرتبه الحمدلله و ۳۳ مرتبه سبحان الله است، مصداق "ذكر كثیر" است كه در قرآن به مؤمنان دستور داده شده كه فراوان خدا را یاد كنید: "یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكراً كثیراً؛ ای كسانی كه ایمان آورده اید! یاد كنید خدا را، یاد فراوان".[۲]
زراره می گوید: امام صادق(ع) فرمود: "تسبیحات فاطمة زهرا(س) مصداق ذكر كثیر است كه در قرآن آمده: "اذكروا الله ذكراً كثیراً".[۳]
امام باقر (ع) فرمود: "اگر چیزی بهتر از تسبیحات حضرت زهرا بود، پیامبر آن را به فاطمه می آموخت".[۴]
امام صادق (ع) فرمود: "تسبیح زهرا (س) در هر روز بعد از هر نماز محبوب تر است نزد من از خواندن هزار ركعت نماز مستحبی ".[۵]
امام صادق (ع) فرمود : "هر كس هنگام خواب تسبیحات فاطمة زهرا (س) را بگوید، از جملة ذاكران خواهد بود.[۶]
📚منابع:
[۱]. من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص ۲۱۱، ح ۳۲، چهار مجلّدی. این حدیث به صورت تقطیع شده در وسائل، ج ۴، ص ۱۰۲۶، ح ۲، باب ۱۱، ازابواب تعقیب آمده است. بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۳۲۹ عین این حدیث را از علل الشرایع آورده است.
[۲]. احزاب (۳۳) ایة ۴۱.
[۳]. وسائل الشیعه، ج۴، باب ۱۸ از ابواب تعقیب، ص ۱۰۲۲.
[۴]. همان، ص ۱۰۲۴.
[۵]. همان.
[۶]. همان، ص ۱۰۲۶.
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
چرا هنگام حمله به خانه حضرت علی (ع)، ایشان از حضرت فاطمه (س) دفاع نکرد؟ 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
اميرمؤمنان عليه السلام در تمام دوران زندگياش، مطيع محض فرمانهاى الهى بوده و آنچه او را به واكنش وا مىداشت، فقط و فقط اوامر الهى بود و هرگز به خاطر تعصب، غضب و منافع شخصى از خود واكنش نشان نمىداد.
امام علی ع در جریان هجوم به خانه اش ابتدا با مهاجمان برخورد شدید نمود اما با تبعیت از همین اصل بود كه دست به شمشير نبرد. سليم بن قيس هلالى در کتابش برخورد با یکی از مهاجمان را نقل کرده و اشاره می کند که حضرت او را به شدت كشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد؛ ولى به ياد سخن پيامبر صلى الله عليه وآله و وصيتى كه به او كرده بود.
افتاد و فرمود: قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر مقدرّات الهى و عهدى كه پيامبر با من بسته است، نبود، مىدانستى كه تو نمىتوانى به خانه من داخل شوى.
کار امیرالمومنین ع هنگام هجوم به خانه اش شبیه به کار رسول خدا ص هنگام شکنجه عمار و پدر و مادرش در مکه بود که این صحنه ها را از نزدیک می دید، اما کاری نمی کرد و خاندان یاسر را به صبر دعوت می کردو می فرمود: «اى خاندان ياسر! صبور باشيد كه وعدهگاه شما بهشت است.» در حالی که غیورترین و شجاع ترین فرد عالم بود.
دفاع از ناموس مساله ای فطری است اما دشمن قصد داشت تا با تعرض به حریم خانه امام علی ع او را به واکنشی وادارد که آنها را به هدف شوم می رساند و در این صورت علاوه بر خونریزی بین مسلمانان زمینه تبلیغات سوء بر علیه حضرت از جمله اتهام قتل حضرت زهرا س فراهم می شد چنانکه معاویه پس از کشتن عمار، با تبلیغات سوء امام علی ع را به دلیل آوردن همراهی عمار با حضرت در جنگ، مسئول کشته شدن او دانست.
📚پی نوشت:
خصائص الأئمة (عليهم السلام)، ص۷۳.
كتاب سليم بن قيس الهلالي، ص۵۶۸.
الإصابة في تمييز الصحابة، ج ۷، ص ۷۱۲.
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
سرگذشت فدک در طی تاریخ چه بوده است؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
دك یكی از دهكده های آباد و حاصلخیزی است كه نزدیك خیبر است و تا مدینه ۱۴۰ كیلومتر فاصله دارد. در سال هفتم هجرت قلعه های خیبر یكی پس از دیگری فتح شد و قدرت مركزی یهود در هم شكست. ساكنان فدك با پیامبر اسلام(ص)، نجنگیدند و تسلیم شدند و در برابر پیامبر(ص) متعهد شدند كه نیمی از زمینها و باغهای خود را به آن حضرت واگذار كنند و نیمی دیگر را برای خود نگهدارند و در عین حال كشاورزی سهم پیامبر(ص) را هم به عهده گرفتند و در برابر آن حقی دریافت میكردند.
طبق صریح قرآن کریم، سرزمینهایی كه بدون هجوم نظامی به دست مسلمانان می افتاد متعلّق به شخص رسول خدا (ص) میباشد و هر گونه بخواهد میتواند عمل كند.
« وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَیهِ مِنْ خَیلٍ وَلَا رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ یسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَنْ یشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ [حشر/۶] و آنچه را خدا از آنان [= یهود] به رسولش بازگردانده (و بخشیده) چیزی است که شما برای به دست آوردن آن (زحمتی نکشیدید،) نه اسبی تاختید و نه شتری؛ ولی خداوند رسولان خود را بر هر کس بخواهد مسلط میسازد؛ و خدا بر هر چیز توانا است!».
تکلیف فدک نیز با آیه دیگری روشن شد:
«و آتِ ذَالقربی حقّه[اسراء/۲۶] و حقّ نزدیكان را بپرداز»
با نزول این آیه، پیامبر اسلام دخترش فاطمه را خواست و فدك را به او داد.[۱]
پس از پیامبر اسلام (ص)، فدک از حضرت فاطمه (س) غصب گردید و كارگران او را از فدك بیرون كردند و آن حضرت برای پس گرفتن فدك بسیار تلاش كرد ولی دستگاه خلافت راضی به پس دادن فدك نشد.
مسلم بن حجّاج نیشابوری در كتاب معروفش «صحیح مسلم» داستان مطالبه فدك را از سوی حضرت فاطمه سلامالله علیها به طور مشروح آورده و از عائشه نقل میكند كه حضرت فاطمه پس از امتناع خلیفه از پس دادن فدك، از او قهر كرد و تا وفات حتی یك كلمه هم باابوبكر سخن نگفت،[۲]
در نهجالبلاغة درباره فدك چنین آمده است: «از میان آنچه آسمان بر آن سایه افكنده، تنها فدك در دست ما بود كه گروهی بر آن بخل ورزیدند و گروهی هم از آن چشم پوشیدند و خداوند بهترین داور است»[۳]
ممنوعیت حضرت فاطمه از فدك در زمان خلافت ابوبكر بن ابی قحافه پیریزی شد و پس از آن كه معاویه بر سر كار آمد، فدك را میان مروان، عمرو بن عثمان و پسرش یزید تقسیم كرد. در دوران خلافت مروان، همه فدك در اختیار او قرار گرفت و او فدك را به پسرش عبدالعزیز داد. عبدالعزیز نیز فدك را به پسرش عمر داد. عمر بن عبدالعزیز فدك را به فرزندان حضرت فاطمه(س) برگردانید. پس از درگذشت عمر بن عبدالعزیز، فدك در اختیار خلفای بعدی قرار گرفت. و تا روزی كه حكومت امویان ادامه داشت، فدك در اختیار آنان ماند.
وقتی كه حكومت به بنی عباس رسید، سفّاح آن را به عبدالله بن الحسن برگرداند. پس از سفاح، منصور دوانقی فدك را از دست فرزندان حضرت زهرا(س) گرفت. فرزند منصور، مهدی، فدك را به فرزندان حضرت زهرا(س) باز گردانید. پس از مهدی، موسی و هارون دوباره فدك را از فرزندان حضرت زهرا(س) پس گرفتند.
وقتی كه خلافت به مأمون عباسی رسید، به طور رسمی فدك را به اولاد حضرت زهرا(س) باز گردانید. پس از مأمون نیز وضعیت فدك چنین بود، گاهی بر میگرداندند و گاهی پس میگرفتند. در دوره آنها، فدك یك مسأله سیاسی به حساب میآمد نه مسأله انتفاعی واقتصادی.
خلفای عباسی و اموی نیاز به درآمد فدك نداشتند و برای همین وقتی كه عمر بن عبدالعزیز فدك را به اولاد فاطمه(س) برگردانید، بنی امیه او را توبیخ كردند و گفتند: تو با این كارت ابوبكر و عمر بن خطاب را تخطئه كردی[۴]
سرانجام در دوران متوكل عباسی فدك از فاطمیان پس گرفته شد و درختان فدك به دستور شخصی به نام «عبدالله بن عمر بازیار» قطع گردید و تنها رو سیاهی آن برای بدخواهان در تاریخ باقی ماند. ناگفته نماند كه قطع درختان در حالی انجام گرفت كه یازده درخت خرمایی كه به دست مبارك پیامبر(ص) در آن كاشته شده بود، هنوز باقی مانده بود. و شخصی كه آن درختان را قطع كرد شخصی به نام «بشران بن ابی امیة ثقفی» بود. و هنگامی كه از مدینه به بصره بازگشت، آن گونه كه در تاریخ آمده است، فلج شد.[۵]
📚منابع:
[۱]. مجمع البیان، ج ۳، ص ۴۱۱، شرح ابن ابی الحدید، ج ۱۶، ص ۲۴۸.
[۲]. صحیح مسلم، ج ۳، ص ۱۳۸۰، حدیث ۵۲، كتاب الجهاد.
[۳]. نهج البلاغه، نامه ۴۵، فیض الاسلام.
[۴]. فدك در تاریخ، شهید آیةالله سید محمدباقر صدر، ترجمه عابدی، فروغ ابدیت، ج ۲، ص ۶۶۹، نهجالبلاغه فیض الاسلام، ج ۵، ص ۹۶۸ به بعد.
[۵]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱۶، ص ۲۱۷.
🔰 @p_eteghadi 🔰
آجرک الله یامولای یاصاحب العصر و الزمان و ساعدالله قلبک الشریف فی مصیبت جدتک المظلومه ، الشهیده ، المضروبه و لعن الله اعدائکم و محبیهم و محبی محبیهم و تابعیهم و شیعتهم و جعلنا الله من موالیکم و معکم فی الدنیا و الآخره و عجل الله تعالی فی فرجکم الشریف
#فاطمیه
🔰 @p_eteghadi 🔰
#ملکوت #غیب #حضرت_ابراهیم
💠 ملکوت آسمان و زمین
🔺حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔻 اگر کسی "عَبدی اَطِعنی" شد [آنچه خدا فرمود را عمل کرد. اشاره به حدیث قدسی معروف] بخشی از ملکوت اشیاء که مربوط به این شخص است که یک میلیاردُم خلقت است را به او میدهند
🔸 «وَ كَذلِكَ نُري إِبْراهيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنين؛ و این چنین ملکوت آسمان و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا از یقین کنندگان شود. انعام/۷۵» این مرتبه خیلی بالا است. حضرت ابراهیم از این رؤیت به یقین رسید و ملکوت سماوات با ملکوت ارض فرق دارد. ملکوت ارض پائین تر است.
🔹 حضرت وقتی به این مقام رسید خداوند مقام امامت را به او داد «إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً» در انتخاب کلمه نُری خیلی لطافت است یعنی این مرحله مرحله ای است که خداوند باید مستقیم عنایت کند منتهی حتی در عالم ملکوت اگر بخواهند چشم کسی را بینا کنند اسباب و ادوات میخواهد لذا «نری» گفته شده، یعنی از اسباب و ادوات عالم غیب استفاده میشود.
🔸 یقین مراتب دارد و این آیه حداقل آن را میرساند و خودش مراتبی دارد، ممکن است کسی «نری ملکوت السموات» بشود ولی بعد فراموش کند ولی کسی مثل امیر المؤمنین علیه السلام شهود شان دائمی است.
┄┅═✧❁••❁✧═┅┄
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
مصحف حضرت زهرا (س) چیست؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🎤در پاسخ به این سوال از آنجایی که برداشت بعضی ها از شنیدن نام مصحف فاطمه(س) این است که قرآنی است منسوب به آن حضرت، لذا بنده در پاسخ به این سوال شما نکاتی هم در مورد این مصحف عرض می شود:
۱. چیستى مصحف
كلمه «مُصْحَف»، اكنون بیشتر به معناى «قرآن» به كار مى رود اما در لغت به معناى مجموعه برگه هایى است كه میان دو جلد، جمع آورى شده است و امروزه «كتاب» خوانده مىشود.[۱] بنابراین، منظور از «مصحف فاطمه» كتاب آن حضرت است كه در بعضى از روایات اهل سنت نیز به آن اشاره شده است. راویانى چون روایت «ابى بن كعب» که وجود كتابى نزد حضرت فاطمه علیها السلام را تأیید كرده است.[۲]
بدین ترتیب سخن كسانى مانند ایجى در مواقف و جرجانى در شرح مواقف و ابو زهره در كتاب امام صادق علیه السلام- كه مدعى اند، شیعه به قرآنى منسوب به فاطمه علیها السلام كه غیر از قرآن رایج میان مسلمانان است، اعتقاد دارد نادرست است و در عدم رجوع به روایات شیعه و نیز عدم دقّت در معناى مصحف ریشه دارد.[۳]
درباره ماهیت این مصحف در منابع شیعى، روایات فراوان وجود دارد. در این احادیث، محتوا، حجم، زمان و كیفیت نگارش مصحف بیان شده است. البته در نگاه ابتدایى، اختلافاتى میان این روایات دیده مىشود ولى با اندكى دقت، قابل توجیه است.[۴] بعضى از روایات، مطالب آن را غیر از مطالب قرآن دانسته اند.[۵][۶][۷] بر اساس شمارى از احادیث در این كتاب، مطالبى چون وصیت حضرت زهراعلیها السلام[۸]، مصیبتهاى فرزندان آن حضرت در طول زمان[۹]، پیشگویى حوادث آینده[۱۰] و تمام پادشاهانى كه بر زمین حكم خواهند راند[۱۱]، نوشته شده است.
دسته اى از روایات نیز از اشتمال این مصحف، بر تمام احكام حلال و حرام، سخن به میان آورده است[۱۲]. بر اساس بعضى از احادیث، امام صادق علیه السلام حوادث تاریخى اى چون ظهور زندیقان را پیشگویى و گفتارش را به مصحف فاطمه، مستند كرده است.[۱۳]
این روایات با هم ناسازگار نیست زیرا ممكن است همه مطالب یاد شده در آن مصحف، وجود داشته و هر روایت بخشى از محتواى آن را بیان كرده باشد.
۲. كیفیت نگارش مصحف
مهمترین مطلب درباره این مصحف، زمان و كیفیت نگارش آن و مسئله ارتباط حضرت زهرا علیها السلام با جبرئیل و دیگر فرشتگان الهى است. در چند روایت، آمده است: پیامبراكرم صلى الله علیه وآله مطالب را املا مى كرد و امام على علیه السلام مى نوشت.[۱۴][۱۵]
درباره سبب انتساب مصحف به فاطمه علیها السلام، مى توان گفت: آن كتاب نزد آن حضرت نگهدارى مى شد و یا او واسطه رسیدن بعضى از مطالب، به دست امام على علیه السلام بوده است.
در بعضى از روایات، مصحف، ره آورد املا و وحى مستقیم خداوند بر حضرت زهرا علیها السلام دانسته شده است[۱۶]. بر اساس روایات دیگر، بعد از وفات پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله، خداوند فرشته اى را نزد آن حضرت مى فرستاد تا در غم پدر، دلدارى اش دهد و وى را از مكان و جایگاه رسول خدا در بهشت آگاه سازد و با او درباره مطالب مختلف به گفت و گو بنشیند. حضرت فاطمه علیها السلام سخنان آن فرشته را به امام على علیه السلام منتقل مى كرد و آن حضرت آنها را به نگارش در مىآورد.[۱۷] روایتى این فرشته را جبرئیل علیه السلام معرفى كرده است.[۱۸]
میان این احادیث نیز ناسازگارى وجود ندارد زیرا مى توان گفت خداوند به وسیله فرشته اى از فرشتگان خود (جبرئیل)، با آن حضرت سخن گفته است و فاطمه زهرا علیها السلام بخشى از این كتاب را به مطالب دریافتى از پدر بزرگوار خود و بخشى دیگر را به مطالب جبرئیل اختصاص داده بود.
۳. امكان نزول جبرئیل
اشكال دیگر روایات دسته اخیر، قطع وحى پس از رسول اكرم(ص) است. به عبارت دیگر مسلمانان معتقدند آن حضرت، خاتم پیامبران است و بعد از وفات ایشان، ارتباط میان زمین و آسمان قطع و وحى منقطع گشته است. حال چگونه فرشته بر حضرت زهراعلیها السلام نازل شده و با آن بزرگوار گفت و گو كرده است؟
پرسمان اعتقادی
🎤در پاسخ به این سوال از آنجایی که برداشت بعضی ها از شنیدن نام مصحف فاطمه(س) این است که قرآنی است منس
در پاسخ بدین اشكال، گفتنى است:
طبق آیات قرآن، نزول فرشته الهى و ارتباط خداوند با غیر پیامبران، از طریق فرشتگان و وحى امكانپذیر است چنان كه آیات بسیارى از ارتباط فرشته با حضرت مریم سخن مى گوید[۱۹] و خداوند ارتباط خود با مادر حضرت موسى را وحى مى خواند.[۲۰] وقتى امكان این ارتباط با زنانى چون مادر موسى و حضرت مریم پذیرفته شد، امكان و وقوع آن درباره حضرت فاطمه زهرا علیها السلام- كه از سوى پیامبر اكرم سرور همه زنان در همه زمانها معرفى شده است به طریق اولى پذیرفتنى مى نماید. منظور از انقطاع وحى و قطع ارتباط زمین و آسمان بعد از پیامبراكرم صلى الله علیه وآله، قطع ارتباط میان خداوند و فردى به عنوان پیامبر و مأمور ابلاغ است نه عدم امكان ارتباط زمینیان با خداوند و فرشتگان. بر اساس روایات شیعه، نوعى ارتباط میان امامان معصوم و خداوند وجود دارد.[۲۱] در روایات اهل سنت نیز بعضى از افراد «مُحَدَّث» معرفى شده اند یعنى، كسانى كه با فرشتگان الهى نوعى ارتباط دارند و از آنها حدیث دریافت مى كنند.[۲۲]
۴. مصحف نزد چه كسى است؟
براساس روایات شیعه، این مصحف در زمانهاى مختلف، نزد امامان معصوم بوده است و از امامى به امام دیگر رسیده و جز آن بزرگان، كسى بدان دسترسى نداشته است. آنان با استفاده از آن، حوادثى را پیشگویى و احكامى را بیان كرده اند.[۲۳]
در پایان گفتنى است: كتابهایى كه اخیراً با عنوان صحیفة الزهرا منتشر شده،[۲۴] با مصحف فاطمه تفاوت دارد زیرا در این كتابها عمدتاً دعاهاى منسوب به آن حضرت علیها السلام به چشم مى خورد نه آنچه در روایات درباره مصحف فاطمه بیان شده است.
📚پی نوشت:
[۱]. سید محمدرضا حسینى جلالى، تدوین السنة الشریفه، ص ۶۷.
[۲]. اسعد عبود، صحیفة الزهرا علیها السلام، صص ۶۵- ۸۵.
[۳]. هاشم معروف الحسنى، سیرة الائمة الاثنى عشر، ج ۱، ص ۹۸ و ۹۹.
[۴]. مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار،) تهران: دارالكتب الاسلامیه (، ج ۲۶، ص ۸۳- ۸۴.
[۵]. همان
[۶]. همان، ص ۳۸ و ۳۹.
[۷]. همان
[۸]. همان، ص ۳۴.
[۹]. همان، ص ۱۴.
[۱۰]. همان، ص ۴۴.
[۱۱]. سیدمحمدرضا حسینى جلالى، تدوین السنة الشریفه، ص ۷۷.
[۱۲]. بحارالانوار، ص ۷۳.
[۱۳]. بحارالانوار، ص ۴۴.
[۱۴]. همان، ص ۴۱ و ۴۲ و ۴۹.
[۱۵]. همان.
[۱۶]. همان، ص ۹۳.
[۱۷]. همان، ص ۴۴ و ۸۴.
[۱۸]. همان، ص ۲۴.
[۱۹]. آل عمران (۳)، آیات ۴۲ و ۴۳ و ۵۴.
[۲۰]. قصص (۲۸)، آیه ۷.
[۲۱]. بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۶۶ و ۷۹.
[۲۲]. اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۳۱۴ و ۵۱۳.
[۲۳]. بحارالانوار، ص ۸۴- ۸۳.
[۲۴]. مانند: اسعد عبود، صحیفة الزهرا علیها السلام جواد قیومى اصفهانى، صحیفة الزهرا علیها السلام.
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
علت پافشاری حضرت زهرا (س) بر فدک چه بود؟ 👇👇👇👇👇👇👇👇
اگر چه فدک یک زمین کشاورزی و دارای منافع اقتصادی بود که حضرت فاطمه از منافع آن در راه رسیدگی و کمک به محرومان و نیازمندان استفاده می کرد و پس گرفتن آن به عنوان یک حق پایمال شده از حقوق طبیعی هر انسانی است. اما مسئله اصلی این بود که تلاش در راه باز پس گیری فدک نماد و سنبل مبارزه و تقابل بین حق و باطل است. به همین دلیل باز پس گیری آن مقدمه ای برای رسیدن به حقوق معنوی اهل بیت پیامبر (ص) به شمار می آمد.
برای روشن شدن حقائقی که باعث شد حضرت زهراء اصرار بر برگرداندن فدک نماید. چند نکته یادآوری می شود:
آن بانو جلو انداختن مساله فدک را فرصتی طلائی برای بیان نظریه اش درباره حکومت و خلافت می دانست از این رو خود لازم دید که این نظر را صریحا در مقابل توده های مردم اظهار نماید .
بنا بر این مساله فدک مقدمات کار را برایش فراهم ساخت تا در مسجد پیامبر که مرکز خلافت بود حاضر شده و صریح بدون هیچ ابهام و پیچیدگی نظریاتش را بیان نمود.
جانشینی پیامبر در سخنان حضرت زهرا:
شایسته گی حضرت علی (ع) برای رهبری امت اسلامی بعد از رسول خدا، مورد تاکید آن بانو بود. این مساله را در خطبه ای که در مسجد پیامبر در برابر دیدگان حضار ایراد فرمود روشن و واضح ساخت.
حضرت زهرا (ع) در ضمن گفتارش چنین فرمود: «یا اینکه شما نسبت به عموم و خصوص قرآن از پدرم و پسر عمویم آگاهتر و داناترید؟!» و یا این سخن که: «و کسی را که برای قبض و بسط سزاوراتر بود کنار گذاشتید» و واضح کرد که علی (ع) بعد از حضرت محمد(ص) نسبت به پیام رسالت و احکام و قوانین دین از دیگران داناتر و آگاهتر است و او به خاطر این اعلمیت برای سرپرستی امتی که بر پایه وحی مقدس ساخته شده، مناسب و شایسته تراست. (۱)
پرده برداری آن بانو از زشتی ها و ناروایی های حکومت تازه کار که زمام شرع مقدس را بر اساس اجتهادات بی پایه به دست گرفته، در حالی هیچ پیوند و رابطه ای با اهداف پیامبر نداشت. این پرده برداری هویت واقعی گردانندگان حکومت را برملا می ساخت. این موارد و نکته هائی از این دست بود که حضرت زهراء علیهاالسلام درضمن مطالبه فدک و اصرار و پافشاری آن در نظر داشت، و جز اینها، هیچ گونه هدف مادی آن گونه که برخی از تاریخ نویسان گفته اند در نظر نداشت .
حضرت کاری را که برای حفظ اسلام از تحریف و انحرافات لازم بود انجام داد. لذا از فدک برای انجام وظیفه و اتمام حجت بر امت به نحو احسن استفاده کرده، دین را یاری و کیان و مرکزیت اسلام را حفظ نمود. (۲)
موید این انگیزه در رفتارآن بانو این است که حضرت علی(ع) از اینکه فاطمه(ع) بخاطر فدک با ابوبکر روبرو شود، او را منع نفرمود، با اینکه خود گوینده این جمله بود که: «من فدک را می خواهم چه کنم با اینکه فردا جایگاه هر کس در قبر خواهد بود.» (۳)
نتیجه آنکه بحث فدک و غصب خلافت با هم بوده و از یک جبهه صادر شده نه آنکه جدا از هم باشند. حضرت نارضایتی از حکومت و غصب خلافت را در پوشش دفاع از حق غصب شده (فدک)، بیان داشته، همان گونه که بخشهایی از خطبه فدکیه بر این امر گواه است و نشان از یگانگی جبهه غاصبین خلافت و غاصبین فدک است.
📚پی نوشت ها:
۱. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید تحقیق محمد أبو الفضل إبراهیم، ناشر دار إحیاء الکتب العربیة - عیسى البابی الحلبی و شرکاه، ج ۱۶، ص ۲۳۰ .
۲. عبد الزهراء عثمان محمد، الزّهَراء فاطمة بنت محمد (ص) ط بیروت، ص ۱۱۸- ۱۲۰.
۳. نهج البلاغه، نامه ۴۵.
🔰 @p_eteghadi 🔰
پرسمان اعتقادی
با توجه به رواياتي كه حضرت فاطمه زهرا (س) را به عنوان بهترين زن عالم معرفي نموده اند، منظور قرآن خطا
در اين كه مريم از زنان برگزيده خدا مي باشد، شكي نيست. اما سخن اين است كه آيا قرآن دلالت دارد كه حضرت مريم برگزيده ترين زن جهان براي هميشه است يا اين كه برگزيده بودن و برتري او بر همه زنان تا زمان نزول قرآن را اثبات ميكند و براي اين كه بدانيم آيا بعد از نزول قرآن و از زمان پيامبر تا قيام قيامت بانويي در رتبه ايشان يا برتر از ايشان خواهد آمد يا نه؟ بايد از خدا و پيامبر خدا كه به امر و اراده خدا بر غيب اشراف دارد، جويا شد.
پس بايد پيام قرآن كريم درباره برتري مريم روشن شود. در قرآن آمده: وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفاكِ عَلي نِساءِ الْعالَمِينَ (۱) و (به ياد آوريد) هنگامي را كه فرشتگان گفتند: "اي مريم! خدا تو را برگزيده و پاك ساخته و بر تمام زنان جهان، برتري داده است.
بايد توجه داشت كه منظور از برتري و فضيلت حضرت مريم(س) در آيه مذكور اين نيست كه ايشان در تمام فضائل و كمالات و جهات انساني بر همه زنان عالم حتي فاطمه زهرا برتري دارد. بلكه منظور از اين برتري جهت خاصي است كه حضرت مريم(س) را از سائر زنان ممتاز كرده است.
براي روشن شدن اين مطلب از خود آيه شريفه كمك ميگيريم. در آيه ياد شده كلمه اصطفاء دو بار تكرار شده است.
در فراز (( إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاكِ وَ طَهَّرَكِ )) به يك نوع انتخاب اشاره ميكند بدون اينكه مسئله برتري آن حضرت را مطرح نمايد. و اين قسمت از آيه صرفا اصطفاء و انتخاب نفس خود مريم(س) را در فضائل و تقوا بيان ميكند، و برتري ايشان نسبت به سائر زنان لحاظ نگرديده است.
ودر فراز (( وَ اصْطَفاكِ عَلي نِساءِ الْعالَمِينَ))، گرچه برتري حضرت مريم نسبت به سائر زنان عالم آمده است؛ حال بايد روشن شود منظور از اين برتري چيست؟آيا برتري ايشان بر زنان عالم بهصورت مطلق است يا مقيّد ميباشد، با اين معنا كه در چه جهت برتري دارد در تمام جهات و فضائل انساني يا در يك جهت خاص كه مخصوص ايشان ميباشد. آنچه ميتوان گفت اين است كه حضرت مريم در يك جهت خاص نسبت به تمام زنان عالم برتري دارد. و آن جهت برتري اين است كه ايشان بدون داشتن همسر به طور معجزه آسا و خرق عادت فرزند آورد. پس برتري ايشان در قسمت اخير آيه نسبي است و به طور مطلق نمي باشد.
و از نظر دستور زبان عرب نيز اگر كلمه اصطفا با "علي" متعددي شود معناي تقدم را ميدهد نه مطلق اصطفاء و برتري، (۲) يعني حضرت مريم به خاطر صلاحيتها و ويژگيهائي كه داشته است اين برتري و تقدم را بر زنان عصر و زمانهاش پيدا كرده كه او به عنوان مادر حضرت عيسي برگزيده شده است.
بعد از روشن شدن معناي برتري حضرت مريم نسبت به سائر زنان عالم، حال بايد گفت زني كه در فضائل و كمالات معنوي و طهارت و تقوا، يگانه زنان است و نسبت به همه زنان عالم از اولين و آخرين برتري دارد عصمت كبري فاطمه زهرا(ع) است.(۳)
و از امام صادق(ع) در مورد فرمايش رسول خدا سؤال شده كه "فاطمه سرآمد زنان عالم است يا سرآمد زنان عصر خويش ميباشد؛ آن حضرت پاسخ دادند آنكه سرآمد زنان عصر خويش بود مريم(س) بود. اما فاطمه(س) سرآمد همه زنان عالم از اولين تا آخرين است، (۴)
بنابر اين مسئله برتري حضرت فاطمه(س) نسبت به زنان عالم وحتي مريم(س) مستند به روايات متعدد است كه در احاديث رسول گرامي(ص) و ائمه(ع) آمده است. حضرت زهرا كسي است كه خداوند در شأن او، پدر، شوهر و فرزندانش آيه تطهير را نازل كرده و او را در آيه مباهله شريك در رسالت شمرده و تنها مصداق "نسائنا" معرفي كرده و پيامبر هم در تفسير اين آيات، او را از خود و پاره تن خود خوانده است. پس همان طور كه خود رسول خدا افضل برگزيدگان به طور مطلق است، پاره تنش نيز كه با او در تطهير و مباهله و... شريك است، افضل برگزيدگان مي باشد.
پس افضل بودن حضرت زهرا با استناد به خود آيات قرآن و روايات مؤيد آيات است.
روايات هم در مقام بيان و تفسير آيات است. روايات پيامبر بر افضليت حضرت زهرا هم فراوان است و در كتب معتبر شيعه و سني وارد شده و عالمان معتبر بدانها استناد كرده اند. از جمله اين روايات: "فاطمه بضعه مني؛ (۵) فاطمه پاره تن من است". رسول خدا خطاب به ايشان فرمود:"يا فاطمة إما ترضين ان تكوني سيدة نساء العالمين؛(۶) وقتي حضرت پرسيد پس مريم چه مي شود؟ جواب داد: او سيد زنان عالم خودش (امت هاي قبل از اسلام) بود".
امام علي هم بر بالاي مزار فاطمه خطاب به رسول خدا فرمود:
"قل يا رسول الله عن صفيتك صبري وعفا عن سيدة نساء العالمين تجلدي؛(۷) اي رسول خدا! از تحمل فراق برگزيده ات صبرم كم شده و چشم پوشيدن از فقدان سيده زنان دو جهان برايم مقدور نيست!".
پرسمان اعتقادی
در اين كه مريم از زنان برگزيده خدا مي باشد، شكي نيست. اما سخن اين است كه آيا قرآن دلالت دارد كه حضرت
روايات در اثبات برتري مطلق حضرت زهرا از زنان جهان در دنيا و آخرت بسيار است كه به بيان هاي مختلف در كتب معتبر شيعه و سني وارد شده و با توجه به آنها همه عالمان شيعه و كثيري از عالمان اهل سنت، ايشان را برگزيده زنان جهان و افضل از زهراي بتول مي دانند.
آلوسي بغدادي از مفسران به نام اهل سنت مي نويسد:
عقيده من اين است كه فاطمه بتول افضل زنان گذشته و آينده است؛ زيرا علاوه بر جهات ديگر، او پاره تن رسول خداست. (۸)
لازم به توجه است كه آيات قرآني بدون در نظر گرفتن توضيح و تبيين رسول خدا(ص) نه تنها هدايتگر نخواهند بود بلكه ممكن است گمراه كننده باشند. از اين جا است كه حكمت وجود انبياء و پيامبر(ص) مشخص شده و دقيقا اين موضوع يكي از موضوعات اختلافي ميان صحابه بوده است. چه اينكه برخي در مقابل سخنان پيامبر(ص) شعار «كفانا كتاب الله» را سر داده و مانع از بيان مواضع و سخنان پيامبر(ص) شدند.
📚پي نوشت ها:
۱. آل عمران(۳) آيه ۴۲.
۲. علامه طباطبايي، الميزان، نشر جامعه مدرسين قم، ج ۳، ص ۲۰۵.
۳. طبري، دلايل الامامه، نشر موسسه البعثه تهران، ۱۴۱۳ش، ص۸۱.
۴. مجلسي، بحارالانوار، انتشارات المكتبة الاسلاميه، ج ۴۳، ص۲۱.
۵. الخزاز القمي، كفايه الاثر، قم: خيام، ۱۴۰۱ ق، ص ۳۷-۳۸؛ احمد بن حنبل، مسند، بيروت: دار صادر، بي تا، ج ۴، ص ۵ و....
۶. ابي داود، مسند، بيروت: دار المعرفه، بي تا، ص ۱۹۷.
۷. كليني، كافي، تهران: اسلاميه، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص ۴۵۹.
۸. آلوسي بغدادي، روح المعاني، بيروت: دار الكتب العلميه، ۱۴۱۵ ق، ج۲، ص ۱۵۰.
🔰 @p_eteghadi 🔰
🎤آیا بعد از دفن مخفیانه حضرت زهرا(س)، عدهای تصمیم به نبش قبرها و پیداکردن مزار حضرتشان را داشتند، اما با دیدن امام علی(ع) که لباس زردی پوشیده و آماده جنگ بود، منصرف شدند؟
بر اساس گزارشهای متواتر و معتبر، امام علی(ع) پیکر ایشان را شبانه و مخفیانه و به همراه چند نفر از خواص، به خاک سپردند و این موضوع طبق وصیت خود حضرت زهرا(س) بود. گزارشهایی نیز وجود دارد که بعد از این دفن مخفیانه، گروهی تصمیم به نبش قبرهای جدید و یافتن مرقد حضرتشان را داشتند که با واکنش شدید امام علی(ع) مواجه شدند. یکی از این گزارشها به قرار ذیل است:
روز بعد از خاکسپاری حضرت زهرا(س) بود که مسلمانان از رحلت حضرتشان آگاه شدند. آنان به سمت بقیع رفتند، اما با چهل قبر جدید مواجه شده و نتوانستند قبر دختر پیامبر(ص) را از میان آنها تشخیص دهند.
مردم از این مصیبت به گریه افتاده و یکدیگر را سرزنش کرده و گفتند: رسول خدا(ص) بیشتر از یک دختر به یادگار ننهاد که او نیز رحلت کرد و به خاک سپرده شد و شما موقع وفاتش حاضر نشدید و بر پیکرش نماز نخواندید و محل دفنش را هم نمیدانید. برخی بزرگان آنها گفتند: گروهی از زنان مسلمان را احضار کنید تا این قبرها را بشکافند و محل دفن جنازه زهرا(س) را به دست آورند تا بر بدن ایشان نماز بخوانیم و قبرش را زیارت کنیم!
هنگامیکه این خبر به گوش امام علی(ع) رسید، خشمگین شده، چشمان مبارکش سرخ شده و رگهای گردنش بالا زد و قبای زرد رنگی که هنگام خشم بر تن میکرد را پوشید و تکیه بر ذوالفقار زد و وارد بقیع شد و سوگند خورد که اگر یک سنگ از این قبرها جابه جا شود، شمشیر میکشد و همه افرادی که آنجا هستند را تا آخرین نفر نابود میکند.
عمر بن خطاب به همراه برخی همراهانش با امام علی(ع) ملاقات کرد و گفت: ای ابا الحسن! این چه رفتاری است که داری؟ به خدا قسم ما قبر فاطمه(س) را میشکافیم و بر پیکرش نماز میخوانیم، اما امام(ع) لباسهای او را گرفت و فرمود:
من از حق خود تنها به این دلیل چشمپوشی کردم که مبادا مردم از دین خود برگردند. به آن خدایی که جان علی(ع) در دست قدرت او است، اگر به این قبرها دستاندازی کنید، زمین را از خون شما سیراب خواهم کرد. از این خیال صرف نظر کنید!
سپس ابوبکر با ایشان ملاقات کرد و گفت: ای ابا الحسن! تو را به حق پیامبر(ص) و آن خدای بالای عرش سوگند میدهم که آرام شوی؛ زیرا ما از انجام دادن کاری که مورد پسند تو نیست خودداری میکنیم.
امام علی(ع) نیز لباس عمر را رها کرد و مردم پراکنده شده و به دنبال کارهای خود رفتند.[1]
علت منع امام(ع) از نبش قبر
با فرض پذیرش این گزارشها، دلیل واکنش شدید امام علی(ع) در برابر تصمیم به نبش قبر میتواند موارد ذیل باشد:
1. حرام بودن نبش قبر،[2]
2. وصیت حضرت زهرا(س)،[3] زیرا حضرتشان وصیت کردند تا بدن ایشان مخفیانه به خاک سپرده شود، چرا که نمیخواست برخی افراد در تشییع پیکر ایشان شرکت داشته باشند که در صورت نبش قبر، آن خواسته حضرتشان برآورده نمیشد.[4]
3. در خطر نبودن اسلام با مقاومت در برابر نبش قبر، زیرا جلوگیری امام علی از نبش قبر همسرشان، باعث رویگردانی مردم از دینشان نخواهد شد.
4. پیشگیری از بیاحترامیها آینده، زیرا همانگونه که در سدههای اخیر به قبر ائمه بقیع(ع) بیاحترامی شد، این امکان وجود داشت که بعد از مشخصشدن قبر حضرت زهرا(س)، مزارشان مورد بیاحترامی برخی بداندیشان قرار گیرد و از این رو باید به امام علی(ع) حق داد که هم قبر ایشان را مخفی نماید و هم وصیت کند که خودشان را در جایی به خاک بسپارند که تا مدتهای طولانی جز اندکی از خواص، فرد دیگری جای مزار ایشان را نداند.
📚منابع:
[1]. طبری آملی، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 136 – 137، بعثت، قم، چاپ اول، 1413ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 43، ص 171 – 172، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق؛ ر. ک: هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، محقق، مصحح، انصاری زنجانی خوئینی، محمد، ج 2، ص 871 – 872، قم، نشر الهادی، چاپ اول، 1405ق.
[2]. «نبش قبر»، 20794.
[3]. «نارضایتی حضرت زهرا از بعضی صحابه»، 8139.
[4]. بحار الانوار، ج 43، ص 214.
🔰 @p_eteghadi 🔰
Aali-19.mp3
3.52M
حجتالاسلام والمسلمین #عالی
حضرت زهرا (س) به جامعه شوک وارد کرد
🔰 @p_eteghadi 🔰
14_SEMO-Mohammadi-Pasokh_Be_Soalate_Eteghadi_(50).mp3
4.61M
پرسش و پاسخ اعتقادی
🔹حجه الاسلام #محمدی
جلسه 50 - زمینه های قیام شکوهمند عاشورا
🔰 @p_eteghadi 🔰