eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.3هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
4.6هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
خصوصیات یک زن خوب برای ازدواج چیست؟
پرسمان اعتقادی
خصوصیات یک زن خوب برای ازدواج چیست؟
خصوصیات یک زن خوب برای ازدواج چیست؟ ملزومات همسری: از نگاه قرآن یکی از مهمترین کارکردهای انتخاب همسر و تشکیل خانواده رسیدن به سکونت و آرامش است. لذا همسر شایسته کسی است که در راستای این هدف متعالی قدم بردارد که لازمه آن داشتن سه عنصر: ۱-عشق و علاقه، ۲-تعهد و ۳-صمیمیت است. در این راستا لازم است زن و مرد از آمادگی‌های قبل از ازدواج برخوردار باشند. آمادگیهای لازم قبل از ازدواج: ۱- امید: شخص به قابلیتها و امکانات موجود خویش باور داشته و بتواند روی آنها برای آینده خود و خانواده سرمایه گذاری کند. ۲- اراده: شخص به استقلال رسیده باشد و بتواند بدون وابستگی به دیگران شخصا در امور ات زندگی تصمیم گیری نماید. ۳-هدفمندی: هدف شخص از زندگی و ازدواج مشخص باشد و بداند دنبال چه چیزی می گردد بر این اساس شخص باید قدرت برنامه ریزی داشته باشد. ۴- شایستگی: شخص به اندازه ای از رشد برخوردار باشد که قدرت اجرا داشته باشد ۵- وفاداری: شخص می بایست قدرت نظارت داشته باشد و از اینرو بتواند به مرحله تحمل سختیها و اختلاف سلیقه با همسر خویش نائل گردد. این مشخصه ها به طور مشترک برای زن و مرد لازم است اما از آنجا که مدیر و رهبر خانواده مرد است نه زن لذا ضروری است که مرد بیش از زن به این آمادگی ها مجهز باشد. حتما به تناسب طرفین در موارد زیر دقت کنید: ۱. اعتقاد و مذهب، ۲. سن، ۳. تحصیل، ۴. وضعیت مالی، ۵. فرهنگ و آداب ورسوم، ۶. زیبایی، ۷. جسم تناسب در اینجا به معنای مساوی بودن به معنای دقیق کلمه نیست بلکه به این معنا که در این موارد ، تفاوت فاحش و زیاد نداشته باشید، به عنوان مثال، از لحاظ تحصیلات تفاوت به این صورت نباشد که یکی بی سواد یا در حد سیکل باشد و دیگری در سطح دکتری یا بالاتر باشد! بلکه سطوح به هم نزدیک باشد. برای فهمیدن این موارد اول باید از داشتن این خصوصیات مطمئن شوید و برای این کار باید تحقیق کنید.
پرسمان اعتقادی
خصوصیات یک زن خوب برای ازدواج چیست؟ ملزومات همسری: از نگاه قرآن یکی از مهمترین کارکردهای انتخاب هم
از کجاها تحقیق کنیم؟ ۱. اقوام و فامیل ها ۲. دشمنان احتمالی ۳. دوستان نزدیک ۴. همکاران ۵. همسایگان ۶. معلمان ۷. مراجع رسمی (حراست محل کار و...) همه خانمها دوست دارند همسران خوبی برای شوهر خود باشند و همسرانشان از بودن در کنار ایشان احساس رضایت کنند. اما این امر به خودی خود حاصل نمی‌شود، بلکه یک خانم باید در رفتارها و برخوردهایش با شوهر، اموری را رعایت کند تا همسرش او را به عنوان یک همسر خوب بشناسد و بپذیرد. ملاک های دسته اول عبارتند از: ۱ - تدیّن و دیندارى: کسى که پاى بند دین نیست، تضمینى وجود ندارد که پاى بند رعایت حقوق همسر و ادامه زندگى مشترک باشد. اگر یکى دیندار و دیگرى بى دین باشد، زندگی آنان روى سعادت را نخواهد دید. سعادت بدون دیانت محال است. اگر هر دو بى دین باشند، باز تضمینى وجود ندارد که رعایت حقوق یکدیگر را بنمایند. البته منظور از دیندارى و تدیّن این است که پاى بندی به اسلام داشته باشند و اسلام را با جان و دل پذیرفته و در عمل به آن کوشا باشند، نه تدین سطحى و بى ریشه و بى عمل. پیامبر(ص) به شخصى که مى‏‌خواست ازدواج کند، فرمود«علیک بذات الدین؛[۱] بر تو باد که همسر دیندار بگیرى». در مورد دیگرى فرمود: «کسى که با زنى به خاطر ثروتش ازدواج کند، خداوند او را به حال خودش وامى‌‏گذارد . کسى که فقط به خاطر زیبایى با زنى ازدواج کند، در او امور ناخوشایند خواهد دید. کسى که به خاطر دین و ایمانش با او ازدواج کند، خداوند همه آن امتیازات را برایش فراهم خواهد کرد».[۲] دین دار بودن، به این است که داراى صفات ذیل باشد: عفت، حجاب، حیا، نجابت، اخلاق خوب، خوش حرف و خوش زبان بودن، اهل نماز و مناجات، علاقه‏‌مند به قرآن و اهل بیت، ترس از خدا داشتن، آبرونگه‏دار بودن، اسراف کار نبودن و... . ۲ - اخلاق خوب از ویژگى‌‏هاى لازم و اساسى براى همسر است: منظور از اخلاق خوب تنها خنده رویى و خوش خلقى نیست، بلکه به معناى اخلاق اسلامى داشتن و نفس را تهذیب و پاک نمودن است. پیامبر(ص) فرمود:« اذا جاءکم من ترضون خُلقه و دینه فزوّجوه و ان لا تفعلوا تکن فتنة فى الارض و فساد کبیر؛[۳] با کسى که اخلاق و دینش مورد پسند باشد، ازدواج کنید. اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگى در زمین به وجود خواهد آمد». فردى از امام رضا(ع) سؤال کرد: براى دخترم خواستگارى آمده که بد اخلاق است. آیا دخترم را به او بدهم؟ حضرت فرمود: «لا تزوّجه ان کان سیئى الخُلق؛[۴] اگر بد اخلاق است، دخترت را به او نده». نمونه اخلاق بد، لجاجت و یکدندگى، تکبر نسبت به همسر، بى ادب بودن، بى وفایى، کینه توزى، سوءظن داشتن، سبکى و هرزگى، کم ظرفیتى و بى تابى، با محبت نبودن و بد چشم بودن است.
پرسمان اعتقادی
از کجاها تحقیق کنیم؟ ۱. اقوام و فامیل ها ۲. دشمنان احتمالی ۳. دوستان نزدیک ۴. همکاران ۵. همسایگان
- شرافت خانوادگى: منظور از شرافت خانوادگى، شهرت و ثروت و موقعیت اجتماعى نیست، بلکه منظور نجابت و پاکى و تدین خانوادگى طرفین است، زیرا ازدواج با یک فرد مساوى است با پیوند با یک خانواده و فامیل ایجاد و یک نسل. در ازدواج و انتخاب همسر معقول نیست که انسان بگوید: مى‌‏خواهم با خود این فرد زندگى کنم و کارى به کار خانواده‌‏اش ندارم. پیامبر(ص) فرمود: «انظر فى أى شى تضع ولدک فان العرق دساس؛ نیک بنگر که فرزندت را کجا قرار مى‏‌دهى، زیرا نطفه و ژن‏ها و خصوصیات ارثى، خواه ناخواه منتقل مى‌‏شود و تأثیر مى‏‌گذارد». پیامبر(ص) فرمود: «بنگرید چه کسى را به همسرى بر مى‌‏گزینید، زیرا فرزندان، مانند دایى هایشان مى‌‏شوند».[۵] باز حضرت در تمثیلی زیبا فرمود: «ایاکم و خضراء الدمن قیل یا رسول الله: و ما خضراء الدمن؟ قال: المرءة الحسناء فى منبت السوء؛ از سبزه‏هاى قشنگى که روى مزبله‏ها سبز می شود، پرهیز کنید. پرسیدند: مقصودتان چیست؟ فرمود: زن زیبایى که در خانواده ناپسندی رشد کرده باشد .[۶] ۴ - زیبایى: زیبایى نیز یک امتیاز است و در شیرینى و سعادت زندگى زناشویى تأثیر به سزایى دارد. اگرانسانى، قیافه ظاهرى و اندام همسرش را نپسندد و او را دوست نداشته باشد، ممکن است به طور ناخواسته به او ستم و جفا کند و از او بهانه و ایراد بگیرد و زندگى را بر او تلخ نماید یا حتی بعد از ازدواج دل به دیگری دهد. به همسران سفارش شده است که خود را براى هم بیارایند و یکدیگر را اشباع و ارضا کنند تا از انحرافات و مفاسد مصون بمانند. ۵ - کفو همدیگر بودن: سنخیت و تناسب و همتایى در علم و سواد و دین و ایمان و فرهنگ و فکر و اخلاق و تحصیلات علمى و سن و مال. اگر در تمامى جهات تناسب بیشتر باشد، مشکلات خانوادگى کم‏تر خواهد بود.[۷] هر قدر روحیات دختر و پسر به یکدیگر نزدیک تر باشد، پیوند ازدواج آن دو از استحکام بیش تری برخوردار خواهد بود. دختر دیندار باید با شخص دیندار ازدواج کند زیرا دیندار و بی دین به طور طبیعی در مواردی با یکدیگر اصطکاک و در گیری خواهند داشت. فرد تحصیل کرده هم بهتر است با شخص درس خوانده ازدواج کند تا یکدیگر را درک کنند. هم چنین تجربه نشان داده است که وقتی اختلاف سن بین دختر و پسر زیاد باشد‌، پس ازگذشت سالیانی استحکام خانواده دچار تزلزل می شود. البته همانندی کامل امکان پذیر نیست و نباید در انتخاب همسر وسواسی بود، ولی همانندی نسبی لازم است. احادیث و روایاتی که بیان شده، اگر چه بیشتر خطاب به مردان در انتخاب همسر است، اما معیار هایی که در آنها آمده، کلی است و در انتخاب همسر از طرف زنان نیز همین معیارها وجود دارد. ملاک‏ها و معیار و مسائل دیگرى که بیشتر مربوط به سلیقه و موقعیت افراد است، در دسته‌‏ى دوم قرار مى‌‏گیرد و مى‌‏توان از آن صرف نظر کرد مانند: هم نژاد بودن ، یا هم شهری بودن ، یا هم زبان بودن. اما اینکه چگونه می توانید یک همسر خوب بیابید، این کار می تواند به شکل ها و شیوه های مختلف صورت گیرد. از طریق خواهران، از طریق معرفی دوستان. از طرف افراد فامیل و خانواده ، یا بستگانی که می شناسید.
پرسمان اعتقادی
- شرافت خانوادگى: منظور از شرافت خانوادگى، شهرت و ثروت و موقعیت اجتماعى نیست، بلکه منظور نجابت و پاک
اوصاف زنان شايسته: ۱. اگر شوهر در زندگي يادآور خدا شد او را همراهي و اگر خدا را فراموش كرد، يادآور او شود و به او تذكر دهد. ۲. در حفظ دين و تقوا و انجام وظايف الهي و اجتماعي، شوهرش را ياري كند. ۳. كم خرج باشد و مهرش سنگين نباشد. ۴. خوش زبان و مهربان باشد و مانند مادري مهربان از او پرستاري و محافظت كند. ۵. ولود باشد. نازا و عقيم نباشد. ۶. خانه را محل استراحت شوهر قرار دهد و هنگام بروز مشكلات و ناراحتيها دلداريش دهد. ۷. از زحمات شوهر و چيزهايي كه به منزل مي آورد تشكر و قدرداني نمايد. ۸. هيچگاه از شوهر چيزي را مطالبه نكند كه قدرت تهيه آن را ندارد. ۹. هنگام خروج شوهر از منزل، خودش و اموال شوهرش را حفظ كند و هنگام ورود او، با خوشحالي به استقبال او برود. ۱۰. در منزل و براي شوهرش آرايش كند و بهترين لباسها را بپوشد و برايش دلبري كند. ۱۱. هنگام خروج از منزل سنگين و با وقار و بدون آرايش خارج شود و با مردان بيگانه گرم نگيرد و شوخي نكند. ۱۲. در حضور شوهر از مردهاي ديگر تعريف و تمجيد نكند. ۱۳. اگر مرتكب اشتباهي شد فوراً از شوهر عذر خواهي كند. ۱۴. اسباب خوشنودي شوهر را فراهم كند و موجب خشم و عصبانيت شوهر نشود و اگر عصباني شد رضايت او را جلب كند. ۱۵. اگر شوهر فرمان داد، اطاعت كند و اگر قسم خورد، باور كند و تكليف خود را انجام دهد. ۱۶، اهل قناعت باشد تا در زندگي شوهر خود را به زحمت نيندازد. ۱۷. چنانچه از شوهر كار ناروايي سرزد، عفو و اغماض نمايد. ۱۸. خانه را لطيف، پاكيزه و زيبا و مرتب نگه دارد و در زندگي اقتصاد و ميانه روي را رعايت كند و از اسراف و تبذير و ولخرجي اجتناب كند. و در غذا پختن خوش سليقه و كاردان باشد. به سليقه شوهرش توجه كند. ۱۹. در تغذيه، بهداشت و سلامت جسم و روح بچه ها كوشا باشد و در معالجه، درمان و پرستاري از آنها جديت نمايد. ۲۰. امانتدار، راز نگه دار و راستگو باشد[۸]. 📚منابع: [۱]. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۳۰. [۲]. همان، ص ۳۱. [۳]. همان، ص ۵۱. [۴]. بحارالانوار، ج‏۱۰۰، ص ۲۳۵. [۵]. جواهرالکلام،ج ۲۹، ص ۳۷. [۶]. وسائل الشیعه ج۲۰ ص۴۸ [۷]. على اکبر مظاهرى، جوانان و انتخاب همسر، با تلخیص و اضافات. [۸]. ر.ك: اميني، آئين همسر داري، انتشارات اسلامي. 🔰 @p_eteghadi 🔰
حد و مرز صله رحم یا ارتباط بین اقوام نزدیک چیست؟ 👇👇👇👇👇👇👇
پرسمان اعتقادی
حد و مرز صله رحم یا ارتباط بین اقوام نزدیک چیست؟ 👇👇👇👇👇👇👇
فلسفه صله رحم، زنده نگه داشتن روح دوستى و انسجام اخلاقی و اجتماعى است. در این میان خویشان و اقوام در اولویت توجه و دوستى قرار دارند. «صله رحم» براى خوشبینى و تقویت روح خیر خواهى در انسان نسبت به خویشان است. مقصود از ارحامی که باید مورد صله قرار بگیرند، پدر و مادر و پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها ، برادر ان و خواهران و فرزندان شان، عمو و عمه و دایی و خاله و فرزندان شان هستند و مقصود از صله رحم که اسلام فرموده، آن است که انسان از حال خویشان مطلع باشد. اگر مشکلى دارند، در حد توان حل کند. لازمه این کار آن نیست که حتما به خانه افراد بروند، بلکه اگر به وسیله تلفن و نامه هم از حال آن ها با خبر شوند، کافى است. در حدیثى نقل شده که «صلوا ارحامکم و لو بالسلام؛ صله رحم کنید، گر چه با یک سلام کردن باشد».(۱) بنابراین قطع رحم جایز نیست، اما صله رحم نیاز به ارتباط نزدیک داشتن نیست. صله رحم با تمام آثار و فواید دنیوی و اخروی زیادی که دارد در برخی مواقع استثنائاتی هم دارد که بستگی به شرایط افراد دارد، ازجمله؛حضور در مجالسی که افراد حاضر در آن آشکارا گناهان مى‏ کنند و رفتن به خانه آن ها موجب آلودگی به گناه و اثر پذیری از گناه آن ها در اعضای خانواده یا خود فرد باشد، در این گونه موارد لازم است که رفت و آمد قطع شود ولی صله رحم با تلفن و احوال پرسی ادامه یابد، البته اگرحضور شما در آن مجالس موجب شود که آن ها گناه خود را ترک کنند، یا حداقل گناه خود را کم نمایند، رفتن به خانه ایشان اگر موجب آگاهی آن ها می شود مطلوب است. ناگفته نماند برای حضور موثر در این مجالس ابتکار عمل هایی لازم است که می توانید ضمن تماس با بخش تلفنی این مرکز به شماره (۰۹۶۴۰)، آن موارد را جویا شوید. 📚پی نوشت : ۱. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، ۱۴۰۴ هجرى قمری، ج۷۴، ص ۱۶۲ . 🔰 @p_eteghadi 🔰
آیا همسران نوح و لوط کفر خویش را اظهار کردند؟ 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
پرسمان اعتقادی
آیا همسران نوح و لوط کفر خویش را اظهار کردند؟ 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ يُغْنِيا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَيْئاً وَ قيلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلينَ»؛ خداوند براى كسانى كه كافر شده‏ اند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خيانت كردند و ارتباط با اين دو (پيامبر) سودى به حالشان (در برابر عذاب الهى) نداشت، و به آن ها گفته شد: «وارد آتش شويد همراه كسانى كه وارد مى ‏شوند!» (1) همسر حضرت نوح (عليه السلام) كافر بوده و به مردم مى ‏گفت نوح ديوانه است و هر گاه يک نفر به نوح ايمان می آورد، او به ستمگران قوم نوح، خبر می داد. لذا خیانت او، کافر و سخن چین بودنش بود که اخبار را به مشرکان می رساند. و همسر حضرت لوط (علیه السلام) نیز مردم را به ميهمان هاى لوط راهنمايى می كرد. او نیز علاوه بر کفر، سخن چین بوده و اخبار و اسرار خانه حضرت لوط را برای قوم لوط می برد.(2) بنابر این؛ خیانت آن ها همکاری با دشمن و رساندن اخبار و اسرارخانه پیامبر، به مشرکان بوده است. در باره رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) و متناسب با آیات ابتدایی سوره تحریم، روایت داریم که عایشه و حفصه، اسرار خانه پیامبر را فاش می کردند.(3) نکته: این آیات تذکری است برای همسران پیامبر (عایشه و حفصه) که گمان نکنند نسبت داشتن با پیامبر خدا و رابطه تزویج می تواند آن ها را از آتش و عذاب الهی در امان بدارد لذا باید مراقب باشند تا مبادا در نافرمانی و عصیان، مانند همسر نوح و لوط گردند. در جواب این که آیا کفر همسران نوح و لوط، مخفیانه بوده یا این که اظهار کرده اند؟ باید گفت روایتی ندیدم که بگوید آن ها کفرشان را اظهار می کردند. آن چه نقل شده این است که اظهار به ایمان می کردند ولی در دل و قلبشان کافر و منافق بودند. لذا کفرشان ظاهرا مخفیانه بوده است، نه علنی. گفته شده وقتی وحی بر آن پیامبران نازل می شد، آن ها اخبار را برای مشرکان می بردند. هم چنین اگر کسی در خفا به نوح ایمان می آورد، همسر نوح خبر او را به مشرکان می داد تا او را عذاب و شکنجه کنند. در باره همسر لوط هم گفته اند که اگر شب برای لوط میهمان می آمد، او با روشن کردن آتش بر بام خانه، مشرکان و کافران را مطلع می کرد و اگر روز میهمان می آمد، او با دود، دشمنان را مطلع می کرد.
پرسمان اعتقادی
«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْ
ممکن است پرسیده شود آیا همسر نوح تا زمان طوفان نوح، زنده بوده یا قبل از آن، از دنیا رفته بوده است؟ در جواب، به آیه قرآن اشاره می کنم: «حَتَّى إِذا جاءَ أَمْرُنا وَ فارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَ أَهْلَكَ إِلاَّ مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ ...»؛ [رويارويىِ نوح و قومش هم چنان ادامه داشت] تا هنگامى كه فرمان ما فرا رسيد و تنور فوران كرد، گفتيم: از هر [نوع حيوانى] يک زوج دوتايى [يك نر و يك ماده] و نيز خاندانت و آنان را كه ايمان آورده اند، در كشتى سوار كن مگر كسى كه پيش تر فرمان غرق شدن را بر ضد او لازم كرده ايم.(4) تعبیر «وَ أَهْلَكَ إِلاَّ مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ ...» شامل همسر و فرزند نوح می شود ولی ظاهرا نوح از کفر همسرش و عذاب الهی نسبت به او آگاه شده بود اما قضای حتمی بر نابودی فرزندش را باخبر نبود. بیان برخی مفسران چنین است: در روايات آمده که جوشيدن تنور را همسر نوح به او خبر داد.(5) از روايات و از آيه 10 تحریم، فهميده مى شود كه مراد از «مَنْ سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ» زن نوح بوده است، ظاهرا «مَنْ سَبَقَ ...» به پسر نوح نيز شامل بود ولى چنان كه بعدا خواهد آمد، نوح از آن خبر نداشته و به پسرش اصرار مى كرد كه سوار شود.(6) نوح (علیه السلام) مى پنداشته كه استثناء تنها مربوط به همسرش است، بدين جهت خداى تعالى آن را برايش بيان كرده و فرمود كه او اهل تو نيست، او عملى غير صالح است، بعد از اين بيان الهى فهميد كه فرزندش نيز از كسانى است كه ظلم كرده است.(7) بنابر این؛ همسر نوح تا زمان طوفان نوح زنده بوده و مشمول استثناء در آیه است و ظاهرا حضرت نوح قبلا مطلع شده و از کفر همسرش و این که او هلاک می شود، آگاه بود؛ کما این که فرزند نوح را نیز شامل می شود. لذا آن اهلی که استثناء شده اند، همسر و فرزند نوح بوده اند؛ منتهی نوح نمی دانسته که فرزندش نیز مشمول این قضای حتمی و نابودی و عذاب است و یا امید داشته که هدایت شود. اگر پرسیده شود آیا احتمال دارد همسران پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز برای مدتی کفر پنهانی داشته و مدت کوتاهی کافر شدند و بعد توبه کرده اند؟ در جواب باید گفت: کافر نشده اند ولی مرتکب گناه بزرگی شده و باید از آن توبه می کردند. آن گناه بزرگ، آزار و اذیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) بوده است. آن دو زن(حفصه و عایشه)، دست به دست هم دادند تا پیامبر را تحت فشار قرار داده و موجب اذیت و آزار پیامبر شدند؛ این گناه بزرگی است زیرا: «إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ‏ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهيناً»؛ قطعاً آنان كه خدا و پيامبرش را مى ‏آزارند، خدا در دنيا و آخرت لعنتشان مى ‏كند، و براى آنان عذابى خواركننده آماده كرده است.(8) «وَ الَّذينَ يُؤْذُونَ‏ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ»؛ و براى آنان كه همواره پيامبر خدا را آزار مى ‏دهند، عذابى دردناک است‏.(9) لذا خداوند در دفاع از پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرماید: «إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ‏ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهير»؛ اگر شما (همسران پيامبر) از كار خود توبه كنيد (به نفع شماست، زيرا) دلهايتان از حق منحرف گشته؛ و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهيد، (كارى از پيش نخواهيد برد) زيرا خداوند ياور اوست و همچنين جبرئيل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتيبان اويند.(10)
پرسمان اعتقادی
ممکن است پرسیده شود آیا همسر نوح تا زمان طوفان نوح، زنده بوده یا قبل از آن، از دنیا رفته بوده است؟ د
ممکن است گفته شود توبه هم کرده باشند، معنایش این نیست که کافر نشده بوده اند؛ آیا آیه و روایتی داریم که کفر آن ها را حتی به مدت کوتاه منکر شده باشد؟ در جواب باید گفت: اثبات کفر دلیل می خواهد و نمی توان گفت چون نمی شود کفر آن ها را انکار کرد، پس معنایش اثبات کفر است؛ زیرا ملازمه ای بین این دو نیست. توجه داشته باشید تا دلیل محکم و قطعی نداشته باشیم نمی توانیم چیزی را به قرآن و خداوند نسبت دهیم. این احتمالات و... علاوه بر نیازمندی به دلیل و مدرک معتبر، از قرآن و آیات مورد نظر فهم نمی شود. اگر گفته شود چگونه می شود چند نفر بر علیه پیامبر همدست شوند «تظاهرا علیه» اما همچنان مؤمن باشند و بعد خدا هم بگوید خدا، جبرئیل، صالح مومنین و فرشتگان، پشتیبان او هستند؟ در جواب گفته می شود به آیه بعد توجه کنید. در آیه بعد، خداوند متعال تهدید می کند که گمان نکنند پیامبر آن ها را هرگز طلاق نمی دهد و یا اگر طلاق بدهد، بهتر از آن ها برای ازدواج با پیامبر پیدا نمی شوند. توجه داشته باشید، همین که در آن ماجرا پیامبر(صلی الله علیه و آله) هیچ کدام از همسرانشان را طلاق ندادند و همسران قبول کردند با همین شرائط، همسر حضرت باقی بمانند، نشان می دهد که از آن جریان کوتاه آمده اند. البته پیامبر(صلی الله علیه و آله) در آن ماجرا، یکماه از همسران خود قهر کرده و از آن ها دور بودند. لازم به ذکر است که همسر پیامبر بودن به معنای درجات کامل معرفت نیست و همین ماجرا نشان می دهد که برخی از آن ها معرفت لازم به مقام رسالت را نداشته اند. در ضمن، ایمان مراتب دارد و با مراتب پایین معرفتی باز هم اطلاق ایمان و مؤمن بودن می شود؛ ولو مراتب پایین آن می تواند همراه با نفاق باشد. نکته: صرف وجود آیات در باره کفر همسران نوح و لوط، نمی تواند کفر همسران پیامبر را ثابت کند؛ لازم به ذکر است که در باره زنان مؤمنه هم آیه آمده است. البته می دانیم آیات ابتدایی سوره تحریم در مقام مذمت دو تا از همسران پیامبر است ولی این لزوما کفر را نمی رساند. مقابله با خدا و ملائکه و صالح مؤمنین و... همه برای تهدید است تا آن ها و نیز سایرین، جایگاه رفیع پیامبر(صلی الله علیه و آله) را بیشتر درک کنند. بنابر این؛ گرچه مذمت و سرزنش و حتی تهدید آن دو زن(حفصه و عایشه)، از این آیات، قطعی و مسلم است ولی نمی توان قائل به کفر ظاهری و خروج آن ها از دین شد. این هم که بگوییم چون دلیل بر انکار نداریم، پس می توان احتمال کفر را بدهیم؛ استدلالی صحیح و علمی نیست. 📚پی نوشت ها: 1. تحریم: 66/ 10. 2. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات: ناصر خسرو ـ تهران، ج ‏10، ص 479؛ مکارم شیرازی و همکاران، تفسير نمونه، انتشارات: دار الکتب الاسلامیه ـ تهران، ج 24، ص 301. 3. قمی مشهدی، تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، محقق: درگاهی، ناشر: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، سازمان چاپ و انتشارات ـ ایران‏، ج ‏13، ص 343؛ بحرانی، تفسیر البرهان فی تفسیر القرآن، موسسة البعثة، قسم الدراسات الاسلامیه ـ قم، ج ‏5، ص 430. 4. هود: 11/ 40. 5. البرهان في تفسير القرآن، پیشین، ج 3، ص 103؛ حویزی، تفسير نور الثقلين، مصحح: رسولی، ناشر: اسماعیلیان ـ قم، ج 2، ص 356. 6. قرشی، تفسیر احسن الحدیث، انتشارات: بنیاد بعثت، مرکز چاپ و نشر ـ تهران، ج 4، ص 494. 7. طباطبایی، محمد حسین، تفسير الميزان، ترجمه موسوی همدانی، انتشارات: جامعه مدرسین، دفتر انتشارات اسلامی ـ قم، ج 10، ص 341. 8. احزاب: 33/ 57. 9. توبه: 9/ 61. 10. تحریم: 66/ 4. 🔰 @p_eteghadi 🔰