eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.6هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
4.3هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔معراج و به آسمان رفتن حضرت عیسی بوده است یا روحانی ❕آیا راست است که علامه طباطبایی معتقد است که عروج عیسی بوده است ❕❕ 💠💠 👌قرآن می فرماید ؛ « ( به یاد آورید ) هنگامی را که خدا به عیسی فرمود من تو را بر می گیرم و به سوی خود می برم و تو را از کسانی که شدند پاک می سازم ...» 🗯ال 55 👌ظاهر آیه شریفه دلالت دارد که عیسی مسیح با روح و جسم به سوی بالا برده شد و این نکته از تعبیر « متوفیک و رافعک الی » به دست می آید زیرا جمله « متوفیک » به معنای چیزی به طور کامل است که دلالت بر آن دارد که عیسی به نحو کامل گرفته شد و به آسمان برده شد هم معراج داشت و هم معراج 📚تفسیر ج2 ص568 ❕این نکته از روایات نیز قابل استفاده است . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند عیسی را به حالتی بالا برد که جامه ای که توسط مریم بافته شده بود به تن داشت . زمانی که عیسی به آسمان رسید ندایی سر داده شد که عیسی زندگانی دنیا را از خودت جدا ساز » 📚تفسیر ج1 ص175 📚 فی تفسیر القرآن ج1 ص628 📚 الانوار ج14 ص338 ❕این روایت صراحتا جسمانی عیسی مسیح را با جامه ای که بر تن داشته است اثبات می کند. 🗯در نقل دیگری پیامبر فرمود ؛ « زمانی که یهود اجتماع کردند تا عیسی را بکشند ، جبرئیل به نزد آمد و او را با دو بال خود پوشاند ...خداوند به جبرئیل وحی کرد که عیسی را به نزد من بالا » 📚 الانوار ج14 ص338 ❕این که خداوند می گوید عیسی را به سوی خودم بالا بردم به معنای آن نیست که خداوند جا و مکانی دارد و در آسمان ها است چنان که تعبیر از قیامت به عنوان « لقاء الله » به معنای ملاقات حسی با خداوند در قیامت نمیباشد بلکه این تعابیر به معنای شهود و دیدار و ملاقات روحانی و با خداوند در آسمان و یا در قیامت است زیرا با حضور در آسمان ها و یا در قیامت است که پرده ها کنار می رود و انسان به صورت حضوری آیات حق و تجلی خداوند بر قلوب را مشاهده می کند . 🔷بنابراین گویی عروج به آسمان و یا رفتن به قیامت همه عروج و رفتن به سوی خداوند است زیرا سبب مشاهده قلبی و حضوری خداوند می شود . ❕صاحب تفسیر المیزان بر خلاف آنچه گفته شد معتقد است که عروج عیسی عروجی روحانی بوده است نه جسمانی 📚ترجمه المیزان ج3 ص326 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا پیامبران دچار می شوند ❕چگونه می گویید دچار فراموشی نمی شوند در حالی که قرآن می گوید موسی و که یوشع بن نون بود و او هم پیامبر بود خود را فراموش کردند ( نسیا حوتهما کهف 61) 💠💠 👌موسی علیه السلام به الهی مامور شد که به نزد خضر برود و از او مسائلی را فرا گیرد . 🔶موسی و همسفرش راهی برای یافتن خضر شدند ،در بین راه ماهی که به عنوان غذا برای خود آورده بودند کردند . 🔷قرآن می کند ؛ « به خاطر بیاور هنگامی که موسی به دوست خود گفت من دست از طلب بر نمی دارم تا به محل دو دریا برسم ، هر چند ، مدت طولانی به راه خود ادامه دهم ، هنگامی که به محل تلاقی آن دو رسیدند ، ماهی خود را فراموش کردند ، و ماهی ( که هنوز جان داشت ) راه خود را درپیش گرفت ( و روان شد ) .هنگامی که از آنجا گذشتند موسی به یار گفت غذای ما را بیاور که از این سفر خسته شده ایم ، او گفت به خاطر داری هنگامی که ما به کنار آن صخره پناه بردیم ( و استراحت کردیم ) من در آنجا کردم که جریان ماهی را بازگو کنم ، این شیطان بود که یاد آن را از خاطر من برد و ماهی به طرز شگفت انگیزی راه خود را در پیش گرفت » 🗯 60-63 ❔حال سوال این است که مگر پیامبران از سهو کردن و فراموشی در امان نیستند ❕پس چگونه ماهی را فراموش کرد ( نسیا حوتهما )❕ 👌برای باید توجه داشت که فراموش کننده همسفر موسی بود نه خود موسی و در آیات بالا هم دیدیم که دوست موسی افتادن ماهی به دریا و زنده شدن و او را دیده بود و تصمیم داشت که این مساله را با موسی در میان بگذارد ، ولی کرد . ❗️و اگر در جمله ( نسیا ) به هر دو نسبت داده شده است از قبیل نسبت دادن کار فرد به گروه است که بسیار است چنان که عرب می گوید « نسی القوم » فلان قوم فلان مساله را فراموش کرد در حالی که تنها برخی از افراد آن بوده اند که چنین فراموشی به آنها دست داده بود نه تمام قوم 📚 ،ج3 ص532 👌در روایتی از پیامبر نقل شده است که فرمود ؛ « هنگامی که ماهی حرکت کرد و به دریا افتاد ، و راه خود را در پیش گرفت ، موسی در بود ، و دوستش ( که این ماجرا را دیده بود ) نخواست موسی را بیدار کند و ماجرا را بگوید ، و بعد از بیداریش فراموش کرد که جریان را به او بگوید ، و لذا یک شبانه روز دیگر به راه خود ادامه دادند ، سپس دوست موسی ماجرا را به خاطر آورد و بازگو کرد ، ناچار آنها به مکان اول که ماهی در آب بود بازگشتند » 📚تفسیر ج15 ص174 ❕ممکن است اشکال کنید که همسفر موسی یوشع بن نون او بوده که او هم پیامبر است بنابراین چگونه ممکن است این فراموشی برای او حاصل شود و این فراموشی را هم به شیطان نسبت داده است .مگر شیطان می تواند سبب انبیاء شود ❕ 🗯برای پاسخ این اشکال هم باید توجه داشت که قرآن از نام همسفر موسی سخنی به میان نمی آورد و تنها در برخی روایات آمده است که او بن نون بوده است. 📚تفسیر ج2 ص330 👌که این روایات مرسل و هستند . 🗯اگر از این اشکال هم چشم بپوشیم و قبول کنیم که همسفر موسی ، بن نون بوده است باز هم باید توجه کرد که به پیامبری رسیدن یوشع بن نون در زمان آن ثابت نیست و ممکن است یوشع سال ها پس از آن حادثه به پیامبری و وصایت موسی دست یافته باشد . 🔷و هیچ منع ندارد که فردی که هنوز به پیامبری نرسیده است قبل از نبوت ، در برخی امور روز مره زندگی دچار شود و این فراموشی هم ناشی از باشد اما پس از برگزیده شدن و رسیدن به مقام نبوت ، گرفتار هیچ گونه سهو و نسیانی حتی در امور روز مره زندگی نمی شود و نیز هیچ گونه نفوذی به او نخواهد داشت . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔نظرتون در مورد این روایت چیه ❗️ « امام صادق می گوید : هر نوزادی که به دنیا می آید ، یک ابلیس از ابلیس ها نزد او حاضر می شود ، اگر در علم خداوند باشد که آن نوزاد شیعه است ، ابلیس را از آن نوزاد دور می کند ، اما اگر شیعه نباشد ، ابلیس در صورتی که آن نوزاد پسر باشد ، انگشت سبابه خود را در دبر او می کند و در این صورت آن نوزاد در آینده مابون و مفعول می گردد ، اما اگر آن نوزاد دختر باشد ، انکشتش را در فرج او می کند و آن نوزاد در آینده فاجره می گردد ، به خاطر همین است که کودک هنگام تولد شدیدا گریه می کند ( البته خداوند ممکن است بعد از این ، تقدیر آنها را عوض کند ) ( تفسیر عیاشی ج 2 ص 218) 💠💠 ❕این روایت تنها در تفسیر عیاشی آمده است و اگر سایر کتب روایی این خبر را نقل کرده اند ، از تفسیر نقل کرده اند . 👌 این روایت با دو اشکال عمده مواجه است ؛ 1⃣مرحوم عیاشی به صورت مرسل و بدون سند ، مستقیما روایت را از ابراهیم بن ابی یحیی نقل می کند که چون تمام راویان آن ذکر نشده است ، روایت از درجه حجیت می گردد . 2⃣راوی روایت که ابراهیم بن ابی یحیی است یا طبق برخی نسخ ، ابن میثم بن ابی یحیی است ، بوده و توثیق مشخصی ندارد . ❕مصحح تفسیر نور الثقلین ، سید هاشم محلاتی ، می نویسد ؛ « من توثیقی از راوی روایت اگر چه بر اساس اختلاف ، در کتب رجالی ندیدم » 📚تفسیر نور الثقلین ، پاورقی ، ج 2 ص 513 ❕بنابراین این روایت سندا و غیرقابل اعتماد است . 👌از لحاظ محتوا و مضمون نیز مخالف عقیده شیعه است چرا که ترویج کننده عقیده به است به گونه ای که دختر و پسر غیر شیعه ، به واسطه لمس ابلیس بی هیچ اختیاری به سوی فساد و فحشاء می روند . ❕چگونه چنین سخنی می تواند قابل باشد در حالی که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هر کس گمان کند که خداوند بندگان را بر معاصی مجبور کرده است ، به خداوند در حکمتش ظلم کرده است و چنین فردی کافر است » 📚الخصال ج 1 ص 159 ❕امام رضا علیه السلام فرمود: « کسی که معتقد به باشد به او زکات ندهید و شهادتش را قبول نکنید» 📚توحید صدوق ص 362 👌و فرمود ؛ « خداوند عادلتر و حیکمتر از آن است که بندگان را مجبور به کند ( سپس عذابشان کند) 📚همان مدرک ❕از این گذشته این نقل با واقعیت خارجی نیز همخوانی ندارد ، زیرا در واقع چنین است که تمام غیر شیعه اهل فساد و فحشاء باشند . 👌بنابراین این نقل هم از لحاظ سند و هم از لحاظ متن ، با اشکالات عدیده ای روبه رو است و و قابل اعتماد نمی باشد . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔معراج و به آسمان رفتن حضرت عیسی بوده است یا روحانی ❕آیا راست است که علامه طباطبایی معتقد است که عروج عیسی بوده است ❕❕ 💠💠 👌قرآن می فرماید ؛ « ( به یاد آورید ) هنگامی را که خدا به عیسی فرمود من تو را بر می گیرم و به سوی خود می برم و تو را از کسانی که شدند پاک می سازم ...» 🗯ال 55 👌ظاهر آیه شریفه دلالت دارد که عیسی مسیح با روح و جسم به سوی بالا برده شد و این نکته از تعبیر « متوفیک و رافعک الی » به دست می آید زیرا جمله « متوفیک » به معنای چیزی به طور کامل است که دلالت بر آن دارد که عیسی به نحو کامل گرفته شد و به آسمان برده شد هم معراج داشت و هم معراج 📚تفسیر ج2 ص568 ❕این نکته از روایات نیز قابل استفاده است . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند عیسی را به حالتی بالا برد که جامه ای که توسط مریم بافته شده بود به تن داشت . زمانی که عیسی به آسمان رسید ندایی سر داده شد که عیسی زندگانی دنیا را از خودت جدا ساز » 📚تفسیر ج1 ص175 📚 فی تفسیر القرآن ج1 ص628 📚 الانوار ج14 ص338 ❕این روایت صراحتا جسمانی عیسی مسیح را با جامه ای که بر تن داشته است اثبات می کند. 🗯در نقل دیگری پیامبر فرمود ؛ « زمانی که یهود اجتماع کردند تا عیسی را بکشند ، جبرئیل به نزد آمد و او را با دو بال خود پوشاند ...خداوند به جبرئیل وحی کرد که عیسی را به نزد من بالا » 📚 الانوار ج14 ص338 ❕این که خداوند می گوید عیسی را به سوی خودم بالا بردم به معنای آن نیست که خداوند جا و مکانی دارد و در آسمان ها است چنان که تعبیر از قیامت به عنوان « لقاء الله » به معنای ملاقات حسی با خداوند در قیامت نمیباشد بلکه این تعابیر به معنای شهود و دیدار و ملاقات روحانی و با خداوند در آسمان و یا در قیامت است زیرا با حضور در آسمان ها و یا در قیامت است که پرده ها کنار می رود و انسان به صورت حضوری آیات حق و تجلی خداوند بر قلوب را مشاهده می کند . 🔷بنابراین گویی عروج به آسمان و یا رفتن به قیامت همه عروج و رفتن به سوی خداوند است زیرا سبب مشاهده قلبی و حضوری خداوند می شود . ❕صاحب تفسیر المیزان بر خلاف آنچه گفته شد معتقد است که عروج عیسی عروجی روحانی بوده است نه جسمانی 📚ترجمه المیزان ج3 ص326 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔معراج و به آسمان رفتن حضرت عیسی بوده است یا روحانی ❕آیا راست است که علامه طباطبایی معتقد است که عروج عیسی بوده است ❕❕ 💠💠 👌قرآن می فرماید ؛ « ( به یاد آورید ) هنگامی را که خدا به عیسی فرمود من تو را بر می گیرم و به سوی خود می برم و تو را از کسانی که شدند پاک می سازم ...» 🗯ال 55 👌ظاهر آیه شریفه دلالت دارد که عیسی مسیح با روح و جسم به سوی بالا برده شد و این نکته از تعبیر « متوفیک و رافعک الی » به دست می آید زیرا جمله « متوفیک » به معنای چیزی به طور کامل است که دلالت بر آن دارد که عیسی به نحو کامل گرفته شد و به آسمان برده شد هم معراج داشت و هم معراج 📚تفسیر ج2 ص568 ❕این نکته از روایات نیز قابل استفاده است . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « خداوند عیسی را به حالتی بالا برد که جامه ای که توسط مریم بافته شده بود به تن داشت . زمانی که عیسی به آسمان رسید ندایی سر داده شد که عیسی زندگانی دنیا را از خودت جدا ساز » 📚تفسیر ج1 ص175 📚 فی تفسیر القرآن ج1 ص628 📚 الانوار ج14 ص338 ❕این روایت صراحتا جسمانی عیسی مسیح را با جامه ای که بر تن داشته است اثبات می کند. 🗯در نقل دیگری پیامبر فرمود ؛ « زمانی که یهود اجتماع کردند تا عیسی را بکشند ، جبرئیل به نزد آمد و او را با دو بال خود پوشاند ...خداوند به جبرئیل وحی کرد که عیسی را به نزد من بالا » 📚 الانوار ج14 ص338 ❕این که خداوند می گوید عیسی را به سوی خودم بالا بردم به معنای آن نیست که خداوند جا و مکانی دارد و در آسمان ها است چنان که تعبیر از قیامت به عنوان « لقاء الله » به معنای ملاقات حسی با خداوند در قیامت نمیباشد بلکه این تعابیر به معنای شهود و دیدار و ملاقات روحانی و با خداوند در آسمان و یا در قیامت است زیرا با حضور در آسمان ها و یا در قیامت است که پرده ها کنار می رود و انسان به صورت حضوری آیات حق و تجلی خداوند بر قلوب را مشاهده می کند . 🔷بنابراین گویی عروج به آسمان و یا رفتن به قیامت همه عروج و رفتن به سوی خداوند است زیرا سبب مشاهده قلبی و حضوری خداوند می شود . ❕صاحب تفسیر المیزان بر خلاف آنچه گفته شد معتقد است که عروج عیسی عروجی روحانی بوده است نه جسمانی 📚ترجمه المیزان ج3 ص326 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا پیامبران دچار می شوند ❕چگونه می گویید دچار فراموشی نمی شوند در حالی که قرآن می گوید موسی و که یوشع بن نون بود و او هم پیامبر بود خود را فراموش کردند ( نسیا حوتهما کهف 61) 💠💠 👌موسی علیه السلام به الهی مامور شد که به نزد خضر برود و از او مسائلی را فرا گیرد . 🔶موسی و همسفرش راهی برای یافتن خضر شدند ،در بین راه ماهی که به عنوان غذا برای خود آورده بودند کردند . 🔷قرآن می کند ؛ « به خاطر بیاور هنگامی که موسی به دوست خود گفت من دست از طلب بر نمی دارم تا به محل دو دریا برسم ، هر چند ، مدت طولانی به راه خود ادامه دهم ، هنگامی که به محل تلاقی آن دو رسیدند ، ماهی خود را فراموش کردند ، و ماهی ( که هنوز جان داشت ) راه خود را درپیش گرفت ( و روان شد ) .هنگامی که از آنجا گذشتند موسی به یار گفت غذای ما را بیاور که از این سفر خسته شده ایم ، او گفت به خاطر داری هنگامی که ما به کنار آن صخره پناه بردیم ( و استراحت کردیم ) من در آنجا کردم که جریان ماهی را بازگو کنم ، این شیطان بود که یاد آن را از خاطر من برد و ماهی به طرز شگفت انگیزی راه خود را در پیش گرفت » 🗯 60-63 ❔حال سوال این است که مگر پیامبران از سهو کردن و فراموشی در امان نیستند ❕پس چگونه ماهی را فراموش کرد ( نسیا حوتهما )❕ 👌برای باید توجه داشت که فراموش کننده همسفر موسی بود نه خود موسی و در آیات بالا هم دیدیم که دوست موسی افتادن ماهی به دریا و زنده شدن و او را دیده بود و تصمیم داشت که این مساله را با موسی در میان بگذارد ، ولی کرد . ❗️و اگر در جمله ( نسیا ) به هر دو نسبت داده شده است از قبیل نسبت دادن کار فرد به گروه است که بسیار است چنان که عرب می گوید « نسی القوم » فلان قوم فلان مساله را فراموش کرد در حالی که تنها برخی از افراد آن بوده اند که چنین فراموشی به آنها دست داده بود نه تمام قوم 📚 ،ج3 ص532 👌در روایتی از پیامبر نقل شده است که فرمود ؛ « هنگامی که ماهی حرکت کرد و به دریا افتاد ، و راه خود را در پیش گرفت ، موسی در بود ، و دوستش ( که این ماجرا را دیده بود ) نخواست موسی را بیدار کند و ماجرا را بگوید ، و بعد از بیداریش فراموش کرد که جریان را به او بگوید ، و لذا یک شبانه روز دیگر به راه خود ادامه دادند ، سپس دوست موسی ماجرا را به خاطر آورد و بازگو کرد ، ناچار آنها به مکان اول که ماهی در آب بود بازگشتند » 📚تفسیر ج15 ص174 ❕ممکن است اشکال کنید که همسفر موسی یوشع بن نون او بوده که او هم پیامبر است بنابراین چگونه ممکن است این فراموشی برای او حاصل شود و این فراموشی را هم به شیطان نسبت داده است .مگر شیطان می تواند سبب انبیاء شود ❕ 🗯برای پاسخ این اشکال هم باید توجه داشت که قرآن از نام همسفر موسی سخنی به میان نمی آورد و تنها در برخی روایات آمده است که او بن نون بوده است. 📚تفسیر ج2 ص330 👌که این روایات مرسل و هستند . 🗯اگر از این اشکال هم چشم بپوشیم و قبول کنیم که همسفر موسی ، بن نون بوده است باز هم باید توجه کرد که به پیامبری رسیدن یوشع بن نون در زمان آن ثابت نیست و ممکن است یوشع سال ها پس از آن حادثه به پیامبری و وصایت موسی دست یافته باشد . 🔷و هیچ منع ندارد که فردی که هنوز به پیامبری نرسیده است قبل از نبوت ، در برخی امور روز مره زندگی دچار شود و این فراموشی هم ناشی از باشد اما پس از برگزیده شدن و رسیدن به مقام نبوت ، گرفتار هیچ گونه سهو و نسیانی حتی در امور روز مره زندگی نمی شود و نیز هیچ گونه نفوذی به او نخواهد داشت . ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁