#ادامه_ پاسخ👇
❕اساسا حرکت کشتی بر دریاها و اقیانوس ها معلول چند #نظام است ؛
1⃣نخست بادهاى منظمى كه در سطح اقيانوسها مى وزد اعم از وزشهاى سراسرى كه به طور مداوم از قطب شمال و جنوب زمين به سوى خط استواء و از خط استواء به سوى قطب شمال و جنوب در حركتند و بنام" آليزه" و" كنتر آليزه" معروفند، يا وزشهاى منطقه اى كه تحت برنامه هاى معينى حركت مى کنند و به كشتيها امكان مى دهند، از اين نيروى فراوان و رايگان طبيعى بهره گيرند و به سوى مقصد پيش روند .
2⃣همچنين خاصيت طبيعى چوب يا فشار #مخصوصى كه از ناحيه آب به اجسام وارد مى شود و آنها را بر سطح آب، شناور مى سازد .
3⃣همچنين خاصيت تغييرناپذير دو قطب مغناطيسى زمين، كه عقربه هاى قطب نماها را تنظيم مى كند .
4⃣ و يا نظام ستارگان آسمان كه راه #مقصد را به انسان نشان مى دهند، آرى تا همه اين نظامها دست بدست هم ندهند، استفاده از كشتيها با آن فوائد سرشارشان امكانپذير نيست و در نتيجه آيتى است براى ذات پاك او .
👌خداوند با قسم خوردن به کشتی و سایر نعمات های خویش همگان را دعوت به تامل و تحقیق در این آیات الهی ، می کند تا به معرفت و قدرت لایزال الهی برسند .
📚تفسیر نمونه ج 1 ص 561
#پرسمان_اعتقادی
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
وقتی در کشور کافران زلزله می شود به این نتیجه می رسند که باید خانه های ضد زلزله بسازند،
در کشور مسلمانان به این نتیجه می رسند که خدا از آسمانها آنها را تنبيه کرده است.
وقتی خشکسالی میشود کافران به این نتیجه می رسند كه آب و هوا تغییر کرده و برای آن باید راه و چاره ای بیابند،
مسلمانان به این نتیجه می رسند كه نماز کم خوانده شده و موی زنان بیرون بوده و خدا از آنان انتقام گرفته است.
در جامعه کافران وقتی وضعیت اقتصادی خراب شود به این نتیجه می رسند که سازماندهی و مدیریت اقتصادی كشور اشکال داشته و صادرات و واردات تنظیم نبوده و باعث رکود اقتصادی شده است،
در جامعه مسلمانان به این نتیجه می رسند که خدا آنها را در فقر قرار داده تا ایمان آنها را آزمایش کند.
در جامعه کافران وقتی یک بیماری همه گیر شود، علت بیماری را کشف کرده و برای درمان آن واکسن و آنتی ویروس و دارو اختراع میکنند،
در جامعه مسلمانان تصور میکنند بلای آسمانی نازل شده و دلیل آن کفر گویی بوده است...
آنها نان هوشمندی شان را می خورند
⭕️ما شلاق جهالت مان را...
✅پاسخ
از دیدگاه اسلام علت حوادث عالم سه چیز می تواند باشد
1- مواردی که علت طبیعی دارد و حادثه واقع شده ناشی از فعل و انفعال طبیعت است چرا که تزاحم عوامل مادی ناشی وقوع این گونه حوادث در عالم است
👌اسلام در این موارد بر مسلمین واجب کرده است که به دنبال علومی برود که با این حوادث مقابله کرده و جامعه انسانی را نجات بخشد.
❗️ایت الله العظمی مکارم شیرازی چنین می اورد:
« علومی که برای زندگی انسان ها نافع است گاه جنبه مادی دارد مانند تمامی علومی که برای زندگی مادی انسان ها لازم است نظیر پزشکی ،کشاورزی،فنون دفاعی ،صنایع سبک و سنگین و ... و می دانیم این اگر این علوم نباشد وزندگی مادی انسان به طور معقول اداره نشود مشکلات معنوی فراوانی به دنبال خواهد داشت به همین دلیل این علوم در اسلام به عنوان واجب کفایی معرفی شده است یعنی هر گروهی لازم است به دنبال بخشی از این علوم برود تا همه نیازهای مادی جامعه اسلامی تامین گردد و اگر در یک رشته به اندازه کافی متصدیانی نداشته باشد وجوب عینی پیدا می کند»
📚پیام امام ،ج9 ص506
❗️روایات متعددی از اهل بیت در این زمینه امده است که می توان همین حکم را از آن ها استفاده کرد
📚بحار الانوار ج1 ص163
♦️از سوی دیگر در تعالیم اسلامی وارد شده است که نباید صرف توجه شما در برخورد با این حوادث عوامل طبیعی و مادی باشد بلکه در کنار این باید به دو نکته دیگر نیز توجه کنید
1⃣بخشی از این حوادث ناشی از اهمال و کوتاهی خود انسان ها است .برای مقابله با آن باید دست از این کوتاهی برداشته و امور را با دقت پیش ببرد چنان که فرمود:
« انچه از بدی به سوی تو میرسد از ناحیه خود توست»
📓نسای 79
2⃣در کنار توجه به عوامل و اسباب طبیعی و مادی ،یک سری عوامل معنوی نیز در بروز حوادث دخالت دارد .لذا برای مقابله با حوادث و مشکلات باید هر دو جهت چه اسباب مادی و چه اسباب معنوی را لحاظ کرده انگاه برای حل مشکلات اقدام کنید چنان که امام رضا فرمود:
« هر زمان بندگان گناهان تازه ای را ابداع کنند خداوند بلاهای تازه و ناشناخته را بر انها مسلط می سازد»
📚بحار الانوار ج70 ص354
❗️حاصل انکه اسلام برای مقابله با حوادث و مشکلات سه راه پیشنهاد می کند:
این که به عوامل مادی و طبیعی توجه شود و علوم لازم در این زمینه کسب شود دیگر انکه به نقش خود در ایجاد و سبب سازی وقوع این حوادث و مشکلات توجه شود و در مرحله سوم چنان نباشد که تمام توجه به عوامل مادی باشد بلکه عوامل معنوی را نیز لحاظ کرده و با امادگی و لحاظ هر سه جنبه مشکلات را حل کند
⚫️اگر افرادی به این دستور اسلامی عمل نمی کنند نقصی بر تعالیم اسلام وارد نیست بلکه انان باید اعمالشان را مطابق دستورات اسلام تنظیم کنند
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
التماس تفکر
✔️سوره انسان آیه ۱۳و ۱۴:
🔴در آن [بهشت] بر تختها[ى خويش] تكيه زنند در آنجا نه #آفتابى بينند و نه سرمايى (۱۳)
مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ لَا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِيرًا ﴿۱۳﴾
⚫️و #سايه ها[ى درختان] به آنان نزديك است و #ميوه هايش [براى چيدن] رام (۱۴)
وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلًا ﴿۱۴﴾
🔵یعنی یه آدم باسواد اونجا نبود به محمد و الله موهوم و خیالیش بفهمونه که عزیز من اگه تو روسپیخانه "بهشت" #آفتاب نیست پس علت پیدایش #سایه چی میتونه باشه؟
✅پاسخ
مشکل شما این است که بدون اطلاع از لغت عرب می خواهید قرآن را نقد کند .بدون اگاهی از صرف و نحو،معانی،بیان،بدیع که در لغت عرب مرسوم است چگونه می خواهید قرآن را نقد کنید
❗️خداوند در ایه مورد استناد شما می گوید :
« لا یرون فیها شمسا»( انان خورشید را نمی بینند)
👌مراد در اینجا گرمای و تابش ناراحت کننده خورشید است نه اینکه خورشید در انجا وجود نداشته باشد
👌این نوع تعبیر به گونه ای که لفظ سبب در کلام ذکر شود و مسبب و اثر آن اراده شود در ادبیات عرب به نام مجاز مفرد مرسل شناخته می شود و علاقه در مثال ما علاقه سببیت است .
❗️این علاقه در صورتی است که لفظ سبب در کلام ذکر گردد ولی اثر و معلول آن اراده شود .مانند ایه که لفظ سبب یعنی خورشید در کلام ذکر شده است اما اثر و معلولش یعنی تابش و گرما اراده شده است و مانند مثال معروف عرب:« رعت الماشیه الغیث» که سبب یعنی باران ذکر شده اما مسبب یعنی گیاه اراده شده است
❗️ خداوند می گوید بهشتیان در بهشت گرما و حرارت ازار دهنده خورشید را نمی بینند نه انکه اساسا در بهشت خورشیدی نباشد
👌با این بیان اشکال شما مرتفع میشود و غرض آن بود که مخاطبان بدانند اداره کنندگان این کانال ضد دین چگونه افراد بی سواد و مغرضی هستند که سعی می کنند از هر حیله و ترفندی برای حمله به اسلام استفاده کنند
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
خواهشمندم بفرمایید چرا زن باید قضای روزه های ماه رمضان که عذر شرعی دارد را بپردازد.آیا دستور خداوند است.زن که هیچ دخالتی در این کار ندارد.خیلیها هستن که قضای ان را نمی دهند.نظر شما چیست؟
✅پاسخ
زن باید قضای روزه های زمان عادت را بجا اورد و پرداخت کفاره آن روزه ها لازم نیست. اما در نماز نیازی نیست که قضای نمازهای گذشته را بجا اورد
❗️درباره فلسفه این حکم در برخی روایات چنین امده است :
👌با توجه به اینکه ایام عادت در هر ماه تکرار میشود؛ از این جهت نماز در هر ماه ترک میشود و پس از آن علاوه بر نمازهای یومیه هر روز، باید قضای آن چند روز را نیز بر آن بیفزاید و این موجب مشقت و زحمت است؛ از این جهت قضای نماز برداشته شده است، امّا روزه در طول سال فقط در یک ماه ترک میشود و قضای آن مشقت مضاعفی ندارد، پس باید قضا کند.
🔴مرحوم صدوق در عیون الاخبار وعلل الشرایع از امام رضا می اورد:
« اگر سؤال شود: پس چرا وقتى زن از حیض پاک شد روزهاش را باید قضا کند، ولى نمازش قضا ندارد؟
در جواب گفته مىشود: این حکم علّتهاى بسیار دارد، از جمله آن:
1⃣روزه مانع نمىشود از اینکه زن خدمت خود و شوهر نموده، خانهاش را اصلاح کرده، به امور خود پرداخته و مشغول فراهم کردن معیشت باشد، ولى نماز از تمام این امور ممانعت مىکند؛ زیرا نماز در روز و شب چند مرتبه تکرار مىشود؛ لذا به ملاحظه اشتغالاتى که براى زن هست قضای نمازها بر او بسیار مشکل است، در حالىکه روزه اینطور نیست.
2⃣. در نماز رنج و مشقّت و پرداختن به ارکان نماز مىباشد و حال آنکه روزه اینگونه نیست، بلکه مجرد ترک طعام و شراب بوده و اصلاً پرداختن به ارکان در آن وجود ندارد.
3⃣ هیچ وقتى فرا نمىرسد، مگر آنکه در آن نمازى جدید واجب مىگردد، چه در روز و چه در شب و حال آنکه روزه چنین نیست؛ زیرا هر روزى که فرا مىرسد اینطور نیست که روزهاش واجب باشد، ولى در نماز هر وقتى که حادث گردد نماز در آن وقت واجب مىباشد.
📚علل الشرایع ج1 ص294
📚عیون الاخبار ج2 ص119
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
💥اشتباهات علمی قرآن💥
‼️شب را خورشید پوشاند‼️
💠واللیل اذا یغشاها
( ۴ شمس)
🔅ترجمه : سوگند به شب چون انرا خورشید پوشاند.
💢 نقد : ایا شب خورشید را پنهان کرد؟!؟! ... خیر .
این حرکت زمین است که موجب ناپیدایی خورشید در یکسوی زمین یا ناآشکار بودن خورشید میشود . که موجب پیدایش شب در یک سوی زمین می شود.
🔅این هم غلط کودکانه و فاحشی است ٬ چون کودکان گمان می کنند که #شب است که خورشید را پنهان می کند. اصولا محمد تصور غلط و کودکانه و ابتدایی از شب و روز داشته است . که نشان می دهد قران کلام فوق بشری و الهی نیست و محمد هم پیامبر خدا نیست.
التماس تفکر
✅پاسخ
❗️نخست یک اشتباه نویسنده متن بالا را متذکر می شویم انگاه اصل پاسخ را بیان می داریم
❗️اشکال کننده در ابتدا می اورد:
« شب را خورشید پوشاند»
👌واین یعنی ترجمه غلط ایه که ناشی از دوری این قوم از لغت وفهم زبان عربی است
❗️در « یغشاها» فاعل ضمیر مستتر است که به لیل بر می گردد .
👌این ضمیر مفعولی است که یا به خورشید بر می گردد یا به زمین چنان که بحثش می اید
❗️پس می شود:
شب خورشید را می پوشاند( بنابر بازگشت ضمیر مغعولی به خورشید) نه انکه خورشید شب را می پوشاند
❗️انگاه نویسنده گویی متوجه اشتباه خود شده و اشکال می کند که چگونه ممکن است شب خورشید را بپوشاند این حرکت زمین است که موجب ناپیدایی خورشید می شود و نه شب
⚫️پاسخ می دهیم:
در اينكه ضمير در" يغشاها" به چه چيز بازمىگردد؟ در اينجا دو نظر است:
🔺يكى اينكه به" زمين" بر مىگردد، چرا كه شب همچون پردهاى است كه بر صفحه زمين مىافتد وزمین را فرا میگیرد واین از فحوای کلام بدست می اید چنان که علامه طباطبایی بر همین نظر است با این بیان از اساس اشکال برطرف می شود
📚ترجمه المیزان ج20 ص497
❗️و ديگر اينكه به" شمس" باز مىگردد، به فرض که بگوییم به شمس بر می گردد باز اشکال نمی شود کرد که چگونه شب خورشید را می پوشاند :
👌 زيرا شب مانند پردهاى است كه بر چهره آفتاب فرو مىافتد، البته در اين صورت مفهوم مجازى دارد، زيرا شب حقيقة آفتاب را نمىپوشاند بلكه بعد از غروب آفتاب ظاهر مىشود و منظور اين است كه با امدن شب خورشيد ديگر نيست واستفاده از جملات و مفاهیم مجازی در کلام عرب مرسوم است
📚تفسیر نمونه ؛ ج27 ص42
❗️چنان که گفتیم علامه طباطبايي در ترجمه اين آيه مي فرمايد:
يعنى به شب سوگند در آن هنگام كه زمين را فرا مىگيرد
وبعد در تفسير چنين فرمودند:
پس ضمير" ها" به ارض بر مىگردد، هم چنان كه در" جلاها" نيز گفتيم به آن بر مىگردد.
و بعضى گفتهاند به كلمه" شمس" بر مىگردد، و معنايش اين است كه:" به شب سوگند كه بر خورشيد احاطه مىيابد"، و اين معنا بعيد است، چون شب به خورشيد احاطه ندارد، بلكه زمين و موجودات روى آن را فرا مىگيرد. ( با این بیان از اساس اشکال مرتفع می گردد)
📚ترجمه المیزان ج20 ص497
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
مﻦ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﭘﺮﺳﯿﺪ ...
ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ؟
ﭼﻄﻮﺭ ﺟﺮﺍﺕ ﮐﺮﺩﯼ؟
ﺑﻪ ﭼﻪ ﺣﻘﯽ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﻫﺎﯾﯽ
ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻘﺼﯿﺮ ﻣﺎ ﻧﯿﺴﺖ؟
ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻄﻠﻘﺎ ﮐﺎﺭ ﭘﻠﯿﺪﯼ ﺍﺳﺖ.
ﻣﻦ ﭼﺮﺍ ﺑﺎﯾﺴﺘﯽ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺧﺪﺍﯼ ﺑﯽ ﺭﺣﻢ
ﮐﻪ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺑﯽ ﻋﺪﺍﻟﺘﯽ ﻭ ﺭﻧﺞ ﺍﺳ
✅پاسخ
بسیاری از مصایب جزو مشکلات خود ساخته است وعامل اصلی آن خود انسان است.مثلا بسیاری از بیماری ها ناشی از شکم پرستی ها وهوای نفس است.به خاطر بی اعتنایی به اصول بهداشتی وحفظ الصحه یا عدم دقت در نظافت یا عدم تحرک وگوشه گیری، یا عدم پرهیز از مناطق آلوده یا اشخاص آلوده حاصل میشود واگر انسان اصول وقوانینی را که خدا در عالم آفرینش وتکوین مقرر داشته رعایت کند گرفتار آنها نمیشد.عامل بسیاری از ناکامی ها ومشکلات سستی وتنبلی وترک تلاش وکوشش است.
❗️بسیاری از مصائبی که در جوامع بشری دیده می شود نتیجه ظلم بعضی بر بعضی دیگر یا گروهی بر گروه دیگر است
❗️اگر می بینیم همه ساله بسیاری از گرستگی می میرند بخاطر این نیست که خداوند لطف خود را از مردمان دریغ داشته است بلکه به علت غارت و چپاول یک عده دیگر است
❗️اگر می بینیم کودکانی بخاطر گناهان پدران و مادران مانند مشروب خوری یا به خاطر سوئ تغذیه و مانند آن گرفتار نقص عضو یا بیماری های مختلف می شوند این ظلمی است که پدر و مادر یا مسولان جامعه در حق چنین کودکانی روا داشته اند ودرست به این می ماند که پدری خنجر بر دارد و چشم فرزند شیر خوار خود را کور کند
👌هیچ یک از اینها را نمی شود به حساب کار خداوند گذاشت بلکه همه مصائب خود ساخته است که انسان برای خودش یا دیگران فراهم ساخته است
📚پیام قران ، ایت الله مکارم ج4 ص524
❗️خداوند می فرماید:
"آنچه از نیکی به تومیرسد از جانب خداست وانچه از بدی به تو می رسد از سوی توست"نسائ 79
❗️ ومی فرماید:
« فساد در صحرا و دریا بخاطر کارهایی که مردم انجام داده اند اشکار شده است »
📓روم 41
👌و می فرماید:
« خداوند سر نوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی دهد مگر انکه انان انچه را در خودشان است تغییر دهند»
📓رعد 11
❗️ومی فرماید:
« خداوند هیچ نعمتی را که به گروهی داده تغییر نمی دهد مگر انکه انان خودشان را تغییر دهند»
📓انفال53
👌اگر از نعمت صحیح استفاده شود دائمی و جاودانی می شود و اگر وسیله طغیان و ظلم و بیدادگری و غرور و ناسپاسی شود نعمت ها جای خودرا به بلاها می دهند واینها همه تاکیدی است بر خود ساخته بودن بسیاری از مصائب
❗️برخی دیگر از مصائب جنبه مجازات الهی را دارد واین در مورد افرادی است که مرتکب گناهان فراوانی شده اند که هم مستوجب عذاب دنیا هستند و هم اخرت
❗️امام صادق فرمود:
"هنگامی که خداوند ( بخاطر گناهانشان و فسادشان) بر قومی غضب کند... قیمت های آنان گران،وعمرهایشان را کوتاه می کند،ازتجارتشان سود نمیبرند،ونهرهایشان کم آب ومیوه هایشان را نمو نمی کند وخوب نمی شود، اشرارشان بر انها مسلط می شوند وباران حبس می گردد"
📚 بحار الانوار،ج70 ص353
امام رضا فرمود:
"هر زمان بندگان گناهان تازه ای را ابداع کنند، خداوند بلاهای تازه و ناشناخته ای بر آنها مسلط می سازد"
📚همان مدرک،ص354
امام صادق فرمود:
"کسانی که بر اثر گناهانشان می میرند بیش از آن هستند که با مرگ طبیعی می میرند وکسانی که بخاطر نیکی کردن عمر طولانی می کنند بیش از آنها هستند که عمر طبیعی طولانی دارند"
📚همان مدرک
❗️دراین مورد روایات فراوان است که می توانید رجوع کنید به کتاب شریف بحار الانوار،ج70 ص308 باب 137
❗️جنبه دیگری از مصائب اثر مثبتی در پاره کردن پرده های غرور و بیدار ساختن انسان های خواب و نجات او از چنگال خود کامگی و هوسرانی دارد
👌خداوند می فرماید:
"وما در هیچ شهر وابادی پیامبری نفرستادیم مگر آنکه اهل آن را به سختیها ورنج ها گرفتار ساختیم شاید ( به خود آیند وبه سوی خدا) بازگردند وتضرع کنند"اعراف،94
❗️حضرت علی فرمود:
"خداوند بندگان خویش را به هنگامی که اعمال بد انجام دهند، با کمبود میوه ها وجلوگیری از نزول برکات وبستن درهای گنج های خیرات به روی آنان مبتلا می سازد تا توبه کاران توبه کنند وانها که باید دست از گناه بکشند خودداری نمایند وپند پذیران پند گیرند وانها که آماده اند از گناه بازایستند"
📚نهج البلاغه،خطبه 143
❗️در این باره سخن فراوان است که جهت اگاهی بیشتررجوع کنید به کتاب پیام قران ج5 ص504 به بعد
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
نقدى بر اسلام و قرآن:
شپش تو بارگاه الهی چکار میکرد؟
یکی از شکنجههای(عذابهای) الله برای مردم مصر، بارش شپش بود، الله است دیگه! ممکنه همه جور عذاب نازل کنه، اما داستان بارش شپش خیلی جالبه، این شپش مستقیماً از بارگاه باریتعالی نازل شده است.....
1- آیا خود الله شپش داشت.؟؟؟؟
2- آیا فرشتگان الله شپش داشتند.؟؟؟
3- در بارگاه حق تعالی کارخانهی تولید شپش وجود دارد.؟؟
البته نزول شپش تنها نبود، بارش قورباغه، ملخ و خون هم همراه نزول شپش بود:به آیه قرآنی آن هم توجه کنید :
فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمُ الطُّوفَانَ وَالْجَرَادَ وَالْقُمَّلَ وَالضَّفَادِعَ وَالدَّمَ آيَاتٍ مُّفَصَّلاَتٍ فَاسْتَكْبَرُواْ وَكَانُواْ قَوْمًا مُّجْرِمِين )اعراف/133 )
ترجمه:پس بر آنان(مردم مصر) طوفان و ملخ و شپش و قورباغهها و خون را به صورت نشانه هايى آشكار فرستاديم ، باز سركشى كردند و گروهى بدكار بودند
✅پاسخ
جدا انسان از جهل و تعصب شما به شگفت می اید که چگونه سعی می کنید با تدلیس و دروغ به اسلام حمله اورید
❓مگر خداوند می گوید فارسلنا علیهم من السمائ... که ایه را ترجمه می کنید خداوند از اسمان این بلاها را بر انان نازل کرد
♦️ماده ارسل وقتی با « علی» بیاید به معنای مسلط کردن است نه از اسمان فرستادن
📚معجم الوسیط،ماده رسل
👌خداوند می گوید ما بلاها را پشت سر هم بر ان قوم لجوج مسلط ساختیم
1⃣نخست بر انان طوفان را مسلط ساختیم.طوفان در لغت عرب بیشتر به سیلابها و امواج گردنده و کوبنده ای گفته می شود که خانه ها را ویران کند و درختان را از ریشه می کند
2⃣سپس می گوید ملخ را بر زراعتها و درختان انها مسلط ساختیم
3⃣بار سوم« قمل» را بر انان مسلط ساختیم.
❗️در مورد قمل گفته شده است که نوعی افت نباتی بوده است که به غلات انها افتاد وهمه را فاسد کرد
4⃣در مرحله چهارم خداوند نسل قورباغه را چنان افزایش داد که به صورت یک بلا زندگی انها را فرا گرفت .همه جا قورباغه های کوچک و بزرگ حتی در خانه ها و اطاقها و ظروف غذا مزاحم انان بودند
5⃣در مرحله پنجم خداوند خون را بر انان مسلط ساخت چنان که بیشتر مفسران گفته اند رودخانه عظیم نیل به رنگ خون در آمد آن چنان که برای هیچ مصرفی قابل استفاده نبود
📚تفسیر نمونه،ج6 ص320
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
مبنای تاریخی قصص قرآن چیست؟
چرا قصص قرآنی در تواریخ نیست مثلا ماه،سال،روز و معادل اتفاقات تاریخی قرآن در تاریخ نیست؟
✅پاسخ
به یقین قران یک کتاب تاریخی نیست اما به دلایل مختلفی بحث های تاریخی فراوان دارد .قسمت مهمی از مباحث تربیتی و مواعظ و اندرزها،بشارتها و بیم ها و امیدهای قرانی در قالب مسائل تاریخی بیان شده است
❗️اصولا مباحث تاریخی قران دارای ویژگی های زیر است :
1⃣تکیه بر قسمت های حساس
2⃣خالی بودن از هر گونه حشو و زائد
3⃣خالی بودن از تناقض و تضاد و ناهماهنگی
4⃣جداسازی حقایق تاریخی از افسانه ها
❗️همیشه تاریخ با افسانه هایی دروغین امیخته بوده است از جمله عوامل ان سرگرمی و ارضای عواطف کودکانه و تحریک تخیلات و ایجاد جاذبه های دروغین بوده است بطوریکه افسانه ها و اسطورها بخش مهمی از تواریخ پیشینیان و رکن اصلی آن را تشکیل می دهد
📚پیام قران، ایت الله مکارم ،ج8 ص207
❗️با این توضیح چگونه می توان توقع داشت که داستان های قرانی با تواریخ کاملا هماهنگ باشد
👌صحت داستان ها و قصص قرانی با اثبات اعجاز قران ثابت می شود .وقتی ثابت شد که قران از ناحیه خداوند است و خداوند راوی قصص موجود در قران است شکی در صحت ان قصص باقی نمی ماند هرچند ان داستان ها در تواریخ نیامده باشد
❗️از سوی دیگر چنان نیست که از قصص قرانی اساسا در تواریخ خبری نباشد
👌نویسندگان مسلمان با تالیف کتب متعدد اقدام به تطبیق داستان های قرانی با تواریخ کرده اند و ریشه قصص قرانی را در تواریخ اثبات کرده اند که از جمله می توان به کتاب « بررسی تاریخی قصص قران» اثر محمد بیومی مهران اشاره کرد که به فارسی در چهار جلد ترجمه شده است
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
لطفا به متن زیر پاسخ دهید
کند و کاوی در قران
............................................
در این قسمت میپردازیم به ایاتی از قران که اشاره مستقیم به ساده و قابل فهم بودن قران دارد.
در سوره الدخان آیه پنجاد و هشتم میخوانیم
در حقيقت [قرآن] را بر زبان تو آسان گردانيديم اميد كه پند پذيرند (۵۸)
در آیه 17 و 22و32و40 سوره القمر نیز به همین مورد اشاره شده است .پس دریافتیم که زبان قران زبان عربی فصیح و ساده میباشد که صد البته هم منطقی به نظر میرسد واین خودنشان از دو نکته است.
نکته اول اینکه یک دست نوشته ساده چگونه میتواند معجزه باشد.
نکته دوم اینکه با استناد به این ایات میتوان دریافت که فهمیدن ایات هیچ نیازی به تفسیر ندارد و تفسیر تنها راهی برای تغییر این نوشته ها و بهره برداری از انها در جهت منافع است.کما اینکه
در بسیاری مواقع مسلمانان در هنگام رسیدن به بن بست در مباحثات و کنکاشها در مورد اشکالات قران به تفسیر متوصل میشوند.
✅پاسخ
برای رسیدن به پاسخ توجه به چند نکته لازم است
1⃣قران دارای چند دسته از ایات است ،دسته ای از ایات محکم،دسته ای متشابه،دسته ای ناسخ،دسته ای منسوخ،دسته عام و دسته ای خاص،دسته ای مطلق و دسته ای مقید ،دسته ای ظاهر ودسته ای نص ،و همچنین قران دارای بطون گسترده و متعددی است بی شک کسی که خواهان فهم صحیح ایات است باید از کلیه این امور اطلاع داشته باشد و روشن است که درایات قران بیان نشده است کدام ایه محکم و کدام متشابه،کدام ناسخ و کدام منسوخ،کدام عام وکدام خاص و کدام مطلق و کدام مقید ،کدام ظاهر و کدام نص و ... است و این یعنی برای فهم این ایات نیازمند به بیان مفسران حقیقی قران داریم
2⃣با توجه به مطالب بالا قران خطاب به پیامبر گرامی اش می فرماید:
« ما بر تو قرآن را نازل کردیم تا تو ایات انان را برای مردم تبیین کنی»
📓نحل 44
❗️و می فرماید:
« ما قرآن را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه انچه در ان اختلاف دارند برای انها تبیین کنی »
📓نحل 64
❗️یا امام باقر فرمود:
« از جمله علومی که خداوند به ما داده است تفسیر قران است»
📚الکافی ج1 ص229
3⃣این که خداوند در ایات متعددی می فرماید ما قرآن را اسان کردیم مطلبی ثابت و حق است یعنی قرآن از نظر محتوا ومعارف در عین عمیق و پر مغز بودن درک آن ساده و سهل و اسان است
❗️برخی از ایات بدون انکه نیاز به تبیین و تفسیر خاصی باشد فهم آن برای همگان اسان است و برخی آیات پس از تفسیر و تبیین فهم آن برای همگان اسان است و اساسا اسان بودن قرآنی منافاتی با تفسیر و تبیین قرآن ندارد بلکه هر دو در طول یکدیگر هستند
4⃣ این اشکال مطرح شد که چگونه قرانی که اسان است می تواند معجزه باشد پاسخ روشن است .خداوند آن همه معارف و حقایق بزرگ و برجسته را در قالب یک سری از الفاظ محدود با سهولت درک معنا ریخته است و همگان را به مقابله خوانده است که اگر شما هم می توانید چنین کاری را انجام دهید و روشن است که نمی توانید و همین نتوانستن شما دلیل بر معجزه بودن قران است ( دقت کنید)
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
سوال
وقتی که برخی از کفار رو میخواهیم بدلیل یک امر زشت و ناپسندی که در حکومت اسلامی انجام میدن از این کار نهی کنیم با این جواب مواجه میشیم که میگن:
در کتاب خودتون اومده که «لا اكراه فی الدین»که هیچ اکراهی در دین نیست.
جواب ما شیعیان برای پاسخ به این سوال چیست؟
✅پاسخ
جوابی که می توان داد این است که دلالت ایه در مورد اکراه در دین است نه در مورد احکام دینی
🔷اگر شخصی بدون اجبار به دین اسلام مشرف گردید یا قبول کرد که در یک جامعه اسلامی زندگی کند بایستی به لوازم این انتخاب اختیاری گردن نهد
❗️علامه طباطبائی در تفسیر ایه می گوید:
« در این کلام نفی دین اجباری وجود دارد چرا که دین سلسله ای از معارف علمی است و به دنبال ان نیز اعمالی وجود دارد در مجموع اعتقادات است که اعتقاد و ایمان از امور قلبیه است و اجبار و اکراه در امور قلبیه راهی ندارد اکراه تنها در اعمال ظاهری و افعال و حرکات بدنی و مادی اثر می کند»
📚المیزان،ج1 ص341
👌حال که دلالت ایه روشن شد که مراد نفی پذیرش دین از روی اجبار است و لا غیر می گوییم :
❗️کفار با اختیار خودسان تصمیم گرفته اند که در جامعه اسلامی زندگی کنند وباید به لوازم زندگی اجتماعی پایبند باشند
⚫️در زندگی اجتماعی سرنوشت افراد بهم مربوط است وافراد در سرنوشت هم اثر دارند حق نظارت در اعمال دیگران حق طبیعی و خاصیت زندگی دسته جمعی است
❗️در اجتماع چیزی به عنوان " ضرر فردی " وجود تدارد و هر زیان فردی امکان این را دارد که به صورت یک " زیان اجتماعی" دراید وبه همین دلیل منطق وعقل به افراد اجازه می دهد که در پاک نگه داشتن محیط زیست خود از هرگونه تلاش و کوششی خود داری نکنند
❗️پیامبر گرامی فرمود:
" یک فرد گنهکار در میان مردم همانند کسی است که با جمعی سوار کشتی شود و به هنگامی که در وسط دریا قرار گیرد تبری برداشته وبه سوراخ کردن موضعی که در ان نشسته بپردازد و هرگاه به او اعتراض کنند در جواب بگوید من در سهم خود تصرف می کنم اگر دیگران اورا از این عمل خطرناک باز ندارند طولی نمی کشد که اب دریا به داخل کشتی نفوذ کرده ویکباره همگی در دریا غرق می شوند"
📚 مسند احمد ج4 ص268
📚 نهج الفصاحه ص836
❗️ پیامبر با این مثال جالب منطقی بودن وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را مجسم ساخته و حق نظارت فرد بر اجتماع را یک حق طبیعی که ناشی از پیوند سرنوشت ها است می داند
📚تفسیر نمونه ج3 ص38
🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁