eitaa logo
دانستنی های مهدوی
24هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
6.8هزار ویدیو
82 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27
مشاهده در ایتا
دانلود
راهکار‌علمی‌‌ محبان امام زمان روحی فداه برترین اهل ایمانند و خدمت به ایشان و برآورده سازی حاجات شان از برترین و پر فضیلت ترین اعمال است. حاجت و نیاز محبان و ارادتمندان امام زمان علیه السلام همچون حاجت و نیاز خود آن حضرت است و برآورده سازی حاجات شان همچون برآورده ساختن حاجت تمام اهل بیت علیهم السلام است؛ چنانچه امام موسی کاظم علیه السلام میفرمایند: «هرکس حاجت یکی از دوستان ما را برآورد گویا حاجت همه ما اهل بیت را بر آورده است» یکی از خصلت های بارز تشرف یافتگان به محضر امام زمان ارواحنا فداه ویکی از توصیه های همیشگی ایشان احسان به اهل ایمان بوده است. شیخ رجبعلی خیاط می‌گوید با خداوند سی داشتم التماس کردم که سر خلقت چیست به من فهماند که سرّخلقت «احسان و خدمت به خلق» است. اگر میخواهی از انس و مناجات با خدا حظی داشته باشی،به خلق خدا احسان کن! اگر می‌خواهی به حقیقت توحید و بندگی راه پیدا کنی، به خلق خدا احسان کن! برای موفقیت در سیر و سلوک از احسان کوتاهی نکن! و تا می توانی احسان کن!...» 📘ری‌شهری ،کیمیای محبت  ⚜️ @p_Mahdavi
" دستور در خواب یا بیداری ... " 🔻اخْتِيَارُ ابْنِ الْبَاقِي، عَنِ الصَّادِقِ سلام الله علیه أَنَّهُ قَالَ: مَنْ قَرَأَ بَعْدَ كُلِّ فَرِيضَةٍ هَذَا الدُّعَاءَ فَإِنَّهُ يَرَى الْإِمَامَ محمد بْنَ الْحَسَنِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ السَّلَامُ فِي الْيَقَظَةِ أَوْ فِي الْمَنَامِ- هرکس که بعد از هر نماز واجبش این دعا را بخواند ، امام زمان سلام الله علیه را یا در خواب و یا در بیداری می بیند. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَانَا صَاحِبَ الزَّمَانِ أَيْنَمَا كَانَ وَ حَيْثُمَا كَانَ مِنْ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا عَنِّي وَ عَنْ وَالِدَيَّ وَ عَنْ وُلْدِي وَ إِخْوَانِي التَّحِيَّةَ وَ السَّلَامَ عَدَدَ خَلْقِ اللَّهِ وَ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مَا أَحْصَاهُ كِتَابُهُ وَ أَحَاطَ عِلْمُهُ اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ هَذَا الْيَوْمِ وَ مَا عِشْتُ فِيهِ مِنْ أَيَّامِ حَيَاتِي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لَا أَحُولُ عَنْهَا وَ لَا أَزُولُ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ نُصَّارِهِ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُمْتَثِلِينَ لِأَوَامِرِهِ وَ نَوَاهِيهِ فِي أَيَّامِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ اللَّهُمَّ فَإِنْ حَالَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِراً كَفَنِي شَاهِراً سَيْفِي مُجَرِّداً قَنَاتِي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدَّاعِي فِي الْحَاضِرِ وَ الْبَادِي اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ وَ اكْحُلْ بَصَرِي بِنَظْرَةٍ مِنِّي إِلَيْهِ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ اللَّهُمَّ اشْدُدْ أَزْرَهُ وَ قَوِّ ظَهْرَهُ وَ طَوِّلْ عُمُرَهُ اللَّهُمَّ اعْمُرْ بِهِ بِلَادَكَ وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ فَإِنَّكَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُ ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِيَّكَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ حَتَّى لَا يَظْفَرَ بِشَيْءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلَّا مَزَّقَهُ- وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يُحَقِّقُهُ اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِظُهُورِهِ- إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيباً وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ. 📚بحار الأنوار ؛ ج83 ؛ ص61 ⚜️ @p_Mahdavi
33.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی (ره) محضر امام زمان(عج) 🔰 حجت الاسلام @p_Mahdavi
15.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای امام زمانم چه کنم؟ 🎥داستان حاج علی بغدادی به خدمت (عج) 🎙استاد@p_Mahdavi
علمى مرحوم آية الله شيخ مرتضى حائرى  به نقل از مرحوم فاضل صالح آية حاج حسن آقاى فريد اراكى - فرزند مرحوم آية الله حاج آقا محسن اراكى - و او از مرحوم آية الله آقا شيخ محمد رضا قدريجانى فرمود: مرحوم آية الله سيد محمد فشاركى در مسائل فقهى و نظرى سخت تفكر كرده ، آنگاه با مرحوم ميرزاى شيرزاى دوم به بحث مى نشست ، تا واقعيت حكم خداوندى روشن شود. روزى پس از تفكر و بحث فراوان ، از رسيدن به نتيجه مطلوب عاجز ماند. به همين دليل ، با توجه به نبود آرامش در خانه شخصى ، چاره را آن مى بيند كه از شهر سامرا خارج و به بيابان ساكت و آرامى پناه ببرد، تا شايد بتواند مساءله را حل نمايد. پس او از شهر سامرا خارج و به سمت بيابان رفته ، در گودالى كه در اثر سيل ايجاد شده بود، استقرار مى يابد، تا كسى او را نديده و مزاحمتى از براى وى ايجاد نشود و او بتواند با خيالى آسوده به تفكر پرداخته و مساءله فقهى را حل نمايد! ساعتى بعد كه او غرق تفكرات خويش بود و عاجزانه تلاش مى كرد تا مساءله و حكم خداوندى را به دست آورد، ناگهان مردى را در چهره لباس ‍ اعراب در مقابل خود مى يابد. به محض يافت حضور او، آن مرد عرب رو به او كرده و مى گويد: به چه فكر مى كنى ؟ مرحوم سيد كه سخت از حضور مرد عرب ناراحت شده بود و او را مزاحمى براى تفكر علمى خويش مى يافت ، با تندى هر چه تمام تر مى گويد: در فلان مساءله فكر مى كنم ! گوهر مخزن اسرار همانست كه بود حقه مهر بدان مهر و نشاست كه بود عاشقان زمره ارباب امانت باشند لاجرم چشم گهر بار همانست كه بود از صبا پرس كه ما را همه شب تا دم صبح بوى زلف تو همان نرجس جانست كه بود طالب لعل و گهر نيست و گرنه خورشيد همچنان در عمل معدن و كانست كه بود  عرب به آرامى مى گويد: آيا پيرامون فلان مساءله فكر نمى كنى ؟ آيا چنين اشكالى به ذهنت نمى رسد؟ و براى رد آن اشكال اكنون چنين جوابى را نداده اى ؟ و پس از اشاره به تمام ابعاد بحث ، به آخرين حلقه آن - كه همان اشكال مرحوم سيد فشاركى بوده - اشاره مى فرمايد: آنگاه با بيان ريشه مخفى اشكال سيد، مساءله را حل مى نمايد. به محض حل شدن مساءله ، مرحوم سيد فشاركى متوجه ناپديد شدن آن مرد عرب مى شود. پس با توجه به سختى مساءله فوق ، در مى يابد كه آن فرد كسى جز خود حضرت ولى الله اعظم عجل الله تعالى فرجه الشريف - و يا يكى از اصحاب خاص آن جناب - نبوده است ⚜@p_Mahdavi
پول تبرکی.MP3
زمان: حجم: 3.88M
پول تبرّکی ✅ ماجرای تشرف عالم سالک حاج شیخ جعفر توسلی (ره) محضر مبارک حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف 🎤 مصاحبه با شیخ أبوتقی الکوفی 🏷 علیه السلام @p_Mahdavi
* 🔻داستان تشرف یکی از علمای اصفهان؛ بسیار زیبا و نکته دار... علی رغم طولانی بودن مطالعه آن را از دست ندهید: 🔹حدود هشتاد سال پیش برای یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند تشرفی پیش آمده بود که خیلی جالب است. 🔸ايشان جوان بوده و سوار الاغ مى‏ شده و اطراف اصفهان تبلیغ مى‏ رفته و روضه مى ‏خوانده است. دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف مى‏ رود و منبرش را می رود. آن روز برف سنگينى مى ‏آمده است. 🔹وقتى اين روضه تمام مى ‏شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود. سوار الاغ که مى ‏شود برود، يكى از اهالى اين آبادى مى ‏آيد و مى ‏گويد:« آقا سيد تو راه گرگ و حيوانات درنده هستند مى ‏خواهید يكى، دو نفر همراهتان بفرستيم؟ 🔸ايشان مى‏ گويد: مى‏ روم مشكلى نداره» و قبول نمی کند همراهی بیاید. نقل می کند عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى‏ آمد. برف سنگينى هم به زمين نشسته بود. مى‏ گويد مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى‏ آيد. 🔹منتهى از بس برف سنگين بود، حوصله نكردم سرم را بیرون بیاورم و ببينم کیست. حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد. 🔸بعد آن آقا كه پشت سر من مى ‏آمد گفت:« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم». 🔹گفتم:« سلام عليكم» . 🔸گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟) 🔹گفتم:« بفرماييد». 🔸گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟ 🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده‏ ام كه چنین کاری کرده اند. 🔸آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟» 🔹گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.» 🔸مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. بازآن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟» 🔹گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد». 🔸گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟» 🔹گفتم:« من در تاريخ خوانده‏ ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند». 🔸گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و شخم نزدنند و قبر را از بين نبرند؟!» 🔹آقا سید می گوید من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى‏ كردم. گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد. 🔸گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد». 🔹گفتند:« چى هست؟» 🔸گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه ‏السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند. اما در جريان متوكل، اينها مى‏ خواستند آثار حضرت را از بين ببرند. 🔹نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى‏ خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند». 🔸آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.» 🔹آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده‏ ام، نيست. ‌ ‌ ⚜@p_Mahdavi
. 🎋🌸🎋🌸🎋🌸 🌸 🎋 . 🔵 امام زمان (عجل الله تعالی فرجه): من مظلوم ترین فرد عالم هستم 🌺 مرحوم حجه الاسلام آقای حاج سید اسماعیل شرفی از شخصیت های دلسوخته ای بود که چند بار خدمت حضرت بقیه الله الاعظم (ارواحنا فداه) مشرف شده بود. ایشان یکی از تشرفات خود را این گونه نقل نموده است: به عتبات مقدسه مشرف شده بودم و در حرم حضرت سیدالشهداء علیه السلام مشغول زیارت بودم چون دعای زائرین در بالای سر حرم مطهر امام حسین علیه السلام مستجاب است، در آنجا از خداوند خواستم مرا به محضر مبارک مولایم حضرت مهدی (ارواحنا فداه) مشرف گرداند و دیدگانم را به جمال بی مثال آن بزرگوار روشن نماید. مشغول زیارت بودم که ناگهان خورشید جهانتاب جمالش ظاهر شد، گرچه در آن هنگام حضرتش را نشناختم ولی شدیداً مجذوب آن بزرگوار شدم، پس از سلام از ایشان سؤال کردم: شما کیستید؟ آقا فرمودند: 🔺 انا اول مظلوم فی العالم 🔺 (من مظلوم ترین فرد عالم هستم) من متوجه نشدم و با خود گفتم: شاید ایشان از علمای بزرگ نجف هستند و چون مردم به ایشان گرایش پیدا نکرده اند خود را مظلوم ترین فرد عالم می دانند. در این هنگام ناگهان متوجه شدم که کسی در کنارم نیست. اینجا بود که فهمیدم مظلوم ترین فرد عالم کسی جز امام زمان (ارواحنا فداه) نیست، و من نعمت حضور آن بزرگوار را زود از دست دادم. 📚 شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ج ۳ ص ۱۵۹ و ج ۲، ص ۲۳۰ ⚜@p_Mahdavi
📜 تشرف سيد بحرالعلوم در مسجد سهله ☑️ عالم جليل آخوند ملا زين العابدين سلماسی (ره) فرمود: ▪️ روزی در مجلس درس فخر الشيعه، آية اللّه علامه بحر العلوم (ره) در نجف اشرف نشسته بوديم، كه عالم محقق جناب ميرزا ابوالقاسم قمی -صاحب كتاب قوانين - برای زيارت علامه وارد شدند. آن سـال، سـالی بود كه ميرزا از ايران برای زيارت ائمه عراق (ع) و حج بيت اللّه الحرام آمده بودند. كسانی كه در مجلس درس حضور داشتند كه بيشتر از صد نفر بودند، متفرق شدند. فقط من با سه نفر از خواص اصحاب علامه، كه در درجات عالی صلاح و ورع و اجتهاد بودند، مانديم. محقق قمی رو به سيد كرد و گفت: شما به مقامات جسمانی (به خاطر سيادت) و روحانی و قرب ظـاهـری (مـجـاورت حـرم مـطـهـر اميرالمؤمنين (ع)) و باطنی رسيده‌ايد. پس از آن نعمتهای نامتناهی، چيزی به ما تصدق فرماييد. ▪️ سـيد بدون تامل فرمود: ▫️ شب گذشته يا دو شب قبل [ترديد از ناقل قضيه است] برای خواندن نماز شـب بـه مسجد كوفه رفته بودم. با اين قصد، كه صبح اول وقت به نجف اشرف برگردم، تا درسها تعطيل نشود. [سالهای زيادی عادت علامه همين بود.] وقـتـی از مـسـجـد بـيرون آمدم، در دلم برای رفتن به مسجد سهله شوقی افتاد، اما خود را از آن مـنـصـرف كردم، از ترس اين كه به نجف اشرف نرسم، ولی لحظه به لحظه شوقم زيادتر می شد و قلبم به آن جا تمايل پيدا می كرد. در هـمـان حـالـت ترديد بودم كه ناگاه بادی وزيد و غباری برخاست و مرا به طرف مسجد سهله حركت داد. خيلی نگذشت كه خود را كنار در مسجد سهله ديدم. داخل مسجد شدم، ديدم خالی از زوار و مترددين است جز آن كه شخصی جليل القدر مشغول مناجات با خدای قاضی الحاجات است آن هـم با جملاتی كه قلب را منقلب و چشم را گريان می كرد. حالم دگرگون و دلم از جا كنده شد و زانوهايم مرتعش و اشكم از شنيدن آن جملات جاری شد. جملاتی بود، كه هرگز به گوشم نـخـورده و چشمم نديده بود، لذا فهميدم كه مناجات كننده، آن كلمات را نه آن كه از محفوظات خود بخواند، بلكه آنها را انشاء می‌كند. در مـكان خود ايستادم و گوش می‌دادم و از آنها لذت می‌بردم، تا از مناجات فارغ شد. آنگاه رو به من كرد و به زبان فارسی فرمود: 🔸 مهدی بيا. ▫️ پيش رفتم و ايستادم. دوباره فرمود كه پيش روم. باز اندكی رفتم و توقف نمودم. برای بار سوم دستور به جلو رفتن داد و فرمود: 🔸 ادب در امتثال است. [يعنی تا هر جا كه گفتم بيا. نه آن كه به خاطر رعايت ادب توقف كنی.] ▫️ من هم پيش رفتم تا جايی رسيدم كه دست ايشان به من و دست من به آن جناب می‌رسيد. ايشان مطلبی را فرمود. 🔘 آخـوند ملا زين العابدين سلماسی می‌گويد: ▪️ وقتی صحبت علامه (ره) به اين جا رسيد، يك باره از سخن گفتن دست كشيد و ادامه نداد و شروع به جواب دادن محقق قمی راجع به سؤالی كه قبلا ايشان پرسيده بود كرد. آن سؤال اين بود، كه چرا علامه با آن همه علم و استعداد زيادی كه دارند، تـالـيفاتشان كم است. ايشان هم برای اين مساله دلايلی را بيان كردند، اما ميرزای قمی دوباره آن صحبت حضرت با علامه را سؤال نمود. سيد بحرالعلوم (ره) با دست خود اشاره كرد كه از اسرار مكتومه است. ⬅ «برکات حضرت ولی عصر (عج)» اثر سید جواد معلم 🏷 @p_Mahdavi