🔴🔵 امام زمان (عج) : تا می توانید در حد تمکن به محرومین خدمت کنید.
#داستان_تشرف
🌺 آقای محمد علی برهانی فریدنی می گوید:
در خرداد سال ۱۳۵۸ شمسی برای رسیدگی به مردم محروم منطقه فریدن ( استان اصفهان ) رفته بودم که در هنگام بازگشت ماشین خراب شد و در بیابان تنها ماندم.
🔷 دیدم چاره ای جز توسل به مولایم صاحب الزمان(عج) نیست. به آن حضرت متوسل شدم و گفتم: یا ابا صالح المهدی ادرکنی.
🌹 ناگهان وجود مبارک امام زمان(عج) تشریف آوردند و ضمن بشارت به آمدن وسیله نقلیه فرمودند:
🔵 ما هم اینجا رفت و آمد می کنیم ، شما هم خیلی ماجورید.چون خدمت به محرومین می کنید و این روش جدم حضرت علی (ع) است.
🌺 تا می توانید در حد تمکن به این طبقه خدمت کنید و دست از اینکار برندارید که کار خوبی است.
📚 شیفتگان حضرت مهدی ج ۲ ص ۱۱۳
⚜ @p_Mahdavi
🔴🔵 امام زمان (عج) وارد مرحله قیام شده است.
#داستان_تشرف
#بشارت_نزدیکی_ظهور
♦️ میرزا ابوالفضل قهوه چی به ظاهر پيرمردي عامي و ساده اما در واقع يكي از شيفتگان و تشرف يافتگان آستان مقدس امام زمان روحي فداه بود آن جناب نسبت به مسجد جمكران علاقه فراوان نشان مي داد و چه بسا تشرفات مكرر و توفيقات بي مثالش را از رهگذر انس با آن مسجد شريف به دست آورده بود .
🔷 از آن جناب نقل شده است كه در يكي از تشرفاتم به جمكران در عالم مكاشفه ، خدمت امام زمان رسيدم و آن حضرت خطاب به من فرمود :
🔶 ميرزا ابوالفضل ! از اين همه جمعيت كه مي بيني به جمكران آمده اند حتي يك نفر به خاطر من نيامده ، بلكه هر يك از ايشان به خاطر حاجت خويش آمده است .
🌹 ميرزا ابوالفضل ، در بازار قم قهوه خانه اي داشت ، اما هر چهار شنبه و هر جمعه آن را تعطيل مي كرد و به زيارت مسجد مقدس جمكران مي شتافت . روزي عده اي از بازاري ها به او گفتند : ميرزا ابوالفضل ! جمعه ها را براي خودت به جمكران برو ! و چهارشنبه ها را براي ما نرو ! بمان و به ما چايي بده ! در جوابشان گفت : براي چاي دادن به شما جمكران را رها نمي كنم . برخي از بازاري ها او را تهديد كردند و گفتند : اگر چنين كني قهوه خانه ات را مي بنديم . در جواب آنها گفت : ببنديد ! خيال مي كنيد كه به خاطر فروش چاي از امام زمانم دست بر مي دارم ؟! مگر من يوسف فروشم ؟! سرانجام عده اي از بازاري ها تهديد خود را با زدن قفل به در قهوه خانه او ، عملي كردند تا شايد وي را از عادت خويش باز دارند . اما آن مرد خدا ، هنگامي كه ديد به در قهوه خانه اش قفل زدند ، بلافاصله خودش نيز قفلي ديگر تهيه كرد و صدا زد : قهوه خانه ! خداحافظ !
🔺آن جناب خود نقل كرده است : در همان شب كه فردايش در قهوه خانه را قفل زدند ، آقا امام زمان را در خواب ديدم . حضرت فرمودند : ميرزا ابوالفضل ! بازاري ها تصميم گرفته اند بر در قهوه خانه ات قفل بزنند . گفتم : آقا جان ! قربانت گردم ! بگذار بزنند . مگر من بزغاله ام كه بع بع كنم و بگويم جو مي خواهم ؟! خدا ناظر است و رزق مرا مي دهد . من جمكران تو را به هيچ قيمتي رها نمي كنم . آقا لبخندي زدند . در همان حال از خواب پريدم و ديدم كه نزديك اذان صبح است ... صبح كه به قهوه خانه رفتم ، ديدم به در آن قفل زده اند.
🔴 میرزا ابوالفضل مدتی بعد از دنیا رفتند، یکی از خوبان قم او را در خواب دید که در همان عالم قبر(برزخ) یک کوله پشتی روی دوشش دارد و به آن شخصی که خواب می دید نزدیک شد و گفت آقا وارد قم شده و رد شد و رفت. این آقا وقتی از خواب برخواست، گفت: یعنی چه؟ میرزا ابوالفضل از دنیا رفته کوله پشتی یعنی چه؟ آقا واردقم شده یعنی چه؟نفهمید.
برای تعبیر خوابش پیش کسی رفت. گفتند این که دیدید کوله پشتی بر روی دوشش بود به این خاطر است که او عاشق ولی عصر(عج)بودند، عاشقی که از دنیا برود، عشق را از یاد نمی برد، یعنی برای رجعت آماده است و زمانی که امام زمان(عج) ظهور کند او نیز برمی گردد
🌺 و اما اینکه دیدید به تو گفت حضرت وارد قم شد، یعنی حضرت وارد مرحله ی قیام شد. پس واقعیت این است که قیام حضرت نزدیک است.
⚜ @p_Mahdavi
✅ اهمیت دعا برای فرج ✅
#داستان_تشرف
🌺کربلا بدون دعا برای فرج مقبول نیست :
🔶 مرحوم حاج حسن خیِّر
همیشه در سفرهایی که زوار می بردند و یا مخارج سفر عتبات آنها را حساب می کردند، تاکید داشتند که حتما برای فرج زیر قبه مبارکه امام حسین علیه السلام دعا کنید. من راضی نیستم از کسی که با من به کربلا بیاید و برای فرج دعا نکند.
ایشان جریانی تعریف کردند و گفتند:
🔸حدود ۲۰ سال قبل با یکی از دوستان، مشرف شدم به کربلای معلی و با سختی زیاد و پیاده روی چند روزه و خستگی فراوان به حرم رسیدم.
چند روزی را در کربلا بودیم و بعد از زیارت عتبات قصد برگشت داشتیم.
در راه برگشت خسته شده و چند ساعتی استراحت کردیم. من خوابم برد.
🔸 در عالم رویا, امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیدم؛ رفتم خدمت حضرت دستبوسی...
✨حضرت سوال کردند: " کجا بودید و به کجا میروید؟"
عرض کردم :
✨"آقاجان کربلا بودیم و در راه برگشت به شهرمان هستیم".
✨حضرت فرمودند: "این چه کربلایی بود که مقبول نشد!!"
رنگ از رخسارم پرید. عرض کردم: "چرا آقاجان؟"
✨ حضرت فرمودند: "کربلا رفتید ولی برای فرج من دعا نکردید؛
✨مگر نه اینکه من منتقم خون جدم حسین علیه السلام هستم...".
از خواب پریدم و بلافاصله برگشتیم برای زیارت کربلا به نیت فرج آن حضرت.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
⚜@p_Mahdavi
YouCut_20190418_044345590-mc_6005626884228909541.mp3
2.45M
#مهدویت
🔻 تشرف آیت الله بهبهانی خدمت #امام_زمان ارواحنا فداه در #حرم_امام_حسین سلام الله علیه
و گلایه امام زمان "ارواحنافداه" از زائرین #کربلا
🎙 استاد سید حسین #هاشمی_نژاد حفظه الله تعالی
#داستان_تشرف
⚜️@p_Mahdavi
Tasharof Seyed Karim Kafash Mash'had_۲۰۲۲_۰۷_۲۶_۰۸_۴۶_۵۱_۶۴۱.mp3
6.2M
▫️این آقا حتّی یک بار هم دل امام زمان سلام الله علیه را نشکست!
داستان همسفر شدن جناب سید کریم کفاش با امام زمان سلام الله علیه برای زیارت مشهد.
📚 عنايات حضرت مهدى علیه السلام به علما ص 368.
#داستان_تشرف
#مهربانی_حضرت
⚜@p_Mahdavi
85-Tasharofe Farde Lal_Haj Qodratollah Latifinasab.mp3
5.15M
🔸مرد لالی که با امام زمانش حرف زد!
🔸قدرت تکلّمش را از دست داده بود.
دوا و دکتر فایده نداشت.
حتی خارج هم رفت.
دست خالی برگشت.
ناامید از همه جا، با خودش عهدی کرد:
چهل هفته، شب چهارشنبه، مسجد جمکران.
هفته آخر رسید.
اعمال مسجد را انجام داد.
ناگهان احساس کرد سیّدی در کنارش نشسته...
#داستان_تشرف
📚 به نقل از مرحوم لطیفی نسب
(رییس هیات امنای مسجد مقدس جمکران)
#معجزات_حضرت
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَج
⚜@p_Mahdavi
YouCut_20190418_044345590-mc_6005626884228909541.mp3
2.45M
#مهدویت
🔻 تشرف آیت الله بهبهانی خدمت #امام_زمان ارواحنا فداه در #حرم_امام_حسین سلام الله علیه
و گلایه امام زمان "ارواحنافداه" از زائرین #کربلا
🎙 استاد سید حسین #هاشمی_نژاد حفظه الله تعالی
#داستان_تشرف
⚜@p_Mahdavi
88-Tasharofe Masjede Sahleh_Sahlavi.mp3
5.55M
▫️ای که با آوردن نامت گره وا میشود!
#داستان_تشرف شیخ جواد سهلاوی خادم مسجد سهله، به محضر امام عصر علیه السلام.
📚 به نقل از مرحوم آیت الله ناصری
📚 اجساد جاویدان ص۴۲
#مسجد_سهله
#حامی_شیعیان
⚜@p_Mahdavi
72-Tasharofe Haj ali baghdadi.mp3
7.81M
#داستان_تشرف
🔸 شب جمعه،
با عجله راهی بغداد بود.
بین راه سیّدی ناشناس اما نورانی دید.
شنید:
«شب جمعه است.
میخواهی با من بیایی زیارت؟!»
دلش ریخت.
ناخودآگاه قبول کرد.
چند دقیقه بعد خودش را در حرم دید! ...
📚 نجمالثاقب باب 7 حکایت31.
⚜@p_Mahdavi
4_5969821129156595171.mp3
8.26M
#داستان_تشرف
▫️امام زمان " سلام الله علیه " فرمود:
چرا از این نماز غافلید؟!
✅ داستان تشرّف مرحوم حاج قدرتالله #لطیفی_نسب به محضر امام عصر " صلوات الله علیه "
📚 مجله موعود، شمارههای ۸۰ و ۱۰۴.
#توسلات_مهدوی
⚜@p_Mahdavi