📡✍ #گزارش‌اول از سفر مسئول کانال پابرج‌مالواجرد به زادگاهش ❤️روستای باصفای و تاریخی مالواجرد ✍پس از حدود چهارماه‌و‌نیم‌ دوری از آبادی‌ 👈در سفری که اخیرا به مالواجرد داشتم 👈سه‌چهار روز پیش هوا تاریک شده بود که از صحرا با موتور بر می‌گشتم 👇در سرچشمه دیداری با #آقای‌حاج‌روح‌اله‌صادقی داشتم و بعد از مدت‌ها مجددا سراغ‌ کتيبه‌ی سنگی که به دیوار گمبه سردابه نصب بود و تقریبا چهار دهه‌ی پیش اونا دیده بودم را از ایشان گرفتم. ✍اخه زمانی‌که پیرامون موقوفات خاص و همچنین ثلثی اموال امین‌الدوله در روستا پرس‌وجو می‌کردم و تحقیقاتی داشتم ☎️در تماس تلفنی با حاج‌آقاروح‌اله عباس روح‌اله گفته بودن ؛ اونا زیر آوارهای گمبه‌ سردابه پیداش کرده و به منزلشون برده‌ ❌اما 🌼نوروز ۱۴۰۲ وقتی ایشون رو سرچشمه دیدم و سراغ کتيبه‌ی سنگی رو گرفتم تا عکسی از اون بگیرم فرمودند؛ ❗️گشتم ! اما ⁉️ سنگه را تو خونه پيداش نکردم! 💫این قضیه را در کانال‌ پابرج ۱۰ تیرماه ۱۴۰۲ اطلاع‌رسانی کردم همین سه‌چار شب پیش تو سرچشمه در کانال پابرج از توی گوشی‌م آنچه نوشته بودم را برای حاج‌آقای صادقی خوندم بعدش خدمت ایشون عرض کردم : حاج‌آقا ! بزرگوار یک بار در کانال‌ گفتم؛ شما با ما همکاری نکردین الان هم دارم دوباره باز میگم 🔷بالاخره ! چهار روز دیگه، چند ماه‌ دیگه، چند سال دیگه،... 🔹یکی زنگ میزنه و میگه تو کانال اعلام کن 🔻دور از جون دور از جون🔻 #حاجی‌روح‌اله به رحمت خدا رفته ! 🔻دور از جون! خدا نکنه!🔻 👈از حالا گفته باشم 🔴آن‌موقع هست که قضيه‌ی امشب رو با تیتر👇 #انالله‌وانا‌الیه‌راجعون #عدم‌همکاری‌شما 👇با #شبکه‌پابرج‌ 👈را مجددا اطلاع‌رسانی می‌کنم خود دانی حاج‌آقا ! این که کاری نداره! سوزن که نیست! کمی وقت بذارید، دو سه‌ تا اتاقه #بگردین‌پیدامی‌کنین ✍من که اونا از شما نمیخوام بگیرم 🔴فقط یکی‌دوتا عکس ازش میگیرم 👈والسلام 💫بلاخره بعدِ یک‌ساعت‌‌ونیم که کلی در باره‌ی دارالمومنین مالواجرد و اهالی خونگرم و با صفای روزگار قدیم آبادی‌ صحبت کردیم👇 #حاج‌آقاروح‌اله‌صادقی 🔹ولد خلف‌‌الصدق #جنت‌مکان‌خلدآشيان ⚜ #مرحوم‌مغفورعباس‌روح‌اله 👇فرمودند؛ چشم‌! می‌گردم فردا تلفنی خبرش را به شما میدم 🕗ساعت حدود هشت شب پریشب در ایستگاه بودم که حاج‌آقا تماس گرفتند : کجای! هر جا هستی وخی بیا اینجا خونمون پیداش کردم عرض کردم : دمی پابرج تو ایستگاه هستم و العون کار دارم اجازه بدین برا فردا خدمتون میرسم. 📱فرمودند؛ نخیر باید همین امشب بیای! فردا معلوم نیست کجا باشم و کی خونه باشم گفتم: چشم حدود نیم ساعت دیگه کارم تموم می‌شه سر راه، یکی‌دو دقیقه مزاحمتون می‌شم و از اون سنگ‌ چند تا عکس میگیرم و میرم خونه. 👈بعدش با همون لباس کاری که بَرُم بود اومدم دیدم حاج‌آقا رو سکو دری خونشون که تو خیابون ضلع شرقی ارگ تاریخی روستا (قلعه‌بزرگ‌سرچشمه) هس و قبلا مالی ⚜ #مرحوم‌حاج‌محمدجابر (پدربزرگ‌بنده) بوده که از وراث ایشان خریدن 👈نشسته و سلام و احوالپرسی کرديم و رفتیم داخل دالونچی خونه حاج‌آقا 🔴(آه... از زنده‌شدن‌ خاطرات نوجوانی‌ و جوانی‌ام ! باباجونم حاج‌محمدجابر ! که من تازه مدرسه رفته بودم که رحمت خدا رفت ننه‌حاجی‌ام حاجی‌رقیه‌حاج‌حسین‌ملاحسن مادر بزرگم و... این‌ها را در اینجا نميگم و پرانتز می‌گیرم)🔴 🪦کتیبه را دیدم و با اینکه شب بود و نورپردازی مناسبی برای گرفتن عکس آنجا نبود 📸 اما سه تا عکس ازش گرفتم و خواستم برم #حاج‌آقای‌صادقی فرمودند؛ یک تلویزیون‌چی هم داریم ی نگاش بکنی! #اطاعت‌امرکردم و رفتم داخل اتاق و حین انجام کار با تلویزیون 👈باب گفتگو را حاج‌آقا باز کردند و کار تلویزیون که چند دقیقه بیشتر طول نکشید و تموم شد بماند اما ديدار بنده و حاج‌روح‌اله بیش از یک ‌ساعت بطول انجامید و تماس‌های تلفنی همسرم مصاحبه‌ی ما را باتمام رسوند. پیرامون این گفتگو و کتيبه‌ی سنگی گمبه سردابه متعاقبا مطالبی تقدیم حضورتان می‌شود ✅ #باماهمراه‌باشید 💯 #همراهی‌شماافتخارماست 📡 #مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌پابرج پابرج‌مالواجرد در ایتا eitaa.com/paborjemalvajerd پابرج‌مالواجرد در بله https://ble.ir/paborjemalvajerd