📡🚰سرگذشت #آبآشامیدنی اهالی روستای تاریخی مالواجرد
✍ نوشتهی : حجتالهحاجمختار
3⃣ #قسمتسوم
🌾کشاورزان به همراه سبوی آب #چاشتونه که حاوی نون و ماستپوست بود، به صحرا میبردند و حدود ساعت ده صبح که میشد همگی زیر سایه درخت یا داخل گمبهای در نزدیکی محل کارشان جمع میشدند و علاوه بر گپ و گفتگوئی که میکردند، چاشتونه هم میخوردند و خستگی از تن به در کرده تا سر حال به کار ادامه دهند.
🌞بعد از خوردن چاشتونه
#سبوها بود که بالا میرفت و دهانه اونها مماس بر لب و دهان رعیت خسته قرار میگرفت و آب #گوارای خنڪ که کمی شور بود از حلقوم کشاورز پائین میرفت
🔸در انتها ذکر :
#سلامبرلبعطشان
#حسینعليهالسلام
از لسان کشاورزان جاری میشد و بعد از آن میگفتند :
بر دل سیاه یزید لعنت باد
🌻علاوه بر کوزههائی که توسط کشاورزان به صحرا آورده میشد
⚱درون هر گمبه #خمرهی بزرگی بود که توسط بعضی افراد خاص که به آنها #میراب میگفتند هنگام نیمه شب #آبگیری میشد و چون در چهار طرف گمبه دروازه بود بنابر این جریان هوا از هر سمت که بود آب خمره ها را خنڪ میکرد
💫پائین هر خمره یکی دو سله شکسته
🌟 #سله :
به جای لیوان استفاده میشد که معمولا کوزه های کوچڪ که میشکست قسمت انتهائی آن را #سله میگفتند
کنار خمرهها قرار داشت و رهگذر با استفاده از سله
آن را داخل خمره از آب پر کرده و نوش جان میکرد
🍀 در صحرای برزاب دو گمبهی بزرگ بود :
💫گمبهبرزاب
💫گمبهسردابه
🎗همچنین گمبهچی حاجحسین حاجعلی
🍀در صحراهای اندی بالا، اندی پائین، آبسئر و محلهده
هم گمبههای بزرگی وجود داشت که خوشبختانه آثار آنها پابرجاست و تنها گمبه #سردابه از بین رفته است
👈 ادامه سرگذشت فرداشب... #درفضایمجازیباکانالخودتان
#پابرجمالواجردهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd