📡🔴مطالبی پیرامون #پیراسماعیل و حکایت #غیبشدن اسماعیل
👇نوشتهی
✍ #حجتالهحاجمختار
🔴همراهان ارجمند همانطور که قبلا به اطلاع شما رساندیم
#هنرمندمالواجردی
#آقایرحمانصادقی
🔹فرزندارجمند
#آقایحاجاستادحسینبنا
پیرامون پیراسماعیل مثنوی زیبائی سرودهاند و
#غیبشدنپیراسماعیل
👇را با
#غیبتامامعصر
عجلاللهتعالیفرجهالشریف
در اشعار پر معنای خویش به نوعی ربط دادهاند و بنا به فرمايش
#استادمحمدجعفری
آقایرحمانصادقی
#کشفشاعرانه کردهاند
💫قبل از آنکه شعرشان را جانمائی کنیم طبق قولی که دادیم
👇نخست مطالبی پیرامون غیبشدن پیراسماعیل تقدیم حضورتان مینمائیم.
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشماافتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🔴مطالبی پیرامون #پیراسماعیل و حکایت #غیبشدن اسماعیل
1⃣قسمتاول
👇نوشتهی
✍ #حجتالهحاجمختار
💫همراهان ارجمند قبل از ارائه داستان و حکایت غیب شدن پیراسماعیل
ابتدا به اصطلاح یا واژهی "پیر" میپردازیم
✍ #مترادف اصطلاح "پیر" کلمات :
جاافتاده، سالخورده، سالدیده، سالمند، کهنسال، مسن،
شیخ، قدیس، قطب، مراد، مرشد، پیشوا، قاید و مرید
👈و #متضاد "پیر" واژههای برنا و جوان میباشند
🔹"پیر" در فرهنگ معین به مراد، مرشد، دانا و خردمند همچنین انسان کامل و رهبر گفته شده و در
👈واژهنامه بختیاری "پیر" از القاب پیشوندی بزرگان قوم بختیاری بجا مانده از زرتشتیان است
#واژهی "پیر" هممعنی مرشد و شیخ در عربی
و بابا در لهجههای غرب ایران و ترکی است
"پیر" در نوشتههای عرفانی ادب پارسی بسیار به کار رفته
و در معنای اصطلاحی
راهنمای معنوی و مرشدی است که خود پیشتر طریق عرفان را پیموده (سلوک) و توانائیهائی روحانی کسب کرده است و
"پیر طریقت" پیری را گویند که متوجه ارشاد مریدان در مراتب سیر و سلوک آنها باشد.
🔴اصطلاح «پیر» از سدهی ۵ قمری به بعد در متون عرفانی فارسی بار معنائی جدیدی به خود گرفت و به معنای راهنمای درونی و باطنیای که پس از طی مراتب سلوک و کسب آمادگی لازم بر سالک ظاهر میشود و او را هدایت میکند و پرسشهای درونی او پیرامون حقایق هستی را پاسخ میگوید، در آمد.
✍آنچه پیرامون پیراسماعیل مردمان مالواجرد و بلاد منطقه تا اواسط دههی هشتاد بوده
👇همگی
#نقلقولهای است که از گذشتههای دور دهان به دهان و نسل به نسل
👈بیان شده و سندی که حتی نامی از "پیراسماعیل" در آن باشد👇
🔻چه
#دستنوشتههایقدیمی
🔻چه
#اسنادخطیوکتیبههایسنگی
#تاکنونندیدهایم
👈علیرغم درخواستی که بارها در اینجا از شما داشتیم بجز چهارپنج مورد
❌کسی با ما همکاری نکرده مجددا
#تقاضامندیم
👇از
#دستنوشتههای قدیمی که نزدتان و بستگانتان هست فقط
#عکسواضحومناسب از آن
روز روشن و در سایه بگیرید و برای ما در تلگرام یا ایتا ارسال کنید.
⁉️با اینکه ممکن است سند قدیمی اعم از کتیبههای سنگی یا نسخههای خطی پیرامون پیراسماعیل نباشد
👇اما
#حکایتشنیدنی
#غیبشدنپیراسماعیل
را اغلب مالواجردیها هم جوانها و هم ریشسفیدها
هر کدام بارها از بزرگترها شنیده و خودشان نیز نقل کردهاند
بطوریکه قضيهی غیبشدن پیراسماعیل جزو اعتقادات مردمان دارالمومنین مالواجرد و بلاد منطقه از روزگار گذشته تا این لحظه بوده
👇همچنین
#حکایتهایشنیدنی
👇از
#کراماتشان
👇به
#مردمان
در طول تاریخ نیز تعدادی بیان شده که فعلا مورد بحث ما نبوده و بعدها به آنها میپردازیم.
👇ادامه مطلب فرداشب
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشماافتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🔴مطالبی پیرامون #پیراسماعیل و حکایت #غیبشدن اسماعیل
2⃣قسمتدوم
👇نوشتهی
✍ #حجتالهحاجمختار
🔴مخاطبان محترم ذکر این نکتهی مهم ضروری است که👇
#پیراسماعیل در کل بلحاظ معنوی از نظر ما جايگاه خاصی دارد
لکن در اینجا نگرش ما از لحاظ تاریخی و فرهنگی میباشد که به نوعی یافتن اصالت آبادی مان میباشد
✍همراهان گرامی همانطور که عرض کردیم سند معتبری از روزگار قدیم پیرامون پیراسماعیل تاکنون نیافتهایم
👇اما
قضیهی غیبشدن پیراسماعیل را تمامی مردمان مالواجرد
و بلاد منطقه متفقالقول بیان کردهاند
و نقل دیگری وجود ندارد
👇اما خصوص
#سنوسال ایشان نقلها متفاوت است
عدهای او را مرد جوانی و بعضی پسر بچهی نوجوانی گفتهاند
✍اینجانب حکایت غیبشدن پیراسماعیل را با
#داستانپردازی طوری نگارش کردهام که اصل موضوع
هم برای نسل کنونی و هم برای آیندگان یادگاری باشد و دیالوگها به آنچه نقل شده نزدیک باشد
👇وگرنه
نه بنده آنجا حضور داشتم و نه جائی نوشته شده است
💫روزی روزگاری از بزرگان مالواجردی که ثروت و مکنتی داشته و احتمالا صاحب منصب در آبادی بوده قصد زيارت خانهی خدا و انجام مناسک حج تمتع میکند.
وسیلهی نقلیه و مرکب مردمان در آن دوران معمولا اسب، شتر یا قاطری بوده که هر یک از افراد بر آن سوار میشدند
ارباب مالواجردی با هماهنگی تمامی مسافران هر یک از بلاد منطقه
همگی در قالب کاروانی به سمت جنوب ایران
قصد سرزمین حجاز میکنند آن زمان مسافت رفت و برگشت از مالواجرد ایران تا سرزمین حجاز حدود یکسالونیم یطول میانجامید.
✨ارباب مالواجردی خانه و زندگی را در آبادی به همسرش میسپارد و با کاروان حجاج راهی میشود
حدود هفتهشتماه که از رفتنش سپری شده بود در خانهاش غذایی طبخ میکنند که مورد علاقهاش بوده
💫وقتی اهل خانه بر سر سفره حاضر میشوند و آن غذا را میآورند همسرش که ماهها ارباب را ندیده بود و دوری و بیخبری او را نگران و دلتنگ کرده بود با دیدن غذای مورد علاقه همسرش
ناخودآگاه از ته دل آهی میکشد و میگوید؛
چقدر حاجآقا این غذا را دوست داشت ای کاش اینجا بود و از این طعام میخورد.
✍آنموقع بجز اهل و عیال ارباب مالواجردی
افراد دیگری...
👇ادامه مطلب فرداشب
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشماافتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🔴مطالبی پیرامون #پیراسماعیل و حکایت #غیبشدن اسماعیل
👇نوشتهی
✍ #حجتالهحاجمختار
🔴همانطور که گفتیم سند معتبری از روزگار قدیم پیرامون پیراسماعیل تاکنون نیافتهایم
👇اما
قضیهی غیبشدن پیراسماعیل را تمامی مردمان مالواجرد
و اهالی بلاد منطقه
#متفقالقول بیان کردهاند
و نقل دیگری وجود ندارد
و جای دیگری نیز طی دوران نقل نشدهاست
👇اما خصوص
#سنوسال ایشان شنیدهها متفاوت است
👈عدهای او را مرد جوانی
👈بعضی پسر بچهی نوجوانی گفتهاند
✍اینجانب حکایت غیبشدن "پیر" را با
#داستانپردازی طوری نگارش کردهام که اصل موضوع
هم برای نسل کنونی و هم برای آیندگان بماند به یادگاری باشد
و دیالوگ افراد تقریبا مطابق آنچه نیاکان بيان کردهاند نزدیک میباشد
👇وگرنه
نه بنده آنجا حضور داشتم
و نه جائی نوشتهاند.
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشماافتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🔴مطالبی پیرامون #پیراسماعیل و حکایت #غیبشدن اسماعیل
3⃣قسمتسوم
👇نوشتهی
✍ #حجتالهحاجمختار
✍در آنموقع که سر سفره غذای مورد علاقه حاجاربابمالواجردی را آوردند
👇بجز اهل و عیال حاجآقا
افراد دیگری از ندیمه و خدمهای که در خانهی ارباب کار میکردند هم حضور داشتند
👈یکی از آنان خدمتکار سادهای به نام "اسماعیل" بود
"اسماعیل" فردی خوشسیما، مهربان و با ایمان بوده که ظاهرا از خردسالی بدون سرپرست بزرگ شدهی خانهی حاجارباب مالواجردی بوده است
ناگفته نماند بعضی نقلها ایشان را نوجوانی هم ذکر کردهاند
💠 "اسماعیل" به همسر ارباب میگوید :
حالا که دوست داری از این غذا هم حاجآقا بخورند،
مقداری در ظرفی بریزید من آن را برای حاجآقا میبرم
🔹همسر ارباب که "اسماعیل" را کاملا میشناخت چرا که او از طفولیت در خانهاش بوده و بزرگ شده
و بخاطر اینکه کسی را نداشته و یتیم و بیسرپرست بوده
همیشه به او محبت میکرده
مضافا "اسماعیل" که از اینجا به بعد #پیر میگوئیم
از صداقت و پاکی برخوردار بوده و اهل خانه او را به چشم یک "نوکر" نگاه نمیکردند
🔹همسر ارباب برای اینکه دلش را نشکند مقداری از آن غذا را در ظرفی میریزد و به "پیر" میدهد و میگوید؛
پس حالا که داری میری این غذا را به "حاجی" بدی
سلام ما را هم بهشون برسون
🔹👈و با خودش میگوید :
⁉️اینجا کجا؟!
❓مکه کجا؟!
اصلاً چنین چیزی که میگه غیر ممکنه و دور از ذهنه
👈اما در عین حال درخواست "اسماعیل" را اجابت میکند و غذا را به او میدهد
پیراسماعیل غذا را میگیرد خداحافظی میکند و بعد میگوید من رفتم و زودی هم برمیگردم.
💫دقایقی میگذرد حالا
👈نیمساعت بوده یا یک ساعت بوده
👇اهلخانه
غذا را خورده بودن یا هنوز سر سفره مشغول بودند
علیایحال
"پیر" وارد میشود و بعد از سلام میگوید:
رفتم حاجارباب سر نماز بود و من ظرف غذا را کنارش گذاشتم و دیگر معطل نشدم تا ارباب نمازش تمام شود و سلام شما را به ایشان برسانم
🔹همسر ارباب و اهلخانه
و کسانی که آنجا بودند
صحبت پیر را نشنیده میگیرند و با خودشان میگویند :
احتمالاً غذا را برده گوشهای یا خودش خورده یا داده به کسی
❤️خوب
#خوشآمدید
✍چند ماهی از این قضیه میگذرد تا زمان رسيدن کاروان حجاج به منطقه فرا میرسد
و از گوشه و کنار مثل بلاد قمشه و اصفهان خبر ورود حجاج آن بلاد به آبادی ما میرسد
اما
از کاروان حاجارباب مالواجردی هيچ خبری نبوده
مباشر ارباب که در غياب او به رتق و فتق امور مشغول بوده یکی از سوارکاران ماهر را راهی مسیر جنوبی
جادهای که کاروان حجاج به سمت آبادی طی طریق میکرده
👈میفرستند
👇تا
هرچه سریعتر خبری از ارباب زودتر به آبادی برساند
🔶سوارکار با اسب تندرو به راه میافتد و چند منزل مانده به مالواجرد
قافله حجاج را میبیند و از دیدار
#حاجاربابمالواجردی
که همه در آبادی
نگران بودند بسیار خوشحال میشود
آن شب را در آن منزل نزد حاجارباب بیتوته میکند
تا صبح زود بعد از استراحتی که هم خودش کرده و هم مرکبش
هر چه سریعتر باز گردد و اهل آبادی بهخصوص اهل و عیال ارباب را از نگرانی درآورد
✍آن شب قبل از خوابیدن سوارکار و حاجارباب گرم گفتگو...
👇ادامهی مطلب فرداشب
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشماافتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🔴پیرامون #پیراسماعیل و حکایت #غیبشدن ایشان
👇باماهمراهباشید.
🔴همراهان ارجمند قضيهی غیب شدن پیراسماعیل در ایران
و شاید در جهان
تاکنون
#کمنظير بودهاست.
✍از روزگار بسیار دور حکایت غیب شدن #پیر را
تمامی مردمان بلاد منطقه
#متفقالقول بیان کردهاند
✍اینجانب حجتالهصادقی حاجمختار حاجمحمدجابر
این حکایت را به صورت قصه نوشته و طوری
#داستانپردازی کردهام که اصل موضوع داستان حفظ شود
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشماافتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd
📡🔴مطالبی پیرامون #پیراسماعیل و حکایت #غیبشدن اسماعیل
4⃣قسمتچهارم
👇نوشتهی
✍ #حجتالهحاجمختار
💫با تاخیری که در ورود کاروان حجاج منطقه ما پیش آمده بود
#مباشرحاجاربابمالواجردی
سوارکار ماهری را برای یافتن خبری از کاروان راهی مسیر جنوبی میکند
سوارکار چند منزل مانده به مالواجرد حاجارباب را مییابد
و شب را در آن منزل نزد ایشان بیتوته میکند
💫سوارکار و حاجارباب قبل از خواب گرم گفتگو میشوند
و سوارکار قضيهی غذای مورد علاقه حاجی و جریان اسماعیل و آنچه اتفاق افتاده بود را برای حاجارباب مالواجردی نقل میکند
✍حاجآقا مات و متحیر غرق صحبتهای قاصد مباشرش بوده که او میگوید؛
چی شده حاجآقا !
ساکتی!
حاجارباب میگوید؛
تقریبا حدود آنموقعی که شما میگوئی
زمانی بود که من نماز میخواندم و شخصی که شکل و قیافهاش مثل اسماعیل بود را دیدم
ظرف غذائی را که اتفاقا آن غذا را خیلی دوست دارم
کنارم گذاشت و رفت
بعد از اینکه نمازم را خواندم او را ندیدم و غذا را خوردم
اتفاقا ظرفش را به گمان اینکه نذری را با ظرفش دادهاند با خودم آوردم.
این بماند
✍صبح زود سوارکار از حاجارباب خداحافظی میکند و به تاخت راهی مالواجرد میشود
👈غروب همان روز یا روز بعد به آبادی میرسد و مژده ورود حاجآقا را برای دو یا سه روز دیگر به اهالی آبادی و اهلبیت حاجارباب مالواجردی میدهد و مژدگانی دریافت میکند
✍صبح روز موعود فرا میرسد حاجارباب یک منزل مانده به روستا شب را با کاروانیان بیتوته کرده بود و تنها چند ساعتی با روستا فاصله داشته از آنجا حرکت میکند👇
و اهالی مالواجرد از اینکه ارباب شان بعد از ماهها دوری به وطن باز میگردد
و از طرفی زائر خانه خدا و قبر پیامبر و ائمه بقیع هست
👈و رفتن به دیدار زائر مخصوصا استقبال او که ثواب زیادی دارد
و همچنین معتقد بودند هر قدمی برای زیارت زائر خانه خدا بر میدارند تواب عظیمی نصیبشان میشود
تقریبا همه اهالی از خانهها بيرون آمده در مسیر ورود کاروان حجاج
راهی بخش جنوبی آبادی میشوند
✍مستقبلین حدود سه کیلومتری از روستا بیرون آمده بودند که کاروان حجاج منطقه از راه میرسد و حاجارباب از مرکبش پياده میشود
👈از طرفی خدمهی منزل حاجارباب برای پذیرائی اهالی که به استقبال آمده بودند از قبل وسائل پذیرائی تهیه کرده و در مسیر به مردم خدمات رسانی میکردند
#استقبال کنندگان یکی یکی حاجآقا را بغل میکردند و میبوسیدند و زیارت قبول میگفتند
حاجآقا دورادور نگاهش به اسماعیل میافتد که مشغول پذیرائی از مردم است.
ناگاه با صدای بلند به مردم میگوید:
چرا آمدید به استقبال من!
چرا از من تبرک میجویید
من که حاجی نیستم
حاجی واقعی این شخص هست
(و اشاره میکند به اسماعیل)
او که راه چند ماهه را در عرض چند دقیقه
از اینجا به مکه آمده و برگشته
👈این بنده مومن مخلص پروردگار را دریابید و از او تبرک بجویید و او را ببوسید و به او التماس دعا بگوئید.
🔰اسماعیل که از دور صدای حاجارباب را میشنود
👈تازه یادش میافتد که ؛
ای دل غافل !
آن روز که همسر ارباب...
👇ادامهی مطلب شنبه
✅ #باماهمراهباشید
💯 #همراهیشماافتخارماست
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
پابرجمالواجرد در ایتا
eitaa.com/paborjemalvajerd
پابرجمالواجرد در بله
https://ble.ir/paborjemalvajerd