6.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حکایت🌹🌹
@aa6006
کارخوبه خدا درست کنه
سلطان محمود خرکیه
💐🌺🌱🌾با ارسال مطالب مارابه دیگران معرفی کنید🙏🌹
https://eitaa.com/aa6006
هدایت شده از 💎مروارید💎سخن💎
#حکایت🌹🌹
💎گویند: روزی ابلیس خواست با فرزندانش از جایی به جای دیگر نقل مکان کند، خیمه ای را دید، و گفت: اینجا را ترک نمیکنم تا آنکه بلایی بر سر آنان بیاورم.
به سوی خیمه رفت و دید گاوی به میخی بسته شده و زنی را دید که آن گاو را می دوشد،
1بدان سو رفت و میخ را تکان داد.
با تکان خوردن میخ، گاو ترسید و به هیجان درآمد و سطل شیر را بر زمین ریخت و پسر آن زن را که در کنار مادرش نشسته بود لگدمال کرد و او را کشت.
مادر بچه با دیدن این صحنه عصبانی شد و گاو را با ضربه چاقو از پای درآورد و او را کشت.
شوهر آن زن آمد
و با دیدن فرزند کشته شده و گاو مرده، همسرش را زد و او را طلاق داد.
سپس خویشاوندان زن آمدند و آن مرد را زدند، و بعداز آن نزدیکان آن مرد آمدندو همه با هم درگیر شدند و جنگ و دعوای شدیدی به پا شد!!
فرزندان ابلیس با دیدن این ماجرا تعجب کردند و از پدر پرسیدند: ای وای،
این چه کاری بود که کردی؟!
ابلیس گفت: کاری نکردم فقط میخ را تکان دادم.
بیشتر مردم فکر می کنند کاری نکرده اند، در حالی که نمیدانند چند کلمهای که میگویند و مردم می شنوند، سخن چینی است
@aa6006
🔺 مشکلات زیادی را ایجاد می کند
🔺 آتش اختلاف را بر می افروزد
🔺 خویشاوندی را برهم میزند
🔺 دوستی وصفا صمیمیت رااز بین میبرد
🔺 کینه و دشمنی می آورد
🔺 طراوت و شادابی را تیره و تار میکند
🔺 دل ها را میشکند
بعدا کسی که اینکار را کرده فکر می کند کاری نکرده است فقط میخ را تکان داده است!
قبل از اینکه حرفی را بزنی، مواظب سخنانت باش !
و قبل از اینکه کاری انجام دهی مواظب عواقب آن عمل و کارت باش!
مواظب باش میخی را تکان ندهی !
https://eitaa.com/aa6006
🔆🔆 به ما بپیوندید 👆👆
#حکایت
🔹زن و شوهری می خواستند به دیدار دوستی
بروند که در چند کیلومتری خانه ی آنها زندگی
می کرد.
🔸در راه به یاد آوردند، باید از پلی قدیمی بگذرند
که ایمن به نظر نمی رسید.
🔹با یادآوری این موضوع زن دچار تشویش و
نگرانی شد و از شوهرش پرسید: با آن پل چه کنیم؟
من نمی خواهم از روی آن بگذرم. قایقی هم در
آنجا نیست که ما را به آن سوی رودخانه ببرد.
🔸مرد گفت: آه، من به فکر این پل نبودم. به
راستی این پل برای عبور خطرناک است. فکرش را
بکن، ممکن است وقتی ما از روی آن عبور می
کنیم، فرو بریزد و ما در رودخانه غرق شویم.
🔹زن ادامه داد: یا فکرش را بکن، روی تخته ی
پوسیده ای قدم بگذاری و پایت بشکند. در آن
صورت چه کسی از من و بچه ها مراقبت خواهد
کرد؟
🔸مرد با وحشت گفت: نمی دانم اگر پای من
بشکند چه بر سر ما خواهد آمد؛ شاید از گرسنگی
بمیریم.
❌این گفت و گو همچنان ادامه داشت. زن و
شوهر، هر دو نگران بودند و انواع بلاها و حوادث
ناگواری را که ممکن بود برای آنها پیش بیاید، تصور
می کردند، تا سرانجام به پل رسیدند.
❗️اما در اوج نا باوری دیدند که پل جدیدی به جای
پل قبلی ساخته شده است و به سلامت از آن عبور
کردند!
👈 خیلی وقتها ما نگران چیزهایی هستیم که هرگز
اتفاق نمیافتد.
✅ نتیجه اخلاقی:
نگذار موریانهی نگرانی، بنای زندگی ات را ویران کند.
🏴 آگاهی در پرتو نور
https://eitaa.com/AagahiDarPartoNoor