4_5924892601554569318.mp3
5.4M
صوت ۵ دقیقه
حضرت امام کاظم علیه السلام و علی ابن یقطین
حاج آقا عالی
9.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠دقت بینظیر امام کاظم(ع) در مورد حقالناس
👈 موسیبنجعفر(ع) از بازار رد میشدند، قبل از ورود به بازار یک نم کمی باران زد؛ آبی راه نیفتاد، زمینها هم خیس نشد. از در دکان یک علاف رد شدند، دو سهتا گونی گندم و جو بیرون مغازه بود که آن نم باران یکخرده روی گندمها زده بود و بگویینگویی کمی نم گرفته بود.
👈 موسیبنجعفر(ع) فرمودند: اگر مشتری بیاید و یک کیلو گندم بخواهد، همین را به او میدهی؟ عرض کرد: بله. امام فرمودند: به او میگویی که یک نم باران خورده است؟ گفت: نه! حضرت فرمودند: جواب خدا را در قیامت چه میدهی؟ این یک کیلو گندم نیم مثقال آب دارد، خدا که گندم با آب نمیخرد. اهل توحید اینطور دقیق بودند و اینطور سالک راه الی الله بودند.
#استاد_انصاریان
◾جمادی الثانی 1398
◾تهران/ حسینیه همدانیها
🏴ویژه شهادت امام کاظم(ع)🏴
9.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
میدانی چرا باب الحوائج میگویند؟
بنا به نقل تاریخ؛
📝 در منزلی که حضرت در شهر مدینه زندگی میکردند، دو درب برای ورود و خروج داشت،
که درب پشتی مخصوص امور مردمی بود و در روز افراد بسیاری از آن درب رفتوآمد میکردند و حوائج خود را با حضرت موسی بن جعفر بیان میکردند، از این روی آن درب به باب الحوائج مشهور شد و خود امام مانند دیگر ائمه معصوم به بابالحوائج معروف شدند.
🖤 عمریست سایه همین در را روی سرم احساس میکنم...
مگر میشود از در خانهات دست خالی رفت؟!...
آقای کَرَم ...💔
👤 #کلیپ حاج محمود #کریمی
🏴 عرض تسلیت به مناسبت شهادت
امام موسی کاظم (علیه السلام)
کتاب # دعبل و زلفا رو بخونید....بخش توصیف #سیاه چاله رو
زندان رفتن امام به چند دلیل بوده یکیش هم شیعیان نادانی که #تقیه رو رعایت نمیکردن....جلوتر از امام قدم برمیداشتن مثل الان هم که داریم...
#سیاه چال به این شکل که زمین را میکندند، سنگ بزرگی میگذاشتند و غذایی را با بی احترامی از روزنهای داخل سیاه چال میانداختند. در برخی از منابع روایی است که استخوانهای حضرت (ع) بر اثر عدم مواجهه با نور خورشید، نرم شده بود. موسی بن جعفر (ع)در دل زمین و در عمق هفت متر استقرار داشتند. ارتفاع سیاه چال آنقدر کم بود که زندانی نمیتوانست بایستد و اگر میخواست، حرکت کند، باید کمر را خم میکرد. علاوه بر این سیاه چال در فصول مختلف، سرما و گرمای غیر قابل تحملی داشت. رفت و آمد به سیاه چال سخت بود.
یه بار هم یک دختر زیبا روی ...میفرستن داخل زندان تا مثلا بتونن امام رو منحرف کنن...ولی امام طوری رفتار میکنند که اون دختر هم پشیمون میشه....
در زندان بغداد بودن....چون در مجاورت رود دجله قرار داشته این سیاه چاله های زندانی پر از رطوبت وحشتناکی بوده😭
کتاب #دعبل و زلفا رو بخونید اینها هست...
و حسادت هارون و منصور و....به ایشون خیلی زیاد بوده