eitaa logo
پالایش
85 دنبال‌کننده
185 عکس
231 ویدیو
49 فایل
سخن نماینده روح انسان است
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 مجالس سوگواری و گریه برآن حضرت، 😭محل عروج گریه کننده😭 است؛ چرا که این مجالس 🔅 جایگاه فرود آمدن درود و رحمت ویژه خداست 🔅 و جایگاه بخشیده شدن گناهان و فراز یافتن درجات انسان است. پس اگر 🌷 یک نفر 🌷 از این مجلس به این رحمت ویژه الهی دست یابد، امید است که آن رحمت الهی 🌷 دیگر عزاداران 🌷 را نیز در بربگیرد؛ چرا که مجلس سوگواری آن حضرت تکه ای به هم پیوسته است. معصوم علیه السلام فرموده است که مجلسی برتر و فخرآمیزتر و ویژه تر و گران بهاتر و شکوهمندتر از مجلس عزاداری حسین علیه السلام نیست؛ پس خوشا بر مجلسی که با مجالس عزاداری پیوند خورد و در زمره آنها باشد. 🖤خصائص الحسینیہ شیخ جعفر شوشتری 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
9⃣ حضرت علیه السلام ، زنده بودن و زیر بار ظلم رفتن و بیعت با یزید و تایید باطل را عینِ ذلت می دانند و می فرمایند اگر من بمانم و بیعت کنم ، به حسب ظاهر خیلی هم عزیز می شوم ، اما چون از خدا اطاعت نکرده ام ، رابطه ام با او قطع می شود و لذا عزّت حقیقی ام از بین می رود. پس این زندگی عین ذلّت است. بنابراین ، دیدگاه دنیاداران کاملا در تقابل با دیدگاه انسانهای معنوی و الهی است. خلاصه مباحث سلوک عاشورایی ، ص ۶۳
2⃣0⃣ 🏴 هانی بن عروه🏴 ⭐️هَم رِکابِ مُسلِم بن عقیل⭐️ 🍀هانی بن عروه رئیس قبیله مذحج بود که هرگاه جنگی در می‌گرفت چهار هزار مرد زره پوش در رکاب او به یاریش می آمدند و... 🍀زمانی که مسلم بن عقیل از کارهای بن زیاد اطلاع یافت، به خانه هانی بن عروه رفت...برای اینکه هانی دارای عشیره و نیروی زیادی در کوفه بود. 🍀ابن زیاد توسط حیله ای که غلامش معقل انجام داد از محل مسلم خبر دار شد، درصدد برآمد تا هانی بن عروه را دستگیر کند و بیم شورش قبائل متّحد با هانی را داشت، اما با توسل به زور و تهدید و دینار توانست بیشتر مردم را بخرد... 🍀ابن زیاد چند تن را نزد هانی فرستاد تا او را به قصر بخوانند... 🍀وقتی هانی به قصر رسید ابن زیاد به او گفت: ای هانی دست بردار، مسلم را در خانه ات پناه داده ای و سلاح جنگ و قشون در خانه های اطراف خود فراهم میکنی ، و گمان می داری که این کارها بر من پوشیده است؟ باید مسلم را نزد من بیاوری...هانی گفت هرگز چنین کاری نخواهم کرد... 🍀وقتی بحث میان آن‌دو شدت گرفت ابن زیاد با شمشیر باریکی که در دست داشت چنان بر پیشانی و بینی هانی زد که خون تمام صورت هانی را گرفت و...و او را به زندان بردند... 🍀مسلم ابن عقیل بعد از شنیدن این اخبار تصمیم گرفت تا علیه ابن زیاد شورش کنند...اما امان از تزویر و خیانت کوفیان... 🍀پس از چند روز هانی را به بازار بردند و اورا در حالی که از قبیله اش یاری میخواست گردن زدند و به مقام شهادت نائل شدند... 🔸 برگرفته از کتاب زندگانی امام حسین (ع) ازسید هاشم رسولی
1⃣1⃣ سوره مبارکه کهف آیه ۵٠ «بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا» حضرت زینب کبری سلام الله علیها می فرمایند ای یزید بزودی تو و آنکه تو را به جان مسلمین انداخت خواهند دانست که چه عوض بد و چه عاقبت شومی در انتظار ستمگران است، اینکه ولایت ائمه معصومین به ولایت ائمه کفر و خاندان ابوسفیان تبدیل شده است تبدیلی زشت و ناپسند است و بانیان و دست اندرکاران این تبدل شوم ظالمین به خود و جامعه اسلامی هستند
2⃣1⃣ 🏴 حبیب بن مظاهر🏴 🌴قطره بودی وصل بر دریا شدی،دریا شدی در تمـام عمـر بـا مـا بـوده‌ای، تا ما شدی🌴 📜حَبیب بن مُظاهِر از قبیله بنی اسد، اهل کوفه و از اصحاب خاص حضرت علی(ع) و از یاران امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بود. 📜حبیب مردی عابد و پارسا بود. تقوی و حدود الهی را رعایت می کرد. حافظ کل قرآن کریم بود، و هر شب به نیایش و عبادت خدا می پرداخت. به فرموده امام حسین(ع) در هر شب یک ختم قرآن می کرد. طوری که امام حسین(ع) بعد از شهادت حبیب فرمود: 🍀للهِ دَرّکَ یا حَبِیبُ لقد کُنْتَ فاضِلا🍀 ای حبیب! خدا اجرت بدهد تو فاضل بودی. در یک شب ختم قرآن می کردی. 📜او از کوفیانی بود که پس از مرگ معاویه به امام حسین(ع) دعوتنامه نوشتند. حبیب هنگامی که بیعت‌شکنی کوفیان را دید، مخفیانه از کوفه خارج شد و خود را به امام رساند... 📜حبیب با رسیدن به کربلا همین که مشاهده نمود یاوران امام اندک و دشمنان او بسیارند، به امام حسین(ع) عرض کرد: «در این نزدیکی، قبیله‌ای از «بنی اسد» هستند، اگر اجازه دهید پیش آن‌ها رفته، آنان را به یاری شما دعوت کنم، شاید خداوند هدایتشان کند.» بعد از اینکه حضرت اجازه داد، با عجله خود را به آنان رسانید و شروع به نصیحت و موعظه کرد. اما عمرسعد با فرستادن سپاهی، مانع از پیوستن آنان به امام شد. 📜حبیب بن مظاهر، با آن سن زیاد همچون یک قهرمان شمشیر می زد، و 62 نفر از افراد دشمن را به درک واصل کرد تا در نهایت به مقام شهادت نائل شدند... 🔴برگرفته از : مقتل علامه سید مرتضی عسکری (ره) زندگانی امام حسین (ع)
16.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸(حتماببینید)🔸 🔰رزمنده‌ای که خاطره‌ گویی او در محضر رهبری لرزه بر اندام‌تان می‌اندازد. تجربه شهادت، شهیدی که دو بار شهید شد.😳😳 🔰 دکتر محمود رفیعی، جانباز سرافراز  و  استاد ادبیات، جانباز بزرگواری که از 16 سالگی عازم جبهه‌های جنگ شد و سال 62 زمانی که تنها 19 سال داشت، پس از افتادن در کمین دشمن تا مرز شهادت رفت، اما خواست خدا بر آن قرار گرفت که زنده بماند و در راه  علم و دانش تا مقام استادی دانشکده ادبیات دانشگاه علامه طباطبائی پیش برود و پس از 30 سال تحمل رنج سخت اما شیرین و معنوی ناشی از جراحات جنگ به مقام شهادت نائل شود. 🇮🇷 سلامتی همه شهدا صلوات 😉 🔸 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
🔟 روایات مربوط به هجرت درونی الف)هجرت از کفر: الباقر (ع ):«مَن دَخَلَ فِی الإِسْلَامِ طَوْعاً فَهُوَ مُهَاجِرٌ»(بحار،ج۶۴،ص۱۷۹) کسی که داوطلبانه وارد اسلام شود مهاجر است. ب)هجرت از معاصی: رسول الله(ص):«الهجرَةُ هِجرَتانِ أحَدُهُما أن تَهجُرَالسَّیِّئاتِ»(کنزالعمال،ج۱۶،ص۶۵۷) هجرت بر دو گونه است،یکی از آن دو این است که از گناهان کناره گیری کنی. ج)هجرت به سوی خدا و رسول: عنه (ص):«وَالأُخری أن تُهاجِرَ إلَی اللّهِ وَ رَسُولِهِ»(همان) و دیگری آنکه به سوی خدا و پیغمبرش هجرت نمایی. د)هجرت از امور ناپسند عنه(ص):«أفضَلُ الهِجرَةِ أن تهجُرَ ما کَرَهَ رَبُّکَ»(همان) بافضیلت ترین هجرت ها هجرت از اموری است که در منظر پروردگارت ناپسند است. خلاصه مباحث سلوک عاشورایی،ص۶۹
2⃣2⃣ 🏴 عمرو بن قرظه ی انصاری🏴 📜عمرو در روز عاشورا از امام اجازه گرفت و به میدان رفت. وی چنین رجز می‌خواند:« سپاه انصار دانسته‌اند که من از کسی که مسئولیت حفظ جانش با من است، حمایت و حفاظت می‌کنم. ضربه های من ضربه‌های جوانی است که از صحنه نمی‌گریزد؛ جان و مال من فدای حسین باد!» او مدتی جنگید، سپس نزد امام باز گشت و در برابر او ایستاد تا از او در برابر دشمن دفاع کند. صورت و سینه خود را سپر تیرها قرار داد و نگذاشت تیری به امام اصابت کند. سرانجام در حالی که به شدت زخمی شده بود، به امام عرض کرد:« ای پسر رسول خدا! آیا به عهد خود وفا کردم؟» فرمود:« آری، تو زودتر از من در بهشت خواهی بود، سلام مرا به رسول خدا برسان و بگو من نیز به دنبال تو خواهم آمد.» عمرو پس از شنیدن این بشارت به روی زمین افتاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد. 📜امّا برادرش، علی، که با سپاه عمر بن سعد به کربلا آمده بود، هنگامی که عمرو کشته شد از میان سپاه کوفه بیرون آمد و ندا کرد:« یا حسین! برادر مرا فریفتی و او را کشتی!» امام حسین فرمود:« من او را نفریفتم. خداوند او را هدایت کرد و تو به گمراهی کشیده شدی.» گفت:« خدا مرا بکشد اگر تو را نکشم یا به دست تو کشته نشوم!» و به طرف امام حمله برد. نافع بن هلال او را با نیزه به زمین انداخت و یاران او آمدند و از معرکه بیرونش بردند. 🔴برگرفته از: 🔸مقتل علامه سید مرتضی عسکری (ره) 🔸زندگانی امام حسین (ع) سید هاشم رسولی
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 يكى از صفات خداوند اين است كه «و ان من شى ء الا يسبح بحمده» هيچ چيز نيست مگر اينكه خداوند را تسبيح مى كند. امام حسين نيز داراى خصوصيتى متناسب با اين معنا است و آن اينكه «و ان من شى ء الا و قد بكى لمصيبته» هيچ چيز نيست مگر اينكه در مصيبت امام حسين عليه السلام گريه كرد. البته ما گريه آنها را درك نمى كنيم ؛ زيرا گريه هر چيزى به حسب حال خودش است ، و گريه فقط منحصر به جارى شدن اشك از چشم نيست ؛ بلكه همان طور كه در روايات آمده گريه آسمان ، ريزش قطرات خون و گريه زمين اين بوده است كه هر سنگى را بر مى داشتند، زير آن خون مى ديدند و گريه ماهى بيرون افتادن آن از آب بوده و گريه هوا تاريك شدن آن و گريه خورشيد كسوف آن و گريه ماه خسوف آن بوده است . 🖤خصائص الحسینیہ شیخ جعفر شوشتری 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 📚📚 ماه به روایت آه 📕📕 ابوالفضل زرویی نصر آباد 📒📒 انتشارات نیستان ابولفضل زرویی نصرآباد در کتاب ماه به روایت آه داستان زندگی ماه بنی هاشم حضرت عباس (ع) را با نگاهی متفاوت و تازه به رشته‌ی تحریر درآورده است. کتاب ماه به روایت آه در ١٢ فصل از زبان دوازده راوی مختلف، زندگی حضرت عباس (ع) را توصیف کرده است. «مسلم بن عقیل»، «ام‌البنین»، «عبدالله بن ابی محل»، «کزمان»، «لبابه»، «زینب (س)»، «زید بازرگان»، «شبث بن ربعی»، «ام‌کلثوم»، «سرجون» و «عبیدالله بن عباس بن علی» دوازده شخصیتی هستند که از زبان آن‌ها داستان روایت می‌شود. راویان، زندگی پرچمدار کربلا را قبل و بعد از شهادت به تصویر می‌کشند.