eitaa logo
متن | علیرضا پناهیان
12.2هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
👈ادامه مطلب بحث: 🌀 ؟ (ج۲۷) 💠اگر بدونِ توجه به مهربانی خدا، صرفاً بخواهیم به عذاب الهی، آتش جهنم و مرگ، توجه کنیم، می‌دانید چه اتفاق می‌افتد؟ از آنجا که نفسِ ما از رنج و سختی، فراری است، سعی می‌کند مرگ و جهنم را فراموش کند و اصلاً به آن فکر نکند! چون-از منظر روان‌شناسی- چیزی که برای انسان خیلی تلخ باشد، سعی می‌کند آن را فراموش کند. 💠چه‌کار کنیم که خوف از جهنم به دلمان راه پیدا کند؟ باید از مهربانی خدا شروع کنیم و الا اگر بخواهیم صرفاً سراغ جهنم برویم، به‌همین سادگی جهنم را باور نمی‌کنیم و اگر هم یک‌ذره از جهنم، خوف پیدا کنیم، سعی می‌کنیم سریعتر از آیات عذاب قرآن عبور کنیم! ولی ببینید که ائمۀ هدی(ع) در دعاهای خودشان(مثل دعای کمیل) چقدر به تفصیل، از جهنم حرف می‌زنند! چرا اعصابشان خُرد نمی‌شود؟ چون اگر از دالان مهربانی خدا به خوف از جهنم برسی، دیگر یادآوری عذاب جهنم، تو را اذیت نخواهد کرد و اصلاً سعی نمی‌کنی آن را فراموش کنی؛ بلکه همیشه دوست داری مدام دربارۀ آن با خدا صحبت کنی! 💠عجیب این است که اوج دعای عرفه، موضوع جهنم است! امام حسین(ع) عرضه می‌دارد: «خدایا اگر این حاجت را به من بدهی، هر چیز دیگری به من ندهی مهم نیست، و اگر این را ندهی، هر حاجت دیگری را بدهی فایده‌ای برایم ندارد! آن حاجت این است که مرا به جهنم نبری ؛ حَاجَتِيَ الَّتِي إِنْ أَعْطَيْتَنِيهَا لَمْ يَضُرَّنِي مَا مَنَعْتَنِي وَ إِنْ مَنَعْتَنِيهَا لَمْ يَنْفَعْنِي مَا أَعْطَيْتَنِي أَسْأَلُكَ فَكَاكَ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ» (إقبال‌الأعمال/1/348) 💠خوف از آتش جهنم، یک نتیجه و میوۀ شیرین برای درک مهربانی خداست. آدم قسی‌القلب، جهنم را هم درک نمی‌کند. کسی که قلبش سیاه شود، احساسِ نیازش به مغفرت الهی هم کم می‌شود. اما کسی که قلبش نرم باشد، اصلاً دنبال این است که یک کسی دربارۀ او خطا کند تا آن فردِ خطاکار را ببخشد و از این طریق، خودش شامل مغرفت الهی شود؛ چون قرآن می‌فرماید «وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُم» (نور/22) 💠یکی از وجوه نرمی و رقتِ قلب، خوف از عذاب الهی است. البته خوف از عذاب الهی، اولِ کار است، اگر قلبت نرم‌تر بشود، خوف از «حساب الهی» هم می‌آید! می‌گویی: «خدایا، اصلاً به حسابِ من رسیدگی نکن و پروندۀ مرا باز نکن!» همین تمنای زیبا در جبهه‌ها موجب می‌شد، خیلی‌ها شهادت‌طلب بشوند؛ خیلی از شهدا با همین تمنا به شهادت رسیدند، چون می‌دانستند که شهید، حساب و کتاب ندارد (مَا بَالُ الشَّهِيدِ لَا يُفْتَنُ فِي قَبْرِهِ...؛ کافی/5/54) 💠توجه به مهربانی خدا، هولِ از «حساب و کتابِ قیامت» و حتی هولِ از «شب اول‌قبر» را بالا می‌برد. اینها مفاهیم تلخی نیست، بستگی دارد به اینکه از چه زاویه‌ای به آن نگاه کنید. 💠چرا ما غالباً مرگ و «شبِ اول قبر» را فراموش می‌کنیم و به آن فکر نمی‌کنیم، درحالی‌که می‌دانیم قطعاً برای ما هم اتفاق خواهد افتاد؟ چون یک «مهربان» پشت سرمان نداریم که برویم این مشکل را با او در میان بگذاریم! اگر این مهربان را داشتیم، حتماً می‌رفتیم با او دربارۀ ترس از شب اول قبر، صحبت می‌کردیم. 💠اگر مهربانی خدا را درک کنی، خوف از عذاب الهی و شب اول قبر هم به دلت می‌آید. اگر کسی آن خدای مهربان را پشت سر خودش نداشته باشد یا مهربانی او را باور نداشته باشد، به این مسائل هم زیاد فکر نمی‌کند تا دچار خوف نشود، سعی می‌کند از اینها فرار می‌کند؛ چون اینها را مشکلاتِ حل‌نشدنی خودش می‌داند! ولی اگر خدای مهربان را پشتِ سر خودش داشته باشد، سرِ این ترس خود، با او صحبت می‌کند. 💠نکتۀ آخر اینکه؛ وقتی دربارۀ ترس خودت با خدا حرف بزنی، مهربانی‌های مضاعف خدا را می‌بینی. یکی از مواقف لمسِ مهربانی خدا، هنگام همین ترس‌هاست؛ اگر در اثر این ترس‌ها به خدا پناه ببری، خدا هم تو را در آغوش می‌گیرد و مهربانی‌اش را می‌چشی. لذا آدم بعد از یک مناجات خائفانه، لبریز از محبت و مهربانی خدا می‌شود. 🚩مسجد امام صادق(ع)- ۹۷.۰۳.۲۳ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
📌وظیفۀ هر مسلمان است که اسلام را با ادبیاتی بین‌المللی عرضه کند 🔰کشور بوسنی برای نشر بین‌المللی دین، ظرفیت ویژه‌ای دارد 🚩راهپیمایی ۳روزه ۲۰۱۸ در بوسنی 🔻غربی‌ها می‌خواهند بین ادیان مرزبندی کرده و دین را با قومیت‌ها پیوند دهند ⭕️ اجازه ندهیم دین، درون مرزهای قومیتی خودساخته توسط غربی‌ها باقی بماند 🔻اشتراکات موجود بین ادیان الهی به‌ویژه در اخلاقیات، باید احیا شوند ⭕️در دنیای امروز باید شعارهای دینی به زیبایی مطرح شود تا امکان شناخت و درک اسلام برای آزادی‌خواهان جهان فراهم شود ____________________ : 🔶غربی‌ها در موضوع دین سعی در مرزبندی میان ادیان دارند. نگاه به «دانش» در غرب، این‌گونه نیست و آن را امری بین‌المللی می‌دانند، اما دربارۀ دین تلاش دارند که میان ادیان، مرز ایجاد کرده و آن را با قومیت‌ها پیوند بدهند. 🔶می‌بایست دین را همانند دانش به توزیع بین‌المللی برسانیم. باید فضایی را ایجاد کنیم که دیگران بتوانند در دین تفحص کنند و آن را بشناسند و زیبایی‌های آن را با خود به ارمغان ببرند و اجرا کنند. کشور بوسنی و هرزگوین برای نشر دین به مثابه دانشی پیشرفته، انسانی و بین‌المللی و فرهنگی فراتر از فرهنگ اقوام و ملل ظرفیت ویژه‌ای دارد. 🔶اکثر دستورات دینی دستوراتی انسانی، اخلاقی، بین‌المللی و ارائه‌دهندۀ یک سبک زندگی پیشرفته هستند که در این خصوص، اشتراکات زیادی بین ادیان الهی به‌ویژه در اخلاقیات وجود دارد که باید احیا شوند. 🔶 امروز وظیفۀ هر مسلمان است که اسلام را با ادبیاتی بین‌المللی عرضه کند تا میدان برای شناخت و درک دین اسلام میان آزادی‌خواهان جهان فراهم شود. در عین حال نباید اجازه دهیم که دین، درون مرزهای خودساختۀ قومیتی توسط غرب، باقی بماند. 🔶امام حسن عسکری(ع) در یک سفارش بسیار راهبردی به پیروان خود می‌فرماید: «جُرُّوا إِلَيْنَا كُلَّ مَوَدَّةٍ وَ ادْفَعُوا عَنَّا كُلَّ قَبِيح» (تحف‌العقول/۴۸۸) همۀ دل‌ها را به‌سوی ما بکشانید و به اهل‌بیت(ع) علاقه‌مند کنید و هر امر ناشایستی را از ما دفع کنید. در دنیای امروز لازم است شعارهای دینی به زیبایی مطرح شوند تا درهای اسلام به روی همۀ علاقه‌مندان و آزادی‌خواهان جهان گشوده شود. 🚩 بوسنی و هرزگوین - ۹۷.۰۴.۱۷ 🏳راهپیمایی سه‌روزۀ به‌مسافت ۱۱۰ کیلومتر، هرسال به‌یاد قربانیان فاجعه در بوسنی برگزار می‌شود @Panahian_text
🔰با دیدن غربت مسلمانان بوسنی قدر قدرت اسلام را بیشتر می‌دانیم 🔰مظلومان بوسنی چندان جرأتِ ابراز مظلومیت ندارند! 🚩راهپیمایی ۳روزه ۲۰۱۸ در بوسنی ⭕ با دیدن غربت و مظلومیت مسلمانان بوسنی، قدر قدرت اسلام را بیشتر می‌دانیم 🔻در این سال‌ها تلاش بسیاری شده است تا مظلومیت شهدای بوسنی فراموش شود ⭕ در بوسنی قاتل و مقتول کنار یکدیگر زندگی می‌کنند، آن کسانی که در جنگ بوسنی مظلوم بودند، الان هم چندان جرأتِ ابراز مظلومیت ندارند؛ دیدن این صحنه‌ها، درس‌ها و عبرت‌های بسیاری به‌دنبال دارد ____________________ : 💠زمانی که مشکلاتِ جنگ بوسنی را از دور می‌شنیدیم، مانند سایر مسلمانان، دلمان از این‌همه مظلومیت مردم بوسنی آتش می‌گرفت. اما انسان وقتی خودش به این کشور می‌آید و اوضاع مسلمانان اینجا را از نزدیک می‌بیند، این مظلومیت و غربت را بهتر احساس می‌کند و قدر قدرت اسلام را بیشتر متوجه می‌شود. 🔵اینجا مثل کشور ما نیست؛ در این کشور قاتل و مقتول کنار یکدیگر زندگی می‌کنند! همان کسانی که در زمان جنگ بوسنی، مظلوم بودند، اکنون نیز چندان جرأتِ ابراز مظلومیت خود را ندارند! دیدن این صحنه‌ها و آثارش، درس‌ها و عبرت‌های بسیاری به‌دنبال دارد. 💠اقدام مردم این کشور برای پاسداشت مظلومیت شهدای بوسنی خیلی عجیب است؛ مظلومیت همین شهداست که باعث می‌شود مردم بتوانند این‌کار شایسته را انجام دهند. 🔵مراسم بزرگداشت مقام شهدای بوسنی که هرساله توسط مردم این کشور برگزار می‌شود، کار بسیار مؤثری است، خیلی خوب است که مردم اینجا سعی دارند یاد این مظلومیت را حفظ کنند چراکه در این سال‌ها تلاش بسیاری شده است تا مظلومیت شهدای بوسنی فراموش شود. 🚩 بوسنی و هرزگوین - ۹۷.۰۴.۱۹ 🏳راهپیمایی سه‌روزۀ به‌مسافت ۱۱۰ کیلومتر، هرسال به‌یاد قربانیان فاجعه در بوسنی برگزار می‌شود @Panahian_text
🔰سه شرط مهم برای تأثیرگذار بودنِ کار فرهنگی ⭕️ بزرگترین معضل فرهنگی کشور، قضاوت شدن افراد توسط دیگران است! ⭕️ در کار فرهنگی، تفاوت‌های انسان‌ها با یکدیگر را باید پذیرفت ⭕️انسان‌ها از لحاظ ایمان، عقل و سلیقه درجات مختلفی دارند؛ نباید کسی که درجۀ بالاتری دارد، ایمان یا عقل خود را به درجۀ پایین‌تر از خود تحمیل کند ________________ برای اینکه کارهای فرهنگی ما تأثیرگذار باشد، باید سه شرط مهم را در نظر بگیریم: 1️⃣ لزوم توجه به تفاوت‌های افراد از جنبه‌های مختلف: 🔸ایمان: با توجه به اینکه درجات ایمان افراد، متفاوت است، نباید هیچ فردی را از لحاظ ایمانی با شخص دیگری قیاس کرد. 🔸عقل: محدود بودن ظرفیت عقل و درک انسان‌ها نسبت به یکدیگر، باید مورد توجه قرار گیرد. 🔸سلیقه‌ها و گرایش‌ها: روحیات مختلف افراد، سبک متمایزی را برای کار فرهنگی می‌طلبد. 🔸موقعیت‌های فرهنگیِ مناطق و محله‌های مختلف: هر مکانی اقتضائات و شرایط خاص خود را دارد. 2️⃣ تفاوت در شیوۀ تبلیغ برای موضوعات مختلف 🔸اینکه «چه چیزی را چگونه باید معرفی کرد؟» باید دقیقاً مورد توجه قرار بگیرد. در کار فرهنگی، بُعد عقلانی دین باید مقدم بر ابعاد دیگر باشد. تبلیغ انقلاب اسلامی باید بدون شعارهای احساسی و با تأکید بر جنبه‌های عقلانیِ انقلاب، انجام شود. 3️⃣ توجه به تأثیر نیّت 🔸شرط سوم در تأثیرگذاری کار فرهنگی، توجه به تأثیر نیّت است. کسی که کار فرهنگی انجام می‌دهد نباید برای خودش کار کند؛ باید برای خدا کار کند، باید برای ائمه هدی(ع) کار کند. به عنوان مثال این جایگاه رفیعی که امروز کتاب «مفاتیح‌الجنان» در بین ما پیدا کرده، به‌خاطر نیتِ خالصانۀ مؤلف این کتاب و تقدیم کردن آن به حضرت زهرای اطهر(س) است. 👤 علیرضا پناهیان 🔻 همایش فصل وصل - ۹۶.۵.۱۸ @Panahian_text
⭕️«تقوای قبل از مسلمانی» چیست؟ ⭕️بعضی‌ها دین‌دار نیستند اما «تقوای عمومی» دارند 💎 -ج۱ 📌تقوا در یک دسته‌بندی به «تقوای قبل از ایمان» و «تقوای بعد از ایمان» تقسیم می‌شود 🔻بعضی‌ها مسلمان نیستند اما «تقوای عمومی» دارند؛ یعنی در زندگی‌شان اهل مراعات‌ها و مراقبت‌هایی هستند 📌«تقوای قبل از مسلمانی» یعنی: «اهل مراقبت و دقت هستی؟ یا اینکه با ولنگاری و بی‌دقتی و بی‌نظمی زندگی می‌کنی؟» 🔻در مدارس بیش از اینکه بر «ایمان و عقایدِ» بچه‌ها تأکید کنیم، باید بر «تقوای عمومی، یعنی تقوای قبل از ایمانِ» بچه‌ها سرمایه‌گذاری کنیم 📌فسادخیزترین مدارس، مدارسی هستند که ایمان به بچه‌ها آموزش می‌دهند اما تقوای قبل از ایمان را آموزش نمی‌دهند؛ لذا افرادی درست می‌کنند که بعداً یا دین را تحریف می‌کنند یا علیه دین قیام می‌کنند و قیامشان هم مؤثر است! _____________ : 🔶خداوند متعال در قرآن حدود ۲۵۰ مرتبه از مفهوم «تقوا» استفاده فرموده است. در قرآن بیشترین دستور دربارۀ تقواست. تقوا در یک دسته‌بندی، به «تقوای قبل از ایمان» و «تقوای بعد از ایمان» تقسیم می‌گردد. 🔻کسی که هنوز مسلمان و مؤمن نشده و هنوز وارد دین نشده است، وقتی صفحۀ دوم قرآن را باز می‌کند، این آیه را می‌خواند: «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ؛ این کتاب متقین را هدایت می‌کند» (بقره/۲) چرا قرآن در همین ابتدای کار، پای تقوا را وسط می‌کشد؟ معلوم می‌شود مقصود از این تقوا «تقوای قبل از دین‌داری» است! 🔶تقوای قبل از مسلمانی و دین‌داری یعنی «اهل مراقبت هستی؟ یا نه، کلاً، همین‌طوری ولنگار زندگی می‌کنی؟ اهل حساب‌وکتاب و دقت هستی؟ یا نه، بی‌نظم و بی‌حساب‌وکتاب و بی‌دقت زندگی می‌کنی؟» اگر کلاً آدم هوا‌پرستی هستی و اصلاً قدرت کنترل خودت را نداری، وقتی سراغ دین هم بیایی، او نمی‌تواند از تو دستگیری کند! 🔻بعضی‌ها مسلمان نیستند ولی اهل تقوا هستند، یعنی در زندگی خودشان اهل مراعات‌هایی هستند. چنین کسی تقوای به معنای عام کلمه را داراست. درست است که خدا و دستور خدا را نمی‌شناسد، اما وجدانش که بیدار است، اخلاقیات را که می‌فهمد، خیلی از امور را آدم همین‌طوری بدون دین هم می‌تواند درک بکند! 🔶مقام معظم رهبری در این‌باره می‌فرماید: قرآن کریم می‌گوید: «هدی للمتقین»؛ نمی‌گوید «هدی للمؤمنین». «هدی للمتّقین»؛ یعنی اگر یک نفر باشد که دین هم نداشته باشد، اما تقوا داشته باشد -ممکن است کسی دین نداشته باشد، اما به همین معنایی که گفتم، تقوا داشته باشد- او بلاشک از قرآن هدایت خواهد گرفت و مؤمن خواهد شد. اما اگر مؤمن تقوا نداشته باشد، احتمالاً در ایمان هم پایدار نیست. بستگی به شانسش دارد: اگر در فضای خوبی قرار گرفت، در ایمان باقی می‌ماند؛ اگر در فضای خوبی قرار نگرفت، در ایمان باقی نمی‌ماند. (۷۷/۰۲/۰۷) 🔻حالا اگر کسی مؤمن بشود ولی این تقوای اولیه را نداشته باشد؛ سرانجامِ او چه می‌شود؟ آدم بی‌تقوا هیچ‌وقت به سرانجام و فرجام خوب نمی‌رسد، او عاقبت‌به‌خیر نمی‌شود! چرا که قرآن می‌فرماید: «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ؛ عاقبت و سرانجامِ نیک، برای متقین است»(قصص/۸۳) 🔶«تقوای عمومی» تقوای قبل از مسلمانی است که عبارت است از «اهلِ نظم، دقت، سخت‌کوشی و مراقبت بودن» ما در مدارسمان بیش از اینکه بر ایمان و عقاید فرزندانمان تأکید بورزیم لازم است بر «تقوای عمومی» آنها سرمایه‌گذاری کنیم. بسیاری از مدرسه‌ها، بچه را باتقوا بار نمی‌آورند، بلکه به دنبال این هستند که آنها را قانون‌مند یا حتی اخلاقی بار بیاورند اما دریغ از اینکه به فکر تقوای عمومی بچه‌ها باشند! آنگاه می‌بینید، این اخلاق و قانون‌مداری به‌راحتی و با کمترین بهانه‌ای از دست می‌رود! چون ضامن این اخلاق و قانون‌مداری تقواست که بر آن تأکید نشده است. 🔻ما اگر شروع کنیم تقوای عمومی یعنی تقوای قبل از دین را به فرزندانمان آموزش دهیم، دیگر نیازی به این حجم فراوان از تبلیغات دینی نداریم! اگر تقوای قبل از دین‌داری را آموزش دهیم؛ کارمان آسان‌تر می‌شود، چون در جامعه‌ای تنفس می‌کنیم که آدم‌ها خارج از دین هم اهل تقوا هستند؛ یعنی خودشان را جمع می‌کنند! 🔶فسادخیزترین مدارس، مدارسی هستند که ایمان به بچه‌ها آموزش می‌دهند، اما تقوای قبل از ایمان را آموزش نمی‌دهند! اینها آدم‌هایی درست می‌کنند که بعداً یا دین را تحریف می‌کنند، یا علیه دین قیام می‌کنند و قیامشان هم مؤثر است، چون قبلاً در مدرسۀ مذهبی درس خوانده‌اند! اینها وقتی دین را تحریف کنند، مردم راحت‌تر می‌پذیرند، چرا؟ چون اطلاعات دینیِ آنها عالی است (منتها مشکلشان این است که تقوا ندارند) 🚩 هیئت نور - ۹۶.۰۶.۳۰ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
⭕️مهم‌ترین اثر روش تربیتیِ تقوا، استقلال روحی انسان است ⭕️نظام «نمره‌ای» چگونه خلاقیت بچه‌ها را نابود می‌کند؟ 💎 -ج۲ 📌تقوا روشی است که مهم‌ترین اثرش استقلال روحی انسان است؛ خلاقیت هم از استقلال روحی برمی‌‌آید 🔻تقوا بیشتر «فرایندمحور» است تا «نتیجه‌محور»؛ در روش تقوا مهم این است که با چه روشی خودت را انگیزه‌مند کرده‌ای؟ 📌برخی از مدارس به فرایند تربیت، کاری ندارند بلکه صرفاً به نتیجه کار دارند؛ این روش درستی نیست 🔻دانش‌آموزی که فرایند تحصیلش درست نبوده و فقط نمرۀ خوب گرفته است؛ تبدیل به آدمِ باسوادی می‌شود که مولّد نیست؛ بلکه مقلّد و وابسته است 📌در روش تقوا برای انگیزه‌مندشدنِ افراد «تشویق و تنبیه فوری» زیاد جایی ندارد؛ حیوانات هم به این روش تربیت می‌شوند! _________________ : 🔻 تقوا بیشتر «فرایند‌محور» است تا «نتیجه‌محور»؛ یعنی در روش تقوا، فقط انجام کارِ خوب ملاک نیست، بلکه این خیلی مهم است که «شما با چه انگیزه‌ای، کار خوب را انجام داده‌ای؟ و با چه روشی خودت را برای انجام کارِ خوب، انگیزه‌مند کرده‌ای؟» 🔶 نمی‌توانی به خدا بگویی: «شما چه‌کار داری که من چطوری این کار را کرده‌ام! این کارِ خوب را می‌خواستی؛ من هم انجامش دادم! بفرما؛ این محصولش مال شما باشد!» خدا می‌فرماید: من با محصول فعالیت‌های تو کاری ندارم، بلکه با فرایند انگیزه‌مندشدنِ تو کار دارم! 🔻خیلی از پدر و مادرها در تربیت فرزند، کاری به «تقوا» ندارند و فقط به «نتیجه» اهمیت می‌دهند، مثلاً می‌گویند: «بچۀ ما باید درس بخواند و نمره بگیرد، باید کنکور قبول شود؛ ما پیش فامیل آبرو داریم...» اما توجه نمی‌کنند که فرزندشان با چه فرایند و روشی درس می‌خوانَد؟ نمی‌بینند که فرایند تحصیلش از اول درست نبوده و فقط نمره گرفته است ولی اصلاً اهل تحلیل نیست، آدمِ باسوادی است که مولّد نیست، مقلّد است؛ یک عنصر وابسته است، چنین کسی بعداً هیچ‌چیزی نمی‌شود! 🔶برخی از مدرسه‌ها به فرایند تربیت، کاری ندارند بلکه به نتیجه کار دارند. مثلاً می‌گویند: «ببینید بچه‌های این مدرسه چقدر منظم می‌روند نماز می‌خوانند!» اینکه دلیل نمی‌شود! می‌گوییم: چه‌کار کرده‌اید که این بچه می‌رود سر صفِ نماز می‌ایستد؟ می‌گویند: ما این‌قدر به او محبت کرده‌ایم که اصلاً با یک اشارۀ ما اهل نماز شده است! «درس معلم ار بود زمزمۀ محبتی؛ جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را!» با ضرب‌المثل، برای مدرسه برنامه‌‌ریزی می‌کنند! 🔻ما دربارۀ این شیوۀ تربیتی می‌گوییم: در این سنّ، محبت معلم باعث شده است که بچه به حرف او گوش بدهد(و بچه‌ها هم غالباً دوست دارند شبیه معلم‌ها و بزرگترها بشوند) اما چندسال بعد(یعنی در حدود سن بلوغ) که محبتشان به معلم خاموش شد، دوست دارند شبیه رفیقشان بشوند؛ آن‌وقت چطور می‌خواهید، او را نمازخوان نگه‌دارید؟! 🔶تقوا روشی برای انگیزه‌مندشدن انسان است که او را با نوعی خودکنترلی(نه با کنترلِ بیرونی) برای انجام رفتارهای خوب، انگیزه‌مند می‌کند. در روش تقوا برای انگیزه‌مندشدن «تشویق و تنبیهِ فوری» زیاد جایی ندارد؛ با این روش، حیوانات هم تربیت می‌شوند! شما می‌خواهید فرزند خودتان را با همین روش تربیت کنید؟! مثلاً وقتی نماز خواند، زود یک شکلات به او بدهید؟! تشویق پدر و مادر، تا یک زمانی اثر دارد؛ بعدش دیگر نه تشویق و نه تهدیدِ آنها، اثر نخواهد داشت. 🔻باید بچه را طوری بار بیاورید که فعالیت‌هایش زیاد تحت تأثیر تشویق و تنبیه نباشد. اگر تشویق و تنبیهِ دیگران روی فرزندتان اثر نگذاشت، یعنی بچۀ شما مستقل بارآمده است؛ آن‌وقت به خلاقیت و شکوفایی می‌رسد، شکوفایی از «استقلال» برمی‌‌آید. کسی که به تشویق دیگران وابسته باشد، او در واقع ریشۀ خلاقیت خودش را سوزانده است. 🔶شاید بپرسید: «پس دانش‌آموزانی که خلاقیت دارند ولی با همین روشِ تشویق و تنبیه فوری تربیت شده‌اند، چه؟» در پاسخ می‌گوییم: آنها فقط یک بخشی از خلاقیت خودشان را بروز داده‌اند؛ هنوز نتوانستند تمام خلاقیتشان را نشان دهند. 🔻تقوا روشی است که مهم‌ترین اثرش «استقلال روحی» انسان است. برای اینکه آدم‌ها «خودشان باشند» نباید تشویق و تنبیهِ‌ فوری کنیم! معلم به دانش‌آموزانش بگوید: «بچه‌ها! می‌خواهم شما را مستقل بار بیاورم» اگر این بچه‌ها در دبستان، مستقل بار بیایند، در دوران راهنمایی از تمسخرِ دیگران، تأثیر منفی نمی‌گیرند، هیچ رفیقی هم نمی‌تواند آنها را با چهارتا لبخند، خراب کند؛ به رفیقش می‌گوید: «تو یک نظری داری، من هم یک نظری دارم...» 🔶دانش‌آموزان برای اینکه استقلال روحی پیدا کنند و انسانیت خود را حفظ کنند و خباثت وجودشان را فرانگیرد، یک بخشی از زندگی خود را بدون تأثیر از دیگران، برنامه‌ریزی کنند، مثلاً بگویند: «می‌خواهم درس بخوانم، اما نه برای نمره گرفتن!» 🚩 هیئت نور - ۹۶.۰۶.۳۱ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
⭕️چرا «کارت‌ساعت‌زنی» خلاف روش تقواست؟ ⭕️تقوا برترین روشِ انگیزه‌مندشدن برای رفتار است 💎 -ج۳ 🔻در روش تقوا، به آدم‌ها مهلت می‌دهیم تا خودشان باشند؛ لذا تشویق و تنبیهِ فوری زیاد نداریم 📌در مدیریت به روش تقوا، هیچ‌کسی را تحت تأثیر پول و مقام، کنترل نمی‌کنیم 🔻تقوا فقط موعظۀ اخلاقی و معنوی نیست؛ روشی است که شیوۀ زندگی و قوانین ما را تغییر می‌دهد 📌برخی مقررات و آئین‌نامه‌های موجود، کرامت انسان‌ها را از بین می‌برد و افراد را بی‌شخصیت بار می‌آورد _______________ : 🔻تقوا روشی است برای «انگیزه‌مندشدنِ انسان برای عمل». کلمۀ «انگیزش» یا «انگیزه‌مندشدن» کاربرد بسیاری در علم اقتصاد، سیاست و مدیریت دارد. یکی از پرسش‌های بنیادی در علم مدیریت، دربارۀ روش ایجاد انگیزه در افرادِ سازمان است. مدیران به‌دنبال این هستند که آیین‌نامه‌ها و قانون‌هایی وضع کنند تا انگیزۀ‌ کارمندان را تقویت و محکم کنند. لذا انگیزه‌مندشدن انسان، بیشتر یک مسئلۀ اجتماعی است تا فردی، و تقوا برترین ‌روش برای انگیزه‌مندشدن انسان است. 🔶تقوا فقط یک موعظۀ اخلاقی و معنوی نیست، بلکه یک روش است که شیوۀ زندگی و حتی قوانین ما را دستخوش تغییرات اساسی می‌کند. 🔻برخی از مقررات موجود، با روش تقوا مغایرت دارد، مثلاً دستگاه کارت‌ساعت‌زنی را دمِ در کارخانه یا اداره می‌گذارند و به‌ازای یک دقیقه تأخیر، حقوق فرد را کم می‌کنند، یا به‌ازای یک دقیقه اضافه‌کار، حقوقش را اضافه می‌کنند. با انسان‌ها هم مثل «سگ پائولف» (روشی مشهور برای شرطی‌کردن سگ از طریق دادنِ پاداش) برخورد می‌کنند؛ این خلاف تقواست. آن‌وقت می‌خواهند در این اداره، آدم رشد کند! در چنین فضای نظارتی و تشویق و تنبیه فوری، امکان خدمت حداکثری و به‌حداقل‌رسیدن فساد، از بین می‌رود، زیرا نگاه قانون‌گذار به افراد مجموعۀ خودش، نگاه مجرمانه است؛ یعنی اصل بر این است که به هیچ‌کسی نمی‌توان اعتماد کرد و همه غیرقابل‌اعتماد هستند! 🔶به امیرالمؤمنین(ع) می‌گفتند: «شما مدیریت بلد نیستی! چرا مثل معاویه آدم‌ها را خریدوفروش نمی‌کنی؟!» مگر شیوۀ امیرالمؤمنین در اداره جامعۀ خودش چگونه بود؟ حضرت می‌فرمود: «من به روش تقوا مدیریت می‌کنم؛ اگر تقوا نبود، من زیرک‌ترین فرد در میان عرب بودم؛ لَوْ لَا التُّقَى لَكُنْتُ أَدْهَى الْعَرَب» (کافی/8/24) 🔻در روش تقوا، تشویق و تنبیه فوری نداریم؛ به آدم‌ها «مهلت» داده می‌شود تا خودشان باشند. در روش تقوا، هیچ‌کسی را تحت تأثیر پُست و پول، مدیریت نمی‌کنند. کافی بود امیرالمؤمنین(ع) از روش تقوا دست برمی‌داشت و با دادن پول یا مقام، آدم‌ها را می‌خرید، آن‌وقت چه‌بسا معاویه هم با حضرت همراهی می‌کرد! ولی این روش، خلاف تقواست. 🔶در غرب و برخی از کشورهای شرقی، به‌تازگی متوجه شده‌اند که در شیوۀ مدیریت، نباید با آدم‌ها و کارکنان، برخورد غیرانسانی کرد. در برخی شرکت‌های ژاپنی اعلام کرده‌اند: «هرکسی خسته‌ است و می‌خواهد فردا نیاید، لازم نیست اجازۀ مرخصی بگیرد، اگر خودش تشخیص داده که نیاید، خُب نیاید؛ فقط خبر بدهد، ولی اجازه‌گرفتن نیاز نیست.» آنها با روش تجربی به این نتیجه رسیده‌اند، کارگری که این‌طوری به مرخصی می‌رود، چون خودش می‌خواهد به خودش اجازه بدهد، انرژی پیدا می‌کند که فردا دو برابر کار کند و غیبت روز گذشته‌اش را جبران کند. این استقلال‌بخشی و شخصیت‌دادن، به او احساس خوبی می‌دهد و از کارش بیشتر لذت می‌برد. این یعنی باکرامت برخوردکردن با انسان‌ها و حفظ شخصیت آنها. 🔻خداوند به ما کرامت داده است: «وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَمَ» (اسراء/70) ما می‌توانیم این کرامتی که به ما داده شده را به‌وسیلۀ تقوا، ادامه بدهیم، چون می‌فرماید: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ؛ هرکه باتقواتر است، باکرامت‌تر است» (حجرات/13) ولی ما با آئین‌نامه و مقرراتمان، این کرامت را از بین می‌بریم و افراد را بی‌شخصیت بار می‌آوریم. 🔶شاید بعضی از کارمندان و کارگران در صورت حذف روش کارت‌ساعت‌زنی، سوء استفاده کنند؛ البته تعداد آنها کم است. به کسانی که تخلف کردند و تقوا را رعایت نکردند، مهلت داده می‌شود تا خودشان را اصلاح کنند و به روش تقوا مقید شوند، اگر اصلاح نشدند، مدیر مجموعه، آنها را قاطعانه اخراج می‌کند. همچنین به‌جای «مدیریت از بالا» تذکر همکاران به فردِ بی‌انضباط، جایگزین کارت‌ساعت‌زنی و نظارتِ شدید بشود. همۀ افراد در اداره و کارخانه، باید احساس مسئولیت کنند که اگر یک نفر از سرِ تنبلی و بی‌انضباطی تأخیر کرد یا بی‌جهت غیبت کرد، به او تذکر بدهند تا متوجه اشتباهش بشود و خودش را اصلاح کند. 🚩 هیئت نور - ۹۶.۰۷.۰۱ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
⭕️مدل تربیتی تقوا بیشتر تکلیف‌گراست تا نتیجه‌گرا 💎 -ج۴ 📌«آدمیّتِ تو» برای خدا، مهم‌تر از عبادت توست! 🔻فلسفۀ آیات معاد این است که «ای آدم! با نتایج فوری انگیزه‌مند نشو!» 📌تقوا انسان را از نتیجه‌گرایی نجات می‌دهد؛ آنگاه یکی از صفات خوبی که در انسان پدید می‌آید «شجاعت» است 🔻آدم‌ها به‌میزان علاقه‌شان به نتیجه‌های دنیوی، ترسو می‌شوند؛ ترس از نرسیدن به نتیجه یا ترس برای حفظ نتیجه 📌اگر از ترس فقر کار نکنی، کارکردن برایت سرگرمی می‌شود و به خودشکوفایی و خلاقیت می‌رسی ______________ : 🔶 یکی از موضوعات اصلی تمام علوم انسانی، روشِ انگیزه‌مند شدن انسان‌هاست. تقوا مدل خاصی از انگیزه‌مند شدن را به شما معرفی می‌کند که در آن «تشویق و تنبیه فوری و آنی» کمتر به‌چشم می‌خورد. 📌یک‌چهارم آیات قرآن دربارۀ معاد است. فلسفۀ آیات معاد این است که «ای آدم، با نتایج فوری انگیزه‌مند نشو!» وگرنه برای خدا سخت نبود که جهنم و بهشت را بیاورد جلوی چشممان! آن‌وقت طبیعتاً همه اطاعت می‌کردند و کسی گناه نمی‌کرد، اما خدا این کار را نکرد. 📌شاید بعضی‌ها بگویند: «خدایا، وقتی بهشت و جهنم را این‌قدر عقب می‌اندازی، خُب ما عبادت نمی‌کنیم!» خدا می‌فرماید: «عیبی ندارد، آدمیّت تو برایم مهم‌تر از عبادت توست!» ببینید خدا چقدر با ما محترمانه برخورد می‌کند! به ما می‌گوید: «نمی‌خواهم آدم نباشی ولی مرتب به من سجده کنی! موجودات دیگر، صبح و شب دارند بر من سجده می‌کنند. من خواستم تو آدم باشی، آدم باشی یعنی مستقل باشی، یعنی به‌خاطر نتایج فوری، به رفتار خوب انگیزه‌مند نشوی، بلکه خودت باشی» 🔶یکی از ویژگی‌‌های تقوا این است که انسان را نتیجه‌گرا بار نمی‌آورد، نتیجه را از جلوی دستت برمی‌دارد. تو نیکی ‌کن‌ و در دجله انداز؛ بقیه‌اش را چه‌کار داری؟! وقتی از نتیجه‌گرایی نجات پیدا کردی، می‌شوی تکلیف‌گرا. تازه، عشق‌بازی و ارتباط با خدا آغاز می‌شود. 📌می‌دانید خدا چطور با ما برخورد می‌کند؟ به‌صورت محسوس و فوری، تشویق و تنبیه نمی‌کند. به همین دلیل، خداوند به انسان اعتراض می‌کند که چرا هروقت به مشکلی برمی‌خوری، می‌گویی خدا من را تنبیه کرده است؟ «رَبِّي أَهانَنِ»(فجر/16) و وقتی گشایش و نعمتی برایت فراهم می‌شود، می‌گویی خدا مرا تحویل گرفت! «رَبِّي أَكْرَمَنِ»(فجر/15) خدا می‌فرماید: گرفتاری و خوشی چه ربطی به تحویل گرفتن و نگرفتن من دارد؟! من که اهل تشویق و تنبیه فوری برای انگیزه‌مند کردن تو نیستم؛ روش من تقوا است! 🔶قرآن می‌فرماید: «مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ؛ هر كسی تقواى الهى پيشه كند، خداوند راه نجاتى براى او فراهم مىكند و او را از جايى كه گمان ندارد روزى مىدهد»(طلاق/2 و 3) تو تقوا پیشه کن! بقیه‌اش را روی من حساب کن، نه روی خودت و محاسباتت و نتایجی که برآورد کرده‌ای! این آیه، نتیجه‌گرایی را از آدم می‌گیرد. 📌وقتی نتیجه‌گرایی از آدم گرفته شد یکی از بهترین صفاتی که در انسان پدید می‌آید، شجاعت است. آنهایی که به برخی نتایجِ دنیوی، وابسته و علاقه‌مند هستند، به میزان علاقه‌شان به نتیجه‌ها ترسو می‌شوند. ریشۀ ترس کجاست؟ ترس از نرسیدن به نتیجه، ترس برای حفظ نتیجه، ترسِ از دست‌دادن برخی نتایج... این‌طوری وجود انسان می‌شود سرشار از ترس! 🔶در زمان ظهور، امام زمان (عج) جامعه را مبتنی بر تقوا اداره می‌کنند. آن‌وقت دیگر هیچ‌کسی به‌خاطر ترسِ از فقر، کار نمی‌کند چون افراد جامعه می‌دانند که اگر کسی فقیر شود، حضرت برایش جبران می‌کند. هیچ‌کسی از ترس فقر، استخدام نمی‌شود، بلکه تجارت می‌کنند، ریسک می‌کنند و برای خودشان کار می‌کنند و می‌دانند که هرکسی ورشکست شد، حضرت جبران می‌کند. کمااینکه رسول خدا(ص) فرمود: هرکسی ضرر کرد منِ پیغمبر صاحب اموالش هستم؛ من تأمین می‌کنم «أَنَا أَوْلَى بِكُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ عَلِيٌّ أَوْلَى بِهِ مِنْ بَعْدِي فَقِيلَ لَهُ مَا مَعْنَى ذَلِكَ فَقَالَ قَوْلُ النَّبِيِّ ص مَنْ تَرَكَ دَيْناً أَوْ ضَيَاعاً فَعَلَيَ» (کافی/1/406) هیچ‌کسی از سرِ ترس کار نکند، آزاد باشید، خودتان باشید. بروید خلاقیت‌های خودتان را نشان بدهید، استعدادهای خودتان را شکوفا کنید و از کسی نترسید. 📌ابلیس چه‌کار می‌کند؟ طبق آیه قرآن، ابلیس مدام آدم را از فقر می‌ترساند: «يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ» (بقره/268) اما تقوا می‌گوید: «تو به نتیجه چه‌کار داری؟!» تقوا نمی‌گوید که «من تو را غنی می‌کنم!» بلکه می‌فرماید: «از فقر نترس و به نتیجه کاری نداشته باش!» اگر از ترس فقر کار نکنی، کارکردن برایت تبدیل به سرگرمی می‌شود و به خودشکوفایی و خلاقیت می‌رسی. 🚩 هیئت نور - ۹۶.۰۷.۰۲ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
⭕️تقوا، روشی است برای ادارۀ یک کارخانه! 💎 -ج۵ 📌تقوا با «انگیزه‌های درونیِ انسان» کار دارد و آنها را بیدار می‌کند 🔻 در ادارۀ کارخانه به روش تقوا، به افراد «شخصیت و کرامت» می‌دهی؛ آن‌وقت یک کارگرِ باشخصیت، برای تو بهتر کار می‌کند 📌برخی از قوانین، شخصیت انسان‌ها را نابود می‌کند؛ چون می‌خواهد صرفاً با «نظارتِ بیرونی» و بدون برانگیختن انگیزه‌های درونی، مشکلات را حل کند 🔻تقوا، مفهومی صرفاً ارزشی نیست که پشتوانه عقلانی نداشته باشد؛ تقوا مثل ریاضی منطبق بر واقعیت‌هاست و می‌تواند برای ادارۀ جامعه مدل و روشی را طراحی کند 📌 تقوا چگونه انسان را خوش فهم می‌کند؟ _________ : 🔶یکی از برداشت‌های غلط از دین، این است که دین را از مقولۀ «ارزش‌ها» می‌دانیم. وقتی می‌گوییم دین از مقولۀ ارزش‌هاست، گویا دین را در زمرۀ امور غیرواقعی قلمداد کرده‌ایم. 📌ما هیچ‌گاه از قواعد ریاضی، تعبیر به «ارزشی‌بودن» نمی‌کنیم، چراکه آنها را منطبق بر واقعیت‌ها می‌دانیم؛ برخلاف دین، که از آن به‌عنوان یک امرِ «ارزشی» یاد می‌کنیم! البته قطعاً دین، ارزش دارد؛ اما مثل یک منطقِ ریاضی که همه باید آن را یاد بگیرند تا بتوانند درست زندگی کنند! 🔶وقتی بگوییم «دین از مقولۀ ارزش‌هاست» معنایش این است که روال منطقیِ زندگی، به‌گونۀ دیگری است و برعکسِ دین است! زندگی هم طبیعتاً معنا و ضابطه‌های خودش را دارد و ادارۀ جامعه روش‌های خودش را می‌طلبد، باید این‌ها را با دودوتاچهارتا حساب کنیم، از علم کمک بگیریم، این‌ها مسائل ارزشی نیستند که جای علم را بگیرند! 📌 تقوا مثل ریاضی منطبق بر واقعیت‌هاست و می‌تواند برای اداره جامعه مدل و روشی را طراحی کند و در زندگی فردی و جمعی ما کاربرد دارد. تقوا، به این معنا، یک مفهوم ارزشی نیست، بلکه مانند جاذبه زمین، مبتنی بر واقعیت‌هاست. 🔶 تقوا روشی است برای ادارۀ یک کارخانه! در ادارۀ کارخانه به روش تقوا، به آدم‌ها شخصیت و کرامت می‌دهی؛ آن‌وقت یک آدمِ باشخصیت-اگر کارمند یا کارگر باشد- خیلی بهتر برای تو کار می‌کند! پس اگر به روشی غیر از تقوا مدیریت کردی و شخصیت‌ها را له کردی، از جنبۀ اقتصادی هم ضرر می‌کنی. 📌به‌تازگی در علم مدیریت، دراین‌باره بحث می‌کنند که اگر کارگر ما یک «انگیزۀ درونیِ مستقل» داشته باشد، با کمترین قوانین و نظارتِ بیرونی، کیفیت کارش چند برابر می‌شود. تقوا باانگیزه‌های درونی فرد کار دارد و آنها را بیدار می‌کند. 📌 برخی از قوانین کشورمان که توسط مجلس طراحی می‌شود به این سمت می‌رود که شخصیت انسان‌ها را نابود کند، چراکه می‌خواهد فقط با «قانون» و «نظارتِ بیرونی» و بدون برانگیختن انگیزه‌های درونی مبتنی بر تقوا، همه مشکلات را حل کند. 🔶چرا تجارت این‌قدر در دین ما تحسین شده است؟ شخصی نزد امام صادق(ع) رفت و ‌گفت: «من می‌خواهم مزد‌گیر[کارمند یا کارگر] بشوم، اما خودم هم می‌توانم مستقل کار کنم و همان‌قدر پول در بیاورم. حضرت فرمود: «مزدگیر نباش، برای خودت کار کن!؛ لَا يُؤَاجِرْ نَفْسَهُ»(کافی/5/90) 📌در علوم تربیتی هم تقوا، یک مدل و روشی برای مدیریت مدرسه به شما پیشنهاد می‌کند. اخیراً در روان‌شناسی یک بحثی مطرح شده است به نام «هوش هیجانی» یا «ای‌کی‌یو» و می‌گویند: ارزش و اثر آن در موفقیت انسان، خیلی بیشتر از «آی‌کی‌یو» است. 🔶یک آزمایشی را در مهد کودک انجام دادند و به بچه‌ها گفتند: «این شیرینی‌ها را جلوی شما می‌گذاریم و از اتاق بیرون می‌رویم و نیم ساعت دیگر می‌آییم، هرکسی شیرینی خودش را نخورد یا دیرتر خورد، به او جایزه می‌دهیم» نتیجۀ این آزمایش در حدود پانزده سال بعد معلوم شد! هر کسی شیرینی را نخورده یا دیرتر خورده بود، در زندگی‌اش موفق‌تر بود! هرکسی زودتر شیرینی را خورده بود(هرچند آی‌کیوی بالاتری داشت) در خانواده، شغل و درس، موفق نشده بود! 📌به این نتیجه رسیدند که اگر دانش‌آموز «بتواند خودش را کنترل کند» این عامل موفقیت است. آیا تقوا چیزی جز «قدرت خودکنترلی» است؟ بر این اساس مدارسی را طراحی کرده‌اند که شعار روی پیراهنشان این است: «شیرینی را دیرتر بخور!» این یعنی «قدرت خویشتن‌داری» یعنی همان «تقوا»، که عامل خلاقیت و فهم فرزندان ماست. 🔶 قرآن می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً» (الأنفال، 29) اگر تقوا داشته باشی فهمت خوب می‌شود! «فرقان» یعنی همه‌چیز را تشخیص می‌دهی نه اینکه فقط دین را خوب تشخیص می‌دهی، بلکه دنیا را هم خوب تشخیص می‌دهی! مثلاً امام(ره) که این‌قدر خوب سیاست‌ورزی می‌کرد، مگر چند واحد علوم سیاسی را گذارنده بود؟! 🚩 هیئت نور - ۹۶.۰۷.۰۳ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
⭕️در مدیریت به روش تقوا، «قانون» کمترین نقش را دارد 💎 -ج۶ 🔻تقوا می‌گوید: همه‌چیز را نمی‌شود با «قانون» حل کرد! 📌قانونِ تقوا «خودکنترلی» است که ریشه در انگیزه‌های درونیِ فرد دارد 🔻 مخالفِ «قانون» نیستیم؛ قانون در جامعه لازم است اما «قانونِ زیادی» هم مضر است 📌در مدیریتِ غیرتقوایی «قانونِ زیاد» وضع می‌کنند؛ قانونِ زیادی خودش عامل «بی‌قانونی» است! 📌یک علتِ مراجعۀ بیش ازحد به قوه قضاییه، «قانون زیادی» است 🔻مدل تقوا می‌گوید: به جای اینکه قدرتِ بر مردم، پیدا کنی، مردم را قدرتمند کن! وقتی آحاد مردم قدرتمند شوند، درست خواهند شد. اما در «نظام سرمایهداری» آدم‌ها به صورت «سیستمی» تضعیف شده‌اند و به آدم‌های ضعیف خیلی راحت می‌توان «ظلم» کرد. ___________ : 📌در مدیریت به روشِ تقوا، «قانون» کمترین نقش را دارد. قانونِ زیادی، خودش عامل «بی‌قانونی» است! کنترل مردم فقط با قانون و «نظارتِ بیرونی» بدون فعال کردنِ «انگیزه‌های درونی» نه شدنی است و نه مطلوب! چند سال پیش، رئیس پلیس کشور گفت: «باوجود اینکه جریمه‌ها افزایش پیدا کرده، اما جرائم کاهش پیدا نکرده است!» 🔶سیستم‌های غیرتقوایی برای ادارۀ زندگی، سیستم‌هایی هستند که «مقرراتِ زیاد» وضع می‌کنند؛ یک نمونه‌اش همین 37 امضای سرِ عقدنامه است! چرا به هر میزان که تعداد این امضاها بیشتر می‌شود، آمار طلاق هم افزایش پیدا می‌کند؟ تقوا میگوید: «بخش عمده‌اش را به عهدۀ خودش بگذار؛ همه چیز را نمی‌شود با قانون، حل کرد!» 📌در ادارۀ جامعه بر اساس مدل‌های غیرتقوایی، جامعه با «قوانین» و «نظارت بیشتر» روزبه‌روز از وضع مطلوب بیشتر فاصله خواهد گرفت. علت مراجعۀ بیش از اندازه به قوه قضاییه چیست؟ «قانونِ زیادی»! میزان قانون نویسی در برخی از کشورها، بسیار کمتر از جمهوری اسلامی است، حتی مجلسِ آن کشورها هم سالی چند بار بیشتر، تشکیل جلسه نمی‌دهد. 🔶در پروتکل‌های دانشوران صهیون آمده است: «برای بدبخت کردن جوامع باید قوانینِ زیادی سرشان بریزیم!» معنای «قانون زیادی» هم این است که همه‌جا «ناظر» وجود دارد و «مجازاتی» هم در کار هست و همۀ رفتارهای مردم به صورت کمّی اندازه‌گیری می‌شود. در چنین محیط بسته‌ای فرصت رشدِ «انگیزهای درونی» پدید نمی‌آید. 📌بنده مخالفِ «قانون» نیستم، بدون قانون امکان زندگی در جامعه نیست. «شرع» هم قوانینِ جزایی و حقوقی و اجتماعی دارد. البته «قوانین شرعی» هم برای اجرایی شدن، شرایطِ بسیار سخت و پیچیده‌ای دارد؛ تا آنجا که برخی از این قوانین، خیلی به ندرت به مرحلۀ اجرا می‌رسد! 🔶«تقوا» قانونِ خودش را دارد. «قانون تقوا» مثل قانونِ «مدنی» یا «جزایی» نیست و «نظارت بیرونی» کمترین نقش را در آن دارد ، قانون تقوا «خودکنترلی» است که ریشه در انگیزه‌های درونی فرد دارد. تقوا می‌گوید: «فشار محیط را تا آنجا که ممکن است، از روی انسان بردار؛ به‌جای اینکه قدرتِ بر مردم، پیدا کنی، مردم را قدرتمند کن! زمانی که آحاد مردم قدرتمند شوند، درست خواهند شد.» اما در نظام «سرمایه‌داری» آدم‌ها به صورت «سیستمی» تضعیف شده‌اند، آن وقت به این آدم‌های ضعیف، خیلی راحت میتوان «ظلم» کرد. 📌در سیستم «تقوا» که شیوۀ مدیریت جامعه است، به جای بسیاری از قوانین(نه به طور مطلق) می‌توانیم «خدا» را وسط بگذاریم. حالا اگر خدا را جای قانون بگذاریم، چطوری کارها پیش می‌رود؟ یک نمونه‌اش دفاع مقدس است. در اینجا اجبار نکردیم که مردم به جبهه بروند؛ اما با همان تعدادی که خودشان از سرِ تقوا رفتند، جنگ را بردیم و افتخارش نصیب همۀ مردم شد. در عراق سربازی هشت سال شد ولی در اینجا یک ماه هم به سربازی اضافه نشد! 🔶برای اینکه خدا را جای قانون بگذاریم (و جامعه را به شیوۀ تقوا مدیریت کنیم) دو شرط لازم است: یکی اینکه حکومت، حکومت ولایی باشد (نه فقط در قلۀ هرم قدرت، کسی مانند علی(ع) باشد، بلکه در بدنۀ هرم نیز نباید امثالِ «زیاد»-که شایستگی کارگزاری ندارند- حضور داشته باشند) دوم آنکه یک عده‌ای، محکم پایِ آن بایستند؛ یعنی همینکه گروهی از مردم و بدنۀ جامعه، خوب باشند و محکم بایستند، کارها راه می‌افتد؛ لازم نیست همه خوب باشند. 📌تنها راهِ از بین بردن فساد در «دولت»، «کوچک کردن دولت» است. لازمۀ «کوچک شدن دولت» این است که مردم بسیاری از کارهایی را که می‌توانند انجام دهند، خودشان بر عهده بگیرند. مثلاً والدین تا می‌توانند، فرزندانشان را در «مدارس غیردولتی» ثبت نام کنند و اگر گران است؛ می‌شود با «فرهنگ وقف»، «مدارس غیردولتیِ ارزان قیمت» راه‌اندازی کرد. 🔶ما باید زندگی خودمان را، حتی‌المقدور، خودمان اداره کنیم و به شیوه‌ای زندگی کنیم که دستمان به دهانمان برسد و نیازمند «دولت» و «وام‌های بانکی» و «استخدام» نباشیم. 🚩 هیئت نور - ۹۶.۰۷.۰۴ 📢صوت در: @Panahian_mp3 @Panahian_text
🔷به‌هم‌ریختگی اقتصاد کشور، ناشی از بی‌تدبیری است 🔷مذاکره پیشنهاد خردمندانه‌ای‌ نبود اما رأی آورد 💠چرا مردم بااینکه افراد باتقوا را خوب می‌دانند، مدیریت را به گرگ‌ها می‌سپارند؟ 🔵خیلی‌ها تصور می‌کنند مدیریت‌های کلان سیاسی ‌یک‌مقدار پدرسوختگی می‌خواهد! 💠مردم گمان می‌کنند دین در مدیریت حرفی ندارد، لذا ‌به‌سراغ غربی‌ها می‌روند 🔵مدیریت افراد باتقوا بسیار هوشمندانه است اما خیلی از مردم از درک آن عاجزند 💠در جامعه‌ای که رشد عقلی پیدا نکرده، خوبها تنها می‌مانند و رأی نمی‌آورند 🔵ما طلبه‌ها مقصریم که حرف‌های هوشمندانۀ دین در باب ادارۀ زندگی را تبیین نکردیم _____________________ 🔹در طول تاریخ، ضعف مدیران و مسئولان هر جامعه‌ای، از عوامل مهم در بدبختی مردم آن جامعه بوده است. بدبختی بشریت این است که شخصیت‌های معنوی و دینی را به‌عنوان «مدیر» و افراد باتدبیر، نمی‌شناسد. تصور عامۀ مردم نسبت به افراد باتقوا این‌گونه است که «او آدم خوبی است و پشت سرش نماز می‌خوانیم» اما در عمل، مدیریت را به‌دست گرگ‌ها می‌سپارند! 💠سؤال این است که مردم جامعۀ ما چگونه هستند؟ آیا مردم ما به فرد باتقواتر رأی می‌دهند؟ متأسفانه مردم گمان می‌کنند که دین‌داران، مدیریت بلد نیستند، فکر می‌کنند که دین با مدیریت ارتباطی ندارد، از این رو ترجیح می‌دهند مدیریت را به افرادِ کمتر دین‌دار بسپارند در نتیجه بدبخت می‌شوند. در اینجا صرفاً کشور خودمان مدنظر نیست؛ در همه‌جای دنیا همین‌گونه است. 🔹مردم وقتی به دین‌دارها و خوبان دین می‌رسند، فکر می‌کنند که اینها مدیریت بلد نیستند! چنانکه به علی‌بن‌ابیطالب(ع) گفتند: شما مدیریت بلد نیستید! درحالی‌که مدیریت افراد باتقوا بسیار هوشمندانه است و بسیاری از مردم از درک آن عاجزند، به‌همین دلیل در جامعه‌ای که رشد عقلی پیدا نکرده است، خوبها تنها می‌مانند و بدها رأی می‌آورند، در طول تاریخ، وضعیت غالباً همین‌طور بوده است. مردم در اثر بی‌بصیرتی و تبلیغات مسموم، معاویه را باهوش‌تر از امام علی(ع) می‌دانستند، چون قدرت تشخیص مدیریت هوشمندانۀ امام را نداشتند. 💠در کشور ما، مردم به کسی رأی دادند که پیشنهاد خردمندانه‌ای نداشت و گفت: «مذاکراه مشکلات را حل می‌کند» این پیشنهاد، هوشمندانه و خردمندانه نبود ولی با تصورات و برداشت مردم، جور در می‌آمد، لذا مردم به آن رأی دادند. پیشنهاد دیگر این بود که «مذاکره فایده‌ای برای مردم ندارد» این پیشنهاد با اینکه هوشمندانه‌تر بود اما از طرف مردم پذیرفته نشد و رأی نیاورد. خوشبختانه چندان طول نکشید که مفیدنبودن مذاکرات به اثبات رسید. 🔹هرکسی با تقواتر و دین‌دارتر باشد سیاست‌مدارتر است و برای اقتصاد جامعه نجات‌دهنده‌تر است. مدیریت ولایی، توأم با تقواست و مدیریت علوی، مدیریتی بسیار هوشمندانه است اما سطح درک مردم در طول تاریخ به‌قدری نبوده که پابه‌پای این مدیریت بیایند، به همین‌دلیل حضرت ولی‌عصر(ع) زمانی ظهور می‌کند که وقتی مدیریت ولایی و الهی خود را اعلام کرد، مردم بفهمند. در سیرۀ ائمه هدی(ع) هم می‌بینیم که امامان ما خیلی سریع برای حکومت اقدام نمی‌کردند بلکه منتظر فراهم‌شدن شرایط بودند تا اینکه مردم به ولیّ خدا اعتماد کنند. 🔹نجات اقتصاد کشور کار چه کسانی است؟ کار افراد باتقواتر است یا افراد بی‌تقواتر؟ چند نفر از مردم ما معتقدند که دین و تقوا راه نجات اقتصاد کشور است؟ مردم موقع انتخابات به تقوای افراد توجهی نمی‌کنند چون معتقدند «دین ربطی به فهم و مدیریت ندارد!» فکر می‌کنند دین یعنی فقط نمازخواندن، گریه و زاری و زیارت و... لذا تصور می‌کنند که مدیریت، مقوله‌ای جدای از دین است. 💠دین عقل انسان را رشد می‌دهد. اگر مردم کارها را به انسان کم‌دین و ضعیف‌الایمان بسپارید در واقع کار را به فرد ضعیف‌العقل سپرده‌اند که دائم خراب‌کاری می‌کند. مردم روزی به این رشد می‌رسند و به امام زمان(ع) حق خواهند داد که باتقواترین افراد را به‌عنوان وزرای خود انتخاب کند. مردم نیز می‌فهمند و درک می‌کنند که اگر کسی تقوا نداشته باشد عقل ندارد، اگر کسی ایمان نداشته باشد عقل درستی ندارد، اگر کسی دین نداشته باشد عقل ندارد که با آن مدیریت کند! مردم روزی این کلمات را به‌صورت بدیهی می‌فهمند، آن‌وقت می‌توان حکومت و دولت ایده‌آل داشت. 👈ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahian_text
👈ادامه مطلب پست قبل👇 🔹اقتصاد مملکت در اثر بی‌تدبیری این‌طور به‌هم ریخت. بی‌تدبیری یعنی بی‌دینی، چون دین تدبیر آدم را افزایش می‌دهد. دین که فقط نماز و روزه نیست! ظاهراً این تصور که «مدیریت‌های کلان سیاسی، یک‌مقدار پدرسوختگی می‌خواهد!» برای مردم ضرب‌المثل شده است، درحالی‌که این‌گونه نیست. مدیریت‌ به صفای باطن و عقل نیاز دارد نه‌ پدرسوختگی. 💠متأسفانه در طول تاریخ، مردم به کسانی که یک‌مقدار پدرسوختگی دارند، بیشتر اعتماد کردند تا کسانی که اصلاً در کارشان عیبی نیست؛ در واقع گرهِ کار در همین‌جاست. 🔹اینکه مردم بین سیاست‌ورزی و ایمان فاصله می‌گذارند، یکی از دلایلش ما طلبه‌ها هستیم، حوزه‌های علمیه نباید به این اشتباه دامن بزنند، وقتی دستورات دینی را در باب مدیریت، برای مردم توضیح ندهیم، مردم فکر می‌کنند که دین حرفی برای مدیریت ندارد، در نتیجه سراغ غربی‌ها می‌روند. در حالی‌که حرف‌های دین در باب اقتصاد و معیشت جامعه، بسیار دقیق و هوشمندانه است و متأسفانه عقل خیلی‌ها از درک آن عاجز است. 💠ما طلبه‌ها مقصر هستیم که حرف‌های بسیار هوشمندانۀ دینی را در باب اداره زندگی، به مردم نگفتیم، در نتیجه مردم می‌گویند «دین‌دارها مگر بلدند جامعه را اداره کنند!» مردم در طول تاریخ به اینکه «دین به انسان سیاست یاد می‌دهد» اعتماد نکرده‌اند و تقصیر طلبه‌ها و حوزه‌های علمیه هم است که بخش‌های سیاستی، اقتصادی و معیشتی دین را به مردم آموزش نداده‌اند. مثلاً اینکه دین مضاربه و سپرده‌کردن پول و سودگرفتن را نمی‌پسندد؛ اگر انسان پولش را به کسی یا به بانکی بسپارد و خودش بیکار بنشیند، به‌مرور باعث می‌شود که عقلش زائل شود. اهل‌بیت(ع) سفارش می‌کردند که خودتان با پولتان کار کنید. 🔹امیرالمؤمنین(ع) استخدام‌شدن را مذموم می‌شمارند و سفارش می‌کنند که «جوان تا می‌تواند نباید کارمند شود» (وَ إِنِ اسْتَطَعْتَ أَلَّا يَكُونَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ ذُو نِعْمَةٍ فَافْعَلْ... ؛ نهج‌البلاغه/نامه 31) ولی امروز، کدام‌یک از جوانان ما این موضوع را می‌دانند؟! در کدام کتاب درسی این موضوع را خوانده‌اند؟! 👤 علیرضا پناهیان 🚩حرم رضوی- ۹۷.۰۵.۲۲ @Panahian_text