eitaa logo
متن | علیرضا پناهیان
12.4هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📌گناه چیست؟ توبه چگونه است؟ –جلسه چهارم 🔰مسئلۀ اصلی دین، اخلاق و اعتقادات نیست؛ مسئلۀ اصلی سرِ گناه است / ما برای خوب‌شدن و موفقیت، آفریده نشده‌ایم؛ برای ارتباط با خدا آفریده شده‌ایم! / ارتباط عبد و مولا در «فرمان و اطاعت» شکل می‌گیرد / برای اینکه حسّ عبد‌بودن پیدا کنی، شروع کن به «دستور اجرا کردن» 🔻ارتباط عبد و مولا، با «فرمانِ مولا» و «اطاعت عبد» شکل می‌گیرد. کسی که می‌خواهد مفهوم عبدبودن برایش جا بیفتد و به هدف خلقت نزدیک شود، مدام باید در مقابل فرمان خدا بگوید «چَشم!» مدام باید دستور خدا را بپذیرد و اجرا کند تا معلوم بشود عبدِ آن مولاست! 👈🏻 متن کامل جلسه چهارم: 📎 panahian.ir/post/5447 @Panahian_text
📌گناه چیست؟ توبه چگونه است؟ –جلسه پنجم 🔰چرا متقاعدسازی انسان برای ترک گناه، سخت است؟/ دین نه تلخ است نه سخت؛ بلکه عمیق است! / فهم عمیق دین، محورش این است: «متقاعد بشوم که گناه نکنم» / فقهی که در تبیین و ارائه دین نیاز هست، عمیق‌تر از فقهی است که در استنباط احکام شرعی نیاز هست 🔻به دو دلیل، متقاعدسازی انسان برای ترک گناه، کار سختی است: یکی اینکه ترک گناه مربوط می‌شود به یک نیاز عمیق انسان و تو نیاز عمیقت را به‌سادگی درک نمی‌کنی. دوم اینکه برای ترک گناه باید مقابل یک نیاز سطحی خودت بایستی و تو به‌سادگی نمی‌توانی از نیاز سطحی خودت چشم‌پوشی کنی، مگر اینکه عمیقاً بفهمی ماجرا چیست تا حاضر بشوی گناه نکنی. 👈🏻 متن کامل جلسه پنجم: 📎 panahian.ir/post/5454 @Panahian_text
📌گناه چیست؟ توبه چگونه است؟ –جلسه ششم 🔰قدم اول برای متقاعدشدن به ترک گناه چیست؟/ اول باید بپذیری «با برنامه زندگی کنی» / ادب و رعایت آداب، جلوۀ برنامه‌داشتن در رفتار است / دبستان، محل مؤدب‌شدن است 🔻قدم اول برای متقاعد‌کردن انسان‌ها به دین‌داری و ترک گناه، این است که افراد را اهل برنامه‌ریزی، تدبیر، دقت در رفتار و منظم بار بیاورید. تا وقتی این برای کسی جا نیفتاده باشد که «بدون برنامه و تدبیر، نمی‌شود زندگی کرد» شما اگر خدا را هم برایش جابیندازید، اثری ندارد؛ او نمی‌تواند این خدا را اطاعت کند؛ چون برایش زور دارد که به او دستور بدهند. 👈🏻 متن کامل جلسه ششم: 📎 panahian.ir/post/5459 @Panahian_text
📌گناه چیست؟ توبه چگونه است؟ –جلسه هفتم 🔰چرا آدمِ اهل برنامه، از «گناه» متأثر می‌شود؟/ گناه یعنی خطایی که در اجرای برنامه رخ می‌دهد / کسی که اهل برنامه نیست، روحش آمادگی دین‌داری ندارد / برنامه‌پذیری و برنامه‌ریزی، لازمۀ تربیت و خودسازی است 🔻اگر در یک مدرسه‌ای بچه‌ها را «اهل برنامه» بار نمی‌آورند و تحمل بچه‌ها برای برنامه‌داشتن، کم است و حتی دیپلم گرفته‌اند اما برنامه‌ریز نشده‌اند، دیگر در این مدرسه هرچه قرآن و روایت و دعا هم یاد بدهند، این مدرسه اسلامی نیست، خیال‌تان راحت! 👈🏻 متن کامل جلسه هفتم: 📎 panahian.ir/post/5466 @Panahian_text
🔴 یادداشت علیرضا پناهیان | ۲۰ نکته برای احیا شب قدر 🔶بسم الله الرحمن الرحیم 🔰۱. شباهت قدر و قیامت را حس کنیم 🔻اگر کمی تامل کنیم میتوانیم شباهت و قیامت را احساس کنیم. شب قدر مانند روز قیامت است که سرنوشت آدم‌ها مشخص می‌شود، تمام گذشتۀ انسان محاسبه و برای آینده برنامه‌ریزی می‌شود، با این تفاوت که عذاب در کار نیست و آبروی کسی نمی‌رود و پس از آن فرصت بازگشت هم وجود دارد، اما رحمت خدا از سر و روی عالم می‌بارد. 🔰۲. امیدوار باشیم و به کم قانع نباشیم 🔻خدای مهربان شبهای قدر را برای جبران همۀ کاستی‌های ما قرار داده است، برای بخشش هیچ گناهی ناامید نباشیم و برای رسیدن به هر حاجتی امیدوار باشیم و در دعا به کم قانع نشویم. خدا هرچه را صلاح نباشد بدهد بهترش را خواهد داد، و هیچ دعایی دور ریخته نمی‌شود و اگر توانستیم فقط خود «او» را از او بخواهیم. 🔰۳. بی‌قراری برای خدا 🔻خداوند بزرگ خود فرموده است شب قدر بهتر از هزار ماه است. بیایید بهترین خاطرات عمر خود را در شبهای قدر رقم بزنیم و شب قدر را برای رسیدن به قرب خدا بی‌قراری کنیم و فقط در اندیشۀ آنچه او از ما می‌خواهد باشیم. 🔰۴. مؤمنان مثل گنه‌کاران، گنه‌کاران مثل مؤمنان 🔻مؤمنان مانند گنه‌کاران با دست‌های خالی به محضر خدا بروند و گنه‌کاران مانند مؤمنان با قلبی مطمئن به محبت و فضل خدا به دعا بپردازند. خدا اگر می‌خواست نبخشد، ما را صدا نمی‌زد و اگر می‌خواست سخت بگیرد، ثواب شب قدر را اینقدر بالا نمی‌برد. 🔰۵. جلب محبت خدا با محبت به دیگران 🔻برای دیگران دعا کنیم و دوستان‌مان را تک تک نام ببریم و محتاجان به دعا را فراموش نکنیم. وقتی خدا محبت ما را به دیگران ببیند، بیشتر به ما محبت خواهد کرد. دل‌هایمان را از کینه‌ها خالی کنیم و همدیگر را در دل ببخشیم تا خدا هم با سهولت بیشتری ما را ببخشد. 🔰۶. بزرگوار باشیم 🔻برای پیروزی و سرافرازی ملتمان دعا کنیم و برای عمران و آبادانی مملکتمان دعا کنیم و دعاهایمان را در دایرۀ تنگ خود و خانواده محدود نکنیم، زیرا خدا از بندگان با سعۀ صدر و بزرگوار خود خرسند می‌شود و به آنان بیشتر لطف می‌کند. برای محرومان جهان به‌ویژه مؤمنان مظلوم منطقه دعا کنیم و با دعا اشک داغداران را پاک کنیم و آنها را تسلی دهیم و با دعا از رزمندگان خط مقدم مقاومت پشتیبانی کنیم. 🔰۷. رسیدگی به نیازمندان، محبت به بستگان 🔻برای مریض‌ها به‌ویژه آنها که می‌شناسیم صمیمانه دعا کنیم و به فقیران رسیدگی کنیم و به بستگان محبتمان را یادآوری نماییم. قبل از آنکه کسی به ما التماس دعا بگوید، برایش ملتمسانه دعا کنیم. 🔰۸. محبت به والدین، دعا برای پدر معنوی جامعه 🔻از بهترین کارها در شب قدر غفلت نکنیم؛ از پدر و مادر خود حلالیت بطلبیم و به آنها محبت کنیم و با اشک از آنها بخواهیم برای ما دعا کنند. اگر از این دنیا رفته‌اند، حتماً برایشان خیراتی بفرستیم و برای علوّ مقامشان دعا کنیم. از اطرافیان حلالیت بطلبیم و تقاضای دعا کنیم. برای رهبری که پدر معنوی جامعه هستند دعا کنیم و برای استجابت دعاهای ایشان، که امام صادق(ع) دعا برای رهبری را سفارش فرموده‌اند. (امالی صدوق، ص۳۳۸) 🔰۹. طلب معیشت خوب و نابودی فقیرسازان 🔻برای خود عافیت و معیشت خوب طلب کنید. مؤمنین باید بتوانند از زندگی خوب برخوردار باشند تا در اثر فقر و تنگی معیشت به گناه نیفتند و از ذکر خدا غافل نشوند. در همین جا برای نابودی مستکبران عالم که فقیرسازان جهانی هستند نیز دعا کنید. 🔰۱۰. حضور در جمع مردم 🔻اگر می‌خواهیم شبهای قدر به عبادت در تنهایی بپردازیم، لااقل بخشی از شب را در میان جمع مردم حاضر باشیم تا به تواضع نزدیکتر باشد، و از نور نیّت مؤمنان بی‌بهره نگردیم. کم نیستند کسانی که در این شبها با خدا آشتی می‌کنند، آنگاه خدای مهربان به همۀ کسانی که در آن‌جا حضور دارند شادی و رحمت خود را تقسیم می‌کند. کم نیستند دل‌دادگانی که خدا هر که در کنار آنها باشد را مورد عنایت خاص خود قرار خواهد داد. ادامه مطلب در پست بعد👇👇 @Panahian_text
👈ادامه مطلب: 🔴یادداشت علیرضا پناهیان | ۲۰ نکته برای احیا شب قدر 🔰۱۱. دعای مناسب حال 🔻از هر ذکر و دعایی که بیشتر دلتان را به خدا متوجه می‌کند استفاده کنید و متن‌هایی که می‌تواند احساس عالی و اشک جاری به شما بدهد را در نزد خود بخوانید، اگر چه اشک شرط مطلق استجابت نیست، اما بهترین شرایط استجابت را فراهم می‌کند. 🔰۱۲. کمی قرآن 🔻در شبهای قدر که شب تولد ثقل اکبر و قرآن کریم است، خوب است قدری قرآن بخوانیم و جرعه جرعه آیاتش را بنوشیم. یکی از بهترین صورت‌های قرآن خواندن قرائت قرآن در نماز است، از این مؤدبانه‌ترین حالت قرآن خواندن غفلت نکنیم. اگر حفظ نیستیم، می‌توانیم از رو بخوانیم. 🔰۱۳. تفکر و محاسبۀ نفس 🔻فرصتی برای تفکر و محاسبۀ نفس بگذاریم. همین که دلمان از کوتاهی‌هایمان بگیرد و حسرت عمر از دست رفته را بخوریم، خدا ما را در آغوش خواهد گرفت و ما را نوازش خواهد کرد. خدا دوست دارد همۀ گذشتۀ ما را جبران کند. 🔰۱۴. اندیشیدن به لحظۀ وداع و مرور وصیت‌نامه فرصتی برای اندیشیدن به آخرت و لحظۀ وداعمان بگذاریم. وصیتنامه‌هایمان را مرور کنیم و سفرِ با شکوه آخرت را جدی بگیریم. اگر احساس ترس یا تنهایی کردیم به خدا پناه ببریم تا او به ما آرامش بدهد، نه آنکه با غفلت از مرگ آرام بگیریم. 🔰۱۵. از فکر و ذکر علی(ع) غافل نشویم 🔻بخش دیگری از فرصت تفکر، که از بالاترین عبادات است، را برای اندیشیدن دربارۀ امیرالمومنین(ع) و رنج‌های او اختصاص دهیم و سعی کنیم لحظه‌ای آن شخصیت مظلوم و محبوب پیامبر اعظم(ص) را از نظر دور نکنیم، رنج‌هایش را ذکر کنیم، غمش را در دل بپرورانیم، دور خانه‌اش پروانه‌وار بگردیم و تمام شب قدر را کنار فرزندان داغدار او عبادت کنیم. 🔰۱۶. محضر حضرت ولی‌عصر(عج) 🔻لحظه لحظه شب قدر را پاس بداریم و از ابتدای شب خود را در محضر حضرت ولی عصر(ع) و در بارش رحمت خدا ببینیم. شبهای قدر تابستان کوتاه است. با کمتر غذا خوردن، آمادگی خود را برای بهره برداری بیشتر کنیم. 🔰۱۷. کمی مشارطه و برنامه‌ریزی برای آینده 🔻کمی هم در انتهای سحر با خود مشارطه کنید که در آینده چگونه رفتار بهتری خواهید داشت. برنامه‌هایی مختصر ولی دائمی برای یکسال آیندۀ خود بریزید و از خدا کمک بخواهید که شما را در انجام آنها یاری فرماید. عزم برای تغییر رفتار، تثبیت کنندۀ توبه است. 🔰۱۸. شب قدر سوم، شب دعا برای 🔻اگر شب را بیشتر برای توبه وقت می‌گذاریم و شب را به دعا و عرض حاجت می‌پردازیم، بیایید شب را به دعا برای نجات بشریت و ظهور مولای عزیزمان اختصاص بدهیم. از خانه برای او که صاحب خانه است خارج بشویم و زمان شب قدر خود را برای امام زمان(عج) بگذاریم، تا بتوانیم بگوییم «یابن الحسن ما بهترین اوقات خود را به تو اختصاص دادیم تو هم بهترین دعاهای خود را به ما اختصاص بده.» وقتی برای ظهور با تمام وجود دعا می‌کنی، این امام زمان(ع) است که برای تو دعا می‌کند، وقتی برای غربت او اشک می‌ریزی، آقای شما برای رنج‌های شما اشک می‌ریزد. وقتی در آسایش هستی و برای رنج مظلومان و محرومان عالم دعا می‌کنی، ملائکه به وجود تو افتخار می‌کنند. 🔰۱۹. دعا برای عاقبت به‌خیری و شهادت 🔻در خاتمه برای ختم به خیر شدن خود دعا کنیم، و اگر کسی مایل بود برای «شهادت» خدا را التماس کند. دعا برای شهید شدن عمر کسی را کوتاه نمی‌کند، تنها بر معنویت و قدرت روحی افراد می‌افزاید و انسان را به سیدالشهدا(ع) نزدیک می‌کند. 🔰۲۰. زیارت امام حسین(ع) 🔻راستی اگر کسی توانست، هر شب به زیارت اباعبدالله الحسین(ع) برود و اگر نتوانست، از راه دور سه بار بگوید «صلی الله علیک یا اباعبدالله»، ثواب زیارت را به او خواهند داد. برای تمام شهیدان به‌ویژه شهدای قهرمان مدافع حرم درود و فاتحه بفرستیم که حیات و امنیت ما مدیون آنهاست. 🔹التماس دعا 👤علیرضا پناهیان- ۱۸ رمضان ۱۳۹۵ @Panahian_text
🔻جرم مردم مدینه بعد از پیامبر این بود که حاضر نشدند زندگی عادی خود را تغییر بدهند! 🔻آیا ما حاضریم به‌خاطر اقتصاد مقاومتی یا فرزندآوری، مدل زندگی‌مان را تغییر دهیم؟ ➖ گاهی دین از ما می‌خواهد به اقتضای نیاز روز، وضع عادی زندگی‌مان را تغییر دهیم ➖ خیلی از دین‌داران حاضر نیستند دین تمام شئون زندگی‌شان را در بر بگیرد ➖مصائب فاطمیه را نباید صرفاً به دو سه نفر منتسب کرد. مشکل اصلی این بود که مردم در صحنۀ «ابتلا» پای کار نیامدند. ➖ گاهی در صحنۀ «ابتلا» لازم است عمل اجتماعی خاصی انجام دهیم که جزو واجب یا حرام‌های مشخص نیست ➖ سکولار نبودن یعنی اینکه بر اساس دین و به اقتضای نیاز روز، زندگی خودمان را تغییر بدهیم 🔘 مسئلۀ معنویت و بندگی خدا از جانب اکثر انسان‌ها به‌عنوان یک امر فرعی در زندگی بشر تلقی می‌شود و مردم معمولاً بندگی خدا را در متن زندگی خودشان قرار نمی‌دهند بلکه در حاشیه زندگی قرار می‌دهند. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللهَ عَلى حَرْفٍ» 🔘 مردم غالباً زندگی خود را بر اساس نیازهای غریزی و منافع و مضار فوری تنظیم می‌کنند و حتی بسیاری از دین‌داران هم حاضر نیستند اجازه بدهند که دین، تمام شئون زندگی آنها را در بر بگیرد. 🔘 بلافاصله بعد از رسول خدا(ص) تفکرات سکولار در جامعه حاکم شد. البته بسیاری از مناسک و عقاید دین را حفظ کردند اما وقتی دین می‌خواست به صورت جدی وارد زندگی مردم بشود و معادلات قدرت و اقتصاد را شکل بدهد، همان‌جا در مقابل دین ایستادند. 🔘 قبل از بعثت نبوی هم، علت مخالفت با پیامبر(ص) بیشتر از همین جنس مخالفت‌ها بود؛ مشکل آنها این بود که دین می‌خواست بیاید در مناسبات اجتماعی و در معادلات قدرت قرار بگیرد. 🔘 مصائب فاطمیه را نباید صرفاً به دو سه نفر منتسب کنیم. مشکل اصلی در فاطمیه این بود که مردم در صحنۀ ابتلا و امتحان، پای کار نیامدند. مسئله اصلی، مذهبی‌هایی هستند که نمی‌گذارند دین در تمام شئون زندگی و مناسبات اجتماعیِ آنها نفوذ کند و اثرات خود را نشان بدهد. 🔘 در دین، یک‌سری حلال‌ها و حرام‌های بَیّن وجود دارد که بسیاری از دین‌داران حاضرند رعایت کنند، ولی دین، فقط اینها را از ما نمی‌خواهد، بلکه دین در صحنۀ «ابتلا» یک وظایفی را برای ما تعیین می‌کند. 🔘 مثلاً شما در شرایط عادی، هفته‌ای یک‌بار به پدر و مادرت سر می‌زنی، ولی اگر آنها به یک بیماری خاص مبتلا بشوند، در این صحنۀ ابتلاء دیگر کافی نیست که هفته‌ای یک‌بار به آنها سر بزنی و شاید لازم باشد هر روز از آنها مراقبت کنی. 🔘 «ابتلا» یعنی تکلیف خاص در موقعیت خاص. یک نمونه‌اش همان جملۀ امام(ره) است که فرمود حفظ نظام از نماز واجب تر است... 🔘 گاهی در صحنۀ ابتلا لازم است یک عمل اجتماعی خاص را انجام بدهیم که جزو کارهای واجب یا حرامِ خیلی مشخص(مثل نماز) نباشد. اما خیلی‌ها چون این ابتلا، جزو واجباتِ مشخص نیست، راحت آن را پشت گوش می‌اندازند و انجام نمی‌دهند. 🔘 فرزندآوری یکی از مسائل مهم جامعۀ امروز است. آیا ما حاضریم به خاطر این مسئله مهم، فرم زندگی عادی خود را تغییر بدهیم؟ کمااینکه رسول‌خدا(ص) بعد از بعثت، و بعد از هجرت، وضع زندگی عادیِ مردم را تغییر داد. 🔘 گاهی دین از ما می‌خواهد به اقتضای نیاز روز جامعه، وضع عادی زندگی خود را تغییر بدهیم. مردم مدینه هم بعد از رحلت پیامبر(ص) جرمشان این بود که حاضر نشدند زندگی عادی خود را تغییر بدهند. 🔘 سکولار نبودن یعنی اینکه بر اساس دین و به اقتضای نیاز روز، زندگی خودمان را تغییر بدهیم. مثلاً رهبر جامعه دینی تعیین می‌کند که مرز جهاد با دشمن در عرصۀ اقتصاد است و ضرورت «اقتصاد مقاومتی» را مطرح می‌کند و اقتصاد مقاومتی هم بدون مشارکت مردم شکل نمی‌گیرد. 🔘 آیا ما برای اقتصاد مقاومتی، کار و زندگی عادی خودمان را تغییر دادیم و برای رونق تولید، سراغ ایجاد تعاونی و تولیدی رفتیم؟ آیا ما هیئتی‌ها و مسجدی‌ها و بسیجی‌ها، از کار کارمندی دست کشیدیم و سراغ فعالیت‌های مولّد رفتیم؟ آیا همۀ ما سرمایه‌های خودمان را در این عرصه آورده‌ایم؟ 🔘 حالا که این کارها را نکرده‌ایم، آیا خودمان را مقصر می‌دانیم و فکر می‌کنیم جنایت کرده‌ایم؟ نه! خُب مردم مدینه هم می‌گفتند «ما که جنایت نکردیم، فقط در خانه نشستیم و کاری انجام ندادیم!» 👤علیرضا پناهیان 🚩 دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی - ۱۴۰۰.۰۹.۲۵ @Panahian_text
🔻ضرورت آموزش سه وجهیِ دین، به جای معرفی دو وجهی اصول و فروع دین 🔻 یک خلأ مهم در آموزش دین، عدم توجه به «موقعیت‌شناسی» است 🔻 برای اینکه بدانم «الان تکلیفم چیست؟» باید بدانم «الآن در چه موقعیتی هستم؟» ➖ دین معمولاً دو وجهی معرفی می‌شود: «اعتقادات یا همان اصول دین» و «احکام یا همان فروع دین» ➖ وجه سوم دین که مغفول مانده «شناخت امتحان در هر موقعیت خاص» است ➖ تشخیص موقعیت خاصی که در آن هستی، در تشخیص تکلیف تو حرف اول را می‌زند ➖ اینکه «الان در بین احکام الهی کدامش را باید انجام بدهیم؟» بستگی به موقعیت‌شناسی دارد ➖ گاهی ابلیس، آدم‌های خوب را با کارهای خوبی که اولویت ندارد، فریب می‌دهد 🔘 معمولاً در آموزش دین، «اصول و فروع دین» را بیان می‌کنند، در اصول دین، اعتقادات و جهان‌بینی را می‌گویند و در فروع دین هم احکام را. لذا تلقی خیلی‌ها این می‌شود که دین یعنی «من این عقاید را داشته باشم و به این احکام عمل کنم» 🔘 یک خلأ بزرگ در این آموزش وجود دارد: اینکه با دانستن احکام و عقاید دینی (جهان‌بینیِ دینی) نمی‌توانیم بفهمیم در مسیر بندگی و زندگی، باید مراقب چه چیزهایی باشیم و در هر موقعیتی تکلیف ما چیست؟ 🔘 ما در جریان آموزش دین، از یک وجه مهم دیگر غفلت کرده‌ایم و آن «موقعیت‌شناسی و شناخت امتحان الهی در موقعیت‌های مختلف» است. 🔘 دستورات و احکام دین، در خلأ نیستند بلکه در هر موقعیتی یک تکلیفی ایجاد می‌شود. جهان‌بینی و عقاید هم وقتی در موقعیت‌های خاص قرار می‌گیریم معلوم می‌شود که آیا آن عقاید را داریم یا نه؟ 🔘 قرآن می‌فرماید: «يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتابِ» خدا هر چیزی را بخواهد محو می‌کند، هر چیزی را بخواهد اثبات می‌کند. یعنی خدا اوضاع عالم را تغییر می‌دهد. مثلاً تصمیم گرفته بوده این اتفاق بیفتد اما تغییرش می‌دهد. 🔘 چرا خدا اوضاع عالم را تغییر می‌دهد؟ برای اینکه هر لحظه باید ما را در یک موقعیتی قرار بدهد و در آن موقعیت خاص، از ما امتحان بگیرد. 🔘 موقعیتی که در آن قرار داریم تعیین می‌کند که «الآن چه حکمی از احکام الهی برای ما اولویت دارد و کدام حکم را باید جلو بیندازیم؟ حتی به کدام حکم نباید توجه کنیم و به‌جایش به آن یکی حکم باید توجه کنیم.» 🔘 در زمان جنگ، امام(ره) فرمود: اجازۀ پدر برای مسافرت رفتن فرزندان لازم نیست درحالی‌که قبلاً اگر پدر اجازه نمی‌داد سفر حرام بود. امام(ره) آن حکم را کنار گذاشت؛ به دلیل موقعیت. 🔘 فقط دانستن احکام و عقاید کافی نیست. این وسط، دانستن امری به نام «موقعیت» هم لازم است؛ اینکه در چه موقعیتی خدا می‌خواهد ما را امتحان کند؟ 🔘 تشخیص موقعیت خاصی که در آن هستی، در تشخیص تکلیف تو حرف اول را می‌زند. برای اینکه بدانیم الان «چه‌کار باید کنیم و تکلیف ما چیست؟» باید بدانیم که «الآن در چه موقعیتی هستیم؟» 🔘 یکی از نتایج بی‌توجهی به موضوع موقعیت‌شناسی و تشخیص تکلیف این می‌شود که ابلیس، آدم‌های خوب را با کارهای خوب، گول می‌زند؛ کار خوبی که الان وقتش نیست و اولویت ندارد. می‌گوید «آفرین، الان این کار خوب را انجام بده...» 🔘 مثلاً الآن موقع اعتراض به عملکرد دولتمردان خلافکار است، یا الآن موقع انسجام مردم برای بکارگیری ابزار قدرت است تا بتوانند امور مختلف را خودشان اداره کنند؟ 🔘 الآن موقع چیست؟ موقع کدام عمل اجتماعی است و موقع کدام عمل فردی است؟ این را باید از تشخیص موقعیت درآورد و بر اساس آن به تشخیص تکلیف رسید. 🔘 یک اصل مهم در برنامه‌ریزیِ خدا برای امتحانات ما این است که خدا بنا ندارد وضع کسی یا وضع جامعه‌ای را با ثبات نگه دارد. خدا می‌خواهد ما در یک موقعیت ثابت نباشیم، بلکه ما را در موقعیت‌های متفاوت قرار می‌دهد. 🔘 اینکه «الان در این موقعیت، کدام تکلیف ترجیح دارد؟» جزو مباحث مهم دینی است. یکی از ویژگی‌های ولایت این است که تکلیف معین می‌کند. 🔘 رهبر انقلاب، گاهی به یک موضوعی تصریح می‌کند و می‌فرماید «الآن موقعیت این است و باید به این موضوع بپردازیم...» ولی می‌بینیم که خیلی‌ها توجه نمی‌کنند؛ حتی می‌بینیم آنهایی که معتقدند و در این راه هستند، به موضوعات دیگر می‌پردازند. 👤علیرضا پناهیان 🚩 دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی - ۱۴۰۰.۰۹.۲۶ @Panahian_text
🔻 خیلی مهم است که تشخیص بدهیم در هر موقعیتی، خدا از ما چه می‌خواهد و امتحان اصلی ما چیست؟ 🔻 امروز امتحان اصلی جامعۀ ما چیست؟ «زندگی جمعی» به ویژه در عرصۀ اقتصاد! 🔻 راه‌اندازی «تعاونی مصرف» یک پیشنهاد خوب برای شروع کار جمعی اقتصادی است 👈🏼 ضرورت شناخت امتحانات الهی(ج۳) ➖ گاهی ممکن است نجات یک مرغ، مهمتر از نماز باشد و بی‌تفاوتی به آن موجب عذاب بشود ➖ شاید فردی در موقعیتی قرار بگیرد که «توجه به همسایه» تبدیل به امتحان اصلی او بشود ➖ امروز امتحان جامعۀ ما در «جهاد اقتصادی» است و باید به اقتصاد مقاومتی برسیم ➖ برای مردمی‌شدن اقتصاد باید مردم باهم فعالیت اقتصادی انجام بدهند؛ مثل مُدل تعاونی ➖ فرهنگ تعاون و کارِ جمعی خصوصاً در اقتصاد، باید در جامعۀ ما تقویت بشود ➖ هیئتی‌ها و مسجدی‌ها دور هم جمع بشوند، تعاونی تشکیل دهند و کار اقتصادی کنند 🔘 علاوه بر اعتقادات و احکام، بخش دیگری از دین «امتحانات الهی در موقعیت‌های متفاوت» است که ما به عنوان فرد یا جامعه در آن موقعیت‌ها قرار می‌گیریم. 🔘 باید دقت کنیم که ما به عنوان فرد یا جامعه به صورت مصداقی در کدام موقعیت و امتحان الهی قرار داریم و انجام کدام یک باید در اولویت باشد. شاید این موقعیت یا امتحان الهی به صورت برجسته در اعتقادات و احکام، بیان نشده ولی باید به آن توجه کنیم. 🔘 شاید فردی در موقعیتی قرار بگیرد که «توجه به همسایه» تبدیل به امتحان اصلی و مسئلۀ حیاتی او بشود که اگر به آن بی‌تفاوت باشد، مثل آن عابد بنی‌اسرائیل جهنمی بشود. 🔘 عابد بنی‌اسرائیل در حال نماز خواندن بود که بچه‌ها داشتند جلوی چشم او مرغی را با شکنجه می‌کشتند ولی او بی‌تفاوت، به نماز خود ادامه داد، امام صادق(ع) می‌فرماید، همان زمان از شدت غضب الهی زمین باز شده و او را بلعید و تا امروز در حال عذاب است (امالی طوسی/ص۶۷۰) این نشان می‌دهد نجات آن مرغ از شکنجه، نسبت به نماز عابد اهمیت بیشتری داشت. 🔘 این مهم است که ما بدانیم در چه امتحانی به سر می‌بریم؛ اگرچه تشخیص آن دشوار و نیاز به بصیرت دارد و بصیرت هم در اثر تقوا به دست می‌آید و نیاز به زمان‌شناسی و گاهی مشورت دارد. 🔘 در بخش اجتماعی، مهمترین امتحان الهی امروز ما چیست؟ کارهای خوبی مثل صدقه دادن، صادقانه کار کردن، مطالبه‌گری و افشاگری و مراقبت از رفتار مسئولان که خطا نکنند، جان دادن در راه خدا و... ممکن است مطرح باشد و هرکدامش مفید و لازم باشد، ولی مسئله اصلی امروز جامعه ما چیست که در آن نقص جدی داریم؟ 🔘 ما امروز در معرض امتحان «زندگی جمعی» به ویژه در عرصۀ اقتصاد هستیم؛ یعنی اینکه به صورت گروهی و جمعی، به تولید ثروت بپردازیم و تعاونی تشکیل بدهیم و به رونق تولید کمک کنیم. 🔘 باید قوانین مجلس شورای اسلامی در خصوص «تعاون» اصلاح بشود و موانع قانونیِ تعاون برطرف بشود. همچنین «فرهنگ تعاون» نیز باید در جامعۀ ما تقویت بشود. 🔘 یکی از عوامل تعیین‌کنندۀ تکلیف و موقعیت امتحان، رهبر جامعه است و ایشان بارها به مسئلۀ «اقتصاد مقاومتی» اشاره کردند. امروز امتحان ما در «جهاد اقتصادی» است و باید به اقتصاد مقاومتی برسیم. 🔘 در اقتصاد مقاومتی مهمترین رکن «مردمی شدنِ اقتصاد» است و اینکه دولتی بودنِ آن، کاهش پیدا کند. الان امتحان ما این است که دولت و ملت، چقدر می‌توانند این حکمرانی را به صورت مردمی و مردم‌سالار به معنای حقیقی کلمه دربیاورند؟ 🔘راه مردمی‌شدن اقتصاد این است که مردم باهم فعالیت اقتصادی انجام بدهند؛ مثل مُدل تعاونی. مردم باید یاد بگیرند که «با هم» کار اقتصادیِ جمعی بکنند. مثلاً هیئتی‌ها و مسجدی‌ها دور هم جمع بشوند، تعاونی تشکیل بدهند و کار اقتصادی کنند. 🔘 کار جمعی اقتصادی را می‌شود با «تعاونی مصرف» آغاز کرد که یک فعالیتِ حداقلی و ساده است. اگر می‌خواهید فروشگاه‌های بزرگ و «مال»‌ها، تاجران ثروتمند را پولدارتر نکنند، راهش این است که خودتان تعاونی مصرف راه بیندازید. 👤علیرضا پناهیان 🚩 دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی- ۱۴۰۰.۰۹.۲۷ 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/7125 @Panahian_text
🌀 یک حس گمشده در فرهنگ ما «احساس مسئولیت اجتماعی» است 👈🏻 معنویت و احساس مسئولیت اجتماعی (ج۱) ➖ احساس مسئولیت اجتماعی نیاز به یک بلوغ و کار تربیتی خاص دارد؛ اگر انسان رها شود در لاک فردیت خود می‌رود ➖ مسئولیت اجتماعی داشتن، یعنی «حس پدری» داشتن نسبت به جامعه، یعنی عاشق رشد جامعه بودن ➖ حسّ پدری و دیگردوستی که شهدا به آحاد جامعه داشتند موجب می‌شد راحت برای دیگران جان بدهند ➖ چرا کمتر کسی از باب احساس مسئولیت اجتماعی، دنبال انتخاب شغل و تشکیل خانواده می‌رود؟ ➖ دعا برای ظهور، منهای «عشق به خلق خدا» معنا ندارد 🔹 یکی از اموری که در معنویت و تربیت انسان، خیلی باید به آن توجه بشود «احساس مسئولیت اجتماعی» است؛ یعنی احساس مسئولیت نسبت به جامعه و کسانی که در کنار ما زندگی می‌کنند. 🔹 احساس مسئولیت اجتماعی، یک «حس گمشده» است در فرهنگ زمانۀ ما و حتی در فرهنگ دینی ما. این احساس فرق دارد با اینکه صرفاً روابط من با دیگران خوب باشد و یا اینکه نسبت به دیگران رفتار خودم را کنترل کنم که مبادا به دیگران ظلم کنم. 🔹 احساس مسئولیت اجتماعی نیاز به یک بلوغ و یک کار تربیتی خاص دارد و الا اگر انسان را رها کنید، در لاک فردیت خودش قرار می‌گیرد. به این انسان اگر دین و معنویت را اضافه کنید، دین و معنویت را هم می‌گیرد و آن را به سیاهچال فردیت خودش می‌برد. 🔹 اگر انسان را به دین دعوت کنید اما کار تربیتیِ خوب و حساب‌شده‌ای انجام ندهید و دین را درست برایش تعریف نکنید، دین را در فضای فردیت خودش تنظیم می‌کند و به جامعه هم فقط تا آنجایی کار دارد که به جامعه صدمه نزند و جامعه هم به او صدمه نزند. 🔹 افراد وقتی می‌‌خواهند شغل انتخاب کنند، غالباً دنبال موفقیت خودشان هستند، همچنین وقتی می‌خواهند برای خودشان زندگی تشکیل بدهند، دوباره منافع فردی خودشان را در نظر می‌گیرند. 🔹 الان کمتر کسی از باب حس مسئولیت اجتماعی، این‌طور می‌گوید «من الان باید ازدواج کنم با خانمی که بتواند زیاد فرزند بیاورد، الان جامعه نیاز دارد که فرزندآوری زیاد بشود» یعنی وقتی نیاز جامعه را می‌بیند، سلیقۀ خود و خیلی از خواسته‌هایش را کنار می‌گذارد. این‌‌طور مسئولیت اجتماعی داشتن، یعنی حالت پدری یا حالتِ مادری پیدا کردن برای جامعه. 🔹 مسئولیت اجتماعی داشتن یعنی انسان عاشق رشد جامعه باشد، یعنی به جای اینکه صرفاً دنبال این باشی که «من موفق بشوم، من حرمت و عزّتی پیدا بکنم» دنبال این باشی که جامعۀ من چه رشدی پیدا می‌‌کند؟ 🔹 در بسیاری از گفتگوها و دل‌نوشته‌ها (که در فضای مجازی و... می‌ببینیم)، حرف‌ها اکثراً فردی است و اگر کسی بخواهد به معنویت و دین‌داری هم بها بدهد، به همین ادبیات فردی یک رنگ خدایی می‌دهد. این آن چیزی نیست که اساس دین و اساس عامل تقرب به خدا را تشکیل می‌دهد. 🔹 «فناء فی‌ الله» تعبیری است که برای اهل معرفت به‌کار می‌‌رود و نشان می‌دهد که چقدر ذوب در پروردگار شده‌اند. اگر بخواهید شاخص فنای فی الله را بررسی کنید، می‌‌شود فنای در مردم یا فنای در بشریت یا غصۀ انسان‌ها را خوردن. 🔹 امام سجاد(ع) به یکی از یارانش فرمود: مسلمین را باید به منزلۀ خانوادۀ خودت بدانی، بزرگ‌شان را مثل پدرت بدانی و کودکان را فرزند خودت بدانی. کسانی که هم‌سن خودت هستند را برادر خودت بدانی...( احتجاج/ج2/ص320) البته داشتن این احساس، خیلی دل بزرگی می‌‌خواهد. 🔹 بندگان خدا در واقع قصد پروردگار از خلقت عالم هستند. چطور می‌شود که دلت برای خدا و از خوف و خشیت خدا بلرزد ولی بندگان خدا را هیچ حساب نکنی؟! 🔹 فرض کنید امام زمان(ع) فرزند خودش را به شما بسپارد که از او نگهداری کنی. آیا همۀ کارهایت را تعطیل نمی‌کنی که به او رسیدگی کنی؟ حالا خداوند می‌فرماید: «الخلقُ عیالی»؛ همۀ مردم مثل بچه‌های من هستند. عرفان یعنی اینکه همین را شهود کنی. 🔹 شهدا و رزمندگان ما در اوج معنویت، این حس را پیدا می‌کردند؛ این حسّ دیگردوستی، این حسّ پدری نسبت به تمام آحاد جامعه؛ حسّ مسئولیت فوق‌العاده‌ای که حاضر است برای دیگران راحت جان بدهد. 🔹 دعا برای ظهور، منهای عشق به خلق خدا، مزه و معنای حقیقی خودش را ندارد. از امام صادق(ع) پرسید: ما که یاران شما امام غریب هستیم اجرمان بیشتر است یا یاران آخرین امام وقتی ظهور کند؟ فرمود: ثواب شما بیشتر است چون در غربت هستید. گفت: پس چرا برای ظهور دعا کنیم؟ فرمود: آیا نمی‌خواهید مردم نجات پیدا کنند و با حق آشنا بشوند؟ (کافی/ج2/ص139) 👤علیرضا پناهیان 🚩 مسجد دانشگاه تهران- ۱۴۰۰.۱۰.۰۶ 📢صوت: @Panahian_mp3 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/7136 @Panahian_text
🌀 ریشۀ مشکلات مردم، این است که فرهنگ کار تعاونی در جامعۀ ما نیست 🌀 دشمنِ زندگی جمعی و احساس مسئولیت اجتماعی چیست؟ 🌀 بروکراسی عامل بی‌تفاوتی و عدم دلسوزی برای دیگران است 👈🏻 معنویت و احساس مسئولیت اجتماعی (ج۲) ➖ «دلسوزی برای خود» و «دلسوز دیگران بودن» از مراتب رشد انسان‌ است ➖ کسی که دلسوز خودش نیست، دلسوز دیگران هم نخواهد شد ➖ مؤمن، دلسوز مردم و نگران جامعه است؛ این روحیه و فرهنگ، پایۀ پیشرفت و تمدن اسلامی است ➖ بروکراسی با سلب «مسئولیت اجتماعی» و «پیوندهای مردمی»، دنبال راحتیِ کارفرما است ➖ بسیاری از قوانین، بنایشان بر این است که شما گرگ هستید و باید با ناظر قانونی، کنترل بشوید! ➖ ساختارهای اداری را درست کنید، آن‌وقت زندگی جمعی ما هم درست می‌شود. مثلاً تعاونی، خودش روی شما کار فرهنگی می‌کند __ 🔹اولین مرتبۀ رشد و کمال انسان، دوست داشتنِ خود یا دلسوزی برای خود است، یعنی انسان برای خودش احترام قائل باشد. این خودخواهی مطلقاً چیز بدی نیست؛ خودخواهیِ بد آن است که انسان، دیگران را به خاطر خودش ذبح کند. 🔹مرتبۀ دوم کمال، این است که انسان دلسوز دیگران باشد. البته دلسوز دیگران بودن، خودش چند مرحله دارد: دلسوزی نسبت به خانواده، فامیل و اطرافیان» و بعد «دلسوزی برای دوستان و رفقا» و بعد هم «دلسوزی برای عموم مردم، حتی آدم‌های بد» 🔹یکی از مفاهیم قرآنی که دلالت بر احساس مسئولیت اجتماعی دارد «نُصح» است؛ یعنی دلسوزی شدید برای دیگران. اینکه آدم، دلسوز دیگران باشد، نتیجۀ یک محبت است؛ محبت و علاقه‌ای که آدم به خلق خدا دارد. 🔹امیرالمؤمنین(ع) فرمود: مؤمن غریزه‌اش دلسوزی است. «الْمُؤْمِنُ غَرِيزَتُهُ النُّصْحُ» مؤمن، واقعاً نگران جامعه و مردم است. برایش مهم است که «فلان مشکل در فلان استان چه شد؟ آیا مشکل مردم حل شد یا نه؟» این روحیه و این فرهنگ، پایۀ پیشرفت و تمدن اسلامی است. 🔹می‌فرماید: شما همه برادرهای یکدیگر هستید در راه دین خدا. چیزی شما را از همدیگر جدا نمی‌کند مگر خُبث باطن و بدیِ ضمیر. لذا از هم دفاع نمی‌کنید، به هم دلسوزی نمی‌کنید، به‌هم بذل و بخشش نمی‌کنید و مودّت ندارید. (نهج‌البلاغه/خطبه 113) 🔹اگر ما با هم برادرانه زندگی نمی‌کنیم، شاید باطن‌مان خبیث است. سعی کنیم که این خبث را از بین ببریم. طرف می‌گوید: من چطوری سیر و سلوک کنم؟ شاخصش اینجاست؛ زیاد در آسمان‌ها دنبال چیزی نگردیم! 🔹اما دشمنِ این زندگی‌ چیست؟ چه مانعی هست که ما این‌طوری زندگی نمی‌کنیم؟ نگویید: ما اخلاق‌مان بد است! ما زیاد آگاهی نیافتیم! اینها هم می‌تواند جزو موانع باشد ولی مهم‌ترین مانع نیست. بی‌دینی هم نیست. کار تربیتی و فرهنگی هم نیست. خیلی از نیروهای خوب و مؤمن، مشغول کار فرهنگی و تربیتی شده‌اند ولی آن عامل اصلی را رها کرده‌اند. 🔹عامل این بی‌تفاوتی، عامل این عدم دلسوزی برای دیگران چیست؟ چه چیزی ما را انداخته دنبال اینکه همه‌اش دنبال موفقیت فردی باشیم؟ بروکراسی و قوانین اضافی! 🔹بسیاری از قوانین، انگار برای گرگ‌ها تنظیم شده است. بسیاری از آئین‌نامه‌ها بنایشان این است که شما گرگ هستید، دروغگو هستید، خبیث هستید، لذا باید با قانون و ناظران قانونی، شما را کنترل کنیم! قانون اضافی خیلی فاسدکننده است. 🔹ما بنا بود «متعاونانه» زندگی کنیم. وقتی شرکت سهامی هست، معمولاً کسی سراغ تعاونی نمی‌رود. فرهنگ کار تعاونی در جامعۀ ما نیست. البته قوانینش هست، اما فرهنگش بین مردم نیست. آیا ما فقط در تظاهرات باید با هم متحد باشیم یا اینکه باید متحدانه با هم کار کنیم؟ 🔹بروکراسی آمده و «سلب مسئولیت اجتماعی» کرده است برای اینکه کار کارفرما را راحت بکند. در واقع «پیوندهای اجتماعی» را سلب کرده است، برای اینکه کارفرما راحت باشد. 🔹کدام قسمت بروکراسی ایراد دارد؟ بخش آئین‌نامه‌ها و مقرراتِ اضافی. البته یک بخش حداقلی از این آئین‌نامه‌ها و مقررات باید باشد، اما یک بخش عمده‌ای از این آئین‌نامه‌ها و مقررات هم باید تغییر کند. حرف‌های دین باید در اینجاها پیاده بشود. 🔹ساختارهای اداری را درست کنید، آن‌وقت زندگی جمعی ما هم درست می‌شود. مثلاً تعاونی، خودش روی شما کار فرهنگی می‌کند. وقتی ساختارهای اداری غلط باشد، چه می‌شود؟ همه را در هیئت و مسجد جمع می‌کنید و موعظه می‌کنید تا اخلاق‌شان خوب بشود، دوباره فردا صبح می‌روند و تا شب، اخلاقشان خراب می‌شود. 🔹نظام مارکسیستی گفت: مالکیت به تو نمی‌دهم، چون تو مثل گرگ هستی. نظام غربی گفت: مالکیت خصوصی به تو می‌دهم ولی مقرراتی می‌گذارم که با آن مقررات، مراقبت باشم چون تو گرگ هستی! نظام اسلامی-که هنوز پیاده نشده- می‌گوید: شما انسان هستید، خودتان با هم مشکلاتتان را حل کنید. 👤علیرضا پناهیان 🚩 مسجد دانشگاه تهران- ۱۴۰۰.۱۰.۰۷ 📢صوت: @Panahian_mp3 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/7139 @Panahian_text
🌀 مانع محبت و دلسوزیِ انسان‌ها نسبت به هم چیست؟ حسّ رقابت و حسادت 🌀 وقتی بین انسان‌ها رقابت هست، چطور می‌توانند عاشق و دلسوز هم باشند؟ 👈🏻 معنویت و احساس مسئولیت اجتماعی (ج۳) ➖ حسّ رقابت و مسابقه در انسان، چیز بدی نیست اما باید مصرف درستش را پیدا کرد ➖ بهترین رقابتی که هیچ صدمه‌ای ندارد، رقابت برای تقرب به خدا و کسب رضای اوست ➖ اگر می‌خواهی دیگران را دوست داشته باشی، با آنها برای تقرب به خدا مسابقه بگذار! ➖ اگر حس رقابت انسان در مسیر قرب خدا مصرف نشود، به سمت حسادت و عداوت می‌رود ➖ مسابقه‌ اگر برای قرب خدا باشد، نه‌تنها عامل بی‌مهری و حسادت نمی‌شود بلکه عامل محبت می‌شود 🔹 چرا آدم‌ها آن‌قدر که باید، همدیگر را دوست ندارند و نسبت به هم دلسوز نیستند؟ آن مانعی که نمی‌گذارد ما برای همدیگر فداکاری، دلسوزی و مهرورزی کنیم چیست؟ 🔹 یکی از عوامل مهم این مسئله، حس رقابت و حسادت است. همیشه یک حسِ رقابتی در انسان‌ها هست که آنها را به حسادت یا لااقل بی‌تفاوتی نسبت به دیگران می‌کشاند. بی‌تفاوتی هم باعث می‌شود هرکسی مشغول و سرگرم خودش بشود. 🔹 آدم‌ها به‌صورت مزمن و پنهان، در حال تعریف‌کردن وضعیت خودشان متناسب با وضعیت اطرافیان هستند، حتی اگر نخواهد از دیگران جلو بزند لااقل می‌خواهد مثل دیگران بشود. 🔹 مانع محبت و مهرورزیِ انسان‌ها نسبت به هم، حسّ رقابت و مسابقه‌ای است که در آنها هست. اگر می‌خواهیم دیگران را دوست داشته باشیم و دلسوز آنها باشیم، باید مسئلۀ رقابت و حسادتی را که به دنبالش می‌آید حل کنیم. 🔹 انسان روحیۀ مسابقه دارد. حسّ مسابقه هم چیز بدی نیست چون می‌تواند مصرف بسیار خوبی داشته باشد. دین هم محل مصرف درست احساسات آدم را معین می‌کند و راهی را نشان می‌دهد که انسان دربارۀ احساس و خواسته‌اش اشتباه نکند. 🔹 دین می‌گوید قشنگ‌ترین رقابتی که می‌توانی واردش بشوی که همیشه به تو هیجان مثبت بدهد و هیچ صدمه‌ای هم به تو نزند، رقابت در تقرب به خدا و به‌دست آوردن رضایت خداست 🔹 اگر رقابت برای رسیدن به رضایت خدا و قرب خدا انجام نگیرد، رقابت به این سمت می‌رود که هر کدام از طرفین، دنبال تفوّق و برتری پیدا کردن بر دیگری باشد. این دعوا داستان زندگی انسان است؛ مثل دعوای قابیل و هابیل. 🔹 مسابقه، ذاتیِ انسان است. قرآن می‌فرماید: خداوند مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه چه‌کسی بهتر عمل مى‏کند (مُلک،2) وقتی خدا ما را برای مسابقه آفرید، چطور ممکن است حسّ مسابقه در من نباشد؟ این حس، در ما هست ولی باید نوع مسابقه را تغییر بدهیم. 🔹 آیا می‌شود با دیگران مسابقه داد ولی دچار عداوت و حسادت نشد؟ بله، وقتی جهت مسابقه را به «مسابقه برای تقرب» عوض کنی، محبت و دلسوزی‌ات به مردم شروع می‌شود. 🔹 اگر می‌خواهی انسان‌های دیگر را دوست داشته باشی، با آنها برای تقرب به خدا مسابقه بگذار. بگو «من می‌خواهم از همه به خدا مقرب‌تر باشم» آن‌وقت می‌بینی مسابقه‌ای که عامل بی‌مهری و حسادت می‌شد، اینجا برعکس، عامل محبت می‌شود. یک‌دفعه‌ای می‌بینی که چقدر دیگران را دوست داری و می‌خواهی به آنها خدمت کنی. 🔹 انبیاء و اولیاء همیشه در حال مسابقه برای تقرب بودند؛ به همین دلیل دیگران را دوست دارند و مغرور نمی‌شوند. انبیاء برندۀ مسابقه‌اند چون هیچ‌وقت مسابقه را رها نمی‌کنند. کسی که مسابقه را رها کند و فکر کند به مقصد رسیده، دچار عُجب شده است. 👤علیرضا پناهیان 🚩 مسجد دانشگاه تهران- ۱۴۰۰.۱۰.۰۸ 📢صوت: @Panahian_mp3 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/7143 @Panahian_text