🔴 وقتی مشارکت مردم در انتخابات حقیقی و فراگیر باشد، هیچکس با دلایل بیهوده رأی نمیآورد
📌برنامۀ تلویزیونی «بدون توقف» با موضوع انتخابات و مسائل پیرامون آن- قسمت چهارم
🔸 آدمهای خوب زیادی داریم که حاضر نیستند نامزد انتخابات بشوند، چون برخی فضای سیاسی را آلوده کردهاند
🔸 وقتی مردم خودشان ادارۀ امورشان را به عهده بگیرند، مردمسالاری حقیقی تحقق پیدا کرده است
🔸 یکی از آسیبهای مشارکت به شکل فعلی وجود احزاب است، چون مسئولیت نمایندهای را که معرفی کردهاند قبول نمیکنند
🔸 شاید لازم باشد روش انتخابات را عوض کنیم
------------
#علیرضا_پناهیان
بیان عملکرد مثبتی که تا حالا انجام گرفته و داشتن برنامه به افزایش مشارکت کمک میکند، شخصیت سیاسی هم در افزایش مشارکت مؤثر است. ما باید ویژگیهای شخصیت سیاسی را اعلام کنیم مثل فهیم، مستقل، باادب، تابآوری بالا، انتقادپذیر و ... هرکسی نباید شخصیت سیاسی بشود مثل آدمهایی که رفتار دفاعی دارند یا فرافکنی میکنند.
آدمهای خوب زیادی داریم که حاضر نیستند نامزد انتخابات بشوند، چون عدهای با دوقطبیسازی، تخریبها و باندبازیها فضای سیاسی را آلوده کردند. بسیاری از نخبگان مرعوب کنشهای سیاسی غلط هستند. وقتی شما وارد مجلس شوی سرنوشتت به دست خبرنگاری میافتد که اگر بخواهد مزدور یک جریان سیاسی باشد سکۀ یک پولت میکند.
ما باید فضا را اصلاح بکنیم. نگوییم «نمیگذارند، نمیکنند، اجازه نمیدهند». اگر اراده کنیم اعتراضها شنیده میشود، میتوانیم تغییر ایجاد کنیم. گاهی وقتی با رهبران سیاسی کشور از جناحهای مختلف صحبت میکنیم، نظرشان تغییر میکند. احساس بیأثربودن مال جامعۀ انسانی ولایی ما نیست.
اگر کسی جمهوریت و اسلامیت را جدا بداند، اسلام و ولایت را درک نکرده است. اسلامیت نظام و ولایت یعنی به میدان آوردن مردم، نقشدادن به مردم، نهفقط آگاهیدادن بلکه مردم را به قدرت تشخیص برساند. صریحاً خداوند متعال در قرآن میفرماید: «لیقومَ النّاسُ بالقسط» (حدید،25)؛ ما پیامبران را میفرستیم تا مردم به قسط قیام کنند. خیلی از مظلومیتهای اهلبیت(ع) به این علت است که گذاشتند مسئولیت و نقش مردم خودش را نشان بدهد. جمهوریت توضیح اسلامیت نظام است، نه یک قید اضافه به اسلامیت.
بحث مشروعیت را از مشارکتهای موسمی که پایین و بالا میشود باید جدا کرد. کسی که تورم او را اذیت میکند، میگوید میخواهم با مشارکتنکردن اعتراض کنم. این چه ربطی به نظام دارد؟ همان کسی که در انتخابات شرکت نمیکند، در تشییع سردار سلیمانی میآید. مردم ما باهوش هستند، وقتی میبیند خطّ مقاومت پیروز شد، میگویند ما میتوانیم به خطّ مقاومت اعتماد کنیم، پس پای صندوق میآییم؛ چون این نظام خطّ مقاومت را دنبال میکند. اینها نشان میدهد صرف شرکتنکردن در انتخابات وجه منفی ندارد.
مردم باید مشارکت حقیقی داشته باشند، نه اینکه مثل کشورهای دیگر، احزاب با عملیات روانی آنها را فریب دهند و از آنها رأی بگیرند. وقتی مشارکت حقیقی باشد، بر اساس دلایل بیهوده مثل تبلیغات دوقطبی و پولکی، مردم به کسی رأی نمیدهند. رهبری فرمودند مردمسالاری دینی فقط به شرکتکردن در انتخابات نیست؛ وقتی مردم خودشان ادارۀ امورشان را به عهده بگیرند، مردمسالاری حقیقی تحقق پیدا کرده است.
شاید برای هرچه حقیقیترشدن مشارکت مردم لازم باشد روش انتخابات را عوض کنیم تا کسی نتواند با تبلیغات از مردم رأی بیاورد. چرا با انتخابات قهر کنیم؟! روش انتخابات را عوض میکنیم. کاری میکنیم نمایندگان حقیقی مردم وارد بشوند. در محلهها افرادی مثل شهید صدرزاده که خادم مردم هستند، حلقههای میانی بین مردم و مسئولین باشند و آنها ردههای بالا را انتخاب کنند. حلقۀ میانی اینقدر برای مردم محل دویده که همه با هر نظرو سلیقه دوستش دارند.
یکی از آسیبهای مشارکت به شکل فعلی وجود احزاب است. شاید در آینده مشارکت بهقدری حقیقی و فراگیر شود که به حزب نیاز نداشته باشیم. آنچه امروز به نام حزب وجود دارد باندبازی است. هیچکدام مسئولیت نمایندهای را که انتخاب کردهاند قبول نمیکنند. احزاب به اندازۀ چهارده تا سکۀ عقدنامه ازدواج هم افراد خودشان را تضمین نمیکنند.
وقتی مشارکت فراگیر و حقیقی باشد، هیچکس چون آقازاده، داماد یا فامیل است یا در فلان باند است بالا نمیآیند. اگر امثال شهید صدرزادهها به مجلس بروند، تمام ملت آنها را میپسندند. جناحبازی محو میشود و آرزوی یک جامعۀ یکپارچۀ پیشرو محقق میشود.
📺 برنامۀ تلویزیونی «بدون توقف»- شبکۀ سه- ۱۴۰۲.۱۰.۱۷
صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
💠 احساس مسئولیت اجتماعی و مشارکت حقیقی مردم در ادارۀ جامعه، از مؤثرترین عوامل مشارکت مردم در انتخابات است
📌 برنامۀ تلویزیونی «جریان» با موضوع عوامل مؤثر بر میزان مشارکت در انتخابات
🔶 مساجد، مدارس و دانشگاهها چهکار کردند که بعضیها احساس مسئولیت لازم برای مشارکت سیاسی و شرکت در انتخابات را ندارند؟!
🔶 احساس مسئولیت اجتماعی اصل و اساس دین است؛ اگر حذف بشود چیزی باقی نمیماند
🔶 وقتی شما در همۀ موضوعات مردم را مشارکت بدهید، مردم در انتخابات هم مشارکت میکنند
🔶 نظارت مردم بر رفتار نمایندگان، مشارکت را افزایش میدهد
🔶 کسانی که قدرت افزایش مشارکت مردم را ندارند باید از عرصۀ ادارۀ کشور بیرون بروند
------------
#علیرضا_پناهیان
ما از نظر فرهنگی جامعهمان را برای سطح مطلوب از نظر مشارکتجویی و به تعبیر دقیقتر احساس مسئولیت کلان اجتماعی بار نیاوردیم. احساس مسئولیت درجات مختلفی دارد: نسبت به خود، خانواده، محل، شهر، جامعه، امّت اسلامی و از اینها بالاتر جهان. موضوع امامزمان (عج) احساس مسئولیت نسبت به جهان است. احساس مسئولیت برای کلّیت کشور باید از اهداف میانی مسیر تربیت دینی باشد.
تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش و دانشگاه باید به گونهای باشد که هرکس از آن بیرون آمد، نتواند تصور کند که مشارکت سیاسی نداشته باشد و در انتخابات شرکت نکند. مساجد و مدارس باید ببینند چهکار کردند که بعضیها احساس مسئولیت لازم را برای مشارکت سیاسی در موضوعی مثل انتخابات ندارند. همۀ شهدا از مساجد میآیند؛ چون مساجد پیش از انقلاب یا ابتدای انقلاب، نیروهایی تربیت میکردند که مسئولیت اجتماعی داشتند.
صداوسیما چند فیلم برای افزایش فرهنگ مشارکت و مسئولیتپذیری اجتماعی ساخته است؟! شعار شهدا و شهادت میدهیم، ولی این مسئله را برای مردم ملموس نکردیم که شهید یعنی کسی که برای راحتی و سربلندی مردم، بدون چشمداشت از جانش میگذرد. شهدا حتی به بدی مسئولان کشور نگاه نکردند و چرتکه نینداختند، ولی ما برای رأیدادن حساب و کتاب میکنیم؛ بنابراین فرهنگ شهادت را درست منتقل نکردهایم.
یکی از پایههای مشارکت بالا کار فرهنگی است که باید در جامعه بهصورت عمیق و ریشهدار انجام بگیرد. غیر از انتخابات موضوعات دیگر هم به احساس مسئولیت اجتماعی برمیگردد مثل حجاب. هرکس دلش برای جامعه بسوزد - دین هم نداشته باشد- نسبت به حجاب مقیّد میشود. احساس مسئولیت اجتماعی اصل و اساس دین است؛ اگر حذف بشود چیزی باقی نمیماند.
عامل دوم کاهش مشارکت، این است که شما فقط برای انتخابات مردم را به مشارکت دعوت کنید. وقتی شما در همۀ موضوعات مردم را مشارکت بدهید، در انتخابات هم مردم تحت تأثیر عوامل منفی قرار نمیگیرد و مشارکت میکنند. چقدر از کارخانهها و شرکتهای دولتی هست که باید به مردم سپرده شود؟ پیاده نشدن مطلوب اصل 44 قانون اساسی تقصیر کدام دولت و مجلس است؟ چرا ائمۀ جمعه و مساجد با اعتبار خودشان زمینۀ ایجاد تعاونیها را در جامعه فراهم نکردند تا فلان کارخانه را دولت به مردم بسپارد؟ اگر مردم در مساجد فقط نماز بخوانند آن نماز، یک نماز سکولار میشود. تا مثل رسولخدا (ص) مدیریت و مسئولیت را به مردم نسپارید، احساس مسئولیت تمرین نمیشود.
وقتی استاندار، نمایندۀ مجلس، امام جمعه و جماعات و ... با امکاناتی که در اختیار دارند مشارکت مردم را در ادارۀ جامعه افزایش بدهند، رأیگیری سهل میشود و با تبلیغات منفی، تخریبها و خیلی از مشکلات مشارکت اجتماعی کاهش پیدا نمیکند.
برای اینکه این هدف در کوتاهمدت محقق شود باید عدهای از نمایندهها دست روی قرآن بگذارند و قول شرف بدهند؛ مانند دورۀ قبل نشود که قول شفافیت دادند و عمل نکردند. شفافیت از جهت نظارت بر رفتار نمایندگان مشارکتدادن سیاسی مردم است. نظارت مردم بر رفتار نمایندگان، مشارکت را افزایش میدهد.
کسانی که تابع باند خودشان هستند و همچنین کسانی که روی عرضۀ خودشان و نیروهایی که در اطرافشان تشکیل دادند تکیه میکنند، به درد نمایندگی نمیخورند چون به مردم میدان نمیدهد و در میان مردم مشارکت ایجاد نمیکنند.
یک زمانی کسانی که ضدّاسلام بودند باید از مجلس و دولت بیرون میشدند. الآن کسانی که قدرت افزایش مشارکت مردم را ندارند باید از عرصۀ ادارۀ کشور بیرون بروند؛ در عرصۀ سیاسی مثل شفافیت، در عرصۀ اقتصادی مثل اجرای اصل 44 قانون اساسی و در عرصۀ معیشت مثل اجرای تعاونیها.
کسی که برای پروژههای محلی از دولت پول میگیرد به درد امروز جامعه نمیخورد. الآن عنصر سیاسی موفق که جامعه برای حلّ مشکلات کشور به او نیاز مبرم دارد، عنصری است که موجبات افزایش مشارکت مردم را به انحاء مختلف ایجاد کند.
📺 برنامۀ تلویزیونی «جریان» - شبکۀ یک - ۱۴۰۲.۱۰.۲۰
صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
🔸 آیا عوامل مظلومیت حضرت علی(ع) هنوز باقی است؟
🔸عمق مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)
🔸علی بن ابیطالب(ع) حقیقت دین است
🔸حسادت مذهبیها؛ اولین عامل مظلومیت حضرت علی(ع)
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟
#علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
ما از مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) مطالب فراوانی شنیدهایم؛ و مظلومیت کلمهای است که خود حضرت در وصف خودشان بیان میفرمودند. حتی اینقدر تکرار میکردند این را، یکبار اشعث ملعون اعتراض کرد که بس است دیگر! چقدر میگویی من مظلوم هستم؟! حضرت میفرمودند: «مازِلتُ مظلوماً»؛ من پیوسته مظلوم بودهام(دانشنامه امام علی علیه السلام، جلد: 1، صفحه : 457). این ماه هم به نوعی ماه مظلومیت حضرت علی(ع) است ولی مظلومیت حضرت را نباید سطحی نگاه کرد.
چه عواملی حضرت علی(ع) را مظلوم قرار داد؟ آیا آن عوامل هنوز باقی هستند؟ تا وقتی ظهور رخ نداده، باید دنبال ریشهیابی و شناخت عوامل مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) باشیم و به برطرفکردن آنها در بین خودمان بپردازیم که اگر این کار را نکنیم، مظلوم بعدی امام زمان(عج) خواهد بود. البته ایشان زمانی تشریففرما خواهند شد که دیگر مظلوم واقع نشوند و صرفاً مقتدر خواهند بود. اما امیرالمؤمنین علی(ع) مظلوم مقتدر بود.
برای اینکه بتوانیم ریشههای مظلومیت را عمیق درک کنیم باید بدانیم این همه فضائل امیرالمؤمنین(ع) را که ما میشنویم، آن مردم میدیدند ولی باز هم این همه ظلم به حضرت میکردند! فهم مظلومیت امام حسین(ع) سهلتر از درک مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) است لذا برای روضههای اباعبدالله الحسین(ع) بیشتر سینه زده میشود ولی حضرت امام(ره) میفرمود مصیبت امیرالمؤمنین بالاتر از مصیبت سیدالشهداست.
اما مظلومیتهای رسول خدا(ص) پیچیدهتر از مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) است. یکی از کلمات خودِ امیرالمؤمنین علی(ع) این است که: «کُلُّ حِقدٍ حَقَدَتهُ قریش عَلَی رسول الله أظهَرَتهُ فیَّ»؛ هر کینهای که از پیغمبر به دل داشتند قریش، به من اظهار کردند(دانشنامه امام علی(ع) جلد: 1، صفحه: 1458). پس ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) یعنی ریشههای مظلومیت پیغمبر اکرم(ص). مسئله این است که در مورد رسول خدا هم که به ظاهر احترام گذاشتند، البته در آن احترامها هم خیلی حرفها هست، این پیچیدگی و پنهانی ما را به ژرفای دین میبرد. دین چیست که وقتی در علی بن ابیطالب(ع) تجسّم پیدا میکند، اینقدر مظلوم واقع میشود که صدها سال بر منبرها او را لعن میکردند؟
علی بن ابیطالب(ع) حقیقت دین است. اگر دقیق متوجه نشویم که چرا امیرالمؤمنین(ع) اینقدر مظلوم واقع شده، یعنی حقیقت دین را متوجه نشدهایم. در هر عصری ما وارد عرصۀ معارف جدید میشویم که حقایق جدیدی را باید از دین بفهمیم تا دین را در زمان خودمان درک کنیم. الآن زمان ما زمانهای شده که بدون عمق پیدا کردن بیشتر در معارف دینی، زمین خواهیم خورد.
حضرت علی(ع) میفرماید هر کینهای که قریش از رسول خدا داشت در من ظاهر کرد. چه کینهای؟ برای چی؟ ما انشاءالله شبهای بعد دربارۀ کینههای قریش نسبت به رسول خدا صحبت خواهیم کرد. پیامبر اکرم(ص) کجا مبعوث شدند؟ در مکه. مکه کجا بود؟ مذهبیترین شهر جهان. خانۀ کعبه، مورد احترام همۀ اقوام دیندار جهان از ایران تا هر کجای دیگر بود.
کعبه مقدس بود و جایی که مقدس است، آدمهای مذهبی در آن هستند. به زبان ساده باید گفت مذهبیها جلوی پیغمبر(ص) ایستادند. در قرآن کریم بارها خداوند متعال میفرماید اینها به خدا مؤمن بودند. فضای مکه فضایی است که مذهبیترین شهر است. در این فضا علی بن ابیطالب(ع) در خانۀ کعبه بهدنیا آمد. همه در کوچه و بازار وصف علی(ع) را میگفتند و معجزۀ شکافته شدن خانۀ کعبه و مولودی که سه روز پس از بهدنیا آمدن از خانۀ کعبه خارج شده؛ در شهری که محورش خانۀ کعبه است، زبان به زبان گفته میشد اما اولین مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) همینجا بود. آنها باید به وجود چنین مولودی افتخار میکردند، اما چه کردند؟ به او حسادت کردند. گفتند چرا نباید بچههای ما در خانۀ کعبه به دنیا بیایند؟ اولین نقطۀ مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) حسادتی بود که همان به اصطلاح مذهبیها، نسبت به علیبنابیطالب(ع) روا داشتند.
لازم است که در مورد آثار اجتماعی حسادت بهعنوان اولین عامل مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) و پیامبر اکرم(ص) تأمل کنیم. آیا این حسادت الآن دیگر نیست؟ این قبیل حسادتها یکی از مشکلات مؤمنین است. درجۀ این حسادت متفاوت است و محل تجلّی این حسادت در بین انسانها فرق میکند.
📢صوت(۲۲دقیقه): @panahian_mp3
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر اول ماه رمضان
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۲/ قسمت اول
🔘 غرور به حقانیت، یکی از مشکلات جامعۀ دینی
🔘 رد پای حسادت در تحلیلهای سیاسی
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
ما وقتی میخواهیم ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) را عمیقاً درک کنیم، باید به بستر تولد دین، یعنی جامعۀ قریش که پیامبر اکرم(ص) در آن مبعوث شد نگاه کنیم. اگر این جامعه را خیلی خراب بدانیم، کما اینکه مستشرقین برای پایین آوردن جایگاه پیامبر اکرم(ص) این کار را میکنند که جامعۀ قریش را دارای هیچ فضیلتی نمیدانند، در واقع گفتهایم که پیامبر(ص) در هدایت آن جامعه هنر نکردهاند، و هر فرد دیگری هم در آن درماندگی وارد میشد، با کمی فهم و شعور، منجی آنها میشد.
برخی از ایرادها در مورد عرب جاهلی و اعراب بادیهنشین بوده است ولی کسانی که در مکه بودند، نوعاً افراد برجستهای بودند. این افراد مشکلی در ایمان نداشتند ولی تحریفی در شیوۀ دینداریشان وجود داشت. این افراد در ایمان به خانۀ کعبه و صاحب خانۀ کعبه مشکلی نداشتند که اتفاقاً همین افزایش ایمان، موجب افزایش غرورشان هم شده بود؛ یعنی غرور به حقانیت. من عبارت غرور به حقانیت را برای اولین بار در کتاب «شذرات المعارف» مرحوم آیت الله شاهآبادی، استاد عرفان حضرت امام(ره) دیدم.
معنای غرور به حقانیت این است که ما وقتی که میبینیم بر حق هستیم یک غروری پیدا میکنیم. این غرور در میان قریش بالا بود. قریش نان ایمانش را میخورد، نان خانۀ کعبه را میخورد و در شرایطی که همه مردم دور خانۀ کعبه طواف میکنند و پول و مقام قریش تأمین میشد، ناگهان فرزند ابوطالب در آنجا به دنیا آمد در حالی که فرزند هیچ کدام از قریش در خانۀ کعبه به دنیا نیامده بود و همین مطلب، عامل حسادت و کینه طولانی و تاریخی نسبت به جناب ابوطالب و امیرالمؤمنین(ع) شد. پس یک حسادتی بین مؤمنان هست و وقتی یک جامعۀ ایمانی تشکیل میشود، این حسادتها هم شکل میگیرد.
امام صادق(ع) میفرماید حسادت دو جور است؛ حسادت از سر نادانی، و حسادت از روی فتنهگری(الْحَسَدُ حَسَدَانِ حَسَدُ فِتْنَةٍ وَ حَسَدُ غَفَلَةٍ....؛ تحف العقول ص371). حضرت در ادامه میفرماید حسادت از سر نادانی، حسادت ملائکه به خلقت حضرت آدم بود. بعد توضیح میدهند که وقتی خداوند متعال فرمود: «إنّی جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً»(آیه 31 سوره بقره)، آنها گفتند که آیا کسی را خلق میکنی که خون میریزد و فساد میکند؟ منظور ملائکه این بود که ما هستیم دیگر و هیچ گناهی هم نمیکنیم، چرا انسان را آفریدی؟ این حسادت از سر جهل است که تعبیر «لا تعلمون»، همین را دلالت میکند. حسادت بسیار ظریف و مرموز است. گاهی آدم یک تحلیل به زعم خودش عاقلانه، مصلحتجویانه و منصحانه ارائه میدهد ولی نمیداند که دارد حسادت میکند و میگوید من دارم دلسوزی میکنم. امام صادق(ع) در ادامه میفرماید حسادت از روی فتنه، حسادت ابلیس بود که مقابله کرد و در مقابل انسانها قرار گرفت.
به داستان ابلیس و آدم و داستان قابیل و هابیل هم در صدر خلقت باید بیشتر توجه کرد چرا که هر دو داستان ریشه در حسادت داشت. آیا این دو داستان نمیخواهد به ما بگوید که این موضوع، موضوع اصلی در زندگی اجتماعی شما است؟ ما تا حسادت را درک نکردهایم نباید وارد جامعه بشویم. ما تا حسادت را در خودمان پیدا نکردهایم، نباید ادعای تهذیب نفس و تقوا بکنیم.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر دوم ماه رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۲/ قسمت دوم
🔘 باید روانشناسی و جامعهشناسی کنار هم باشند تا بتوانیم واقعبینانه قضاوت کنیم
🔘 نقش حسودانی که از سر نادانی حسادت میکنند
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
این حسادتها آثار اجتماعیها هم دارد. حسادت یک صفت اخلاقی است که امام صادق(ع) فرمودند مانند گوشت و خون هر انسانی در وجودش جاری است(معاني الأخبار، ص244). نکتۀ بسیار مهم این است که از نظر اجتماعی زمینههایی پیش میآید، حادثههای سیاسیای رخ میدهد که محلّ بروز آن حسادت میشود. لذا حسادت و سیاست اینها همه دو روی یک سکه هستند و متأسفانه خیلیها در تحلیل سیاسی به حسادتها و انگیزهها اشاره نمیکنند. این یکی از نقصهای جامعۀ ما است که روانشناسی را کنار گذاشته و فقط میخواهیم جامعهشناسی کنیم. باید روانشناسی و جامعهشناسی کنار هم باشند تا بتوانیم واقعبینانه قضاوت کنیم. آیا درست است که روانشناسی را کنار بگذاریم و سراغ اقتصاد برویم؟ کسی که حرصش هیچوقت تمام نمیشود و روانشناسی اقتصاد خودش را هم نمیشناسد؛ همیشه ناآرام و ناراضی است. با اینکه جیبش پر است، نا آرام است چون حریص است. ما نمیتوانیم روانشناسی را از اقتصاد و از علوم سیاسی جدا کنیم. این مباحث به هم تنیده است.
حسادتی که عامل فتنه است، در عدۀ اندکی موجود است. ولی همیشه کمککار اینها، حسودانی هستند که از سر نادانی حسادت میکنند. چرا میبینیم یک جامعه دل خوشی از امیرالمؤمنین(ع) ندارد! آخر برای چی؟! شما چهکار دارید با علی بن ابیطالب(ع)؟ مگر چند نفر ایشان رقیب دارد؟ ده نفر با ایشان رقابت، عداوت و حسادت دارند. خب بقیۀ شماها چی؟ شما چرا خوشحال میشوید علی(ع) کنار برود؟ این یک مسئلۀ فوقالعاده است. اینکه گفته میشود اگر محبت اهلبیت(ع) را داشته باشید، نجات پیدا میکنید یعنی از گرفتاری این حسادتها نجات پیدا میکنید.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر دوم ماه رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۳
🔘 حسادت، عامل ظلم معاویه به حضرت علی(ع)
🔘 حسادت، محل اصلی درگیری در طول تاریخ
🔘 ضرورت آشنایی مؤمنین با موضوع مهم حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
حضرت علی(ع) نامهای خطاب به معاویه دارند(الغارات، ج۱، ص۱۱۵) که ریشۀ مظلومیت خودشان و سابقۀ تاریخی این ریشه را بیان میکنند. در این نامه امیرالمؤمنین علی(ع) تصریح میکنند که آن چیزی که موجب ظلم معاویه به ایشان شده، حسادت است. حضرت در این نامه از فضائل خودشان سخن میگویند و کسی که حسادت به امیرالمؤمنین(ع) دارد، نمیتواند فضایل ایشان را تحمل کند. مسئلۀ حسادت، مسئلۀ جدی بشر است و با عدم تصریح به فضائل حضرت علی(ع)، و عدم تصریح به حسادت امثال معاویه نمیتوان ریشۀ حسادت را خشکانید. در این نامه میبینیم که حسادت، مسئلهای در طول تاریخ و عامل مظلومیت حضرت(ع) بوده است.
یکی از آیاتی که حضرت علی(ع) به عنوان فضیلت خودشان در این نامه اشاره میکنند، این آیه است « أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُوْلِى الْأَمْرِ مِنكُمْ» (نساء/۵۹). سپس میفرماید: «هي لَنا أهْلَ البَيت، لَيْسَت لكم»؛ اینها برای ما اهل بیت(ع) است، برای شما نیست. حضرت میداند این نامه باقی خواهد ماند. ایشان میخواستند تصریح بکنند محلّ نزاع کجاست. محلّ دعوا کجا بوده است. حضرت در ادامه به مخالفت با انبیاء در طول تاریخ اشاره کرده و بعضی از آیات قرآن را به حسادت مردمانی علیه پیامبران تحلیل میکنند که وقتی ما خودمان این آیه را میخوانیم، آن آیات را تحلیل به حسادت نمیکنیم.
هر کسی به امیرالمؤمنین(ع) نزدیک شود، به همان نسبت مورد حسادت واقع خواهد شد. دوستان امیرالمؤمنین(ع) باید این موضوع را بدانند که به آنها حسادت خواهد شد و بستگی به این دارد که چقدر قلب شما به حضرت نزدیک شده باشد. مسأله اصلی این بوده است.
ما باید آماده باشیم که اگر روزی امام زمان(عج) یکی از ما را انتخاب کرد و او را بر دیگران برتری داد، او را بپذیریم.
متأسفانه ما بچههایمان را با اصول عقاید آشنا میکنیم ولی آنها را با مبنای مخالفین این عقاید بر حق آشنا نمیکنیم. عدم پذیرش این عقاید، بر اساس دلایل عقلانی نیست. بلکه مسئلۀ روحی است. مسئلۀ فکری و عقلی نیست که شما استدلال بیاوری. این روح ما است که عقل و فکر ما را هدایت میکند. قرآن ریشه مخالفت با حق را کاملاً روحی دانسته و میفرماید « فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا»(سوره بقره، آیه ۱۰).
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر سوم ماه رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۴
🔘 حسادت نخبگان و خواص، یکی از علل مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع)
🔘 ابوسفیان، نمونهای تاریخی از حسادت نخبگان به پیامبر اکرم(ص)
🔘 تفاوت حسادتهای نخبگان در زمان پیامبر(ص) و در زمان امیرالمؤمنین(ع)
🔘 سعد ابن ابی الوقاص، نمونهای تاریخی از حسادت نخبگان به امیرالمؤمنین(ع)
🔘 نخبگان حسود، معمولاً راه وسط و میانه را انتخاب میکنند
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
برای تحلیل مسائل اجتماعی و سیاسی باید به جنبۀ روانی آنها نیز توجه شود. برای ریشهیابی مظلومیت پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) نیز به عنوان یک بحث اجتماعی - سیاسی باید به جنبههای روانی آن توجه کرد. یکی از عواملی که پدیدهای مثل حسادت در مسائل اجتماعی و سیاسی را به وجود میآورد، حسادت نخبگان و خواص است.
به عنوان مثال یکی از کسانی که نسبت به جایگاه پیامبر حسادت ورزید، ابوسفیان بود. ابوسفیان فردی بود که شأن و منزلت اجتماعی بالایی در بین قریش داشت و از تجار و افراد تأثیرگذار قریش بود ولی با پیامبری رسول خدا(ص) این جایگاه کم رنگ شد و ابوسفیان مقابل پیامبر اکرم(ص) ایستاد. رسول خدا(ص) به ایشان فرمودند مگر تو قبول نداری که من پیغمبر هستم؟ گفت چرا قبول دارم. رسول خدا(ص) فرمودند پس چرا با من میجنگی؟ گفت تو از جایگاه من در میان قریش خبر داری و دیگر با وجود پیامبری تو، شرفی برای من باقی نمانده است(أنساب الأشراف، بلاذری، ج۵، ص ۱۶). این یک مثال از خواص و نخبگانی است که از روی حسد مقابل رسول خدا ایستادند.
حسادتی که در زمان پیامبر نسبت به رسول خدا(ص) وجود داشت، آشکار بود و گاهی هم صادقانه بیان میشد. دشمنان پیامبر(ص)، اکثراً افرادی بودند که از قبل جایگاهشان محکم و قوی بود و با پیامبری حضرت محمد(ص) دچار حسادت شدند. اما حسادتی که در زمان امیرالمؤمنین(ع) اتفاق افتاد خیلی پیچیدهتر بود. چون حضرت علی(ع) با افرادی روبرو بودند که به واسطۀ اسلام، عزّت و جایگاهی پیدا کرده بودند، بنابراین حسادت و ظلمشان خیلی بیشتر و پیچیدهتر از حسادت مشرکین قریش نسبت به پیامبر(ص) بود.
سعد بن ابی وقاص اولین کسی بود که در راه اسلام تیر انداخت(الجعفريات (الأشعثيات)، ص: ۲۴۰)، ولی به خاطر حسادت، حاضر نشد بعد از خلیفۀ دوم در شورایی که تشکیل شد به حضرت علی(ع) رأی دهد با اینکه می دانست حق با علی(ع) است. در زمان حکومت حضرت علی (ع) نیز حاضر نشد با ایشان بیعت کند. او شخصیتی داشت که اگرچه در موقعیت های مختلف در ظاهر از حضرت علی (ع) دفاع می کرد، امام نسبت به حضرت حسادت داشت. حسادت سعد نسبت به حضرت علی(ع) طوری بود که باعث شک و تردید او شده بود.
تعبیر امیرالمؤمنین(ع) در مورد سعد این بود که او "امام المذبذبین" است(کتاب سليم، ج۲، ص: ۸۲۷). حسادت، شک و تردید می آورد به طوری که فرد بین حق و باطل قرار میگیرد و مسیر وسط و اعتدال را در پیش میگیرد. این روحیه خواصی است که حسادت دارند. حسادت این کار را با آدم میکند. بعد یک قیافۀ حق به جانب هم میگیرند که «من هنوز حق را تشخیص ندادهام و باید بررسی کرد». معمولاً حسودها وسط را میگیرند و قیافۀ حق به جانب و متعادلی به خودشان میگیرند؛ نه حق، نه باطل. یک قیافۀ اعتدالی به خودشان میگیرند، مخصوصاً اگر جبهۀ هم حق دچار مشکلاتی شده باشد؛ اینها دیگر نانشان توی روغن است.
اینها از وسط راه میروند و بین حق و باطل قرار میگیرند. اینها روحیۀ خواصی است که تأثیر اجتماعی-سیاسی دارند ولی آغشته به حسادت هستند. حسادت یکی از رذیلههای پایه، برای گناه سیاسی-اجتماعی است.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر چهارم ماه رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۵
🔘 حسد، بدترین ویژگی انسان
🔘 دشواری امتحان با حسادت
🔘 ترسیمی از شرایط دشوار امتحان در موضوع حسادت
🔘 چگونه از حسادت نسبت به فرزندان پیامبر(ص) دور شویم؟
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
حسد، بدترین ویژگی انسان
حسد یکی از اصلیترین ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین علی(ع) است. برای اینکه معلوم شود حسد در بین همه بدیها چه جایگاهی دارد، چند روایت عرض میکنم. امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: «إیاکَ و الحسد فإنّهُ شَرُّ شیمَةٍ و أقبَحُ سَجیَّةٍ»(غررالحکم و درر الکلم، ص۳۸)؛ از حسد بپرهیزید که بدترین خصلت انسان میتواند باشد.
عجیبترین روایتی که در این موضوع میتوان مطرح کرد، روایتی از امام هادی(ع) است که میفرمایند: آن درخت ممنوعهای که خداوند بر حضرت آدم(ع) ممنوع کرده بود، درخت حسد بود(تحفالعقول، ص۴۷۹).
دشواری امتحان با حسادت
خداوند متعال در موضوع حسادت، از مردمان زمان رسول خدا (ص) امتحان سختی گرفت. البته امکانات زیادی هم به آنان داده بود، شخص اول عالم خلقت یعنی رسول اکرم(ص) را به سوی آنان فرستاد، خانۀ کعبه در میان آن مردم قرار داشت و معجزات مربوط به آن را دیده بودند. خدا فرمود حق دارم از شما سختترین امتحان حسادت را بگیرم؟
هنگامی که وجود شریف پیامبر اکرم(ص) به خوبی در بین مردم جا افتاد، به مردم فرمودند اگر خدا از شما یک چیزی تقاضا بکند، شما اجابت میکنید؟ آیا از کسی که به شما خدمت کرده، تشکر میکنید و اجر او را میدهید؟ دو سه روز از مردم این سؤالها را پرسیدند ولی مردم جواب درست و حسابی نمیدادند. پیامبر(ص) فرمود آن چیزی که خدا از شما خواسته این است که اجر رسالت من را اداء کنید. «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى(سوره شوری، آیۀ ۲۳)». اجر رسالت من این است که بچههای من را دوست داشته باشید. اما با این شرایط حسادتها بیشتر تحریک میشود و عدهای میگویند میخواهد بچههای خودش را به ما تحمیل کند. برخی از این جلسه بلند شدند و بیرون رفتند، گفتند این آیۀ قرآن نبوده و رسول خدا(ص) از خودش این را درآورده است. آیۀ بعد نازل شد، «أَمْ يَقُولُونَ افْتَرى عَلَى اللهِ كَذِباً (سوره شوری، آیۀ ۲۴)»؛ رسول خدا(ص) افرادی که در حال بیرون رفتن از جلسه بودند را صدا کردند و آیه بعد را قرائت کردند. یک عده نشستند، گریه کردند و گفتند عجب تهمتی به پیامبر(ص) زدیم.
ترسیمی از شرایط دشوار امتحان در موضوع حسادت
این مسئله همین امروز هم قابل تحمل نیست. بهطور کلی تبعیض خوب نیست و حسادت افراد را بر میانگیزد ولی آدمها با هم فرق میکنند و خدا دستور میدهد که این شخص باید بر دیگران برتری داشته باشد. سایر افراد هم باید این را بپذیرند. اگر بعد خدا بفرماید بچۀ او هم باید بر بچههای شما برتری داشته باشند؛ پذیرش این مطلب، سخت است و این، امتحان بسیار سختی بود که از مردم زمان پیامبر(ص) گرفته شد. این قبیل حسادتهایی که اندک اندک در دل مردم مدینه جمع شده بود باعث شد که همۀ مردم مدینه صدای فاطمۀ زهرا(س) را بشنوند ولی بیاعتنایی کنند.
در فضای عادی امروز هم اگر امام جماعت مسجدی بگوید دو جوان من برتر از همۀ جوانهای شما هستند، باور کنید دیگر از فردا کسی پشتسر او نماز نمیخواند. آیا چنین مطلبی قابل تحمل است؟ پذیرش خود پیامبر(ص)، مرحله اول بود و مردم باید بعد از آن برتری بچههای پیغمبر را هم قبول میکردند و آنها را دوست میداشتند. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «لَا يُؤْمِنُ عَبْدٌ حَتَّى أَكُونَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ أَهْلِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ أَهْلِهِ وَ عِتْرَتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ عِتْرَتِهِ وَ ذَاتِي أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ ذَاتِه»؛ هیچ بندهای ایمان نمیآورد مگر آنکه من برایش دوستداشتنیتر از خودش باشم و خاندانم برایش ارجمندتر از خاندان خودش باشد و خانوادهام برایش دوستداشتنیتر از خانواده خودش باشد(امالی، صدوق، ص۳۳۴).
چگونه از حسادت نسبت به فرزندان پیامبر(ص) دور شویم؟
در چنین شرایطی باید با توجه به فضایل فرزندان پیامبر اکرم(ص) و مظلومیت آنها، نه تنها حسادت آنان را از دل خود ریشهکن کنیم، بلکه عاشق اهل بیت(ع) هم باشیم. این معجزۀ الهی است که ما بچههای پیغمبر(ص) را دوست داریم و عاشق آنها هستیم.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر پنجم ماه رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۶
🔘 حسادت، انگیزهای تأثیرگذار در حیات بشر
🔘 چگونه میتوانیم هر روز علیه جریان حسادت اقدام کنیم؟
🔘 معنای باصفا بودن
🔘 آشنایی با دو گروه از آدمهای باصفا
🔘 سه پیشنهاد برای مبارزه با حسادت
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
حسادت، انگیزهای تأثیرگذار در حیات بشر
اگر چه موضوع حسادت، صرفاً یک موضوع اخلاقی تلقی میشود ولی واقعاً هم یک موضوع اعتقادی و یک هم موضوع اجتماعی-سیاسی است. باید به حسادت به عنوان یک انگیزۀ مؤثر در حیات بشر نگاه بکنیم. اگر چه معمولاً حسادت بین رقبا و همصنفان ایجاد میشود ولی آیه شریفه قرآن در مورد حسادت کفار به مؤمنین میفرماید: وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ؛ بسیاری از اهل کتاب، از روی حسد -که در وجود آنها ریشه دوانده- آرزو میکردند شما را بعد از اسلام و ایمان، به حال کفر باز گردانند(سوره بقره، آیه ۱۰۹). مؤمن، ارزش، زیبایی و صلابتی پیدا میکند که کفار به او حسادت میکنند.
چگونه میتوانیم هر روز علیه جریان حسادت اقدام کنیم؟
اگر حسادت منشأ کفر و منشأ تمام درگیریهای تاریخی است، لازم است خداوند یک تمرینی به ما برای مقابله با حسادت داده باشد. آن اقدام چیست که خداوند متعال برای مقابله با حسادت پیشبینی کرده و به ما هدیه داده است؟ به نظر من اگر حسادت اینقدر مهم است؛ لازم است خدا در نماز، تمرین مخالفت با حسادت را پیشبینی کرده باشد. خداوند در سوره حمد میفرماید: اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ(سوره حمد، آیه۶)؛ خدایا ما را به راه راست هدایت کن. و در ادامه میفرماید: صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ (سوره حمد، آیه ۷) وقتی که شما میگویی من را به راه کسانی هدایت کن که به آنان نعمت دادهای، اعلام میکنی که من به کسانی که به آنها نعمت دادی، حسودی نمیکنم. من نمیگویم چرا آن نعمت را به آنها دادی و به من ندادی. فقط من را هم به راه آنها ببر. با این تعبیر، هر روز در نمازمان در سورۀ حمد، علیه حسادت اقدام میکنیم.
معنای باصفا بودن
اینکه میگویند فلانی آدم باصفایی است، یعنی چگونه است؟ اگر باصفا بودن را در نداشتن حسادت، خلاصه کنیم، حرف غلطی نگفتهایم. اینکه فلانی آدم باصفایی است، یعنی حسود نیست. آدم با صفا کسی نیست که مهربان باشد. شاید انسان مهربان، یک مهربانتر از خودش را ببیند و به او حسادت کند. آدمی که نماز میخواند هم باصفا نیست. چون اگر نمازخوانتر از خودش ببیند، ممکن است حسادت بورزد. اگر انسانی حسادت نورزد، حتی زیاد هم اهل نماز و عبادت آنچنانی نباشد؛ آدم باصفایی است و همه صفای او را درک میکنند.
آشنایی با دو گروه از آدمهای باصفا
افراد باصفا را در دوران دفاع مقدس و در میان رزمندگان میتوان دید. مهمترین عامل معنویت در دفاع مقدس، محبتی بود که بین رزمندگان و بدون حسادت به یکدیگر جریان داشت. فضای دیگری که میتوان جمعی را بدون حسادت سراغ گرفت، پیادهروی اربعین است. محبت بین مؤمنین در مسیر پیادهروی اربعین، نقطه مقابل حسادت است. مؤمنین به هم میگویند من مرید شما هستم، چون شما مرید حسین(ع) هستی. یعنی نه تنها به هم حسادت ندارند، بلکه عاشق یکدیگرند.
سه پیشنهاد برای مبارزه با حسادت
امروز هم ما ریشه مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) میتواند ادامه داشته باشد و ما با انجام چند کار میتوانیم علیه جریان حسادت، اقدام کنیم. اول اینکه به آیه شریفه صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ (سوره حمد، آیه ۷) با آن لطافت معنایی ضدّ حسادتش بیشتر توجه کنیم. دوم اینکه ذکر صلوات را با توجه بیشتری بگوییم. سوم اینکه فرهنگ موکبداری را در مسجد هم گسترش دهیم تا فضای محبت بیشتری بین مؤمنین شکل بگیرد. فکر نکنیم ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)، مخصوص به آن زمان بوده است. ما هم در معرض امتحان حسادت هستیم.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر ششم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۷ قسمت اول
🔘 سه مؤید قرآنی در اهمیت تاریخی حسادت
🔘 حسادت؛ صفتی پنهان و پیچیده در وجود انسان
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
سه مؤید قرآنی در اهمیت تاریخی حسادت
بحث دربارۀ روند حیات بشر و اصلیترین چالش زندگی انسان است. در روایتی امام هادی(ع) فرمودند: آن شجرۀ ممنوعهای که در واقع حضرت آدم و حوا به آن دست زدند، درخت حسادت بود(تحف العقول، ص۴۷۹). سه دلیل قرآنی به عنوان مؤید، در اینجا آورده شده است.
خداوند متعال در سورۀ طه (آیه ۱۲۳) میفرماید: «قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ؛ (خداوند) فرمود: هر دو از آن (بهشت) فرود آیید، در حالی که دشمن یکدیگر خواهید بود» میفرماید به سوی زمین و آن موقعیت پایینتر بروید که شما با یکدیگر دشمنی خواهید کرد. ریشه دشمنی همین حسادت است که مهمترین عامل دشمنی آدمها با یکدیگر است.
همچنین خداوند در آیه ۳۶ سورۀ بقره میفرماید: «فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ؛ پس شیطان موجب لغزش آنها از بهشت شد؛ و آنان را از آنچه در آن بودند، بیرون کرد. و (در این هنگام) به آنها گفتیم: «همگی (به زمین) فرود آیید! در حالی که بعضی دشمن دیگری خواهید بود».
آیه ۲۴ سورۀ اعراف نیز میفرماید: « قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ؛ فرمود: (از مقام خویش) فرود آیید، در حالی که بعضی از شما نسبت به بعض دیگر، دشمن خواهید بود». هر جا خدا فرمان هبوط داده بعدش از دشمنی انسانها با یکدیگر سخن گفته است. پس جریان زندگی انسان با جریان حسادت گره خورده است و ما نمیخواهیم از این صفت به راحتی عبور کنیم. حداقلّ ابعاد این صفت، اخلاقی بودنش است ولی بعد به مباحث عظیم تمدنی کشیده میشود.
حسادت؛ صفتی پنهان و پیچیده در وجود انسان
آدمها به سادگی نمیتوانند بگویند من حسود نیستم، من که حسادت ندارم. گفتنش خیلی سخت است. ممکن است حسادت در روابط عاطفی بروز نداشته باشد ولی در روابط اجتماعی ابراز شود. ممکن است نسبت به ثروت دیگران نباشد ولی نسبت به معنویت دیگران باشد، یا بالعکس. در مورد اینکه حسادت و سایر رذائل در وجود انسان، پنهان میشوند، یک آیۀ قرآن هست که از آیات کلیدی قرآن است: «قَد أَفلَحَ مَن زَكَّیهَا وَ قَد خَابَ مَن دَسَّهَا، آیات ۹ و ۱۰ سوره شمس)». رستگار است کسی که خود را تزکیه کرد و «قد خابَ»، بیچاره است یا بدبخت میشود کسی که «دسّها». «دَسّها» یعنی بدیهای خودش را پنهان کرد و آن را توجیه کرد. مثلاً انسان علیه کسی که به او حسادت میکند اینطور دلیل میآورد و میگوید میدانی من چرا با او بد هستم؟ برای اینکه این عیب را داشت. ولی این عیبجوییها ریشهای جز حسادت ندارد. یک مادر، وقتی عیبی را در فرزندش میبیند، ندیده میگیرد. چون مادر، موجودی است که به بچهاش حسادت ندارد. نوعاً این طوری است که قصۀ حسادت، امری پنهان است.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هفتم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۷ قسمت دوم
🔘 چند روایت در مورد پنهان بودن عیوب در وجود انسان
🔘 بدیهای پنهان، روزی آشکار خواهد شد
🔘 کلام امیرالمؤمنین علی(ع) در مورد مظلومیت خودشان
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
چند روایت در مورد پنهان بودن عیوب در وجود انسان
تشخیص حسادت در وجود انسان، کار سختی است چرا که با توجه به روایات، بسیاری از عیوب و رذایل در وجود انسان پنهاناند و حسادت هم به عنوان یک صفت بد، در وجود انسان مخفی است. امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: لَيْسَ كُلُّ عَوْرَةٍ تُظْهَر (غرر الحکم و درر الکلم، ج۱، ص۵۵۶)؛ اینگونه نیست که هر عیبی در وجود انسان ظاهر باشد.
یا در روایتی دیگر امام علی(ع): عِنْدَ تَصْحِيحِ الضَّمَائِرِ تُبْدُو الْكَبَائِرُ (کافي، ج۸ ، ص۱۸)؛ به هنگام اصلاح درون، گناهان بزرگ نمايان گردد. وقتی که آدم میخواهد خودش را اصلاح کند، تازه بدیهایش رو میآید. آنهایی که نمیخواهند خودشان را اصلاح کنند، بدیهایشان هم از چشمشان پنهان میماند. خیلی از خود متشکر هم خواهند بود. ولی وقتی شروع به خودسازی میکنند، تازه میبینند در درونشان چه خبر است. چرا کسانی که خیلی خوب هستند، آنقدر گریه میکنند؟ چون خیلی روی خودشان کار کردهاند و از درون خودشان باخبر شدهاند.
بدیهای پنهان، روزی آشکار خواهد شد
امام باقر(ع) میفرمایند: وَ فِي تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ عِلْمُ جَوَاهِرِ الرِّجَالِ وَ الْأَيَّامُ تُوضِحُ لَكَ السَّرَائِرَ الْكَامِنَةَ (کافی، ج۸، ص۱۸). در دگرگونيهاى احوال و زمانه است كه گوهر مردان شناخته مىشود، و روزگار درونیات پنهان را براى تو آشكار مىسازد. اوضاع روزگار که تغییر میکند، جوهر آدمها مشخص میشود و ایام برای تو آن سرّ پنهان را واضح میکند.
میگویند که فلانی آدم خوبی بود، بد شد. نه ابداً اینطور نیست، بلکه او بدی پنهانی داشت که الان هویدا شد. این در مورد همه هست. ما عیبهای پنهانی داریم که باید بگردیم و آنها پیدا کنیم. بعضیها فکر میکنند یک کسی آدم خوبی بود ولی بد شد. مثلاً برخی افراد، دیندار هستند ولی بیدین میشوند. این تقریباً سخن باطلی است. ممکن است مواردی کمی اینطور باشد ولی معمولاً طرف در دلش، بدیهایی را پنهان کرده و دنبال بهانه میگردد، و بهانهاش هم از یک جایی و به واسطهای، جور میشود تا دقّ و دلیاش را خالی کند. بروز این بدیهای پنهان، برخی از جلوههای حسادت هستند.
کلام امیرالمؤمنین علی(ع) در مورد مظلومیت خودشان
کلامی از امیرالمؤمنین علی(ع) در شرح ابن ابیالحدید بر نهج البلاغه آمده که در این دعا رازی از مظلومیتهای حضرت بیان شده است. ایشان میفرماید: «اللَّهُمَّ انّى اسْتَعْدیکَ عَلى قُرَیْش ، فَاِنَّهُمْ اضْمَرُوا لِرَسوُلِکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ ضُروُباً مِنَ الشَّرِّ وَ الْغَدْرِ، فَعَجَزوُا عَنْها، وَ حُلْتَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَها، فَکانَتِ الْوَجْبَةُ بى ، وَ الدَّآئِرَةُ عَلَىَّ .اللَّهُمَّ احْفَظْ حَسَناً وَ حُسَیْناً، وَ لا تُمَکِّنْ فَجَرَةَ قُرَیْشٍ مِنْهُما ما دُمْتُ حَیّاً، فَاِذا تَوَفَّیْتَنى وَ انْتَ الرَّقیبُ عَلَیْهِمْ، وَ انْتَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ شَهیدٌ»؛ (شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید، ج۲۰، ص۲۹۸)
«خدایا! من در برابر قریش از تو استعانت میجویم (و شکایت پیش تو مىآورم). قریش دربارۀ پیامبر اکرم(ص)، نیّات پنهانی شوم و فریبنده به دل داشتند؛ اما از اجرای آن ناتوان ماندند و تو بین آنان و خواهشهایشان مانع بودی، و اکنون نوبت به من رسیده است و به طرف من هجوم آورده و به دورم حلقه میزنند. بار خدایا حسن و حسین مرا حافظ باش، و تا زنده هستم دست آسیب قریش را از آنان دور فرما، و چون بمیرم تو خود بر آنان حافظی، و تو بر هر چیز شاهدی».
امیرالمؤمنین(ع) هنگام این دعا صدا میزند که خدایا من به تو پناه میبرم از قریش که اینها کینههای خودشان را از پیامبر پنهان کردند، زورشان نرسید آن را ابراز کنند. و این کینه را نگه داشتند و سر من خالی کردند. حضرت(ع) در این کلام علاوه بر بیان حسادت و نیرنگی که قریش نسبت به ایشان داشت، برای در امان ماندن امام حسن(ع) و امام حسین(ع) از شرّ قریش هم دعا میکند.
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هفتم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text
📌 آیا ریشههای مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) همچنان باقیست؟ ج۸
🔘 برتریهای معنوی امیرالمؤمنین (ع)
🔘 از خودگذشتگی و فداکاری امیرالمؤمنین(ع)
🔘 دلایل سیاسی و ولایت امیرالمؤمنین(ع)
استاد #علیرضا_پناهیان در برنامۀ سحرگاهی شبکۀ سه:
سه دلیل حسادت به امیرالمؤمنین علی(ع)
1️⃣ برتریهای معنوی امیرالمؤمنین (ع)
ماجرای حسادت، یک ماجرای عمیق و همیشگی بین انسانها و به قدمت خلقت است. وقتی موضوع حسادتها برتری مادی نبوده و برتری معنوی مطرح باشد، حسادت شدیدتر میشود.
علی بن ابیطالب(ع) هنگام تولد در کعبه، برتری پیدا کردند و همین برای همۀ تاریخ بس است که به او حسادت کنند و همیشه سعی کنند او را در نظر نگیرند و حذف کنند. در این حال پیامبر اکرم(ص) هم در بین اصحاب خودشان به ایشان عنایت خاص میکنند و حسودان بیشتر بههم میریزند. مثلاً میفرمایند « لَضَرْبَةُ عَلِيٍّ يَوْمَ اَلْخَنْدَقِ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَةِ اَلثَّقَلَيْنِ »( اثبات الهداة، جلد۳، صفحه۴۵۶). وقتی که موضوع برتری معنوی پیش میآید، حسادت تقویت شده و به کینههای عجیبی تبدیل میشود. حسادت بهصورت عادیاش زندگی انسانها را مختل میکند و عداوتها پیش میآورد اما اگر این برتری بهصورت معنوی رخ بدهد، خیلی هولناک میشود.
2️⃣ از خودگذشتگی و فداکاری امیرالمؤمنین(ع)
حضرت زهرا(س) دربارۀ علت دشمنی با امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید «مَا الَّذِی نَقَمُوا مِنْ أَبِی الْحَسَنِ نَقَمُوا مِنْهُ وَاللَّهِ نَکِیرَ سَیْفِهِ وَ قِلَّةَ مُبَالاتِهِ بِحَتْفِهِ»( الاحتجاج، جلد۱، ص۱۰۸)؛ چرا از ابیالحسن کینه به دل دارند و از او متنفر هستند؟ یکی به دلیل شمشیر او، که خیلی از سران کافر و اقوام قریش را از بین برد و دومین دلیل اینکه ایشان مراعات نمیکرد و خودش را راحت فدا میکرد. بقیه اینقدر راحت خودشان را فدا نمیکردند. یعنی بهخاطر فداکاری امیرالمؤمنین(ع)، بهخاطر اینکه راحت از خودش میگذشت مورد کینه قرار میگرفت.
یک زمانی از جانب پروردگار عالم دستور آمد که هر کس میخواهد با پیامبر نجوا و گفتگو کند، باید حقّ ملاقات بدهد، صدقه بدهد(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَینَ یدَی نَجْوَاکمْ صَدَقَةً ؛ سوره مجادله، آیه 12). دیگر هیچکس به ملاقات پیامبر نرفت، جز علی بن ابیطالب(ع). او هر چه دارایی در خانهاش بود را یکییکی میفروخت و به دیدار رسول خدا(ص) میرفت. بعد میگفتند چرا علی بن ابیطالب(ع) این کار را میکند؟ فقرا و آنهایی که ندارند، دلشان میشکند! علی(ع) را مذمّت میکردند که چرا اینقدر فداکاری میکند؟
3️⃣ دلایل سیاسی و ولایت امیرالمؤمنین(ع)
در شرایطی که حضرت علی(ع) به دلیل ازخودگذشتگی، فداکاری و برتری معنوی، مورد حسادت بود؛ همین علی بن ابیطالب(ع) بنا میشود که رئیس مردم هم بشود، امیرالمؤمنین بشود. این مطلب برای حسودان دیگر قابل تحمل نیست. در آیات کریمۀ قرآن از قول کافران نقل شده است که میگفتند «وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِّثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ (سوره مؤمنون، آیه34)؛ و اگر از بشری همانند خودتان اطاعت کنید، مسلّماً زیانکارید». کافران از پذیرش ولایت انبیاء خودداری میکردند و برتری پیامبر را به عنوان فرد مقدستر نمیپذیرفتند. اگر فردی، زیردست کسی شود که به او حسادت دارد، این حسادت به شدت بیشتر میشود و وضعیتی پیش میآید که برای مردم غیرقابل درک است.
امیرالمؤمنین علی(ع) به عنوان یک مفسّر قرآن، به عنوان یک انسانی اهل معنویت و تهجد که در نماز شب بیهوش میشد، به عنوان یک فرد حکیم، اگر بنا نبود که امارت و خلافتی داشته باشند؛ بیشتر این عداوتها و حسادتها از بین میرفت. اما اکثر حسادتها مربوط به امر سیاست و قدرت است. مسئله اصلی این است که او چرا از طرف خدا، نسبت به من برتری پیدا کرده است؟
🚩 برنامۀ ماه من؛ شبکۀ سۀ سیما – سحر هشتم رمضان
📢صوت: @panahian_mp3
@Panahian_text