eitaa logo
متن | علیرضا پناهیان
12.6هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📌انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه/ جلسۀ نهم 🔘 نقدی بر ادبیات تحجر 🔘 ادبیات تحجر، مشتری دارد 🔘 ادبیات تحجر، غلط است 🔘برخی از ویژگی‌های ادبیات غیرمتحجرانه؛ استاد در هیئت میثاق با شهدا نقدی بر ادبیات تحجر اگر کسی از ادبیات متحجرانه برای تبلیغ دین استفاده کرد، صد هزار نفر طرفدار هم داشت، موفق نیست؟ نه. اینها ملاک نمی‌شود. چون همین‌هایی که با تأثیر از ادبیات متحجرانه مؤمن می‌شوند، بعداً به دین و ایمان مردم ضربه می‌زنند. این ملاک نیست که با ادبیات متحجرانه کلی طرفدار جمع کنیم. مگر ما دنبال جمعیت بیشتر هستیم؟ حقیقت باید تأمین شود. ادبیات تحجر، مشتری دارد باید از تحجر و ادبیات تحجر فاصله گرفت. البته ادبیات تحجر مشتری دارد! به حدی که به خود من هم می‌گویند تو چرا از ادبیات دیگری استفاده می‌کنی؟! بیا از آن ادبیات تحجر که مشتری هم دارد، استفاده کن! اتفاقاً پامنبری‌هایت هم بیشتر می‌شوند! از بس به جای بحث اخلاقی، بحث‌های تاریخی می‌گویی، خیلی‌ها بریدند و رفتند. ادبیات تحجر، غلط است چرا نباید مؤمنین از ادبیات تحجر استفاده کنند؟ چون ادبیات تحجر غلط است. نه برای اینکه تهمت تحجر نزنند؛ نه برای اینکه جوان‌هایی که دین‌گریز شده‌اند را جذب کنیم؛ نه! اصلاً جوان‌ها را هم نخواهی جذب کنی، ادبیات تحجر غلط است. آثار ادبیات تحجر در جامعه بسیار بد است. یکبار برای همیشه تصمیم بگیریم که درست حرف بزنیم و از ادبیات غلط تحجر پرهیز کنیم. برخی از ویژگی‌های ادبیات غیرمتحجرانه؛ ۱-حسّی و قابل تجربه است ادبیات غیرمتحجرانه چگونه است؟ امام خمینی(ره) در پیامی که در تیر ماه سال 1367 در ماه‌های پایانی عمر شریفشان صادر کردند، می‌فرمایند: «فرهنگ دانشگاهها و مراکز غیرحوزه‌ای به صورتی است که با تجربه و لمس واقعیت‌ها بیشتر عادت کرده است، تا فرهنگ نظری و فلسفی. باید با تلفیق این دو فرهنگ و کم کردن فاصله‌ها، حوزه و دانشگاه در هم ذوب شوند، تا میدان برای گسترش و بسط معارف اسلام وسیع‌تر گردد(صحیفه امام خمینی ره، ج۲۱، ص۹۹). آیا کتاب‌های درسی تعلیمات دینی و تبلیغات دینی ما با مباحث تجربی گره خورده است؟ ادبیات امروزی رایج در اثبات خدا و پاسخ به شبهات، دلایل فلسفی، کلامی‌ و عقلی است. ادبیات غیر متحجرانه ادبیاتی است که فرهنگ نظری را با فرهنگ تجربی تلفیق کرده است. حضرت امام(ره) می‌فرمایند این دوتا فرهنگ باید در هم ذوب شوند. یعنی وقتی کسی دارد در موضوعی صحبت می‌کند، مشخص نباشد که او پزشک، روان‌شناس یا یک روحانی است؛ چون همگی به تجربه برای بیان خوبی‌ها و بدی‌ها توجه دارند. ۲-توصیفی است، نه برهانی ما طلبه‌ها بیشتر به اثبات حقایق می‌پردازیم اما قرآن بیشتر به توصیف حقایق می‌پردازد. فرق برهان با توصیف این است که توصیف، بیشتر حسّی است. به همین دلیل قرآن اکثراً به تاریخ مراجعه می‌دهد. استدلال زیاد، می‌تواند عامل نفرت شود و متأسفانه اکثر حرف‌های ما، عقلی، کلامی، ‌استدلالی و برهانی است و جوان بَدَش می‌آید. استدلال طرف را منکوب می‌کند ولی توصیف، دلش را می‌بَرد، حکمتش را هم به جوش می‌آورد. ۳-آثار را بیان می‌کند آیات و روایات بیشتر از اینکه برهان و استدلال برای اثبات عقلانیِ یک حقیقت بیاورند، حقایق دینی و آثار را بیان می‌کنند. مقام معظم رهبری نیز در توصیه‌ به مجلس خبرگان رهبری در بیان آثار و نتایج و کارکردهای ولایت فقیه تأکید داشتند. ۴-به تاریخ اسلام توجه دارد در مورد نحوه آموزش دین، نظر برخی از بزرگان این است که آموزش دین را نباید از اصول عقائد شروع کرد، بلکه باید از تاریخ شروع کرد. روش قرآن هم همین است و انسان را با صحنه‌های تاریخ مواجه می‌کند. می‌گوید بیا این صحنه تاریخ را ببین! درک و تحلیل تاریخ اسلام بسیار مهم است. 🚩 هیئت میثاق با شهدا، دانشگاه امام صادق(ع) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۴ @Panahian_text
📌 هنر آزاد اندیشی/ جلسۀ اول 🔘 دین، مهم‌ترین عامل آزادی‌بخش 🔘 نظم را طبیعت ایجاد می‌کند، نه قانون 🔘 اگر طبیعت چیزی را حکم کند، آزادی است 🔘 دین با طبیعت انسان منطبق است استاد در دانشگاه هنر دین، مهم‌ترین عامل آزادی‌بخش تصور خیلی‌ها از دین این است که انسان در دین و در فضای دینداری به یک موجود مقید تبدیل می‌شود نه یک موجود آزاد. این تصور به خاطر آن هجمه‌ای است که سوءاستفاده‌کنندگان از آزادی علیه مهمترین عامل آزادی‌بخش یعنی دین، سال‌هاست که اعمال کرده‌اند. شعار آزادی و آزاد بودن و مقیدات کم داشتن؛ اصالتاً برای دین است. در فضای جامعۀ دیندار که یکی از عناصر کلیدی‌اش ولایت است، اساساً آزادی بیشتر است. نظم را طبیعت ایجاد می‌کند، نه قانون در زمان امام زمان(عج) قوانین کمتری مورد نیاز است. نظم در چنین جامعه‌ای از عواملی فراتر از قانون استفاده می‌کند. هر چه جامعه به سوی دین قدم بردارد، جامعۀ دینی بیشتر به سمت آزادی قدم برخواهد داشت. در جامعه‍ای که آزاد‌تر است، پیشنهاد دین است که بگذاریم طبیعت، نظم ایجاد کند نه قانون. مانند یک باغ میوه که طبق طبیعت خودش در زمان خاصی، شکوفه می‌دهد و نمی‌توان به باغ دستور داد که الان شکوفه بده! و فلان وقت میوه بده! این کار طبیعت خودش را دارد و با قانون نمی‌شود. اگر طبیعت چیزی را حکم کند، آزادی است آدم خودش را در خدمت طبیعت قرار می‌دهد، اگر طبیعت از او خدمتی خواست انجام می‌دهد. طبیعت خودش قانون دارد، نه قوانینی که ما می‌نویسم. اگر طبیعت چیزی را حکم کند، آزادی است و اگر قوانین دست‌ساز بشری بخواهند چیزی را حکم کنند، سلب آزادی است. دین با طبیعت انسان منطبق است در یک جامعۀ دینی، در یک محیط دینی و در یک انسان دینی، آزادی بیشتر است؛ چون دین منطبق با طبیعت انسان است. جامعۀ دینی آزادی بیشتری از جامعۀ غیرمتدین دارد. هیچ یک از مقررات دین، خارج از طبیعت انسان نیست. این هماهنگی دین با طبیعت انسان، همان فطرت است. دین راهنمایی برای بازگشت به طبیعت است. دین، آزادی را توصیه و تضمین کرده و آن را توسعه می‌دهد دین تنها عاملی است که نه‌تنها آزادی بشر را تضمین می‌کند، بلکه آن را توصیه کرده و بالاتر از آن، آزادی را توسعه می‌دهد. یک هنرمند بیشتر از همه به این نگاه درست به دین احتیاج دارد. دین با ایجاد قدرت در انسان، امکان استفاده از آزادی را ایجاد کرده و با استفاده از این قدرت، آزادی را توسعه هم می‌دهد. امام حسین(ع)، مهمترین عامل برای بازگشت به طبیعت خود تناسب بحث آزادی با ماه محرم چیست؟ مهمترین عامل در دین برای بازگرداندن انسان به طبیعت خودش، امام حسین(ع) است. حالا چه ساختاری دارد و چرا این‌طوری است؟ وقتی تنظیمات تلفن همراه به هم می‌ریزد و خوب کار نمی‌کند، آن را به تنظیمات کارخانه برمی‌گردانند تا درست شود. امام حسین(ع) هم ما را در عاشورا و اربعین به تنظیمات اصلی و طبیعی خودمان برمی‌گرداند. ارتباط موضوع آزادی و طبیعت با هنرمند چیست؟ ارتباط هنرمند با طبیعت، روشن است. اصلاً طبیعت آزادی کار هنرمند است. هنرمند نباید مقید باشد. خصوصاً در بین همۀ آزادی‌ها، آزاد اندیشی بسیار مهم است که در این مورد می‌خواهیم صحبت کنیم. 📢 صوت: @Panahian_mp3 🚩 دانشگاه هنر - ۱۴۰۳.۰۴.۲۷ @Panahian_text
📌انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه/ جلسۀ دهم 🔘 عناصر تحجر: ۱. تصلب و جمود ۲. سطحی‌نگری ۳. دوقطبی‌سازی ۴. خودمحوری استاد در هیئت میثاق با شهدا عناصر تحجر: ۱-تصلب و جمود تصلب و جمود فکری، عنصر اول تحجر و در مقابل انعطاف‌پذیری متفکرانه است. یعنی سخت می‌توان فرد متحجر را متقاعد کرد و به سختی می‌توان نظرش را برگرداند. این هنر نیست که حرف مرد یکی باشد. ممکن است حرف مرد چند تا شود؛ چون انسان در موقعیت‌های مختلف، مواضع مختلفی دارد. ۲- سطحی‌نگری عنصر دیگر تحجر، سطحی‌نگری است. فرد متحجر قدرت تحلیل ندارد. قدرت تحلیل داشتن و سطحی‌نگر نبودن در دین، بسیار مهم است. انسان متحجر نمی‌خواهد متفکر باشد و در اعماق مطلب غور کند. ۳- دوقطبی‌سازی عنصر بعدی تحجر عنصر دوقطبی‌سازی است که می‌تواند شامل دوقطبی‌سازی ذهنی، دوقطبی‌سازی قلبی و دوقطبی‌سازی اجتماعی باشد. از نگاه روانشناسی، ذهنی نوعی اختلال در ذهن انسان پیش می‌آید که افراد را صفر و صد می‌کند. ذهن فرد وقتی که می‌خواهد در مورد دیگر افراد یا پدیده‌ها قضاوت کند یا آنها را صد در صد خوب می‌داند یا صد در صد بد. ذهن بیمار بعضی‌، به این نوع دوقطبی‌سازی علاقه دارد. یکی از ویژگی‌های فرد متحجر، دوقطبی‌سازی ذهنی است و دیگران را صفر یا صد می‌بیند. در دوقطبی‌سازی قلبی، فرد متحجر یکی را صد در صد دوست دارد ولی از دیگری حالش به هم می‌خورد. یعنی حد وسط ندارد و نمی‌گوید من فلانی را به خاطر این کارش دوست دارم، و به خاطر فلان کارش، انتقاد دارم. در دوقطبی اجتماعی هم، فرد متحجر دیگران را در حوزه مسایل اجتماعی و سیاسی، سفید یا سیاه دانسته و افراد را به راحتی متهم می‌کند. ۴- خودمحوری ویژگی بعدی انسان متحجر این است که معمولاً خودمحور است؛ یعنی فقط خودش و نوع خودش را می‌بیند و تنوع و تکثر آدم‌‌ها را نمی‌پذیرد. انسان متحجر به جز خودش را نمی‌بیند و در مورد شرایط دیگران، فکر نمی‌کند؛ در حالی که هر فرد در شرایط زمانی، مکانی و .... خودش قرار دارد. حتی روحیه افراد با هم متفاوت است و نمی‌توان در مورد یکدیگر قضاوت کرد. یکی از وجوه تحجر، نپذیرفتن تنوع آدم‌ها است. 🚩 هیئت میثاق با شهدا، دانشگاه امام صادق(ع) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۵ @Panahian_text
📌 هنر آزاد اندیشی/ جلسۀ دوم 🔘 آزادی، یکی از بهترین کلمات برای معرفی دین 🔘 دشمنان آزادی را بشناسیم 🔘 نقش هنرمند در موضوع آزادی 🔘 دین، آزادکنندۀ جوامع از بردگی 🔘 ترس، مهمترین عامل بردگی انسان استاد در دانشگاه هنر آزادی، یکی از بهترین کلمات برای معرفی دین یکی از بهترین کلمات مورد نیاز برای معرفی دین، آزادی است. در جهان هرکسی که شعار آزادی بدهد، به گردِ پای دین هم نمی‌رسد. آزادی یک موضوع فرعی در دین نیست. خداوند در قرآن فرمود: «اَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ (نحل، 36)»؛ خدا را عبادت کن و از طاغوت اجتناب کن. چرا اجتناب از طاغوت، در کنار عبادت خدا ذکر شده؟ طاغوت مانع عبادت خدا و سلب‌کننده آزادی است. طاغوت شما را رها نمی‌کند و بر سلب آزادی شما اصرار دارد. دشمنان آزادی را بشناسیم ضروری است که در دبیرستان برای جوان جا بیندازند که تو دشمن داری و دشمنت می‌خواهد تو را به بردگی بکِشد و هر همیشه راه‌های نوینی برای به بردگی کشیدن تو اتخاذ می‌کند. وسیله‌ها و ابزار به بردگی کشیدن مدرن می‌شود؛ از بردگی در دوران فراعنه در مصر تا الآن. جنایت در حق جامعه‌ است که آن را متوجه آزادی از بردگی دیگران نکنند. متوجه کسانی نکنند که می‌خواهند جوامع را به بردگی بکشند. صهیونیست‌ها مهمترین دشمن آزادی هستند. دینداری‌ باید منجر به آزادی از دشمنان آزادی ‌شود، منجر به آزادمنشی ‌شود، منجر به آزادی‌خواهی فرد و آزادی جامعه شود. نقش هنرمند در موضوع آزادی ما برای انجام یک کاری دور همدیگر جمع شده‌ایم. هنرمندها! مدیون خون شهدا هستید اگر پرچم آزادی را به عنوان یک پرچم دینی برافراشته نکنید. در مورد اینکه مدعیان آزادی در جهان دروغ می‌گویند هم صحبت کن!. آمریکا دروغ می‌گوید طرفدار آزادی است. غرب به دنبال نابود کردن آزادی است. می‌بینید برای آزاد نشدن یک زندان بزرگ به نام غزه چه کار می‌کنند؟ دولت‌های غربی به آزادی خیلی خیانت کرده‌اند. در مورد اینها هم صحبت کن! دین، آزادکنندۀ جوامع از بردگی دین واقعاً آزادکننده است؛ آزادکنندۀ جامعه از بردگی، آزادکنندۀ فرد از بردگی، آزادکنندۀ قوای انسان، آزادکنندۀ استعدادهای انسان! آزادکننده و شکوفاکنندۀ زندگی‌جمعی در انسان‌ها که انسان‌ها بتوانند با هم عاشقانه زندگی کنند. مساجد می‌توانند محل تمرین آزادی باشند. ترس، مهمترین عامل بردگی انسان دین بنا بر آزادی دارد. آزادی از انواع ترس‌ها! مهمترین عامل به بردگی کشاندن انسان‌ها، ترس است و مهمترین کاری که دین با تو می‌کند، احساس امنیت است. ایمان، امنیت می‌دهد. دایره بردگی که با ترس شروع می‌شود، خیلی گسترده است. اکثر کسانی که امام حسین(ع) را به قتل رساندند، امام حسین(ع) را دوست داشتند و دشمن ایشان نبودند ولی از ترس سربازان شوم یزید دست به این جنایت زدند. این شایعه که یزید با سربازانش در راه کوفه هستند، ترسی را در مردم کوفه ایجاد کرد که دست به قتل امام حسین(ع) زدند. نظام بردگی جدید هم که با ایجاد ترس به دنبال بردگی سایر جوامع است را باید شناخت. 📢 صوت: @Panahian_mp3 🚩 دانشگاه هنر - ۱۴۰۳.۰۴.۲۸ @Panahian_text
📌انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه/ جلسۀ یازدهم(پایان) 🔘 دلایل بحث تحجر در این زمان 🔘 ویژگی‌های متحجرین 🔘 در مقابله با جریان متحجر غرب‌زده چه باید کرد؟ استاد در هیئت میثاق با شهدا دلایل بحث تحجر در این زمان مهمترین دلیل انتخاباتیِ این بحث، کاهش مشارکت مردم در انتخابات است. این مشکل در اثر دو نوع نگاه متحجرانه، تحجر غربگرایانه و تحجر دین‌مدارانه پدید می‌آید. اگر چه در کل، انتخابات خوب پیش رفت اما بر اساس نگرش‌سنجی ایرانیان که در کشور انجام می‌شود، درصد قابل توجهی از مردم دین را از سیاست جدا می‌دانند که بسیار قابل تأمل است. چنین نگاهی اثر خودش را در انتخابات نشان می‌دهد. نگاه متحجرانه، موجب کاهش مشارکت و افزایش بدبینی و بی‌اعتمادی مردم می‌شود. به علاوه تحجر؛ به دین، فرهنگ و سیاست ضربه زده است. نمونه‌اش مساجد و هیئت‌هایی هستند که غیرسیاسی هستند. ضعف ادبیات انقلاب هم باعث تأثیر بیشتر ادبیات تحجر شده است. ملاحظه مهم دیگر در فلسفه بحث از تحجر این است که آموزش دین نباید بوی تحجر بدهد. باید با ادبیات درست و به دور از تحجر در مورد دین سخن گفت. این موارد نشان می‌دهد که بحث از تحجر در این زمان مهم است. ویژگی‌های متحجرین برخی از ویژگی‌های متحجرین را می‌توان اینطور برشمرد: عدم انتقادپذیری و جمود، سطحی بودن، دوقطبی‌سازی، عدم پذیرش تنوع انسان‌ها، عدم پذیرش انواع موقعیت‌ها، عدم تشخیص اولویت‌ها، مثل بقیه مردم بودن (نداشتن شخصیت مستقل، مرعوب دیگران بودن و مرعوب کردن دیگران) و ترس از نواندیشی و آزاداندیشی. برای دوری از تحجر، توجه به تفاوت در انواع موقعیت‌ها بسیار مهم است. موقعیت‌ها عوض می‌شوند و مصلحت‌هایی در مسایل سیاسی و اجتماعی پیش می‌آید که باید آنها را بشناسیم تا دچار تحجر نشویم. کسی که تفاوت موقعیت‌ها را نفهمد، در موضع‌گیری‌های فرهنگی و سیاسی خود، به تحجر کشیده می‌شود. انسانی که متحجر نیست، انعطاف دارد و در موقعیت‌های مختلف، انعطاف‌پذیری متفکرانه از خود نشان می‌دهد. نمونه تاریخی کسی که اولویت‌ها را درک نمی‌کرد، اشعث است که اولویت و اهمیت مقابله با معاویه را درک نکرد و با اصرار و لجاجت، حضرت علی(ع) را مجبور به جنگ با خوارج کرد و بعد از آن حضرت علی(ع) دیگر نتوانست برای مقابله با معاویه لشکر جمع کند. فرد متحجر، شخصیت مستقلی ندارد و اگر موج به یک سمت برود، او هم به همان طرف می‌رود. انسان نباید مرعوب کسی باشد و کسی را هم مرعوب خود نکند. مرعوب شدن خودش نوعی تحجر است. متحجرین از نواندیشی می‌ترسند، از حرف تازه می‌ترسند. نواندیشی جسارت می‌خواهد. اگر خواستیم نواندیش شویم چه کار باید کرد؟ باید آزاداندیش شویم. در مقابله با جریان متحجر غرب‌زده چه باید کرد؟ برای مقابله با جریان متحجر غرب‌زده، ارزشی صحبت نکنیم، بلکه علمی و عقلانی صحبت کنیم. آثار دین و فوائد دنیایی دین را مطرح کنیم. همچنین از واقعیت‌های موجود استفاده کنیم. آیا کسانی که خود را ماتریالسیت می‌دانند، واقعاً مادی‌گرایی را در انسان تقویت کرده و انسان را بیشتر به مادیات رسانده‌اند؟ خیر. آنها مادیت را از بین برده‌اند. آنها دنیا را خراب کرده‌اند. وقتی می‌گویی آنها دنبال دنیا هستند، یک عده هم می‌گویند خب پس من سراغ تو نمی‌آیم و سراغ آنها می‌روم چون من دنیایم را می‌خواهم. در نزاع دین و دنیا در اغلب موارد، دنیا برنده است. 🚩 هیئت میثاق با شهدا، دانشگاه امام صادق(ع) - ۱۴۰۳.۰۴.۲۶ @Panahian_text
📌 هنر آزاد اندیشی/ جلسۀ سوم 🔘 نجات انسان از بردگی، کار اصلی دین 🔘 آزاداندیشی در گفتمان انقلاب اسلامی 🔘 ادبیات آزادی؛ ادبیاتی راهبردی 🔘 روایاتی در مورد آزادی در دین استاد در دانشگاه هنر نجات انسان از بردگی، کار اصلی دین ممکن است این سؤال مطرح باشد که چرا می‌گویید اصل کار دین، نجات دادن انسان از بردگی است؟ در حالی که ما می‌بینیم که کار دین این است که انسان‌ها از بداخلاقی، شهوت‌رانی، جنایت، ظلم و ..... آدم‌ها خلاص بشوند. ما نباید اشتباه برداشت کنیم. هرجا به شما می‌گویند بداخلاقی نکنید، هرزگی نکنید، ظلم نکنید، منظور این است که بردۀ شهوت نباشید، بردۀ هوس خودتان نباشید، بردۀ نفس امارۀ خودتان نباشید. آزاداندیشی در گفتمان انقلاب اسلامی متأسفانه جامعۀ ما گفتمان انقلاب اسلامی را پرچم‌دار آزاداندیشی نمی‌‌داند و این گفتمان را به تقلید و تحجر متهم می‌کند. اکثر مردم فکر می‌کنند انقلاب اسلامی و گفتمان انقلاب اسلامی، آزاداندیشی را چیز بدی می‌داند، در حالی که این خواستِ رهبر انقلاب است که کرسی‌های آزاداندیشی در حوزه و دانشگاه برگزار شود ولی متأسفانه این کرسی‌ها رونق چندانی نداشته است. فرهنگ جامعۀ ما فرهنگ آزاداندیشی نیست. علت کم‌توجهی به آزاداندیشی در جامعه ما این است که حواس‌ها جای دیگری است و صداهای دیگر بلندتر هستند. ادبیات آزادی؛ ادبیاتی راهبردی موضوع غزه را در نظر بگیرید. این موضوع مهم است و در جهان مخاطب هم دارد ولی با چه ادبیاتی در رسانه می‌توان از مظلومیت مردم غزه سخن گفت تا مؤثر باشد؟ یک پیشنهاد این است که بگوییم «جهان اسلام مورد ستم قرار گرفته است». ولی با این ادبیات، حساب خود را از مسیحیت جهان جدا کرده‌ایم و فرد مسیحی، خودش را مخاطب این حرف نمی‌بیند. گفتمان دیگر فریاد علیه جرم و جنایت است که آن هم حدی دارد و بیشتر از آن نمی‌گیرد و مردم حوصله ندارند به نفع مظلومان عالم و علیه ظالمان قیام کنند. پیشنهاد راهبردی این است که با مفهوم آزادی علیه صهیونیست‌ها شروع به کار کنیم. مثلاً از این تعبیر در سطح جهان استفاده کنیم که «مردم غزه را آزاد کنید». روایاتی در مورد آزادی در دین آزادی، مفهوم کلیدی دین است. رهایی از «عبد دیگران بودن» و «عبد صفات زشت بودن» مهم است. حضرت علی(ع) می‌فرماید: عَبدُ الشَّهوَةِ أسيرٌ لا يَنفَكُّ أسرُهُ (غررالحکم، حدیث ۶۳۰۰)؛ اسیر شهوت و بردۀ شهوت اسیری است که هیچ‌وقت از اسارت نجات پیدا نمی‌کند. اگر کسی برده بشود، به راحتی آزاد نمی‌شود؛ فقط ارباب‌هایش عوض می‌شوند. همچنین در روایتی دیگر امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: كَم مِن عَقلٍ أسيرٍ تَحتَ هَوى أميرٍ(میزان الحکمه، ج۳، ص۲۰۵)؛ چه بسا عقلی كه اسير هوسى شده است. همچنین ایشان در کلامی دیگر می‌فرمایند: غايَةُ الإخْلاصِ الخَلاصُ (میزان الحکمه، ج۳، ص۳۶۸). رهایی در اخلاص است. اخلاص چیست؟ «الإخْلاصُ غايَةُ الدِّينِ»(غرر الحكم، ۷۲۷ )، اخلاص هدف نهایی دین است. در حدیث قبل، رهایی به عنوان نتیجه اخلاص ذکر شده است. پس آزادی هدف نهایی دین است. نهایت اخلاص، رهایی است و اخلاص هم، غایت دین است. همچنین حضرت علی(ع) می‌فرماید: مَنْ قَامَ بِشَرَائِطِ اَلْعُبُودِيَّةِ أُهِّلَ لِلْعِتْقِ (غرر الحكم، ج۵، ص۳۱۴). کسی شرایط بندگی خدا را فراهم کند، او شایستۀ آزادی است. مَن قَصّرَ عَن أحْكامِ الحُرِّيّةِ اُعِيدَ إلى الرِّقِّ(غرر الحكم، ج۴، ص۳۱۴). کسی که از احکام آزادی کم بگذارد، به بردگی برمی‌گردد. 📢 صوت: @Panahian_mp3 🚩 دانشگاه هنر - ۱۴۰۳.۰۴.۲۹ @Panahian_text
📌 هنر آزاد اندیشی/ ج چهارم/ بخش اول 🔘 تأثیر استغفار بر آزاداندیشی 🔘 اسیر نشدن؛ یک تکلیف اساسی 🔘 ملاقات انسان با خدایی آزاد 🔘 آمادگی برای نقد شنیدن، مقدمه آزاداندیشی استاد در دانشگاه هنر تأثیر استغفار بر آزاداندیشی یکی از دلایل استغفار که آنقدر ارزش دارد و هر روز باید تکرار شود، چیست؟ کسی که حاضر است بگوید من اشتباه کردم، این آدم آزاداندیش است، قلبش آزاد است. چون مهمترین اسارت، اسارت نفسِ آدمی است. وقتی انسان گناه کرد و توبه نکرد، بعد خودش را توجیه می‌کند و اسیر عملش می‌شود. با این اسارت، دیگر آزادی‌اش از دست رفته است. ولی استغفار، آزادی از این اسارت است. انسان باید پیش خدا بگوید که من اشتباه کردم تا آزاد شود. اسیر نشدن؛ یک تکلیف اساسی اصل اول از نظر معنوی، آزادی روحی است. خدا از ما نمی‌خواهد که به سمتش برویم، خودش ما را می‌برد. خدا از ما نمی‌خواهد عاشقش بشویم، خودش عاشقِ ما هست و عشقش را به ما نشان می‌دهد، ما خود به خود بازتاب و آینۀ عشقِ او می‌شویم و پر از نور خواهیم شد و این انعکاس، ما را در این جذبه قرار خواهد داد. خدا یک تکلیف به ما داده است و می‌‌گوید تو فقط اسیر نشو، اسیر عمل خودت یا اسیر عمل دیگری نباش! آزاده باش! ملاقات انسان با خدایی آزاد ما در نهایت باید خدا را ملاقات کنیم، « إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ (بقره، 156)»؛ ما به سمت خدا بر می‌گردیم. « يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ (انشقاق، 6)» ای انسان تو در این زندگی‌ات رنج می‌کشی، چه رنجی؛ بعد به ملاقات خدا می‌روی. حکم زندگی‌ انسان این است. مهمترین ویژگی که خداوند در قرآن می‌خواهد ما را متوجه آن بکند این است که ما برای ملاقات با خدا باید سنخیتی با این خدا داشته باشیم و هر چه سنخیت ما با خدا بیشتر باشد، بیشتر به او متصل می‌شویم. این اتصال یک اتصال حقیقی است. این تقرب یک تقرب حقیقی است. یکی از مهمترین ویژگی‌های خدا، آزادی‌اش است و در قرآن مدام این آزادی خود را به رخ ما می‌کِشد. پس ما هم برای ملاقات با او باید آزاد باشیم. اینکه خداوند هر کسی را که بخواهد هدایت می‌کند؛ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(نور، 46) و هر کسی را که بخواهد گمراه می‌کند؛ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ (رعد، 27)؛ به هر کسی که بخواهد بدون حساب روزی می‌دهد؛ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ(نور، 38)، هر کسی را بخواهد می‌بخشد و هر کسی را که بخواهد عذاب می‌کند؛ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ (فتح، 14)؛ این نوع آیات نشان می‌دهد که خدا آزاد است و آزادی خود را به رخ ما هم می‌کشد. می‌گوید ببین من آزاد هستم، من هر کاری دلم بخواهد می‌کنم، خب تو هم باید آزاد بشوی. انسان برای ملاقات با خدای آزاد، چنین سنخیتی را نیاز دارد و باید آزاد باشد. انسان نورانی، عارف، معنوی، باصفا و مقدس؛ انسان آزاد است که حاضر نیست برده بشود و زمینۀ بردگی برای دیگران را در خودش از بین برده است. آمادگی برای نقد شنیدن، مقدمه آزاداندیشی این آزادی طوری است که اگر آدم یک حرف غلطی زد، از اشتباه خود دفاع نکند یا اگر کسی گفت من این حرف شما را قبول ندارم، شما به جای اینکه آماده دفاع بشوی، بگویی واقعا؟ چرا؟ الآن صد در صد آماده باش تا نقد حرف خودت را بشنوی. اگر نقد حرف شما غلط بود، نمی‌پذیری ولی آمادگی‌اش را داشته باش! آمادگی‌ نقد شنیدن را که داشته باشی، آزاداندیش می‌شوی. 📢 صوت: @Panahian_mp3 🚩 دانشگاه هنر - ۱۴۰۳.۰۴.۳۰ @Panahian_text
📌 هنر آزاد اندیشی/ ج چهارم/ بخش اول 🔘 تأثیر استغفار بر آزاداندیشی 🔘 اسیر نشدن؛ یک تکلیف اساسی 🔘 ملاقات انسان با خدایی آزاد 🔘 آمادگی برای نقد شنیدن، مقدمه آزاداندیشی استاد در دانشگاه هنر تأثیر استغفار بر آزاداندیشی یکی از دلایل استغفار که آنقدر ارزش دارد و هر روز باید تکرار شود، چیست؟ کسی که حاضر است بگوید من اشتباه کردم، این آدم آزاداندیش است، قلبش آزاد است. چون مهمترین اسارت، اسارت نفسِ آدمی است. وقتی انسان گناه کرد و توبه نکرد، بعد خودش را توجیه می‌کند و اسیر عملش می‌شود. با این اسارت، دیگر آزادی‌اش از دست رفته است. ولی استغفار، آزادی از این اسارت است. انسان باید پیش خدا بگوید که من اشتباه کردم تا آزاد شود. اسیر نشدن؛ یک تکلیف اساسی اصل اول از نظر معنوی، آزادی روحی است. خدا از ما نمی‌خواهد که به سمتش برویم، خودش ما را می‌برد. خدا از ما نمی‌خواهد عاشقش بشویم، خودش عاشقِ ما هست و عشقش را به ما نشان می‌دهد، ما خود به خود بازتاب و آینۀ عشقِ او می‌شویم و پر از نور خواهیم شد و این انعکاس، ما را در این جذبه قرار خواهد داد. خدا یک تکلیف به ما داده است و می‌‌گوید تو فقط اسیر نشو، اسیر عمل خودت یا اسیر عمل دیگری نباش! آزاده باش! ملاقات انسان با خدایی آزاد ما در نهایت باید خدا را ملاقات کنیم، « إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ (بقره، 156)»؛ ما به سمت خدا بر می‌گردیم. « يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ (انشقاق، 6)» ای انسان تو در این زندگی‌ات رنج می‌کشی، چه رنجی؛ بعد به ملاقات خدا می‌روی. حکم زندگی‌ انسان این است. مهمترین ویژگی که خداوند در قرآن می‌خواهد ما را متوجه آن بکند این است که ما برای ملاقات با خدا باید سنخیتی با این خدا داشته باشیم و هر چه سنخیت ما با خدا بیشتر باشد، بیشتر به او متصل می‌شویم. این اتصال یک اتصال حقیقی است. این تقرب یک تقرب حقیقی است. یکی از مهمترین ویژگی‌های خدا، آزادی‌اش است و در قرآن مدام این آزادی خود را به رخ ما می‌کِشد. پس ما هم برای ملاقات با او باید آزاد باشیم. اینکه خداوند هر کسی را که بخواهد هدایت می‌کند؛ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ(نور، 46) و هر کسی را که بخواهد گمراه می‌کند؛ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ (رعد، 27)؛ به هر کسی که بخواهد بدون حساب روزی می‌دهد؛ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ(نور، 38)، هر کسی را بخواهد می‌بخشد و هر کسی را که بخواهد عذاب می‌کند؛ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ (فتح، 14)؛ این نوع آیات نشان می‌دهد که خدا آزاد است و آزادی خود را به رخ ما هم می‌کشد. می‌گوید ببین من آزاد هستم، من هر کاری دلم بخواهد می‌کنم، خب تو هم باید آزاد بشوی. انسان برای ملاقات با خدای آزاد، چنین سنخیتی را نیاز دارد و باید آزاد باشد. انسان نورانی، عارف، معنوی، باصفا و مقدس؛ انسان آزاد است که حاضر نیست برده بشود و زمینۀ بردگی برای دیگران را در خودش از بین برده است. آمادگی برای نقد شنیدن، مقدمه آزاداندیشی این آزادی طوری است که اگر آدم یک حرف غلطی زد، از اشتباه خود دفاع نکند یا اگر کسی گفت من این حرف شما را قبول ندارم، شما به جای اینکه آماده دفاع بشوی، بگویی واقعا؟ چرا؟ الآن صد در صد آماده باش تا نقد حرف خودت را بشنوی. اگر نقد حرف شما غلط بود، نمی‌پذیری ولی آمادگی‌اش را داشته باش! آمادگی‌ نقد شنیدن را که داشته باشی، آزاداندیش می‌شوی. 📢 صوت: @Panahian_mp3 🚩 دانشگاه هنر - ۱۴۰۳.۰۴.۳۰ @Panahian_text
📌 هنر آزاد اندیشی | ج چهارم - بخش دوم 🔘 راز مظلومیت اولیاء خدا 🔘 اهمیت آزادی درونی 🔘 انواع آزادی در محوری‌ترین شعار انقلاب 🔘 انواع آزادی فردی 🔘 آزادی قلب مهمتر است یا آزادی اندیشه؟ استاد در دانشگاه هنر راز مظلومیت اولیاء خدا راز مظلومیت اولیاء خدا چیست؟ مگر آدم‌ها مفطور به فطرت الهی نیستند؟ مگر اصل‌شان پاک نیست؟ پس چرا اکثراً اولیای خدا را غریب می‌گذارند؟ چرا بسیاری از مردم به اولیای خدا که می‌رسند، بد می‌شوند؟ بلکه برده دشمنان می‌شوند. چون اولیاء خدا نمی‌خواهند کسی را به بردگی بکشند. همین! داستان این است! شب عاشورا نمونۀ برجسته‌ای در این موضوع است. شبِ عاشورا، امام حسین(ع) یارانش را به بردگی نکشید. امام حسین(ع) در شب عاشورا به بهترین یارانش در روی زمین فرمود می‌‌خواهم با شما واقعیت را بگویم. اصل صحبت امام این بود که فرمود من فردا کشته می‌شوم، یعنی ماندن شما فایده‌ای برای من ندارند. بعدش هم نتیجه‌گیری کرد که هر کدام می‌خواهید، بروید. من هم از شما راضی هستم. این آزاد گذاشتن مردم، راز مظلومیت اولیاء خدا است. اهمیت آزادی درونی از نظر معنوی، آزادی امری کلیدی‌ است. این آزادی در روح انسان بسیار مهم است و به آزادی بیرونی هم مرتبط است. کسانی که آزادی درونی را توصیه نمی‌کنند و فقط آزادی بیرونی و اجتماعی را توصیه می‌کنند، خائن هستند. این افراد می‌خواهند کلاه سر دیگران بگذارند. این ابزار به بردگی کشیدن دیگران است. این روش همان کسانی است که پرهای کبوترها را قیچی می‌کند بعد روی پشت‌بام رهایشان می‌کنند تا بپرند. می‌گوید بپّر و برو! دیگر آزاد هستی! بعد کبوتر را می‌‌اندازد بالا و این کبوتر بدبخت هم یک دور کوتاه می‌زند و با احتیاط برمی‌گردد سر جایش و آنقدر همانجا دانه به او می‌دهند که جَلد آنجا می‌شود. بعداً دیگر پرهایش را هم نمی‌کَنند. بعد به مسخره کردن این‌ها می‌ایستند. تمسخر آزادی روی پشت‌بام‌ کفتربازها! صهیونیست‌ها هم با انسان‌ها همین کار را می‌کنند. انواع آزادی در محوری‌ترین شعار انقلاب آزادی جایگاه بسیار مهمی در دین دارد. آزادی جامعه هم فوق‌العاده مهم است. اگر یک جامعه کلاً اهل آزادی نباشد، خدا غضب می‌کند. اگر کلیت جامعه یا اکثریت قابل اعتنایی‌ از جامعه دست از آزادی بردارند، خدا دیگر به قیامت حواله نمی‌دهد، در همین دنیا یک ذلتی به آن جامعه می‌دهد! آزادی جامعه بسیار مهم است. در شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی؛ «استقلال» یعنی آزادی جامعه، «آزادی» هم یعنی آزادی درونی(فردی) و آزادی بیرونی(اجتماعی) انسان. آزادی جامعه و آزادی درونی و اجتماعی، در جهموری اسلامی مهم است. جمهوری اسلامی مبتنی بر آزادی درونی تک تک افراد است. لذا اگر ایمان آدم‌ها کم بشود جمهوری اسلامی، تضعیف می‌شود. انواع آزادی فردی آزادی فردی انسان به دو قسمت اساسی تقسیم می‌شود. یک بخش به آزادی رفتار مربوط است. آزادی رفتار فرع دو آزادی مهمّ درونی دیگر است؛ آزادی اندیشه و فکر، و آزادی قلب و گرایش. در آزادی قلب، انسان اسیر هیچ تعلقی نیست. آزادی قلب، یک هدف بسیار مهم است، آزادی قلب، یک اوج است و ارزشمندترین بخش آزادی است. آزادی قلب مهمتر است یا آزادی اندیشه؟ آزادی قلب را جز با آزادی اندیشه نمی‌توان فراهم کرد. آزادی قلب، آزادی دل تو، رهایی دلِ تو از اسارت «اولویت» دارد، ولی آزادی اندیشه، «اَولّیت» دارد. تو تا آزادی اندیشه را تأمین نکنی به آزادی دل نمی‌رسی. پس آزادی دل عملاً برای ما مهمتر است و نهایتاً در عالم وجود آن آزادی دل است که ارزشمندتر است. «إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ(شعراء، 89)». آزادی قلب در داشتن قلب سالم از هر نوع اسارتی است. اما آزادی اندیشه، مقدمه آزادی قلب است. ما تا آزاد فکر نکنیم، نمی‌توانیم به آزادی قلب برسیم. 📢 صوت: @Panahian_mp3 🚩 دانشگاه هنر - ۱۴۰۳.۰۴.۳۰ @Panahian_text
📌 هنر آزاد اندیشی | جلسۀ پنجم - بخش اول 🔘 بروکراسی، یکی از ابزارهای نوین اسارت 🔘 عدم باور عمومی به توانایی دین برای اداره دنیا 🔘 سابقه تاریخی در نپذیرفتن نجات‌بخش بودن دین در امور دنیا 🔘 عمل انبیاء در امور دنیا، باور نشد 🔘 راه مدنظر انبیاء برای تحقق آزادی، باور نمی‌شود استاد در دانشگاه هنر بروکراسی، یکی از ابزارهای نوین اسارت متأسفانه توجه به انواع اسارت‌های مدرن در جامعه بسیار کم است و در مورد راه‌های نیفتادن در دام این اسارت‌ها هم کمتر صحبت می‌شود. بروکراسی اداری، یکی از ابزارهای اسارت‌های مدرن است. برده‌داری مدرن چگونه می‌تواند یک‌ کارخانه، یک شرکت و حتی یک مجموعه آموزشی را به اسارت بکشد و بردگی نوین را آنجا حاکم کند؟ ابزارهای بردگی نوین آنقدر شیک و تمیز است که اصلاً کسی این نوع بردگی را تشخیص نمی‌دهد و یا آن را توهین به آزادی انسان نمی‌داند. این خیلی مهم است که ما در مورد ابزار نوینِ بردگی فکر کنیم. عدم باور عمومی به توانایی دین برای اداره دنیا چرا انسان‌ها علیه ابزار نوین بردگی قیام نمی‌کنند؟ چون از راه‌های رسیدن به آزادی در عصر جدید خبر ندارند و آن را باور نمی‌کنند. مردم حرف انبیاء را در موضوعاتی مانند خدا، قیامت، نبوت، وحی و ملائکه و .... باور دارند. اینها چیزهایی که نیست باورش سخت باشد. ولی یکی از حرف‌هایی که همیشه از انبیاء باور نشده و باورش سخت بوده، این است که دین می‌گوید من برای ادارۀ حیات بشر طرح دارم؛ بدون اینکه انسان‌ها به بردگی کشیده شوند. ولی خیلی‌ها می‌گویند نمی‌شود! اینها شدنی نیست! سابقه تاریخی در نپذیرفتن نجات‌بخش بودن دین در امور دنیا به عنوان مثال بعد از رسول خدا(ص)، در مقابل طرح‌های پیغمبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) ایستادند و گفتند امکان‌پذیر نیست و نمی‌شود. مثلاً یکی از طرح‌‎های پیغمبر(ص) و حضرت علی(ع) برای آزادی انسان‌ها، مساوی تقسیم کردن بیت‌المال بود که بلافاصله بعد از رسول اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع)، این کار را لغو کردند و گفتند: نمی‌شود! ما باید بتوانیم از طریق پول و اقتصاد مردم را کنترل کنیم! اسم این کار را هم «نظم‌ دادن به جامعه» عنوان کردند ولی حقیقت آن به اسارت کشیدن انسان بود. این به اسارت کشیدن الآن هم به صورت‌های مختلف و مدرن و پیچیده‌تر در جریان است. عمل انبیاء در امور دنیا، باور نشد مردم به راحتی می‌‌توانند باطن قرآن و معنویت و معناداری جهان را باور کنند ولی توانایی دین برای اداره حیات بشر را باور نمی‌کنند. مثلاً ابوجهل نبوت پیامبر و صداقتش را قبول کرد و گفت ایشان که دروغ نمی‌گوید! شخصیتش این‌طور نیست که دروغ بگوید! وقتی که می‌گوید به من وحی آمده، خب حتماً آمده است. این را باور می‌کند. ولی ابوجهل‌های تاریخ باور نمی‌کنند که عمل پیغمبر، نجات‌دهنده بشر است. این باور وجود نداشت که عمل پیامبر، منجی است. عمل حضرت نوح(ع) هم در ساختن کشتی باور نشد که این کارش عامل نجات است، پسرش گفت نه من ابزار دیگری برای نجات دارم و به کوه پناه می‌برم، نوح(ع) گفت کوه تو را نجات نمی‌دهد! به کشتی پناه بیاور! ولی او باور نکرد. راه مدنظر انبیاء برای تحقق آزادی، باور نمی‌شود آن چیزی که از انبیاء باور نمی‌شود این است که این روش‌ها جواب می‌دهد. به تعبیر دقیق‌تر راه تحقق آزادی برای انسان به معنای واقعی و کامل کلمه را که انبیا نشان می‌دهند، باور نمی‌شود. بعد انسان‌ها به اسارت‌ها و ابزار اسارت‌ پناه می‌برند. برخی از ابزار اسارت‌ها واضح است مثل آنجایی که کسی را برده کرده، او را شلّاق زده و از او کار می‌کِشند. ولی ابزار پیچیدۀ به اسارت گرفتن انسان چیست؟ در زمان امیرالمؤمنین علی(ع) ایشان را خانه‌نشین کردند در حالی که حضرت می‌خواست آدم‌ها را از بردگی نجات بدهد. 📢 صوت: @Panahian_mp3 🚩 دانشگاه هنر - ۱۴۰۳.۰۴.۳۱ @Panahian_text
📌 هنر آزاد اندیشی | جلسۀ پنجم - بخش دوم 🔘 برخی از ابزارهای جدید به بردگی کشیدن 🔘 دین چگونه با ابزارهای جدید بردگی مبارزه می‌کند؟ 🔘 ضرورت نظام دینی برای آزادسازی 🔘 تأثیر آزاداندیشی بر خلاقیت هنری استاد در دانشگاه هنر برخی از ابزارهای جدید به بردگی کشیدن الآن هم شیوه‌های متعددی برای به بردگی کشیدن انسان‌ها وجود دارد و دعوا بر سر آزادی و بردگی است؛ اگر چه روش‌ها و ابزار به بردگی کشیدن خیلی مدرن شده است. برخی از از ابزارهای امروزین به بردگی کشیدن عبارتند از بروکراسی و نظم اداری، تشویق و تنبیه‌های بی‌جا در نظام تعلیم و تربیت، کنترل‌گری‌های زیادی، سرگرم کردن انسان، ترساندن انسان(در موضوعاتی مانند نگرانی در مورد آینده، ترس به عنوان انگیزه انتخاب شغل، انگیزه فعالیت اقتصادی و انگیزۀ تحصیل و ......) دین چگونه با ابزارهای جدید بردگی مبارزه می‌کند؟ ولی ایمان در بدترین شرایط می‌گوید عیبی ندارد! اگر شرایط تو خوب نیست، بیا با ایمان، خودت را آزاد کن. دین مفهومی مثل توکل را مطرح می‌کند و می‌گوید با توکل، خودت را از ترس‌ها آزاد کن. دین مفهومی مثل رضایت را پیشنهاد می‌کند و می‌گوید با کمک این مفهوم، خودت را از رنج‌ها و حسرت‌ها آزاد کن. مفهومی مثل ایمان را عنوان کرده و می‌گوید به کمک ایمان، خودت را از همۀ خطرات، حفظ و از همۀ قدرت‌ها آزاد کن. دین سپس تمرین می‌دهد و می‌گوید تمرین سخاوت و انفاق داشته باش. این تمرین آزادسازی است تا خودت را آزاد ‌کنی. ضرورت نظام دینی برای آزادسازی ولی به هر حال همه افراد که نمی‌توانند با این‌ روش و با کمک ایمان و توکل و رضایت و ..... خودشان را آزاد کنند. اینجا باید یک نظام دینی حاکم شود تا عملیات آزادسازی انسان را به خوبی انجام دهد. روش و عملکرد نظام دینی طوری طوری است که آزادسازی‌ها را انجام می‌‌دهد. مشکلی که وجود دارد این است که به عنوان مثال در مورد ولایت، توضیح داده نشده که این ولیّ چگونه جامعه را اداره و سرپرستی می‌کند که منجر به آزادسازی و استقرار مردم‌سالاری می‌شود. اصل و اساس ولایت برای مردم‌سالاری است و هیچ قدرتی مثل قدرت ولایت نمی‌تواند مردم‌سالاری را محقق کند؛ نه احزاب، نه قانون، نه مطبوعات و... تأثیر آزاداندیشی بر خلاقیت هنری قبلاً بیان شد که آزاداندیشی بر آزادی دل و قلب مقدم است. با اینکه آزادی و رهایی دل از تعلقات و ترس‌ها خیلی عظمت دارد و هدف بزرگ انسان ا‌ست اما آزادی اندیشه بر آن مقدم است. برای هنرمند، آزاداندیشی بسیار مهم است. در لحظه‌ای که هنرمند مشغول خلاقیت هنری است، از الگوها آزاد است و دنبال کشف راه‌های تازه است. این صحنه واقعا زیباست که هنرمندی مشغول خلق اثر است و می‌خواهد طرحی نو دراندازد. این خلاقیت، اثر آزادی اندیشه ا‌ست. دانشگاه هنر هم جایی است که بیشترین آزادی اندیشه در آنجا وجود دارد؛ بیشتر از سایر رشته‌ها و دانشگاه‌ها. دیگر دانشگاه‌ها و رشته‌ها، اسیر اصطلاحات هستند و به سختی می‌توانند خلاقیت داشته باشند ولی دانشجویان هنر هنگام خلق یک اثر، به خلاقیت نیاز دارند. شغل هنرمندان، آزاداندیشی و بهره‌برداری از لحظه‌های ناب آزاداندیشی است. هنرمند از الگوها و اصطلاحات آزاد است. از تعبیرات به کار برده شده در کتاب‌های علمی و اصطلاحات شاخه‌های مختلف علوم آزاد است. اگر چه ابزار می‌تواند یک مقداری هنرمند را مقید ‌کند. زیباترین بخش خلاقیت آنجایی است که هنرمند آزادانه عمل می‌کند. در چنین شرایطی این «آزادی» یک چیز موهوم نیست و هنرمند آزادانه طبیعت را بازآفرینی کرده و آزادانه فکر خودش را در تجسم هنری مجسم می‌کند. هنرمند آزادانه علاقه‌های خودش را در صورت‌های هنری به تصویر می‌کشد. 📢 صوت: @Panahian_mp3 🚩 دانشگاه هنر - ۱۴۰۳.۰۴.۳۱ @Panahian_text
📌 تحلیلی بر ابعاد حماقت اسرائیل در شهادت اسماعیل هنیه 🔘 اشتباه محاسباتی دشمن در شهادت اسماعیل هنیه 🔘 دشمن، آثار خون شهدا را نمی‌بیند 🔘 تأثیر شهادت اسماعیل هنیه بر پیوند بیشتر مردم ایران و فلسطین 🔘 لزوم نشان دادن بیشتر قدرت به دشمنی که توهم دارد‌ 🔘 هوش راهبردی جمهوری اسلامی استاد در ویژه برنامۀ شهادت اسماعیل هنیه، شبکۀ ۳ سیما اشتباه محاسباتی دشمن در شهادت اسماعیل هنیه ما گاهی دشمن را خیلی باهوش فرض می‌کنیم که حساب همه چیز را دارد، خصوصاً در برخی از حادثه‌ها که دشمن به جنایتی بزرگ دست می‌زند. جنایت بزرگ است ولی نباید تصور کنیم که دشمنانی که پشت سر این جنایت‌اند هم بزرگ هستند و بزرگ فکر می‌کنند. اتفاقاً آنها بسیار حقیراند. دشمن فکر می‌کند که هنوز دوران استعمار است که با کنار آمدن با چهره‌های اصلی یا کشتن چهره‌های اصلی، می‌تواند ملتی را چپاول کند. تصور غلط دشمن این است که با شهادت بزرگانی مانند اسماعیل هنیه و یا دیگر رهبران مقاومت، می‌تواند مقاومت را متوقف کند. اگر دشمن جنایت‌های بزرگی را جسورانه انجام می‌دهد، او را هوشمند ندانیم. آنها نادان هستند و نمی‌دانند مقامت منتشر شده و قابل جلوگیری نیست. دشمن، آثار خون شهدا را نمی‌بیند دومین مشکل ذهنی دشمن این است که حقیقت را می‌پوشاند. دشمن نمی‌تواند آثار و برکات خون شهید را درک کند و اگر صد مرتبه هم این آثار را ببیند، باز هم باور نمی‌کند. کافر خصلتی دارد که حقیقت را می‌پوشاند و واقعیت را ندیده می‌گیرد. آیه قرآن در مورد این افراد می‌فرماید اگر بعد از دین عذاب الهی، باز هم به دنیا برگردند، دوباره کافر می‌شوند و حقیقتی را که دیده بودند را نادیده می‌گیرند؛ وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ* بَلْ بَدَا لَهُمْ مَا كَانُوا يُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ(انعام، ۲۷ و ۲۸). صهیونیست‌ها هم با این که آثار خون شهدایی مانند شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس را دیده‌اند، باز هم به ترور بزرگان مقاومت ادامه می‌دهند. تأثیر شهادت اسماعیل هنیه بر پیوند بیشتر مردم ایران و فلسطین دشمن با این ترورها، مردم ایران را بیش از پیش به مردم فلسطین پیوند زده است. الان مردم غزه همدلی بیشتری با مردم ایران پیدا کرده‌اند. دستگاه محاسباتی دشمن کار نمی‌کند و قرآن در مورد اینها می‌فرماید صُمُّ بُكمٌ عُميٌ (بقره، ۱۸). این افراد به دلیل ندیدن واقعیت، دچار توهم می‌شوند. امروز مرز ایمان و کفر، مرز بین واقع‌بینی و توهم است. توحش اسرائیل، نتیجه توهم او است. لزوم نشان دادن بیشتر قدرت به دشمنی که توهم دارد‌ در چنین شرایطی اگر دشمن احساس کند که حضور مردم در صحنه کم‌رنگ شده است، توهم پیروزی پیدا می‌کند. به چنین دشمنی که احمق است باید بیشتر قدرت نشان داد. دشمن امیدوار است که ما کوتاه بیاییم. تصور دشمن این است که این اقدامات می‌تواند برخی را بترساند و به مصلحت‌اندیشی و سازش وادار کند. این تلقی مربوط به دستگاه فکری معیوب دشمن است. صهیونیست‌ها مدت‌ها است که جنگ بدون قاعده را علیه مقاومت شروع کرده‌اند تا مردم را مرعوب کنند. جنایات صهیونیست‌ها در غزه، بی‌ضابطه است و خلاف عرف جنایت‌کاران عالم است که نمونه آن را در شهادت اسماعیل هنیه در ایران می‌بینیم. هوش راهبردی جمهوری اسلامی جمهوری اسلامی ایران در هیچ حادثه‌ای دستپاچه عمل نکرده است که الان اینطور عمل کند. دشمن نمی‌تواند ایران را وادار به عکس‌العملی کند که نتیجه‌اش به نفع دشمن باشد. در ایران عقلانیت حکم‌فرما است. ایرانی‌ها هر اقدامی که انجام دهند، هوشمندانه است چون می‌خواهند طبق سنت‌های الهی قدم بردارند. دشمن همیشه از هوش و درایت جمهوری اسلامی ضربه خورده است. هوش راهبردی جمهوری اسلامی باعث شده که جمهوری اسلامی علی‌رغم همه محدودیت‌ها، سال به سال قوی‌تر شود و اسرائیل علی‌رغم همه امکاناتی که دارد، سال به سال تضعیف شود. 📢 صوت: @Panahian_mp3 🚩 ویژه برنامۀ شهادت اسماعیل هنیه، شبکۀ ۳ سیما - ۱۴۰۳.۰۵.۱۰ @Panahian_text