eitaa logo
پندهای سعادت
2.4هزار دنبال‌کننده
351 عکس
75 ویدیو
38 فایل
🔰در محضر حضرت استاد شب زنده دار«دام ظله» 👤 ارتباط : @hadiszekr 🌐 تارنما: Www.Feghahat.ir کانال دروس حضرت استاد: https://eitaa.com/feghahat_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
💠حکایتی از آیت‌الله‌ شیخ عبدالکریم حائری «ره» 🔰حضرت استاد "دام ظله": 🔷 یکی از حکایاتی که بنده بارها از ایشان شنیدم و از مسلّمات و قطعیات است، این است که ایشان از پدر بزرگوارشان آیت‌الله‌ شیخ عبدالکریم حائری نقل کردند که ما وقتی در شهر سامرا بودیم؛ لازم است بگویم که ایشان ابتدا با والده‌‌شان برای تحصیل ‌به کربلا می‌روند اما مرحوم فاضل اردکانی احساس می‌کند که ایشان باید به سامرا برود تا ترقی کند؛ نامه‌ای می‌نویسد و به ایشان می‌دهد و می‌گوید این را به میرزای شیرازی در شهر سامرا بدهید. ایشان با والده‌شان برای تحصیل به شهر سامرا مشرف می‌شوند. 🔶‌میرزای شیرازی‌ این نامه را که می‌خواند، می‌فرماید: آقای اردکانی جوری نوشتند که من خلاصه مرید شما شدم. والده‌ی ‌شما در اندرون باشند تا شما ازدواج کنید. شما هم‌ منزل‌ ما باشید تا من حجره‌ای برای شما فراهم کنم. اوایلی که ایشان مشرف شده بودند، ماه مبارک رمضان بوده است. ایشان می‌فرماید سحرها در همان منزل میرزای شیرازی سحری می‌خوردم، اما برای افطار به آنجا نمی‎رفتم. شخصی هم که از منطقه‌ی قفقاز مجبور به مهاجرت به سامرا شده بود، سحرها به منزل میرزای شیرازی می‌آمد؛ افطار هم به منزل میرزای شیرازی یا منزل سید اسماعیل صدر می‌رفت. مرحوم شیخ عبدالکریم حائری می‌فرماید من این شخص قفقازی را دیدم که سحرها و افطارها چای‌خور ‌قهاری ‌بود. مثلاً اول افطار باید یک قدح چایی می‌خورد؛ آن هم نه چای معمولی، یک چای غلیظ خیلی پرمایه، خانه‌ی میرزای شیرازی همیشه چای به راه نبود، ولی بیت سید اسماعیل صدر، موقع افطار چای همواره بود. یک روز هنگام افطار این شخص قفقازی به منزل مرحوم سید اسماعیل می‌رود که چای بخورد و افطار کند، اما می‌بیند آنجا تعطیل است. گویا آن‌ها آن شب جایی دعوت بودند. وقتی می‌بیند خبری نیست و چای به کار نیست، از فرط گرسنگی و علاقه‌مندی به چای، بیهوش می‌شود. در این حال حضرت ابوالفضل «ع» را ملاقات می‌کند و حضرت یک جام آب به ایشان می‌دهد و این آب را می‌نوشد. وقتی به هوش می‌آید، دیگر اصلاً و ابداً میلی به چای نداشت. 🟢 شیخ عبدالکریم حائری می‌فرمودند: من هر دو حالت ایشان را دیدم؛ هم آن اعتیاد عجیب به چای و این که اگر چای نبود، بیهوش می‌شد و هم این عنایت حضرت ابوالفضل «ع» به ایشان را که بعدش دیگر لب به چای نمی‌زد و میلی به چای نداشت. 🟡 این اتفاقات و واقعیت‌های عینی، باعث می‌شود که عقاید انسان قوی شود. انسان ‌یک در میلیارد ‌احتمال نمی‌دهد که مرحوم شیخ‌عبدالکریم بخواهد خلاف واقع بگوید. 🔵 حضرت ابوالفضل عباس «ع» در اثر همین صفاتی که امام صادق «ع» به حسب این نقل فرمودند، این‌گونه می‌توانند در عالم و نفوس تأثیر بگذارند. موارد این چنینی زیاد است؛ ده‌ها و بلکه صدها داستان‌ و کرامت مسلّم حضرت عباس «ع» دیده و نقل شده است. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 8-46 🔗 @pand_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛ ♦️أعْظَمَ اللّٰهُ أُجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَيْنِ عليه السلام، وَجَعَلَنا وَإِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الْإِمامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلاٰمُ. ┈┈••••✾•🖤🖤🖤•✾•••┈┈• 🔗 @pand_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠عنایتی از حضرت عباس «ع» 🔰حضرت استاد "دام ظله": 🔷 مرحوم آیت‌الله‌ کشمیری «ره» که در قم بودند و چند سال پیش به رحمت خدا رفتند؛ من یک بار خدمت‌شان رسیدم و در همان یک بار هم متوجه شدم که ایشان یک چیزهایی را متوجه می‌شوند. ایشان نقل کردند که خانمی در نجف بود که معروف شده بود به این که با تسبیح استخاره می‌کند و ضمائر را می‌گوید. ایشان فرموده بود که من خودم رفتم یک استخاره نزد این خانم بگیرم که ببینم این مسأله واقعیت دارد یا نه. بعد از استخاره از او سؤال کردم شما از کجا می‌فهمی؟ گفت: شوهرم می‌خواست مرا طلاق بدهد و ازدواج دیگری کند؛ در حالی که من از او دو بچه داشتم. در عشیره‌ی ما طلاق یک امر قبیحی بود و زنی که مطلقه می‌شد، از هستی ساقط می‌شد. من به این مرد گفتم که تو ازدواج دوم را بکن و من کلفتی زن دوم تو را خواهم کرد، اما مرا طلاق نده که گرفتار نشوم. خلاصه، مرا طلاق داد و خیلی وضع من مشکل شد. من رفتم خدمت حضرت ابوالفضل «ع» عرض کردم که اگر شما می‌خواهید من سالم بمانم، در این وضعیتی که برای من پیش آمده من را کمک کن. حضرت را در خواب دیدم که به من فرمودند: استخاره کن و در ازای استخاره‌ات فلان مقدار پول بگیر و بیشتر از این نگیر. حالا کسی که می‌آید استخاره می‌کند، این به ذهن من مثل این‌که الهام می‌شود و این را می‌گویم و این عنایت آن بزرگوار است. 🔶این‌ واقعیت‌ها نشان می‌دهد که در پس پرده‌ی این عالم یک چیز دیگری هم هست. بنده خدمت شما عزیزان توصیه می‌کنم که ‌در کنار استدلال و برهان، دنبال دیدن و مشاهده کردن این امور هم باشید. این‌ دو اگر کنار هم قرار گیرند، خیلی مؤثر است. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 9-48 🔗 @pand_saadat
💠نقش عمل در تقویت ایمان 🔰حضرت استاد "دام ظله": 🔷 مطلب دیگری که در کنار صلابت در ایمان‌ مهم است، عمل کردن طبق آن عقاید است. این ‌دو با هم رابطه دارند. الایمان یدعو الی العمل و العمل یدعو الی الایمان. عمل باعث می‌شود که ایمان تعمیق و صلابت پیدا کند، پایه‌هایش استوار شود، دامنه و شاکله‌اش غیرقابل نفوذ گردد؛ مثل فولادی که بر پایه‌های مستحکمی قرار داده شود و دیگر هیچ طوفانی نمی‌تواند آن را از بین ببرد. بعضی‌ها هستند که می‌بینیم وقتی گرفتار بلاها و مشکلات فراوانی می‌شوند که به حسب ‌حکمت الهی باید در این جهان باشد، حرف‌هایی می‌زنند، یا اگر هم‌ به زبان نگویند، در دل‌شان پیدا می‌شود که نشان می‌دهد در عدالت خدای متعال شبهه دارند. 🔶 این‌ها به دلیل همین است که کار خراب است. اما بعضی‌ها برعکس هستند و هر چه بر مشکلات آنان اضافه می‌شود، بر ایمان‌شان افزایش می‌یابد. این هم چیز عجیبی است و تحلیل آن هم مشکل است که چه جوری می‌شود و چه رابطه‌ای بین این‌ها هست. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 49 🔗 @pand_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠دستورالعملی از آیت‌الله‌ بهجت «رضوان الله علیه» 🔰حضرت استاد "دام ظله": 🔷 بنده این توصیه‌ای را که بارها گفتم، بار دیگر هم برای تذکر و هم برای دوستانی که نشنیده‌اند، عرض می‌کنم. ‌در ماه رمضانی که مرحوم آیت‌الله بهجت در منزل‌شان ‌اقامه ‌جماعت می‌کردند، بعد از نماز خدمت ایشان رسیدم و عرض کردم: آقا برای تحصیل یقین چه باید کرد؟ ایشان با شدت و حِدت فرمودند: خواندن قرآن در جاهای خلوت که این نه تنها برای کسی که دارای مراتبی از یقین است و می‌خواهد به مراتب بالاتر یقین برسد، مفید است؛ حتی اگر کسی شاکّ باشد و این کار را بکند، یقین پیدا خواهد کرد. ایشان همچنین برای دفع وسوسه، به‌طور قاطع به یکی از دوستان ما که به ایشان مراجعه کرده بود، فرموده بودند که همیشه با وضو باش. گفته بود: آقا! من ‌گرفتاری‌ام ‌در مورد وضو است. ایشان فرموده بودند: نسبت به وضویی که برای نمازهایت می‌گیری، دقت کن، ولی برای این که همیشه با وضو باشی، وضوی عادی بگیر. بعد فرموده بودند: این کار را انجام بده؛ اگر نتیجه نگرفتی، بیا به من بگو تا من گوشه‌ی تاریخ بنویسم که این عمل اثر نکرد. یعنی این‌قدر واضح و مسلّم بوده پیش ایشان که تخلف‌ناپذیر است. 🔶 این راهکارها از کسانی است که این راه‌ها را تا حد زیادی پیمودند و اهل این امور بودند و دنبال این مسائل بودند و فقدان ایشان خیلی مایه‌ی تأسف است. این‌ بزرگان هستند که مردم را به دیانت و تقوا و معنویت می‌کشانند. خدا کند که امثال این بزرگان در حوزه‌ها و در سراسر عالم تشیع بیشتر شود، چون این‌ها کسانی هستند که راه ائمه «علیهم السلام» را نشان می‌دهند. 🟢 ان‌شاء‌الله خدای متعال همه‌ی ما را از مقتدیان به این بزرگواران قرار دهد و به ما صلابت ایمان و نفوذ بصیرت عنایت بفرماید. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 2-51 🔗 @pand_saadat
💠 تعریف ایمان 🔰حضرت استاد "دام ظله": 🔶 ایمان در اصطلاح کتاب و سنت، معانی مختلفی دارد. یکی از معانی آن، قبول مذهب شیعه‌ی اثنی عشریه و امامیه است، ولی به معانی دیگری هم در روایات اهل‌بیت «علیهم السلام» به کار رفته است. مجموعه عقاید صحیحه جوانحیه، به اضافه‌ی عمل به واجبات و ترک محرمات، معنای دیگر ایمان است. 🔷 وقتی در روایات گفته می‌شود مؤمن، یعنی کسی که از نظر عقیده، آن عقاید حقه را دارد، از نظر عمل هم فاسق نیست و عملاً متلزم به احکام شریعت است. 🟢 مرتبه‌ی بالاتری هم از ایمان در اصطلاح ائمه «علیهم السلام» وجود دارد و آن این است که علاوه بر آن عقاید حقه و التزام عملی به احکام شریعت، دارای صفات محموده و پسندیده هم هست. ممکن است کسی عقایدش درست بوده و ملتزم به احکام هم باشد، اما آن صفات حمیده‌ای را که عدم آن عصیان نیست، ندارد. این شخص، مطابق با این اصطلاح، مؤمن نیست، اگرچه به اصطلاحات قبل مؤمن است. 🟡در این اصطلاح، مؤمن یک انسان کاملی است. اگرچه خودش باز تشکیکی است؛ یعنی از نظر عمل، ملتزم به احکام و فرائض است و دارای صفات حمیده است. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 53 🔗 @pand_saadat
💠 ارزش حیا 🔰حضرت استاد "دام ظله": 🔶 امام صادق «ع» می‌فرمایند «الْحیا مِنَ الْإِیمَانِ» اگر این «مِن» را تبعیض بگیریم، یعنی بخشی از ایمان است. چون ایمان در این معنای اخیر، مرکب از آن عقاید و التزام عملی به عمل خارجی و این صفات محموده و پسندیده است. بنابراین، بخشی از ایمان حیا می‌شود که خودش یکی از صفات بسیار محموده است. 🔷 احتمال دیگر این است که بگوییم «مِن» نشویه است؛ یعنی «الحیا ینشاء من الایمان» حیا که یک صفت برازنده برای انسان هست و تضمین‌کننده‌ی بسیاری از امور دیگر است، در سعادت انسان دخالت دارد. 🟢 باز در روایات آمده این حیا که یک سرمایه‌ی بسیار ارزشمند است، معلول و ناشی از ایمان است و از آن سرچشمه می‌گیرد. کسی واجد حیا صحیح هست که دارای ایمان باشد و آن ایمان منشأ بشود برای این که صفت حیای در او بروز و ظهور پیدا کند. 🔻عدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِی بْنِ رِئَابٍ عَنْ أَبِی عُبَیدَةَ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِی‌عَبْدِ‌اللَّهِ ع قَالَ: الْحیا مِنَ الْإِیمَانِ وَ الْإِیمَانُ فِی الْجَنَّةِ. الكافی (ط.الإسلامیة)، ج‌2، ص 106‌. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 4_53 🔗 @pand_saadat
پندهای سعادت
💠 ارزش حیا 🔰حضرت استاد #شب_زنده_دار"دام ظله": 🔶 امام صادق «ع» می‌فرمایند «الْحیا مِنَ الْإِیمَانِ»
💠حیای مذموم 🔰حضرت استاد "دام ظله": 🔶 حیا یک انقباض روحی ‌است، ‌ولی این ‌انقباض روحی، گاهی علل ناصحیح دارد؛ از کم دیدن خود یا از توهمات و یا از ضعف نفس سرچشمه می‌گیرد. این‌ها در روایات مذموم است و اسم آن را در روایات، حیاء حمقٍ یا حیاء ضعفٍ گذاشته‌اند. اینها مانع رشد و ترقی انسان می‌شود و در روایات، مصادیقی از آن بیان شده برای این که انسان احتراز کند و اگر این‌ها را دارد در صدد تهذیب نفس خویش باشد و آن‌ها را از خودش بزداید و نفس خود را از این گونه حیاهایی که مانع از رشدش می‌شود، پالایش کند. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 54 🔗 @pand_saadat
پندهای سعادت
💠حیای مذموم 🔰حضرت استاد #شب_زنده_دار"دام ظله": 🔶 حیا یک انقباض روحی ‌است، ‌ولی این ‌انقباض روحی، گ
💠حیای ممدوح 🔰حضرت استاد "دام ظله": اما قسم دوم حیا، حیای علم است. در اثر اطلاع و آگاهی و در اثر توجه به مسائل صحیح، این حالت برای انسان پیدا می‌شود. این همان حیای ممدوح است. این حیا در رسول گرامی صلی‌الله‌علیه‌وآله به‌طور آشکار و خیلی قوی وجود داشته است. رسول خدا خیلی دارای حیا بوده است. در قرآن شریف هم این صفت بارز حضرت در سوره‌ی احزاب هست که وقتی مسلمانان به منزل حضرت برای طعام و امور دیگر می‌رفتند، گاهی بعد از خوردن طعام طول می‌دادند و می‌نشستند با همدیگر مشغول صحبت می‌شدند و وقت مبارک حضرت را می‌گرفتند. آیه‌ی شریفه نازل شد: «فَإِذاطَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسینَ لِحَدیثٍ إِنَّ ذلِكُمْ كانَ یؤْذِی النَّبِی فَیسْتَحْیی‏ مِنْكُم‏»؛ وقتی غذا خوردید، پراكنده شوید، و بعد از صرف غذا به بحث و صحبت ننشینید؛ این عمل، پیامبر را ناراحت می‌نماید، ولی از شما شرم می‌كند و چیزی نمی‌گوید. «احزاب/53» ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 55 🔗 @pand_saadat
پندهای سعادت
💠حیای ممدوح 🔰حضرت استاد #شب_زنده_دار"دام ظله": اما قسم دوم حیا، حیای علم است. در اثر اطلاع و آگاهی
💠ویژگی‌های حیا 🔰حضرت استاد "دام ظله": 🔶 امام صادق «ع» در فرمایشی به مفضّل می فرمایند: «انْظُرْ یا مُفَضَّلُ إِلَی مَا خُصَّ بِهِ الْإِنْسَانُ دُونَ جَمِیعِ الْحَیوَانِ مِنْ هَذَا الْخَلْقِ » ای مفضّل! بنگر به چیزهایی که خداوند به‌طور اختصاصی به انسان داده است؛ در حالی که دیگر موجودات از آن‌ها بهره‌ای ندارند. «الجَلیل قَدُره، اَلعظیمُ غناؤُه، أعنی الحیا فلولاه لم‌یقر ضَیف»؛ اگرحیا در انسان نبود، هیچ میهمانی در جایگاه خودش قرار نمی‌گرفت و حق او اداء نمی‌شد. حیا است که باعث می‌شود مردم از میهمان خویش پذیرایی و او را احترام کنند. «وَ لَمْ یوفَ بِالْعِدَاتِ»؛ و هیچ وعده‌ای وفا نمی‌شد. «وَ لَمْ تُقْضَ الْحَوَائِجُ»؛ و حوائج برآورده نمی‌شد. «وَ لَمْ یتَحَرَّ الْجَمِیلُ»؛ و تحری و مراعات امور زیبا نمی‌شد. «إِنَّ كَثِیراً مِنَ الْأُمُورِ الْمُفْتَرَضَةِ أَیضاً إِنَّمَا یفْعَلُ لِلْحَیاءِ»؛ هم چنین بسیاری از واجبات، منشأ آن‌ها حیا است. «فَإِنَّ مِنَ النَّاسِ مَنْ لَوْ لَا الْحیا لَمْ یرْعَ حَقَّ وَالِدَیهِ»؛ حق والدین واجب است. خیلی‌ افراد اگر حیا نبود، این حق را ادا نمی‌کردند. «وَ لَمْ یصِلْ ذَا رَحِمٍ وَ لَمْ یؤَدِّ أَمَانَةً»؛ همین طور حضرت مواردی را بر می‌شمارند که منشا همه‌ی این‌ها حیا است. پس حیا، یک نعمت است. «بحار الأنوارج 3، ص 81» ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 7-56 🔗 @pand_saadat
هدایت شده از فقاهت
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ 🔹برنامه علمی حضرت استاد شب زنده دار دام ظله در مدرسه دارالعلم حرم مطهر رضوی در مردادماه۱۴۰۳ ---------------------------------------- 🔸شنبه۱۳مردادماه ساعت۹:۳۰صبح تا۱۱ موضوع:سهم فقیه در موضوع شناسی 🔸یک شنبه۱۴ مردادماه ساعت ۹:۳۰صبح تا۱۱ موضوع:سهم فقیه در موضوع شناسی 🔸دوشنبه ۱۵ مردادماه ساعت۹:۳۰ صبح تا۱۱ موضوع:موضوع شناسی در شورای محترم نگهبان
🗓۴ مرداد ماه سال ۱۳۹۳ 🏳رحلت فقیه پارسا و مفسر قرآن و استاد اخلاق حضرت آیت الله حسین شب‌زنده‌دار رحمة الله علیه 💠رهبرمعظم انقلاب اسلامی: ▪️ درگذشت فقیه پارسا و پرهیزگار مرحوم مغفور آیة الله آقای حاج شیخ حسین شب‌زنده‌دار رحمة الله علیه را به علمای اعلام و مراجع عظام حوزه‌ی علمیه قم و نیز به خاندان محترم و عموم بازماندگان و به فرزند فاضل ایشان جناب حجة‌الاسلام‌والمسلمین آقای حاج شیخ مهدی شب‌زنده‌دار عضو محترم شورای نگهبان تسلیت عرض میکنم و علو درجات آن فقید سعید را از خداوند متعال مسألت می‌نمایم.۱۳۹۳/۰۵/۰۵ @pand_saadat
🔸اهتمام فقیه پارسا به مسجد و نماز جمعه و جماعت 🔹حضرت آیت الله محمدمهدی شب زنده دار (دام ظله): والد معظم مرحوم آیة‌الله حاج شیخ حسین شب‌زنده‌دار انصافاً یکی از تربیت شده‌های نمونه مکتب اهل‌بیت علیهم السلام بود. من به مقتضای این‌که حدود شصت و اندی سال در سایه آن بزرگوار زندگی کردم،از افرادی هستم که بیشتر سلوک و معاشرت و مصاحبت را با آن بزرگوار داشتم.یک سیره عملی که از جوانی و نوجوانی در ایشان بود و خیلی دوست داشتند که فرزندانشان نیز بر همین منهاج باشند، مسئله اهتمام به حضور در مسجد بود. گویی مسجد برای ایشان از دوران بچگی و نوجوانی مانند یک استخر برای یک ماهی بوده است. اگر یک ماهی را بیرون استخر قرار بدهید، وقتی آن را وارد استخر و آب می‌کنید آرامش پیدا می‌کند. مسجد برای مؤمن این‌جور باید باشد. وقتی وارد مسجد می‌شود، وارد مکانی می‌شود که یک ارتباط ویژه و خاص با خدای متعال پیدا می‌کند. از بچگی یادمان هست، وقتی در اولین منزلمان در چهار راه غفاری می‌نشستیم،مرحوم آقا به شرکت در نماز مرحوم آیة‌الله حایری رضوان‌الله‌علیه در مسجد امام حسن عسکری علیه السلام مقید بودند. لذت حضور در نماز جماعت و جمعه، از همان کودکی در اثر سلوک والدین و عمو در ایشان نهادینه شده بود. این‌که انسان در اقتدا و حضور در جماعت، فقط مسئله الهی را رعایت بکند که تقوا و عدالت باشد هم یک سلوک عملی است. هم‌سن و سال بودن، هم‌ردیف بودن و این چیزها اصلاً در محاسبات ایشان نبود. @pand_saadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 یاران ویژه‌ی امام زمان(عج) 💠 حضرت استاد "دام ظله": مرحوم ‌والد می‌فرمودند که مرحوم آیت‌الله‌ در درس سطح مکاسب فرمود امام زمان(عج) در حوزه‌های علمیه افرادی دارند که مواظب کارهای طلبه‌ها هستند که چه کار می‌کنند و این‌ها را گزارش می‌دهند. این هم یکی از طُرقی است که حضرت قرار داده‌اند. مرحوم والد می‌فرمود که بعد از درس رفتم خدمت ایشان و سؤال کردم که در لباس روحانی هستند یا شخصی‌اند؟ فرمودند روحانی نیستند. ایمان باعث می‌شود که در زندگی انسان تحول ایجاد شود. اگر ما ایمان پیدا کنیم که در محضر خدای متعال هستیم، آیا شرم و حیای حضور نباید مانع شود که گرد معاصی نگردیم؟ ایمان وقتی تقویت شد، حیا پیدا می‌شود؛ حیا که پیدا شد، اعمال انسان پیراسته می‌شود. در باب حیا نکته‌های دیگری هم هست که باید به آن‌ها توجه کنیم. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 8-57 🔗 @pand_saadat
💠 آثار حیا از امام زمان «عج» 🔰حضرت استاد "دام ظله": 🔶 حیایی که از ایمان است، یکی از شعب آن، حیا از خداوند تبارک و تعالی است. حیا از حضرت بقیة‌الله (ارواحناه فداه) هم از ایمان است. ما باید بدانیم نامه‌ی عمل ما خدمت آن بزرگوار می‌رسد و ایشان از احوال ما مطلع هستند. آدم حیا می‌کند که حضرت نامه‌ی عمل او را ببینند؛ در حالی که موردِ پسند آن بزرگوار نباشد. این حیا باعث می‌شود که طلبه با خود بگوید اگر درست مطالعه نکنم، درست فکر نکنم، در راه تحصیل جدیت به خرج ندهم، آقا از من راضی نخواهند بود؛ این حالت باعث می‌شود که در بحث و درس اجتهاد داشته باشد. 🔷 اگر ما مثل مردم عادی باشیم و در صدد تهذیب و اصلاح نفس نباشیم، آیا انسان از آن بزرگوار خجالت نمی‌کشد؟ پس ایمان به این که امامی ناظر بر ما و مطلع از امور ما است، قهراً موجب حیا می‌شود. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 57 🔗 @pand_saadat
🔰 توصیه‌هایی از امیرالمومنین «علیه السلام» 💠 حضرت استاد "دام ظله": 🔶 در کتاب شریف نهج‌‌البلاغه در حکمت 79، حدیثی هست که مضامین آن در کتاب شریف کافی هم در روایاتی آمده است، اما بنده از نهج‌البلاغه این روایت را می‌خوانم: «قَالَ سلام‌الله‌علیه أُوصِیكُمْ بِخَمْسٍ لَوْ ضَرَبْتُمْ إِلَیهَا آبَاطَ الْإِبِلِ لَكَانَتْ لِذَلِكَ أَهْلًا». 🔷 حضرت امیرالمومنین «علیه السلام» طبق این نقل، به پنج امر توصیه می‌کنند که اگر کناره‌های شتر را برای رسیدن به آن‌ها برکوبید، سزاوار است. 🔸می‌دانید وقتی مرکب سوار می‌شوید، یکی از عوامل سرعت گرفتن حیوان، این است که به کنار و بغل‌هایش بزنند. حضرت فرمودند جا دارد که با مرکب سریع بروید که این حکمت‌ها را از کسی بیاموزید. 🟢 امیرالمومنین «علیه السلام» اول فرمودند: «لَا یرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ»؛ دل به هیچ کس جز خدا نبندید و فقط از خدا طلب کنید. این خودش بابی است که توضیح لازم دارد. انسان باید از غیر از خدای متعال و ‌حتی معصومین «علیهم السلام» بالاصالة چیزی را نخواهد. 🟡 بعد فرمودند: «وَ لَا یخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ». تنها مشکلی‌که ‌انسان‌ در نهایت‌ امر دارد، فقط مساله‌ی‌ گناهانی است که مرتکب شده است‌. مسیر سعادت‌‌، وقتی ‌مسدود‌ می‌شود که انسان گناهکار باشد. هیچ چیزی وجود ندارد که انسان از آن ترس واقعی داشته باشد، به جز گناهانی که انسان مرتکب شده است. اگر انسان گناه نداشته باشد، مشمول رحمت الهی است. 🔵 سپس فرمودند: «وَ لَا یسْتَحِینَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لَا یعْلَمُ أَنْ یقُولَ لَا أَعْلَمُ» این مطلب بیشتر به درد طلبه‌ها می‌خورد. شریعت یک دریا و اقیانوس است، که از عقاید بگیر تا احکام و اخلاق تا معارف بسیار توسعه دارد. انسان مگر همه‌چیز را بلد است؟ مردم همه‌چیز شریعت را از طلبه می‌پرسند. خیلی‌ جاها که آدم نمی‌داند، بدون این‌که خجالت بکشد، بگوید نمی‌دانم. ما این صفت را در غیر واحدی از بزرگانی که تلمّذ کردیم یا به خدمت‌شان مشرف شدیم، دیده‌ایم. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 9-58 «علیه السلام» ... 🔗 @pand_saadat
پندهای سعادت
🔰 توصیه‌هایی از امیرالمومنین «علیه السلام» 💠 حضرت استاد #شب_زنده_دار"دام ظله": 🔶 در کتاب شریف نهج‌
🔰یکی از صفات برجسته‌ی علامه طباطبایی «رضوان الله علیه» 💠 حضرت استاد "دام ظله": 🔶 یکی از صفات برجسته‌ی علامه طباطبایی(رضوان‌الله‌علیه) همین حیای ایشان بود. ما که به درس ایشان مشرف‌ نشدیم. کسانی که درس ایشان رفتند، نقل می‌کردند که خیلی مأخوذ به حیا بودند. ایشان در فلسفه و علوم عقلی خیلی معروف بودند؛ البته در جهات دیگر مثل فقه و اصول هم در حوزه تدریس می‌کردند. بنده خودم یک بار در همین قم خدمت‌شان رسیدم و سؤالی درباره‌ی حاشیه‌ی ایشان بر اسفار پرسیدم، فرمودند نمی‌دانم. 🔷گاهی از مرحوم آقای ‌حائری «ره» ‌مسأله‌ای می‌پرسیدیم، می‌فرمود نوشتم، ولی یادم نیست. 🟢حضرت امیرالمومنین «علیه السلام» در ادامه فرمودند: «وَ لَا یسْتَحِینَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ یعْلَمِ الشَّی‏ءَ أَنْ یتَعَلَّمَهُ»؛ از یادگیری چیزی که نمی‌دانی، خجالت نکش. گاهی انسان خودش را در جهل نگه می‌دارد، چون خجالت می‌کشد که بگوید نمی‌دانم، یا می‌روم از کسی که می‌داند، سؤال کنم. 🟡در پایان حضرت فرمودند: «وَ عَلَیكُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِیمَانِ كَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لَا خَیرَ فِی جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ وَ لَا فِی إِیمَانٍ لَا صَبْرَ مَعَه‏»؛ بر شما باد به صبر که همانا جایگاه صبر در ایمان مانند سر برای بدن است. خیری در جسمی که سر ندارد، نیست و همچنین خیری در ایمانی نیست که با صبر همراه نباشد. خدای متعال به همه‌ی ما توفیق حیا از خودش و از معصومین «علیهم السلام» را عنایت کند. و ما را به این صفات حمیده متصف بفرماید. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 60-59 «علیه السلام» 🔗 @pand_saadat
🔰توصیه‌های پنج‌گانه‌ی امام باقر «علیه السلام» 💠 حضرت استاد "دام ظله": «وصیته علیه‌السلام لجابر بن یزید الجعفی قَالَ لَهُ یا جَابِرُ اغْتَنِمْ مِنْ أَهْلِ زَمَانِكَ خَمْساً إِنْ حَضَرْتَ لَمْ تُعْرَفْ وَ إِنْ غِبْتَ لَمْ تُفْتَقَدْ وَ إِنْ شَهِدْتَ لَمْ تُشَاوَرْ وَ إِنْ قُلْتَ لَمْ یقْبَلْ قَوْلُكَ وَ إِنْ خَطَبْتَ لَمْ تُزَوَّجْ وَ أُوصِیكَ بِخَمْسٍ» 🔶مطالبی که در این روایت هست؛ خصوصاً برای صنف ما طلاب، فضلا و علما، بسیار ارزشمند است. 🔷حضرت باقر«علیه السلام» می‌فرمایند؛ ‌پنج برخورد اهل زمانت را با خویش غنیمت بشمار. اگر دیدی اهل زمانت با تو این گونه‌ای که حالا می‌گوییم، برخورد می‌کنند، ناراحت نشو، بلکه آن را غنیمت بشمار که در سایه‌ی آن، می‌توانی بسیاری از مراتب رشد و ترقی و تکامل و انقطاع الی الله را کسب کنی و از آلوده شدن به ظواهر بی‌جا و پوچ رها شوی. حضرت می‌فرمایند: «إِنْ حَضَرْتَ لَمْ تُعْرَفْ»؛ اگر در بین مردم هستی، کسی تو را نمی‌شناسد. «وَ إِنْ غِبْتَ لَمْ تُفْتَقَدْ»؛ اگر از میان آن‌ها هم غایب شدی، کسی سراغت را نمی‌گیرد. «وَ إِنْ شَهِدْتَ لَمْ تُشَاوَرْ»؛ اگر در محفل یا مجلسی ‌هستی، تو را طرف مشورت قرار نمی‌دهند. (یعنی خیلی حق تو را نمی‌شناسند). «وَ إِنْ قُلْتَ لَمْ یقْبَلْ قَوْلُكَ»؛ اگر حرفی هم بزنی، چون تو را نمی‌شناسند و جایگاهی برایت قائل نیستند، حرفت را قبول نمی‌کنند. «وَ إِنْ خَطَبْتَ لَمْ تُزَوَّجْ»؛ اگر خواستگاری هم بروی، معمولاً چون تو را نمی‌شناسند، قبول نمی‌کنند که با تو ازدواج کنند. 🟢 این پنج خصلت را حضرت می‌فرمایند غنیمت بشمار. معمولاً هر کدام از این‌ها برای ما پیش بیاید، احساس غبن می‌کنیم و شاید عقده‌ای برای ما بشود. البته اگر اسلام ‌یک وظیفه‌ای بر دوش انسان‌گذاشته باشد – مانند هدایت مردم، امر به معروف‌ و نهی از منکر – ملازمه‌ی قهری دارد با این که شناخته شود و مردم او را بشناسند و جایگاه اجتماعی پیدا کند. اما اگر این‌طور نیست و وظیفه‌ای به گردن او نیست، یا کسان دیگر به قدر کفایت وجوددارند که انجام می‌دهند، در این موارد توصیه همین است. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد دو ص 7-76 «علیه السلام» ... 🔗 @pand_saadat
🔰 شیعه ی واقعی درکلام امام سجاد علیه السلام 💠 حضرت استاد "دام ظله": 🔶روایت دیگر در این زمینه [شیعه ی واقعی]، از حضرت سجاد علیه السلام نقل شده است. «كَانَ عَلِی بْنُ الْحُسَینِ سلام الله علیهما قَاعِداً فِی بَیتِهِ إِذْ قَرَعَ قَوْمٌ عَلَیهِمُ الْبَابَ»؛ حضرت در منزل نشسته بودند، درب منزل زده شد. «فَقَالَ یا جَارِیةُ انْظُرِی مَنْ بِالْبَابِ»؛ حضرت کنیزی را که در منزل داشتند، صدا زدند که ببینند چه کسی در را می زند. «فَقَالُوا قَوْمٌ مِنْ شِیعَتِكَ فَوَثَبَ عَجْلَانَ حَتَّی كَادَ أَنْ یقَعَ»؛ پس گفتند ما گروهی از شیعیان شما هستیم. حضرت شتابان حرکت کردند که به درب منزل بروند؛ چنان که نزدیک بود به زمین بخورند. «فَلَمَّا فَتَحَ الْبَابَ وَ نَظَرَ إِلَیهِمْ رَجَعَ»؛ وقتی که حضرت در را باز کردند و نگاهشان به این افراد افتاد، برگشتند. «وَ قَالَ كَذَبُوا فَأَینَ السَّمْتُ فِی الْوُجُوهِ» حضرت فرموند: اینها دروغ می گویند که از شیعیان ما هستند. آن علامتی که باید در چهره‌شان باشد در چهره ی ایشان نبود. «أَینَ أَثَرُ الْعِبَادَةِ أَینَ سِیمَاءُ السُّجُودِ إِنَّمَا شِیعَتُنَا یعْرَفُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَ شَعَثِهِمْ قَدْ قَرَحَتِ الْعِبَادَةُ مِنْهُمُ الْآنَافَ»؛ آن علامت و نشانه ی عبودیت در چهره های آنان كجاست؟ شیعیان ما به عبادتشان شناخته می شوند، و به تغییر رنگ صورت، بینی های آنان در اثر سجده و اشك قرحه دار شده است. «وَ دَثَّرَتِ الْجِبَاهَ وَ الْمَسَاجِدَ خُمْصُ الْبُطُونِ ذُبُلُ الشِّفَاهِ قَدْ هَیجَتِ الْعِبَادَةُ وُجُوهَهُمْ وَ أَخْلَقَ سَهَرُ اللَّیالِی وَ قَطْعُ الْهَوَاجِرِجُثَثَهُمْ الْمُسَبِّحُونَ إِذَا سَكَتَ النَّاسُ وَ الْمُصَلُّونَ إِذَا نَامَ النَّاسُ وَ الْمَحْزُونُونَ إِذَا فَرِحَ النَّاسُ»؛ و پیشانی های آن‌ها نیز از حال و وضع اصلی خارج شده، شكم های آنان به پشت چسبیده، لبانشان خشكیده، آثار عبادت صورت های آن‌ها را متغیر كرده، و آثار كهنگی و فتور بدن در اثر شب زنده داری و پیمودن روزهای گرم (به روزه داری و عبادت) در آنان پدیدار گشته، آن‌ها مشغول تسبیح اند در زمانی كه مردم ساكت باشند، و نمازگزارند در وقتی كه مردم درخواب باشند، و در دل غم و غصه دارند در وقتی كه مردم خوشحال هستند. 🔹منبع : مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج4، ص469 🔗 @pand_saadat
🔰 کلامی از حضرت امام سجاد «علیه السلام» در مورد حماسه‎ی کربلا 💠 حضرت استاد "دام ظله": 🔶 از حضرت امام سجاد علیه السلام در مورد حماسه‎ی کربلا کلامی نقل شده است که عرض می‌کنم. « وَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ علیه السلام لَمَّا اشْتَدَّ الْأَمْرُ بِالْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ «علیه السلام» نَظَرَ إِلَيْهِ مَنْ كَانَ مَعَهُ فَإِذَا هُوَ بِخِلَافِهِمْ لِأَنَّهُمْ كُلَّمَا اشْتَدَّ الْأَمْرُ تَغَيَّرَتْ أَلْوَانُهُمْ وَ ارْتَعَدَتْ فَرَائِصُهُمْ وَ وَجَبَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَانَ الْحُسَيْنُ علیه السلام وَ بَعْضُ مَنْ مَعَهُ مِنْ خَصَائِصِهِ تُشْرِقُ أَلْوَانُهُمْ وَ تَهْدَأُ جَوَارِحُهُمْ وَ تَسْكُنُ نُفُوسُهُمْ فَقَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ انْظُرُوا لَايُبَالِي بِالْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ الْحُسَيْنُ علیه السلام صَبْراً بَنِي الْكِرَامِ فَمَا الْمَوْتُ إِلَّا قَنْطَرَةٌ تَعْبُرُ بِكُمْ عَنِ الْبُؤْسِ وَ الضَّرَّاءِ إِلَى الْجِنَانِ الْوَاسِعَةِ وَ النَّعِيمِ الدَّائِمَةِ فَأَيُّكُمْ يَكْرَهُ أَنْ يَنْتَقِلَ مِنْ سِجْنٍ إِلَى قَصْرٍ وَ مَا هُوَ لِأَعْدَائِكُمْ إِلَّا كَمَنْ يَنْتَقِلُ مِنْ قَصْرٍ إِلَى سِجْنٍ وَ عَذَابٍ- إِنَّ أَبِي حَدَّثَنِي عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم أَنَّ الدُّنْيَا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ وَ جَنَّةُ الْكَافِرِ وَ الْمَوْتُ جِسْرُ هَؤُلَاءِ إِلَى جَنَّاتِهِمْ وَ جِسْرُ هَؤُلَاءِ إِلَى جَحِيمِهِمْ مَا كَذَبْتُ وَ لَا كُذِبْتُ» کسانی که همراه ایشان بودند، وقتی به قیافه و چهره‌ی مبارک آن حضرت علیه السلام می‌نگریستند، می‌دیدند چهره ایشان با دیگران تفاوت دارد. هر چه کارزار مشکل‎تر و سنگین‌تر می‎شد، رنگ‌ها بیشتر می‌پرید و آثار ترس و وحشت و نگرانی در رخسارها نمودار می شد و بند بند بدنشان می‌لرزید. ولی آن‎ حضرات نه تنها رنگ‌هایشان نمی‌پرید، بلکه چهره‌هایشان برافروخته‌تر می‌شد. حالت آرامش به جوارح آن‎ها دست می‌داد و نفوس آن‎ها آرام می‌شد؛ 🔷 حضرت علیه السلام می‌فرمایند: علتش این بود که دنیا را زندان می‌دانستند. چه کسی دوست ندارد که از زندان به قصر منتقل شود. ببینید این باور چه می‌کند و چگونه درون و برون را دگرگون می‌نماید. کسی که این معرفت را ندارد، درون و برونش همه ناراحت است؛ دل در ترس است و رنگ پریده است و اعضا و جوارح می‌لرزد، اما این شخص در سکون و آرامش است. این، اثر این عقیده در وجود انسان است. بعد حضرت فرمودند: « مَا كَذَبْتُ وَ لَا كُذِبْتُ ». من نه دروغ می‌گویم و نه دروغ به من گفته شده است. (این یک واقعیت و حقیقت است). این جلسات ما باید اثرش این باشد که تذکری باشد که ما روی این‎ها کار کنیم؛ فقط شنیدن کار را حل نمی‌کند، بلکه باید این‎آموزه‌ها باورمان شود. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 81-80 🔗 @pand_saadat