پنجِ پنج
📌بخش چهارم شهدای بمباران پنجِ پنجِ سال ۱۳۶۵ ۳۰ _شهید سید غلامرضا شمسی https://shohud.ir/node/2572
📌بخش پنجم شهدای بمباران پنجِ پنجِ سال ۱۳۶۵
۴۰ _شهید پرویز عباسی
https://shohud.ir/node/3244
۴۱_ شهید حسن عباسی
https://shohud.ir/node/3261
۴۲_ شهید محمدرضا عباسی
https://shohud.ir/node/3383
۴۳ _شهید ناصر عباسی
https://shohud.ir/node/3404
۴۴ _شهید موسی عبدی
https://shohud.ir/node/3668
۴۵ _شهید علیرضا عزیزی
https://shohud.ir/node/3867
۴۶ _شهید سعید غفاری
https://shohud.ir/node/3382
۴۷ _شهید محمدرضا کریمی سنجانی
https://shohud.ir/node/5754
۴۸ _شهید پناه بر خدا فلاحتی
https://shohud.ir/node/4271
۴۹ _شهید ابراهیم قنات
https://shohud.ir/node/5473
#شهدای_بمباران
#پنجِ_پنج
#بخش_پنجم
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj
📚#داستانک
بدون یک روز تعطیلی
پا کوبید و سرش را پایین انداخت. دانههای عرق از پیشانیاش چکه میکرد. با صدایی که به زور شنیده میشد، گفت: قربان، درباره بمباران شهری کارخانههای اراک، که دیروز انجام شد، میخواهم به اطلاع برسانم که متاسفانه کارگران از امروز باز هم به محل کار رفتند.
✍️فرشته عسگری
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
42روز مانده تا ...
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj
پنجِ پنج
📌بخش پنجم شهدای بمباران پنجِ پنجِ سال ۱۳۶۵ ۴۰ _شهید پرویز عباسی https://shohud.ir/node/3244 ۴۱_
📌بخش ششم شهدای بمباران پنجِ پنجِ سال ۱۳۶۵
۵۰ _شهید قنبر علی کربی
https://shohud.ir/node/5753
۵۱ _شهید سید جلیل هاشمی
https://shohud.ir/node/5348
۵۲ _شهید محمد نقی محتشم
https://shohud.ir/node/1973
۵۳ _شهید محمد مجیدی
https://shohud.ir/node/1957
۵۴_شهید غلامرضا محمدی
https://shohud.ir/node/2267
۵۵_ شهید قاسم محمدی
https://shohud.ir/node/2280
۵۶_ شهید محمدعلی محمود آبادی
https://shohud.ir/node/2600
۵۷ _شهید حبیب الله مددی کاهکش
https://shohud.ir/node/2710
۵۸ _شهید محمد مومنی
https://shohud.ir/node/4838
#شهدای_بمباران
#پنجِ_پنج
#بخش_ششم
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj
📚#داستانک
ارثیه خانوادگی
لباس را بویید. آرام روی چشمهایش گذاشت و گریست.
تقهای به در خورد.
_ بابا زود باش! همه منتظر شما هستن.
قلبش در سینه بیتابی میکرد و نای جواب دادن نداشت.
میخواست برای آخرین بار، یک دل سیر، یادگار فرزندان شهیدش را به آغوش بکشد.
لباس را پوشید. انگار آخرین بار بود که فرزندانش را در آغوش میکشید.
حالا دیگر با حس و حال دیگری میتوانست در مراسم تشییع فرزندش شرکت کند.
پاورقی:
تقدیم به شهید محسن فرهادی که در سال ۵۹ شهید شد و دو سال بعد برادرش حسین با همان لباس پاسداری درپنجم مرداد سال ۶۱ به شهادت رسید.
پدر بزرگوارشان نیز با لباس پاسداری فرزندان شهیدش در مراسم تشییع شرکت کرد.
✍اعظم چهرقانی
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
۴۱روز مانده تا
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj
27.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوش اومدی تو از سفر بابا ...
🕊 وداع جانسوز خانواده شهید #جعفر_نوروزی در حسینیه عاشقان ثارالله هیئت رزمندگان اسلام #اراک
پیکر مطهر شهید پس از ۳۰ سال با تلاش گروههای تفحص شهدا کشف و شناسایی گردید
#پنجِپنج
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj
📚#داستانک
مراسم وداع توی حسینیه برگزار میشد. لحظه به لحظه جمعیت بیشتری می آمدند. همه در تکاپو بودیم برای بهتر برگزار شدن مراسم.
خانمی صدایم کرد:
_ آقا! میشه یک عکس از ما بگیرید؟
به پشت سر نگاه کردم.
با خودم زمزمه کردم که الان چه وقت این کارهاست؟!
عکس با تابوت!
_بله! بایستید.
_این تنها عکس چهار نفره ما است...
اولین و آخرین عکس شهید جعفر نوروزی با دخترش
💠💠💠💠
🥀شهید جعفر نوروزی؛ جانباز کربلای ۵، در ۵مرداد سال ۶۷ حین عملیات مرصاد اسیر میشود و عاقبت در عملیات جبل مروارید در سال ۶۹ به شهادت میرسد . پیکر مطهرش پس از سی سال در سال ۹۹ به وطن بازگشت.
✍فرهوده جوخواست
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
40روز تا
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj
پنجِ پنج
📌بخش ششم شهدای بمباران پنجِ پنجِ سال ۱۳۶۵ ۵۰ _شهید قنبر علی کربی https://shohud.ir/node/5753 ۵۱
📌بخش هفتم شهدای بمباران پنجِ پنجِ سال ۱۳۶۵
۵۹_شهید علی اکبر نامدار
https://shohud.ir/node/3724
۶۰_ شهید محمد اسماعیل نحوی زاده
https://shohud.ir/node/3945
۶۱_ شهید محراب نعیمی
https://shohud.ir/node/4393
۶۲_شهید زیاد علی وحدتی مقتدر
https://shohud.ir/node/5048
۶۳_شهید محمدباقر ولاشجردی
https://shohud.ir/node/5290
۶۴_ شهید ولی الله ولی خانی
https://shohud.ir/node/5318
۶۵_ شهید مسعود پارسائی
https://shohud.ir/node/326
۶۶_شهید فرج الله رضائی
https://shohud.ir/node/2417
۶۷_شهید مسعود مبینی
https://shohud.ir/node/1935
۶۸_شهید علیرضا مشیریان
۶۹_شهید سیدهاشم موسوی حصاری
https://shohud.ir/node/4813
۷۰_محمدعلی مهدوی
#شهدای_بمباران
#پنجِ_پنج
#بخش_هفتم
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj
📚#داستانک
جوان، شلنگ را گرفت روی باغچه و گفت:
_ یادت نره به این رزهای سفید، چطوری آب بدی مامانی! اگه خیلی آب بخورن، میمیرن. این بنفشهها هم که خودت میدونی، خیلی ناز دارن. با آبپاش، خیلی آروم، سیرابشون کن.
زن، کاسه آب را بالاتر گرفت . بغضش را فرو داد و گفت:
-فرض کن من هیچی از باغبونی سرم نمیشه! خودت زود برگرد، بهشون برس.
جوان خندید. شیر آب را بست و با دست تر، پاچهی شلوار خاکیرنگش را تکاند:
-دیگه قرارمون نبود، دمِ آخری اذیتمون کنی مامانی!
عبارت "دمِ آخری" بند ِدلِ زن را از هم گسیخت. اشک روی گونهاش راه گرفت:
-نگران این چند تا سبزهی توی باغچه هستی، اون وقت، من، نگرانِ این دسته گلی که دارم میفرستم بره، نباشم؟!
عملیات که تمام شد، زن دسته گلی را به جای جوانش تشییع کرد.
✍️مولود توکلی
به یاد ۷۲ شهید مفقودالاثر اراکی عملیات رمضان ۱۳۶۱/۵/۵ که به جای پیکرهایشان، ۷۲ دستهی گل از مسجد آقاضیاءالدین به سمت گلزار شهدا تشییع شد.
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
۳۹روز مانده ...
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj
May 11
📌بخش اول شهدای عملیات رمضان پنجِ پنجِ سال ۱۳۶۱
۱_ شهید هاشم احدی
https://shohud.ir/node/535
۲-شهید حمید ادریسی فیجانی
https://shohud.ir/node/886
۳_ شهید حسین استاد مهدی عراقی
https://shohud.ir/node/937
۴_ شهید غلامرضا اسدی
https:
۵_ شهید حسن اسماعیلیون
https://shohud.ir/node/1222
۶ _شهید اسماعیل اسماعیلیون
https://shohud.ir/node/1231
۷ _شهید غلامرضا امیدی
https://shohud.ir/node/1622
۸_ شهید حسین امیری هزاوه
https://shohud.ir/node/2241
۹_ شهید داوود امیری
https://shohud.ir/node/2164
۱۰_ شهید شعبانعلی ایبک آبادی
https://shohud.ir/node/2485
#شهدای_عملیات_رمضان
#پنجِ_پنج
#بخش_اول
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj
پنجِ پنج
📚#داستانک مراسم وداع توی حسینیه برگزار میشد. لحظه به لحظه جمعیت بیشتری می آمدند. همه در تکاپو بود
📚#داستانک
مستقیم به سمت شهادت
شب نوزدهم دی بود. قراربود عملیات کربلای ۵ انجام شود.
منی که همیشه و همه جا یار جنگی آقا جعفر بودم، قول داده بودم که در این عملیات هم تنهایش نگذارم؛ چون من در تمام آن سالها روی جادهها میان این همه توپ و تانک با او همراه بودم.
آقا جعفر دستمالی نمدار روی صورتم کشید.گرد و خاکهای عملیات قبل را از روی صورتم پاک کرد. بندهایم را محکم بست. با خودم فکر کردم چقدر خوشبخت هستم که پاهای آقا جعفر در من جای گرفته است. آقا جعفر آمادهی رزم شد. استوارتر از همیشه به سمت میدان نبرد حرکت کردیم.
با رمز « یا زهرا » عملیات شروع شد.
هر لحظه یکی از همرزمها تیر میخورد و به عقب جبهه منتقل میشد.
اشتیاق شهادت در تک تک حرکات و جنب و جوشهای آقا جعفر به خوبی گویا بود.
از هر سمتی، گلولهای یا خمپارهای به من و همرزمانم میخورد.
در لحظهای خمپاره از سمت راست، محکم به صورتم خورد. صدای « یا زهرا » ی آقا جعفر هر لحظه بلندتر می شد.
دیگر نا نداشتم. همراه با آقا جعفر به بیمارستان منتقل شدیم.
همین خمپاره باعث شد پای راست آقا جعفر سه دوره در اهواز و شیراز و تهران جراحی شود. اما این پایان کار من و آقا جعفر نبود. برگشتیم جبهه.
در سال ۶۷ عملیات مرصاد اسیر شدیم. با نقشهای که دوستان کشیدند به چند ساعت هم نکشید که از دست دشمن فرار کردیم.
در سال ۶۷ زندگی روی خوشش را به ما نشان داد. آقا جعفر ازدواج کرد و ثمره این ازدواج دو فرزند بود.
دوباره در سال آخر جنگ، در عملیات جبل مروارید، بندهای رزم من را محکم بست. به سمت میدان نبرد حرکت کردیم.
در این عملیات با رمز « توکلت علی الله » به دل دشمن زدیم.
آقا جعفر دل در دلش نبود که نکند از همسفرانش جا بماند. گلولهای سینهاش را شکافت و مستقیم به سمت شهادت پرواز کرد.
باز هم این پایان همراهی من با آقا جعفر نبود. سی سال دیگر، بین آن خاکها در سرما و گرما کنارش ماندم. تا اینکه سال ۹۹ آقا جعفر به آغوش خانوادهاش برگشت و من ماندم و من...
⚜ بهیاد شهید جعفر نوروزی ⚜
نرجس خوشگفتار
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
۳۸روز مانده...
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مصاحبه
هم جبهه رفتند
هم جانباز شدند
هم شهید شدند
هم توی کارخانه هیچ وقت نذاشتند تولید تعطیل بشه
خاطره جانباز آقای سجادی
در مورد کارخانه آلومینیوم و مقاومت کارگران
🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷
۳۷روز مانده تا
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱
پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵
پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷
روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـےها
https://eitaa.com/panj_panj