eitaa logo
پنجِ پنج
318 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
203 ویدیو
4 فایل
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj 📱ادمین کانال @Khademshohadiran
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 🕊 🌱شهید محمدحسن محمدی 🗓تاریخ تولد: ۱۳۴۲/۰۲/۰۱ محل تولد: اراک 🗓تاریخ شهادت:۱۳۶۱/۰۵/۰۵ محل شهادت:پاسگاه زید_عملیات رمضان مزار: گلزار شهدای اراک 📜برشی از وصیتنامه شهید: اگر در زندگی با مشکلات و سختی‌ها روبه‌رو می‌شوید، اگر به ناراحتی و هزاران بلا روبه‌رو می‌شوید، سرد نشوید و بدانید که این‌ها همه آزمایش خداوند است و خداوند در همه حال مخلوقش را زیر نظر دارد و گاهی اوقات نیز او را آزمایش می‌کند. بدانید با خدا و با ایمان به او و با پشتیبانی و دعای امام(ره) امت می‌رویم تا دین خود را به امت و امام(ره) عزیز خود ادا کنیم. می‌رویم تا خود را امتحان کنیم. می‌رویم تا نزد خداوند آزمایش شویم. شما در زمانی این سخنان را می‌خوانید و می‌شنوید که من دیگر در پیش شماها نیستم و به جایی رفته‌ام که تمام آرزویم بوده است. هر انسانی در زندگی خود برنامه‌ای دارد و برای رسیدن به آن اهداف در آن راه حرکت می‌کند... 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
﷽ 🕊 🌱شهید علیرضا قدیمی 🗓تاریخ تولد:1350/02/02 محل تولد:چشمه پهن_اراک 🗓تاریخ شهادت:1367/05/05 محل شهادت:کرمانشاه_سر پل ذهاب مزار: گلزار شهدای اراک 📜برشی از زندگی نامه شهید: شهید علیرضا قدیمی در دومین روز از اردیبهشت‌ماه سال 1350 در روستای چشمه‌ پهن از توابع شهرستان اراک دیده به جهان گشود. علیرضا دوران کودکی‌اش را که سپری کرد، به مدرسه رفت تا کسب علم و دانش کند. از همان روستا درس را آغاز کرد و با جدیت و علاقه‌ای که به درس داشت. تا کلاس پنجم را خواند و چون پدرش نیاز به کمک داشت، درس را رها کرد و به کمک او شتافت. در سال‌های دفاع مقدس به عضویت افتخاری سپاه درآمد و مفتخر به پوشیدن لباس سبز پاسداری و خدمت شد. تازه یک ماه ازدواجش گذشته بود که از طریق سپاه به عنوان فرمانده دسته در گردان علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) از لشکر 71 روح‌الله(قدس سره) به جبهه اعزام شد و پس از مدتی در پنجم مردادماه سال 1367 در منطقه سه‌راهی اسلام‌آباد غرب در عملیات مرصاد هنگام درگیری با منافقان به درجه رفیع شهادت نائل گشت. پیکر مطهر شهید در گلزار شهدای اراک به خاک سپرده شد. سال‌ها بعد پیکر برادر شهیدش علی، که در عملیات کربلای 5 مفقود شده بود در کنارش به خاک سپرده شد. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
﷽ 🕊 🌱شهید پرویز عباسی 🗓تاریخ تولد:1341/02/07 محل تولد:برج نورآباد_شازند 🗓تاریخ شهادت:1367/05/05 محل شهادت:اراک_بمباران کارخانه واگن پارس مزار: گلزار برج نور آباد_شازند 📜برشی از زندگی نامه شهید: در شرکت واگن‌سازی پارس اراک استخدام شد، این شرکت، یکی از شرکت‌های تولیدی که جزو صنایع سنگین است و مانند واحدهای صنعتی دیگر استان مرکزی در دوران دفاع مقدس مسیر خدمت‌رسانی به رزمندگان را در پیش گرفت. در سنگر تولید می‌جنگید. در بزرگ‌ترین واحد تولیدکننده واگن خاورمیانه که زمان بارش تیر و ترکش به سازندگی می‌اندیشید و لحظه‌ای دست از تولید بر نمی‌داشت، از اینکه نمی‌توانست پشت خاک‌ریزها بجنگند، غمی بزرگ بر قلبش سنگینی می‌کرد. در طول دوران جنگ تحمیلی در سنگر تولید بود و آرزو داشت در جبهه‌ها با دشمن بعثی بجنگد. پنج مردادماه بود که بعد از خواندن نماز صبح و دعای برای رزمندگان راهی کارخانه شد، لباس و کفش کار پوشید و مشغول کار شد. هنوز ساعتی از آمدنش نگذشته بود که صدای آژیر خطر از یک سو و صدای بمباران هوایی از سوی دیگر در فضا پیچید و لحظه‌ای بعد در زیر آوارهای ناشی از بمباران در پنجم مرداد 1365 تعدادی از کارگران و مهندسان این کارخانه به شهادت رسیدند، که یکی از این شهدا پرویز عباسی است. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
﷽ 🕊 🌱شهید رحمت الله یعقوبی 🗓تاریخ تولد:134102/07 محل تولد:بازنه_شازند 🗓تاریخ شهادت:1367/05/05 محل شهادت: ارتفاعات فلاویزان_مهران مزار: گلزار بازنه_شازند 📜برشی از زندگی نامه شهید: در هفت‌سالگی به درس خواندن مشغول شد و مرحله ابتدایی را به پایان رساند. پس از ترک تحصیل در حرفه سیم‌کشی و برق‌کاری ساختمان مشغول به کار شد. پس از پایان خدمت سربازی به زادگاهش بازگشت و ازدواج کرد. خداوند یک پسر و یک دختر به او عطا کرد. او نسبت به خانواده بسیار مهربان بود و به مستضعفان کمک می‌کرد و به امام(قدس سره) و امت امام(قدس سره) بسیار علاقه‌مند بود. در سال‌های جنگ تحمیلی با توجه به این که مدتی از خدمت سربازی‌اش را در جبهه گذرانده بود مجدداً ولی این مرحله داوطلبانه از سوی بسیج عازم جبهه شد و پس از آن نیز به جمع سبز پوشان سپاه پیوست و حضورش در جبهه در چهار مرحله بعد نیز ادامه داشت. در همین اعزام‌ها دو بار از ناحیه گوش و پا مجروح شد ولی این جراحات نیز نتوانست او را از سنگر دفاع جدا کند. رحمت‌الله در آخرین مرحله در واحد تخریب لشکر 17 علی بن ابی‌طالب(علیهما السلام) خدمت می‌کرد که در عملیات کربلای یک شرکت کرد و در همان عملیات در پنجم مردادماه سال 1365 در ارتفاعات قلاویزان در منطقه مهران به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
روایت همسر شهید محمد نقی محتشم از شهادت همسرش در پنج مرداد سال ۶۵ 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
پنجِ پنج
روایت همسر شهید محمد نقی محتشم از شهادت همسرش در پنج مرداد سال ۶۵ 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـث
روایت همسر شهید محمدنقی محتشم از شهادت همسرش: دختر دوممان تازه به دنیا آمده بود. من و محمدنقی ساعت‌ها غرق تماشایش می‌شدیم و اگر شباهتی روی چهره‌اش با خودمان پیدا می‌کردیم برای هم رجز می‌خواندیم. من معلم بودم و حالا روزهای مرخصی زایمان را در خانه می‌گذراندم و بیشتر از قبل می‌توانستم به امورات منزل برسم محمدنقی هم از کارخانه که برمی‌گشت، اگر در منزل کاری نبود یا یک‌راست می‌رفت زورخانه، یا می‌نشست سر جزوه و کتاب‌هایش و برای کنکور می‌خواند. تابستان ۶۵ که رسید، در آزمون شرکت کرد. دلش می‌خواست در رشته‌ی حسابداری ادامه تحصیل بدهد. صبح روز پنج پنج شصت و پنج، صبحانه‌اش را که خورد، دستی بر موهای دختر اولمان کشید، مچ کوچک دختر دوممان را بوسید و به راه افتاد. حدود سه ساعت بعد، صدای مهیبی در آسمان شهر پیچید. من داشتم به دخترکم شیر می‌دادم. از آغوشم جدایش کردم و از پنجره بیرون را نگاه کردم. صدای آژیر خطر از خانه‌ی همسایه‌ها به گوش می‌رسید. دختر کوچکم را به آغوش کشیدم و دست دختر بزرگم را در دست گرفتم و به طرف زیرزمین خانه دویدم تا پناه بگیریم. وقتی صداها ساکت شد، بیرون آمدیم. پریدم توی کوچه. هر کس چیزی می‌گفت. نمی‌دانستم کجا بمباران شده. وقتی خبر رسید که کارخانه‌ی آلومینیوم هم بمباران شده، دنیا روی سرم آوار شد. قلبم از خبری دردناک به تشویش افتاده بود، اما هنوز امید داشتم که محمدنقی سالم مانده باشد‌. اما وقتی آمدند سراغم و گفتند باید برای شناسایی همسرتان به سردخانه بیایید، همان اندک نور امید هم خاموش شد. صدای ضجه‌هایم بلند شد و با کمک همسایه‌ها و فامیل راهی شدم. ساق پاهایم می‌لرزید اما وارد شدم و نگاهم را میان تن‌های متلاشی چرخاندم. برخلاف دیگر شهدا که به سادگی قابل شناسایی نبودند، محمدنقی دچار خونریزی داخلی مغزی شده بود و پیکرش آسیب شدیدی ندیده بود. در آغوشش کشیدم. پوست دستانش را که بر اثر کار مدام، زمخت شده بود و حالا رگه‌های زخم و خون هم روی آن رد انداخته بود، بوسیدم. چقدر آنجا ماندم و شیون کردم، یادم نیست. تازه مراسم چهلم تمام شده بود که نتایج کنکور آمد‌. نمی‌دانم چرا میان سطرهای روزنامه، دنبال اسمش می‌گشتم. شاید هنوز در رویا می‌دیدم که ظهر از کارخانه برمی‌گردد و من با شوق روزنامه را نشانش می‌دهم و او با همان برق همیشگی چشم‌هایش لبخند می‌زند. انگشتم را زیر اسامی پایین بردم تا به حرف "میم" برسم و کلمه "محتشم" را پیدا کنم. رسیدم: "محمد نقی محتشم"؛ قبول؛ رشته حسابداری، دانشگاه بروجرد. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
﷽ 🕊 🌱شهید محمود محمدی 🗓تاریخ تولد:۱۳۵۱/۰۲/۱۲ محل تولد:جاپلق شازند 🗓تاریخ شهادت:1367/05/05 محل شهادت:کرمانشاه_سر پل ذهاب مزار: گلزار شهدای اراک 📜برشی از زندگی نامه شهید: بسیار با نشاط و شاداب بود. هیچ موقع نمازش را ترک نمی‌کرد. نمونه یک انسان کامل و جامع بوده به ما می‌گفت: اگر بمباران کردند، نترسید. هنگامی که می‌خواست به جبهه برود، خواهرش به منزل آمد به خواهرش گفت: اسم فرزندت را زهرا بگذار.   در سال‌های اول انقلاب بود که به مدرسه رفت تا کسب علم و دانش کند. در دبستان روستا مشغول به تحصیل شد و توانست تا شروع دوره متوسطه تحصیل کند. همین سال‌ها بود که شوق رفتن به جبهه در سرش بود و می‌خواست در این برهه از زمان در میدان مبارزه و دفاع از میهن اسلامی‌اش حضور داشته باشد. به عنوان بسیجی و بیسیم‌چی، گردان علی بن ابی‌طالب(علیهما السلام) از لشکر 71 روح‌الله(قدس سره)؛ در جبهه بود تا سرانجام در حین عملیات مرصاد و مبارزه با منافقین کور دل در پنجم مردادماه سال 1367 به شهادت رسید. پیکر مطهرش را هم در گلزار شهدای اراک به خاک سپرده شد تا میزبان برادر شهیدش محمد باشد که در 1370 به شهادت رسید و پس از تفحص در سال 1378 در مجاورت او به خاک سپرده شد. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
﷽ 🕊 🌱شهید حشمت الله عابدی چقا سیاهی 🗓تاریخ تولد:۱۳۳۸/۰۲/۱۲ محل تولد:چقا سیاه_شازند 🗓تاریخ شهادت:۱۳۶۵/۰۵/۰۵ محل شهادت: بمباران کارخانه واگن پارس مزار: گلزار چقا سیاه_شازند 📜برشی از زندگی نامه شهید: زمانی که جنگ فرا رسید، راهی جبهه‌های نبردشان شد...  به گفته همسرش: «یکی از شب‌ها خواب دیدم که همسرم وقتی که جبهه بود شهید شده است. فردای همان شب پسر عمه شوهرم، که از فرماندهان سپاه بود، از مأموریت آمد. خبر شهادت همسرم را به من داد و گفت: در حمله نیروهای عراقی به شهادت رسیده و با توجه به انهدام ماشین تلاش‌های آنان برای پیدا کردن او بی‌نتیجه مانده است. همان شب مجلس ختمی برای حشمت‌الله گرفتیم؛ ولی به من الهام شده بود که همسرم زنده است. فردای آن روز صدای زنگ خانه به صدا درآمد و همسرم در سلامتی کامل به خانه بازگشت؛ ولی خستگی به وضوح در چهره‌اش پیدا بود. سپس تعریف کرد که بر اثر موج انفجار که خیلی زیاد بوده، به فاصله‌ای دورتر پرتاب شده و بعد از سه روز خودش به هوش آمده و به دلیل نگرانی ما هر چه زودتر خود را به خانه رسانده بود». پس از آن در کارخانه مشغول به کار شد تا این که امواج جنگ، بر آسمان و زمین ایران فرود آمد،که در یکی از این حملات در پنجمین روز از مردادماه سال 1365، بمب‌های در آسمان شهر اراک باریدن کردند و حشمت‌الله در سنگر کار و تولید، کسوت شهادت را به تن کرد. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
﷽ 🕊 🌱شهید عباس ملکی 🗓تاریخ تولد:۱۳۴۴/۰۲/۱۵ محل تولد:هفته شازند 🗓تاریخ شهادت:۱۳۶۱/۰۵/۰۵ محل شهادت: پاسگاه زید،عملیات رمضان مزار:گلزار شهدای اراک 📜برشی از زندگی نامه شهید: عباس از نوجوانی به اندازه‌ای با تقوا و صبور بود که نمی‌توان با کلمات به بیان آن اکتفا کردد. در مواقع کار، کوشش زیادتر از حد خود انجام می‌داد و در مدرسه همیشه با نمرات قبول می‌شد. بعد از این که دوره‌ی راهنمایی را به پایان رسانید، به دلیل علاقه به کارهای فنی در هنرستان شهید رجایی ثبت‌نام کرد و 2 سال در رشته الکترونیک درس خواند. از روزهای اول انقلاب با حضور در مسجد محل همراه انقلاب بود. و شب‌ها در پایگاه بسیج نگهبانی می‌داد. در کنار فعالیت‌های فرهنگی کلاس‌های قرآن را پشت سر گذاشت و در مسابقات کشوری قرآن شرکت کرد.  از آغاز جنگ تحمیلی بعد از دیدن آموزش بسیج داوطلبانه راهی جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد و چهار مرحله در مناطق عملیاتی به دفاع از انقلاب و ایران پرداخت. سرانجام در آخرین اعزامش به عنوان بسیجی گردان شهید بختیاری از تیپ 17 علی بن ابی‌طالب(علیهما السلام) در پنجم مردادماه 1361 در پاسگاه زید عراق هنگام عملیات رمضان به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید سال‌ها در منطقه مرزی مفقود بود تا این که پس از شناسایی به‌ وسیله گروه‌های تفحص شهدا در یکم اسفندماه 1373 در گلزار شهدای شهر اراک به خاک سپرده شد. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
﷽ 🕊 🌱شهید محمود سلطانی 🗓تاریخ تولد:۱۴۳۷/۰۲/۱۷ محل تولد:چشم پهن_اراک 🗓تاریخ شهادت:۱۳۶۱/۰۵/۰۵ محل شهادت: پاسگاه زید،عملیات رمضان مزار:گلزار شهدای روستای چشمه پهن 📜برشی از زندگی نامه شهید: شهید محمود سلطانی در هفدهم اردیبهشت 1337 در روستای چشمه پهن از توابع شهرستان اراک در خانواده‌ای متدین دیده به جهان گشود. دوره کودکی در روستای محل تولد به تحصیل اشتغال داشت و از نوجوانی در مزرعه کشاورزی می‌کرد. در سال 1359 ازدواج کرد و صاحب سه فرزند شد. از شروع جنگ تحمیلی از طریق بسیج راهی جبهه شد و از رزمندگانی بود که تا زمان شهادت چند مرحله به جبهه اعزام گشت. در آخرین مرحله حضورش به عنوان بسیجی گردان شهید بختیاری از تیپ 17 علی بن ابی‌طالب(علیهماالسلام) در مناطق عملیاتی در پاسگاه زید حضور یافت و در عملیات رمضان هنگام درگیری با نیروهای عراقی به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در هنگامه نبرد مفقود شد و بیش از 12 سال از او اثری به دست نیامد. پس از سال‌ها آثار بر جای مانده از شهید به‌ وسیله گروه‌های تفحص کشف و در اولین روز از اسفندماه 1373 در گلزار شهدای روستای چشمه پهن به خاک سپرده شد. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
﷽ 🕊 🌱شهید علی صادقی 🗓تاریخ تولد:۱۳۴۶/۰۲/۱۷ محل تولد:عضدیه_شازند 🗓تاریخ شهادت:۱۳۶۷/۰۵/۰۵ محل شهادت: کرمانشاه_سر پل ذهاب مزار:گلزار عضدیه_شازند 📜برشی از زندگی نامه شهید: از همان دوران کودکی و نوجوانی بسیار مهربان بود و همواره تلاش می‌کرد تا دست پدر و مادر را در امور خانه بگیرد و هرگز به مسائل زندگی خانوادگی بی‌تفاوت نبود. هر کاری که از دستش بر می‌آمد انجام می‌داد تا باعث خوشحالی اعضای خانواده شود. بنابراین در امور کشاورزی یاری‌رسان پدر شد و سعی می‌کرد تا با این کار هم کمکی به پدر کرده و هم در تأمین امور مادی منزل سهمی داشته باشد. زمان اعزام به خدمت مقدس سربازی فرا رسید و او نیز چون دیگر جوانان برای رفتن به خدمت آماده شد. پاسدار وظیفه بود و در لشکر 71 روح‌الله(قدس سره) در ماه‌های پایانی جنگ تحمیلی خدمت می‌کرد که پس از 4 ماه خدمت صادقانه به وطن، در پنجم مردادماه سال 1367 در حین عملیات مرصاد در مقابله با منافقین (مجاهدین خلق) که با پیروزی و سربلندی رزمندگان اسلام به پایان رسید، با اصابت ترکش، شهد شیرین شهادت را نوشید. روحش آسمانی شد و جسمش در روستای عضدیه به خاک سپرده شد. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
﷽ 🕊 🌱شهید جواد رضی(فیجانی) 🗓تاریخ تولد:۱۳۳۱/۰۲/۱۸ محل تولد: اراک 🗓تاریخ شهادت:۱۳۶۵/۰۵/۰۵ محل شهادت:اراک_ بمباران کارخانه آلومینیوم سازی مزار:گلزار شهدای اراک 📜برشی از زندگی نامه شهید: سال 1350 در کارخانه مشغول شد. در سال 1361 ازدواج کرد و در سال 1363 اولین و تنها فرزندش به نام حامد به دنیا آمد. حامد با تلاش فراوان در رشته پزشکی قبول و فارغ‌التحصیل شد. جواد روحیه‏ای سالم و سلامت از نظر مذهبی و فکری داشت. هیچ‌وقت چشم‏داشتی به کسی نداشت، همیشه سعی می‏کرد که خودش را وام‏دار دیگران قرار ندهد. معمولاً بیشتر از من به مادرم کمک می‏کرد ، امیدوارم همان‌طور که در این دنیا به فکر مردم بود و سالم زندگی کرد، در آن دنیا جایگاه مناسبی داشته باشد. یکی دو روز بود که شهدایی که قابل شناسایی نبودند، در سردخانه بهشت زهرا مانده و تکه‏های یخ روی آن‌ها گذاشته بودند. پدر خانم جواد از دخترش خواسته‏ بود که بالاخره هر زنی محرم شوهرش است، از همه بهتر می‏تواند شوهرش را شناسایی کند، بیاید او را شناسایی کند که دیگر بیشتر از این، آنجا نماند. من دست‌خط برادرم را در لابه‌لای تکه‏های بدنش پیدا کردم، ولی باز حاضر نبودم بگویم که این جواد است، اما خانمش، وقتی جنازه را که از ساق پایش به پائین سالم مانده بود دید، از تکیه جورابش که به پایش باقی مانده بود، متوجه شد که جنازه شوهرش، جواد است. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj