#بارداری_شب_ازدواج_همسرم
۹ سال بود از زندگیمون میگذشت و از بچه خبری نبود
بخودم اومدم دیدم دارم میرم #خاستگاری_واسه_شوهرم
بعد از یه ماه خون گریه کردنام بلاخره شوهرم از یه #خانم_مطلقه خوشش اومد و قرار شد توافقی #عروسی_کنن و بعد از بچه دار شدن خانمه بره
دنیا رو سرم خراب شد
شب عروسیشون به خواست همسرم رفتم شهرستان خونه مادرم که متوجه شدم یه جوری عجیب غریب شدم 😳....ادامه😱👇
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
#بارداری_شب_ازدواج_همسرم
۹ سال بود از زندگیمون میگذشت و از بچه خبری نبود تااینکه مادرشوهرم با همکاری شوهرم دست بکار شدن برای راضی کردن من واسه همسر دوم و اوردن نوه
روزگارم سیاه شد هرشبم گریه بود
بخودم اومدم دیدم دارم میرم خاستگاری واسه شوهرم
بعد از یه ماه خون گریه کردنام بلاخره شوهرم از یه خانم مطلقه خوشش اومد و قرار شد توافقی عروسی کنن و بعد از بچه دار شدن خانمه بره
دنیا رو سرم خراب شد
شب عروسیشون به خواست همسرم رفتم شهرستان خونه مادرم و.....ادامه👇
https://eitaa.com/joinchat/4077715504Cb8c9a9d5d2
#بارداری_شب_ازدواج_همسرم
۹ سال بود از زندگیمون میگذشت و از بچه خبری نبود تااینکه مادرشوهرم با همکاری شوهرم دست بکار شدن برای راضی کردن من واسه همسر دوم و اوردن نوه
روزگارم سیاه شد هرشبم گریه بود
بخودم اومدم دیدم دارم میرم خاستگاری واسه شوهرم
بعد از یه ماه خون گریه کردنام بلاخره شوهرم از یه خانم مطلقه خوشش اومد و قرار شد توافقی عروسی کنن و بعد از بچه دار شدن خانمه بره
دنیا رو سرم خراب شد
شب عروسیشون به خواست همسرم رفتم شهرستان خونه مادرم و.....ادامه👇
https://eitaa.com/joinchat/4077715504Cb8c9a9d5d2
#بارداری_شب_ازدواج_همسرم
۹ سال بود از زندگیمون میگذشت و از بچه خبری نبود تااینکه مادرشوهرم با همکاری شوهرم دست بکار شدن برای راضی کردن من واسه همسر دوم و اوردن نوه
روزگارم سیاه شد هرشبم گریه بود
بخودم اومدم دیدم دارم میرم خاستگاری واسه شوهرم
بعد از یه ماه خون گریه کردنام بلاخره شوهرم از یه خانم مطلقه خوشش اومد و قرار شد توافقی عروسی کنن و بعد از بچه دار شدن خانمه بره
دنیا رو سرم خراب شد
شب عروسیشون به خواست همسرم رفتم شهرستان خونه مادرم و.....ادامه👇
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
#بارداری_شب_ازدواج_همسرم
۹ سال بود از زندگیمون میگذشت و از بچه خبری نبود تااینکه مادرشوهرم با همکاری شوهرم دست بکار شدن برای راضی کردن من واسه همسر دوم و اوردن نوه
روزگارم سیاه شد هرشبم گریه بود
بخودم اومدم دیدم دارم میرم خاستگاری واسه شوهرم
بعد از یه ماه خون گریه کردنام بلاخره شوهرم از یه خانم مطلقه خوشش اومد و قرار شد توافقی عروسی کنن و بعد از بچه دار شدن خانمه بره
دنیا رو سرم خراب شد
شب عروسیشون به خواست همسرم رفتم شهرستان خونه مادرم و.....ادامه👇
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
#بارداری_شب_ازدواج_همسرم
۹ سال بود از زندگیمون میگذشت و از بچه خبری نبود تااینکه مادرشوهرم با همکاری شوهرم دست بکار شدن برای راضی کردن من واسه همسر دوم و اوردن نوه
روزگارم سیاه شد هرشبم گریه بود
بخودم اومدم دیدم دارم میرم خاستگاری واسه شوهرم
بعد از یه ماه خون گریه کردنام بلاخره شوهرم از یه خانم مطلقه خوشش اومد و قرار شد توافقی عروسی کنن و بعد از بچه دار شدن خانمه بره
دنیا رو سرم خراب شد
شب عروسیشون به خواست همسرم رفتم شهرستان خونه مادرم و.....ادامه👇
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
داستانی از نازایی یک زن و حواشی ان✅
چت مادران درباره بارداری بانوان تشریف بیارین❤️
#بارداری_شب_ازدواج_همسرم
۹ سال بود از زندگیمون میگذشت و از بچه خبری نبود تااینکه مادرشوهرم با همکاری شوهرم دست بکار شدن برای راضی کردن من واسه همسر دوم و اوردن نوه
روزگارم سیاه شد هرشبم گریه بود
بخودم اومدم دیدم دارم میرم خاستگاری واسه شوهرم
بعد از یه ماه خون گریه کردنام بلاخره شوهرم از یه خانم مطلقه خوشش اومد و قرار شد توافقی عروسی کنن و بعد از بچه دار شدن خانمه بره
دنیا رو سرم خراب شد
شب عروسیشون به خواست همسرم رفتم شهرستان خونه مادرم و.....ادامه👇
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
#بارداری_شب_ازدواج_همسرم
۹ سال بود از زندگیمون میگذشت و از بچه خبری نبود
بخودم اومدم دیدم دارم میرم #خاستگاری_واسه_شوهرم
بعد از یه ماه خون گریه کردنام بلاخره شوهرم از یه #خانم_مطلقه خوشش اومد و قرار شد توافقی #عروسی_کنن و بعد از بچه دار شدن خانمه بره
دنیا رو سرم خراب شد
شب عروسیشون به خواست همسرم رفتم شهرستان خونه مادرم که متوجه شدم یه جوری عجیب غریب شدم 😳....ادامه😱👇
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
#چت_بارداری_زایمان👆
#بارداری_شب_ازدواج_همسرم
۹ سال بود از زندگیمون میگذشت و از بچه خبری نبود تااینکه مادرشوهرم با همکاری شوهرم دست بکار شدن برای راضی کردن من ،واسه همسر دوم و اوردن نوه روزگارم سیاه شد هرشبم گریه بود.. بخودم اومدم دیدم دارم میرم خاستگاری واسه شوهرم بعد از یه ماه خون گریه کردنام بلاخره شوهرم از یه خانم مطلقه خوشش اومد و قرار شد توافقی عروسی کنن و بعد از بچه دار شدن خانمه بره دنیا رو سرم خراب شد
شب عروسیشون به خواست همسرم رفتم شهرستان خونه مادرم و.....ادامه👇
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
داستانی از نازایی یک زن ✅
چت مادران درباره بارداری بانوان تشریف بیارین❤️