#خیانت_همسرم_درسالگرد_ازدواجمون👠
داستان زندگی من از اونجایی شروع شد که من دانشگاه قبول شدم و با کاوه نامزد بودم منو کاوه خیلی باهمدیگه خوب بودیم اما غافل از اینکه با یه دوستی ساده ،خودم با دستای خودم زندگیمو نابود کردم😞چندروزی به سالگرد ازدواجمون مونده بود که من میخواستم شوهرمو سوپرایزکنم☺️بعد از اینکه کیک رو تحویل گرفتم سمت خونه راه افتادم..پشت در کفشای زنونه ی قرمزی توجهمو جلب کرد..با خودم گفتم حتما برای خواهرشوهرمه اخه اون اطلاع داشت...
اما با بازکردن در کسیو کنار شوهرم دیدم که ...😭👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2315714617Ce745960a23
#تجربه_کاربران_کاملا_واقعی‼️
#خیانت_همسرم_درسالگرد_ازدواجمون👠
داستان زندگی من از اونجایی شروع شد که من دانشگاه قبول شدم و با کاوه نامزد بودم منو کاوه خیلی باهمدیگه خوب بودیم اما غافل از اینکه با یه دوستی ساده ،خودم با دستای خودم زندگیمو نابود کردم😞چندروزی به سالگرد ازدواجمون مونده بود که من میخواستم شوهرمو سوپرایزکنم☺️بعد از اینکه کیک رو تحویل گرفتم سمت خونه راه افتادم..پشت در کفشای زنونه ی قرمزی توجهمو جلب کرد..با خودم گفتم حتما برای خواهرشوهرمه اخه اون اطلاع داشت...
اما با بازکردن در کسیو کنار شوهرم دیدم که ...😭👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2315714617Ce745960a23
#تجربه_کاربران_کاملا_واقعی‼️