راز خواب دختر جوان و حرم⭕️
من یه دختر ۳۰ساله ام که #خواستگار نداشتم یعنی اصلا چیزی با عنوان خواستگار زنگ خونه ی ما رو نمیزد ،توی روستا زندگی میکردم و اونجا عقیده داشتن دختر به ۲۰برسه #ترشیده است برای همین #زخم_زبون های زیادی میشنیدم یه روز به تنگ اومدم و رفتم #حرم و به آقا #شکایت کردم و اشک ریختم توی خواب بودم که یه آدم قددبلند و خوش بو از کنارم رد شد ویه سیب دستم داد به خودم اومدم فهمیدم اذان صبحه و دوتا #خادم بالا سرم وایسادن و بهم گفتن تو حمیده دختر علی بنا هستی😳😳 گفتم بله گفتن......😳
https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
سبحان الله😔👆🏻
دخترای دم بخت بخونن داستان واقعیست⚠️