#پارت_آینده
تو چشمهام عمیق شد. اخم داشت و
رگهای برجسته شده پیشونیش رو برام به نمایش گذاشت. قدم قدم بهم نزدیک شد. با همه عصبانیتش به خودم جرات دادم لب باز کردم.
-ازت بدم میاد.
با گوشه چشم نگاهم کرد.
-تو قشنگ ترین اشتباه زندگی من بودی، یه اشتباه با چشمهای مشکی و موهای فرفری.
دست رو کتفم گذاشت و من رو به دیوار چسبوند. صورتش رو جلو آورد. نفسش توی صورتم پخش میشد. از بین دندونهای چفت شدهاش غرید:
-من طلاقت نمیدم، حالا هر چقدر دلت میخواد دست و پا بزن.
هولش دادم.
-تو قول دادی!
شونه بالا داد:
-میزنم زیرش!
http://eitaa.com/joinchat/1906311175C8cd007c689