#داستان_عجیب_زن_برای
#آیت_الله_کشمیری
این زن برای آیت الله اینچنین گفت:
من زنى بودم كه با شوهر و فرزندانم زندگى عادى را مى گذراندم. شوهرم در اثر حادثه اى از دنيا رفت و من با چهار فرزند يتيم ماندم. خانواده شوهرم به اين عنوان كه من بدشگون هستم و قدم من باعث مرگ پسرشان شده است، مرا از خود طرد كردند. لذا زندگى را با زحمات زياد مى گذراندم و به ناچار متوسل به حضرت العباس (ع) شدم، در بين ما رسم است كه اگر حاجتى داريم به حرم حضرت ابوالفضل (ع) مى آييم و سه روز اعتصاب غذا مى كنيم تا حاجتمان را بگيريم و اكثرا هم حاجت خود را مى گيرند. من تصميم گرفتم اين رسم را انجام دهم. پس رفتم كنار ضريح حضرت عباس (ع) و اعتصاب غذا را شروع كردم. روز سوم بود #که_خواب_عجیبی_دیدیم.......
♨️بقیه در کانال زیر بخوانید🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95
http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95