سال گذشته در همان ایام طوفان الاقصی بعد بازگشت از سوریه جلسه ای خدمت تعدادی از دانشجویان دغدغه مند و انقلابی مقطع ارشد دانشگاه تهران بودم
با بغض و عطش میپرسیدند در این برههی حساس برای کمک به جبهه مقاومت و اثربخشیِ جدی چه کنند؟! سه پیشنهاد داشتم که در تصور اولیهی ذهنشان چندان جذاب نبود!
گمانشان پیشنهاد کارهای میدانی و موثرتری بود چنانکه سایر کارشناسان هم پیشنهادهایی با جذابیت و آب و تاب بیشتر به آنها داده بودند!
آنجا گفتم #جبهه_مقاومت امروز نه تصمیمگیر استراتژیک در سطح عمومی و دانشجویی نیاز دارد که کِی بزند کِی نزند نه نیروی رزم میدان مثل هشت سال دفاع مقدس! تضمین دادم اگر همت کنند با همین سه کار در اوج نیاز مقاومت به کار میآیند و کنشگری فعال خواهند داشت!
از آن جمع تقریبا هفت نفر پای کار آمدند و به یکی از مجموعه های فعال مجازی در سوریه و لبنان متصل شدند
در ماجرای اعزام تعدادی از رزمندگان مجروح لبنانی که به ایران منتقل شدهاند یکی از مصائبِ فعلی، عدم تسلط کادر درمان و همراهان ایرانی به لهجهی شامی است. بلافاصله تماس گرفتم و همان هفت نفر هم به کار آمدند!
امروز با رفقایشان تماس تصویری گرفتند و طلب حلالیت کردند که وقتی توصیه فوری به فراگرفتن لهجه شامی کردم بعد از جلسه با دوستانشان تمسخر میکردند که از راه دور جز همین فعالیت های فیس-بوکی کجا به دردشان میخورد! و امروز حسرت میخورند!
دغدغه های مقدس و پشتکارِ انجامِ حرکتی مستمر بر پایه همین دردها؛ خیلی زودتر از آنکه فکرش را میکردند به کارشان آمد
#سرعت_تحولات_منطقه به گونهایست که هر کار موثر و هدفمندی، نه در بلند مدت بلکه فراتر از زمانی که تصور میکنید شما را به عنصر فعال و کنشگر صحنه مبدل میکند!
حرص خوردن کافی نیست!
@parakande_del