سلام اے گل غـائب
دریاها با ذڪر نام و یاد تو بيڪرانہ
ميشوند
گلہـا رنگ و بـويشاڹ را از جمـاڸ تـو
وام ميگيرند
زميـڹ و آسمـاڹ و انسـاڹ دسـت بـہ
دسـت هـم ميدهنـد
و بـا نجــوايي سبـز بـراے طلـوعِ روے
ماهـت دعـا ميڪننـد
🕊🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹🕊
#صبحتونمهدوے
@parastohae_ashegh313
#طنز_جبهه😉😄
#آخ_کمرم!🤭
خدا رحمت کند🤲 شهید اکبر جمهوری را، قبل از عملیات از او پرسیدم:
در این لحظات آخر راستش را بگو چه آرزویی داری و از خدا چه می خواهی؟
پسر فوق العاده بذله گویی😜 بود.
گفت: با اخلاص بگویم؟
گفتم: با اخلاص.
گفت: از خدا دوازده فرزند پسر👦🏻 می خواهم تا از انها یک دسته عملیاتی درست کنم خودم فرمانده دسته شان باشم.
شب عملیات آنها را ببرم در میدان مینها رها کنم بعد که همه یکی پس از دیگری شهید شدند😳 بیایم پشت سیمهای خاردار خط،
دستم را بگیرم به کمرم و بگویم: آخ کمرم شکست!😱🤭😉
@parastohae_ashegh313
✨🍃✨🍃
#متن دعای هفتم صحیفه که رهبر انقلاب، خواندن آن را توصیه کردند...
@parastohae_ashegh313
#بسیجی
#شهید_حسین_خرزای
رفتیم بیمارستان، دو روز پیشش ماندیم.
دیدم محسن رضایی آمد و فرمانده های ارتش و سپاه آمدند و کی و کی.
امام جمعه ی اصفهان هم هرچند روز یک بار سر می زد بهش.
بعد هم با هلی کوپتر🚁 از یزد آوردندش اصفهان.
هرکس می فهمید من پدرش👴🏻 هستم، دست می انداخت گردنم و ماچ و بوسه و التماس دعا.
من هم می گفتم «چه می دونم والا !🤷🏻♂
تا دوسال پیش که بسیجی بود.
انگار حالا ها فرمانده لشکر شده. »
✍ یادگاران، جلد هفت، کتاب شهید خرازی، ص 15
@parastohae_ashegh313
بسم الله الرحمن الرحیم
❤️ از مکتب اهل بیت بیاموزیم ❤️
جلسه هفدهم: طهارت و رسیدن به ظاهر
۱،عنه صلى الله عليه و آلهـ لمّا قيلَ لَهُ : اُحِبُّ أن يُوَسَّعَ عَلَيَّ فيالرِّزقِ ؟ ـ: دُمْ على الطَّهارَةِ يُوَسَّعْ علَيكَ في الرِّزقِ .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آلهـ آنگاه كه به ايشان عرض شد : دوست دارم روزى ام گسترش يابد ـفرمود : پيوسته در حال طهارت باش ، روزى ات گسترش مى يابد .
۲،عنه عليه السلام :نَظِّفوا بُيوتَكُم مِن حَوكِ العَنكَبوتِ ؛فإنَّ تَركَهُ في البَيتِ يُورِثُ الفَقرَ .
:
امام على عليه السلام :اتاق هاى خود را از تار عنكبوت تميز كنيد؛ زيرا باقى گذاشتن آن در خانه فقر مى آورد.
۳،رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله :أتاني جَبرئيلُ عليه السلام فقالَ: يا محمّدُ،كيفَ نَنزِلُ علَيكُم وأنتُم لا تَستاكونَ ولا تَستَنجونَ بالماءِ ولا تَغسِلونَ بَراجِمَكُم ؟
:
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :جبرئيل عليه السلام نزد من آمد و گفت : اى محمّد! چگونه فرشته نزد شما فرود آيد در حالى كه مسواك نمى زنيد و با آب طهارت نمى گيريد و بند انگشتان خود را نمى شوييد؟!
🌹در سیره شهدا 🌹
1⃣ من به همراه همرزمم داریوش زنگنه چکنی در کردستان حضور داشتیم و ایشان امداد گر بودند. من هم علاوه بر تدارکات، آرایشگری هم می کردم. یک شب که قرار بود عملیاتی انجام بشود ایشان پیش من آمد و گفت: همین چند لاخ موی ما را هم اصلاح کن گفتم: الان که فرصتی نیست باشد فردا و بعد از عملیات شما را اصلاح می کنم. ولی ایشان گفت: من دیگر بعد از عملیات زنده نیستم که شما مرا اصلاح کنید. و به شهادت خواهم رسید می خواهم با وضعی آراسته به دیدن خدا بروم. من هم با شنیدن این صحبت ها، ایشان را اصلاح کردم. وقتی که عملیات به پایان رسید فهمیدم که ایشان به درجه ی رفیع شهادت نائل آمده است.
شهید داریوش زنگنهقاسمابادی
منبع: اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23000شهید استانهای خراسان
2⃣ یک روز برادرم مهدی به خانه ما آمد و قبل از اینکه وارد خانه شود وضو گرفت و حالش هم خوب نبود وقتی در خانه نشست بچههایم رفتند کنارش و بعد ایشان گفتند که برایم نقاشی بکش وقتی وارد اتاق شدم چشمم به گلوی سفید ایشان افتاد و با خود گفتم نکند به گلویشان تیر بخورد.وقتی که خواست به جبهه برود لباس نو و اتو کشیده پوشید. پوتینهایش را واکس زد و فانسقه و قمقمه آبش را هم بسته بود. به او گفتم چرا این قدر شیک کردی و روی یک پایش چرخید و گفت: باید اینطوری با دشمن بجنگم. قبل از اینکه خداحافظی کند بچههایم به ایشان سفارش کردند که برایشان گوش ماهی بیاورد بعد هم سه بار خداحافظی کرد و رفت و بعد از چند روز خبر شهادتش را آوردند. هشت سال بعد سپاه وسایلش را آورد که داخل ساکش یک پاکت گوش ماهی بود و هیچوقت این خاطره را فراموش نمیکنم.
شهید مهدی ذهبی
منبع: اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23000شهید استانهای خراسان
3⃣ مسواک و شانه همیشه توی کیفش بود. خیلی باسلیقه و مرتب و منظم بود. از دست بچه هایی که به سر و وضعشان نمی رسیدند شکار می شد. لباس هایش همیشه درجه یک بود. خوش تیپ می گشت.
يادگاران، جلد 22 كتاب شهيد مصطفي احمدي روشن ، ص 87
@parastohae_ashegh313
🌸🌿
🌿
.
.
#شــهــیــدانـــہ
.
.
من از مال دنیا چیزے نداشتم
و نمےخواهم حتی یڪ ذره شهادت من
باعث زحمت شما شود.
.
حتے اگر شده مزارم را ساده درست ڪنید،
آن خرج و مخارجے ڪہ مےخواهید صرف برنامہے شهادتم نمایید،
خرج جاهایے ڪنید ڪہ استفادهے اجتماعے دارد،
مثل ساختن حمام، مدرسہ و پایگاه بسیج.
.
برایم عڪس یا دیگر تجملات زاید و اضافے تهیہ نڪنید.
در مجالس و مراسم من از بلندگو یا دیگر وسایل و چیزهایے ڪہ باعث مزاحمت مےشوند،
ڪم استفاده ڪنید و مجلسم را تزیین نڪنید.
#شهید_معصوم_نیکرنجبر
.
.
@parastohae_ashegh313
.
.
🌿
🌸🌿
|~ بیا گـل نرگـــس
|~ جهان جای توسٺ
|~ دو صد ترانہ بہ لبها
|~ همـــہ برای تــوسٺ🌺
|~ بیا گـل نرگــــس
|~ بہ جان تشنہ عشق
|~ دعا دعایِ ظهورسٺ و
|~ همــــہ برای تـــــوسٺ🌺
✨الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج✨
#ساعت_به_وقت_دعاے_فرج
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
@parastohae_ashegh313
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
تَصَدُقِتان!
بارانِ نگاهت ، آسمان در آسمان
از شوقِ آمدنت باریدن گرفته .
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌱
#بایکگلبلاخرهبهآرمیشود.
#صبحتونمهدوے
@parastohae_ashegh313
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
تَصَدُقِتان! بارانِ نگاهت ، آسمان در آسمان از شوقِ آمدنت باریدن گرفته . أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَ
•••♥️✨
به هر ڪے میخواے حال بدی
حال بده
اما به شیطون حال نده
از هر ڪے میخواے حال بگیرے
حال بگیر
اما حال امام زمانت(عج) رو نگیر..
.
حاجحسینیڪتا..🌱
#مهدےجانم
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌸🌿
🌿
.
.
#شـــهـــیـــدانـــہ
.
.
شهید رضا نادرے، زاده سال 1346 در شهر شاهرود
كہ هم زمانے بہ دنیا آمدنش بامیلاد امام هشتم(ع)
سبب شد تا نام رضا را برایش انتخاب كنند.رضا
از آن دست انسان هایے است كہ هرچقدر بیشتر
در موردش جستجو مے كنے، بیشتر مے فهمے كہ هیچ چیز از او نمے دانے. او ورزشكار، هنرمند و نویسنده اے خوش ذوق بود. دست نوشتہ هایش تنها حسے لطیف ناشے از دارتباطے خالصانہ با معبودے حقیقے را بہ هر خواننده اے منتقل مے كند.
درباره دلاورے هاے او صحبت هاے بسیار شده است. هم رزمانش مے گویند: "رضا نادرے از دیدگاه تأثیرگذارے اش در عملیات مرصاد، همان حسین فهمیده است کہ این بار بہ جاے خرمشهر در كرمانشاه ایفاے نقش مےكند."
.
بخشے از وصیت نامہ ے زیباے این
شهید گرامے را در زیر مےخوانید :↓
[ با شروع انقلاب در دل خود نورے را مشاهده کردم کہ نغمہ آستان ربوبیت تو را سر داده بود. این تحول روزها و شبها بر من بیشتر آشکار شد. مرا به سوے تو میکشید، در اندرون من حالات روحانے ریشه دوانده بود. تا اینکہ بہ من توفیق دادے کہ پاے بہ مکانے بگذارم کہ همہ اش نور و صفا و همہ اش عشق بود. و آن خاک گلگون، جبهہ نام داشت.
کم کم در این بازارِ عشق و عاشقے واژه شهادت را درک کردم. من دیگر از ژرفاے زندگے پست دنیا و وابستگے هایش بیرون آمده بودم.
رابطہ من با تو نزدیک و نزدیکتر میشد. تا اینکہ مرا سخت عاشق خودکردے. بارها درد عاشقے پوست و گوشت و استخوانم را در هم میفشرد. من سرمست از این شور بارها به دیار جبهہ پا نهادم.
اما نمیدانم کہ پایان این ظلمات و تاریکے کے خواهد بود.نمیدانم چہ زمان خورشید تابانِ شهادت تیرگے شب را کنار میزند و سپیده آن، آسمانِ تارِ دلِ مرا روشن مےسازد. چہ شیرین است آن زمانے کہ وعده دیدار حاصل شود. و من با چهره اے بشاش و بدنے خونین و قطعہ قطعہ شده بہ دیدارت بیایم.]
.
.
🌿• #شهید_رضا_نادرے
.
.
|| @parastohae_ashegh313 ||
.
.
🌿
🌸🌿
✨🍃✨🍃
#متن دعای هفتم صحیفه که رهبر انقلاب، خواندن آن را توصیه کردند...
@parastohae_ashegh313